اکثر استارتآپها به این دلیل شکست میخورند که هیچ جامعه فعالی حول پروژه خود بنا نمیکنند. سعی کنید جزو آنها نباشید! اجازه دهید به شما کمک کنیم تا حیات استارتآپ خود را حفظ کنید.
اپلیکیشن های غیرمتمرکز و پلتفرم های مبتنی بر بلاکچین
اپلیکیشن های غیرمتمرکز (Dapps)، اپلیکیشن های نرم افزاری هستند که کد Backend خود را روی یک بلاکچین اجرا می کنند و نیازمند هیچ واسطی برای اجرای آن نیستند. زمانی که یک بلاکچین غیرمتمرکز ایجاد می شود، قراردادهای آن (کد) در یک وضعیت باز قرار دارد و خارج از کنترل تولید کنندگان آن خواهد بود.
برای مثال می توان یک اپلیکیشن غیرمتمرکز شبکه اجتماعی را مثال زد که در آن کاربر می تواند یک پیام را ارسال کند، اما هیچ کس از جمله سازنده اپلیکیشن نتواند آن را پاک کند. ویرایش پیام ممکن است توسط فرستنده انجام پذیر باشد، اما پیام اصلی برای همیشه حفظ خواهد شد.
مهم ترین ویژگی های اپلیکیشن های غیرمتمرکز شامل موارد زیر است:
- متن باز: یعنی کد آن به صورت عمومی، برای بررسی و تغییر قابل دسترسی است که باید توسط عده ای مدیریت شود و توسط اجماع یا رای اکثریت کاربرانش، برای آن تصمیم گیری شود.
- غیرمتمرکز بودن: تمام رکوردهای عملیات های اپلیکیشن باید روی یک بلاکچین عمومی و غیرمتمرکز ذخیره شوند.
- داشتن مشوق: تایید کنندگان شبکه بلاکچین باید توسط دادن پاداش از طریق توکن های رمزنگاری شده، تشویق شوند.
- پروتکل: جامعه کاربران اپلیکیشن باید روی یک الگوریتم رمزنگاری برای اثبات ارزش آن توافق کنند. مانند PoW و PoS
معروفترین اپلیکیشن غیرمتمرکز ارائه شده تا به امروز، بازی مبتنی بر اتریوم کالکسیون گربه مجازی، CryptoKitten است. که به کاربران اجازه می دهد که گربه های مجازی را بخرند و آن ها را به دیگر کالکسیونرها توسط اتریوم بفروشند. خاصیت غیرمتمرکز این اپلیکیشن، تغییر دادن یا تولید گربه های جعلی را غیرممکن می کند؛ یعنی ارزش گذاشته شده بر روی هر گربه به دلیل نادر بودن آن به لحاظ دیجیتال است.
درحالی که CryptoKitten چیزی نیست که سازندگان اتریوم از اپلیکیشن های غیرمتمرکز انتظار داشتند، اما آن ها مایل به وجود آن روی شبکه خود هستند. چرا که یک مورد کاربری عالی از نحوه کار موفق یک Dapp روی شبکه بلاکچین است. شایع ترین نوع اپلیکیشن های توزیع شده، صرافی های توزیع شده برای توکن های ERC20 است، مانند صرافی EtherDelta.
پلتفرم های بلاکچین از طرف دیگر، بلاکچین را به عنوان فناوری پایه خود به خدمت می گیرند نه لزوما به صورت ماهیت غیرمتمرکز آن. در حقیقت عمده ی پروژه های بلاکچین در امروزه، خیلی غیرمتمرکز نیستند.
پلتفرم های بلاکچین از شبکه های دفترکل توزیع شده مقیاس وسیع مانند اتریوم و نئو را شامل می شوند تا پروژه هایی که از بلاکچین به عنوان فناوری زیرساخت خود برای پلتفرم خود استفاده می کنند، مانند Steemit، یک پلتفرم رسانه اجتماعی یا سرویس ذخیره ابری مثل Storj.
هرچند هنوز موجی از پروژه های کوچک تر وجود دارد (اغلب از طریق ICO) که هدف آن ها توسعه پلتفرم های مبتنی بر بلاکچین است که از ویژگی های مفید این فناوری برای نابود کردن یک بخش استفاده می شود. برای مثال راه حل ذخیره داده ی حوزه سلامتی توسط Tierion و ردیابی اسلحه Blocksafe را می توان نام برد.
واقعا بلاکچین چقد لازم است؟
با وجود مزیت های فناوری بلاکچین، موجی از استارت آپ ها ایجاد شده که خواستار بهره گرفتن از این مزایا و توسعه راه حلی جدید برای بخش های مخصوصی هستند. هر چند سهم قابل توجهی از این راه حل ها واقعا به بلاکچین برای اجرا نیازی ندارند. این گرایش در بسیاری از بازار های ICO لازم است، به گونه ای که بسیاری از کارآفرینان در حال سوار شدن به قطار بلاکچین هستند، با این امید که از طریق فروش یک توکن دیجیتال، بتوانند به راحتی کسب سرمایه کنند. در واقعیت، بسیاری از این شرکت ها که تازه شروع به کار کرده اند و سعی در تخریب یک صنعت دارند، می توانند همان نوع محصول را بدون استفاده از فناروی بلاکچین توسعه بدهند.
کدام «غیر متمرکز» واقعا جدیدترین «پلتفرم غیرمتمرکز» است؟
بسیاری از پروژه هایی که در فرآیند راه اندازی فروش توکن حضور دارند، ادعا می کنند که پلتفرم جدید آن ها نیز غیرمتمرکز خواهد بود. هرچند، باید دید چند درصد آن ها ادعای درستی دارند.
ممکن است بلاکچینی که یک پروژه قصد استفاده از آن را دارد غیرمتمرکز باشد و یک لایه از امنیت را به شبکه اضافه کند، اما پلتفرم های واقعی که بسیاری از پروژه های استارت آپ روی آن کار می کنند، بسیار با غیرمتمرکز بودن فاصله دارد. در عوض کلمه غیرمتمرکز تنها برای جلب حمایت در بازاریابی های آنان و به امید جمع آوری سرمایه اولیه بیشتر در ICO به کار می رود.
راه اندازی یک اپلیکیش غیرمتمرکز به معنی از دست دادن تأثیر اساسی روی پلتفرم، بعد از نوشتن کد و راه اندازی آن است. در نتیجه نباید هیچ کنترلی روی محتوای اپلیکیشن باقی بماند. به همین دلیل، تعداد بسیار کمی اپلیکیشن غیرمتمرکز مقیاس وسیع تا کنون ایجاد و راه اندازی شده است و ایجاد یک اقتصاد غیرمتمرکز زمان زیادی خواهد برد و توسط دورنمای فکر بسیاری از سران در حوزه بلاکچین، شکل خواهد گرفت.
مزایا و معایب هویت غیر متمرکز در بلاکچین
در بخش قبلی این مقاله گفته شد که هویت غیرمتمرکز در بلاکچین چیست و چگونه کار میکند. در این قسمت به معرفی مزایا و معایب این نوآوری و تحلیلی از آینده آن میپردازیم.
- جوانب مثبت و منفی هویت غیرمتمرکز
- پروژهها و پروتکلهای هویت غیرمتمرکز
- آینده هویت غیرمتمرکز
اقتصاد آنلاین – حسین قطبی؛ چهار مزیت اصلی مدیریت هویت غیرمتمرکز شامل کنترل، امنیت، حریم خصوصی و سهولت استفاده است. با این حال، نگرانیهای اصلی از جمله؛ سطح پایین پذیرش، فقدان مقررات و قابلیت همکاری در مسیر این نوآوری وجود دارند.
جوانب مثبت و منفی هویت غیرمتمرکز
کنترل. به صاحبان هویت و دستگاههای دیجیتال قدرت بر شناسههای دیجیتالی آنها را میدهد. از آنجایی که کاربران کنترل و مالکیت کامل هویت و اعتبار خود را دارند، میتوانند تصمیم بگیرند که کدام اطلاعات را میخواهند فاش کنند و کدام نه. همچنین میتوانند ادعاهای خود را بدون وابستگی به طرف دیگری ثابت کنند.
امنیت. با ذخیره سازی PII سطوح حمله را کاهش میدهد. بلاکچین یک سیستم ذخیره سازی غیرمتمرکز رمزگذاری شده است که از نظر طراحی ایمن، انعطاف پذیر و غیرقابل نفوذ است و خطر دسترسی غیر مجاز مهاجم برای سرقت یا کسب درآمد از دادههای کاربران آن را کاهش میدهد.
مدیریت. هویت غیرمتمرکز همچنین به سازمانها کمک میکند تا خطرات امنیتی را کاهش دهند. بر اساس نحوه جمع آوری، پردازش و ذخیره دادههای کاربران توسط سازمانها، آنها مشمول مقررات هستند. سازمانها حتی برای نقض ناخواسته قوانین یا نقض دادهها با تحریم و جریمه رو به رو هستند. با مدیریت غیرمتمرکز هویت، آنها فرصتی برای جمعآوری و ذخیره دادههای هویتی کمتری دارند و مسئولیتهای انطباق با آنها را ساده میکنند و خطر حملات سایبری و سوء استفاده از اطلاعات را کاهش میدهند.
حریم خصوصی. نهادها را قادر میسازد تا از اصل حداقل امتیاز (PoLP) برای تعیین حداقل دسترسی انتخابی برای اعتبار هویت استفاده کنند. PoLP اصطلاحی است که با امنیت اطلاعات مرتبط است و بیان میکند که هر شخص، فقط باید حداقل ابزار یا فرآیند حقوقی لازم برای اجرای وظیفه در نظر گرفته شده را داشته باشد.
در نهایت، آخرین مزیت اما نه کم اهمیت این است که فناوری هویت غیرمتمرکز به کاربران این مزیت را میدهد که به راحتی هویت خود را با برنامهها و پلتفرمهای هویت غیرمتمرکز نئوتریک کاربر پسند ایجاد و مدیریت کنند.
در مورد ایرادات و معایب، در درجه اول پذیرش است. دولتها و سازمانها هنوز در حال تلاش برای کشف چگونگی به کارگیری فناوری هویت غیرمتمرکز در مقیاس هستند، در حالی که اکثر کاربران غیر فناوری حتی در مورد این پدیده چیزی نشنیدهاند.
غلبه بر سیستمها و مقررات قدیمی و ایجاد استانداردها و حاکمیت جهانی قابل همکاری نیز از موضوعات مهم هستند. در حالی که یک موضوع ثانویه، شکنندگی دادههای هویت که به تکرار، سردرگمی و عدم دقت در مدیریت هویت اشاره دارد، همچنان باقی است.
پروژهها و پروتکلهای هویت غیرمتمرکز
چندین پروتکل هویتی، از استارتآپهای کریپتو گرفته تا راهحلهای بزرگ فناوری، با هویت غیرمتمرکز سروکار دارند و هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند. اگر چه فناوری هویت غیرمتمرکز نسبتاً جدید است، اما ابتکارات و بازیگران در فضای هویت غیرمتمرکز، نرم افزارهای پیاده سازی کیف پولهای هویت غیرمتمرکز و خدمات پشتیبانی فراوان هستند. آنها از جامعه توسعه دهنده منبع باز هایپرلجر (Hyperledger)، از طریق طیف غیر متمرکز کردن پلتفرم ها وسیعی از پروتکلهای هویت غیرمتمرکز و استارتآپها تا برخی از مشهورترین برندها در صنعت را شامل میشوند.
پروتکلهای هویت غیرمتمرکز و فروشگاههای هویت خصوصی مانند uPort یا 3Box را هاب هویت مینامند. اخیراً پلتفرم uPort مبتنی بر اتریوم به دو پروژه جدید تقسیم شده است: اولی ورامو (Veramo)، یک چارچوب متن باز برای شناسهها و اعتبارنامهها است و دومی سرتو (Serto) که هر دو ماموریت غیرمتمرکز کردن اینترنت را انجام میدهند. فروشگاهای 3Box، به نوبه خود با سرسختی به توسعه Ceramic Network، یک شبکه داده غیرمتمرکز که قابلیت ترکیب نامحدود دادهها را برای برنامههای وب 3 فراهم میآورد و Identity Index (IDX)، یک پروتکل زنجیرهای متقابل برای هویت غیر متمرکز و دادههای قابل همکاری است.
دیگر پلتفرمهای DID عبارتند از ION، یک شبکه هویت غیرمتمرکز لایه ۲ عمومی که بر روی بلاکچین بیتکوین بر اساس پروتکل کاملا قطعی Sidetree اجرا میشود. پروتکل داک پخش کننده اکوسیستم قابل توجه پولکادات، همه را قادر میسازد تا راهحلهایی برای هویت غیرمتمرکز و اعتبارنامههای قابل تأیید صدور و ایجاد کنند که فوراً با استفاده از بلاکچین قابل تأیید هستند. شبکه سورین (Sovrin Network) یک فراسیستم شبکه هویت عمومی منبع باز، غیرمتمرکز برای ایجاد، مدیریت و کنترل هویت دیجیتال مستقل است. ORE ID نیز پلتفرم جهانی احراز هویت و گرفتن مجوز برای بلاکچین است که به صورت زنجیرهای عمل میکند.
پروژه Humanode با اتصال بلاکچین به بیومتریک رمزنگاری شده، بررسیهای تشخیص زنده بودن را امکان پذیر میکند که به شناسایی انسانهای واقعی و منحصر به فرد در حین دسترسی به کیف پولها و پلتفرمها کمک میکند و مقاومت سیبل (Sybil-resistance) را برای هر شبکه هویت غیرمتمرکزی فراهم میکند. علاوه بر این، در پسزمینه بسیاری از فروشندگانی که کیف پولهای هویت غیرمتمرکز ارائه میکنند یا به سازمانها کمک میکنند تا این فناوری را در برنامههای خود بگنجانند، اعضای بنیاد هویت غیرمتمرکز و بنیاد اعتماد بر IP هستند. کنسرسیوم وب جهانی استانداردهایی را برای فناوریهای هویت و قابلیت همکاری از طریق پروژههای W3C-DID و VC ارائه میکند. این سازمانها به طور خستگی ناپذیر برای استاندارد سازی و شکل دادن به هویت غیرمتمرکز تلاش میکنند.
آینده هویت غیرمتمرکز
فضای هویت غیرمتمرکز هنوز در مراحل اولیه است. با این حال، واضح است که پتانسیل تغییر مدیریت هویت موجود را برای بهتر شدن دارد. جهان بیشتر به سمت وب 3، تکامل بعدی اینترنت حرکت میکند. از طریق تمرکززدایی و فناوری بلاکچین، تعداد غیر متمرکز کردن پلتفرم ها غیر متمرکز کردن پلتفرم ها فزایندهای از مردم کنترل دادههای خود را پس میگیرند. فضای هویت دیجیتال هنوز در ابتدای راه است. با این حال، از تمام موارد گفته شده در بالا و بخش قبلی این مقاله، بدیهی است که هویت غیرمتمرکز با بلاکچین، این پتانسیل را دارد که مدیریت هویت را غیرمتمرکز، سادهشده و ایمن کند و به طور کامل چشمانداز را متحول کند.
در حالی که استارتآپها و طرحهای DID به توسعه اثبات مفاهیم هویت غیرمتمرکز در حوزههای دولتی، مالی، مراقبتهای بهداشتی و سایر زمینهها ادامه میدهند، فرصتها برای هویت غیرمتمرکز همچنان در حال رشد هستند. به طور کلی، هدف این است که کاربران به صورت آنلاین احساس قدرت بیشتری کنند و شهرت و اثبات وجودی قابل تأییدی ایجاد کنند و به اشتراک بگذارند. تحلیلگران پیشبینی میکنند که یکی از جدیدترین روندها در صنعت فناوری متاورس ممکن است به آغازگر کلیدی برای گسترش هویت غیرمتمرکز تبدیل شود.
با پیشرفت آواتارها در قالب توکنهای غیرقابل تعویض NFT) ها( که به عنوان هویت دیجیتال کاربران در فضاهای مجازی، توکنهای وابسته به روح، بلاکچین، بیومتریک و فناوریهای پیشرفته مرتبط عمل میکنند، هویت غیرمتمرکز به زودی یا در سال های آینده، به تودهها در اکوسیستم شکوفا وب 3 خواهد رسید و رونق خواهد گرفت.
برای مطالعه بخش قبلی این مقاله کلیک کنید.
سلب مسئولیت: سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه اولیههای آنها (ICO) بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیهای از طرف اقتصاد آنلاین یا نویسنده به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش رمزارزها تلقی نمیشود. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود.
معرفی 12 صرافی برتر غیرمتمرکز (DEX) برای ایرانیان
هر بار که یک صرافی متمرکز هک میشود، نیاز به صرافیهای غیرمتمرکز بیش از پیش احساس میشود. صرافیهای غیرمتمرکز مزایا و معایب خود را دارند و هنوز در ابتدای راه هستند. با این حال هر روز بیشتر از آنها استقبال میشود. با وجود محدودیتهای مرتبط با احراز هویت KYC، صرافیهای DEX گزینهای مناسب برای ایرانیان هستند. اما انتخاب بهترین صرافی غیرمتمرکز کار سادهای نیست. در این مطلب ما 12 مورد از بهترین صرافیهای غیرمتمرکز را بررسی میکنیم.
صرافی غیرمتمرکز ارز دیجیتال چیست؟
صرافی غیرمتمرکز (Decentralized Exchange) یا به اختصار DEX، پلتفرمی است که کاربران میتوانند در آن بدون واسطه و همتا به همتا (Peer to Peer) معامله کنند. صرافیهای متمرکز مانند بایننس، متولی دارایی شما هستند و معاملات در پایگاه دادهی آنها انجام میشوند و نه به طور مستقیم در شبکهی بلاکچین.
امنیت مشکل اساسی صرافیهای متمرکز است و صرافیهای دکس راهحلی برای این مشکل هستند. در زمان معامله در صرافیهای غیرمتمرکز کنترل دارایی همچنان در اختیار طرفین معامله باقی میماند. البته صرافیهای غیرمتمرکز معایبی نیز دارند، همچون پایین بودن سرعت تراکنش و کارمزد نسبتا بالا. برای آشنایی با انواع صرافیهای غیرمتمرکز خواندن مقاله زیر را توصیه میکنیم:
بهترین صرافی غیرمتمرکز
12 صرافی برتر غیرمتمرکز
در این بخش بهترین صرافیهای غیرمتمرکز را معرفی میکنیم. بهتر است خودتان نیز در شبکههای اجتماعی نظرات کاربران را بخوانید. علاوه بر این، از وبسایت Defi Pulse برای اطلاع از برنامههای معتبر امور مالی غیرمتمرکز یا Defi استفاده کنید. مجموعهای جامع از نمودارها، آمار و خلاصهای از هر پروژه در این سایت در دسترس است. سرویس Dune نیز برای بررسی حجم معاملات صرافیهای DEX بسیار مفید است. ما 12 صرافی را در لیست بهترین صرافی غیرمتمرکز قرار دادهایم، البته گزینههای دیگری نیز وجود دارند.
پروتکل 0x
پروتکل 0x یک فناوری چندمنظوره بر روی شبکهی اتریوم است. اکثر پروژههای موجود در فضای DEX، همه از 0x استفاده میکنند. برای درک نحوهی عملکرد صرافیهای غیرمتمرکز باید معماری پلتفرم 0x را درک کنید. این پروتکل یک پایگاه دادهی متمرکز با نام رله (Relay) ارائه میدهد. رلهها یک میانجی پیش از انجام معاملات بر بستر بلاکچین هستند. آنها سفارشات را تطبیق میدهند، سپس سفارشات بر بستر بلاکچین انجام میشود.
برخی از پلتفرمهای مبتنی بر 0x عبارتند از: Radar Relay ،LedgerDEX ،DDEX ،Paradex و ERC DEX. این رلهها موتورهای تطبیق خارج از شبکه برای جفت شدن سفارشات هستند. هنگام اجرای سفارش، انتقال داراییهای دیجیتال در خود بلاکچین انجام میشود. همچنین هر یک از رلهها میتوانند با همدیگر ارتباط برقرار کنند تا شانس انجام سفارش افزایش یابد.
پلتفرم Radar Relay بهترین صرافی غیرمتمرکز مبتنی بر 0x است. بیشترین حجم معاملات را دارد و نیازی به احراز هویت KYC ندارد. همچنین کارمزد معاملاتی آن صفر است. تنها مشکل آن محدود بودن به بستر اتریوم است.
بیسکیو (Bisq)
صرافی Bisq بهترین صرافی غیرمتمرکز برای بیتکوین است. با استفاده از این صرافی به صورت کاملا ناشناس میتوانید بیتکوین را با ارزهای فیات مبادله کنید. بیسکیو یک نرمافراز دسکتاپ و متن باز است.
برای اطمینان از غیرمتمرکز بودن این صرافی از مسیربابی Tor، محاسبات لوکال و کیف پول شخصی استفاده میشود. بر خلاف رلههای 0x در Bisq هیچ بخشی از تجارت متمرکز نیست. با این حال به طرز قابلتوجهی کندتر از 0x است. اگرچه نقدینگی و سرعت تراکنش پایین است، صرافی Bisq مدعی تمرکززدایی کامل است و به آن افتخار میکند.
ایرسواپ (AirSwap)
ایرسواپ دکس دیگری از خانواده اتریوم است. معاملات این صرافی نیز نیاز به احراز هویت ندارند و بدون کارمزد هستند. از این رو در لیست بهترین صرافیهای غیرمتمرکز قرار میگیرد. شباهت زیادی به پروتکل 0x دارد اما تفاوتهایی نیز وجود دارد که در ادامه بررسی میکنیم.
در صرافی ایرسواپ به جای استفاده از رله، از یک موتور کشف همتای سبک استفاده میشود. با استفاده از این موتور جدیت طرفین برای معامله تضمین میشود و لغو سفارشها در Airswap بسیار نادر است. پس از پیدا کردن طرفین معامله، دو طرف در مورد قیمت به توافق میرسند و معامله انجام خواهد شد. برای جلوگیری از تقلب، کاربران باید مقداری از توکن ایرسواپ را در کیف پول خود قفل کنند. فقط توکنهای مبتنی بر اتریوم امکان معامله در این صرافی را دارند و نقدینگی در آن نسبتا کم است.
آیدکس (IDEX)
صرافی IDEX از محبوبترین صرافیهای غیرمتمرکز است. چهار روش برای باز کردن کیف پول در آیدکس وجود دارد: کیف پول متامسک (MetaMask)، فایل Keystore، وارد کردن دستی کلیدهای خصوصی و از طریق کیف پول سختافزاری لجر نانو اس (Ledger Nano S).
در مقایسه با صرافیهایی که تا به اینجا بررسی کردیم، آیدکس کاملترین تجربه معاملاتی را ارائه میدهد. پس از ورود به سایت میتوانید جفت ارزهای مختلف و دفترسفارشات را مشاهده کنید. مانند صرافیهای متمرکز، دفتر سفارشات در لحظه به روز میشود و در این صرافی ابزار سفارشگذاری پیشرفته برای تعیین حد سود و حد ضرر وجود دارد.
صرافی IDEX به اندازه سایر دکسها متمرکز نیست، زیرا بسیاری از عملیات به استثنای تسویهی وجوه توسط یک مرجع مرکزی کنترل میشود. با این وجود، طراحی روان و نقدینگی بالایی دارد و همچنان بسیار امنتر از صرافیهای متمرکز است. شبهمتمرکز بودن تنها مشکل آیدکس نیست، این صرافی قوانین احراز هویت KYC را به شکل سختگیرانهای به اجرا درآورده است. همچنین کارمزد 0.1% از میکرها و 0.2% از تیکرها دریافت میکند که نسبتا بالاست.
بنکور (Bancor)
صرافی غیرمتمرکز بنکور نه تنها از بهترین صرافیهای غیرمتمرکز بلکه یک نمونهی منحصر بهفرد است. هیچ شخص ثالثی برای انجام معاملات وجود ندارد. روش کار چنین است؛ کاربران باید توکنهای خود را به توکن بنکور (BNT) تبدیل و سپس آن را با سایر توکنهای شبکهی اتریوم (ERC20) مبادله کنند.
به عنوان مثال، تصور کنید که یک کاربر به دنبال تبادل Tron با XRP است. در برنامهی Bancor، کاربران میتوانند این دو سکه را انتخاب کرده و معامله را به کیف پول متصل کنند. پروتکل Bancor قراردهای هوشمند مختلف را جستجو و طرف دوم معامله را پیدا میکند. پس از تبدیل ترون به BNT، معامله از طریق معاوضه BNT و XRP تکمیل میشود.
از آنجایی که BNT با اتریوم سازگار است، ارزش آن به طور خودکار و متناسب با دیگر توکنهای اتریوم تعیین میشود. به همین دلیل کاربران از بابت نوسانات شدید قیمتی BNT نگرانی نخواهند داشت. هدف نهایی این شیوه، افزایش نقدینگی برای توکنهای کوچک است که به ندرت در صرافیهای متمرکز وضعیت مناسبی دارند.
جالب است بدانید دامنهی پروژهی بنکور فراتر از یک صرافی است. بنکور دارای یک برنامهی پاداش برای توسعهدهندگان است. همچنین به دنبال توسعهی Cross-chain Bridge یا پل بینزنجیرهای BancorX برای ارتباط بین بلاکچینهای مختلف است.
شبکهی Kyber
شبکه Kyber مجموعهای از قراردادهای هوشمند است که بر روی هر بلاکچینی کار میکند. برخلاف دیگر موارد لیست ما، کایبر یک صرافی نیست و به شکل کاملا متفاوتی معاملات را انجام میدهد. این پلتفرم علاوه بر استخرهای نقدینگی از ویژگی ذخیرهی داینامیک بهره میبرد.
در پروتکل Kyber ارائه دهندگان، جفت ارزها را به عنوان ذخیره وارد میکنند. پس از ذخیره شدن، این توکنها در اختیار گیرندگان قرار میگیرند. این ذخایر یک تفاوت اساسی با استخرهای رایج دارند؛ قرار گیری جفت ارزها در چند ذخیرهی مختلف. در نتیجه تیکرها میتوانند ذخایر مختلف را جستجو و با بهترین نرخ آن را خریداری کنند.
یک مثال ماجرا را روشن میکند. فرض کنید یک تیکر به دنبال مبادلهی اتریوم با BAT است. او از ذخیرههای مختلف درخواست بهترین قیمت را میکند و کایبر به صورت خودکار بهترین قیمت را پیشنهاد میدهد. این صرافی همهی شبکههای دارای قرارداد هوشمند را پشتیبانی میکند.
یونیسواپ (Uniswap)
یونیسوآپ محبوبترین صرافی غیرمتمرکز است، اما درک نحوهی کار آن کمی پیچیده است. مثلا میدانیم در صرافیهای دیگر، دفتر سفارشات به وسیلهی نقاط مختلف قیمت و تقاضاهای هر نقطهی قیمتی تنظیم میشود. به زبان ساده با وجود صدها سفارش، قیمت در آن دورهی معاملاتی رقمی بین بالاترین و کمترین پیشنهاد است. اما در یونیسواپ، همه این سفارشها ترکیب شده و قیمت توسط بازار ساز خودکار (Automated Market Maker) یا AMM تعیین میشود.
بازارسازهای خودکار قیمت را توسط یک فرمول ریاضی تعیین میکنند. نمیخواهیم وارد مسائل تخصصی شویم. به زبان ساده، در هنگام معامله شما به صورت مستقیم با طرف دوم معامله نمیکنید. یک استخر نقدینگی وجود دارد که همه میتوانند نقدینگی آن را تامین کنند و در ازای آن سود دریافت کنند. در هنگام معامله به جای ترید با نفر دوم، تبادل از طریق استخر انجام میشود؛ قیمت را نیز AMM مشخص میکند. مزیت بزرگ استخر عمق بخشیدن به نقدینگی برای معاملات بزرگ است.
بایننس دکس (Binance Dex)
صرافی بایننس به عنوان بزرگترین صرافی ارز دیجیتال، پس از راهاندازی بلاکچین بومی (Binance Smart Chain) خود از صرافیهای غیرمتمرکز غافل نماند و به این جنبش پیوست. بسیاری از دکسها به دلیل انعطافپذیری بر بستر اتریوم کار میکنند، اما بایننس از شبکهی بومی خود استفاده میکند. در شبکهی بایننس تعداد گرههای بسیار کمتری نسبت به اتریوم وجود دارد، به همین دلیل تراکنشها در صرافی بایننس دکس بسیار سریعتر انجام میشود.
صرافی بایننس دکس متمرکزتر از صرافیهای اتریوم است. در عوض نقدینگی Binance DEX از اکثر دکسها بیشتر است. این حجم نقدینگی بیشتر بخاطر شهرت بالای نسخهی متمرکز بایننس است. بایننس دکس منتقدان فراوانی دارد اما همچنان جزو بهترین صرافیهای غیرمتمرکز است.
سوشیسواپ (Sushiswap)
سوشیسواپ نیز برنامهای است که روی بلاکچین اتریوم اجرا میشود. مشابه اکثر صرافیهای غیرمتمرکز، از استخرهای نقدینگی استفاده میکند. کاربران داراییهای خود را در قراردادهای هوشمند قفل میکنند و سپس از خریداران از این استخرها برای تبادل استفاده میکنند. کاربرانی که توکن بومی SUSHI را داشته باشند، علاوه بر اختیار تصمیمگیری از پاداشها بهرهمند میشوند.
این صرافی کاملا غیرمتمرکز است و مسئولیت کامل داراییها با شماست. به یاد داشته باشید که در صورت فراموش کردن پسورد و یا از دست دادن دادهها هیچگونه پشتیبانی وجود ندارد. با اینکه سوشیسواپ جزو بهترین صرافیهای غیرمتمرکز است اما باید بسیار مراقب اطلاعات و داراییهای خود باشید، هیچ شخص ثالثی برای کمک به شما وجود ندارد.
پروتکل نقدینگی واناینچ (1inch Liquidity Protocol)
صرافی واناینچ، یک صرافی منحصر بهفرد و بر اساس بازارساز خودکار کار میکند. این صرافی نقدینگی بسیار مناسبی ارائه میدهد. امن است و به خوبی از دارایی کاربران در برابر حملات محافظت میکند. مهمتر از همه چیز، تضمین میکند که تریدرها توکنهای شبکه ERC20 را در یک بازار باثبات معامله کنند. واناینچ یک صرافی در حال رشد است و میتوان آن را در لیست بهترین صرافی غیرمتمرکز قرار داد.
پنکیکسواپ (PancakeSwap)
پنکیکسواپ نیز مانند اکثر سواپها برای تعیین قیمت از بازارساز خودکار یا AMM استفاده میکند. این صرافی کاملا غیرمتمرکز است و از دفتر سفارشات استفاده نمیکند. کاربران همانند وان اینچ معامله را در استخرهای نقدینگی انجام میدهند. پس از اتمام معامله، نقدینگی مجددا متعادل میشود. تعادل نقدینگی با کسر نقدینگی از یک طرف استخر و افزودن به طرف دیگر انجام میشود. پنکیکسواپ یک صرافی غیرمتمرکز معتبر و محبوب است. از این رو آن را در لیست بهترین صرافی غیرمتمرکز قرار دادهایم.
کِرو (Curve)
صرافی کرو نیز یک صرافی مبتنی بر AMM است که از استخرهای نقدینگی برای تسهیل مبادله بین استیبل کوین و توکنها استفاده میکند. همهی ویژگیهای استاندارد سایر بازارسازهای خودکار را دارد به علاوه چند ویژگی پیشرفتهتر. این صرفه از بهینهسازی مسیریابی سفارش و کارمزد استفاده میکند. اینجا نیز همهی معاملات از طریق کیف پول DeFi انجام میشود.
رنگو اکسچنج (Rango Exchange)
پیش از این گفتیم که مشکل صرافیهای غیرمتمرکز نقدینگی جزیرهای است. با صرافیهای تجمیعکننده بر اساس استخرهای نقدینگی تا حدی این مشکل برطرف شده است. با این حال این صرافیها نقدینگی را تنها در یک شبکهی بلاکچین خاص گردآوری میکنند و همچنان نسبت به صرافیهای متمرکز از کمبود نقدینگی رنج میبرند. صرافیهای تجمیعکنندهی میانزنجیرهای (Cross-chain Aggregator) برای حل این مشکل متولد شدهاند.
صرافی غیرمتمرکز رنگو یکی از این صرافیهاست. Rango Exchange اولین و در حال حاضر بهترین صرافی تجمیع کنندهی میانزنجیرهای است. رنگو پل ارتباطی میانزنجیرهای بین تمام دکسها در سراسر جهان کریپتو خواهد بود. مهم نیست کاربر چه چیزی را به چه چیزی تبدیل کند، رنگو یک پلتفرم امن برای تبادل بین شبکههای مختلف است. از این رو ما آن را بهترین صرافی غیرمتمرکز و یک رقیب قدرتمند برای صرافیهای متمرکز میدانیم.
سوالات متداول
در صرافی غیرمتمرکز یا DEX نقدینگی و سفارشها توسط یک غیر متمرکز کردن پلتفرم ها مرجع مرکزی کنترل نمیشود. داراییها از طریق قرارداد هوشمند جمعآوری شده و با استفاده از یک پایگاه داده معاملات انجام میشود.
با توجه به اینکه صرافی غیرمتمرکز رنگو از همه صرافیهای دیگر و بلاکچینهای مختلف پشتیبانی میکند و بهترین مسیر را در بین همه بلاکچینها از بین صرافیهای مختلف و پلها (بریجها) پیدا میکند، رنگو بهترین صرافی غیرمتمرکز است.
صرافیهای غیرمتمرکز نسبتا جدید هستند. از آنجایی که کلید خصوصی و در اصل دارایی در کنترل شماست، تا حد زیادی این صرافیهای امن هستند. در حالت کلی صرافی DEX امنتر از صرافی متمرکز است.
بسیاری از دکسها مانند یونیسواپ معامله را نه صورت کاملا همتا به همتا بلکه در استخرهای نقدینگی انجام میدهند. شما میتوانید تامینکنندهی دارایی استخر باشید و در ازای آن بخشی از کارمزد به شما تعلق میگیرد.
میزان کارمزد و سرعت پایین معاملات مهمترین معایب صرافی غیرمتمرکز هستند. اما در عوض امن هستند و حریم خصوصی را رعایت میکنند.
از آنجایی که معامله در اکثر صرافیهای غیرمتمرکز به صورت ناشناس است و نیازی به احراز هویت ندارند، شما میتوانید از هر جای دنیا از آنها استفاده کنید. در مجموع به نسبت صرافیهای متمرکز محدودیت کمتری دارند.
آنچه لازم است درباره سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) بدانید.
تمرکز زدایی و ارائهی نوآوری، یکی از اهداف شکلگیری بلاک چین و ارزهای دیجیتال است. بر همین اساس، پس از گذشت چند سال از فعالیت بلاک چین، سازمانهای جدیدی با استفاده از این تکنولوژی به وجود آمدهاند که به آنها سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) گفته میشود. قبل از هر چیزی بهتر است با ماهیت سازمان غیرمتمرکز و وجه تمایز آن با یک سازمان متمرکز آشنا شوید.
منظور از سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) چیست؟
در حقیقت ساختار ویژهی سازمانهای غیرمتمرکز یکی از ویژگیهای آنها به شمار میآید. سازمانهای متمرکز دارای چارچوب مشخصی هستند که اصل سلسله مراتبی و طبقهبندی شده با یک رهبری واحد، در آن اجرا میشود. سازمانهای متمرکز عقیده دارند که وجود سلسله مراتب و یک رهبر، سازمانی نظاممندتر و منظمتر را میسازد. اما برخی دیگر با این نظر مخالف هستند و همین باعث شده است تا سازمانهای غیرمتمرکز درمقابل سازمانهای متمرکز قرار بگیرند.
یک سازمان غیرمتمرکز بهجای تمرکز بر یک فرد بهعنوان رهبر و مدیر در رأس سازمان، این وظیفه را در بین اعضای تیم پخش میکند. برای درک بهتر، تصور کنید که در یک مجموعه هیچ مدیری نمیتواند به تنهایی برای شرکت تصمیم بگیرد و همهی اعضا از حق رأی مساوی برخوردار هستند. ممکن است در نگاه اول، این ویژگی خیالی بهنظر برسد اما سازمانهای غیرمتمرکز دقیقاً به همین خاطر به وجود آمدهاند. یکی از ویژگیهای ارزهای دیجیتال، غیرمتمرکز بودن آنها است و بسیاری از این رمزارزها نیز توسط سازمانهای غیرمتمرکز ساخته میشوند. Dao یکی از اولین و بزرگترین مثالها برای یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز است. در ادامه بیشتر با این سازمان آشنا خواهید شد.
DAO چیست؟
DAO یک سازمان غیرمتمرکز میباشد که بهصورت یک شرکت خود مختار طراحی شده است. DAO که مخفف عبارت «Decentralized Autonomous Organization» است، یک سازمان فیزیکی نیست؛ بلکه در فضای آنلاین فعالیت میکند و اعضای آن در نقاط مختلف جهان حضور دارند. این سازمان با هدف برطرف کردن مشکلات سازمانی، مانند تعیین سیاست درست و حل اختلافات در تصمیمگیری به وجود آمده است. نکتهی مهمی که دربارهی این سازمان باید بدانید، انجام شدن کد نویسی آن، توسط یک سازمان غیر متمرکز است که منجر به وجود آمدن یک مکانیزم هدایت و کنترل در شبکه میشود.
درواقع، دائوها قراردادهای هوشمندی هستند که در آن تمام فعالیتها و ارتباطات افراد سازمان، توسط یک پروتکل خودکار و متن باز کنترل میشود. DAOها سیستم مدیریتی مخصوصی دارند که فعالیت اعضای سازمان در آن ثبت میشود؛ همین امر نیز باعث تلاش اعضای آن برای ارائهی بهترین عملکرد شده است.
تاریخچه DAO
دائو برای اولین بار توسط Slock.it بر روی بلاک چین اتریوم و با هدف تأمین سرمایهی پروژهی ارز دیجیتال خلق شد. ماجرا از این قرار است که سه توسعهدهنده از یک تیم استارتاپی، تصمیم گرفتند یک شرکت سرمایهگذاری غیرمتمرکز را تأسیس کنند. بنابراین، اعضای این تیم کدهای شرکت خود را نوشته و با نام The DAO شروع به فعالیت و جذب سرمایه کردند. طولی نکشید که این تیم توانست به یک پروژهی موفق در این زمینه تبدیل شده و بیش از ۱۵۰ میلیون دلار سرمایهی اولیه را جذب کند.
یکی از مزایای The DAO، متن باز بودن پروژه بود که هرکسی میتوانست در آن شرکت کند اما همین موضوع نیز باعث نابودی پروژهی The DAO شد. پس از معرفی این پروژه توسط تیم توسعهدهنده، متخصصان بلاک چین در مورد باگهایی که در کد آن وجود داشت، به سرمایهگذاران هشدار دادند اما دقیقاً زمانی که تیم توسعهدهنده در حال دیباگ کردن پروژه بود، یک هکر از فرصت استفاده کرد و باعث نابودی آن شد. این هکر توانست آسیب بزرگی به شبکه وارد کرده و مقدار زیادی از سرمایهی جمع شده را از آن خود کند. البته، اعضای پروژه بهسرعت جلوی خروج سرمایه از پلتفرم را گرفتند اما تا آن زمان، بیش از پنجاه میلیون دلار از شبکه خارج شده بود.
این اتفاق در سالهای ابتدایی فعالیت اتریوم رخ داد و از آنجاییکه پروژهی The DAO بر روی بلاک چین اتریوم تأسیس شده بود، تأثیر مخربی بر روی این بلاک چین و رمز ارزهای آن گذاشت. شکست پروژهی The DAO باعث شد تا اتریوم یک هاردفورک برای جبران خسارت وارد شده به سرمایهگذاران برگزار کند اما از آنجاییکه برخی اعضای جامعهی اتریوم با برگزاری هاردفورک مخالف بودند، زنجیرهی بلوکی اتریوم به دو شاخهی اتریوم و اتریوم کلاسیک تبدیل شد.
کارکرد DAO چگونه است؟
یکی از سوالات پرتکرار در مورد دائو این است که دائو چگونه کار میکند و اعضای این سازمان چگونه و بر چه اساسی آن را اداره میکنند؟ همان طور که میدانید،dao برای فعالیت خود از قراردادهای هوشمند، بلاک چین و توکنهای خاص استفاده میکند. این خلاقیت در ادارهی سازمان باعث شده است تا هزینههای سازمان به طرز چشمگیری کاهش یافته و تصمیمگیریها منصفانه باشد؛ اما همه اینها چگونه اتفاق میافتد؟
افراد داخل دائوها، برای اینکه بتوانند در تصمیمگیریها شرکت کرده و از موفقیتهای سازمان سود ببرند، بایستی قبل از هر چیزی در آن عضو شوند. عضو شدن در دائو با سرمایهگذاری در این پلتفرم اتفاق میافتد. هر پروژهی دائو یک توکن حاکمیتی یا بومی دارد و کسانی که با خرید این توکنها در این پلتفرم سرمایهگذاری میکنند، میتوانند در تصمیمات این سازمان خودگردان مشارکت داشته باشند. البته، در اغلب اوقات، این مرحله قبل از آغاز فعالیت یک dao انجام میگیرد.
پس از اتمام مرحلهی اولیهی سرمایهگذاری در دائو، هر شخص با توجه به مقدار توکن خریداری شدهی خود و بر اساس قوانین از پیش تعیین شده، میتواند در رأی گیریها شرکت کند. البته، با اینکه همهی افراد در دائو حق رأی دارند اما کسانی که توکن بومی بیشتری دارند، از حق رأی بیشتری نیز برخوردار هستند. سرمایهگذاران سازمان خودگردان غیرمتمرکز، میتوانند پیشنهادات جدید را مطرح کرده و در رأی گیریها شرکت کنند؛ اما لازمهی آن مصرف کردن مقدار مشخصی از توکنها است. همین امر باعث میشود اعضای سازمان دائو، قبل از ارائهی هر پیشنهادی و یا نظر دادن در مورد تصمیمگیریها، به خوبی آن را ارزیابی کنند و در طرحهای نامناسب شرکت نکنند.
پروپوزالها بخش دیگری را از سازمان خودکار غیرمتمرکز تشکیل میدهند. کاربرانی که پیشنهادی برای بهبود عملکرد دائو داشته باشند، میتوانند این پروپوزال را در شبکه ثبت کرده و از دیگر اعضای آن نظر بخواهند. اعضای دائو با استفاده از توکنهای بومی خود میتوانند در این نظرسنجیها شرکت کرده و رأی خود را اعلام کنند. در صورتی که اکثر اعضای آن به یک پروپوزال رأی مثبت بدهند، آن ایده در دائو اجرا خواهد شد.
ویژگی های اصلی سازمان خودگردان غیرمتمرکز
در کل، هر شبکهی غیرمتمرکز خودکار سه ویژگی دارد:
1)استفاده از قراردادهای هوشمند
2)داشتن توکن بومی
3)امکان ثبت پروپوزال در دائو
معروفترین پروژه های DAO کدامند؟
طبق توضیحات قبلی، افزایش روز افزون این فناوری باعث شده است تا DAOهای جدیدی فعالیت خود را شروع کنند. برخی از این دائوها نسبت به بقیه شناخته شدهتر هستند. در ادامه به معرفی چند مورد از DAOهای مشهور پرداخته خواهد شد.
میکر دائو (MakerDAO)
میکر دائو یکی از DAOهای معروفی است که بهعنوان یک پلتفرم وام دهی ارز دیجیتال فعالیت میکند. این پلتفرم وام دهی در مقایسه با سایر پلتفرمها از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار است. میکر دائو، دو توکن مخصوص دارد؛ توکن دای که یک استیبل کوین است و توکن میکر که بهعنوان توکن بومی این پلتفرم معرفی شده است.
گیت کوین (Gitcoin)
گیت کوین یک دائوی معروف در زمینهی اپلیکیشن است که از توسعهدهندگان اپلیکیشنهای متن باز حمایت میکند. توکن بومی این دائو، gtc است. کاربران این سازمان میتوانند با این توکن بر روی پروژههای دلخواه خود سرمایهگذاری کنند.
یونی سواپ (Uniswap)
یونی سواپ بزرگترین صرافی غیرمتمرکز در بلاک چین اتریوم است. این پلتفرم در سال ۲۰۲۰ توکن بومی خود به نام uni را عرضه کرد. کاربران و سرمایهگذاران یونی سواپ میتوانند با خرید این توکنها در تصمیمگیریهای این صرافی شرکت کرده و رأی خود را اعلام کنند.
تلویزیون غیر متمرکز چیست؟
تمرکززدایی بحث داغ این روزهای دنیای فناوری است. با افزایش محبوبیت ارزهای دیجیتال و بلاک چین، مردم بهتدریج شروع به درک مزایای کار و فعالیت بدون نیاز به یک مرجعیت مرکزی کردهاند. این روزها به لطف فناوری بلاک چین، دیگر توزیع و انتقال قدرت بدون احساس جای خالی یک مرجع قدرت مرکزی امکانپذیر شده است.
اکثریت سیستمهای حکومتی و مالی که در دنیای ما در حال فعالیت هستند، جزو سیستمهای متمرکز محسوب میشوند. این یعنی یک مرجعیت قدرت واحد بر تمام نظام مدیریتی موجود تسلط دارد. مثال واضح این سیستمها، یک بانک مرکزی است؛ روشی کهن که معایب آن این روزها بیش از پیش برای ما آشکار شده است. این معایب بیشتر از این واقعیت ناشی میشوند که هر مرجع مرکزی مسلط در این نظامها، نقش نقطه تکی شکست (Single Point of Failure) آن نظام را هم بازی میکند و هر نوع اختلال در اوج هرم قدرت، فارغ از تصادفی یا عمدی بودن آن، در پایان اثر منفی خود را بر کل سیستم خواهد گذاشت.
ایده نهفته در طراحی اولیه بیت کوین این بود که این ارز یک جایگزین غیرمتمرکز برای پول دولتی خواهد بود. به همین دلیل است که بیت کوین هیچ نقطه تکی شکستی ندارد و این ویژگی آن را مؤثرتر، مقاومتر و مردمیتر جلوه میدهد. قدرتی که این تمرکززدایی را امکانپذیر میکند، همان فناوری بنیادین آن یعنی بلاک چین است. این فناوری به هر کاربر این امکان را میدهد که تبدیل به یکی از پردازشگران بیشمار این شبکه شود. از زمان پیدایش بیت کوین و افزایش محبوبیت آن، بسیاری از آلت کوینها هم با پیروی از آن به بازار ورود پیدا کردهاند و آن ها نیز اکثرا از بلاک چین برای رسیدن به سطح تمرکززدایی موردنظر خود استفاده میکنند.
در مورد موضوعاتی که به طور تدریجی تغییر کردهاند، یکی از قابلتوجهترین تغییرات رسانهها و به ویژه تلویزیون است. با دقت بیشتر در این دگرگونی، نهتنها ارتباط آن با تمرکززدایی؛ بلکه ارتباط آن با تجمیع را هم کشف خواهید کرد.
تاثیر عظیم اینترنت بر رسانهها
اینترنت علاوه بر کمک به رشد دامنه متنوعی از فرصتهای کسبوکار، برای بیشتر به چشم آمدنِ دستهای از صنایع نوظهور هم مفید بوده است. این اختراع به صنایع قدیمی و دیرپای بازار این شانس را داد که کاملاً خود را با دورهی جدید سازگار کنند. این صنایع علاوه بر اعمال این تغییرات، اقدام به ارائه راهحلها و خدماتی کردند که استفاده از آنها در سالهای گذشته امکانپذیر نبود.
برای مثال، بعد از ظهور تلویزیون، رادیو سقوط شدیدی را تجربه کرد؛ اما این رسانه با وجود موفقیتِ رقیب ایستادگی کرد و موقعیتها و فرصتهای جدیدی را کشف کرد تا بتواند به موجودیت خود ادامه دهد. بعد از خلق و پیدایش اینترنت، تغییرات گستردهای به وجود آمد. به این ترتیب، صنعت رادیو هم خیلی سریع با تغییر ماهیت به پادکست (Podcast)، معادل اینترنتی رادیو، خود را با این تغییر وفق داد.
نکته اصلی این است که اینترنت تاثیر خود را روی رسانههای مختلف دنیا گذاشته است. عصر فناوری که ما در آن زندگی میکنیم، سیستمهای قدیمی را ملزم میکند که خود را با آن وفق دهند و اگر از انجام این کار سر باز بزنند و یا قادر به انجام آن نباشند، باید خطر از رده خارج شدن را به جان بخرند.
تغییر در مدل تلویزیون
این روزها ما شاهد تغییر مشابهی در مدل سنتی تلویزیون هستیم و در حال تجربه دوران گذار این رسانه از شکل سنتی و قدیمی، به شکل جدید و نوآورانه آن هستیم. دورانی که در آن، استفاده از تلویزیون بیش از هر زمانی به اینترنت متکی شده است.
اگر نگوییم همه، لااقل بخش زیادی از تمرکز این فناوری روی ویدئوکستها (Videocast) قرار دارد. «تلویزیون پروتکل اینترنت» (Internet Protocol Television) یا به اختصار آیپی تیوی (IPTV) در واقع پروسه انتقال و انتشار سیگنالهای تلویزیون از طریق اینترنت است. IPTV روشی جدید را ارائه میکند که بهوسیله آن میتوان از رسانه تلویزیون برای بهبود و پیشرفت بنگاههای رسانهای آنلاین بهره جست.
اولین پلتفرمی که از روشی جدید و غیرسنتی برای تماشای برنامههای تلویزیونی بهصورت آنلاین استفاده کرد، یوتیوب بود. وبسایت یوتیوب توانست از یک پلتفرم ساده برای بارگذاری ویدیوها، به رسانهای تبدیل شود که اکنون در حال مدیریت و تولید مجموعه برنامههای متنوع خاص خودش است. این سایت در طول زمان توانست امکاناتی را به مخاطبانش ارائه دهد که تلویزیونهای سنتی قادر به ارائه آنها نبودند. یوتیوب فعالیت خود را در سال ۲۰۰۵ آغاز کرد و خیلی سریع به یکی از محبوبترین سایتهای اینترنت تبدیل شد. این وبسایت حتی امروز هم به توسعه و پیشرفت پلتفرم خود ادامه میدهد.
تعداد زیادی از استارتآپها به امکان ارائه محتوای ویدیویی از طریق وب علاقه نشان دادهاند. البته آنها از تماشای چشمانداز و روشهای نوآورانه جدیدی که پیشروی تلویزیون قرار دارد غافل نشدهاند؛ روشهایی که بیشترِ تمرکز آنها روی استفاده از شبکههای توزیعشده و غیرمتمرکز است.
نمونههایی از تلویزیون غیرمتمرکز
در حال حاضر سه شبکه وجود دارد که میتوان آنها را به این نوع خاص از تلویزیون غیرمتمرکز ربط داد. نام اولی «دیسنترال تیوی» (decentral.TV) و دومی «پروتکل تیوی» (protocol.TV) است. به نمونه سوم در بخش دیگری از این مقاله خواهیم پرداخت.
پروتکل تیوی پروژهای است که به بینندگان خود یک شبکه ویدیویی چندکاناله ارائه میدهد که بخش بزرگی از اخبار و رویدادهای جنبش جهانی تمرکززدایی را پوشش میدهد. دیسنترال تیوی اخبار انقلاب تمرکززدایی، توسعه پروژههای متنباز و فناوریهای توزیعشده را در سرتاسر جهان پوشش میدهد.
هدف اولیه این پروژهها، به نمایش درآوردن فعالیتهای خلاقانه در دنیا و بهخصوص فعالیتهایی است که برای دستیابی به یک زندگی بهتر در جوامع، بر استفاده از فناوریهای توزیعشده تمرکز دارند. هر دوی این پروژهها، از حامیان جدی بیت کوین هستند.
هدف اصلی دیسنترال تیوی، جذب مخاطبان آشنا به این فناوری و جنبههای فنی آن است. در مقابل، پروتکل تیوی بهدنبال توزیع و انتشار اطلاعات برای عموم است. آنها با این روش قصد دارند نظر مخاطبان عادی و بینالمللی بیشتری را به خود جلب کنند. زمانی بینندگان منتظر بودند که ببینند این پروژهها کِی فناوری بلاک چین را در پلتفرم خود ادغام کرده و چه زمانی مالکیت را به مشارکتکنندگان در این پروژهها واگذار خواهند کرد.
البته مهم است که بدانید هیچکدام از این پروژهها در چند سال اخیر محتوای چندانی را منتشر نکردهاند. با وجود اینکه ویدیوهای قدیمی زیادی برای تماشا دارند؛ اما بهتر است فعلا انتظار انتشار ویدیوهای جدید را از آنها نداشته باشید.
بعد از بررسی این دو شبکه، حالا میتوانیم به شبکه سوم بپردازیم که برجستهترین نمونه از تلویزیونهای غیرمتمرکز است. مهمترین نکته در مورد این شبکه که ین (YEN) نام دارد، این است که برخلاف دو نمونه قبلی که فعالیت چندانی ندارند، در حال حاضر در حال فعالیت و تولید محتوا برای مخاطب است.
در سایت رسمی این گروه آمده است:
اکثر استارتآپها به این دلیل شکست میخورند که هیچ جامعه فعالی حول پروژه خود بنا نمیکنند. سعی کنید جزو آنها نباشید! اجازه دهید به شما کمک کنیم تا حیات استارتآپ خود را حفظ کنید.
ایمان راسخ به ساختن یک جامعه، ویژگی اساسی گروه ین است. آنها عقیده دارند که هر مؤسس، سازنده یا کارآفرینی که در حال ساختن پروژهای است باید بیشتر زمان خود را، بخصوص در مراحل اولیه پروژه، به ساختن یک جامعه کاربری اختصاص دهد؛ چه این کار یک استارتآپ باشد یا یک پروژه جانبی و یا حتی یک سرگرمی آخر هفته. ساختن یک جامعه کاربری همواره بر دیگر کارها ارجحیت دارد.
اعضای گروه ین معتقدند:
اگر شما هیچ فعالیتی در جامعه هدف خود نداشته باشید، چگونه میتوانید بفهمید که چه چیزی باید بسازید؟
این گروه، هدف اصلی خود را اینگونه تعریف کرده است:
ما به مؤسسان، سازندگان و افراد خلاقی که در مراحل اولیه کار خود قرار دارند کمک میکنیم تا جامعه خود را به سرعت شکل دهند. ما اجتماعی از افراد همان حوزه بنا میکنیم تا بتوانند باهم مشکلات را حل کنند.
یک از افرادی که نقش بزرگی در اداره کارهای پشت صحنه ین بر عهده دارد، جان سدینگتون (John Saddington) است که یکی از چهرههای محبوب دنیای ارزهای دیجیتال است. او در سال ۲۰۱۵ موفق شد که با بیت کوینهایی که زمانی به قیمت ۱۱۵ دلار خریداری کرده بود، یک لامبورگینی گرانقیمت خریداری کند. خودروی لامبورگینی یکی از نمادهای میلیاردرهای حوزه ارزهای دیجیتال است و همین موضوع، خرید او را بسیار جالب جلوه میدهد. سدینگتون یکی از مشاوران اردوگاه آموزشی پنجروزه گروه YEN است که برنامه کاری آنها به این صورت است:
- دوشنبه: هویت
- سهشنبه : اعتماد
- چهارشنبه: کارگاههای عملی
- پنجشنبه : پول
- جمعه: اعطای مدرک
تاتاتو
تاتاتو (TaTaTu) پلتفرمی است که برای فراهم آوردن شرایط پذیرش گسترده داراییهای دیجیتال توسط مردم عادی فعالیت میکند. علاوه بر این، این پلتفرم نقش مفیدی در زمینه ایجاد یک تعادل پولی بین کاربران، تولیدکنندگان محتوا و الگوی کسبوکار بر عهده دارد و این کار را با استفاده از ارزهای دیجیتال انجام میدهد.
ایده پلتفرم تاتاتو توسط تهیهکننده ایتالیایی-کانادایی سینما، آندره لروولینو (Andrea Lervolino) شکل گرفت. او تهیهکننده فیلمهای موفق بسیاری مثل تاجر ونیزی (The Merchant of Venice) و تا استخوان (To the Bone) بوده است. تاتاتو در اصل یک پلتفرم شبکه اجتماعی و سرگرمی مبتنی بر پاداش است که گلچینی از محتوای دیجیتال را به کاربران خود ارائه میدهد. طرح اصلی این پلتفرم، ارائه محتواهای پولی مثل فیلمهای سینمایی و شوهای تلویزیونی محبوب است. اگر همه چیز مطابق نقشه پیش رود، همه کاربران در آینده خواهند توانست محتواهای تولیدی خود را در این سایت بارگذاری کنند. مهمترین ویژگی تاتاتو، کاربرمحور بودن آن و همچنین اختصاص پاداش به تولیدکنندگان محتوا است.
به نظر میرسد که این سیستم مناسبی برای یک تلویزیون غیرمتمرکز باشد؛ اما سوال اینجاست که چه ارتباطی به ارزهای دیجیتال دارد و چگونه آنها را به کار میگیرد؟
پلتفرم تاتاتو از سیستم توکن دیجیتال خاص خودش استفاده میکند که به هر کسی که در اکوسیستم فعالیت داشته باشد، پاداش میدهد. این پاداشها تا زمانی که فعالیت مثبت شما، چه از طریق تماشا و چه از طریق ساخت محتوا ادامه داشته باشد، پرداخت خواهد شد. این کار از طریق استفاده از اتریوم بهعنوان اهرم در قراردادهای هوشمند این پلتفرم و با انجام پرداختهای تبلیغاتی شفاف و منصفانه امکانپذیر شده است که از طریق توکنهای بومی تاتاتو انجام میشود.
مزایای تاتاتو برای کاربران
پلتفرم تاتاتو برای کاربران مزایای زیادی دارد و این موضوع به دلیل کاربرمحور بودن آن، چندان مایه تعجب نیست. آنها به پلتفرمی دسترسی دارند که به ازای تماشای تبلیغات، محتوای بسیار باکیفیتی را به آنها ارائه میدهد و بهعلاوه، آنها تنها با تماشای محتوا میتوانند سود کسب کنند. کاربران این سایت برخلاف دیگر پلتفرمهای سرگرمی محبوب میتوانند بخشی از سود تبلیغات را بهعنوان پاداش دریافت کنند. کاربران این سایت حتی میتوانند از طریق محتوای مشاهدهشده توسط دوستانی که به پلتفرم معرفی میکنند هم پاداش دریافت کنند.
از این طریق تمام واسطهها و دلالها از سیستم حذف میشوند. بینندگان با اختصاص زمان و تمرکز خود به محتواها و تبلیغات ارائهشده، مستقیما در تأمین مالی پروژهها سهیم هستند. آن هم نه هر پروژهای؛ بلکه پروژههایی به آنها علاقه دارند. این پلتفرم مثل بقیه سیستمها از طریق حق اشتراک مدیریت نمیشود. در سایر پلتفرمها، شما حق اشتراک ماهانه خود را پرداخت کرده و توزیع دقیق کارمزد حق اشتراک بین پروژهها را به خود پلتفرم واگذار میکنید؛ اما در پلتفرمی مثل تاتاتو، موفقیت یک پروژه ارتباط مستقیمی با بازخورد مخاطبان آن دارد.
مزایای تاتاتو برای تولیدکنندگان محتوا
میدانیم که بزرگترین مشکل تولیدکنندگان محتوای آنلاین، حفظ حق تألیف است. بعد از بارگذاری محتوای بهصورت دیجیتالی، شما کنترل چندانی روی نحوه انتشار آن ندارید. دزدی محتوا؛ بهخصوص روی تولیداتی که ارائهدهندگان آن با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکنند، اثر بسیار مخربی دارد.
در پلتفرم تاتاتو ارائهدهندگان محتوا از طریق بازدید تبلیغات میتوانند پاداشهای قابلتوجهی دریافت کنند و این همان ویژگی است که تاتاتو را از پلتفرمهایی مثل یوتیوب که بهوسیله تبلیغات مدیریت میشوند، متمایز میکند. یوتیوب تا همین اواخر تفاوت چندانی بین تولیدات جدی و حرفهای و ویدیوهای بیکیفیت قائل نبود. در مقابل، در پلتفرم تاتاتو یک سطح پریمیوم وجود دارد که بین تولیدات در حد هالیوود و فیلمهای خانگی تمایز ایجاد میکند.
پلتفرم تاتاتو بهعنوان سیستمی که بهطور کامل بر کاربرانش تمرکز میکند، دارای پتانسیل رشد بسیار زیادی است و بهطور طبیعی این قابلیت را دارد که یک مخاطب کاملا وفادار به محتوا را تربیت کند. میتوان گفت که تاتاتو بهعنوان محصول بکارگیری یک سیستم بلاک چین بسیار قوی عمل میکند. این پلتفرم همچنین در حال ساخت یک سیستم مدیریت حقوق دیجیتالی (DRM) است که به تولیدکنندگان محتوا این امکان را میدهد که حقوق مشاهده (viewing rights) محتوای خود را ردیابی و اعمال کنند. پرداختها و حقوق بهرهبرداری از محتوا نیز در یک سیستم بلاک چین به اجرا گذاشته میشود. بهخاطر همین قابلیتها است که تاتاتو میتواند چه در زمینه ساماندهی و چه در زمینه شفافیت، همیشه بهترینها را به کاربران خود ارائه دهد.
نتیجهگیری
بهطور کلی میتوان گفت که اینترنت مانند کاری که برای پادکستها کرد، از این طریق یک ابزار ایدهآل را برای میدان دادن به ویدئوکستها و فراتر از آن، میدان دادن به آزادی بیان و تمرکززدایی برای ما فراهم آورده است. آینده این کسبوکار و تمام مسائل پیرامون آن به چند فناوری مختلف بستگی دارد؛ فناوریهایی مثل اینترنت، بهاشتراکگذاری همتابههمتای فایلها (تورنت)، پلتفرمهای متنباز و حتی ارزهای دیجیتال که با بهکارگیری آنها میتوان راه را برای توسعه سیستمهای قدیمی موجود هموار کرد.
ما این روزها شاهد استقبال نسل کاربران جدید آنلاین از ایده تمرکززدایی هستیم. با استفاده از این ایده، هر کسی میتواند به محتوای ترجمهشده به زبان موردنظر خود دسترسی پیدا کرده و یا حتی بهتر از آن، محتوای تولیدی خود را با بقیه به اشتراک بگذارد. بدین ترتیب، اگر شرکتهای فعال در این حوزه میخواهند که از قافله فناوری عقب نمانند، باید روبهجلو حرکت کرده و با تغییرات زمانه همراه شوند.
دیدگاه شما