شاخص مهارت معامله گر


احتمال بازدهی منفی و مقدار آن بسیار کمتر از بازدهی مثبت و مقدار آن است

شاخص مهارت معامله گر

دو معامله گر تازه کار را جلوی صفحه قرار دهید، بهترین احتمال را برای آنها در نظر بگیرید و برای اندازه گیری خوب، هر یک از طرف مقابل معامله کنند. به احتمال زیاد، هر دو با از دست دادن سرمایه خود، به معامله در بازار فارکس پایان می دهند. با این حال، اگر شما دو معامله گر حرفه ای را انتخاب کنید شاخص مهارت معامله گر و آنها را در جهت مخالف یکدیگر معامله کنید، غالباً هر دو معامله گر علی رغم تناقض ظاهری، به سود خود می رسند. تفاوت در چیست؟ مهمترین عامل تفکیک معامله گران با تجربه از آماتور چیست؟ پاسخ مدیریت سرمایه در بازار فارکس است.

مانند رژیم گرفتن و ورزش کردن، مدیریت سرمایه در بازار فارکس چیزی است که اکثر معامله گران به آن اهمیت می دهند ، اما تعداد کمی از آنها در زندگی واقعی تمرین می کنند. دلیل آن درست مانند تغذیه سالم و حفظ تناسب اندام ساده است، مدیریت سرمایه می تواند یک کار مشکل و سخت به نظر برسد. این امر معامله گران را وادار می کند که دائماً بر مواضع خود نظارت داشته و ضررهای لازم را متحمل شوند، و افراد کمی دوست دارند این کار را انجام دهند. با این حال مدیریت سرمایه برای موفقیت در معاملات بلند مدت بسیار مهم است.

توجه داشته باشید که یک معامله گر باید 100% از سرمایه خود به دست آورد که این موفقیت را کمتر از 1% از معامله گران در سرتاسر جهان انجام داده اند تا بتوانند حساب خود را با 50% ضرر جبران کنند. با کسر 75 درصدی، معامله گر باید حساب خود را چهار برابر کند تا بتواند آن را به ارزش اولیه خود بازگرداند.

مفهوم مدیریت سرمایه در بازار فارکس

اگرچه اکثر معامله گران با ارقام بالا آشنا هستند، اما ناگزیر نادیده گرفته می شوند. کتاب های معاملاتی مملو از داستان هایی است که معامله گران یک، دو یا حتی پنج سال سود خود را در یک معامله بسیار اشتباه از دست داده اند. به طور معمول ، ضرر و زیان ناشی از عدم مدیریت سرمایه در بازار فارکس است.

اکثر معامله گران حرفه ای، معاملاتی خود را آغاز می کنند، چه آگاهانه و چه ناخودآگاه، تجسم "معامله بزرگ" معامله ای که برای آنها میلیون ها دلار خواهد داشت و به آنها این امکان را می دهد تا بازنشسته شوند و تا پایان عمر بی دغدغه زندگی کنند. در بازار فارکس، این خیال بیشتر تقویت می شود. اما حقیقت سخت برای اکثر معامله گران خرده فروشی این است که به جای تجربه "برنده بزرگ"، بیشتر معامله گران فقط قربانی یک "ضرر بزرگ" می شوند که می تواند آنها را برای همیشه از بازی حذف کند.

webmoney#

یادگیری درس های مدیریت سرمایه

معامله گران می توانند با مدیریت سرمایه در بازار فارکس خطرات خود از طریق حد ضرر(stop loss)، از این سرنوشت جلوگیری کنند. در کتاب معروف "جادوگران بازار" (11989)شاخص مهارت معامله گر ، لری هیت، معامله گر روزانه و دنبال کننده روند، این توصیه عملی را ارائه می دهد "هرگز بیش از 1% از کل دارایی خود را در هر معامله ای به خطر نیندازید. این رویکرد بسیار خوبی است یک معامله گر می تواند 20 بار متوالی اشتباه کند ولی هنوز 80 درصد از سرمایه خود باقی مانده است. واقعیت این است که معدود معامله گران نظم و انضباطی برای تمرین مداوم این روش دارند. برخلاف کودکی که یاد می گیرد تنها پس از سوزاندن یک یا دو بار به اجاق داغ دست نزند، اکثر معامله گران تنها می توانند درس های مربوط به نظم و انضباط ریسک را از طریق تجربه سخت خسارت سرمایه دریافت کنند. این مهمترین دلیلی است که باعث می شود معامله گران هنگام ورود به بازار فارکس فقط از سرمایه سوداگرانه خود استفاده کنند. هنگامی که مبتدیان می پرسند با چه مبلغی باید معامله کنند، یک معامله گر با تجربه می گوید:"عددی را انتخاب کنید که در صورت از دست دادن کامل آن بر زندگی شما تأثیر نخواهد گذاشت. حالا این عدد را بر پنج تقسیم کنید زیرا اولین تلاشهای شما برای معامله بیشتر به احتمال زیاد در نهایت به شکست منجر می شود. " این نیز توصیه بسیار حکیمانه ای است و ارزش آن را دارد که برای افرادی که معاملات فارکس را انجام می دهند ، عمل کنند.

webmoney#

سبک های مدیریت سرمایه در بازار فارکس

به طور کلی، دو روش برای مدیریت سرمایه در بازار موفق وجود دارد. یک معامله گر می تواند بسیاری از ضررهای کوچکی را مکرر انجام دهد و سعی کند از چند معامله بزرگ سود کسب کند، یا یک معامله گر می تواند برای بسیاری سود کوچک کند کوچک مانند سود حرکت کند و ضررهای نادر اما بزرگ را انجام دهد به این امید که سودهای کوچک بسیار بیشتر از معدود آنها باشد. تلفات بزرگ روش اول بسیاری از موارد جزئی از درد روانی را ایجاد می کند. از سوی دیگر ، استراتژی دوم موارد بسیاری کوچکی سود می دهد، اما چند تجربه ضرر، ضربه روانی بدی می زند. با این رویکرد ضرر عمده، از دست دادن یک هفته یا حتی یک ماه سود در یک یا دو معامله غیرعادی نیست.

تا حد زیادی، روش انتخابی بستگی به شخصیت شما دارد. این بخشی از روند برای هر معامله گر است. یکی از مزایای بزرگ بازار فارکس این است که می تواند هر دو سبک را به طور یکسان در خود جای دهد ، بدون هیچ شاخص مهارت معامله گر شاخص مهارت معامله گر هزینه اضافی برای معامله گر با سرمایه کم که معامله کنند. از آنجا که بازار فارکس یک بازار مبتنی بر رشد است، هزینه هر معامله بدون توجه به اندازه موقعیت هر معامله گر یکسان است. به عنوان مثال، اگر معامله گر بخواهد از 10 هزار واحد لات استفاده کند، اسپرد به 3 دلار می رسد، اما برای همان معامله که فقط از 100 واحد واحد استفاده می کند ، اسپرد فقط 0/03 دلار خواهد بود. در مقایسه با بازار سهام که به عنوان مثال ، کمیسیون 100 سهم یا 1000 سهم 20 دلار ممکن است 40 دلار تعیین شود ، هزینه هر معامله در مورد 100 سهم 2 درصد است ، اما در بورس تنها 0/2 درصد مورد 1000 سهم این نوع تنوع باعث می شود تا معامله گران کوچکتر در بازار سهام نتوانند موقعیت خود را تغییر دهند، زیرا کمیسیون ها هزینه های زیادی را در مقابل آنها کاهش می دهند. با این حال ، معامله گران فارکس از قیمت یکسان برخوردار هستند و می توانند هر نوع مدیریت سرمایه را که انتخاب می کنند بدون نگرانی در مورد هزینه ها معاملات متغیر انجام دهند.

webmoney#

چهار تکنیک مدیریت سرمایه در بازار فارکس

هنگامی که مهارت معامله کردن در بازار فارکس با رویکردی جدی برای مدیریت سرمایه را دارید و میزان سرمایه مناسب به حساب شما اختصاص می یابد ، چهار نوع تکنیک وجود دارد که می توانید در نظر بگیرید.

  1. Equity Stop - این ساده ترین تکنیک است. معامله گران فقط یک مقدار از پیش تعیین شده از حساب خود را در یک معامله واحد به خطر می اندازند. یک معیار متداول این است که 2% در صد از سرمایه در بازار فارکس را در هر معامله خاص ریسک کنید. در یک حساب تجاری فرضی 10000 دلار، یک معامله گر می تواند 200 دلار یا حدود 200 امتیاز در یک مینی لات (10000 واحد) EUR / USD یا تنها 20 امتیاز در یک قطعه استاندارد 100000 واحد ریسک کند. معامله گران متجاوز ممکن است استفاده از 5٪ توقف حقوق صاحبان سهام را در نظر بگیرند، اما توجه داشته باشید که این مقدار به طور کلی به عنوان بالاترین حد مدیریت پول محتاطانه در نظر گرفته می شود، زیرا 10 معامله اشتباه متوالی باعث کاهش 50 درصدی حساب می شود. یکی از انتقادات شدید به توقف حقوق صاحبان سهام این است که نقطه خروج دلخواه را در موقعیت معامله گران قرار می دهد. این معامله نه در نتیجه پاسخ منطقی به عملکرد قیمت بازار، بلکه به منظور جلب رضایت کنترل های داخلی معامله گر منحل می شود.
  2. نمودار توقف تجزیه و تحلیل تکنیکال می تواند هزاران توقف احتمالی ایجاد کند، که توسط عملکرد قیمت نمودارها یا سیگنال های شاخص فنی مختلف ایجاد می شود. معامله گران از نظر فنی دوست دارند این نقاط خروجی را با قوانین استاندارد توقف حقوق صاحبان سهام ترکیب کرده و توقف نمودارها را تدوین کنند. یک مثال کلاسیک از توقف نمودار ، نوسان نقطه بالا / پایین است. در شکل 2 ، یک معامله گر با حساب فرضی 10،000 دلاری ما با استفاده از نمودار توقف می تواند یک مینی لات را با ریسک 150 امتیاز یا حدود 1.5 درصد از حساب بفروشد.
  3. توقف ناپایداری نسخه پیچیده تر توقف نمودار از نوسان به جای اقدام قیمت برای تعیین پارامترهای ریسک استفاده می کند. ایده این است که در یک محیط با نوسان بالا ، هنگامی که قیمتها از محدوده وسیعی عبور می کنند ، معامله گر باید با شرایط فعلی سازگار شده و موقعیت بیشتری را برای ریسک ایجاد کند تا از سر و صدای داخل بازار جلوگیری شود. برعکس در مورد یک محیط کم نوسان صادق است ، که در آن پارامترهای ریسک باید فشرده شوند. یک روش آسان برای اندازه گیری نوسان، استفاده از Bollinger Bands® است که از انحراف استاندارد برای اندازه گیری واریانس قیمت استفاده می کند. شکلهای 3 و 4 نوسانات زیاد و توقف نوسان کم را با باند Bollinger® نشان می دهند. در شکل 3 توقف نوسانات نیز به معامله گر اجازه می دهد تا از یک مقیاس برای دستیابی به قیمت "ترکیبی" بهتر و نقطه سرعتی سریعتر استفاده کند. توجه داشته باشید که کل خطر مواجهه موقعیت نباید از 2٪ حساب تجاوز کند. بنابراین ، بسیار مهم است که معامله گران از قطعات کوچکتر برای اندازه گیری مناسب ریسک تجمعی خود در معاملات استفاده کنند. یک روش آسان برای اندازه گیری نوسان ، استفاده از Bollinger Bands® است که از انحراف استاندارد برای اندازه گیری واریانس قیمت استفاده می کند. شکلهای 3 و 4 نوسانات زیاد و توقف نوسان کم را با باند Bollinger® نشان می دهند. در شکل 3 توقف نوسانات نیز به معامله گر اجازه می دهد تا از یک مقیاس برای دستیابی به قیمت "ترکیبی" بهتر و نقطه سرعتی سریعتر استفاده کند. توجه داشته باشید که کل خطر مواجهه موقعیت نباید از 2٪ حساب تجاوز کند. بنابراین ، بسیار مهم است که معامله گران از قطعات کوچکتر برای اندازه گیری مناسب ریسک تجمعی خود در معاملات استفاده کنند.
  4. توقف حاشیه این شاید غیرمنطقی ترین استراتژی مدیریت پول باشد ، اما در صورت استفاده دقیق می تواند یک روش مثر در فارکس باشد. برخلاف بازارهای مبادله ای ، بازارهای فارکس 24 ساعته فعالیت می کنند. بنابراین ، فروشندگان فارکس می توانند تقریباً به محض ایجاد تماس حاشیه ، موقعیت های مشتری خود را نقد کنند. به همین دلیل ، مشتریان فارکس به ندرت در خطر ایجاد مانده منفی در حساب خود هستند ، زیرا رایانه ها به طور خودکار همه موقعیت ها را می بندند.

این استراتژی مدیریت پول از معامله گر می خواهد که سرمایه خود را به 10 قسمت مساوی تقسیم کند. در مثال اصلی 10،000 دلاری ما ، معامله گر حساب را با یک فروشنده فارکس باز می کند اما به جای 10،000 دلار فقط 1000 دلار واریز می کند و 9000 دلار دیگر را در حساب بانکی خود باقی می گذارد. اکثر معامله گران فارکس اهرم 100 1 1 ارائه می دهند ، بنابراین سپرده گذاری 1000 دلاری به معامله گر اجازه می دهد یک واحد 100000 واحد استاندارد را کنترل کند.

با این حال ، حتی یک حرکت 1 امتیازی در برابر معامله گر باعث ایجاد یک تماس حاشیه ای می شود (از آنجا که 1000 دلار حداقل مورد نیاز فروشنده است). بنابراین ، بسته به تحمل ریسک معامله گر ، آنها ممکن است موقعیت 50،000 واحد لات را معامله کنند ، که به او اجازه می دهد تقریبا 100 امتیاز اتاق داشته باشد (در یک لات 50،000 ، فروشنده نیاز به 500 دلار حاشیه دارد ، بنابراین $ 1،000 - 100 امتیاز از دست دادن* 50،000 لات = 500 دلار)

صرف نظر از میزان نفوذ معامله گر، این تجزیه و تحلیل کنترل شده سرمایه احتمالی آنها مانع از این می شود که معامله گر حساب خود را در یک معامله منفجر کند و به او این امکان را می دهد که بدون نگرانی یا مراقبت ، نوسانات زیادی را در یک راه اندازی سودآور بالقوه انجام دهد. تنظیم توقف های دستی برای آن دسته از معامله گران که دوست دارند سبک "یک دسته ، یک دسته شرط بندی کن" را تمرین کنند ، این روش ممکن است بسیار جالب باشد.

معامله گری به روش سامورایی ها

لازمه وارد شدن به هر نوع بازار سرمایه کسب دانش و اطلاعات در مورد آن بازار است، به این علت که بتوان از آن بازار به سود رسید نه آن که وارد بازار سرمایه شوید و با ضرر هنگفتی از آن خارج شوید. در معامله گری به روش سامورایی اصول وارد شدن به معامله را می‌آموزید.

معامله گری به روش سامورایی

یکی از روش های بسیار موثر برای ورود به بازار های سرمایه گذاری آموختن معامله گری به روش سامورایی ها می باشد. در این نوع معامله گری کنترل بر ترس برای انجام یک معامله موفق حرف اول را می زند. معامله گری به روش سامورایی ها شامل 6 بخش می باشد که به طور مختصر عبارت ACTION را به آن اختصاص داده‌اند.

هر یک از حروف این عبارت مجموعه فعالیتی است که سامورایی ها قبل از آغاز یک مبارزه از آن بهره می گیرند و بر اساس پیش زمینه های ذهنی خود به مبارزه می‌پردازند.

روش سامورایی چه چیزی به معامله گران می‌آموزد؟

این روش ها به معامله گران می‌آموزد که با استفاده از چه اصولی می بایست وارد معامله شوند و چگونه خود را برای اتفاقاتی که ممکن است در حین معامله رخ دهد آماده کنند و به طور کلی قبل از ورود به هر معامله ای تمامی اتفاقات را بپذیرند.

در ادامه قصد داریم به شش اصل که کلمه ACTION را در روش سامورایی ها بوجود آورده بپردازیم و بدانیم که از منظر آن ها چگونه می توان در یک معامله موفق و پیروز عمل کرد.

معامله گری به روش سامورایی ها | معامله گر

معامله گری سامورایی | معامله گر

تفاوت معامله گران بزرگ با معامله گران خوب: هنر خوک بودن

سرمایه گذاری ارزشی

تفاوت معامله گران بزرگ با معامله گران خوب

مقاله را با گزیده‌ای از کتاب Hedgehogging اثر Barton Bigg شروع می‌کنیم:

“تیم (اسم شخص) در یک دفتر آرام و جادار پر از مبلمان عتیقه‌، فرش‌های شرقی نفیس با ظروف چینی در حومه‌ای سرسبز از لندن و تنها با یک منشی کار می‌کند. ‌حدس ‌من این است که کسب و کار‌ او ارزشی بیش از یک میلیارد دلار دارد که احتمالا نیمی از‌ آن متعلق به خودش است. روی میز زیبای او یک پلاک کوچک قرار دارد که روی آن نوشته: «totis porcis» و کنار آن نیز یک خوک چینی کوچک نیز وجود دارد که روی آن نوشته: «خوک‌ بودن شهامت می‌خواهد» فکر می‌کنم استنلی دراکن میلر، که این عبارت را اختراع کرده است، خوک را به او داده است.”

(totis porcis: عبارتی به زبان لاتین به معنی «همه خوک هستند». در میان معامله‌گران ضرب المثلی وجود دارد تحت این عنوان که «وقتی شانس به تو رو کرد، مانند خوک حریص باش» به این معنا که اگر موقعیت مناسب از نظر ریسک به ریوارد نصیب معامله‌گر شد، باید با حداکثر توان وارد معامله شود.)

برای به دست آوردن بازده طولانی مدت و زیاد، باید یک خوک باشید و اجازه دهید سود شما رشد کند. وقتی که اطمینان کمتری به معامله دارید، اهرم (لوریج) خود را کاهش دهید و با مقدار کم وارد معامله شوید. وقتی از تیم پرسیدم که چطور ضررهای اولیه خود را در کنار پیگیری ایده‌های معاملاتی خودش کنترل می‌کرد و از دور خارج نشد، پاسخ داد: «‌با نزدیک ساحل ماندن…» (کنایه از در امنیت ماندن)

او گفت که پایه‌های دانش به مرور زمان به دست می‌آید. سپس‌‌ به طور ناگهانی‌، یک رویداد یا اطلاعات جدید باعث به فکر فرورفتن شما می‌شود و در نهایت فرصت‌های سرمایه‌گذاری کشف می‌شوند. شما نمی‌توانید این فرآیند را با زور انجام دهید. باید منتظر باشید تا فرصت‌ پیدا شود. در غیر این صورت «نزدیک ساحل بمانید»

چه چیزی معامله گران بزرگ را از معامله‌گران خوب جدا می‌کند؟

پاسخ این است که بدانید چه زمانی حجم معامله را بزرگ کرده و کلِ خوک را بردارید.

اجازه بدهید توضیح دهم…

برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر‌ خوب، باید بر مدیریت ریسک تسلط داشته باشید. مدیریت ریسک، پایه و اساس معامله موفق است. ‌مدیریت ریسک هسته اصلی بقای شما در بازار‌ برای طولانی مدت است.

پس از مدیریت ریسک، مدیریت معامله و پورتفو مورد بررسی قرار می‌گیرد. البته این موضوعات کاملا از مدیریت ریسک مجزا نیستند اما پیچیدگی‌های بیشتری به تصمیم‌گیری‌ها اضافه می‌‌کنند مانند زمان شناسایی سود (سیو سود) یا قرارگیری صحیح موقعیت‌ها و…..

مدیریت ریسک و مدیریت معامله مهارت‌های مهمی در راستای تبدیل شدن به یک معامله‌‌گر خوب هستند. تمام معامله‌گران خوب در این زمینه‌ها استاد هستند.

اما چیزی که باعث می‌شود معامله گران بزرگ یک سر و گردن بالاتر از معامله‌گران خوب باشند، مهارت در این است که می‌دانند چه زمان باید بزرگترین تور‌های خود را پهن کنند. به عبارت بهتر شناخت زمان بالا بردن حجم معاملات، یعنی‌ خوک بودن (Totis Porcis) چه موقع است؟

معامله گران بزرگ وقتی فرصت خوبی نصیب آن‌ها شود،‌ به خوبی می‌دانند ‌که چگونه از آن بهره‌برداری کنند. قیمت‌گذاری‌های اشتباهی که به ندرت در بازار رخ می‌دهد. زمانی که قیمت خیلی از ارزشگذاری منصفانه و منطقی منحرف شده است.

به عنوان مثال در سقوط بزرگ سهام‌ در ۱۹۲۹، جسی لیورمور ثروت زیادی کسب کرد. همچنین در ریزش بازار در ۱۹۸۷ و همچنین سقوط شاخص Nikkei ژاپن در ۱۹۹۰، پاول تئودور جونز پول خوبی به دست آورد. دراک و سوروس در سال ۱۹۹۲‌ با شرط‌بندی علیه بانک انگلیس او را شکست دادند. وارن بافت نیز استاد این کار است و نصف سرمایه خود‌ را در شرکت امریکن اکسپرس (AXP) قرار ‌داد. آن هم زمانی که قیمت آن بسیار ناچیز بود.

این همان چیزی است که ما FET می‌نامیم. تئوری بهره برداری از دمِ کلفت. (دمِ کلفت یا توزیع دمِ کلفت استعاره از زمانی است که قیمت یک چیز، خیلی از روند و روال عادی و بنیادین، منحرف شده است.)

بازارها و بازده سرمایه‌گذاران از یک قانون قدرتمند پیروی می‌کند، این قانون مانند قانون پارتو است. ‌بازده به توزیع ۹۰/۱۰ پایبند ‌است. این بدان معناست که در میان معامله‌گران و سرمایه گذاران بزرگ، ‌۹۰ ‌درصد ‌از سود آن‌ها، به طور متوسط فقط از ۱۰ درصد معاملاتشان حاصل می‌شود.

بیایید به موارد زیر از کتاب ریسک معامله‌گری (Trading Risk) نوشته کنت گرانت (که با معامله‌‌گرانی مانند کوهن، پاول جونز و دیگران همکاری کرده است) نگاه کنیم:

“چند سال پیش هنگام بررسی الگوهای سود و زیان (P/L) روند زیر را مشاهده کردم: تقریبا برای هر حساب معاملاتی که دیدم، اکثریت قریب به اتفاق سودها‌ در تعداد انگشت‌شماری معامله متمرکز بود. هنگامی که این الگو را دیدم، تصمیم گرفتم فرضیه را بین نمونه بزرگی از مدیران پوتفو که داده های آن‌ها در دسترس است، آزمایش کنم. به طور خاص، من معاملات را در حساب‌های معاملاتی، بر اساس سودآوری آن‌ها مرتب کردم. سپس به بالای لیست معاملات رفته و سود معاملات را با هم جمع کردم تا اینکه جمع کل با سود کلی حساب برابر شد.”

آنچه که من یافتم این فرضیه شگفت‌آور و مبهم را تقویت می‌کرد. تقریبا برای هرحساب، ۱۰ درصد معاملات پرسود، ‌۱۰۰ درصد یا بیشتر سود حساب معاملاتی را تشکیل می‌داد. در بسیاری از موارد، ۱۰۰ درصد سودآوری از کمتر از ۵ درصد معاملات ناشی می‌شد. علاوه‌بر ‌این، این الگو به‌ ‌طور مداوم در سبک‌های معاملاتی، کلاس‌های دارایی، و شرایط مختلف‌ بازار تکرار می‌شد. این یک مفهوم مهم است که پیامدهای گسترده‌ای‌ برای مدیریت‌ پورتفو به همراه دارد که سعی می‌کنم برخی از آنها را بگویم.

برای شروع تصور ‌کنید که کل سود شما، توسط ۱۰ درصد معاملاتتان بدست می‌آید. بنابراین، ۹۰ درصد دیگر معاملات شما سر به سر خواهد بود. یک لحظه فکر کنید. از‌ هر ۱۰ معامله ‌شما، ۹ معامله بدون سود خواهد بود.

این قانون برای تمام کلاس‌های دارایی و سبک‌های معاملاتی صادق است.

اینجاست که به ‌مساله اصلی می‌رسیم. معامله‌گران خوب نمی‌دانند چگونه این ‌قانون قدرتمند را مهار کنند. در حالی که معامله‌گران بزرگ این کار را می‌کنند. آنها ازاین قانون بهره برداری، و از آن به نفع خود استفاده می‌کنند.

دراکن‌میلر در این زمینه می‌گوید: «وقتی وارد این حرفه شدم، اولین چیزی که از مشاور خود شنیدم این بود، که گاوها پول در می‌آورند، خرس‌ ها پول در می‌آورند و خوک‌ها ذبح می‌‌شوند.»

در اینجا قصد دارم به شما بگویم که من یک خوک بودم. (خوک استعاره از طمع کردن است.)

من قویا معتقدم تنها راهی که می‌تواند در دراز مدت، در کسب شاخص مهارت معامله گر و کار ما ایجاد برتری کند، خوک بودن است. من فکر می‌کنم، متنوع سازی پورتفو، که امروزه به طور گسترده‌ای در مدارس کسب و کار تدریس می‌شود، نادرست‌ترین مفهوم است. اگر به تمام سرمایه‌گذاران بزرگ مانند وارن بافت، کارل ایکان، کن لگون و.. نگاه کنید، آن‌ها در معاملات خود بسیار متمرکز هستند. آن‌ها یک فرصت را کشف می‌کنند و با تمام قدرت روی آن شرط می‌بندند. این نوعی از فلسفه تکامل من است که شما در سال یک یا دو فرصت هیجان انگیز می‌بینید. اما بسیاری از مدیران مالی و افراد حقیقی را می‌بینید که تصور می‌کنند، باید سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام دهند تا موفق شوند. در حالی که من می‌گویم تمام تخم مرغ‌های خود را داخل یک سبد بگذارید و تمام تمرکز خود را برای محافظت از سبد به کار ببرید.

اما چگونه می‌توان یک خوک بود و باز هم مدیریت ریسک را به خوبی انجام داد. این جمله متناقض به نظر نمی‌رسد؟

میانگین معاملات شما، منجر به نتایج متقارن می‌شود. این بدان معنی است که قیمت‌گذاری در بازار به طور متوسط درست انجام می‌شود. بازار کارآمد است و توزیع بازده برای معاملات به طور تصادفی در میانه احتمالات قرار می‌گیرند.(سر به سر شدن نسبی معاملات). این معاملات به طور متوسط آلفا تولید نمی‌کنند. (معاملاتی با سود زیاد)

با استفاده از مدیریت ریسک و مدیریت معامله، یک معامله‌گر خوب می‌تواند با ‌کاهش معاملات با بازده منفی و متوقف کردن ضرر (کوتاه کردن ضررها)، بازدهی مثبت ایجاد کند اما روند صعودی آن‌ها محدود به توزیع متوسط نتایج است و بیش از متوسط بازار نمی‌توان کسب سود کرد که برای بازار بورس آمریکا، در بلندمدت نزدیک ۸ درصد یعنی مساوی با بازده سالانه شاخص بورس آمریکا در بلندمدت بوده است.

اما معامله‌گران و سرمایه گذاران بزرگ متفاوت هستند. آن‌ها در شناسایی نتایج نامتقارن و زمان‌هایی که قیمت انحراف زیادی از ارزشگذاری بنیادین دارد بسیار ‌مهارت ‌دارند. این معاملات، ریوارد به ریسک یا «بازده به ریسک» بسیار بالاتری دارند و توزیع نتایج احتمالی آتی آن‌ها به شکل زیر است و می‌توان با مورد ریسک قرار دادن مبلغی اندک، سودی چندین برابرِ آن ریسک کسب کرد.

احتمال بازدهی منفی و مقدار آن بسیار کمتر از بازدهی مثبت و مقدار آن است

و این معامله‌گران نه تنها در تشخیص این فرصت‌ها مهارت دارند، بلکه وقتی چنین فرصت را مشاهده کردند، ‌تمام تخم مرغ‌ها را داخل یک سبد می‌گذارند و تا می‌توانند از این خطای بازار استفاده می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که چنین فرصت‌هایی ‌بسیار نادر هستند.

معامله گران بزرگ به این خاطر که می‌توانند آینده را پیش‌بینی کنند، بزرگ نمی‌شوند. اساسا پیش‌‌بینی یک کار احمقانه ‌است.

آن‌ها به این دلیل بزرگ هستند که ذخیره‌ای از دانش و مهارت در تشخیص الگوها را در اختیار دارند. این به آن‌ها امکان می‌دهد تا طیف وسیعی از امکانات یک مجموعه فرصت را ارزیابی کرده و مواردی را که ریسک به بازده آن‌ها نامتقارن است، شناسایی کنند.

این افراد پایه‌های تجربی دارند که به آن‌ها اجازه می‌دهد تا به صورت کاملا تهاجمی معامله کنند و در عین حال ریسک خود را مدیریت کنند. به بیان ساده آن‌ها اطمینان به‌ درستی کار خود دارند در حالی که اکثر معامله‌‌گران خوب چنین اعتمادی ندارند. بنابراین معامله‌گران خوب معامله‌های خود را کوچک و قابل کنترل نگه می‌دارند.

استنلی دراکن میلر

استنلی دراکن میلر

بازگردیم به ابتدای متن. در آنجا به نقل از کتاب Hedgehogging گفتیم:« پایه‌های دانش به مرور زمان به دست می‌آید. سپس ناگهان با وقوع اتفاقی خاص و یا درز اطلاعات جدید، فکری به ذهن خطور می‌کند، وارد فرآیند پردازش شده و در نهایت فرصت‌های سرمایه‌گذاری کشف می‌شوند. شما نمی‌توانید این فرآیند را با زور انجام دهید. باید منتظر باشید تا فرصت پیدا شود.»

فرآیند تکاملی یک معامله‌گر باید بر روی تسلط بر مدیریت ریسک متمرکز باشد. پس از آن مدیریت معاملات (باز نگه داشتن معاملات برنده تا حد امکان) و در نهایت پس از آنکه تجربیات مفید به مرور زمان انباشته شد، معامله‌گر می‌‌تواند فرصت‌های معاملاتی نامتقارن (ریسک به بازده بالا) را پیدا کند. در چنین زمانی معامله‌گر می‌تواند به سراغ Totis Portis برود.

اما تا آن زمان بهتر است «نزدیک ساحل بمانید».

متن را با گفته‌ای از دراکنمیلر به پایان می‌رسانیم:
«راه ایجاد بازدهی بلند مدت بیشتر، حفظ سرمایه است. وقتی که نسبت به یک معامله برنده اطمینان پیدا کردید با تمام قدرت به سراغ آن بروید. خوک بودن شهامت می‌خواهد.»

آموزش جامع ربات کوادنسی (Quadency)؛ بررسی مزایا و ویژگی ها

ربات کوادنسی، ربات معامله‌گر ارز دیجیتال

امروزه ربات‌های ارز دیجیتال نقش مهمی را در تسهیل معاملات ایفا می‌کنند. همچنین خطای معاملات ناشی از دخالت احساسات انسانی را تا حد قابل قبولی کاهش می‌دهند. در این بین ربات تریدر کوادنسی (Quadency) بین کاربران محبوبیت زیادی دارد.

در این مقاله همه آنچه که لازم است در مورد ربات ترید کوادنسی بدانید را در اختیارتان قرار می‌دهیم. برای آشنایی با ویژگی‌های برجسته ربات کوادنسی و همچنین آموزش ربات Quadency این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.

ربات کوادنسی چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

ربات معامله ارز دیجیتال کوادنسی یکی از بهترین ربات‌ها در زمینه انجام معاملات است. کوادنسی یک نرم‌افزار بسیار پیشرفته در زمینه مدیریت دارایی‌های مالی کاربر به صورت دیجیتالی است. این ربات طراحی شده تا بتواند مراحل سرمایه‌گذاری در حوزه ارزهای دیجیتال را برای کاربر آسان‌تر کند. ربات کوادنسی ویژگی‌های مهمی دارد که به شرح زیر هستند:

معاملات خودکار

معاملات توسط این ربات به صورت خودکار انجام می‌شوند. همان‌طور که می‌دانید خودکار بودن این مزیت را دارد که کاربران نیازی نیست ساعت‌ها وقت و انرژی خود را برای معامله بگذارند. هر ساعتی از شبانه‌روز ربات کوادنسی معاملات را با حساب و کتابی دقیق ترتیب می‌دهد و درصد خطا در روند معامله ارزهای دیجیتال را تا حد بسیار بالایی کاهش می‌دهد. ربات کریل دات آی او نیز این ویژگی مهم را دارد.

بخش تحقیقات و اخبار

اخبار و تحقیقات در ربات معامله‌گر کوادنسی

در بخش تحقیقات می‌توانید با تحلیل‌های ارز بازار ارزهای دیجیتال، حجم معاملات روزانه و تغییرات قیمت به صورت ساعتی و روزانه دسترسی داشته باشید. در بخش اخبار می‌توانید از اخبار معاملاتی که به صورت کوتاه توسط تیم نویسندگان ربات کوادنسی تهیه شده‌اند برای بهبود روند معاملات خود استفاده کنید.

مبتدی‌ها و حرفه‌ای‌ها

مهم‌ترین اهداف سازندگان این ربات ارائه خدمات آن برای همه افراد است. یعنی شما چه یک معامله‌گر حرفه‌ای باشید و چه یک معامله‌گر مبتدی می‌توانید از این ربات استفاده کنید. همین موضوع باعث شده که ربات کوادنسی بین کاربران بسیار محبوب شود. کپی تریدینگ ارز دیجیتال (Copy Trading) نیز کمک می‌کند کاربر مبتدی راحت‌تر معاملات خود را انجام دهد.

ویژگی بک تست (Backtest)

بک تست به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید آیا ایده‌هایی که برای معامله دارید و روشی که دنبال می‌کنید مفید هستند یا باید به دنبال استراتژی‌های دیگری باشید. این ویژگی در ربات کوادنسی وجود دارد. شما می‌توانید عملکرد یک ربات را با بک تست و با کمک داده‌های گذشته بررسی کنید.

هنگام استفاده از بک تست باید تمام الگوها، شاخص‌ها و داده‌هایی که می‌توانند باعث موفقیتتان شوند را بررسی کنید و به اصلاح پارامترهای خود بپردازید.

بک تست در ربات معامله‌گر کوادنسی

بخش مدیریت پورتفولیو (Portfolio Management) در ربات کوادنسی

مدیریت پورتفولیو امکان موفقیت و خطرهایی که در یک معامله وجود دارند را به کاربر نشان می‌دهند. همچنین پورتفولیو به شما کمک می‌کند که مهارت خود را برای استفاده از ابزارهای مختلف و مدل‌های ذهنی، بهتر کنید. این موضوع باعث می‌شود که بازده مالی شما در دنیای ارزهای دیجیتال بهبود پیدا کند.

سایت کوادنسی quadency.com این گزینه را ارائه می‌دهد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که حساب صرافی‌های خود را با استفاده از “API” متصل کنید. به این ترتیب داده‌های شما به صورت نمونه کارهایی که در تمامی صرافی‌ها داشته‌اید جمع‌آوری می‌شوند.

رابط معاملاتی یکپارچه

این ویژگی ربات کوادنسی شباهت زیادی به پلتفرم “Coinigy” دارد. با این ویژگی شما می‌توانید همه نیازهای معاملاتی خود را از یک مکان مدیریت کنید، چرا که کوادنسی می‌تواند با حساب صرافی‌های شما از طریق API ارتباط برقرار کند.

ربات کوادنسی می‌تواند نمودار معاملات پیشرفته را با شاخص‌های آن که شامل نوسان‌سازها و استراتژی‌های محبوب است را در اختیار معامله‌گران قرار دهد. در این زمینه شبیه به پلتفرم تریدینگ ویو (TradingView) عمل می‌کند.

خدمات پشتیبانی

این ربات خدمات ویژه‌ای را برای پشتیبانی ارائه می‌دهد. کاربران می‌توانند از طریق چت زنده و ایمیل با پشتیبانی در ارتباط باشند و مشکلات خود را برطرف کنند.

عدم دریافت کارمزد

ربات کوادنسی هیچ کارمزدی از کاربران دریافت نمی‌کند. تنها کارمزد معامله صرافی‌هایی که در آن‌ها معامله می‌کنید را باید بپردازید. همین ویژگی باعث شده که کوادنسی بین کاربران از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار شود.

۷ ربات برتر کوادنسی

معرفی ربات‌های کوادنسی

همان‌طور که می‌دانید ربات معاملاتی یک نرم‌افزار خودکار است. این نرم‌افزار از قوانینی که تعیین کرده‌اید پیروی می‌کند و برای شما معامله انجام می‌دهد. ربات کوادنسی، ۷ ربات خودکار بسیار کاربردی دارد. این ربات‌ها از استراتژی‌های مختلف معاملات خودکار به عنوان پایگاه اصلی تصمیم‌گیری خود پیروی می‌کنند. ربات‌های کوادنسی به شرح زیر هستند:

سفارش هوشمند (Smart Order)

Smart Order یک ربات ساده است. این ربات کوادنسی به شما کمک می‌کند که سفارش‌های خود را طبق بررسی‌های استراتژی حد ضرر (Stop Loss) انجام دهید و به موقعیت‌های سودمند بیشتری دست پیدا کنید. این ربات بر اساس استراتژی حد ضرر یک موقعیت را شناسایی می‌کند و وارد انجام معامله می‌شود.

وقتی که قیمت به موقعیت حد ضرر (SL) یا حد سود (TP) مورد نظر شما برسد در همان لحظه دستوری که شما داده‌اید را اجرا می‌کند. شما از این ربات کوادنسی می‌توانید در موقعیت‌های “Short” و “Long” نیز استفاده کنید. همچنین SL و TP برای انجام سفارش‌های پنهان نیز بسیار مفید هستند. در سفارش پنهان یا (Hidden Orders) هر سفارشی که بزرگ است به سفارش‌های کوچک‌تری تقسیم می‌شود.

معامله‌گر گرید (Grid trader)

این ربات کوادنسی به خوبی با استراتژی معاملات شبکه‌ای سازگاری دارد. در استراتژی گرید معامله‌گر می‌تواند یک قیمت را به عنوان قیمت پایه مشخص کند. به دنبال این تعیین قیمت دستور خرید و فروش را در سطوحی که از قبل آن‌ها را مشخص کرده است می‌دهد.

این دستور می‌تواند بالا یا پایین قیمت تعیین شده باشد. معامله‌گر از بالا و پایین شدن قیمت به سودهای قابل توجهی دست پیدا می‌کند. ربات کوادنسی Grid trader مناسب بازارهایی است که نوسانات زیادی دارند. لازم نیست برای کار با ربات معامله‌گر گرید با اندیکاتور (Indicator) آشنایی داشته باشید.

بازارساز خودکار (Market Maker)

بازارساز اتوماتیک در کوادنسی

ربات Market Maker قیمتی که بین دو دارایی وجود دارد را به شما نشان می‌دهد. Market Maker زمانی که قیمت پایین می‌آید شروع به خرید دارایی می‌کند و وقتی قیمت بالا می‌رود عملیات فروش را انجام می‌دهد و سود کمی به دست می‌آورد.

این ربات کوادنسی از گزینه استراتژی حد ضرر برخوردار است. در صورتی که ربات بخواهد به یک موقعیت نامطلوب وارد شود و از یک قیمت مناسب فاصله بگیرد حد ضرر مانند یک مانع عمل می‌کند و جلوی وارد شدن ضرر به دارایی‌های شما را می‌گیرد.

به خاطر بسپارید که باید بین هر دو دارایی جفت ارز معاملاتی خود که می‌خواهید آن را مورد استفاده قرار دهید، تعادل برقرار کنید. همچنین انتخاب جفت ارز معاملاتی خوب نیز اهمیت زیادی دارد.

آکومولاتور (Accumulator)

ربات کوادنسی Accumulator یک ربات معاملاتی خودکار است که بر اساس استراتژی “DCA” کار می‌کند. DCA به عنوان یک استراتژی میانه‌رو شناخته می‌شود که به کاهش ریسک سرمایه‌گذاری کمک می‌کند. به این ترتیب که به جای سرمایه‌گذاری‌های زیاد روی یک قیمت خاص اقدام به توزیع گسترده سرمایه‌های شما می‌کند.

بولینگر باند (Bollinger Band)

باندهای بولینگر در کوادنسی

استراتژی این ربات کوادنسی بر اساس ابزار تحلیل تکنیکال است. بولینگر باند می‌توانند نوسان‌هایی که در بازار هستند را به خوبی اندازه‌گیری کنند. بولینگر باند می‌تواند تشخیص دهد که آیا بازار در شرایط فروش است یا در وضعیت خرید قرار دارد.

Bollinger Bands نحوه روند صعود و ریزش یک دارایی مشخص را به خوبی تعیین می‌کنند. بولینگر باند برای بازارهایی که در آن‌ها محدوده نوسانات قیمت ندارند بسیار مفید هستند.

زمانی که در بازار نوسان زیادی وجود دارد این باندها پهن‌تر می‌شوند. همچنین وقتی که میزان نوسان کاهش پیدا می‌کند شاهد افزایش تراکم باندها خواهیم بود. ربات کوادنسی Bollinger Band از تعاملی که بین قیمت و بولینگر باند است پیروی می‌کند. وقتی که قیمت فعلی پایین باشد آن را به عنوان سفارش خرید در نظر می‌گیرد و وقتی قیمت بالاتر از باند باشد به عنوان سفارش فروش در نظر می‌گیرد.

مک‌دی (MACD)

مک‌دی یک ربات کوادنسی است. اندیکاتور مک‌دی به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای حوزه تحلیل تکنیکال به حساب می‌آید. MACD شامل میانگین‌های خط مکدی و خط سیگنال است. در میانگین مک‌دی تمرکز روی قیمت روزهای آخر است و به این قیمت‌ها وزن بیشتری می‌دهد. اما خط سیگنال از نوسان کمتری برخوردار است. این ربات دقیقا طبق همین استراتژی پیش می‌رود.

ربات کوادنسی MACD به شما کمک می‌کند تا دقیق‌تر بتوانید قدرت، جهت و همچنین شتابی که در یک روند صعودی یا نزولی وجود دارد را به خوبی تشخیص دهید. سیگنال خرید در MACD آبی است و سیگنال فروش هم قرمز است.

ربات مک‌دی

زمانی سیگنال خرید صادر می‌شود که خط آبی MACD از خط قرمز بالاتر برود. سیگنال فروش نیز زمانی صادر می‌شود که خط آبی پایین‌تر از خط قرمز قرار بگیرد. این کاری است که ربات کوادنسی مک‌دی انجام می‌دهد.

شاخص قدرت نسبی چند سطحی (Multi-Level RSI)

از این ربات کوادنسی برای اینکه روند صعودی یا نزولی بازار ارزهای دیجیتال را تشخیص دهند استفاده می‌کنند. معامله‌گران با استفاده از این ربات می‌توانند عملکرد یک ارز دیجیتال خاص را برای یک مدت مشخص زیر نظر بگیرند.

اگر در روند قیمت صعودی یک ارز دیجیتال شاخص RSI در منطقه فروش کمتر از ۳۰ باشد نشان می‌دهد که قیمت بیشتر از ۳۰ درصد خواهد بود. اگر در روند نزولی اندیکاتور در محدوده ۷۰ باشد یعنی خرید بیش از حد است و نشان می‌دهد که قیمت از ۷۰ درصد کمتر است.

ربات کوادنسی از چه صرافی‌هایی پشتیبانی می‌کند؟

ربات کوادنسی در حال حاضر از ۱۲ صرافی مختلف پشتیبانی می‌کند. اخیراً تیم توسعه، وعده افزایش تعداد صرافی‌ها را داده است که برای بسیاری از معامله‌گران خبر خوبی است. کوادنسی از صرافی‌های زیر پشتیبانی می‌کند:

  • صرافی بایننس (Binance)
  • صرافی بیتفینکس (Bitfinex)
  • صرافی بایننس ایالات متحده (Binance US)
  • صرافی کوین بیس پرو (Coinbase Pro)
  • کراکن (Kraken)
  • صرافی اوککس (OKEx)
  • صرافی کوکوین (Kucoin)
  • صرافی هیت بی تی سی (HitBTC)
  • صرافی لیکوئید (Liquid)
  • صرافی جمینی (Gemini)
  • صرافی پولونیکس (Poloniex)
  • صرافی بیت ترکس (Bittrex)

نحوه کار با ربات کوادنسی

ثبت‌نام در کوادنسی

ابتدا باید در سایت رسمی آن یک حساب کاربری ایجاد کنید. برای ثبت‌نام نیاز است که نام کاربری، ایمیل معتبر، رمز عبور را در کادر خالی وارد کنید. بعد از اینکه اطلاعات را وارد کردید لازم است که قوانین و شرایط استفاده از این ربات را بپذیرید تا ثبت‌نام شما تکمیل شود.

برای اینکه فرایند ثبت‌نام شما تکمیل شود احراز هویت مشتری “KYC” صورت می‌گیرد. در این مرحله ایمیل، شماره تلفن و حساب بانکی فرد به حساب کاربردی ربات کوادنسی متصل می‌شود. یک تأیید ایمیل برای شما می‌آید که صحت آدرس ایمیل و دسترسی به حساب کاربری را تأیید می‌کند. باید روی لینکی که برایتان ارسال می‌شود کلیک کنید.

تنظیمات حساب

تنظیمات حساب کاربری

در این قسمت کاربر می‌تواند به حساب کاربری خود در ربات کوادنسی دسترسی داشته باشد و امکان بررسی گزینه‌های مختلف برای فرد وجود دارد. در این بخش کاربر می‌تواند روی قسمت «شروع راه‌اندازی» (Begin Setup) کلیک کند و پیام امنیتی را بپذیرد. با کلیک روی گزینه «من درک می‌کنم» (I Understand) کاربر می‌تواند حساب صرافی را از پلتفرم‌های مختلف به ربات کوادنسی متصل کند.

انتخاب ربات (Selecting a Bot)

انتخاب ربات برای شروع معامله

ربات کوادنسی تضمین می‌کند که کاربرانی که ثبت‌نام کرده‌اند می‌توانند به ربات‌های از پیش پیکربندی شده که آن‌ها را بررسی کردیم، دسترسی داشته باشند. این ربات‌ها می‌توانند به دارندگان حساب کمک کنند تا تکنیک‌های مختلفی را برای معامله ارزهای دیجیتال به کار بگیرند و سود کسب کنند.

هزینه‌های ربات معامله‌گر کوادنسی

تعرفه‌های ربات Quadency

ربات کوادنسی سه طرح را ارائه می‌دهد که به شرح زیر هستند:

طرح هودل (HODL plan)

این سرویس رایگان برای سرمایه‌گذاران مبتدی و منفعل است. بر اساس این طرح محدودیت معاملاتی ۱۰۰۰۰ دلار را خواهید داشت. با این طرح می‌توانید یک ربات معاملاتی را اجرا کنید.

طرح پرو (Pro Plan)

می‌توانید این طرح ربات کوادنسی را با دو قیمت خریداری کنید. سالانه ۳۹ دلار بپردازید یا ماهانه ۴۹ دلار پرداخت کنید. اگر بخواهید ۴۹ دلار را پرداخت کنید ۲۰ درصد تخفیف می‌‌گیرید. این سرویس برای معامله‌گران فعال مناسب خواهد بود. محدودیت معاملات ماهانه ۱۰۰۰۰۰ دلار است و می‌تواند ۱۰ ربات زنده را اجرا کند.

طرح سازمانی (Institutional)

قیمت این طرح از ۱۹۹ دلار شروع می‌شود. این سرویس برای مدیران حرفه‌ای صندوق، پورتفولیو و همچنین معامله‌گران کّمی مناسب خواهد بود. در این سرویس کاربر به تمام خدمات موجود دسترسی پیدا می‌کند و امکان معامله به صورت نامحدود با ربات‌های مختلف را به دست می‌آورد.

آیا ربات کوادنسی مطمئن است؟

در این مقاله همه آنچه که باید در مورد ربات معامله‌گر کوادنسی بدانید را در اختیارتان قرار دادیم. اگر دغدغه شما برای استفاده از این ربات مسئله امنیت آن است باید بدانید که کلیه نکات امنیتی به صورت استاندارد در این ربات وجود دارد. احراز هویت دو عاملی مهر تأییدی بر امنیت بالای آن است. می‌توانید با استفاده از این ربات یک معامله شیرین را تجربه کنید.

بات معامله‌گر در والکس

بات معامله‌گر والکس

صرافی ارز دیجیتال والکس نیز برای ارائه خدمات بهتر به کاربران خود، دو ربات گرید نقطه‌ای (Spot Grid) و گرید بی نهایت (Infinity Grid) را در دسترس قرار داده است. این ربات‌ها در اختیار شما قرار دارند تا بتوانید به راحتی و بدون داشتن دانش برنامه‌نویسی از این ابزار فوق‌العاده به رایگان استفاده کنید. کافی است در والکس حساب کاربری ایجاد کنید و پس از احراز هویت در صفحه اصلی روی بخش بات کلیک کرده و ساختن بات مورد نظر خود را آغاز کنید.

سؤالات متداول

در حال حاضر ربات کوادنسی تنها از معاملات نقطه‌ای در همه صرافی‌های پشتیبان شده، پشتیبانی می‌کند.

اپلیکیشن کوادنسی در سیستم عامل‌های آی او اس (IOS) و اندروید قابل استفاده است.

وقتی معامله گر ، تک تیرانداز می‌شوند!

معامله گری به سبک تک تیرانداز

تک تیرانداز! بله، تعجب نکنید، عنوان را درست خوانده‌اید. این‌جا میدان جنگ نیست اما بازار سرمایه کم از میدان جنگ ندارد. بازاری که هم اسنایپر دارد و هم مسلسل چی. قصد داریم با یک روش معامله گری ویژه آشنا شویم؛ روشی که توسط نایل فولر (Nial Fuller)، معامله گر بازارهای مالی معرفی شد. او در زمینه معامله گری به سبک پرایس اکشن یک معامله گر حرفه‌ای و هم‌چنین نویسنده‌ای مطرح به شمار می‌رود. بیش از ۲۵۰ هزار معامله گر خواننده مطالب او بوده و هستند. او هم‌چنین از سال ۲۰۰۸ تاکنون بیش از ۱۵ هزار نفر دانشجو داشته است.

آموزش معامله گری به سبک پرایس اکشن یک منبع ارزشمند است. معامله گران به این سبک بسیار علاقمند هستند. در مقاله زیر که نوشته نایل فولر است، می‌توانید بیشتر با معامله گری به سبک تک تیرانداز آشنا شوید.

معامله گری به سبک یک تک تیرانداز

معامله گری مسلسل چی در برابر تک تیرانداز

مطلبی که قصد دارم در خصوص آن صحبت کنم بسیار جالب است. گمان می‌کنم یکی از بهترین مباحثی است که تاکنون تدریس کرده‌ام و چیزی حدود دو روز کامل را صرف نوشتنش کردم. در این دو روز ۲۰ فنجان قهوه غلیظ خوردم تا بتوانم آن‌چه را که می‌خواهم بنویسم. تک تیرانداز (اسنایپر) یکی از اشخاصی است که در ارتش خدمت می‌کند. اسنایپرها ابزارهایی دارند که از آن‌‌ها بر علیه دشمن استفاده می‌کنند. صبر بدون خسته شدن، تبحر در استفاده از سلاح و مهمات، توانایی کنترل آگاهانه و کامل جسم و ذهن در زمان‌های طولانی و در شرایطی دشوار و پر از تنش و اضطراب، همگی بخشی از این ابزارها به شمار می‌روند. اکنون من قصد دارم تا این موارد را به معامله گری در فارکس مرتبط کنم. به نظر شما یک معامله گر نمی‌تواند شبیه یک تک تیرانداز باشد؟

شباهت معامله گر و تک تیرانداز

معامله‌ کردن مانند جنگیدن در میدان نبرد است. برای جنگیدن به سلاح نیاز دارید. دست‌خالی نمی‌شود جنگید. باید به این سلاح مسلط باشید و بتوانید خوب از آن بهره ببرید. لازم است که نظم و ترتیب را به شکلی جدی رعایت کنید. باید یاد بگیرید این ابزار را در جای درست استفاده کنید؛ مثلا در جاهایی که وسوسه می‌شوید بیش از حد معامله کنید با بیش از اندازه از اهرم استفاده کنید.

معامله کردن در شرایطی مانند میدان جنگ بسیار استرس‌زاست. به همین دلیل لازم است که از لحاظ ذهنی و جسمی در سطح مطلوبی قرار داشته باشید. معامله گری که می‌تواند از میان موقعیت‌های مختلف معاملاتی بهترین گزینه را انتخاب کند، درست مانند یک تک تیرانداز عمل می‌کنند. این افراد در بلندمدت بسیار موفق خواهند بود. در آن سوی میدان معامله‌گرانی حضور دارند که مثل مسلسل چی عمل می‌کنند. آن‌ها تند و بی‌وقفه فقط تیراندازی می‌کنند. یعنی معاملات فراوانی انجام می‌دهند. در نتیجه مهمات‌شان تمام می‌شود. مهمات یک معامله گر چیست؟‌ قطعا سرمایه‌اش. زمانی که مهمات تمام می‌شوند، دیگر چگونه می‌توان به اهداف و آرزوها رسید؟‌ آن‌چه اتفاق می‌افتد شکست است و بس. اما اکنون زمان آن رسیده است که ببینیم چطور می‌شود مانند یک تک تیرانداز معامله کرد؛ بالاخره باید از جایی شروع کنیم و دست از شلیک‌های مسلسلی برداریم.

معامله کمتر = سود بیشتر

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در معامله گری می‌توان از یک تک تیرانداز یاد گرفت این است که در یک موقعیت عملیاتی حساس، نباید واکنش‌های زیادی نشان داد. عکس‌العمل‌های کمتر ولی حساب‌شده، ارزشمندتر هستند. این امر دقیقا بر خلاف باور معامله گر هایی است که تازه وارد بازار بورس شده‌اند. آن‌ها گمان می‌کنند که هر چیزی بیشتر باشد، بهتر است؛ حتی خرید و فروش سهام. آن‌ها حتی در استفاده از معاملات الگوریتمی و اندیکاتورها و خرج کردن پول نیز افراط می‌کنند.

اما چنین باورهای غلطی چه نتایجی به دنبال دارد؟ آیا چیزی جز تعداد زیاد معاملات نصیب معامله گر می‌شود؟‌ گمان می‌کنم اکنون مشخص شد که معامله‌گران تازه‌کار مانند یک مسلسل چی رفتار می‌کنند. آن‌ها هر سهمی را هدف می‌گیرند. چرا که فکر می‌کنند هر موقعیتی یک فرصت معاملاتی خوب است. این مسئله باعث می‌شود مهمات‌شان تمام و حساب معاملاتی‌شان خالی شود.

اگر می‌خواهید بیشتر شبیه به تک تیرانداز ها عمل کنید، در مرحله اول باید این اصل مهم را بپذیرید که سود بیشتر در معامله کمتر نهفته است. باید مانند یک اسنایپر صبور باشید و شکیبایی به خرج دهید. باید منتظر بمانید تا سروکله هدف پیدا شود و خود را نشان دهد. منتظر ماندن با صبر و تحمل برای رسیدن به هدف از پیش تعیین‌شده کار چندان آسانی نیست. باید تمرین کنید و یاد بگیرید. به عنوان معامله گری که دادوستد خود را بر اساس استراتژی های پرایس اکشن انجام می‌دهد، باید بتوانید بهترین ابزار را برای یافتن موقعیت‌های مناسب پیدا کنید. درست مانند کاری که یک اسنایپر انجام می‌دهد. او با دقت منتظر می‌ماند تا فرصت حمله فرا برسد. جلسات معاملاتی روزانه بهترین تایم‌فریم هستند تا بتوان از ابزار در دسترس به درستی و به شکلی مطلوب استفاده کرد.

تایم‌فریم‌های بالاتر

چند خط بالاتر به این نکته اشاره کردم که چارت روزانه بهترین فرصتی است که می‌توانید توانایی خود را در معامله گری در قالب یک تک تیرانداز محک بزنید و گسترش دهید. لابد می‌خواهید بدانید چرا این حرف را می‌زنم؟ دلیلش واضح است. چارت‌های روزانه در مقایسه با تایم‌فریم‌های پایین‌تر می‌توانند بیشترین ارزش یا بیشترین هدف را فراهم کنند. تعداد سوژه‌ها در تایم‌فریم‌های بالاتر بیشتر است. چه چیزی برای یک تک تیرانداز بهتر از این است؟ البته نباید فراموش کرد که چارت‌های هفتگی هم از دقت بالایی برخوردار هستند؛ ولی اهدافی که برای هر ماه به ما می‌دهند کافی نیست. به همین دلیل چارت‌های هفتگی برای تمرین تیراندازی چندان مناسب نیستند.

توجه به چارت روزانه

گفتم که چارت‌های روزانه بهترین موقعیت برای تمرین تک تیراندازی است. در این چارت‌ها می‌توان هدف‌هایی را پیدا کرد که برای سیستم پرایس اکشن در نظر داریم. این مسئله یک دلیل اصلی برای انتخاب چارت‌های روزانه است. درست به همین دلیل است که معامله‌گرانی که تایم‌فریم‌های بلندمدت‌ را مورد استفاده قرار می‌دهند، موفقیت بیشتری نصیب‌شان می‌شود.

بیایید از منظر دیگری به قضیه نگاه کنیم. یک تک تیرانداز نقشه‌ای دارد که از پیش آن را کشیده است تا به اهداف خود برسد. به این ترتیب می‌تواند نتیجه نبرد را به نفع خود تغییر دهد. در حقیقت در معامله گری هم مثل یک تک تیرانداز باید دنبال فرصت‌هایی باشید که به موفقیت بیشتر شما بینجامد. باید ببینید کدام فرصت‌های معاملاتی به منظور کسب سودهای بیشتر مناسب هستند. اما اگر مانند یک مسلسل چی در تایم‌فریم‌های پایین‌تر معامله کنید، نه تنها چنین موفقیت‌هایی نصیب‌ شما نمی‌شود، بلکه مهمات شما هم زودتر از آن‌چه تصورش را می‌کردید، تمام می‌شود. یک تیرانداز بدون گلوله‌هایش چه کاری می‌تواند بکند؟

اگر در تایم‌فریم‌های کمتر از یک ساعته معامله کنید، هیچ احساسی نخواهید داشت. این امر به آن دلیل است که ارزش اهداف در تایم‌فریم‌های کوچک بسیار کم است. امکان تحقق این اهداف هم ضعیف‌تر است. شما باید تا جایی که ممکن است حواس خود را به چارت‌های روزانه معطوف کنید. چرا که در این چارت‌ها می‌توانید شرایط مطلوبی را پیدا کنید. لااقل تا زمانی که در حال آموزش تک تیراندازی هستید، می‌توانید به موفقیت‌های بیشتری برسید.

رابطه صبر و موفقیت تک تیرانداز

اگر بخواهیم بارزترین صفت یک تک تیرانداز نظامی را مدنظر قرار دهیم، باید به صبر اشاره کنیم. صبر یک عامل فوق‌العاده است که اسنایپر را به سمت هدفش سوق می‌دهد. این عنصر جادویی می‌تواند احتمال موفقیت تک تیرانداز را تقویت کند. اگر می‌خواهید یک معامله گر تک تیرانداز شوید باید صبوری به خرج دهید. معامله‌گران تازه‌وارد به بازارهای مالی، دارایی‌های زیادی را در معاملات خود از دست می‌دهند. از آن‌جا که این افراد مانند مسلسل چی رفتار می‌کنند، هر کاری می‌کنند به جز صبر.

متوجه شدید از چه چیزی حرف می‌زنم؟ معامله‌گران مبتدی در معاملات خود گرایشی به سمت ایجاد سیگنال‌های خودشان دارند؛ سیگنالی که اصلا وجود ندارد. یا حتی عده‌ای قبل از شکل‌گیری کامل آن دست به معامله می‌زنند. اما زمانی که پای پول در میان است، صبر جایی ندارد و در عوض طمع پررنگ می‌شود. اگر هیچ‌گاه دست به دامان صبر نشوید، هرگز نمی‌توانید به درجه‌ای از موفقیت در معامله گری برسید که بشود به دید یک تک تیرانداز به شما نگاه کرد.

تمرین استراتژی و تسلط بر آن

یک تک تیرانداز زمانی طولانی را به تمرین می‌پردازد. او در پی کسب مهارت‌ در تیراندازی و نشانه‌گیری است. اسنایپر هدفش را به خوبی می‌شناسد و زمانی که هدف در تیررس او باشد ماشه را سریع خواهد کشید. شما هم باید همین کار را بکنید. باید استراتژی معاملاتی خود را بارها و بارها به کار بگیرید و با آن تمرین کنید. به این صورت به محض آغاز معاملات می‌دانید که دقیقا دنبال چه چیزی هستید. البته که نیازمند تمرین بسیار زیادی هستید.

باید استراتژی معاملاتی خود را ملکه ذهن‌تان کنید. در غیر این صورت هیچ‌گاه نمی‌توانید به یک تک تیرانداز ماهر تبدیل شوید. باید در این زمینه استاد شوید. برای رسیدن به درجه استادی در یک استراتژی ابتدا باید خوب آموزش ببینید. من قادر به آموزش استراتژی‌های مفیدی مانند پرایس اکشن هستم. اما آن‌چه که مهم است، مراحل پس از آموزش است. بعد از آموزش باید با دقت و پشتکار فراوان تمرین کنید. در آن صورت می‌توانید در این استراتژی به یک استاد تمام عیار تبدیل شوید.

بله حق با شماست. این کار زمان زیادی می‌طلبد اما فراموش نکنیدکه حرفه‌ای شدن کار آسانی نیست. شما زمان می‌گذارید و در عوض سود آن را برداشت می‌کنید. روی حرف من حساب کنید. اگر مطالبی را که در این مقاله به آن‌ها اشاره شد به درستی به کار ببندید، می‌توانید زودتر از آن‌چه که فکر می‌کردید در معامله گری به یک تک تیرانداز ماهر تبدیل شوید.

تغییر طرز فکر معامله گر

معامله گری مانند یک تک تیرانداز دستاوردهای بسیار مطلوبی با خود به همراه دارد. هم‌زمان که برای تبدیل شدن به یک اسنایپر تمرین می‌کنید، نظم و انضباط و اعتمادبه‌نفس پیدا می‌کنید. هرچقدر بیشتر به شیوه‌ یک اسنایپر عمل کنید و سبک او را به کار ببندید، نظم‌تان بیشتر می‌شود. در آن سوی قضیه اگر هم‌چنان مانند یک مسلسل چی تند و بدون هدف فقط شلیک کنید، اعتماد به نفس شما کم می‌شود.

سرانجام پاداش صبرتان را خواهید گرفت. زمانی که نتایج صبر و تمرین خود را مشاهده کنید، بیشتر به اصول تک تیراندازها پایبند خواهید شاخص مهارت معامله گر بود. این نخستین مرحله از پروسه تبدیل شدن به یک اسنایپر است. بیشتر معامله‌گران مبتدی در همین گام نخست شکست می‌خورند؛ چرا که درک درستی از قدرت صبر و انضباط ندارند.

شاید این امر باعث شود یک نتیجه‌گیری اشتباه داشته باشید. یعنی گمان کنید که روش مسلسل چی بهتر است و بهتر می‌توان آن را کنترل کرد. اما نباید یک نکته را فراموش کنید. در هر حال بازار را نمی‌توان کنترل کرد. هرچه بیشتر در این مسیر گام بردارید، نتایج معکوسی می‌گیرید. چرا که پس از گذشت مدتی خواهید دید این بازار است که دارد شما را کنترل می‌کند. باید این مسئله را آویزه گوشتان کنید که تنها در یک زمینه می‌توانید کنترل خود را اعمال کنید و آن خود شما هستید. بله، تنها خودتان را می‌توانید تحت کنترل بگیرید. باید این زمینه را در خود فراهم کنید که مانند یک تک تیرانداز معامله کنید. اگر این کار را انجام ندهید باید با تبدیل شدن به یک معامله گر موفق خداحافظی کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.