در این فرمول:
T – برابر است با سطح هدف
R – برابر است با سطح مقاومت (آخرین سقف قیمتی)
H – برابر است با ارتفاع الگو (فاصلۀ بین سطوح حمایت و مقاومت).
iranfxopen آموزش حرفه ای فارکس
استفاده از الگوهای قیمتی هارمونیک و نحوه بکارگیری
الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوهای کلاسیک موج ها یا هدف های قیمتی تعیین شده در بازار را برای ما پیش بینی می کنند. تشخیص این الگوها مقداری از تشخیص الگوهای قیمتی کلاسیک مشکل تر می باشد دلیل این امر، وجود نسبت های فیبوناچی در کنار اشکال تشکیل شده می باشد. توصیه می شود برای تشخیص و استفاده از این الگوها سعی کنید از قبل در پیدا کردن نسبت های فیبوناچی با الگوها تلاش کنید تا پس از تشکیل موج آخر آماده ورود به بازار شوید و فرصت را از دست ندهید. در مورد این الگوها نیز حتما در قیمت از پیش تعیین شده وارد شوید و در صورتی که الگو را درست تشخیص دادید زمان و قیمت ورود مناسب را از دست ندهید.
معمولا حد ضرر تمامی این الگوها 15 درصد از اندازه موج آخر حرکتی می باشد که از نقطه ورود به معامله به موج آخر اضافه می شود. حد سود هر الگو نیز بر حسب تعریف الگو متغیر می باشد. در زیر توضیحات تصاویر و مثالهای هر الگو را می توانید مشاهده کنید.
اصول استفاده از الگوی AB=CD، نحوه رسم و کاربرد
الگوی AB=CD عمومی ترین الگو از مجموع الگوهای فیبوناچی می باشد که به نسبت دیگر الگوها تشخیص آن آسان تر می باشد. همانطور که در شکل مشاهده می کنید برای تشکیل این الگو دو نسبت فیبوناچی باید همخوانی داشته باشد. در زیر مثال بازگشت نزولی الگوی AB=CD نمایش داده شده است. الگوی بازگشت صعودی AB=CD با همین درصدها اما در حالت معکوس شکل می باشد.
- نقطه C تا 61.8 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D(قیمت ورودی) تا 127.2 یا 161.8 Extension فاصله BC حرکت دارد.
- پس از ورود در نقطه D هدف سود این معامله 61.8 درصد بازگشت فاصله CD می باشد.
اصول استفاده از الگوی Gartley، نحوه رسم و کاربرد
الگوی گارتلی تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E بین 61.8 تا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 درصد فاصله DE می رسد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله BE می رسد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص Gartley :
1.در این الگو، میزان بازگشت موج Xa برای تشکیل نقطه B، فقط میزان 61.8% فیبو میباشد و بقیه نسبت های فیبوناچی قابل قبول نیست. به عنوان مثال اگر نرخ در نقطه B کمتر از فیبو 61.8 و در زیر فیبو 50 % بسته شود و قادر به رسیدن به فیبو 61.8 نباشد این الگو گارتلی نیست و مارا متوجه الگوی BAT یا خفاش می سازد که نکات آن را توضیح خواهیم داد.
2.میزان بازگشت موج Ab برای پیدا کردن نقطه C، بین نسبتهای 38.2 و 88.6% فیبو پیشنهاد شده است.
3. گارتلی درموج 2 الیوت شکل می گیرد.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (prz) به نکات زیر دقت کنید:
1-توسعه موج Bc باید کمتر از میزان 161.8% قیبو ناچی باشد.
2-حالت رایج اندازه گیری نقطه D در یک Ab=cd است.
3-میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج Xa، الزاماً 78.6% فیبوناچی است
PRZ یعنی منطقه بازگشت نرخ
به عنوان مثال چون این پترن درموج 2 الیوت تشکیل می شود ، در منطقه PRZ ما متوجه می شویم که موج 2 کامل شده و با شروع موج 3 سروکار داریم و خودرابرای موج 3 آماده می کنیم ، که بلندترین موج است و سود خوبی به دنبال دارد.
اصول استفاده از الگوی Butterfly، نحوه رسم و کاربرد
الگوی باترفلای تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E تا 127.2 یا 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص Butterfly:
1.در این الگو، میزان بازگشت موج Xa برای تشکیل نقطه B، فقط میزان 78.6% فیبو میباشد و بقیه نسبت های فیبوناچی قابل قبول نیست.
2.میزان بازگشت موج Ab برای پیدا کردن نقطه C، بین نسبتهای 38.2 و 88.6% فیبو پیشنهاد شده است.
3. پروانه درموج 5 الیوت شکل می گیرد.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (prz) به نکات زیر دقت کنید:
1-توسعه موج Bc باید حداقل میزان 161.8% فیبو ناچی باشد.
2-حالت رایج اندازه گیری نقطه D در یک1.27ab=cd یا Ab=cd است.
3-میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج Xa، الزاماً 127.2% فیبوناچی است
PRZ یعنی منطقه بازگشت نرخ
به عنوان مثال چون این پترن درموج 5 الیوت تشکیل می شود ، در منطقه PRZ ما متوجه می شویم که موج 5 کامل شده و با شروع ترند جدید سروکار داریم که تا 95 % مواقع ترند جدید تا فیب 50 % ترند قدیم برمی گردد یعنی نصف ترند قدیم را RETRACE می کن
اصول استفاده از الگوی Bat، نحوه رسم و کاربرد
الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 50 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 88.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله AB می باشد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص B at :
1.در این الگو، میزان بازگشت موج XA برای تشکیل نقطه B، فقط میزان 38.2% و 50 % فیبو میباشد و بقیه نسبت های فیبوناچی قابل قبول نیست.
2.میزان بازگشت موج AB برای پیدا کردن نقطه C، بین نسبتهای 38.2 و 88.6% فیبو پیشنهاد شده است.
3. خفاش درموج 2 الیوت شکل می گیرد.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (prz) به نکات زیر دقت کنید:
1- میزان اکستنشن موج BC حتما باید حداقل 161.8 درصد و حداکثر 261.8 درصد باشد.
2-حالت رایج اندازه گیری نقطه D در AB =CD , 127.2*AB = CD است و گاهی حالت 161.8*CD = AB نیز صورت می گیرد.
3-میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج XA، الزاماً 88.6% فیبوناچی است
توضیح کلی
قوی تری نسبت پترن:
نسبت 88.6 درصد را بعنوان مهمترین و قویترین نقطه پترن علامت
میگذاریم و نزدیکترین نسبت AB با CD را به این نقطه که معمولا 1.27AB=CD میباشد را علامت گذاری می کنیم.
ضعیف ترین نسبت پترن:
هر نسبت اکستنشنی از BC که بین 161.8 و 261.8 بود و نزدیک 88.6 درصد XA قرار داشت را علامت می گذاریم .
اصول استفاده از الگوی Crab، نحوه رسم و کاربرد
الگوی کِرَب مانند الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص crab :
دو نوع پترن خرچنگ داریم که در نوع اول نقطه B ریترس 38.2 یا 50 یا 61.8 درصد XA است
در نقطه D در خرچنگ از نسبت اصلی فیبوناچی یعنی 161.8 درصد اکستشن XA استفاده شده همچنین با توجه به اینکه ساختار این پترن مانند پترن پروانه نشان دهنده بیش فروش (OverSold) و یا بیش خرید در قیمت ( خود قیمت و نه اوسیلاتور) است .ایندو عامل باعث شده که بازگشت قیمت از ناحیه مقاومتی ان سریعتر و با قدرت بیشتری از پترنهای دیگر صورت پذیرد و این عامل باعث کم بودن استاپ لاس آن نیز شده است.
در این پترن برخلاف پترن های دیگر نسبت AB=CD و آلترناتیوهای آن از نظر اهمیت در درجه آخر قرار دارد و حتی میتوانیم این نسبت را نادیده بگیریم! . ولی معمولا نسبت 161.8 AB=CD بیشتر از نسبتهای دیگر دیده میشود.
نسبت اکستنشن BC که دومین نسبت مهم پترن در ناحیه بازگشتی است میتواند هر نسبتی بین 2.24 تا 3.61.8 باشد!. ( هر نسبتی که نزدیک 161.8 XA باشد را علامت میگذاریم). (2.24 - 2.618 - 3.14 - 3.618 )
الگوهای هارمونیک
الگوی AB=CD عمومی ترین الگو از مجموع الگوهای فیبوناچی می باشد که به نسبت دیگر الگوها تشخیص آن آسان تر می باشد. همانطور که در شکل مشاهده می کنید برای تشکیل این الگو دو نسبت فیبوناچی باید همخوانی داشته باشد. در زیر مثال بازگشت نزولی الگوی AB=CD نمایش داده شده است. الگوی بازگشت صعودی AB=CD با همین درصدها اما در حالت معکوس شکل می باشد.
– نقطه C تا ۶۱٫۸ یا ۷۸٫۶ درصد فاصله AB بازگشت دارد.
– نقطه D(قیمت ورودی) تا ۱۲۷٫۲ یا ۱۶۱٫۸ Extension فاصله BC حرکت دارد.
– پس از ورود در نقطه D هدف سود این معامله ۶۱٫۸ درصد بازگشت فاصله CD می باشد.
1shahab
اصول استفاده ازالگوی Gartley، نحوه رسم و کاربرد
الگوی گارتلی تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
– نقطه C تا ۳۸٫۲ یا ۶۱٫۸ درصد فاصله AB بازگشت دارد.
– نقطه D بین ۳۸٫۲ تا ۷۸٫۶ درصد فاصله BC بازگشت دارد.
– نقطه E بین ۶۱٫۸ تا ۷۸٫۶ درصد فاصله AB بازگشت دارد.
– هدف اول از نقطه ورودی، ۶۱٫۸ درصد فاصله DE می رسد.
– هدف دوم از نقطه ورودی، ۱۲۷٫۲ درصد فاصله BE می رسد.
1shahab
اصول استفاده ازالگوی Butterfly، نحوه رسم و کاربرد
الگوی باترفلای تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
– نقطه C تا ۳۸٫۲ یا ۷۸٫۶ درصد فاصله AB بازگشت دارد.
– نقطه D بین ۳۸٫۲ تا ۷۸٫۶ درصد فاصله BC بازگشت دارد.
– نقطه E تا ۱۲۷٫۲ یا ۱۶۱٫۸ درصد فاصله AB بازگشت دارد.
– هدف اول از نقطه ورودی، ۶۱٫۸ تا ۷۸٫۶ درصد فاصله DE می باشد.
– هدف دوم از نقطه ورودی، ۱۲۷٫۲ درصد فاصله بازگشت BE می باشد.
1shahab
اصول استفاده ازالگوی بت Bat (الگوی خفاش)، نحوه رسم و کاربرد
الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
– نقطه C بین ۳۸٫۲ تا ۵۰ درصد فاصله AB بازگشت دارد.
– نقطه D بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ درصد فاصله CB بازگشت دارد.
– نقطه E تا حدود ۸۸٫۶ درصد فاصله AB بازگشت دارد.
– هدف اول از نقطه ورودی، ۶۱٫۸ تا ۷۸٫۶ درصد فاصله DE می باشد.
– هدف دوم از نقطه ورودی، ۱۲۷٫۲ درصد فاصله AB می باشد.
1shahab
اصول استفاده ازالگوی Crab، نحوه رسم و کاربرد
الگوی کِرَب مانند الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
– نقطه C بین ۳۸٫۲ تا ۶۱٫۸ درصد فاصله AB بازگشت دارد.
– نقطه D بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ درصد فاصله CB بازگشت دارد.
– نقطه E تا حدود ۱۶۱٫۸ درصد فاصله AB بازگشت دارد.
– هدف اول الگو های قیمتی هارمونیک از نقطه ورودی، ۶۱٫۸ تا ۷۸٫۶ درصد فاصله DE می باشد.
– هدف دوم از نقطه ورودی، ۱۲۷٫۲ درصد فاصله بازگشت BE می باشد
1shahab
الگوی سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخ می دهد و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت می شود. در الگوی سر و شانه سقف ما شاهد سه قله خواهیم بود. در بین این قله، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که در واقع همان قسمت “سر” الگو می باشد و دوقلو مجاور آن که ارتفاع کمتری دارند، شانه های چپ و راست را تشکیل می دهند.
در تصویر زیر می توانید شکل ساده این الگو را مشاهده کنید.
همانطور که مشاهده کردید، این الگو از یک سر و دو شانه تشکیل می شود که ارتفاع شانه ها تقریبا با هم برابر است. البته گاهی اوقات ممکن است کمی ارتفاع شانه ها همتراز نباشد که در صورت عادی بود این حالت می توان الگوی سر و شانه را قبول کرد. اما توجه داشته باشید که اگر ارتفاع شانه با هم تفاوت غیر عادی داشته باشد، دیگر نمی توان نام سر و شانه را بر آن الگو گذاشت.
1shahab
اما خط چین قرمز رنگ نشانه چیست؟ این خط چین در واقع خط گردن یا Neck Line می باشد و تریگر اصلی ورود به معامله در این الگو، توسط این خط صادر می شود.
چگونه بوسیله این الگو ترید کنیم؟
بسیار ساده است. زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. در صورتی که قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. در این حالت ریسک به ریوارد مناسب تری خواهید داشت.
حد زیان و حد سود الگو کجاست؟
حد زیان الگو بالای شانه راست قرار می گیرد. البته نکته ای را می تواند مد نظر داشته باشید. در بعضی مواقع الگوهای سر و شانه ای بوجود می آیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت می توانید حد زیان را بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئن تری داشته باشید. چرا که بعضا شاهد شیطنت بانک ها هستیم که با ایجاد یک حرکت نوسانی سریع، استاپ هایی که بالای شانه راست باشند را شکار کرده و مجددا در جهت اصلی و مورد انتظار ما به حرکت ادامه خواهند داد.
بدست آوردن حد سود الگو نیز بسیار ساده است. کافیست فاصله قسمت سر تا خط گردن را اندازه گیری کرده و از مکانی که خط گردن شکسته می شود به سمت پایین اعمال کنید.
فرض کنید در بازار سکه مشغول معامله هستیم و یک الگوی سر و شانه سقف را مشاهده میکنیم که خط گردن را در قیمت ۱٫۱۴۰٫۰۰۰ تومان شکسته است. به عنوان مثال ارتفاع سر تا خط گردن معادل ۳۴۰۰۰ تومان بوده است. بنابراین باید بدانیم که هدف این الگو قیمت ۱٫۱۰۶٫۰۰۰ تومان می باشد. یعنی ۳۴۰۰۰ تومان پایین تر از ۱٫۱۴۰٫۰۰۰ تومان.
در تصویر زیر مثالی را در چارت قیمت جهانی نقره مشاهده می کنید.
1shahab
الگوی سر و شانه کف
این الگو با نام سر و شانه معکوس نیز شناخته می شود و دقیقا تمام موارد این الگو معکوس حالت سر و شانه سقف می باشند. اما برای درک بهتر شما دوستان، مجددا به بررسی این الگو با تصاویر و مثال های متعدد می پردازیم.
این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکل می گیرد و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا می شود. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیل شده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود را دارد و تشکیل دهنده بخش “سر” الگو می باشد. در اینجا نیز خط گردن را با خط چین قرمز مشخص کرده ایم و برای ورود به پوزیشن از این خط و تریگری که صادر می کند الگو های قیمتی هارمونیک استفاده خواهیم کرد.
چگونه بوسیله این الگو ترید کنیم؟
پس از تشخیص حالت کلی الگو، باید منتظر شکست خط گردن باشیم. هرچقدر که شکست قوی تر انجام شود بهتر است. همچنین در صورتی که بعد از شکست خط گردن از ورود به پوزیشن جا ماندید، باید منتظر پولبک به خط گردن بمانید تا در آنجا بتوانید با ریسک به ریوارد مناسب تری وارد پوزیشن خرید شوید.
حد زیان و حد سود الگو کجاست؟
حد زیان الگو زیر شانه راست قرار می گیرد. اما برای افرادی که قصد انتخاب حد زیان مطمئن تری دارند، زیر قسمت سر نیز جای مناسبی برای قرار دادن حد زیان می باشد. البته به شرطی که فاصله شانه راست تا سر بیش از اندازه بزرگ نباشد. چون در این حالت ریسک به ریوارد پوزیشن چندان جالب نخواهد بود.
حد سود این الگو نیز برابر با فاصله سر تا خط گردن می باشد که باید از نقطه ای که خط گردن شکسته می شود، به سمت بالا اعمال کنیم.
مثلا فرض کنیم که در چارت طلا جهانی یک الگوی سر و شانه کف پیدا می کنیم. فاصله سر تا خط گردن این الگو ۹ دلار باشد. بنابراین از نقطه که خط گردن به سمت بالا شکسته می شود، باید ۹ دلار به سمت بالا هدف گذاری کنیم.
1shahab
الگوی جفت قله یک نمای قیمتی است که پیش از تغییر جهت روند جاری شکل می گیرد. الگوی جفت قله معمولاً در یک روند صعودی ایجاد می شود و انتظار می رود پس از آن قیمت ها دچار افت شوند. هرچه زمان شکل گیری این الگو بیشتر شود، بیشتر می توان به آن اعتماد کرد.
ساختار
این الگو توسط دو خط موازی افقی مشخص می شود که این دو خط در عین حال سطوح حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) نیز محسوب می شود. سطح مقاومت، دو سقف قیمتی که اخیراً پدید آمده اند را بهم وصل می کند و سطح حمایت دو کف قیمتی که اخیراً پدید آمده اند را به یکدیگر وصل می کند و درون این دو خط نوسانات قیمت مشخصی پدید می آیند. قیمت در سطح مقاومت دوبار تغییر جهت می دهد که به این دلیل است که سرمایه گذاران قیمت دارائی را در آن سطح در حداکثر خود در نظر می گیرند.
تفسیر
در صورتیکه قیمت پایین ترین سطح الگو یا سطح حمایت را بشکند و از آن عبور کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری الگو تمام شده فرض می شود و تفسیر آن این می تواند باشد که تغییر جهت به صورت حرکت ریزشی یک سیگنال فروش (Sell signal) است.
قیمت هدف
شکل گیری الگوی جفت قله معمولاً منجر به افت قیمت حداقل تا سطح هدف اش می شود که از طریق فرمول زیر قابل محاسبه است:
T = S – H
در این فرمول:
T – برابر است با سطح هدف(Target)
S – برابر است با سطح حمایت (آخرین کف قیمتی)
H – برابر است با ارتفاع الگو (فاصلۀ بین سطوح حمایت و مقاومت).
1shahab
الگوی قیمتی جفت کف به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد می شود. انتظار می رود که در این حالت قیمت ها صعود کنند و هر چه شکل گیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود.
ساختار
حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین دو کف قیمتی، حمایت های قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفته اند که سرمایه گذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفته اند که قیمت سرمایه به پایین ترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشن های فروش شان را تغییر داده اند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیک ترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته می شود.
تفسیر
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و می تواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود.
قیمت هدف
قیمت معمولاً پس از شکل گیری الگوی جفت کف صعود می کند و این صعود لااقل تا سطح هدف اش خواهد بود که از طریق فرمول زیر محاسبه می گردد:
T = R + H
در این فرمول:
T – برابر است با سطح هدف
R – برابر است با سطح مقاومت (آخرین سقف قیمتی)
H – برابر است با ارتفاع الگو (فاصلۀ بین سطوح حمایت و مقاومت).
1shahab
سه قله یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد می شود و علامتی است از تغییر روند و افت قیمت ها. این الگو بیشتر از جفت قله اهمیت دارد.
ساختار
این الگو از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل می شود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قله ها را بهم وصل می کند و خط حمایت (Support) نیز کف های قیمتی را به یکدیگر متصل می کند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است، یک مقاومت قدرتمند تلقی می شود.
تفسیر
اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایین ترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد می شود.
قیمت هدف
قیمت پس از شکل گیری الگوی سه قله معمولاً ریزش پیدا می کند و این ریزش حداقل تا سطح هدف ادامه پیدا می کند که طبق فرمول زیر محاسبه می شود:
T = S – H
در این فرمول:
T – برابر است با سطح هدف
S – برابر است با سطح حمایت (آخرین کف های قیمتی)
H – ارتفاع الگو (فاصلۀ بین سطوح حمایت و مقاومت).
1shahab
الگوی قیمت سه کف اغلب در یک روند نزولی شکل می گیرد و علامتی است از تغییر جهت روند و صعود قیمت ها. این الگو از الگوی دو کف مهمتر است.
ساختار
این الگو از سه کف قیمتی که تقریباً در یک سطح قرار دارند و بین آنها دو سقف قیمتی وجود دارد، تشکیل شده است. خط حمایت (Support)، کف ها و خط مقاومت (Resistance)، سقف ها را بهم وصل می کنند. حمایت از آنجائیکه حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و جایی است که سرمایه گذاران اعتقاد دارند که دارائی در آنجا به بیشترین میزان ممکن دچار کاهش قیمت شده است، یک حمایت قوی به شمار می رود.
تفسیر
اگر قیمت بالای سطح مقاومت یا همان سقف های الگو صعود کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری این الگو تکمیل شده است و می تواند به معنای تغییر روند به سمت صعود و یک سیگنال خرید باشد.
قیمت هدف
قیمت معمولاً پس از الگوی سه کف صعود می کند این صعود حداقل تا سطح هدف اش خواهد بود که از طریق فرمول زیر محاسبه می شود:
T = R + H
در این فرمول:
T – برابر است با سطح هدف (Target)
R – برابر است با سطح مقاومت (آخرین سقف های قیمتی)
H – برابر است با ارتفاع الگو (فاصلۀ بین سطوح حمایت و مقاومت).
الگوهای هارمونيک با بهزاد بهزادی
الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوهای کلاسیک موج ها یا هدف های قیمتی تعیین شده در بازار را برای ما پیش بینی می کنند. استراتژی های ارائه شده، تكنیك های فیبوناچی روی سویینگ ها و سقف ها و كف های اصلی پیاده می شود بدون اینكه شمارشی از لحاظ الیوتی انجام شده باشد. تكنیك های زمانی استفاده شده توسط خانم برودن همان فیبوناچی تایم هایی هستند كه در سبك الیوت ماینر مورد استفاده قرار می گیرد. تنها نكته قابل توجه در این خصوص این است كه در زمان استفاده از DTP پس از كشیدن و اصلاح سویینگ های اصلی در نرم افزار داینامیك تریدینگ برای شناسایی كلاستر های زمانی به جای انتخاب نوع موج گزینه Default را انتخاب می نماییم، چون در اینجا عملا شمارش امواج صورت نمی گیرد. خانم برودن به طور كلی سه سبك دارد كه در این دوره این سبك ها مورد بررسی قرار می گیرد. این سبك ها عبارتند از:
استراتژی اول: استراتژی كلاسترها
این استراتژی كه برای بر روی تمامی تایم فریم ها قابل پیاده سازی می باشد، شناسایی سویینگ های مختلف و پیاده نمودن تكنیك های مختلف فیبوناچی بر روی سویینگ های اصلی جهت شناسایی نواحی و كلاستر ها می باشد.
استراتژی دوم: استراتژی سیمتری یا تقارن
در این استراتژی بر اساس تكنیك پروجكشن صد فیبوناچی یك استراتژی بسیار قدرتمند معرفی شده است كه به تفصیل در ادامه توضیح داده شده است.
نكته: روش های خانم برودن، به خصوص در مواقعی كه شمارش الیوتی چندان واضحی نداشته باشیم بسیار كارآمد می باشد. این روش ها برای تمامی تایم فریم ها قابل استفاده می باشد و در صورت تركیب با الیوت روشی قدرتمند می شوند.
استراتژی سوم: پترن های دو مرحله ای یا Two Step Pattern این پترن ها در یك حالت خاص شبیه پترن گارتلی و مشابه موج چهار الیوت می شوند و در تمامی تایم فریم ها قابل استفاده هستند.
علاوه بر سه استراتژی فوق یك استراتژی چهارم هم داریم كه درواقع همان استراتژی دوم می باشد كه در تایم فریم های كوچك مانند سه دقیقه و پنج دقیقه قابل استفاده می باشد، با این تفاوت كه به دلیل كوچك بودن تایم فریم در اینجا از تعدادی فیلتر و تریگر مخصوص خانم برودن استفاده می نماییم. پس از اعمال این چهار استراتژی در نهایت فیبوناچی تایم نیز روی چارت ها پیاده می شود تا كلاستر های دقیق تری داشته باشیم.
جزوه آموزشی پیش رو با عنوان پترن های هارمونیک، توسط بهزاد بهزادی، در فرمت PDF، و در 50 صفحه تهیه و تنظیم شده است
چنگال و الگوهای هارمونیک
پس از دیدن کاربرد چنگال اندروز در بازار ایران این بار با یکی دیگر از جلوه های چنگال اندروز آشنا میشویم.
الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک که اساس آن بر مبنای نظریه لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریه اعداد طلایی که به نام همین فرد نیز نام گذاری شده، استوار است. همچنین مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موجهای قیمتی و شناسایی روابط کمی، ریاضی و هندسی بین آنها است که با گذشت زمان و حصول سابقه تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آن، قواعدی حاصل شد که الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یکی از مصادیق شاخص آن است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری نمود که به پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) سهولت بخشد.
اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (fail ) می شود.
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
تعدادی از الگوهای هارمونیک را در زیر مشاهده میکنید:
شاید برای اغلب معامله گران سبک هارمونیک پیش آمده باشد که گاها الگوها به درستی شکل نمیگیرند و اصطلاحا failed میشود که در این مقاله سعی شده تا با تلفیق چنگال و الگوهای هارمونیک به همراه چند مثال از بازار داخلی و خارجی، از اشتباهات رایج معامله گری در روش هارمونیک بکاهیم.
به طور کلی شاید بتوان اینگونه بیان نمود که هرگاه در نمودار قیمت، تکمیل شدن الگویی هارمونیک با رسیدن چارت قیمت به خطوط چنگال همراه شود میتوان انتظار چرخش قیمت را از ناحیه ی مورد نظر داشت.
در این خصوص واگرایی ها به خوبی میتوانند نقش تریگر را برای معامله گر ایفا کند.
در شکل فوق چارت GBP/USD (پوند به دلار) را مشاهده میکنید که الگوی AB=CD به راحتی failed شده و حتی پس از آن ریزش بیشتری را تجربه کرده.
به عنوان مثال در نمودار فوق نماد خزامیا (زامیاد) را مشاهده میکنید، قیمت با رسیدن به محدوده PRZ مناسب و برخورد با خط میانی چنگال وتکمیل الگوی هارمونیک shark ، به زیبایی تغییر مسیر داده است.
همانطور که گفته شد تکمیل همزمان الگوی هارمونیک و برخورد با خطوط چنگال( خط میانی یا خطوط انرژی) در جهت پیش بینی روند قیمت کمک شایانی به ما میکند.
در نمودارهای فوق نیز نمادهای شبندر و شیراز به عنوان نمونه انتخاب شده اند که همانطور که مشاهده میشود تکمیل زیبای الگوی AB=CD بر روی خط میانی چنگال نتیجه ی قابل قبولی داشته وقیمت دستخوش چرخش از ناحیه ی مورد نظر شده است.
الگوهای هارمونیک چیست و چگونه از آنها برای ترید استفاده کنیم؟
الگوهای هارمونیک یکی از پیچیدهترین ابزارهای معاملاتی هستند؛ زیرا، برای ترسیم آنها روی نمودار، باید دانش زیادی داشته باشید و مهمتر از همه درست از آنها استفاده کنید. در این مطلب قصد داریم به انواع الگوهای هارمونیک و نحوه استفاده مؤثر از آنها در ترید، اشاره کنیم. همراه ما باشید.
الگوهای هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک نوعی الگوی نمودار مانند "سر و شانه" (Head and shoulders) یا "دو قله" (Double top) هستند، اما بر اساس ابزارهای فیبوناچی (بازگشت و گسترش) ایجاد شده و ساختار هندسی دارند. از این الگوها برای سیگنالدهی یک روند معکوس در پولبک، استفاده میشود.
این الگوها، یکی از بهترین ابزارها برای داشتن معاملات دقیق و پرسود هستند؛ زیرا روی سطوح فیبوناچی خاصی ساخته شدهاند. چندین الگوی هارمونیک وجود دارد که هر کدام شکل و شمایل خاصی دارند. به طور معمول، الگوهای هارمونیک دارای پنج نقطه عطف و چهار لگ (leg) هستند.
معرفی انواع الگوهای هارمونیک
هریک از الگوهای هارمونیکی که در ادامه اشاره میکنیم، میتوانند دارای الگوی نزولی یا صعودی باشند. برخی از الگوها هم بسیار شبیه به هم هستند. به همین دلیل است که، آگاهی از تفاوت آنها اهمیت زیادی دارد.
همانطور که پیش از این گفتیم، الگوها بر اساس سطوح فیبوناچی شامل 0.786، 0.886، 1.13 و 1.27 شکل میگیرند. این اعداد از نسبتهای 0.618 و 1.618 به دست میآیند. دیگر اعدادی که در هریک از الگوها احتمالاً مشاهده خواهید کرد، عبارت هستند از: 0.382، 0.50، 0.707، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14، و 3.618؛ از این اعداد دقیق برای تعیین نقاط تغییرات قیمت استفاده میشود.
الگوی ABCD
اساس همه الگوهای هارمونیک، الگوی ABCD است. خطوط AB و CD را leg می نامند که، اندازه مشابهی دارند و BC یک اصلاح قیمت است. انواع مختلفی از الگوهای ABCD وجود دارد:
- در نسخه کلاسیک، نقطه C در 61.8٪ -78.6٪ از خط AB است. نقطه D در فیبوناچی اکستنشن 127.2%-161.8% خط BC است. با اعمال 61.8 درصدی، به پیشبینی 161.8 درصدی BC منجر میشود. اصلاح قیمت 78.6 درصدی در نقطه C معمولاً منجر به پیشبینی 127.2 درصدی میشود.
- در الگوی AB=CD، طول لگ یا ساقها، یکسان است.
- نوع سوم، الگوی اکستنشن ABCD است. در این الگو، لگ CD، 127.2 -8 درصدی اکستنشن خط AB است. در این شرایط، خط CD میتواند بسیار طولانیتر از خط AB باشد؛ (حداقل دو برابر).
در صورتی که قصد دارید، از این الگو برای ترید استفاده کنید؛ جهت ثبت سفارش Take Profit از قوانین زیر استفاده کنید:
- Take Profit را میتوان در 38.2یا 61.8 درصدی اصلاح از AD قرار داد.
- TPمیتواند در نقطه A باشد.
الگوی گارتلی (Gartley)
در الگوی اصلی گارتلی خبری از سطوح فیبو نیست و این سطوح توسط اسکات کارنی (Scott Carney) و لری پسونتو (Larry Pesavento) معرفی شدهاند. برای شناسایی این الگو در نمودار قیمت، به دنبال حرکتی باشید که شبیه به حرف M (صعودی-خرید) یا W (نزولی-فروش) است.
الگوی Gartley شبیه به همان الگوی ABCD است با این تفاوت که، از 5 حرف تشکیل شده است؛ X حرف پنجم این الگو است. خط XA باید طولانیترین خط در این الگو باشد.
- در شرایط بحرانی، نقطه B باید در 61.8 درصدی اصلاح خط XA قرار بگیرد.
- نقطه C باید در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد 127.2 -161.8 درصدی خط ABیا 78.6 درصدی اصلاح خط XA است.
برای تعیین سطوح Take Profit، به 61.8 درصد از خط CD نگاه کنید. با در نظر گرفتن طول خط XA، سطح دیگر TP را میتوان در نقطه D شناسایی کرد.
الگوی خرچنگ (Crab)
خرچنگ یک الگوی هارمونیک و بر اساس الگوی گارتلی است. این الگو دارای چند ویژگی است که آن را از دیگر انواع الگوهای هارمونیک، متمایز میکند؛ خطوط XA و CD طولانی هستند، نقطه D دورتر و بالاتر از نقطه X قرار دارد.
پارامترهای الگوی خرچنگ عبارت هستند از:
- نقطه B در 38.2-61.8 درصدی اصلاح خط XA قرار دارد.
- نقطه C باید در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد 224 -316 درصدی خط ABیا 161.8 درصدی اکستنشن خط XAقرار دارد.
- موقعیت نقطه D قدرت سیگنال را مشخص میکند؛ اگر نزدیک به اکستنشن 161.8 درصدی X باشد، سیگنال الگو قویتر است.
در این الگو، Take Profit باید از قبل و در سطح 61.8 یا 127.2 درصدی از ساق CD تعیین شود.
الگوی خفاش (Bat)
الگوی هارمونیک خفاش یکی دیگر از انواع الگوی گارتلی است با این تفاوت که، نسبتهای فیبوناچی مکان نقاط اصلی را تعیین میکنند.
پارامترهای الگوی خفاش عبارت هستند از:
- نقطه B باید در 38.2-50 درصدی اصلاح خط XA قرار گیرد.
- نقطه C باید در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد 161.8 -261.8 درصدی خط ABیا 88.6 درصدی اصلاح خط XA است.
سفارشات Take Profit را میتوان در 61.8 یا 127.2 از خط CD تنظیم کرد. همچنین، TP میتواند در پروجکشن (تصویر) خط XA از نقطه Dt قرار گرفته باشد.
الگوی پروانه (Butterfly)
برایس گیلمور و لری پسونتو الگوی پروانه را کشف کردند که در تغییرات قابل توجه خیلی زیاد یا کم، شکل میگیرد.
مهمترین ویژگیهای الگوی هارمونیک Butterfly عبارت است از:
- خط CD باید فراتر از خط XAتوسعه یابد.
- نقطه B باید در 78.6 درصدی اصلاح خط XA باشد.
- نقطه C در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB است.
- نقطه D در امتداد 161.8 -261.8 درصدی خط ABیا 127.2 - 161.8 درصدی اکستنشن لگ XA قرار دارد.
- تفاوت اصلی این الگو با الگوی گارتلی این است که، نقطه D در خط اصلاحی XA نیست، بلکه در اکستنشن آن است.
سطوح Take Profit پروانه را میتوان در 61.8یا 127.2 درصدی از خط CD قرار داد و نقاط B و A را میتوان به عنوان سطوح هدف انتخاب کرد.
الگوی کوسه (Shark)
الگوی کوسه توسط اسکات کارنی (Scott Carney) معرفی شد و با علائم 0، X، A، B، C مشخص میشود. در تمام الگوهای ذکر شده تا به اینجا، قله دوم در فرم صعودی پایینتر از اولی است، در حالی که دره دوم در الگوی نزولی بالاتر است. برای شناسایی و ایجاد این الگو باید از نظریه امواج الیوت و فیبوناچی استفاده کنید.
ویژگیهای الگوی هارمونیک کوسه عبارت است از:
- نقطه A را میتوان در هر مکانی قرار داد.
- نقطه B باید در امتداد 113-161.8 درصدی اکستنشن خط XA باشد.
- نقطه C در 113 درصد اکستنشن 0X و 161.8-224 درصد اکستنشن خط AB قرار دارد.
هنگام استفاده از الگوی کوسه، سفارشات Take Profit را در 50 -61.8 درصدی لگ BC تظنیم کنید. Stop Loss را هم میتوانید در نقطه C شناسایی کنید.
الگوی سه حرکته (Three Drives)
این الگو شبیه به دیگر الگوهای هارمونیک نیست و از 5 لگ تشکیل شده است.
ویژگیهای این الگو عبارت هستند از:
- نقطه A باید در 61.8 درصد اصلاح حرکت 1 قرار گیرد.
- نقطه B را میتوان در 61.8 درصد اصلاح حرکت 2 شناسایی کرد.
- حرکت 2 در امتداد 127.2 -161.8 درصدی از نقطه A است.
- حرکت 3 در امتداد 127.2-161.8 درصدی نقطه B قرار دارد.
- اصلاحات A و B و حرکتهای 2 و 3 باید برابر باشند.
سطح Take Profit در 127.2 -161.8 درصدی اکستنشن نقطه B قرار میگیرد.
الگوی سایفر (Cypher)
این الگو مانند سایر الگوهای معاملاتی هارمونیک از چهار لگ و پنج نقطه تشکیل شده است. برای رسم این الگو، باید لگ ایمپالس به نام XA و به دنبال آن لگ اصلاحی AB را رسم کنید. AB حداقل باید به 38.2-61.8 درصدی اصلاح فیبوناچی خط XA برسد.
الگوی 5-0
الگوی 5-0 که توسط اسکات کارنی شناسایی شد، یک الگوی هارمونیک معمولی است که از پنج لگ تشکیل شده است.
ویژگیهای اصلی الگوی 5-0 عبارت هستند از:
- AB در 113 - 161.8 درصدی اکستنشن XA است.
- BC را میتوان در امتداد 161.8-224 درصد خط AB شناسایی کرد.
- خط CD در 50 درصدی اصلاح خط BC قرار دارد.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک چیست؟
- الگوهای هارمونیک اگر به درستی تشخیص داده شوند، سیگنال قابل اعتمادی خواهد بود.
- اگر یادگیری الگوهای هارمونیک را با موفقیت پشت سر بگذارید، استفاده از دیگر بازارهای تحلیل تکنیکال، کار دشواری نخواهد بود.
- اگر تازهکار هستید، شناسایی این الگوها در نمودارهای قیمت کار پیچیدهای خواهد بود.
- رسم الگوهای هارمونیک، تعیین سطوح فیبو و رسم آنها، به زمان زیادی نیاز دارد.
مهمترین نکاتی که هنگام استفاده از الگوهای هارمونیک باید بدانید
همانطور که گفته شد، یادگیری الگوهای هارمونیک و شناسایی آنها، تقریباً کار دشواری است. برای جلوگیری از ضرر، اگر قصد استفاده از این الگوها را دارید، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
- برای شروع یک الگو ساده انتخاب کنید و تمام ویژگیهای آن را یاد بگیرید.
- از ابزار فیبوناچی برای رسم الگوهای هارمونیک استفاده کنید.
- قبل از همه، نقاط Take Profit و Stop Loss را مشخص کنید.
- فقط پس از تشکیل الگوی هارمونیک، معاملات را باز کنید.
نحوه ترسیم الگوهای هارمونیک
برای شناسایی و ترسیم الگوی هارمونیک، به ابزارهای استانداردی نیاز دارید که در هر پلتفرم معاملاتی، از جمله متاتریدر 4، قابل استفاده باشند.
- با بررسی نمودار قیمت، الگو را با چشمان خود و بدون ابزار، شناسایی کنید. همانطور که در این مطلب گفته شد، بیشتر الگوهای هارمونیک دارای 4 لگ و 5 نقطه هستند.
- سطوح فیبوناچی را در نمودار قیمت مشخص کنید.
- پس از آن، میتوانید از یک اندیکاتور ZigZag برای ترسیم خطوط الگو استفاده کنید یا از خطوط ترند برای برجسته کردن بخشهایی از الگو استفاده کنید.
نتیجهگیری
الگوهای هارمونیک یکی بهترین ابزارهای تحلیل هستند که اگر به درستی شناسایی شوند، دقیقترین سیگنالهای خرید و الگو های قیمتی هارمونیک فروش را در اختیار شما قرار میدهند. استفاده از این الگوها برای افراد مبتدی، توصیه نمیشود. در صورتی که، زمان کافی برای یادگیری و شناسایی این الگوها دارید، حتماً از آنها استفاده کنید.
سوالات متداول
آیا استفاده از الگوهای هارمونیک مفید است؟
سیگنالهایی که در اثر شناسایی صحیح الگوهای هارمونیک ایجاد میشوند، بسیار دقیق هستند؛ بنابراین، اگر در شناسایی و ترسیم آنها مهارت کافی دارید، قطعاً بهترین معاملات را در زمان درست انجام خواهید داد.
بهترین الگوی هارمونیک چیست؟
در میان انواع الگوهای هارمونیک، هیچ بهترینی وجود ندارد. با این وجود چون الگوی ABCD، الگوی پایه است؛ بهتر است با این الگو شروع کنید.
این مقاله به کوشش نگار پورجواد و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
دیدگاه شما