موضع این بانک در مورد ارزهای دیجیتالی پاسخی به نگرانی های این کشور درباره جرایم سایبری و نوسانات کلی در بازار ارزهای دیجیتال بود. وی همچنین تأکید کرد که ارزهای دیجیتال در روسیه استفاده قانونی ندارند.
باند مخوف «یک دست» اعتیاد به معامله بیت کوین در مشهد متلاشی شد
اعضای باند خطرناک معروف به «یک دست» که به دلیل سرقت گوشیهای تلفن همراه شهروندان، صحنههای دلهره آوری را رقم زده بودند، در حالی به گوشی قاپی در مناطق مختلف مشهد اعتراف کردند که برخی از مال باختگان پرده از چاقوکشیهای مخوف آنان برداشتند.
به گزارش خراسان، ماجرای دستگیری اعضای باند مخوف «یک دست» هنگامی در مشهد آغاز شد که «دزدان هوندا سوار» برای سرقت یک گوشی دیگر به سمت میدان دانش در بولوار معلم حرکت کردند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
آنان که در تاریکی شب لباس تیره به تن داشتند زیر نور چراغ خودروها به جست وجوی طعمهای برای سرقت نشستند. طولی نکشید که چهار چشم پلید به جوانی دوخته شد که مشغول مکالمه تلفنی در حاشیه میدان بود.
موتورسواران که فرصت را مناسب دیدند بلافاصله به طرف مرد جوان رفتند. هنوز مرد جوان به حاشیه خیابان نرسیده بود که ناگهان سرنشین موتورسیکلت گوشی را از دست او قاپید و راکب نیز گاز موتورسیکلت را فشرد، اما در همین حال مال باخته فریادزنان به تعقیب موتورسواران پرداخت به طوری که رهگذران هم متوجه ماجرا شدند و راه فرار موتورسواران را سد کردند.
کلانتری شهرک ناجا، بازجوییهای فنی از آنان با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ محمد فیاضی (رئیس کلانتری شهرک ناجا) شروع شد چرا که پروندههای موجود در کلانتری و شگرد آنان در گوشی قاپیها بیانگر آن بود که «هوندا سواران» سرقتهای زیادی را مرتکب شده اند.
به همین دلیل گروهی از افسران کارآزموده به سرپرستی سروان سیفی (رئیس دایره تجسس کلانتری) تحقیقات تخصصی را با شیوه پلیسی ادامه دادند و به سرنخهایی از سرقتهای خشن رسیدند که ریشه یابی آن زیر ذره بین بررسیهای ویژه قرار گرفت.
در همین حال «امید» (یکی از متهمان) پرده از باند مخوف «یک دست» برداشت و به افسران دایره تجسس گفت: من راکب موتورسیکلت بودم و «امین» هم ترک نشین آن بود که برای گوشی قاپی به میدان دانش آمدیم، اما بعد از آن که گوشی جوانی را در حاشیه خیابان سرقت کردیم هنگام فرار از چنگ مردم، موتورسیکلت واژگون شد و قبل از آن که بتوانیم دوباره فرار کنیم ماموران انتظامی از راه رسیدند و ما را به کلانتری هدایت کردند.
این سارق خشن افزود: موتورسیکلت را که سابقه سرقت دارد از یکی از دوستانم به امانت گرفته بودم و تاکنون فقط ۶ فقره گوشی قاپی انجام داده ایم و گوشیهای سرقتی را نیز به فردی که یک دست او قطع شده و به «یک دست» معروف است تحویل میدادیم که او هم مبالغی بین ۷۰۰ هزار تا ۱.۵ میلیون تومان به ما میپرداخت.
این جوان ۱۸ ساله که مدعی بود اعتیاد به مواد مخدر و سابقه کیفری ندارد در ادامه اعترافاتش گفت: طی همین چند روز گذشته در مناطق بولوار معلم، رسالت، نبوت (طلاب)، اندیشه (قاسم آباد)، هفت تیر، ویلا و خیابان وحید گوشی قاپی کرده ایم.
در حالی که دو سارق مذکور ادعا میکردند فقط ۶ فقره گوشی قاپی کرده اند ۹ تن دیگر از مال باختگان با حضور در کلانتری شهرک ناجا آنان را شناسایی کردند و پرده از صحنههای دلهره آور و چاقوکشیهای وحشتناک باند «یک دست» برداشتند.
یکی از شاکیان پس از شناسایی «دزدان خشن» گفت: شب بیست و چهارم شهریور پسر ۱۲ ساله ام برای خرید از خواربار فروشی محله از منزل مادربزرگش خارج شده بود که ناگهان دو جوان هوندا سوار که یکی از آنان لباس مشکی و دیگری آبی کم رنگ به تن داشت جلوی او را گرفتند و پس از وارد کردن ضربه چاقو به شانه پسرم، گوشی آیفون او را ربوده و متواری شده بودند. بعد از این حادثه پسرم را به بیمارستان بردیم که تحت درمان قرار گرفت و گزارش آن نیز در پلیس ۱۱۰ وجود دارد.
یکی دیگر از شاکیان که تصویر «دزدان هوندا سوار» را شناسایی کرده بود به افسر پرونده گفت: چهارشنبه (شانزدهم شهریور) در پیاده روی بولوار معلم حرکت میکردم که ناگهان سرنشین موتورسیکلت هوندای مشکی گوشی آیفون ۵۴ میلیون تومانی مرا ربود و فرار کردند، اما من چهره سبزه و اندام لاغر او را به خاطر سپردم که دو جوان کم سن و سال بودند و اکنون آنها را در کلانتری شناسایی کردم.
خانم جوانی نیز که در زمینه تولید محتوای فضای مجازی فعالیت دارد به عنوان یکی دیگر از شاکیان «دزدان موتورسوار» گفت: ساعت حدود ۲۰ شب در صندلی عقب تاکسی اینترنتی نشسته بودم و گوشی تلفنم را در دست داشتم. در همین هنگام ناگهان جوان موتورسواری تا کمر داخل خودرو خم شد و گوشی را از دستم قاپید چرا که شیشه خودرو از قبل پایین بود.
با جیغ و فریادهای من دو جوان موتورسوار که یکی از آنها لباس طوسی رنگ و دیگری پوشش مشکی داشت در حالی از محل گریختند که راننده تاکسی اینترنتی به فریادهای من توجهی نکرد و مدعی شد، چون ترافیک است، من نمیتوانم آنها را تعقیب کنم! و . ، اما اکنون آنها را در کلانتری شناسایی کردم و چهره یکی از دزدان را خوب به خاطر دارم.
جوان ۲۹ ساله دیگری نیز که طعمه باند مخوف «یک دست» شده بود درباره ماجرای سرقت گوشی گفت: ساعت حدود ۲۳ و ۳۰ دقیقه شب بود که یکی از همین دزدان موتورسوار سرش را از شیشه سمت شاگرد درون خودرو کرد و گوشی مرا به همراه شارژر آن چنگ زد و فرار کردند، اما من فقط از پشت سر آنها را شناختم چرا که آن روز ماسک به چهره داشت.
بانوی دیگری که ۳ رقم از پلاک موتورسیکلت «دزدان موتورسوار» را به خاطر داشت و نهم شهریور (روز حادثه) به پلیس گزارش کرده بود نیز در این باره به نیروهای تجسس کلانتری شهرک ناجای مشهد گفت: وقتی از بولوار لادن عبور میکردم در یک لحظه دو جوان موتورسوار وارد پیاده رو شدند و با استفاده از چاقو کیف مرا سرقت کردند که یکی از آنان لباس مشکی به تن داشت و هر دو نفر لاغراندام بودند. من با آن که ترسیده بودم فقط اعتیاد به معامله بیت کوین موفق شدم ۳ شماره از پلاک موتورسیکلت آنان را به خاطر بسپارم که اکنون موتورسیکلت و همان دو نفر را در کلانتری دیدم و از آنان شکایت کردم چرا که همه مدارک شناسایی، کارتهای بانکی و دو میلیون تومان وجه نقد نیز درون کیفم بود.
با توجه به این که احتمال افزایش سرقتهای خشن توسط اعضای این باند خطرناک وجود دارد، آنان با صدور دستوری از سوی قاضی خدابنده (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) روانه زندان شدند تا بررسیهای بیشتری از سوی گروه تخصصی افسران دایره تجسس کلانتری شهرک ناجا در این باره صورت گیرد ومال باختگان دیگری نیز که طعمه اعضای این باند شده اند با مراجعه به کلانتری آنان را شناسایی کنند.
شایان ذکر است، تلاش نیروهای انتظامی برای دستگیری دیگر مرد معروف به «یک دست» و دیگر عوامل مرتبط با این باند همچنان ادامه دارد.
احتمال ممنوعیت ارزهای دیجیتالی توسط بانک مرکزی روسیه!
هر روزه خبرهای جدیدی در زمینه ارزهای دیجیتالی اتفاق می افتد، یک روز برخی کشورها موافقت خود را در زمینه استفاده از ارزهای دیجیتالی اعلام می کنند و روز دیگر استفاده از آن را ممنوع اعلام می کنند! پس از خبر مسرت بخش پذیرش بیت کوین در آلمان برای فعالان حاضر در این حوزه، در روز ۲۹ نوامبر خبر دیگری مبنی بر احتمال ممنوعیت ارزهای دیجیتالی توسط بانک مرکزی روسیه اعلام شد. در ادامه با ارزنگار همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در زمینه علت احتمال ممنوعیت ارزهای دیجیتالی توسط بانک مرکزی روسیه کسب کنید.
بازتاب ارزهای دیجیتالی در روسیه
در زمانی که ارزهای دیجیتال شاهد بزرگترین حوزه های صنعتی هستند، احساس افزایش مقاومت از طرف مراجع نظارتی بیش از پیش وجود دارد. نمونه اخیر پروژه بسیار جنجالی رسانه های اجتماعی فیس بوک، Libra stablecoin است که به اتفاق آراء تبلیغات منفی زیادی را از سراسر جهان به خود جلب کرده است.
تاکنون ، اقتصاد روسیه از وضعیت حقوقی قراردادهای هوشمند، پیشنهادهای اولیه سکه یا ICO و معاملات ارزهای دیجیتال و فرآیندهای استخراج تصویر مناسبی نداشته است. در اوایل ماه آوریل سال جاری، مرکز تحقیقات افکار عمومی روسیه نتایج نظرسنجی انجام شده روی ۱۶۰۰ نفر متعلق به گروه سنی ۱۸+ را ارائه کرد. این نظرسنجی مربوط به ارزهای دیجیتال بوده است و این واقعیت را نشان می دهد که میزان افزایش اعتیاد به ارزهای دیجیتالی، در روسیه رو به کاهش است.
تقریبا ۵۶٪ از شرکت کنندگان اظهار داشتند که فقط دانش کمی در مورد بیت کوین دارند، ۹٪ آنها ادعا کردند که دانش کاملی در مورد این موضوع دارند، در حالی که ۱۸٪ گفتند که فقط اصطلاح بیت کوین را شنیده اند. ارزهای رمزنگاری مانند بیت کوین نتوانسته اند توجه مردم روسیه را به خود جلب کنند، زیرا ۶۵٪ افرادی که در این نظرسنجی شرکت کرده اند و ادعا کرده اند که درباره بیت کوین شنیده اند، تأیید کرده اند که سرمایه گذاری های انجام شده در بیت کوین سودآور نیست.
ممنوعیت ارزهای دیجیتالی توسط بانک مرکزی روسیه
بانک مرکزی روسیه، به تازگی اعلام کرده که از ممنوعیت استفاده از ارزهای رمزنگاری شده حمایت می کند، زیرا استفاده از این ارزها را برای سرمایه گذاران بسیار خطرناک می داند.
یک رسانه محلی ایزوستیا با استناد به منابعی آگاه گزارش داد که بانک روسیه به همراه سرویس فدرال نظارت مالی این کشور، اقدام به تهیه ممنوعیت استفاده از ارزهای مجازی به عنوان وسیله پرداخت کرده است. مقامات بانک مرکزی روسیه پیش بینی می کنند که این ممنوعیت خطرات مربوط به کلاهبرداری را کاهش دهد.
براساس آژانس خبری دولتی RIA، این موسسه مالی اذعان کرده که “ارزهای دیجیتالی خصوصی را نمی توان با پول فیات برابر دانست و به عنوان یک وجه قانونی مورد استفاده قرار داد.”
نماینده بانک مرکزی روسیه همچنین اعلام کرده که اگر تصمیم به ممنوعیت استفاده از ارزهای دیجیتالی در سطح قانونگذاری ممنوع اعلام شود، ما از این موضع حمایت می کنیم.
نماینده بانک مرکزی حمایت خود از ممنوعیت احتمالی اعتیاد به معامله بیت کوین رمزنگاری توجیه کرد و افزود که معتقد است:
ارزهای رمزنگاری شده خطرات قابل توجهی در ارتباط با پولشویی و تأمین مالی تروریسم و همچنین ریسک انجام معاملات به دلیل نوسانات شدید ارزهای دیجیتالی، دارند.
به گفته رئیس بانک مرکزی روسیه، الویرا نابیولینا، به رسانه خبری ایالت RIA
موضع این بانک در مورد ارزهای دیجیتالی پاسخی به نگرانی های این کشور درباره جرایم سایبری و نوسانات کلی در بازار ارزهای دیجیتال بود. وی همچنین تأکید کرد که ارزهای دیجیتال در روسیه استفاده قانونی ندارند.
او همچنین اظهار کرد که
روبل تنها ارز رایج و قانونی در فدراسیون روسیه است. ما همچنان اعتقاد داریم که ارزهای دیجیتالی خطرات قابل توجهی از جمله در زمینه پولشویی، درآمدهای ناشی از جرم و تأمین مالی تروریسم دارند.
نبیولینا فراتر رفت و اظهار داشت که این بانک معتقد است که ارزهای دیجیتالی خصوصی هم نیز دارای حقوقی مشابه ارزهای فیات ملی نیستند. به گفته وی، این بانک از هرگونه تلاش قانونی برای ممنوعیت استفاده از ارزهای دیجیتالی پشتیبانی می کند.
با توجه به نظرات مقامات بانک مرکزی روسیه در مورد احتمال ممنوعیت ارزهای دیجیتالی در این کشور، به نظر شما آیا دلایل ذکر شده برای ممنوعیت استفاده از این ارزها قانع کننده است؟ نظرات شما در مورد استفاده از ارزهای دیجیتالی چیست؟ لطفا نظرات خود را در کامنت ها بیان کنید تا دیگر کاربران نیز استفاده کنند.
باند مخوف «یک دست» در مشهد متلاشی شد
اعضای باند خطرناک معروف به «یک دست» که به دلیل سرقت گوشیهای تلفن همراه شهروندان، صحنههای دلهره آوری را رقم زده بودند، در حالی به گوشی قاپی در مناطق مختلف مشهد اعتراف کردند که برخی از مال باختگان پرده از چاقوکشیهای مخوف آنان برداشتند.
به گزارش خراسان، ماجرای دستگیری اعضای باند مخوف «یک دست» هنگامی در مشهد آغاز شد که «دزدان هوندا سوار» برای سرقت یک گوشی دیگر به سمت میدان دانش در بولوار معلم حرکت کردند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
آنان که در تاریکی شب لباس تیره به تن داشتند زیر نور چراغ خودروها به جست وجوی طعمهای برای سرقت نشستند. طولی نکشید که چهار چشم پلید به جوانی دوخته شد که مشغول مکالمه تلفنی در حاشیه میدان بود.
موتورسواران که فرصت را مناسب دیدند بلافاصله به طرف مرد جوان رفتند. هنوز مرد جوان به حاشیه خیابان نرسیده بود که ناگهان سرنشین موتورسیکلت گوشی را از دست او قاپید و راکب نیز گاز موتورسیکلت را فشرد، اما در همین حال مال باخته فریادزنان به تعقیب موتورسواران پرداخت به طوری که رهگذران هم متوجه ماجرا شدند و راه فرار موتورسواران را سد کردند.
کلانتری شهرک ناجا، بازجوییهای فنی از آنان با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ محمد فیاضی (رئیس کلانتری شهرک ناجا) شروع شد چرا که پروندههای موجود در کلانتری و شگرد آنان در گوشی قاپیها بیانگر آن بود که «هوندا سواران» سرقتهای زیادی را مرتکب شده اند.
به همین دلیل گروهی از افسران کارآزموده به سرپرستی سروان سیفی (رئیس دایره تجسس کلانتری) تحقیقات تخصصی را با شیوه پلیسی ادامه دادند و به سرنخهایی از سرقتهای خشن رسیدند که ریشه یابی آن زیر ذره بین بررسیهای ویژه قرار گرفت.
در همین حال «امید» (یکی از متهمان) پرده از باند مخوف «یک دست» برداشت و به افسران دایره تجسس گفت: من راکب موتورسیکلت بودم و «امین» هم ترک نشین آن بود که برای گوشی قاپی به میدان دانش آمدیم، اما بعد از آن که گوشی جوانی را در حاشیه خیابان سرقت کردیم هنگام فرار از چنگ مردم، موتورسیکلت واژگون شد و قبل از آن که بتوانیم دوباره فرار کنیم ماموران انتظامی از راه رسیدند و ما را به کلانتری هدایت کردند.
این سارق خشن افزود: موتورسیکلت را که سابقه سرقت دارد از یکی از دوستانم به امانت گرفته بودم و تاکنون فقط ۶ فقره گوشی قاپی انجام داده ایم و گوشیهای سرقتی را نیز به فردی که یک دست او قطع شده و به «یک دست» معروف است اعتیاد به معامله بیت کوین تحویل میدادیم که او هم مبالغی بین ۷۰۰ هزار تا ۱.۵ میلیون تومان به ما میپرداخت.
این جوان ۱۸ ساله که مدعی بود اعتیاد به مواد مخدر و سابقه کیفری ندارد در ادامه اعترافاتش گفت: طی همین چند روز گذشته در مناطق بولوار معلم، رسالت، نبوت (طلاب)، اندیشه (قاسم آباد)، هفت تیر، ویلا و خیابان وحید گوشی قاپی کرده ایم.
در حالی که دو سارق مذکور ادعا میکردند فقط ۶ فقره گوشی قاپی کرده اند ۹ تن دیگر از مال باختگان اعتیاد به معامله بیت کوین با حضور در کلانتری شهرک ناجا آنان را شناسایی کردند و پرده از صحنههای دلهره آور و چاقوکشیهای وحشتناک باند «یک دست» برداشتند.
یکی از شاکیان پس از شناسایی «دزدان خشن» گفت: شب بیست و چهارم شهریور پسر ۱۲ ساله ام برای خرید از خواربار فروشی محله از منزل مادربزرگش خارج شده بود که ناگهان دو جوان هوندا سوار که یکی از آنان لباس مشکی و دیگری آبی کم رنگ به تن داشت جلوی او را گرفتند و پس از وارد کردن ضربه اعتیاد به معامله بیت کوین چاقو به شانه پسرم، گوشی آیفون او را ربوده و متواری شده بودند. بعد از این حادثه پسرم را به بیمارستان بردیم که تحت درمان قرار گرفت و گزارش آن نیز در پلیس ۱۱۰ وجود دارد.
یکی دیگر از شاکیان که تصویر «دزدان هوندا سوار» را شناسایی کرده بود به افسر پرونده گفت: چهارشنبه (شانزدهم شهریور) در پیاده روی بولوار معلم حرکت میکردم که ناگهان سرنشین موتورسیکلت هوندای مشکی گوشی آیفون ۵۴ میلیون تومانی مرا ربود و فرار کردند، اما من چهره سبزه و اعتیاد به معامله بیت کوین اندام لاغر او را به خاطر سپردم که دو جوان کم سن و سال بودند و اکنون آنها را در کلانتری شناسایی کردم.
خانم جوانی نیز که در زمینه تولید محتوای فضای مجازی فعالیت دارد به عنوان یکی دیگر از شاکیان «دزدان موتورسوار» گفت: ساعت حدود ۲۰ شب در صندلی عقب تاکسی اینترنتی نشسته بودم و گوشی تلفنم را در دست داشتم. در همین هنگام ناگهان جوان موتورسواری تا کمر داخل خودرو خم شد و گوشی را از دستم قاپید چرا که شیشه خودرو اعتیاد به معامله بیت کوین از قبل پایین بود.
با جیغ و فریادهای من دو جوان موتورسوار که یکی از آنها لباس طوسی رنگ و دیگری پوشش مشکی داشت در حالی از محل گریختند که راننده تاکسی اینترنتی به فریادهای من توجهی نکرد و مدعی شد، چون ترافیک است، من نمیتوانم آنها را تعقیب کنم! و . ، اما اکنون آنها را در کلانتری شناسایی کردم و چهره یکی از دزدان را خوب به خاطر دارم.
جوان ۲۹ ساله دیگری نیز که طعمه باند مخوف «یک دست» شده بود درباره ماجرای سرقت گوشی گفت: ساعت حدود ۲۳ و ۳۰ دقیقه شب بود که یکی از همین دزدان موتورسوار سرش را از شیشه سمت شاگرد درون خودرو کرد و گوشی مرا به همراه شارژر آن چنگ زد و فرار کردند، اما من فقط از پشت سر آنها را شناختم چرا که آن روز ماسک به چهره داشت.
بانوی دیگری که ۳ رقم از پلاک موتورسیکلت «دزدان موتورسوار» را به خاطر داشت و نهم شهریور (روز حادثه) به پلیس گزارش کرده بود نیز در این باره به نیروهای تجسس کلانتری شهرک ناجای مشهد گفت: وقتی از بولوار لادن عبور میکردم در یک لحظه دو جوان موتورسوار وارد پیاده رو شدند و با استفاده از چاقو کیف مرا سرقت کردند که یکی از آنان لباس مشکی به تن داشت و هر دو نفر لاغراندام بودند. من با آن که ترسیده بودم فقط موفق شدم ۳ شماره از پلاک موتورسیکلت آنان را به خاطر بسپارم که اکنون موتورسیکلت و همان دو نفر را در کلانتری دیدم و از آنان شکایت کردم چرا که همه مدارک شناسایی، کارتهای بانکی و دو میلیون تومان وجه نقد نیز درون کیفم بود.
با توجه به این که احتمال افزایش سرقتهای خشن توسط اعضای این باند خطرناک وجود دارد، آنان با صدور دستوری از سوی قاضی خدابنده (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) روانه زندان شدند تا بررسیهای بیشتری از سوی گروه تخصصی افسران دایره تجسس کلانتری شهرک ناجا در این باره صورت گیرد ومال باختگان دیگری نیز که طعمه اعضای این باند شده اند با مراجعه به کلانتری آنان را شناسایی کنند.
شایان ذکر است، تلاش نیروهای انتظامی برای دستگیری دیگر مرد معروف به «یک دست» و دیگر عوامل مرتبط با این باند همچنان ادامه دارد.
وضعیت بورس در ساعات پایانی معاملات امروز 9 مهر 1401
شاخص بورس در جریان معاملات امروز بازار سرمایه با افت ۱۵هزار واحدی روبرو شد.
به گزارش راهبرد معاصر؛ در جریان دادوستدهای امروز بازار سرمایه بیش از 5میلیارد و 351میلیون سهم و حقتقدم بهارزشی بالغ بر 3هزار و 207میلیارد تومان در بیش از 282هزار نوبت مورد دادوستد قرار گرفت و شاخص بورس با افت 15هزار و 684واحدی در ارتفاع یکمیلیون و 330هزار و 878واحد قرار گرفت.
بیشترین اثر منفی بر دماسنج بازار سهام در روز جاری به نام نمادهای معاملاتی شرکتهای فولاد مبارکه اصفهان، پالایش نفت بندرعباس و ملی صنایع مس اعتیاد به معامله بیت کوین ایران شد و در مقابل شرکتهای صنایع پتروشیمی خلیج فارس، بیمه دانا و انتقال دادههای آسیاتک با رشد خود مانع افت بیشتر نماگر بازار سهام شدند.
بر اساس این گزارش، در بازارهای فرابورس ایران هم با معامله 3میلیارد و 236میلیون ورقه بهارزش 5هزار و 493میلیارد تومان در 146هزار نوبت، شاخص فرابورس (آیفکس) 201واحد افت کرد و در ارتفاع 18هزار و 160واحد قرار گرفت.
در این بازار هم امروز بیشترین اثر منفی بر شاخص فرابورس به نام نمادهای معاملاتی پلیمر آریا ساسول، پتروشیمی زاگرس و پالایش نفت شیراز و بیشترین اثر مثبت بر این نماگر به نام تولید نیروی برق دماوند، بهمن دیزل و صنعتی مینو شد./ تسنیم
همزیستی فیلمهندی و فیلم فارسی!
ساعت24-سینمای اجتماعی ایران در چند سال اخیر به مسائل بسیاری چون فقر، تبعیض، بزهکاری، اعتیاد و. با میزانسنهای بینظم و ترتیب و پر سر و صدا روی آورده است. مسائل اینگونه فیلمها به دلیل منشا عامیانه بودن و اشتراکآمیزی که دارند در صورت پرداخت اصولی میتوانند منبع فرهنگی صحیحی برای علل آسیبهای اجتماعی شوند. پرداخت هر یک از مسائل اشارهشده، نیاز به کنشپذیری ایده فیلمنامه دارد تا شخصیتها پا به پای پیرنگ داستانی و افکتهای درام به پیش روند و مسیر آنها به راههای جداگانهای نسبت به تم فیلمنامه ختم نشود.
فیلم «دو زیست» به نویسندگی و کارگردانی «برزو نیکنژاد» مشخصا نمیداند چه شرایطی از وضعیت اجتماعی معاصر را بازتاب دهد و در یک بلاتکلیفی تماتیک و شلختگی قصهپردازانه تلاش دارد به زیستش ادامه دهد. فیلم هر قدر که تلاش دارد خود را مسالهمحور نشان دهد و حتی زیرسازی آغازین فیلم را با دزدی طبقه فرودست جنوب شهر از فرادست در شب عروسی به نمایش میگذارد، به همین اندازه نشان میدهد که نمیتواند از همزیستی سانتیمانتالیسم طبقه بالا دست بردارد. در فیلم «دوزیست» مخاطب با طبقه وسطی مواجه میشود که هم ویژگیهای طبقه بالا را دارد و هم خصوصیت طبقه پایین را و بسته به نوع بزنگاه، باید زخم موقعیت را بچشند! کاراکتر عطا (با بازی جواد عزتی) به عنوان قهرمان عبوس و غمزده اصلی فیلم، بیشتر به پهلوانهای بیمنطق دهه پنجاه شباهت دارد که قرار است نقش آجیل مشکلگشا را برای اطرافیانش ایفا کند. تماشاگر هیچگاه در فرآیند فیلم نمیتواند بر چگونگی رابطهسازی این پرسوناژ با دو دوست دیگر یعنی حمید (با بازی هادی حجازیفر) و مجتبی (پژمان جمشیدی) وقوف پیدا کند و برای او سوال پیش میآید که چرا اصلا چنین کاراکتری که از نظر مالی به نظر تامین شده و مدل عکاسی است، باید در جریان دزدی با مجتبی همکاری داشته باشد! تماشاگر هیچگاه پیشداستانی از این سه جوان میانسال شده درنمییابد و حتی چرایی جغرافیای فیلم را که در گاراژی قدیمی و متروکه سر میشود، باید به چراهای دیگر ذهنیاش اضافه کند!
«دو زیست» به قدری تمایل به پیچیدگی روایت دارد که منطق داستانی را فدای همهچیز میکند و عطا را تبدیل به روشنفکری ناموسپرست پارادوکسیکال میکند که قرار است هم منجی مجتبی شود و هم مریم (با بازی الهام اخوان) و با ورود کاراکتر مریم به ماجرا است که همان بارقههای امید در فیلمسازی برزو نیکنژاد درخصوص رعایت اصول اولیه روابط علی و معلولی فیلم از هم میپاشد! اینکه چگونه امکان دارد همزمان سه مرد این قصه، عاشق مریم که به دخمه عطا پناه آورده است باشند، شاید بزرگترین چیستان فیلم باشد. گویی فیلمنامهنویس تنها با داشتن پیشفرضهایی، دست به نگارش و تطویل یک سه خطی (اکسپوژه) زده است و در موقع ضبط به دلیل ابهامآمیز بودن چیستیهای بسیار چون رابطه سیفی (با بازی مانی حقیقی) با عطا، رابطه احساسی آزاده (با بازی ستاره پسیانی) با عطا، شخصیتپردازی فکاهیوار حمید (که صرفا به دلیل فریب تماشاگر اینگونه پرداخت شده است)، بیماری پدر عطا (با بازی اوراکت سعید پورصمیمی) به منظور دراماتیزه کردن قصه و بسیاری دیگر، فقط و فقط به صحنههای کلوزآپ و اکستریم کلوزآپ از شخصیتها روی آورده است، تا تماشاگر با میمیک بازی جانفرسای کارگردان از پرسوناژهایش دچار چشم درد و ملال شود. گویی کارگردان نمیداند یا نمیتواند غائلههای پیشآمده برای شخصیتهایش را در قابی بزرگتر متصور شود و آن را ارایه کند.
کاراکترهای بیهویت و بیشناسنامه فیلم، در طول قصه شب را صبح میکنند و صبح را شب، بدون آنکه بدانند هر کدام از آنها قابلیت چندشخصیتی بودن را دارد. اینکه عطا، به نوعی مسوولیت بارداری مریم را به عهده میگیرد و او را صیغه میکند، اینکه آزاده با توجه به دلداده بودن به عطا، از او میخواهد اعتیاد به معامله بیت کوین مدتی زیر بال مریم را بگیرد، اینکه هم حمید به صورت کاراکتری سفیه معرفی میشود و هم مریم به صورت کاراکتری معصوم و در انتهای فیلم هر دو تبدیل به هیولا میشوند، اینکه چرا باید سیفی به صورت یک آلترناتیو ضد قهرمان در برابر این سه دوست کاتالیزور قد علم کند بدون اینکه پیشینهای از او به غیر از متمول بودن و چاپاش ریختنش نشان داده شده باشد، اینکه پدر عطا با آن حال نزار به قصد انتقام از سیفی، رمبووار انبار کپسولهای گاز سیفی را منفجر میکند، اینکه آدمها در اوج اعتماد به یکدیگر شک دارند و در اوج شکاکانه بودن اتفاقات، اطمینان کامل به یکدیگر دارند، نشان از چند لایه بودن شخصیتها نیست، بلکه معرفی آدمهای چندشخصیتی است که نه میتوان آنها را شناخت و نه میتوان آنها را درک کرد و کارگردان در یک ساختار ارادی شده و خودآگاهانه، آنها را در پارکینگی به جان هم انداخته است تا هر از گاهی از جنبههای اکشن فیلمیک با همدیگر کتککاری نیز کنند. باید گفت که سینمای اعتیاد به معامله بیت کوین برزو نیکنژاد در دوزیست نه مسالهای زنانه دارد که بر آن تمرکز داشته باشد زیرا که همین موضوع در انتها پاشنهآشیل فیلم میشود و کارگردان به همه آن چیزی که زنانه جلوه مینماید و کاشته است، به جای برداشت، پوزخند میزند و نه نگاه مردانه به مسائل اجتماعی دارد که حتی از منظر کلیشههای تیپیکال شخصیتی آشناپندارانه در این ژانر سینمایی میلنگد! فیلم حتی از لحاظ تابوشکنی حاملگی کاراکتر مریم و خیانت افراد به یکدیگر بسیار نابسامان و فکر نشده بر پرده آشکار میگردد! بیهدف بودن شخصیتها و دور هم چرخیدنهای زنجیروار سلسلهحوادث بیدلیل، باعث میشود که مخاطب با سینمایی در دوزیست مواجه شود که با تشکیل یک مربع عشقی، جوانمردیهای فیلمفارسی و عاشقانههای فیلم هندی را به یاد آورد و کارگردان در بیان مساله اجتماعی اینچنین و مانکنوارش، تنها با گرتهبرداری از شکل زیستی قورباغه فیلمش، همزیستی فیلم هندسی و فارسی را به ارمغان بیاورد که در آن، شخصیتها در یک غافلگیری مولفگونه باید زیرآبی بروند!
کاراکترهای بیهویت و بیشناسنامه فیلم، در طول قصه شب را صبح میکنند و صبح را شب، بدون آنکه بدانند هر کدام از آنها قابلیت چندشخصیتی بودن را دارند.
باید گفت که سینمای برزو نیکنژاد در دوزیست نه مسالهای زنانه دارد که بر آن تمرکز داشته باشد، زیرا همین موضوع در انتها پاشنه اعتیاد به معامله بیت کوین آشیل فیلم میشود و کارگردان به همه آن چیزی که زنانه جلوه مینماید و کاشته است، به جای برداشت، پوزخند میزند و نه نگاه مردانه به مسائل اجتماعی دارد که حتی از منظر کلیشههای تیپیکال شخصیتی آشناپندارانه در این ژانر سینمایی میلنگد!
دیدگاه شما