8 گام معرفی محصول جدید به بازار
سالیان متوالی مزیت رقابتی سازمانها در فرآیند تولید نهفته بود اما در محیط کسبوکار کنونی که با پیشرفت تکنولوژی و بینالمللیشدن به سرعت در حال تغییر است، توانمندی در توسعه محصول جدید، یکی از قابلیتهای مزیتآفرین محسوب میشود؛ به گونهای که بسیاری از سازندگان طراز اول جهانی با واگذاری امر ساخت و معطوف شدن بر مدیریت طراحی و توسعه محصول و خدمات، رقابت در عرصه جهانی را پیش میبرند. در این بلاگ قصد داریم ضمن معرفی دستهبندیهای مطرح شده برای محصول جدید، 8 گامی که میبایستی تا ورود محصول جدید به بازار طی شود را بررسی نماییم.
محصول جدید
محصولی که از دید مشتریان قبلا در بازار نبوده و به تازگی عرضه شده است، جدید نامیده میشود. محصولات جدید ممکن است کاملا نو باشند یا در اثر اصلاح و تعدیل محصولات قبلی یا تحقیق و توسعه ایجاد شده باشد. محصولات جدید عموما در یکی از دسته های زیر قرار میگیرند:
تازگی برای جهان (New To The Worlds)
تازگی در مقایسه با محصولات موجود در جهان یعنی محصولاتی که اختراع میشوند، مانند دوربین عکاسی پولارید یا اولین دستگاه چاپ لیزر.
جدید بودن برای شرکت (New Category Entries)
محصولاتی که شرکت برای اولینبار اقدام به تولید آن میکند؛ در حالیکه این محصول برای بازار جدید نیست.
تازگی ناشی از گسترش خط محصول (Addition to product lines)
محصولاتی که از طریق گسترش خط تولید ارائه میشوند و برای بازار جدید نیستند.
تازگی ناشی از بهبود محصول(Product improvement)
محصولاتی که بهبود داده شده و میتوانند به عنوان محصول جدید معرفی شوند. در واقع تمام محصولاتی که امروزه دیده میشوند، به نوعی بهبود داده شدهاند.
جایگاهسازی مجدد(Re-positioning)
جایگاهسازی مجدد زمانی رخ میدهد که شرکت جایگاه یا وضعیت یک محصول را در بازار تغییر دهد. این تغییر عمدتا برای مدنظر قرار دادن نیازها و خواستههای مشتریان در آمیخته بازاریابی یعنی محصول، قیمت، مکان توزیع و ترویج اعمال میشود.
توسعه محصول جدید
توسعه محصول جدید را میتوان به عنوان مجموعهای از فعالیتها که دستورالعمل و سفارشات مشتری، تقاضای بازار و پیشرفتهای تکنولوژیکی با فرآیند طراحی و تولید مرتبط میکند، دانست. اگر فرآیند توسعه محصول را به مسابقهاي شامل سه زمان
- زمان تولید: توسعه ایده اولیه براي محصول جدید تا قبل از عرضه محصول در بازار
- زمان ورود به بازار: عرضه و ارائه محصول در بازار (بازارسنجی محصول)
- زمان کسب سود: گذر از نقطه سربهسر و کسب سود
تقسیم کنیم، سازمانی برنده واقعی خواهد بود که در این مسابقه، برنده هر سه بخش باشد. به همین دلیل فرآیند توسعه محصول، فرآیند زمان رسیدن به موفقیت نیز نامیده میشود.
8 گام توسعه محصول جدید
مراحلی که بنگاه برای کسب مزیت رقابتی از ارائه محصول جدید میبایستی طی کند، عبارتند از
گام اول: ایدهیابی
ایجاد محصول جدید با جستجوی ایدههای جدید آغاز میشود. شناخت پرسونای مخاطب و تکنیکهای تحقیقات بازار در دستیابی به ایدههای جذاب و کاربردی، کمککننده است.
گام دوم: پالایش ایدهها
برخلاف مرحله قبل که به دنبال تعداد ایدههای بیشتر بودیم، در این گام، با ارزیابی و پالایش ایدهها، تعداد آنها را کاهش میدهیم تا به مجموعهای از ایدههای خلاقانه، مناسب و قابل انجام دست یابیم. هدف از این مرحله، تشخیص و کنارگذاشتن ایدههاي ضعیف است؛ زیرا هزینههاي توسعه محصول در هر مرحله به طور چشمگیري افزایش مییابد.
دراین مرحله میبایستی از دو نوع اشتباه متداول، اجتناب کنیم:
اشتباه اول، رد شدن یک ایده خوب در حین ارزیابی است. برای جلوگیری از این خطا، نباید دیدگاه بسیار محافظهکارانهای در پیش بگیریم. اشتباه دوم، انتخاب یک ایده ضعیف برای محصول جدید و سرمایهگذاری در اجرای آن است. این اشتباه از یک طرف موجب زیانهاي مادي و از طرف دیگر سبب یأس و نا امیدي کارکنان میشود. اهمیت تحقیقات بازار و تحلیل کارشناسان، در این مرحله مشخص میشود.
گام سوم: توسعه و آزمایش مفهوم
پس از تصفیه ایدهها باید آنها را به مفاهیم محصول تبدیل کنیم. تشخیص بین ایده محصول، مفهوم و تصویر یا ذهنیت محصول اهمیت بسیاري دارد. درحقیقت ایده محصول، تصور محصولی است که شرکت گمان میکند میتواند به بازار عرضه کند. تصویر یا ذهنیت محصول، تجسم و برداشتی است که مصرفکنندگان از محصول دارند .
گام چهارم: توسعه استراتژی بازاریابی
استراتژي بازاریابی از سه قسمت تشکیل می شود:
قسمت اول درمورد اندازه، ساختار و رفتار بازار است؛ یعنی جایگاهیابی براي محصول طراحی شده، بررسی فروش، سهم بازار و تعیین اهداف سود درچند سال اول .
قسمت دوم پیرامون تعیین قیمت، میزان تولید، استراتژي توزیع و بودجه بازاریابی براي سال اول است .
قسمت سوم، پیشبینی فروش بلندمدت و تعیین اهداف سود و استراتژي آمیخته بازاریابی درطول زمان است .
گام پنجم: بررسی تجاری
پس از تصمیمگیري درباره مفهوم محصول و استراتژي بازاریابی، مدیریت میتواند عملکرد تجاري پیشنهادي را ارزیابی کند. مدیریت باید با بررسی میزان فروش، هزینه و سود مشخص سازد که آیا به اهداف شرکت نائل میشویم یا خیر. اگر پاسخ مثبت باشد میتوان به توسعه محصول پرداخت.
گام ششم: توسعه محصول
اگر مفهوم محصول از بررسی تجاري با موفقیت عبور کند باید براي تبدیل به محصول فیزیکی به قسمت تحقیق و توسعه یا مهندسی داده شود. تا این مرحله همه چیز به صورت واژه، تصویر و تصور خام بوده است. از این پس جهش بزرگی در سرمایهگذاري رخ داده و چنانچه اشتباهی در برآورد هزینههاي محصول جدید صورت بگیرد، در آینده به شرکت خسارات زیادي وارد خواهد آمد.
گام هفتم: آزمایش بازار
در این مرحله، آزمایش محصول و برنامه بازاریابی آن در موقعیتهاي واقعی بازار اجرا میشود. آزمایش بازار منجر به شناسایی و برطرف نمودن مشکلات و نواقص احتمالی شده و اطلاعاتی را که پیش از معرفی محصول به بازار موردنیاز است برای تصمیمگیرندگان فراهم مینماید. هدف اصلی از آزمایش بازار، قرار دادن محصول در بازار واقعی به صورت آزمایشی است.
گام هشتم: تجاری سازی
با آزمایش بازار اطلاعات کافی براي اتخاذ تصمیم نهایی در مورد اینکه آیا محصول وارد بازار شود یا خیر در اختیار مدیریت قرار میگیرد. اگر شرکت بخواهد محصول را تجاري کند با هزینه هاي گزافی مواجه خواهد شد که میبایستی سود حاصل از فروش، این هزینهها را توجیه نماید.
توسعه محصول جدید برای بقا و رشد سازمان ضروری است،در عین حال این فرآیند، پیچیده، وقتگیر، پرهزینه و اغلب ناموفق است. با توجه به کوتاهشدن چرخه عمر محصولات، هدف از توسعه محصول جدید،پاسخ به نیازهای مشتریان، تطابق با شرایط بازار، تغییرات محیطی، افزایش سود، رضایت مشتریان و مقابله با سیاستهای رقبا است. شرکت تبلیغاتی مات، با ارائه کلیه خدمات بازاریابی، کسبوکار شما را در طراحی کمپینهای تبلیغاتی و معرفی محصولات جدید، یاری مینماید.
انتخاب بازار هدف و تاثیر آن بر کسب و کارها
انتخاب بازار هدف چرا مهم است ؟ تردیدی وجود ندارد که حتی در سادهترین اتفاقهای زندگی هم بر اساس شناختی که از مخاطب خود بدست می آوریم، تصمیمگیری میکنیم. اما اگر بخواهیم توضیح دهیم که چرا این کار را می کنیم چه باید گفت؟ شاید پاسخ به این سوال ساده باشد : اینگونه راحتتر و سریعتر به هدفمان میرسیم.
فهرست مطالب
اگر انتخاب بازار هدف یا Target Market به درستی صورت بپذیرد یک سازمان بر سودآورترین بخشها تمرکز خواهد کرد. انتخاب بازار هدف یکی از مهمترین وظایف بازاریاب در هر سازمان و کسبوکاری است. از توسعه محصول و نامگذاری آن تا ارائه تبلیغات در کانالهای گوناگون، همگی به تعیین بازار هدف بستگی دارند. در این مقاله به ارائه تعریف بازار هدف پرداخته و روشهای ساده ولی مهمی را برای یک انتخاب بازار هدف صحیح به شما ارائه خواهیم کرد. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
بازار هدف چیست؟
بازار هدف نشان دهنده گروهی از افراد است که نیازها، ادراکات و علایق مشابهی دارند. آنها به برندهای مشابه تمایل نشان می دهند و به نوسانات بازار به همان اندازه پاسخ می دهند. بازار هدف شامل افرادی است که قصد داریم انرژی بازاریابی خود را بر روی آنها متمرکز کنیم. تردیدی وجود ندارد که هرچه در انتخاب بازار هدف خود دقت بیشتری به خرج دهیم، چشمانداز بهتری از مسیر بازاریابی و توسعه محصول خود خواهیم داشت.
اجازه بدهید با ذکر مثال هایی برای شما منظور از بازار هدف را بیش از پیش مشخص کنیم. بعنوان مثال کسی که میخواهد یک مغازه لوازم آرایشی و بهداشتی راه اندازی کند، بازار هدفش خانمها خواهند بود. کسی که میخواهد دوربین عکاسی بصورت آنلاین بفروشد، باید به سراغ عکاسان برود. کسی را هم در نظر بگیرید که تصمیم دارد در دوران کرونا، ماسک تولید کرده و به متقاضیان بفروشد، این شخص میتواند تمام افراد جامعه را بعنوان بارا هدف در نظر بگیرد.
انواع بخش بندی بازار هدف کدام است؟
- Psycho-graphics : بخشبندی روانشناختی جمعیتی که خصوصیت های مرتبط با شخصیت، نگرشها،ارزش ها، علایق یا شیوه زندگی را مد نظر قرار میدهد.
- Demographic : بخشبندی دموگرافیک بر ویژگیهایی همچون جنسیت، نژاد و سن تمرکز خواهد داشت.
- Geographic : همانطور که از نام این نوع از بخش بندی بازار هدف مشخص است مبتنی بر مکان است مانند استان، ایالت، شهر یا خیابان.
3 مورد از مهم ترین مراحل انتخاب بازار هدف
- اولین قدم، انجام تحلیل فرصت های بازاریابی است. این تحلیل به شرکت ها اجازه می دهد تا اندازه بالقوه بازار، پتانسیل سودآوری و میزان رقابت را بررسی کنند.
- قدم بعدی انتخاب استراتژی اصلی بازار هدف است.
- در سومین گام شرکت باید برای رسیدن به بهترین محصول، خدمات، قیمت، مکان و تبلیغ، در مسیر صحیح برنامه ریزی کند.
استراتژی انتخاب بازار هدف کدام است؟
- دنبال کردن کل بازارها با یک آمیخته بازاریابی
- تمرکز روی یک بخش
- دنبال کردن بخش های مختلف بازار با آمیخته های بازاریابی متعدد
هر کدام از این استراتژی های انتخاب بازار هدف بسته به شرایط و مدل بازاریابی که مد نظر مدیران است، قابلیت اجرایی دارند. البته باید به این نکته هم توجه داشت که در صورت انتخاب استراتژی اشتباه ممکن است تبعات جبران ناپذیری متوجه کسب و کار ما شود. مثلا بارها شاهد بوده ایم که با استراتژی سرمایه گذاری که سنجیده انتخاب نشده، چه مشکلاتی برای سرمایه های کسب و کارهای گوناگون به وجود آمده است.
مهمترین نکات برای شناسایی و انتخاب بازار هدف
حالا که با مراحل و استراتژی های انتخاب بازار هدف آشنا شده اید، در این قسمت مهمترین نکات برای شناسایی و انتخاب بازار هدف را بازگو کرده ایم:
از تحلیل وبسایت و شبکههای اجتماعی خود کمک بگیرید
وبسایت و شبکههای اجتماعی مربوط به کسبوکار شما می تواند بهترین ابزار برای شناسایی بازار هدف و ویژگیهای مشترک آنها باشد. ممکن است بعضی از کاربران و دنبال کنندگان شما در شبکههای اجتماعی در حال حاضر جزو مشتریان شما نباشند و صرفاً علاقهمند به خدمات و محصولات هستند. تحلیل و بررسی شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام، یوتویوب، لینکدین و سایر پلتفرم هایی که مخاطبان شما در آنها حضور دارند، میتوانند به جمعآوری آسان و بیدردسر اطلاعات شما کمک کند.
تحلیل رقبای خود را جدی بگیرید
پس از تحلیل وب سایت و شبکه های اجتماعی مرتبط با تجارت شما، نوبت به بررسی مخاطبان کسب و کارهای رقیب شما می رسد. بررسی مخاطبان رقبا موضوعات مهمی را برای شما روشن خواهد کرد: آیا رقبا نیز در همان حوزه و مسیری حرکت می کنند که شما در حال حرکت هستید؟ آیا رقیبان به جنبههایی که شما نسبت به آنها بی توجه بودهاید، فکر کردهاند؟ رقبای شما چگونه تلاش برای تثبیت موقعیت خود در بازار دارند؟ هرچند که کسب اطلاعات در مورد افراد در حال تعامل با رقبا به صورت کامل و با جزئیات دقیق کمی سخت و دشوار به نظر می رسد اما به دست آوردن یک دید کلی از مشتریان کسبوکار رقیب میتواند چشماندازهای بهتری برای شما به وجود بیاورد.
سری به مشتریان فعلی خود بزنید
اگر تصمیم گرفته اید که محصول جدیدی را به کسبوکار خود اضافه نمایید اما در مورد بازار هدفش مطمپن نیستید، بهترین کار آن است که به سراغ مشتریهای فعلی خودتان بروید. به عبارت دیگر بررسی کنید که مشتریان فعلی شما دقیقاً چه افرادی هستند؟ از بین آنها، کدام بخش، سود بیشتری را برای کسبوکار شما به ارمغان خواهند آورد؟ تک تک آن افراد، کسانی هستند که به احتمال زیاد از هر ایده جدید شما استقبال خواهند کرد و به مشتری هدفتان تبدیل خواهند شد.
شاید این مقاله نیز برای شما مفید باشد. روابط عمومی دیجیتال چیست و چرا برای کسب و کارهای کوچک ضروری است؟
بررسی اطلاعات دموگرافی مشتریان را از یاد نبرید
تردیدی وجود ندارد که باید خیلی خوب کسبوکار خودتان را شناسایی کنید که در مرحله بعدی قادر باشید اطلاعات دموگرافی بازارهدفتان را مورد بررسی قرار دهید. منظور از اطلاعات دموگرافی موارد زیر است: جنسیت، سن، وضعیت تأهل، طبقه اجتماعی، میزان تحصیلات، وضع درآمد، شغل.
جزئیات سایکوگرافی مشتریان هم از اهمیت بالایی برخوردار است
یافتن بازار هدف، تنها به سن یا وضع درآمد و … محدود نمیگردد. افرادی که در یک بازار هدف هستند، ویژگیهای شخصیتی و نیازهای مشابه هم دارند. با این وضع، اگر شما رفتار آنها را شناسایی کنید و بدانید که چطور با هر موقعیتی برخورد خواهند کرد و در کل چگونه تفکر میکنند…خیلی راحتتر به هدف خود میرسید و بازار هدف تان مشخص خواهد شد.
- رفتارها
- ارزش های شخصی
- علایق
- ویژگی های شخصیتی
- تفریحات
- سبک زندگی
جستجو در اینترنت بسیار کمک کننده میتواند باشد
همانطور که میدانید دنیای اینترنت پر از اطلاعات است و این قابلیت را دارد که از آن نهایت استفاده را داشته باشید. بعنوان مثال یک کار خیلی مفیدی که قابل انجام دادن است میتواند این باشد که به سراغ شبکههای اجتماعی رفته و رفتار مشتریان بالقوّه خودتان را زیر نظر قرار دهید. کامنتها(نظرات) آنها را در شبکه های اجتماعی رقبا بررسی کنید تا دریابید بیشتر دنبال چه موضوعی هستند و در واقع خواسته شان چیست. با پیمودن این مسیر بسیار ساده میتوانید رقبای خود را هم بررسی کرده و دریابید آنها مشغول چکاری هستند، نقاط قوت و ضعف آنها چیست و چگونه نیازهای مشتری را برطرف خواهند کرد.
مهمترین معیارهای انتخاب بازار هدف کدام است ؟
- استعداد بازار: ممکن است اندازه بازار در حال حاضر کوچک به نظر برسد اما باید احتمال یا استعداد رشد آن را در نظر گرفت. رشد بازار مانند اندازه آن از دو جنبه خرد و کلان سنجیده خواهد شد. از نظر کلان، حداقل منابع بالقوه یک بازار در نظر گرفته خواهند شد. شاخص های خرد برای برآورد اندازه بازار مانند تعداد خانوارهای دارای یخچال نشان دهنده رشد احتمالی یخچال با توجه به عمر متوسط آن است.
- هزینه : در نظر گرفتن هزینه هایی مانند هزینه به دست آوردن قسمتی از بازار و هزینه حمل و نقل هم در انتخاب بازار هدف تاثیرگذار خواهد بود. برای به دست آوردن قسمتی از بازار که از نظر فعالیت های بازاریابی قابل دسترس نیست نیازی نیست اقدام خاصی صورت گیرد.
- اندازه بازار: تخمین اندازه بازار یکی از مهم ترین عوامل تصمیم گیری به شمار می رود. سنجش اندازه بازار از دو جنبه ی خرد و کلان صورت می گیرد. متغیرهایی که به تخمین اندازه بازار کمک می کنند عبارت است از ویژگی های جغرافیایی، جمعیتی و اقتصادی. برای مثال هر چه جمعیت افزایش یابد، تقاضا برای کالا و خدمات افزایش پیدا کرده و به اندازه بازار افزوده می شود.
- سازگاری بازار هدف با منابع سازمانی: اگر بازار هدف به اندازه کافی بزرگ بوده و فاقد رقبای قدرتمندی باشد، بررسی نهایی که باید انجام دهیم آن است که آیا شرکت قادر است آن بازار را مورد هدف قرار دهد؟ برای اطمینان یافتن از امکان دسترسی به بخش مورد نظر در بازار هدف به منابع قابل توجه برای تبلیغات توزیع و سایر هزینه های بازاریابی نیاز خواهد بود.
- تناسب داشتن محصول : با کسب اطلاعاتی در مورد استعداد و اندازه بازار، هزینه دسترسی به بازار و موقعیت رقابت قدم بعدی این هست که تصمیم گرفته شود محصول شرکت چقدر با بازار هدف دارای تناسب است.
- شباهت بازار : مطالعه و تحقیقات از شرکت های بزرگ نشان داد که همبستگی معنی داری بین انتخاب کشورها و شباهت بازارهای محلی وجود دارد. بدین معنی که شرکت صادر کننده تمایل به انتخاب کشوری دارد که بازارهایی شبیه بازار کشورش باشد. منظور از بازار همان بازار هدف است.
- عوامل سیاسی- قانونی : شرایط سیاسی- قانونی شامل قوانین صادرات و واردات محصولات صنعتی و مصرفی و استانداردهای سلامتی و ایمنی، قوانین مرتبط با بسته بندی، علامت گذاری، تبلیغات و سیاست های ترفیعی و تشویقی که همگی در سیاست ها و برنامه های آمیخته بازاریابی موثر هستند، می باشند.
- پیش بینی کردن نسبت سود به حجم سرمایه گذاری: پیش بینی میزان درآمد با توجه به حجم سرمایه گذاری انجام میگردد تا بتوان بازار مناسب را انتخاب کرد. توجه داشته باشید که نسبت سود به حجم سرمایه گذاری باید آنقدر زیاد باشد تا بتواند اولاً مقدار سوددهی مورد انتظار شرکت را پوشش داده و ثانیاً ریسک های پیش بینی نشده احتمالی را جبران نماید.
انتخاب بازار هدف؛ کاری مهم و تاثیرگذار
امیدواریم این مقاله را با دقت مطالعه کرده باشید تا اهمیت شناخت و انتخاب بازار هدف برای شما به خوبی جا افتاده باشد. در این مطلب توضیح دادیم که بازار هدف چیست، به دلایل اهمیتاش پرداختیم و در نتیجه درک کردیم چگونه باید بازار هدف را بخشبندی کنیم. به شما پیشنهاد میکنیم از معیارهای انتخاب بازار هدف که در این مقاله به آنها اشاره کردیم به سادگی عبور نکنید. گروه نرم افزار حسابداری محک بهترین ها را برای شما آرزومند است.
استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار فارکس (بازار مبادلات ارز)
همانطور که در درس دوم اشاره شد، تحلیل تکنیکال بررسی نمودار قیمت و شناسایی الگوهای قیمتی در جهت پیش بینی حرکت های آینده بازار می باشد. مهمترین ابزار یک تحلیل گر تکنیکال (Technical Analyst) نمودار تغییرات قیمت می باشد. در این درس انواع نمودارها را خواهیم شناخت و با پایه ای ترین ابزار تحلیل آنها یعنی خطوط حمایت – ساپورت (Support) و خطوط مقاومت – رزیستانس (Resistance) آشنا خواهیم شد.
بهتر است در همین ابتدای کار با اصطلاح بازه زمانی – تایم فریم (Time Frame) آشنا شوید. همانطور که از اسم آن پیدا است بازه زمانی اشاره دارد به مدت زمانی که تغییرات قیمت در آن ثبت می شود. به عنوان مثال اگر قیمت را در پایان هر هفته بر روی نمودار ثبت کرده و این نقاط را به هم متصل کنیم، نموداری به دست می آید که می گوییم بازه زمانی آن هفتگی است و یا اگر این کار را برای هر ساعت انجام دهیم، یعنی قیمت را در پایان هر ساعت بر روی نمودار ثبت کنیم، نموداری با بازه زمانی یک ساعته به دست می آوریم.
آشنایی با انواع نمودارها – چارت
نمودارها اصلی ترین ابزار تحلیل تکنیکال می باشند. هر نمودار از دو پارامتر اصلی تشکیل شده، قیمت و زمان. قیمت در محور عمودی نمودار و زمان در محور افقی قرار دارد.
قیمت در هر نموداری برگرفته از ارزش شاخص، کالا یا ارزش ارز اول نسبت به ارز دوم می باشد.
زمان نیز بازه زمانی هر نمودار را نمایش می دهد بازه های زمانی نمودارها از تیک چارت (تغییر لحظه ای قیمت) تا نمودارهای ساعتی، روزانه و حتی ماهانه می تواند متغیر باشند. تغییرات قیمت در بازه های مختلف نمودار به اشکال متفاوتی نمایش داده می شود. اما در کل ماهیت تفسیر نمودارها در بازه های مختلف تفاوت چندانی ندارد.
نمودارهای میله ای – بار چارت (BarChart)
معمولا در آموزش نمودارها، ابتدا نمودار خطی را بیان می کنند اما ترجیح می دهم که ابتدا شما را با نمودار میله ای آشنا کنم. قبل از اینکه وارد جزئیات یک نمودار میله ای شویم مایل هستم شما را با مفهوم تایم فریم (TimeFrame) یا بازه زمانی آشنا کنم. هر نمودار قیمت، بنا به انتخاب کاربر می تواند بازه های زمانی متفاوتی را نشان دهد از بازه یک دقیقه ای (یا تیک چارت) اهمیت تحلیل بازار تا بازه زمانی هفتگی و حتی ماهیانه. وقتی که شما برای نمودار خود تایم فریم یک روزه را انتخاب می کنید، یعنی هر واحد بر روی محور زمان (محور افقی) نشان دهنده یک روز است. به همین ترتیب اگر تایم فریم یک ساعته را انتخاب کنید، هر واحد بر روی محور افقی نمودار برابر یک ساعت خواهد بود.
به بحث اصلی در مورد نمودار میله ای برگردیم. اگر به تصویر زیر توجه شود (شکل ظاهری یک نمودار میله ای) نمودار میله ای از تعداد زیادی از این میله ها (Bars) تشکیل شده که هر کدام از اینها، تغییرات قیمت را در بازه زمانی انتخاب شده نشان می هند. یعنی به طور اجمالی می گویند که در بازه زمانی مورد نظر چه اتفاقی روی داده و چه تغییراتی در آن ایجاد شده است.
فرض کنیم بازه زمانی (تایم فریم) یک روزه را انتخاب کرده ایم. در این حالت هر میله نشان دهنده یک روز می باشد. زائده سمت چپ میله قیمت باز شدن (Open Price) را نشان می دهد. یعنی در روز مورد نظر، اولین قیمت چه عددی بوده است. زائده سمت راست قیمت بسته شدن (Close Price) را نمایش می دهد. یعنی قیمت در آخرین لحظه از آن روز را نشان می دهد. نقطه پایینی میله حداقل قیمتی را نشان می دهد که در آن روز وجود داشته است (Low Price) و به همین ترتیب نقطه بالایی میله حداکثر قیمت آن روز را نشان می دهد( High Price). حالا دوباره به شکل ظاهری یک میله از نمودار میله ای نگاه کنید و سعی کنید مطالب گفته شده را به خاطر بسپارید. با کمی دقت متوجه می شوید که اگر در یک میله (Bar) قیمت باز شدن (Open) پایین تر از قیمت بسته شدن (Close) باشد، یعنی در آن بازه زمانی قیمت صعود کرده و یا بالعکس. این چهار قیمت برای هر بازه زمانی بسیار مهم هستند و بعد ها استفاده زیادی از آنها خواهیم کرد. پس حتما مفهوم High، Low، Open، Close را به خوبی یاد بگیرید.
نمودارهای خطی – لاین چارت (Line Chart)
نمودار خطی ساده ترین نوع نمودار می باشد. در این نوع از نمودار، قیمت های Close در هر بازه زمانی به هم متصل شده و نمودار را به وجود می آورند و در این نمودار نمی توانیم قیمت Open، High، Low را مشاهده کنیم.
نمودارهای شمعی – کندل استیک چارت (CandleStick Chart)
نمودار شمعی (Candlestick) یکی از پر کاربردترین نمودارها می باشد که در واقع نسخه تکامل یافته نمودار میله ای است. از این نوع نمودار ژاپنی ها در قرن هجدهم استفاده می کرده اند که تاریخچه آن در نوع خود جالب است.
همانطور که در نمودار میله ای هر میله نشان دهنده تغییرات قیمت در یک بازه زمانی بود، در نمودار کندل استیک Candlestick نیز هر کندل نشان دهنده قیمت باز شدن، بسته شدن، قیمت حداکثر و قیمت حداقل در بازه زمانی مورد نظر است. همانطور که در شکل ظاهری یک کندل مشاهده می کنید، هر کندل شامل یک قسمت پهن (بدنه یا Body) و دو خط نازک در بالا و پایین (Shadow) است. فاصله بین قیمت Open و قیمت Close بدنه را تشکیل می دهد و قیمت High و Low را خط های باریک (سایه و Shadow نیز خوانده می شوند) نمایش می دهند.
علت اینکه آنقدر افراد نمودار کندل استیک را بر نمودار میله ای ترجیح می دهند این است که در نمودار شمعی، صعودی و نزولی بودن قیمت در هر بازه زمانی به راحتی قابل تشخیص است. معمولا کندل های صعودی – بولیش کندل (Bullish Candle) با رنگ سبز، سفید، آبی و یا توخالی نمایش داده می شوند و کندل های نزولی – بریش کندل (Bearish Candle) با رنگ مشکی، قرمز، قهوه ای و یا توپُر نشان داده می شوند.
شکل ها و الگوهایی که کندل ها با قرار گرفتن در کنار یکدیگر ایجاد می کنند مطالب بسیاری را بیان می کنند که بعد ها مفصل به آنها خواهیم پرداخت.
آشنایی با تعریف ساپورت و رزیستانس S&R
به طور کلی برای هر معامله، نیاز به سه فاکتور می باشد تایین جهت، نقاط خروج (حدضرر و حدسود) و حجم. در گذشته در مورد تکنیک های مدیریت سرمایه و تعیین حجم معامله به تفصیل صحبت کردیم اما دو فاکتور دیگر چیست ؟ مهمترین هدف هر تریدر برای افزایش سرمایه تشخیص جهت بازار می باشد جهت از آن رو حائز اهمیت است که سود معامله گران از تشخیص درست جهت ساخته می شود تنها هدف باید این باشد که تریدر جهت غالب خریداران یا فروشندگان را تشخیص دهد و همسو با آنان وارد بازار شود. از آنجا که پویایی بازار فارکس یعنی حجم و تعداد زیاد خریداران و فروشندگان از تغییرات قیمت ها و جهات آنها ناشی می شود تشخیص نقاط تغییر قدرت بین خریداران و فروشندگان از مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد. بنابراین نقاط تغییر جهت روند اصلی قیمت از صعودی به نزولی و یا از نزولی به صعودی از اهمیت بالایی برخوردار است. نقاط حداقل (Minimum) که روند نزولی قیمت با برخورد به آنها تغییر جهت داده و به روند صعودی تبدیل می شود را نقاط حمایت یا Support (به اختصارS) می نامیم و به نقاط حداکثر (Maximum) که روند صعودی قیمت با برخورد به آنها تغییر جهت داده و به روند نزولی تبدیل می شود را نقاط مقاومت یا Resistance ( به اختصارR) می گوییم. درک و تشخیص نقاط S و R برای معاملات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در پنج درس آینده انواع روش های تشخیص و استفاده از نقاط حمایت و مقاومت توضیح داده خواهد شد.
شناسایی اصول تشخیص ساپورت و رزیستانس S&R
اولین گام برای تشخیص نقاط بازگشت قیمت (S&R) مکان هایی روی نمودار می باشد که در گذشته معامله گران نسبت به آن قیمت ها عکس العمل نشان داده اند عموما از این نقاط در اصطلاح به ساپورت و رزیستنس چشمی یاد می کنند.
همانطور که در شکل مشاهده می شود با دوبار برخورد قیمت به سطح قیمتی خاص زمانی که بار سوم قیمت به این سطوح می رسد حجم زیادی از معاملات خرید به فروش یا بالعکس تبدیل می شود و از همین رو بازار در جهت معکوس حرکت می کند.
اصول استفاده از ساپورت و رزیستنس Support & Resistances
در زمان تشخیص ساپورت S و رزیستنس R می توان با مد نظر قراردادن قوی بودن این سطوح، انتظار داشت قیمت اهمیت تحلیل بازار در هنگام برخورد با آنها در خلاف جهت روند قبلی حرکت کند و معامله در جهت خلاف روند قبلی باید انجام شود. البته تا زمانی که تجربه و دانش تشخیص بجا و درست محدوده های S&R را بدست نیاورده اید توصیه نمی شود که به این شکل معامله کنید .
اصول درجه اهمیت ساپورت و رزیستنس S&R
درجه اهمیت ساپورت و رزیستنس به عوامل گوناگونی مربوط است. اما در اینجا به ساپورت و رزیستنس های مختلف و درجه اهمیت آنها خواهیم پرداخت.
ساپورت و رسیستنس چشمی: همانطور که در گذشته ذکر شد معمول ترین نقاط بازگشت بازار نقاطی است که در گذشته بازار نسبت به آنها عکس العمل نشان داده است. درجه اهمیت S و R چشمی به عوامل گوناگونی بستگی دارد. هر چه تعداد دفعات بازگشت قیمت از سطحی بیشتر باشد اهمیت آن قیمت بیشتر است اگر قیمتی در S یا R سه بار باز گشته باشد بسیار اهمیت بیشتری نسبت به خطی دارد که تنها یک بار قیمت از آن مکان بازگشته است. هرچه S یا R در نمودار بلند مدت تری مورد بررسی قرار بگیرد اهمیت آن سطوح بیشتر می باشد. به عنوان مثال باید درک کنیم اهمیت ساپورت و رزیستنس در نمودار هفتگی بیشتر از نمودار چهار ساعته و در نمودار چهار ساعته بسیار قوی تر از نمودار ۱۵ دقیقه است. نکته دیگر، ساپورت رزیستنس های احساسی می باشد، ساپورت و رزیستنس هایی که بازار در گذشته های دور به آنها رسیده و بازار سالهاست که آن قیمت را مشاهده نکرده. S و R دیگری که در این دسته جای می گیرد نقاط Even می باشد نقاط Even در مبادلات ارز قیمت هایی است که از پنج رقمی که عموما ارزها در مقابل یکدیگر محاسبه می گردند دو رقم سمت راست به عدد دو صفر برسد. از آنجا که در جاهایی که بازار به رقم صحیح دو صفر می رسد نرخ برابری یک واحد اصلی تغییر میکند از لحاظ احساسی بازار نسبت به این اعداد واکنش نشان می دهد. مثال این مورد زمانی است که نرخ برابری یورو به دلار از ۱٫۲۹۹۹ به ۱٫۳۰۰۰ می رسد. در این زمان شاید بازار نسبت به تغییر برابری این جفت عکس العمل نشان بدهد و اجازه رسیدن قیمت به سطوح بالاتر را ندهد. در درس های آینده با ساپورت و رسیستنس های دیگری نیز آشنا خواهیم شد.
استفاده ازتعویض نقش و شکسته شدن ساپورت و رزیستنس S&R
از آنجا که ساپورت و رزیستنس ها برای بازار سطوح قیمتی مهمی به شما می روند حتی با شکسته شدن این سطوح و عبور قیمت از آنها امکان اینکه قیمت در آینده نسبت به آنها عکس العمل نشان بدهد بسیار بالا می باشد و در بازگشت نقش S یا R با یکدیگر تعویض می شود. ساپورت در آینده نقش یک رزیستنس را بازی می کند یا یک رزیستنس مانند یک ساپورت ایفای نقش می کند. همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید عبور قیمت از یک ساپورت، نقش رزیستنس را در آینده به آن خط واگذار کرده و بازار نسبت به آن خط عکس العمل نشان داده است.
در زیر نمودار روزانه دلار به ین ژاپن دیده می شود. قیمت ۱۰۸٫۹۵ در ابتدا نقش رسیستنس و پس از شکسته شدن تبدیل به ساپورت می شود.
آشنایی با محدوده های S&R Zone
محدوده های ساپورت و رسیستنس خطوطی نزدیک به هم هستند که نقش ساپورت یا رسیستنس را بازی می کنند. قیمت در نمودارهای روزانه و پایین تر با اختلاف چند پیپ و در نمودارهای هفتگی و ماهانه با اختلاف چند ده پیپ نسبت به محدوده های ساپورت و رسیستنس عکس العمل نشان می دهد. در شکل زیر محدوده رزیستنسی را می بینید که روند صعودی قیمت با هر بار رسیدن به این محدوده تبدیل به روندی نزولی شده است.
اصول کاربا ساپورت و رزیستنس S&R
با شناسایی و بکارگیری محدوده های حمایت و مقاومت یک معامله گر می تواند به درستی معاملات خود را مدیریت نماید. کسب تجربه در استفاده از ساپورت و رزیستنس نکته مهمی می باشد. تنها از طریق زیر نظر گرفتن بازار و کار با این خطوط می توان مهارت خود را در استفاده از خطوط ساپورت و رزیستنس بهبود بخشید. توصیه می شود در زمان شکسته شدن یک S یا R تا زمان بسته شدن کندل صبر نمایید. با رد شدن قیمت وارد معامله نشوید. امکان بازگشت قیمت به سطح ساپورت یا رسیستنس بسیار زیاد است. به طور کلی به علت اینکه هیچ موضوعی در بازار قطعی نمی باشد حتی در صورتی که تشخیص دادید قیمت از سطح مورد نظر نمی گذرد از عوامل تایید کننده دیگر نیز استفاده کنید. یکی از روش های کاربردی دیگر برای استفاده از S و R تایید گرفتن از نمودارهای بلند مدت (تایم فریم بالاتر) می باشد. در این صورت بسیاری از سیگنال های خطا، فیلتر شده و از معاملات اشتباه جلوگیری می شود. در انتها دوباره تاکید می شود تا زمانی که تجربه کافی به دست نیاورده اید از معامله در حساب حقیقی بپرهیزید و تا حد امکان در حساب های دمو بر تجربیات خود بیافزایید.
اصول استفاده از گپ ها و کاربردشان به عنوان S&R
گپ در اصطلاح به شکاف قیمت در بین دو بازه زمانی (دو کندل) در نمودار گفته می شود. در فاصله گپ عموما معامله ای انجام نشده است و عرضه و تقاضا در نقطه انتهای گپ برای ارائه قیمت جدید به توازن رسیده است.
با اینکه عموما در بازار مبادلات ارز به علت ۲۴ ساعته بودن و پیوستگی قیمت ها گپ های بسیار کمی مشاهده می شود، اما به علت وجود گپ ها در مباحث ساپورت و رزیستنس به توضیح در مورد آنها می پردازیم.
گپ ها به طور عمومی به سه دسته تقسیم می شوند:
Breakaway Gap
Measuring Gap
Exhaustion Gap
۱- گپ شکست بعد از یک روند خنثی، برای ایجاد یک روند بلند مدت در خلاف جهت روند قبلی ایجاد می گردد. در اغلب موارد قیمت، گپ ایجاد شده را کاملا پر نمی کند. این گپ نشان دهنده آغاز یک روند بلند مدت می باشد.
۲- گپ امتداد معمولا در میانه یک روند اتفاق می افتد و معمولا از گپ شکست بزرگ تر می باشد در اغلب موارد قیمت این گپ را نیز کاملا پر نمی کند. با اندازه گیری فاصله ابتدای روند تا گپ امتداد، می توان انتظار همین فاصله را از گپ امتداد تا پایان روند داشت.
۳- گپ خستگی در پایان روند ایجاد می شود. قیمت پس از ایجاد گپ خستگی خیلی زود گپ را پر می کند. در نقطه مقابل گپ خستگی و در روند معکوس عموما گپی خلاف گپ خستگی در قسمتی از آن ایجاد می شود که تاییدی بر گپ خستگی و آغاز روند جدید است که می تواند تشکیل دهنده الگوی جزیره ای قیمت باشد.
همانطور که در شکل ملاحظه می کنید گپ اول یک گپ خستگی می باشد که در انتهای یک روند صعودی تشکیل شده و پس از ایجاد گپ خستگی در انتهای روند صعودی الگوی جزیره ای تشکیل شده است. بیضی دوم گپ شکستی را نمایش می دهد که آغاز یک روند نزولی را نوید می دهد و بیضی سوم یک گپ امتداد است که ادامه روند را تایید می کند فاصله نوک قله روند نزولی تا گپ سوم دقیقا به اندازه ادامه روند نزولی می باشد و بدین وسیله امکان اندازه گیری اولین نقطه بازگشت در روند نزولی قیمت قابل پیش بینی بوده است.
گپ ها در اکثر موارد ساپورت و رزیستنس های بسیار قوی هستند و نقاط باز شدن گپ ها برای معامله گران نقاطی هم تراز ساپورت و رزیستنس های قوی می باشند. با اینکه در مبادلات ارز گپ های کمی داریم اما در زمان اعلام خبرهای فرار و فاصله بسته بودن بودن بازار در روزهای شنبه و یکشنبه گپ هایی بوجود می آید که با توضیحاتی که در بالا داده شد می توان از آنها استفاده کرد. در فصل بعد به توضیحات نوعی دیگر از S و R یعنی خطوط روند می پردازیم.
دانلود کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه / اهمیت حجم معاملات / بررسی الگوهای قیمتی
این کتابچه ؛ فصل ششم از کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان جی .مورفی و ترجمه محمد مهدی قدیری است که توسط انتشارات کاسپین دانش منتشر شده است . مطالعه این فصل احتیاج به پیش نیاز خاصی ندارد . ترجمه ساده ، روان و کاربردی این فصل و نمودارهای مرتبط ، به شما خواننده ارجمند در یادگیری مباحث مطرح شده کمک خواهد کرد .
در مقدمه این کتابچه می خوانیم :
الگوهای نموداری ارائه شده در این فصل ، الگوهای ادامه دهنده هستند . این الگوها نشان می دهند که رفتار قیمتی خنثی ، به منزله توقف موقت در روند غالب بوده . در ادامه مسیر ، روند در همان جهت پیشین به حرکت ادامه خواهد داد .
تفاوت دیگر میان الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده ، طول دوره زمانی آن هاست . معمولا زمان بیشتری صرف شکل گیری الگوهای بازگشتی شده و بیانگر تغییرات مهم در روند هستند .
در سوی دیگر ، الگوهای ادامه دهنده معمولا کوتاه مدت بوده و به عنوان الگوهای کوتاه مدت یا میان مدت طبقه بندی می شوند .
لازم به ذکر است این کتاب را مدیر انتشارات کاسپین دانش « محمد میرزایی » ( دارای مجوز نشر کتاب ) ، به وبسایت تک بوک اهدا نموده اند .
تیم مدیریت، مشاوره، برندسازی و فروش سیدی
یک استراتژی بازاریابی صنعتی ، به شیوه وسیعی تبلیغ در مورد محصول است. بسیار اهمیت دارد که به مشتریان خود نشان دهید که چه چیزی برای آنها در نظر گرفته اید. طراحی یک وب سایت همه جانبه این امکان را فراهم میکند به شیوه موثری در این زمینه فعالیت کنید. در یک وب سایت می توانید محصولات صنعتیای را که قصد فروش دارید قرار دهید و در معرض دید مشتریان گذارید. به این شیوه میتوانید اطلاعات لازم در مورد یک محصول صنعتی را به شیوه گسترده ارائه دهید. در این مقاله ما به استراتژی بازاریابی صنعتی میپردازیم. در صورت داشتن سوال و راهنمایی با کارشناسان ما در گروه مدیریت و مشاوره سیدی تماس حاصل فرمایید.
منظورازبازاریابی صنعتی چیست؟
استراتژی بازاریابی صنعتی به معنی بازاریابی کالا یا خدمات به وسیله یک شرکت یا سازمان با کسب و کار دیگر. واژه بازاریابی صنعتی تا اندازه زیادی با تعبیر بازاریابی B2B جایگزین شده است.
فرآیند استراتژی بازاریابی صنعتی چگونه است؟
فرآیند یک استراتژی بازاریابی صنعتی موفق:
- استراتژی بازاریابی حال حاضر خود را آنالیز و بررسی کنید.
- در نظر بگیرید که برای چه افرادی قرار است بازاریابی کنید.
- مشخص کردن گزارش و به وجود آوردن معیارها و اهداف مدنظر.
- موجودی و سرمایه بازاریابی موجود خود را بهینه کنید.
- با انجام یک سری ترفندها بازدید سایت خود را افزایش دهید.
- استراتژی بازاریابی صنعتی خود را با فروش هماهنگ کنید.
مشتریان صنعتی چه افرادی را شامل میشود؟
در استراتژی بازاریابی صنعتی مشتریان تجاری، که به آنها مشتریان صنعتی هم گفته میشود، محصولات یا خدماتی را میخرند تا درتولید سایر محصولات به اهمیت تحلیل بازار کار ببرند. ازجمله صنایعی که شامل میشود: بخش کشاورزی، صنعت تولید، بخش ساخت و ساز، معقوله حمل و نقل و ارتباطات است.
مشتریان صنعتی به چه صورت طبقه بندی میشوند؟
سه دسته گسترده از مشتریان وجود دارد که قادرند محصول شما را خریداری کنند: افراد، کانالها و سازمانها. انتخاب نمودن گروههای خاصی از افراد یا سازمانهایی که از محصول شما استفاده میکنند.
انواع بازارهای صنعتی کدام بازارها هستند؟
صنایع عمده ای که بازار تجارت را تشکیل می دهند عبارتند از: جنگلداری کشاورزی ، شیلات ، معدن ، تولید ، ساخت و ساز ، حمل و نقل، ارتباطات، خدمات عمومی، بانک، امور مالی، توزیع بیمه و خدمات. ویژگی های بازارهای تجاری به طور کامل از بازارهای مشتری است.
بخشهای مهم یک استراتژی بازاریابی صنعتی موفق
صنعت مداوم در حال تغییر و تحول است و قابلیت رقابت پذیری زیادی دارد . درحال حاضر موضوع فقط ساخت محصولات فیزیکی نیست. تغییرات در درخواست مصرف کننده، انتظارات محصول، فناوری زنجیره تامین منجر به تغییر اساسی در شیوه انجام فعالیتهای سازمانها گردیده است. اهمیت ندارد که شما یک کارخانه ماشین سازی، شرکت تولیدی یا شرکتی تأمین کننده صنعتی هستید. همه ما بیشتر اوقات با فرآیند فروش بالا روبرو هستیم و این نیاز به استراتژی بازاریابی صنعتی مناسب دارد.
برای شکوفا شدن در صنعت تولید با سرعت و دیجیتالی اکنون، باید خریداران صنعتی را جذب نموده وآموزش دهید. با این کارآنها را به خریداران واقعی تبدیل کنید. راهی بیابید تا در بین رقبای متعدد خود برجسته شوید. اکثر تولیدکنندگان حرکت کننده، تکان دهنده و مبتکر هستند.
آنچه شما متوجه خواهید شد این است که هر بخش به صورت مجزا ایستاده و استراتژی خاص خود را دارد. با ترکیب هر یک از اجزا، ما به سیستم قدرتمندی دست یافته ایم که به مشتریان ما کمک می کند تا در بین رقبای خود به طور قوی قرار بگیرند.
آیا این معنی را میدهد که شما میتوانید استراتژی بازاریابی صنعتی خود را بدون کمک یک شرکت بازاریابی خوب و حرفه ای بسازید؟ خوب، با احتمال زیاد نه. هر عنصر به تنهایی ایستادگی میکند و راهبرد ویژه خود را دارد. همکاری همه آنها باعث ایجاد یک مکانیسم بازاریابی و فروش می شود که برای بازار B2B مناسب است. برای مشتریان ما ، این عناصر یک سیستم قدرتمند تشکیل میدهند که به آنها کمک میکند خود را در بین رقبای خود محکم کنند، به اهداف تجاری خود برسند و حتی برای رشد آینده خود برنامه ریزی کنند.
بخش اول : اهداف تجاری و بازاریابی
در زمینه فروش و بازاریابی صنعتی، با مشاغل کوچک و بزرگی مواجه شده ایم که به دلایلی به مشکل خورده اند و ازهم پاشیده است.
بخش غم انگیز این است که برخی از این مغازه های شغلی که در یک لحظه دیده شده یا حتی تماس گرفته شده اند، می توانند به همین راحتی یکی از آن داستان های موفقیت آمیز باشند. بسیاری از آنها در یک نقطه، دارای سرمایه، تجهیزات و تمام پتانسیلهای جهان بودند. آنها به جای اینکه رویای خود را به مبدل به واقعیت نمایند، با مشکل مواجه شده اند. فقط به این دلیل که به طرز صحیحی سازماندهی نشده بودند و هیچ استراتژی بازاریابی مناسبی نداشتند.
بدون در نظر گرفتن اینکه در چه صنعت یا حوزه ای فعالیت میکنید، باید یک مأموریت مشخص، چشم انداز و اهداف معینی داشته باشید. اهداف تجاری و بازاریابی شما دست به دست هم میدهند تا شما را به سر منزل مقصود برسانند. اهداف استراتژی بازاریابی صنعتی مناسب باید به گونهای مشخص از اهداف تجاری حمایت کند.
بخش دوم: تجزیه و تحلیل و آنالیز پژوهشهای بازار
نخستین مولفه زمانی که به گسترش برنامه استراتژی بازاریابی صنعتی راهبردی عصر دیجیتال میپردازیم، دربردارنده موقعیت برند شما میگردد. این کار با انجام آنالیز بازار، که اساس هر برنامه بازاریابی استراتژیک است، صورت میپذیرد.
اجزای تجزیه و تحلیل تحقیقات بازار کامل :
یافتن وضعیت موثر برند با آشنایی و مستندسازی مشتری ایده آل شما از نظر شرکت و سطح فردی آغاز میشود. آنالیز کردن تحقیقات بازار شاید کار زیادی باشد، اما برای استنباط پویایی بازار امری کاملا ضروری است.
موشکافی بازار شما پایه و اساس استراتژی بازاریابی صنعتی راهبردی در عصر دیجیتال محسوب میشود ما معتقدیم که تجزیه و تحلیل پژوهشهای بازار و آنالیز رقبا امری پیچیده و مبهم است. به همین دلیل است که این دو نباید با هم گروه بندی شوند. نه تنها این، بلکه متخصصان بازاریابی ما تمایل دارند کمی عمیق تر عمل کنند.
بخش سوم: تجزیه و تحلیل و بررسی رقبای خود
دومین عنصر در استراتژی بازاریابی صنعتی در عصر فناوری اطلاعات، آنالیز نمودن رقیبان است. تجزیه و تحلیل رقبا روندی شامل تعریف و شناخت مشتریان رقبا، به وسیله گردآوری اطلاعات در مورد آنها است. همچنین به کارگیری این اطلاعات به دست آمده برای تکمیل راهبردهای خود برای کسب موفقیت است.
تجزیه و تحلیل رقبا بخش مهمی از هر قسمت استراتژی بازاریابی صنعتی استراتژیک است. در صنعت رقابت به همان اندازه که تولید کننده است، یک عامل مهم نیز محسوب میگردد. تحقیقات رقابتی در جهت تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف رقبا در صنعت یا بازار استفاده میشود. برای شکست دادن رقبا، ابتدا باید متوجه شوید که رقیبان چه کاری انجام میدهند و تهدید آنها برای کسب و کار شما چیست؟
در آنالیز رقبا لازم است به سوالات زیر پاسخ دهید:
- رقبای شما چه افراد واصنافی هستند؟
- آنها چه محصولات یا خدماتی را ارائه میدهند؟
- سهم بازار هر رقیب به چه اندازه است؟
- راهبردهای قبلی آنها چیست؟
- راهبردهای فعلی آنها چیست؟
- از چه نوع رسانههایی برای بازاریابی محصولات یا خدمات خود استفاده می شود؟
- چند ساعت در هفته آنها برای تبلیغات از طریق رسانه های مورد استفاده در این بازار خرید می کنند؟
- نقاط قوت و ضعف آنها چه مواردی هستند؟
بخش چهارم: اساس و پایه وب سایت
هدف از توسعه برنامه بازاریابی عصر دیجیتال این است که وب سایت شرکت شما اساساً مرکز استراتژی بازاریابی شما باشد. من قادر نیستم به اندازه کافی درباره اهمیت وب سایت شما توضیح دهم. اگر به دنبال جدی گرفتن و توسعه یک استراتژی بازاریابی صنعتی راهبردی اثرگذار هستید، پس وب سایت را مهم در نظر بگیرید. وب سایت شرکت شما پایگاه اصلی شما و چهره آنلاین شرکت و محصولات شما محسوب میشود.
وب سایت شما تنها فضایی است که قادر به کنترل همه پیامها و محتوها هستید.
بخش پنجم: رهبری مدیریت و اتوماسیون
زمانی که نوبت به گسترش و اجرای یک استراتژی بازاریابی صنعتی موفق برای عصر دیجیتال میرسد، برای رقابت باید ترکیب مناسب ابزارها و فناوری را در نظر بگیرید. پیاده سازی استراتژی بازاریابی صنعتی دیجیتال برای تقدیر از برنامه بازاریابی راهبردی کلی شما همیشه یک فرآیند همیشگی بهبود مستمر و تغییر مداوم است.
بخش ششم: راهبردی بازاریابی محتوایی
استراتژی بازاریابی محتوایی در این است که بدانید چه نوع محتواهایی را به وجود آورید و توزیع کنید. علت اهمی این استراتژی این است که بتوانید مخاطبان مورد نظر خود را جذب کنید. هیچ راه حلی برای گسترش استراتژی بازاریابی محتوا مناسب وجود ندارد و نحوه ایجاد یک استراتژی محتوا در نهایت منحصر به فرد برای کسب و کار شماست.
اگر یک خبرنامه ایمیل ارسال میکنید، باید به وب سایت شما متصل باشد. هر وبلاگی که در رسانههای اجتماعی میفرستید بازدیدکنندگان را به ارسال کامل وب سایت شما باز میگرداند.
مطمئن باشید که وب سایت شما قادر است انواع ممتنوعی از مطالب بازاریابی محتوا ( مقاله، فیلم، تصاویر و پیوندها) به رسانههای اجتماعی یا سایتهای بازبینی را در خود داشته باشد.
سخن پایانی
سبکهای سنتی رشد خود را با استراتژی بازاریابی صنعتی تکمیل کنید در روند قدیمی خود گیر نکنید. فرصتهایی برای رشد در بخش بازاریابی و فروش شما نیز وجود دارد. و داشتن یک استراتژی بازاریابی صنعتی دیجیتالی قوی در آینده، کسب و کار شما را از نظر جذابیت برای سرمایه گذاران نیز تثبیت میکند. با ما تماس بگیرید تا بدانید چگونه می توانیم با مشاوره و راهنمایی لازم به شما کمک کنیم.
مدیریت گروه مشاوره سیدی با کمک جمعی از متخصصین عرصه مدیریت و بازار با تحلیل شرایط روز بازار ایران و همراهی با متولیان اصناف در گرایشهای مختلف. مفتخر به کسب دستاوردی نو و اثربخش در زمینههای مدیریت، برنامه ریزی چرخه فعالیت، تحقیقات بازار و فروش یکپارچه جهت ارتقاء کسب و کار گردیده است.
هدف از خدمات این گروه مشاوره، کمک به چرخه های اقتصاد صنایع کوچک و متوسط میباشد!
گروه مشاوره سیدی سابقه همکاری با واحدهای خدماتی و صنعتی متفاوتی را در رزومه فعالیتی و پژوهشی خود دارد. آنچه در گروه مشاوره سیدی انجام می شود، خلق، پرورش، ظهور وعملیاتی سازی ایده، ایجاد کسب و کار، رشد کسب و کار تا مرحله شکوفایی میباشد .
دیدگاه شما