بیشترین ارزهای دیجیتال در سطح فشار باند بولینگر یا در نزدیکی آن هستند. وقت آن رسیده است که توجه کنید.
اندیکاتور باند بولینگر
باند بولینگر، جزو اندیکاتورهای قدرتمند تکنیکال میباشد که توسط جان بولینگر به وجود آمده است. باند بولینگر، حرکت قیمت سهام را محاسبه میکند و مرز نسبی از سقف و کف قیمت را فراهم میکند. اندیکاتور باند بولینگر بر اساس میانگین متحرک میباشد که روند میان مدت سهام را بر اساس تایم فریم معاملاتی که مشاهده میکنید، مشخص میکند. این اندیکاتور به عنوان باند میانه روند معروف است. اکثر نمودارهای معاملاتی از میانیگن متحرک با دوره زمانی 20 برای تنظیمات پیش فرض باند بولینگر استفاده میکنند. باند بالایی و پایینی برای سنجش نوسانات صعودی و نزولی به کار میروند. باند بولینگر با دو انحراف معیار از میانه باند محاسبه میشوند.
ساختار اندیکاتور باند بولینگر
اندیکاتور بولینگر باند از ۳ خط تشکیل شده که در کنار نمودار قیمت به نمایش در می آیند:
خط میانی ( ml ) : خط میانی یا ( فشار در باند بولینگر mid line )در اندیکاتور بولینگر یک میانگین متحرک ساده است.
باند بالایی ( ub ) : باند بالایی یا( upper band )خطی است که دربالای میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان از خرید افراطی است.
باند پایینی (l b ) : باند پایینی یا ( lower band )خطی است که در پایین میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان فشار در باند بولینگر از فشار فروش است.
باند های بولینگر متناسب با ضریبی از انحراف معیار با خط میانی فاصله دارند که انحراف از معیار به معنی نحوه پراکندگی قیمت است و به نسبت میانگین متحرک محاسبه می شود یعنی:
باندهای بولینگر که در بالا و پایین میانگین متحرک رسم می شوند در بردارنده ی قیمت های نزدیک و اطراف میانگین متحرک هستند و در تنطیمات پیش فرض این اندیکاتور ۹۵% قیمت ها در محدوده باند های بولینگر ثبت می شوند.
یک استراتژی ساده روزانه با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر و MACD
از اندیکاتور MACD در معاملات روزانه جهت مشخص کردن روند و از باند بولینگر به عنوان کشیدن ماشه معاملات استفاده میکنیم. پارامترهای MACD به صورت زیر است:
میانگین متحرک (Fast EMA): 12
میانگین متحرک (Slow EMA): 26
خط سیگنال ( Signal line) : 9
تنظیمات باند بولینگر، 12 برای میانگین متحرک با انحراف معیار 2 باند بولینگر است.
قوانین خرید در معاملات روزانه:
- MACD بالای خط سیگنال و بالای خط صفر
- توقف سفارش (Stop order) را بالای باند بولینگر قرار دهید.
قوانین فروش در معاملات روزانه:
- MACD زیر خط سیگنال و زیرخط صفر
- توقف سفارش (Stop order) را پایین باند بولینگر قرار دهید
5نکته درباره باند بولینگر
خط ساده: باند بولینگر از سه خط روی نمودار تشکیل شده است که نوسانات قیمت را در داخل و اطراف آن نشان میدهد.
تغییرپذیری: باند بولینگر ابزار قدرتمندیست برای درک نوسانات بازار از قله تا دره است.
وقتی باند فشرده می شود، هشیار باشید: همیشه نوسانات پایین” آرامش قبل از طوفان است.
از تنظیمات پیش فرض استفاده کنید.
سوار شدن بر باند بولینگر: سوار شدن بر باند کارایی دارد اما به خاطر داشته باشید فقط 20% از مواقع، بازار تمایل به این نوع حرکت دارد و پول بیشتر از محدوده بین دو باند به دست خواهد آمد.
آشنایی با اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Band)
جان بولینگر (John Bollinger) در سال ۱۹۵۰ در ایالات متحده متولد شد. او کارشناس بازارهای مالی، تحلیلگر تکنیکال و خالق اندیکاتور باندهای بولینگر است. این اندیکاتور نوسانات بازار را در بالا و پایین میانگین متحرک محدود می نماید.
وی از ابتدای دهه ۸۰ میلادی شروع به کار بر روی این اندیکاتور نمود و نهایتا پس از سالها تلاش و آزمون و خطا، اندیکاتور باندهای بولینگر را با نام خودش به جامعه تحلیلگران تقدیم نمود. کتاب جان بولینگر با نام “بولینگر و باندهای بولینگر” در سال ۲۰۰۱ چاپ شده است و هم چنین به ۱۱ زبان مختلف دنیا ترجمه شده است.
قیمتها معمولا در داخل باندهای بالایی و پایینی در نوسان هستند. هر چند در مواقعی ممکن است از این خطوط تجاوز نمایند. به طور معمول میتوان گفت که حدود ۹۵ درصد قیمتهایی که یک سهم میتواند به خود ببیند بین نوارهای بولینگر قرار دارند. در مواقعی که بازار آرام و کمنوسان است، باندها به هم نزدیک شده و زمانی که بازار نوسانی است، باندها از یکدیگر فاصله خواهند گرفت. از این اندیکاتور می توان در تمامی بازارهای مالی استفاده نمود.
اجزای تشکیل دهنده Bollinger band
باند بالا: نشان دهنده اشباع در خرید است. نام دیگر این باند upper band می باشد.
خط میانی: بیانگر میانگین متحرک ساده است. نام دیگر این باند mid line می باشد.
باند پایین: نشان دهنده فشار در فروش است. نام دیگر این باند lower band می باشد.
نحوه محاسبه هر کدام از نوارهای بولینگر
باند میانی: میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه
باند بالایی: میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه بعلاوه انحراف معیار ضربدر ۲
باند پایینی: میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه منهای انحراف معیار ضربدر
باید به این نکته نیز توجه نمود که bollinger bands از زمان, میزان ارزش بازار, قیمت یک کالا تاثیر می پذیرد.
استراتژی های موجود در اندیکاتور Bollinger band
- استراتژی سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای خنثی یا رنج (Range)
- استراتژی ادامه روند پرقدرت و ناحیه اشباع خرید و فروش
- استراتژی پهنای باندهای بولینگر (Bollinger Band Width)
۱- از سادهترین روشهای استفاده از باند بولینگر این است که باندهای بالایی و پایینی را به صورت حمایت و مقاومت و هدف قیمتی در نظر بگیریم. در شکل زیر مشاهده میکنید که قیمت پس از برخورد با منحنیهای بالایی و پایانی تغییر جهت داده است. حتما به این موضوع دقت کنید که باندهای بولینگر معمولا در زمانهایی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند که قیمت در یک روند خنثی و یا کند قرار داشته باشد. این استراتژی از ریسک پایینی برخوردار است پس در نتیجه نمیتوان انتظار کسب سودهای فوقالعاده از آن داشت.
سیگنال خرید در این روش زمانی صادر میشود که در کف کانال بولینگر یک کندل صعودی (سبز رنگ) تشکیل شود، در این صورت حد ضرر میتواند شکست کف کانال در نظر گرفته شود. و فشار در باند بولینگر بالعکس آن با تشکیل یک کندل نزولی (قرمز رنگ) در سقف کانال سیگنال فروش را خواهیم داشت.
۲- زمانی که قیمت در یک روند صعودی یا نزولی حرکت میکند (نه خنثی)، برخورد با باندهای بولینگر می تواند بیانگر ادامه روند موجود و قدرت بالای خریداران یا فروشندگان باشد. همچنین زمانی که قیمت از باندهای بالایی یا پایینی تجاوز کند، به نوعی وارد منطقه هیجانی و اشباع خرید یا فروش شده و هشدار برگشت روند را صادر میکند.
نکته جالب توجه این جا است که در این روش، بزرگترین اشتباه معاملهگران، فروش در هنگام برخورد با باند بالایی است, چرا که روند سهم کاملا صعودی بوده و برخورد با سقف کانال در واقع بیانکننده ادامه پر قدرت روند تا رسیدن به نقاط اشباع است.
۳- باندهای بولینگر نوسانات قیمت در اطراف میانگین متحرک ساده را به نمایش می گذارند. جان بولینگر متوجه شد که وقتی دو باند بالایی و پایینی به هم نزدیک شده و فشرده میشوند، به زودی روند جدیدی آغاز خواهد شد. توجه کنید که این روند میتواند صعودی یا نزولی باشد.
توجه داشته باشید که فشرده شدن باندها به تنهایی نمیتواند سیگنال خرید یا فروش را صادر کنند بلکه در صورتی که پس از فشردگی، یک کندل روزانه بالای باند میانی تشکیل شود، سیگنال خرید صادر میشود و در صورتی که پس از فشردگی یک کندل روزانه پایین باند میانی تشکیل شود سیگنال فروش صادر خواهد شد.
آمادگی بیت کوین برای ورود به یک مرحله ناباورانه!
طی هفته ی گذشته قیمت بیت کوین (BTC) مسیری قابل پیش بینی و مورد انتظار را طی کرد و ۸ درصد از قیمتش که ۷،۵۷۱٫۸۰ دلار بود را بین ۸ دسامبر و ۱۴ دسامبر اصلاح کرد. آیا این بدان معنی است که این دارایی دیجیتال در حال بازگشت است؟ پس باید واقعیت ها را بررسی کرد.
در حال حاضر، بیت کوین فقدان مشخصی از شاخص های صعودی که به معنی امید به بازگشت کوتاه مدت است را نشان می دهد و حتی جان بولینگر (فشار در باند بولینگر John Bollinger) ، بنیان گذار شاخص باند های بولینگر (Bollinger Bands) نیز این موضوع را توئیت کرد. وی در این باره عنوان کرد:
بیشترین ارزهای دیجیتال در سطح فشار باند بولینگر یا در نزدیکی آن هستند. وقت آن رسیده است که توجه کنید.
در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.
عملکرد روزانه بازار ارزهای دیجیتال. منبع: Coin360.com
فشار باندهای بولینگر چیست؟
شاخص باند های بولینگر، ابزاری است که بسیاری از معامله گران بدون آن نمی توانند زندگی کنند. این شاخص از ۳ خط تشکیل شده است، خط مرکزی به رنگ قرمز میانگین متحرک moving average (MA) و باند پایین به عنوان پشتیبانی پویا (dynamic support) است، در حالی که باند فوقانی به عنوان یک مقاومت پویا (dynamic resistance) عمل می کند.
نمودار روزانه جفت ارز بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
وقتی نوسانات افزایش می یابند، باندها به طور خودکار گسترش می یابند و وقتی نوسانات کاهش می یابند، منقبض می شوند. برای معامله گران روزانه این یک ابزار ارزشمند است، زیرا میانگین متحرک می تواند چندین هدف داشته باشد.
به عنوان مثال، اگر قیمت دارایی برای مدت طولانی در میانگین متحرک (MA) قرار بگیرد که به طور معمول وقتی نوسانات کمی وجود دارد و یا اصلا وجود ندارد این اتفاق می افتد، باندهای بالا و پایین شروع به بسته شدن و “فشار” به یکدیگر می کنند که منجر به شکست می شود.
هنگامی که باندها گسترده هستند، معامله گران معمولاً بازی قیمت بین میانگین متحرک و مقاومت را مشاهده می کنند، به این معنی که میانگین متحرک به عنوان یک سطح پشتیبانی و همچنین بین میانگین متحرک و پشتیبانی عمل می کند، در این صورت میانگین متحرک تبدیل به سطح مقاومت می شود.
وقتی باندها گسترده هستند، معمولاً زمان مناسبی برای انجام معاملات است، زیرا می توان بین سطح پشتیبانی و سطح مقاومت حرکت کرد. با این اقدام قیمت تقریباً قابل پیش بینی است.
با این حال، هنگامی که BB فشرده می شود، مشخص می شود که شکست در کدام مسیر رخ می دهد و این همان چیزی است که جان بولینگر به آن اشاره دارد. یک حرکت بزرگ رخ خواهد داد، اما در کدام مسیر؟
شاخص MACD روزانه در نزدیکی گذر از روند نزولی است
نمودار MACD روزانه جفت ارز بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
برای سنجش اینکه شکست احتمالی ممکن است در کدام جهت رخ دهد، همگرایی واگرایی میانگین متحرک MACD می تواند سرنخ هایی را ارائه دهد. الگویی که در حال حاضر شاهد آن هستیم را می توان در ماه سپتامبر نیز مشاهده کرد، زمانی که قیمت بیت کوین حدود ۳۰۰۰ دلار کاهش یافت. با این حال، می توان آن را در ماه اکتبر نیز مشاهده کرد، زمانی که قیمت بیت کوین به طور غیر منتظره ای با ۳۰۰۰ دلار افزایش یافته است.
هر دوی این حرکات همزمان با فشار باند بولینگر رخ دادند. اما آیا این احتمال وجود دارد که قیمت بیت کوین همان حرکتی را که در اواخر اکتبر انجام داد، مجددا تکرار کند؟
MACD ماهانه دقیقاً دارای همان روند نزولی است
نمودار MACD ماهانه جفت ارز بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
MACD ماهانه بندرت از حد وسط عبور می کند. در حقیقت، در تاریخ پیدایش بیت کوین تاکنون، ظاهراً فقط ۴ بار از آن عبور کرده است. با نزدیک شدن به سال ۲۰۲۰، به نظر می رسد که دارندگان بیت کوین مشکلات بسیار زیادی را تحمل می کنند.
آخرین باری که این اتفاق افتاد، بیت کوین ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داد، زیرا از ۸،۵۰۰ دلار در ژوئیه ۲۰۱۸ به کمترین میزان خود و در محدوده ۳،۳۰۰ دلار در ماه فوریه ۲۰۱۹ سقوط کرد.
شاخص RSI کمی امیدواری را تقویت می کند
نمودار روزانه BTC USD RSI. منبع: TradingView
در حال حاضر، شاخص قدرت نسبی (RSI) در حال نشان دادن وضعیت oversold نیست. شاخص RSI روزانه در حال حاضر در حدود ۳۳٫۸۰ است و همانطور که در تصویر بالا مشاهده می شود، بیت کوین قبل از چند ماه اخیر تا جایی در اواسط دهه ۲۰ بازگشتی را تجربه نکرده بود.
نمودار RSI هفتگی جفت ارز بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
شاخص RSI هفتگی نیز وضعیت بهتری ندارد. مطابق شکل زیر، وضعیت فعلی آن در حدود ۴۰ است، در حالی که آخرین باری که RSI را به حرکت درآورد، ۲۳٫۷۰ بود.
نمودار RSI ماهانه جفت ارز بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
در نهایت، شاخصRSI ماهانه رقمی حدود ۵۲ را نشان می دهد. اما در نمودار ماهانه ، بیت کوین همیشه در حدود ۴۲ بازگشت داشته است.
آن چه که هر سه ی این نمودارهای RSI به آن اشاره دارند این است که احتمالاً بیت کوین قبل از تجربه بازگشت صعودی سقوط خواهد کرد.
تا زمانی که بیت کوین به سطحی تاریخی نرسیده باشد، هیچ سیگنال خرید روشنی برای معامله گران وجود ندارد و احتمالاً هرگونه افزایش قیمت بین زمان حاضر و پایان سال برای کوتاه مدت رخ خواهد داد.
سناریوی صعودی
قیمت بیت کوین
نمودار روزانه جفت ارز بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
قیمت بیت کوین در حمایت باند بولینگر حدود ۷،۱۰۰ دلار است و اگر گاوها کنترل را فشار در باند بولینگر به دست بگیرند، سطح مقاومت کلیدی می تواند یک میانگین متحرک در ۷،۳۲۰ دلار و پس از آن ۶،۶۰۰ دلار برای یک شکست قیمت باشد. این امر، امکان گسترش ماینگین متحرک باند بولینگر هفتگی در حدود ۹،۳۰۰ دلار را افزایش می دهد.
در حالی که من انتظار دارم که قیمت بیت کوین به شکاف CME که هفته گذشته با ۷٫۲۶۵ دلار بسته شده بود، برسد، اما تاریخ نشان می دهد که ممکن است به این قیمت برسد و به سرعت دوباره به حمایت بازگردد.
سناریوی نزولی
ما مطمئناً در وضعیت نزولی هستیم و بیت کوین قبل از آغاز ۶،۹۰۰ دلار به عنوان آخرین سطح حمایت کلیدی تا حدود ۵،۰۰۰ دلار، باید در ۷۴۰۴۰ دلار باقی بماند. با این حال، هر چه ما بیشتر در کانال یک طرفه باقی بمانیم، فرصتی بیشتر برای بازگشت صعودی وجود خواهد داشت، زیرا باندهای بولینگر پایین تر در هفته در تمام بازه های زمانی طولانی تر بالا می روند.
با وجود همه این مسائل، روند نزولی می تواند فشار در باند بولینگر به حداقل ۲۸۰۰ دلار در ماه های آینده برسد، اما هر چه مدت طولانی تر بیت کوین در کانال یک طرفه باقی بماند، این رقم بالاتر می رود.
استراتژی بولینگر باند و کندل استیک
ترکیب اندیکاتور بولینگر باند و کندل استیکها، یکی از روشهای معاملاتی است که تحلیلگران تکنیکال میتوانند از آن در انواع بازارهای مالی مثل فارکس، بورس، کالاها، ارزهای دیجیتال و. استفاده کنند. اندیکاتور باند بولینگر، نوسانات قیمت را به ما نشان میدهد. زمانی که دو باند این اندیکاتور به هم فشرده میشوند، میزان نوسانات قیمتی کم است اما زمانی که که این فشردگی شکسته میشود، انتظار تغییر جهت قیمت را خواهیم داشت. اندیکاتور بولینگر باند در همه پلتفرمهای معاملاتی وجود دارد. فقط کافی است با انواع الگوهای کندل استیک ادامه دهنده و الگوهای کندل استیک بازگشتی و تفسیر حرکات باندهای بولینگر آشنا باشید تا بتوانید از این استراتژی استفاده کنید.
از آن جایی که اندیکاتور باندهای بولینگر جز اندیکاتورهای پَسرو ( Lagging ) به حساب میآید، فشار در باند بولینگر باید به نحوی در ترکیب آن با کندل استیکهای ژاپنی که رفتار قیمت در زمان حال را نشان میدهند به یک استراتژی معاملاتی قابل اتکا رسید.
استراتژی بولینگر باند و کندل استیک پوشا
در این قسمت میخواهیم با استفاده از نوع سیگنالهایی که بولینگر باند نشان میدهد (در ادامه متن بیشتر در مورد این سیگنالها صحبت میکنیم) و الگوهای کندل استیک بازگشتی که هشدار تغییر روند را صادر میکنند، به یک استراتژی معاملاتی برسیم. برای این کار از ترکیب باندهای بولینگر و الگو کندل استیک اینگالفینگ یا پوشا استفاده میکنیم.
همان طور که میدانید الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است و در ترکیب با بولینگر باند میتواند هشداری برای زمان بندی و شکست قیمت پس از یک فشردگی یا نوسان کم باشد. همان طور که در شکل زیر میبینید یک روند نزولی به یک روند خنثی تغییر جهت داده است. این قضیه را میتوان هم از صاف شدن خط مووینگ اوریج و هم فشردگی باندهای بولینگر تشخیص داد.
ظهور الگوی پوشای صعودی در قسمت فشردگی باندها این هشدار را صادر می کند که زمان تغییر فرا رسیده و فشار خرید در حال پیشی گرفتن از فشار فروش است. بنابراین ما با دیدن این الگو، متوجه میشویم که زمان شکست فشردگی در باندهای بولینگر نزدیک است و از آن جایی که الگوی کندل استیک پوشای صعودی، در بیشتر مواقع به صعودی بودن قیمت دلالت دارد، منتظر شکست در جهت افزایش قیمت میمانیم. همان طور که میبینید در کندل پنجم پس از این الگو، باند بولینگر به سمت بالا شکسته شده است.
استراتژی بولینگر باند و کندل استیک چکش
این بار نمونه دیگری از ترکیب باندهای بولینگر با الگوهای کندل استیک را بررسی میکنیم. همان طور که میدانید، الگوی چکش یا هَمر، یکی از الگوهای کندل استیک بازگشتی است. با استفاده از شکل زیر میتوانید کندل چکشی را که در انتهای حرکت نزولی به وجود آمده مشاهده کنید.
اگر خوب به چارت بالا دقت کنید میبینید که خط مووینگ اوریج از یک مسیر نزولی شروع شده و با رسیدن قیمت به الگوی چکش، این خط هم تقریبا صاف شده است. ظهور چکش را میتوان به عنوان هشداری برای شروع روند صعودی در نظر گرفت. همان طور که در شکل هم میبینید بعد از چکش، جهت حرکت به سمت افزایش قیمت متمایل شده است.
استراتژی بولینگر باند و کندل استیک ستاره صبحگاهی
الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی که از سه کندل تشکیل شده، هشدار تغییر روند نزولی را صادر میکند. همان طور که در شکل زیر میبینید، الگوی ستاره صبحگاهی پس از یک پولبک یا چند کندل نزولی به وجود آمده و در باند پایینی اندیکاتور بولینگر باند هم نفوذ کرده است.
همان طور که در شکل بالا می بینید، در این مورد هم الگوی کندل استیک درون فشردگی باندهای بولینگر به وجود آمده و انتظار شکست قیمت آن هم در جهت صعودی را تقویت میکند. این اتفاق با ظهور دو کندل صعودی دیگر بعد از الگو شمعی ستاره صبحگاهی به وجود آمده و قیمت افزایش پیدا کرده است.
نحوه خروج از معاملات با استفاده از استراتژی بولینگر باند و کندل استیک
این که در چه نقطهای تصمیم به خروج از معامله میگیرید، به خود شما بستگی دارد اما اگر این استراتژی برای شما مناسب بود میتوانید نقطه خروج را هم با استفاده از همین اندیکاتور مشخص کنید. فرض کنید در مثال ترکیب بولینگر باند و کندل چکش بعد از دیدن کندل تاییدیه چکش (کندل صعودی بعد از چکش) وارد معامله شدهاید.
پیشنهاد مطالعه: فارکس
در این مورد میتوانید وقتی که قیمت به زیر خط مووینگ اوریج نفوذ کرد از معامله خارج شوید. به عبارت دیگر نقطه ورود را بر اساس قانون کندل استیکها در نظر گرفته و برای خروج از خط وسطی بولینگر باند که یک مووینگ اوریج است استفاده میکنیم. در ادامه به اهمیت این خط به عنوان یک خط حمایت یا مقاومتی اشاره میکنیم. برای آشنایی با نحوه استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر میتوانید ادامه مطلب را مطالعه کنید.
چطور می توان از اندیکاتور بولینگر باند استفاده کرد؟
اندیکاتور باند بولینگر از سه خط تشکیل شده است. خط وسط از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه به وجود آمده و دو باند بالایی و پایینی با انحراف معیار ۲ نسبت به خط وسط قرار گرفتهاند. این دو باند نسبت به خط میانگین وسط یک محدوده پوششی به وجود میآورند.
- زمانی که نوسانات قیمت کم است، این دو باند به هم فشرده میشوند.
- زمانی که نوسانات قیمت زیاد است، دو باند اندیکاتور از هم فاصله بیشتری میگیرند و به عبارتی منبسط میشوند.
نوع سیگنالهای بولینگر باند
اندیکاتور باندهای بولینگر به شیوههای مختلفی تغییرات قیمت را نشان میدهد اما به تنهایی استفاده کردن از آن اصلا توصیه نمیشود. قبل از هر چیز برای ترکیب این اندیکاتور با کندل استیکها باید با نوع سیگنال دهی بولینگر باند آشنا شوید.
۱- مناطق اشباع خرید و فروش
یکی از شیوههای معمول استفاده از اندیکاتور باند بولینگر، تشخیص مناطق اشباع خرید و فروش است. زمانی که خط بالایی بولینگر باند شکسته میشود، این طور تحلیل میشود که احتمالا قیمت خیلی زیاد شده و وقت آن رسیده که یک پولبک تشکیل شود (اشباع خرید). زمانی هم که خط پایینی بولینگر باند شکسته میشود، این گمان میرود که قیمت بیش از حد پایین آمده و باید دوباره به درون باندهای بولینگر برگردد (اشباع فروش).
نکات مهم درباره مناطق اشباع خرید و فروش یا شکست باندهای بولینگر
به این نکته مهم دقت کنید که با شکست قیمت از باندهای بولینگر به خودی خود، سیگنال خرید و فروشی صادر نمیشود بلکه شما از مناطق احتمالی اشباع خرید و فروش باخبر میشوید. علاوه بر این شکست قیمت از این دو باند به کرات در نمودارهای قیمتی دیده میشود به همین دلیل فقط باید هشدارها یا سیگنالهایی را در نظر بگیرید که در جهت روند اصلی بازار هستند. توصیه میکنیم به هنگام شکست باندهای بولینگر مناطق حمایت و مقاومت و کندل استیکها را در نظر بگیرید.
۲- فشردگی باندهای بولینگر
زمانی که دو باند بولینگر برای مدتی در حال فشردگی هستند، انتظار تغییر جهت قیمت در آینده به وجود میآید. اما این فشردگی باندهای بولینگر به خودی خود سیگنالی محسوب نمیشود.
۳- استفاده از بولینگر باند به عنوان خطوط حمایت و مقاومت
همان طور که میدانید به جز حمایت و مقاومت های افقی، ما با مفهومی به نام حمایت و مقاومت اریب نیز سروکار داریم. البته به این نوع خطوط اریب، حمایت و مقاومت داینامیک گفته میشود. با این حساب میتوان به خطوط روند به چشم یک حمایت یا مقاومت داینامیک نگاه کرد.
همان طور که قبلا هم گفتیم خط وسطی باند بولینگر یک مووینگ اوریج ساده است. به همین دلیل میتوان آن را نوعی حمایت یا مقاومت داینامیک در نظر گرفت.
- زمانی که قیمت بالاتر از خط وسط قرار دارد، این خط به عنوان حمایت در نظر گرفته میشود.
- زمانی که قیمت پایین تر از خط وسط قرار دارد، این خط به عنوان مقاومت در نظر گرفته میشود.
برای استفاده از استراتژی بولینگر باند و کندل استیک باید با مفهوم اندیکاتور باندهای بولینگر و انواع الگوهای کندل استیک آشنایی داشته باشید. زمانی که قیمت در باندهای بولینگر فشرده شده و نوساناتش کم میشود با به وجود آمدن یکی از الگوهای کندل استیک مهم میتوانید انتظار شکست قیمت را داشته باشید. البته با توجه به نوع نزولی یا صعودی الگوی کندل استیک میتوان فشار در باند بولینگر تا حد زیادی جهت شکست قیمت را پیش بینی کرد. در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که برای استفاده از استراتژیهای مختلف باید آنها را پیش از انجام معاملات واقعی با حساب آزمایشی تست کنید.
مشاهده بیشتر: دوره فارکس
سوالات متداول
۱- استراتژی بولینگر باند و کندل استیک چیست؟
این استراتژی ترکیبی از فشردگی قیمت در باندهای بولینگر و الگوهای کندل استیک بازگشتی است که در متن مقاله به طور کامل توضیح داده شده است.
۲- آیا می توان برای انجام معاملات فقط از اندیکاتور باندهای بولینگر استفاده کرد؟
خیر. اندیکاتور باندهای بولینگر به خودی خود سیگنال خرید و فروش صادر نمیکند و تنها میزان تغییرات و نوسانات قیمت را نشان میدهد.
۳- اندیکاتور باندهای بولینگر را با چه الگوهای کندل استیکی می توان ترکیب کرد؟
برای این کار بهتر است از الگوهای کندل استیک برگشتی قوی استفاده کنید. از این الگوها میتوان به چکش، شوتینگ استار، پوشای صعودی و نزولی، ستاره صبحگاهی صعودی و نزولی و. اشاره کرد.
ارزیابی روند با استفاده از بولینگر باندها
بولینگر باندها (Bollinger Bands) نوعی شاخص نمودار تحلیل تکنیکال هستند و توسط معامله گران در بسیاری از بازارها از جمله بازار سهام، آتی و ارز مورد استفاده قرار گرفته اند. این باندها که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شدند، آگاهی منحصربهفردی را در مورد قیمت فشار در باند بولینگر و نوسانات ارائه میدهند. از جمله کاربرد بولینگر باند ها عبارت است از تعیین سطح اشباع خرید و فروش، ابزار پیروی از روند، و نظارت بر شکست ها.
نکات مهم
- بولینگر باند یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین نقاط ورود و خروج یک معامله استفاده می شود.
- باندها اغلب برای تعیین شرایط اشباع خرید و فروش مورد استفاده قرار می گیرند.
- استفاده از باندها برای معامله یک استراتژی پرخطر است، زیرا شاخص بر قیمت و نوسانات تمرکز می کند، اما بسیاری از اطلاعات مرتبط دیگر را نادیده می گیرد.
- بولینگر باند ها یک ابزار معاملاتی نسبتاً ساده هستند و بین معامله گران حرفه ای و خانگی بسیار محبوب اند.
محاسبه بولینگر باند ها
بولینگر باند ها از سه خط تشکیل شده اند. یکی از محاسبات رایج تر، از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با محاسبه باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه می شود. باند پایین با در نظر گرفتن باند میانی منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود.
فرمول بولینگر باند به شکل زیر است:
BOLU= بولینگر باند بالایی
BOLD = بولینگر باند پایینی
TP(قیمت روزانه)=(سقف قیمتی+ کف قیمتی+ قیمت پایانی)/3
n=تعداد روزها در دوره هموارسازی
m= تعداد انحرافات استاندارد
σ[TP,n]=انحراف استاندارد در n دوره آخر TP
استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش
شناسایی شرایط اشباع خرید یا فروش بازار، رویکردی رایج در هنگام استفاده از بولینگر باندها است. هنگامی که قیمت دارایی به زیر باند پایینی بولینگر باندها میرسد، قیمت به شدت کاهش یافته و در آستانه جهش است. از سوی دیگر، زمانی که قیمت به بالای باند بالایی میشکند، ممکن است بازار اشباع خرید شده باشد و در آستانه پولبک باشد.
استفاده از باندها به عنوان شاخص های اشباع خرید/فروش بر مفهوم بازگشت میانگین قیمت متکی است. طبق بازگشت میانگین اگر قیمت شدیدا از میانگین انحراف داشته باشد، در نهایت به قیمت میانگین برمی گردد.
نکته: بولینگر باند باند ها قیمت دارایی هایی را که از میانگین منحرف شده اند، شناسایی می کنند.
در بازارهای یکنواخت، استراتژیهای بازگشت به میانگین میتوانند به خوبی کار کنند، زیرا قیمتها بین دو باند مانند یک توپ جهنده حرکت میکنند. با این حال، بولینگر باندها همیشه سیگنال های خرید و فروش دقیقی ارائه نمی دهند. برای مثال، در طول یک روند قوی، معاملهگر ممکن است در جهت اشتباهی معامله کند، زیرا این اندیکاتور میتواند سیگنالهای اشباع خرید یا فروش را خیلی زود شناسایی کند.
برای کمک به رفع این مشکل، یک معاملهگر میتواند به جهت کلی قیمت نگاه کند و سپس فقط سیگنالهای معاملاتی را دریافت کند که معاملهگر را با روند همسو میکند. به عنوان مثال، اگر روند نزولی است، تنها زمانی که باند بالایی نقاط لمس قیمت زده شده است، موقعیت های شورت باز کنید. در صورت تمایل می توان از باند پایینی همچنان به عنوان خروجی استفاده کرد، اما موقعیت لانگ جدید باز نمی شود زیرا این به معنای مخالفت با روند است.
چندین باند را برای آگاهی بیشتر ایجاد کنید
همانطور که جان بولینگر اذعان کرد، «نقاط لمس قیمت باند ها سیگنال نیستند.» نقاط لمس قیمت بولینگر باند بالایی به خودی خود یک سیگنال فروش نیست. نقاط لمس قیمت بولینگر باند به خودی خود یک سیگنال خرید نیست. در آن بازارها، معامله گرانی که به طور مداوم سعی می کنند «در سقف بفروشند» یا «در کف بخرند» با کاهش قیمت، یا حتی بدتر از آن، زیان های فزاینده مواجه می شوند، زیرا قیمت ها بیشتر و بیشتر از سطح ورودی اصلی معامله گر دور می شوند.
بولینگر باند انحراف را اندازه گیری می کند، به همین دلیل است که نشانگر می تواند در تشخیص روند بسیار مفید باشد. با تولید دو مجموعه بولینگر باندها، یک مجموعه با استفاده از پارامتر «یک انحراف استاندارد» و دیگری با استفاده از ایجاد «دو انحراف استاندارد»، میتوانیم قیمت را به روشی کاملاً جدید بررسی کنیم. این بولینگر باند، «باند» نامیده میشود.
به عنوان مثال، در نمودار زیر، می بینیم فشار در باند بولینگر که هرگاه قیمت بین بولینگر باند های بالا +1 SD و +2 SD از میانگین باقی بماند، روند صعودی است. بنابراین، می توانیم آن کانال را به عنوان «منطقه خرید» تعریف کنیم. برعکس، اگر کانال های قیمتی در محدوده بولینگر باندهای -1 SD و -2 SD باشد، در «منطقه فروش» قرار دارد. در نهایت، اگر قیمت بین باند +1 SD و باند SD -1 منحرف شود، اساساً در حالت خنثی است و میتوان گفت که در قلمروی ناشناخته قرار دارد.
بولینگر باند ها با افزایش و کاهش نوسانات، به طور فعال با افزایش و کاهش قیمت سازگار می شوند. بنابراین، باندها به طور طبیعی در هماهنگی با قیمت، پهن تر و باریک می شوند و یک پوشش روند بسیار دقیق ایجاد می کنند.
ابزاری برای تریدرها و فیدرهای روند
پس از ارزیابی قوانین اصلی «باندهای» بولینگر، اکنون میتوانیم به این موضوع بپردازیم که چگونه میتوان از این ابزار تکنیکال، هم برای تریدرها که به دنبال کسب سود از مومنتوم هستند و هم برای فیدرها که دوست دارند از خستگی روند یا بازگشت ها سود ببرند، استفاده کرد. با بازگشت به نمودار بالا، میتوانیم ببینیم که معاملهگران روند چگونه پس از ورود قیمت به «منطقه خرید» پوزیشن خرید اتخاذ خواهند کرد. آنها میتوانند در معاملات باقی بمانند، زیرا «باندهای» بولینگر بیشتر حرکت قیمتی صعودی را در بر میگیرد.
در نقطه خروج، هر معامله گر حقیقی متفاوت عمل میکند، اما احتمالا اگر شمع در نمودارهای شمعی قرمز شود و بیش از 75 درصد بدنه آن زیر «منطقه خرید» باشد، یک پوزیشن لانگ بسته شود. «با استفاده از قانون 75 درصد، در آن نقطه، قیمت به وضوح از روند خارج می شود، اما چرا اصرار دارید که شمع قرمز باشد؟ دلیل شرط دوم این است که حرکت سریع نزولی مانع از «بیرون کردن» معامله گر روند از روند شود و در پایان دوره معاملاتی به «منطقه خرید» بازگردد.
توجه داشته باشید که چگونه، در نمودار زیر، معاملهگر میتواند در بیشتر دورههای روند صعودی باقی بماند و تنها زمانی خارج شود که قیمت در بالای محدوده جدید تثبیت شود.
«باند» بولینگر همچنین می تواند برای معامله گرانی که دوست دارند با کمک به شناسایی چرخش قیمت، از فرسودگی روند استفاده کنند، ابزار ارزشمندی باشد. با این حال، توجه داشته باشید که معاملات خلاف روند به حاشیه خطای بسیار بیشتری نیاز دارد، زیرا روندها اغلب قبل از معکوس شدن، چندین بار برای ادامه روند تلاش می کنند.
در نمودار زیر، می بینیم که یک معامله گر فیدر، با استفاده از بولینگر باند قادر خواهد بود اولین نشانه ضعف روند را به سرعت تشخیص دهد. با مشاهده اُفت قیمت ها از کانال روند، معامله گر ممکن است تصمیم بگیرد که از بولینگر باند با فروش نقاط لمس قیمت بعدی بولینگر باند استفاده کند.
قرار دادن حد ضرر درست بالای سقف های قیمتی، تضمین میکند که معاملهگر متوقف شود، زیرا خریداران سعی میکنند روند را ادامه دهند در نتیجه قیمت اغلب در بالاترین سطح اخیر حرکت میکند. درعوض، گاهی اوقات عاقلانه است که پهنای ناحیه «بی طرف» (فاصله بین 1+ و –1 SD) را اندازه گیری کرده و آن را به باند بالایی اضافه کنید. با استفاده از نوسانات بازار برای کمک به تعیین سطح حد ضرر، معاملهگر میتواند پس از شروع کاهش قیمت، در معاملات شورت باقی بماند.
استراتژی فشرده سازی باندهای بولینگر
استراتژی فشار (squeeze strategy) یکی دیگر از استراتژی های است که میتوان از بولینگر باندها استفاده کرد. فشار زمانی اتفاق میافتد که قیمت به شدت در حرکت بوده و سپس تثبیت شده و حرکات قابل توجهی دارد.
یک معامله گر می تواند به صورت بصری تشخیص دهد که قیمت یک دارایی در حال تثبیت است، زیرا باندهای بالا و پایین به هم نزدیک می شوند. به این معنی که نوسانات دارایی کاهش یافته است. پس از یک دوره تثبیت، قیمت اغلب در هر دو جهت حرکت بزرگتری انجام میدهد، در بهترین حالت در حجم بالا. افزایش حجم در یک شکست، نشانه آن است که معامله گران با پول خود روند را حمایت میکنند تا قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد.
هنگامی که قیمت از باند بالا یا پایین عبور می کند، معامله گر به ترتیب دارایی را می خرد یا می فروشد. معمولا دستور حد ضرر در خارج از تثبیت در آنسوی شکست قرار می گیرد.
مقایسه شاخص کلتنر (Keltner) با بولینگر
بولینگر باندها و کانال های کلتنر (Keltner) شاخص های متفاوت، اما مشابهی هستند. در اینجا نگاهی به تفاوت آنها ها میاندازیم تا بتوانید تصمیم بگیرید که کدام یک مناسب شما است.
بولینگر باندها از انحراف استاندارد دارایی زیربنایی استفاده میکنند، اما کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی (ATR) استفاده میکنند که بر اساس دامنه معاملات در اوراق بهادار، نوسانات را اندازه گیری میکنند. جدای از نحوه ایجاد باندها یا کانال ها، تفسیر این شاخص ها به طور کلی یکسان است.
از آنجایی که کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی به جای انحراف استاندارد استفاده میکنند، مشاهده سیگنالهای خرید و فروش بیشتر در کانالهای کلتنر نسبت به زمانی که از بولینگر باندها استفاده میشود، معمول است.
نکته: هیچ شاخص تکنیکالی، بهتر از دیگری نیست. انتخاب آنها به استراتژی های هر فرد و کارایی آنها بستگی دارد و کاملا شخصی است.
سخن آخر
کاربردهای متعددی برای بولینگر باندها وجود دارد، از جمله استفاده از آنها برای شناسایی شرایط اشباع خرید و فروش بازار. معاملهگران همچنین میتوانند چندین باند اضافه کنند، که به برجسته کردن قدرت حرکت قیمت کمک میکند. راه دیگر برای استفاده از باندها، جستجوی فشردگی نوسانات است. این فشردگی ها معمولاً با افت قیمت قابل توجهی همراه هستند. بولینگر باندها نباید با کانال های کلتنر اشتباه گرفته شوند. این دو شاخص مشابه هستند، اما دقیقا شبیه هم نیستند.
دیدگاه شما