اهمیت حجم معامله


جان مورفی (تحلیلگر معروف بازار بورس) و رازهای او در تحلیل تکنیکال

بازار بورس که یکی از جذاب‌ترین بازارهای مالی است، محل مناسبی برای سرمایه‌گذاری و کسب سود می‌باشد. از تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن، به منظور کسب سود و جلوگیری از ضرر، استفاده می‌شود. بنابراین تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی می‌باشد. در تحلیل تکنیکال، با بررسی روند قیمت در گذشته، می‌توان بازار آینده را پیش‌بینی کرد.

در این مقاله به معرفی یکی از تحلیلگران معروف "دکتر جان مورفی" می‌پردازیم و در پایان مقاله نیز می‌توانید کتاب ایشان را دانلود کنید.

جان مورفی ( John Murphy ) کیست؟

جان مورفی یکی از تحلیلگران معروف بازار بورس است که دارای مدرک کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد مدیریت تجاری از دانشگاه فوردهام آمریکا است. او تجربیات 40 ساله خود در زمینه تحلیل تکنیکال را در کتاب‌های مختلفی منتشر کرده است که یکی از کتاب‌های پر فروش وی، کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی می‌باشد. این کتاب به مدت 10 سال بین کتاب‌های پر فروش در حوزه‌ی سرمایه‌گذاری در بازارهای بورس اوراق بهادار بوده و همچنین به زبان‌های مختلفی نیز ترجمه شده که همین موضوع نشان‌دهنده اعتبار این کتاب در کشورهای مختلف است.

بر اساس نظریه جان مورفی استفاده از یک روش و ابزار در تحلیل تکنیکال، به تنهایی نیاز معامله‌گر را برطرف نمی‌سازد و در واقع مسیر سود‌دهی را مشخص نمی‌کند. برای جلوگیری از بروز مشکلات کمتر، استفاده از چندین ابزار در تحلیل تکنیکال توصیه می‌شود که فرآیند سوددهی را نیز تسهیل می‌کند .

جوایز دریافتی جان مورفی

  • در سال 1992، اولین جایزه خود را از فدراسیون بین المللی تحلیلگران فنی، به منظور مشارکت برجسته در تحلیل فنی جهانی دریافت کرد.
  • در سال 2002، جایزه سالیانه انجمن فنی کارشناسان بازار را نیز دریافت کرد.

10 قانون طلایی جان مورفی

جان مورفی تجربیات خود در تحلیل تکنیکال را در قالب 10 قانون طلایی بیان کرده است:

  1. ترسیم روندها
  2. تشخیص روند اهمیت حجم معامله ها و حرکت به سمت و سوی آن ها
  3. بازشناسایی حمایت و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال
  4. سنجیدن اندازه عقب نشینی در تحلیل تکنیکال
  5. ترسیم خطوط
  6. دنبال کردن میانگین
  7. یادگیری چرخش‌ها
  8. بازشناسی علائم هشدار دهنده
  9. وجود یا عدم وجود یک روند
  10. بازشناسی علائم تأیید کننده

ترسیم روندها

روند، همان جهت حرکت قیمت سهم در بازار است که به لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه­ مدت، میان­ مدت و بلندمدت تقسیم می­شود. یک روند کوتاه ­مدت می‌تواند بین چند دقیقه تا 3 هفته، یک روند میان­ مدت بین 3 هفته تا 3 ماه و روند بلندمدت از 3 ماه تا هر زمان مدنظر می­تواند طول بکشد.

برای تشخیص روند کلی سهم، در نظر گرفتن هر سه روند مذکور در کنار یکدیگر اهمیت دارد. بدین ترتیب، که در ابتدا روند بلندمدت سهم را بررسی کرده و سپس به بررسی و تحلیل نمودارهای میان ­مدت و کوتاه­ مدت سهم بپردازید. در واقع، روندهای میان­ مدت و کوتاه ­مدت جزئی از روندهای بلندمدت هستند که چشم­‌اندازی دقیق­تر از روند تغییر قیمت سهم را به نمایش می­گذارند.

تشخیص روندها و حرکت به سمت و سوی آن‌ها

از دیدگاه جان مورفی، روند قیمت یک سهم را به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی می‌­توان تقسیم نمود. به منظور خرید درست سهم و در زمان مناسب، تشخیص این سه روند و اقدام به خرید در زمان درست اهمیت زیادی دارد.

به عنوان مثال، در صورتی که قصد خرید یک سهم را داشته باشید، باید در یک روند صعودی اما در قیمت پایین سهم را خریداری نموده و بالعکس در صورتی که قصد فروش یک سهم را داشته باشید، بهترین حالت فروش در بالاترین قیمت اما با یک روند نزولی است تا بتوانید بهترین منفعت را کسب کنید.

بازشناسایی حمایت و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال

شناسایی نقاط حمایت و مقاومت سهم از جمله دیگر موارد مهمی است که در تحلیل تکنیکال باید مورد توجه قرار گیرد. نقاط حمایتی که معمولا کف قیمتی یک سهم هستند، بهترین نقطه خرید و نقاط مقاومتی که سقف قیمتی سهم هستند، بهترین نقطه فروش می­باشد. پس از شکستن یک نقطه اوج یا مقاومت سهم، آن نقطه تبدیل به نقطه حمایت در تغییرات بعدی قیمت می­شود. به همین ترتیب، زمانی که نقطه حمایتی سهم شکسته می­شود، تبدیل به یک نقطه مقاومتی جدید می­گردد.

سنجیدن اندازه عقب نشینی در تحلیل تکنیکال

در روندهای صعودی و نزولی (بولیش و بیریش) قیمت سهم، اصلاح قیمت رخ داده و بخشی از روند اصطلاحاً بازپس گرفته می‌­شود. اگر بخواهیم این اصلاح روند را به صورت درصدی بیان کنیم، معمولا حدود 50 درصد روند اصلاح می­شود. بطور کلی می­توان گفت، هر روند حداقل به میزان یک سوم و حداکثر به میزان دو سوم اصلاح می­شود.

درصدهای فیبوناچی شامل 38 درصد و 62 درصد نیز ارزشمند بوده و باید در نظر گرفته شوند. در هنگام بازگشت در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد سقف قیمت قبلی است .

ترسیم خطوط

کشیدن خطوط روند یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است که بین دو نقطه کف یا دو نقطه سقف نمودار ترسیم می­شود. در صورتی که دو نقطه کف به هم وصل شود روند نمودار صعودی و اگر دو نقطه سقف به هم متصل گردد، روند نمودار نزولی خواهد بود. هنگامی که خطوط روند شکسته شوند، تغییر روند ایجاد می­شود.

یک خط روند معتبر باید حداقل سه مرتبه لمس شود. هر چه خط روند طولانی­تر و تعداد برخوردهای قیمت با آن بیشتر باشد، اعتبار خط روند بیشتر خواهد بود.

دنبال کردن میانگین

دنبال کردن میانگین متحرک از آن جهت اهمیت دارد که می­تواند سیگنال­های خرید و فروش مناسبی ارائه دهد. سیگنال زمانی ایجاد می­شود که میانگین متحرک کوتاه­مدت­تر میانگین متحرک بلندمدت­تر را می­شکند. این نمودارها نشان می­دهد که روند موجود هنوز برقرار است و یا در حال تغییر می­باشد. رایج­ترین روش پیدا کردن سیگنال­های معاملاتی، ترکیب دو میانگین متحرک است. برخی از رایجترین ها ترکیب 4 و 9، ترکیب 9 و 18، ترکیب 5 و 20 می­باشد.

یادگیری چرخش­‌ها

دنبال کردن اسیلاتورها به منظور مشخص نمودن نقاط اشباع خرید و فروش موثر هستند. زمانی که قیمت رشد و یا افت زیادی داشته باشد، به احتمال زیاد برگشتی اتفاق خواهد افتاد و اسیلاتورها این اخطار را می­دهند. دو مورد از مشهورترین آنها شاخص مقاومت نسبی (RSI) و نوسان‌ساز استوکاستیک (Stochastic) هستند که هر دو در مقیاس 0 تا 100 کار می کنند. هنگامی که RSI به بیش از 70 برسد، اشباع خرید و زمانی که به زیر 30 برسد، اشباع فروش صورت خواهد گرفت .

بیشتر معامله‌گران از بازه 14 روزه یا 14 هفته‌ای برای Stochastics و از بازه 9 روزه یا 9 هفته‌ای برای RSI استفاده می‌کنند.

این ابزارها درباره چرخش بازار هشدار می­دهند. سیگنال­های هفتگی به عنوان فیلتر سیگنال­های روزانه و سیگنال­های روزانه به عنوان فیلتر نمودارهای داخل روز می­توانند استفاده شوند .

بازشناسی علائم هشدار دهنده

MACD شاخصی است که شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است و در نظر گرفتن آن به هنگام معامله اهمیت زیادی دارد . هنگامی که خط سریعتر به بالای خط کندتر عبور کند و هر دو خط زیر خط صفر باشند، سیگنال خرید صادر می­شود و بالعکس، سیگنال فروش زمانی صادر می­شود که خط سریعتر به پایین خط کندتر عبور کند و هر دو خط بالای خط صفر باشند. لازم به ذکر است که سیگنال­های هفتگی بر سیگنال­های روزانه مقدمند .

وجود یا عدم وجود یک روند

بررسی وجود یا عدم وجود روند در بازار اهمیت زیادی برای تصمیم­گیری دارد. نشانگر ADX یا Average Directional Movement Index به تعیین این موضوع که آیا روند بازار رو به رشد است و یا اینکه یک روند خنثی وجود دارد، کمک می­کند .

در صورتیکه خط ADX روندی رو به اهمیت حجم معامله رشد داشته باشد، نشان‌دهنده یک روند پرقدرت احتمالی در بازار و در صورتیکه نزولی باشد، اغلب نمایانگر عدم وجود روند است. اگر خط ADX صعودی باشد باید از میانگین‌های متحرک استفاده کرد ولی اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، می‌توان سبک معامله مناسب در شرایط موجود بازار را تشخیص داد .

بازشناسی علائم تأیید کننده

افزایش حجم معاملات به عنوان عاملی تأییدکننده برای تحلیل‌­ها شناخته می‌­شود. در صورت وجود یک روند صعودی برای سهم، انتظار می‌­رود که حجم معاملات سهم نیز افزایشی باشد. بنابراین افزایش حجم در مقایسه با افزایش قیمت سهم اهمیت بیشتری داشته و نشان­‌دهنده این موضوع است که ورود سرمایه جدید از روند صعودی حمایت می­کند. در صورتیکه بجای افزایش حجم کاهش حجم داشته باشیم، نشانگر تغییر روند و آغاز روند نزولی خواهد بود.

دنلود رایگان کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی

جان مورفی کتاب "تحلیل تکنیکال بازارهای مالی" را در 596 صفحه به رشته تحریر در آورده است. با کلیک بر روی این لینک می‌توانید این کتاب را به رایگان دانلود و استفاده کنید.

الگوی سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو در مقابل الگوی کف دوقلو قرار دارد که یک الگوی نزولی است و زمان برگشت روند صعودی را نشان میدهد.

همانطور که از نام آن مشخص است، این الگو از دو اوج و یک کف در وسط آنها تشکیل شده است. پدید آمدن الگوی سقف دوقلو بر روی چارت نشاندهنده تغییر میانمدت یا بلندمدت در روند صعودی است.

الگوی سر دوقلو، یک الگوی بسیار قوی می­باشد.

برای شناسایی این الگو حتما باید منتظر بمانیم تا خط حمایت شکسته شود. بنابراین قبل از شکست خط حمایت، هنوز شکل گیری این الگو مورد تایید نیست.

این الگو در چارت زیر نمایش داده شده است:

8 - الگوی سقف دوقلو

برای اطمینان از شکل گیری الگوی سقف دوقلو باید به نکات زیر توجه کرد:

۱-در هر الگوی بازگشتی، باید روندی وجود داشته باشد که برگشتی شود. درالگوی سقف دوقلو، باید یک روند صعودی چند ماهه داشته باشیم تا این الگو برقرار شود.

۲-اولین اوج باید بالاترین اوج در روند جاری باشد. در این حالت، اوج اول کاملا نرمال است و تا این لحظه، روند صعودی هنوز در خطر نیست.

۳-بعد از اهمیت حجم معامله اوج اول، یک کف شکل میگیرد که معمولا ۱۰ تا ۲۰ درصد میباشد. حجم معاملات در کف اول اهمیتی ندارد.

۴- بعد از شکل گیری کف، قیمتها افزایش یافته و تا اوج اول افزایش میابند. حتی بعد از دستیابی به اوج اول، الگوی سقف دوقلو هنوز احتیاج به تایید دارد. فاصله زمانی بین اوج ها از چند هفته تا چند ماه است؛ معمولا یک تا سه ماه. هر چند بهتر است که اوج ها دقیقا با هم برابر باشند، اما کمی تفاوت بین دو نقطه اوج مجاز است.

۵-بعد از سقف دوم، قیمت ها شروع به ریزش میکنند و در چنین حالتی باید حجم معاملات افزایش یابد. کاهش قیمت ها نشاندهنده این است که نیروی عرضه از نیروی تقاضا قوی تر است و انتظار میرود که سطح حمایت حفظ نشود.

۶-زمانی که خط حمایت شکسته شود، الگوی سقف دوقلو کامل میشود. در چنین حالتی حجم معاملات افزایش میابد.

۷-سطح حمایت شکسته شده تبدیل به مقاومت میشود و معمولا بعد از شکسته شدن این سطح، قیمت ها مجدد این سطح را تست میکنند. برگشت مجدد قیمت ها به این سطح، شانس دیگری برای خروج است.

چگونه در الگوی سر دوقلو معامله کنیم؟

میتوان این الگو را به سه روش مورد معامله قرار داد:

روش ۱: در نقطه شکست خط گردن معامله کنیم.

روش ۲: در این روش که محبوبیت بیشتری دارد میتوان با مشاهده شمع نزولی در سقف دوم از بازار خارج شد.

سپس اگر قیمت ها کاهش یابند و خط گردن را بشکنند و مجدد کاهش یابند، آنگاه سود ما افزایش میابد.

5 3 - الگوی سقف دوقلو

روش ۳: اهمیت حجم معامله در این روش میتوانیم بعد از شکست خط گردن منتظر بمانیم تا قیمت­ها مجدد به این سطح (که حال به عنوان مقاومت عمل میکند) برگردند و آن را تست کنند. در این زمان میتوان با مشاهده الگوی شمعی برگشتی از بازار خارج شد. این روش در مثال زیر نشان داده شده اهمیت حجم معامله اهمیت حجم معامله است:

6 3 - الگوی سقف دوقلو

این الگو در چارت واقعی به صورت زیر است:

7 2 - الگوی سقف دوقلو

تعیین هدف سود:

میتوان از سطوح قبلی حمایت به عنوان هدف سود استفاده کرد. روش دیگر این است که فاصله بین خط گردن و بلندترین اوج را به عنوان اندازه هدف سود در نظر بگیریم.

سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

کندل ها چه می گویند؟ حجم اهمیت دارد! معیارهایی برای تشخیص بریک اوت - پولبک - فیک و ریورس

قبل از شروع بحث از همه دوستان تقاضا می کنم حتما بحث های قبلی رو مطالعه کرده باشند و به ویژه مفهوم روند و حمایت / مقاومت رو بخوبی فهمیده باشند.
در طول بحث سعی می کنم تا جایی که ممکنه بسادگی بحث رو ادامه بدم تا سوالی پیش نیاد و خواننده بتونه با متن ارتباط برقرار کنه.
این تذکر لازمه که فهمیدن این مباحث بخودی خود هیچ اهمیتی نداره. بلکه شیوه استفاده از این مباحث مهمه. بنابراین انتظار می ره افرادی که در این دوره شرکت می کنند حتما این مباحث رو بر روی چارت پیاده کنند و سعی کنند با مثال هایی که پیدا می کنند مطالب رو فهم کنند.
هر پرسشی وجود داشته باشه حتما پاسخ می دم ولی قبل از هر پرسشی متن رو دوباره بخونید و سعی کنید کمی فکر کنید. گاهی پرسیدن مانع درک درست می شه و گاهی خیلی از پرسش ها بی مورده. دامنه پرسش ها حتما در محدوده بحثی که داریم باشه.


کندل ها چه می گویند؟

چیزی که در چارت می بینیم بازنمایی رفتار خریداران و فروشندگان در بازار واقعی است. این رفتار واقعی در نهایت موجب شکل گرفتن مهمترین موضوع در تحلیل تکنیکال یعنی قیمت می شود.
هر روز صبح یک اولین قیمت داریم که در واقع بر مبنای اولین معامله شکل می گیره و در آخر بازار یک آخرین قیمت داریم که بر مبنای آخرین معامله بوجود میاد. اما در طول روز قیمت ممکنه به زیر اولین قیمت هم بره که پایین ترین قیمت رو بوجود میاره. و ممکنه قیمت های بالاتری رو هم داشته باشیم که از آخرین قیمت ما بیشتر باشه که بالاترین قیمت رو می سازه.
برای اینکه قیمت رو بر روی چارت نمایش بدیم می تونیم آخرین قیمت رو مبنا قرار بدیم و نمودار خطی (line chart) داشته باشیم و یا قیمت ها رو بر مبنای چهار بعدی که داشته (اولین قیمت - بالترین قیمت کمترین قیمت - آخرین قیمت) نمایش بدیم و نمودار بر اساس کندل (Candle) و یا حتی بار (Bar) داشته باشیم.

نمونه نمودار قیمت با لاین چارت و بار چارت رو اینجا ببنید
What Are Charts? [ChartSchool]

کندل ها نوسان قیمت رو بهتر نمایش می دن و اطلاعات بیشتری برای ما دارند. بنابراین بهتره چارت رو با کندل ها بررسی کنیم. چهار بعد به این صورت است


high = بالاترین قیمت
close = آخرین قیت
open = اولین قیمت
low = پایین ترین قیمت
real body = بدنه واقعی کندل
shadow = سایه

حد فاصل اولین قیمت تا آخرین قیمت بدنه کندل رو شکل می ده و اگر کمترین قیمت کمتر از قیمت اول و یا بیشترین قیمت بالاتر از قیمت آخر باشه سایه کندل (شادو) شکل می گیره.

اگر اولین قیمت بیش از آخرین قیمت باشه کندل ما نزولیه و معمولا با رنگ سیاه نمایش داده می شه.
اگر آخرین قیمت بیش از اولین قیمت باشه کندل ما صعودیه و معمولا با رنگ سفید نمایش داده می شه.

در بازار بورس معمولا معاملات روزانه اهمیت حجم معامله خیلی اهمیت نداره. خیلی از اوقات دیدیم که امروز سهمی صف خریده ولی فردا خریداری وجود نداره و برعکس. یا تقاضا برای خرید در یک قیمت بالاست ولی کمی بعد می بینیم که در قیمت پایین تر خریدار نیست.

اما گاهی در نقاط حساسی باید به این کندل ها در تایم روزانه توجه کنیم. در حمایت ها و مقاومت و یا در نقاط تغییر روند (ریورس) کندل ها فوق العاده مهم هستند. همچنین برای خرید یا فروش توجه به رفتار قیمت در قالب کندل خیلی اهمیت داره.

انواع مختلفی از کندل ها وجود داره که اگر بر روی اینترنت جستجو کنید فایل های فارسی و غیر فارسی زیادی پیدا می کنید. برای اطلاع از نام کندل ها و انواع آنها و همچنین ماهیت نشانه ای اونها به این فایل ها مراجعه کنید. در اینجا فقط چند نکته مهم رو معرفی می کنم.

اگر تقاضا برای خرید بطور پیوسته زیاد باشه (و بر عکس اگر عرضه برای فروش بطور پیوسته زیاد باشه) کندل ها بدون سایه و یا با سایه کمی شکل می گیرند. پس یک نشانه از شدت تقاضا یا عرضه بزرگ بودن بادی یا بدنه کندل ها است. اما اگر سایه کندل ها در هر دو طرف بلند باشه و یا از بدنه بزرگتر باشه این به معنای این خواهد بود که قدرت خریدار و فروشنده تقریبا برابره و هنوز بازار درباره این سهم به تصمیم مشخصی نرسیده.
برای مثال اگر قصد خرید سهمی دارید که قیمت با فاصله زیادی از پایین ترین و بالاترین قیمت در حال معامله هست فعلا دست نگهدارید (و در فروش برعکس) و یا در نواحی سایه خرید کنید.

کندل ها در صعود
در کندل های صعودی شادو زیرین نگران کننده نیست. معنی این شادو اینه که قیمت بالا باز شده کمی فشار فروش بوده ولی در نهایت خریداران توانسته اند فروشنده ها رو به عقب برانند و قیمت آخر ما یا برابر قیمت اول بوده و یا بالاتر از آن.
البته این نوع کندل ها اگر بعد از چند کندل صعودی قوی (مثل صف خرید یا کندل هایی با بدنه سفید) ظاهر شد اولین سیگنال رو به ما می ده که فروشنده ها در حال ورود به بازار هستند و باید برای کندل بعدی مراقب بود. اگر این نوع کندل با واگرایی منفی در منطقه اشباع فروش همراه بود احتیاط بیشتری می طلبه. به عبارت دیگه واگرایی منفی در منطقه اشباع فروش به همراه این نوع کندل خبر از احتمال پایان روند صعودی می ده که در این حالت بهتره به فکر فروش پله ای بود.

نکته مهم: اگر شادوی کندل به زیر قیمت آخر کندل قبلی رفت درجه هشدار بیشتر می شه.
در کندل های صعودی اگر شادوی زیرین داشتیم ولی کندل ما در نهایت صعودی بود و مخصوصا دارای بدنه بود نگرانی از فشار فروش کمتر می شه. مثلا قیمت در ۱۰۰ باز شده و شادوی ما تا ۹۸ آمده ولی قیمت آخر ما ۱۰۱ بوده. این کندل بنام هامر یا چکش شناخته می شه. خیلی از افراد این نوع کندل در روند صعودی رو خطرناک می دونند که بنظر من خیلی خطرناک نیست. چکش سفید در روند صعودی نشانه پایان روند نیست و می تونه فقط هشدار برای روزهای بعدی باشه.
اما اگر چکش ما به رنگ سیاه بود - یعنی قیمت برای مثال در ۱۰۰ باز شده و تا ۹۵ افت کرده ولی نهایتا در ۹۸ بسته شده - این یک نشانه کاملا جدی برای پایان روند صعودی بشمار می ره و باید احتیاط کرد.
وجود چنین کندل هایی در ابتدای روند صعودی چه به رنگ سیاه و چه به رنگ سفید کاملا رایجه و اغلب نشانه مثبت تلقی می شه و در این حالت می تونیم انتظار داشته باشیم که قدرت خریدارن ادامه دار است. خیلی از اوقات برای پیاده کردن نوسان گیران در ابتدای روند صعودی چنین کندل هایی با برنامه قبلی تشکیل می شه.

شادو بالای کندل صعودی هشدار دهنده است. وقتی بالای کندل شادو داریم یعنی قیمت بالا رفته اما نتوانسته بالا باقی بمونه و پایین تر از بالاترین قیمت بسته شده است. اگر این کندل بعد از چند کندل صعودی قوی ظاهر شد و اندیکاتورها در منطقه اشباع خرید بودند این نشانه خستگی روند و احتمال پایان صعود می ده.
بطور کلی در روندهای پر شتاب در بورس قیمت آخر باید برابر با بالاترین قیمت باشه. در بورس حجم مبنا و دامنه نوسان داریم. وقتی بالاترین قیمت امروز ۱۲۰ بوده ولی کندل با قیمت ۱۱۵ بسته شده یعنی خریدارن در قیمت بالای ۱۱۵ کمی ضعیف بوده اند. روز بعد قیمت مجاز ما بیش از ۱۲۰ خواهد بود در این وضعیت احتمال اینکه فردا خریدارانی باشند که قیمت را بالا ببرند کم می شه. پس شادوی بالای کندل کمی نگران کننده است.

بهترین کندل صعودی در بازار بورس (مخصوصا در ابتدای روند) کندلیه که از قیمت های پایین شروع شده و در همه درجات قیمتی معامله داشته و در بالاترین قیمت بسته شده باشه. یعنی مثلا قیمت مجاز ما ۱۰۰ تا ۱۰۵ است. قیمت از ۱۰۰ یا ۱۰۲ شروع شده باشه و روی تک تک قیمت های میانی مثل ۱۰۱ - ۱۰۲ - ۱۰۳ - ۱۰۴ با حجم خوبی معامله شده باشه و در آخر در ۱۰۵ بسته شده باشه. وقتی روی تک تک قیمت ها معامله صورت می گیره یعنی اینکه فروشنده های مختلف و مصری داشتیم ولی خریدار قوی تر بوده و قدم به قدم فروشنده ها رو عقب زده. اما وقتی مثلا با یک رنج مثبت قیمت از ۱۰۲ تا ۱۰۵ می ره در این وضعیت فروشنده های احتمالی فرصت نداشتند تا وارد فروش شوند و بنابراین بطور بالقوه برای روزهای بعدی ممکنه فروشنده باشند. این فروشنده ها منتظر می مونند و با اولین سستی روند می تونند فشار فروش رو بیشتر کنند (مثلا به معاملات سال گذشته شبندر بین قیمت های ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ توجه کنید). وقتی در طول معاملات چنین رفتاری در معاملات می بینید با خیال راحت تری می تونید وارد معامله شوید.

یک نوع کندل خیلی مهم که معمولا مورد توجه همه تریدرها هست کندل های پوشا یا انگالفینگ است. وقتی کندل قبلی به رنگ سیاه است و کندل ما پایین تر از کمترین قیمت کندل قبلی شروع می شه و بالاتر از بیشترین قیمت کندل قبلی بسته می شه در این حالت کندل امروز ما توانسته بدنه کندل نزولی قبلی رو بپوشانه و اصطلاح انگالفینگ رخ داده. این در رفتار معامله گران به این معنیست که فروشنده هایی که دیروز قوی تر بودند امروز مغلوب قدرت خریدارن شدند. اگر چنین کندلی با یک یا دو کندل صعود بعدی همراه باشه می تونیم به ادامه روند صعودی و یا حداقل پایان روند نزولی امیدوار باشیم. بعلاوه گاهی انگالفینگ با یک کندل انجام نمی شه و طی دو یا سه کندل یک کندل نزولی قبلی پوشش داده می شه که در این حالت هم احتمال تغییر روند وجود داره ولی با در جه اعتبار کمتر. این نوع کندل ها فقط در ابتدای روند اهمیت ندارند بلکه در طول روند مخصوصا در نوسانات غالبا دیده می شه و اگر در میانه روند قصد ورود به بازار رو داریم خوبه به چنین کندل هایی توجه کنیم.

همه بحث های فوق اگر در تایم معاملاتی هفتگی رخ بده اعتبار بسیار بیشتری داره و دقت بیشتری می طلبه.

فرق قیمت پایانی و قیمت دیروز و قیمت آخرین معامله چیست؟

سلام وقت بخیر یک سوال داشتم از ادمین یا دوستانی که اطلاعات کاملتری دارند . غیر از درصدهای تغییر قیمت روزانه گاهی از وقتها جلوی بعضی از نمادها هست که معمولا درصدهای بالایی غیر از پنج درصد هستند مثلا قبل از پنج درصد در پرانتز ۷۰۰ در صد یا نهصد درصد درج میشه ممنون میشم راهنمایی کنن دوستان که این چی هستش

سلام دوست عزیز
هیچ قاعده کلی ندارد، ممکن است سهم افشای الف داده باشد و یا بازگشایی آن پس از مجمع عادی سالیانه باشه و .
باید سهم مورد نظر اعلام شود تا دقیق علت این که بدون دامنه نوسان بازگشایی شده است مشخص شود.جهت پیگری لطفا در سامانه معاملاتی تیکت و یا در ساعات اداری با شماره تلفن ۰۲۱۹۱۰۰۴۰۰۴ داخلی ۲ بخش پذیرش آنلاین تماس حاصل فرمائید.

سلام
پرداخت سود سهام بوسیله کارگزاری، بر اساس قیمت پایانی است یا قیمت آخرین معامله؟

سلام دوست عزیز
شما می توانید آخرین سود را از طریق فیلتری که در سامانه معاملاتی شما است به طور دلخواه برحسب قیمت آخرین معامله و یا بر حسب قیمت پایانی تعیین نمائید.

قیمت پایانی سهام
قیمت پایانی سهام قیمتی است که معامله سهم در ابتدای روز بعد، براساس آن قیمت آغاز می شود.
توضیح اینکه لزوما همواره قیمت پایانی سهم، با آخرین قیمت سهم برابر نیست.
زیرا قیمت سهام شرکت‌ها، درصورتی می تواند حداکثر افزایش یا کاهش روزانه‌ را تجربه کند که حجم قابل توجهی از آن سهم در طول ساعت معاملاتی مورد معامله قرار گیرد.
اینجاست که حجم مبنا مطرح می‌شود.
بنابراین اگر میزان معاملات بر روی آن سهم از حجم مبنا کمتر باشد، درصد افزایش یا کاهش قیمت سهم نیز کمتر از حداکثر میزان افزایش یا کاهش تعیین شده براساس مقررات خواهد بود.
برای مثال، اگرچه ممکن است قیمت آخرین معامله سهام یک شرکت پذیرفتـه شده در بورس، در یک روز افزایش یا کاهش ۵ درصدی (حداکثر نوسان روزانه، براساس مقررات) را تجربه کند، اما چون حجم معاملات روی آن سهم کمتر از حجم مبنا بوده است، بنابراین قیمت پایانی سهم مثـلا با حداکثر ۱ درصد افزایش یا کاهش، ثبت می‌شود.
لازم به ذکر است قیمت پایانی سهم براساس میانگین موزون قیمت سهم در طول یک روز معاملاتی، تعیین می‌شود

قیمت پایانی سهام
قیمت پایانی سهام قیمتی است که معامله سهم در ابتدای روز بعد، براساس آن قیمت آغاز می شود.
توضیح اینکه لزوما همواره قیمت پایانی سهم، با آخرین قیمت سهم برابر نیست.
زیرا قیمت سهام شرکت‌ها، درصورتی می تواند حداکثر افزایش یا کاهش روزانه‌ را تجربه کند که حجم قابل توجهی از آن سهم در طول ساعت معاملاتی مورد معامله قرار گیرد.
اینجاست که حجم مبنا مطرح می‌شود.
بنابراین اگر میزان معاملات بر روی آن سهم از حجم مبنا کمتر باشد، درصد افزایش یا کاهش قیمت سهم نیز کمتر از حداکثر میزان افزایش یا کاهش تعیین شده براساس مقررات خواهد بود.
برای مثال، اگرچه ممکن است قیمت آخرین معامله سهام یک شرکت پذیرفتـه شده در بورس، در یک روز افزایش یا کاهش ۵ درصدی (حداکثر نوسان روزانه، براساس مقررات) را تجربه کند، اما چون حجم معاملات روی آن سهم کمتر از حجم مبنا بوده است، بنابراین قیمت پایانی سهم مثـلا با حداکثر ۱ درصد افزایش یا کاهش، ثبت می‌شود.
لازم به ذکر است قیمت پایانی سهم براساس میانگین موزون قیمت سهم در طول یک روز معاملاتی، تعیین می‌شود.
نحوه محاسبه قیمت پایانی سهام را در زیر مشاهده کنید:

قیمت آخرین معامله
همانطور که از نام آن مشخص است، قیمت آخرین معامله، قیمتی است که آخرین بار سهام در آن قیمت معامله شده است.
به دلیل اینکه قیمت آخرین معامله در اغلب موارد به میزان زیادی بالا و پایین می‌شود معمولا برای اشاره به قیمت یک سهام، از قیمت پایانی استفاده می‌کنند.
قیمت آخرین معامله برای سفارش‌گذاری در بورس اهمیت زیادی دارد.
زیرا شخص در صورتی که بخواهد معامله را به سرعت انجام دهد می‌تواند قیمت سفارش خود را نزدیک به این قیمت یا معادل این قیمت وارد کند تا احتمال کامل شدن سفارش افزایش یافت.

حجم (Volume) در تحلیل تکنیکال چیست؟

حجم مقدار دارایی است که در طی یک دوره زمانی ، اغلب در طول روز ، دست به دست میشود. به عنوان مثال ، Volumeمعاملات سهام به تعداد سهام اوراق بهادار معامله شده روزانه آن اشاره دارد. حجم معاملات و تغییر حجم در طی زمان ، ورودی های مهم برای معامله گران فنی است.

پیشگویی های کلیدی

  • حجم تعداد سهام یک اوراق بهادار است که در یک بازه زمانی معامله می شود.
  • به طور کلی اوراق بهادار با Volume روزانه بیشتر ، نسبت به موارد دیگر که فاقد نقدینگی هستند ، ‘فعال تر’ هستند.
  • Volume یک شاخص مهم مربوط به تجزیه و تحلیل فنی است زیرا از آن برای اندازه گیری اهمیت نسبی یک حرکت در بازار استفاده می شود.
  • هرچه در طی یک حرکت قیمت ، Volume بیشتر باشد ، حرکت بیشتر قابل توجه است و حجم آن نیز در حین جابجایی قیمت پایین تر است ، این حرکت کمتر قابل توجه است.

درک حجم

هر معامله ای که بین خریدار و فروشنده انجام می شود ، به تعداد کل حجم آن سهام کمک می کند. هر زمان که خریدار موافقت کند آنچه را که فروشنده برای فروش با قیمت مشخصی گذاشته است خریداری می کند ، یک معامله انجام میشود. اگر فقط پنج معاملات در روز انجام شود ، Volumeآن روز ، پنج تعیین می شود.

هر صرافی بازار حجم معاملات خود را ردیابی می کند و داده های حجم را بصورت رایگان یا با هزینه اشتراک،نشر می دهد. Volume تعداد تجارت هر چند ساعت یکبار در طول روز معاملات جاری را گزارش می دهد. این حجم معاملات تجاری، گزارش شده برآورد می شود.Volume تجارت گزارش شده در پایان روز نیز یک تخمین است. آمار نهایی روز بعد گزارش می شود.

Volume معاملات بالاتر به معنای نقدینگی بالاتر ، اجرای بهتر سفارش و بازاری فعال تر برای اتصال خریدار و فروشنده است. هنگامی که سرمایه گذاران نسبت به جهت معاملات بورس احساس ناامیدی می کنند ، حجم معاملات آتی تمایل به افزایش پیدا می کند ، که اغلب باعث می شود گزینه ها و معاملات آتی در اوراق بهادار مشخص شده فعالانه تر تجارت کنند. Volumeکلی در نزدیکی زمان باز و بسته شدن بازار و دوشنبه ها و جمعه ها بیشتر است.

حجم در تحلیل تکنیکال

حجم در تحلیل تکنیکال

برخی از سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در مورد زمان خرید سهام از آنالیز فنی ، استراتژی مبتنی بر قیمت سهام استفاده می کنند. تحلیلگران فنی در درجه اول به دنبال نقاط ورودی و خروج هستند. سطح حجم بسیار مهم است زیرا آنها سرنخهایی را در مورد بهترین نقاط ورود و خروج در آن قرار می دهند.

حجم یک شاخص مهم در تجزیه و تحلیل فنی است زیرا از آن برای اندازه گیری اهمیت نسبی هر حرکت بازار استفاده می شود. اگر بازار مقدار زیادی حرکت را طی یک دوره معین انجام دهد ، قدرت آن جنبش یا اعتبار می یابد یا با شک و تردید بر اساس Volumeآن دوره مشاهده می شود. هرچه در حین جابجایی Volume، حجم بیشتر باشد ، حرکت در این شکل از تحلیل قابل توجه تر است. در مقابل ، اگر میزان Volume کم باشد ، حرکت با اهمیت کمتری مشاهده می شود.

بررسی حجم یکی از مهمترین اقدامات برای معامله گران و تحلیلگران فنی است. از منظر معامله گری ، هنگامی که خریداران و فروشندگان با قیمت مشخصی فعال می شوند ، این بدان معنی است که Volume بالایی وجود دارد.

تحلیلگران از نمودارهای نواری برای تعیین سریع میزان حجم استفاده می کنند. نمودارهای نوار همچنین تشخیص روند Volumeرا آسانتر می کند. هنگامی که میله های موجود در نمودار نوار بالاتر از حد متوسط ​​باشد ، این نشانه ای از حجم و قدرت بالا در قیمت خاص بازار است. با بررسی نمودارهای بار ، تحلیلگران می توانند از حجم به عنوان راهی برای تأیید حرکت قیمت استفاده کنند. اگر با بالا رفتن یا پایین آمدن قیمت ، حجم افزایش یابد ،این یک حرکت قیمت با قدرت محسوب می شود.

اگر معامله گران می خواهند بازگشت در سطح حمایتی یا کف را تأیید کنند ، به دنبال خرید زیاد هستند. برعکس ، اگر معامله‌گران به دنبال تأیید سطح حمایت هستند ، به دنبال کم بودن Volumeخریداران هستند. اگر معامله گران می خواهند وارونگی را در سطح مقاومت یا سقف تأیید کنند – آنها به دنبال حجم فروش بالایی هستند. برعکس ، اگر معامله‌گران به دنبال تأیید شکست سطح مقاومت هستند ، به دنبال Volume بالایی از خریداران هستند.

ملاحظات دیگر

در زمان های اخیر ، معامله گران با فرکانس بالا (HFT) و صندوق های شاخص به سهم اصلی در آمار حجم معاملات در بازارهای ایالات متحده تبدیل شده اند. طبق یک مطالعه JPMorgan در سال ۲۰۱۷ ، سرمایه گذاران منفعل مانند ETF و حساب های سرمایه گذاری کمی ، که از معاملات الگوریتمی با فرکانس بالا استفاده می کنند ، نزدیک به ۸۰ درصد از Volumeکلی معاملات را در حالی که «معامله گران اختیاری اساسی» (یا معامله گرانی که فاکتورهای اساسی مؤثر را ارزیابی می کنند) عهده دار شدند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.