معرفی الگوهای کلاسیک


خودرو

معرفی انواع سبک ها و شیوه های ترید

امروزه علاقه به یادگیری ترید روز به روز در بین مردم مخصوصا جوانان بیشتر شده است. در این مقاله برای اشنایی بیشتر باترید به معرفی انواع سبک ها و شیوه های ترید میپردازیم. ترید یک شغل معمولی نیست و نیاز به اموزش و تمرین های بسیار زیادی دارد. در ضمن مراقب پکیج فروشها و کلاهبرداران در این زمینه باشید که امروزه در این زمینه کلاهبرداری بسیار زیاد شده است چرا که افراد زیادی به سمت یادگیری ترید رفته اند.

انواع سبک های ترید ( سبک های تحلیل تکنیکال - تحلیل چارت)

- خطوط روند، حمایت و مقاومت های استاتیک و داینامیک

- الگو های کلاسیک : سر و شانه، مستطیل و پرچم و ..

- الگو های شمعی : چکش، پوشا، سنجاقک و.

- خطوط میانه یا همان چنگال اندروز

- تکنیک ها و ابزار های فیبوناچی : ریتریسمنت، فیبوفن و .

-الگو های هارمونیک، گارتلی، خفاش و .

- امواج الیوت : کلاسیک، نئوویوف الیوت های هارمونیک

-تحلیل روند با اندیکاتور های پیرو: ایچیموکو، بولینگر و انواع مووینگ ها و مکدی و .

-تحلیل مومنتوم با اسیلاتورها: rsi - cci و استوکاستیک و.

-واگرایی های عادی و مخفی rd - hd

-تحلیل حجم با اندیکاتور های حجمی: OBV - CHAIKIN و .

- روش بیل ویلیامز

- روش های گن: مربع نه تایی، زوایای گن و.

- یک نوع تابلوخوانی پییشرفته است که جهت معامله بازیگران بازار بر اساس شواهد معاملاتی پیش بینی میکند.

- فوت پرینت، والیوم پروفایل، تحلیل اوردر بوک با استفاده از بازار فیوچرز عمدتا در پلتفرم نینجا تریدر

- روش تحلیل تیموتی ارد

-با ارتقای تحلیل کلاسیک بوجود امد و نگاه عمیق تری به حرکات قیمت دارد و روی ترید تمرکز بیشتری دارد.

- سبک لنز بگر، آدام گریمز، نایل فولر و البروکس از معروف ها هستند و طرفدار بیشتری دارند.

- سعی بر این است که دست نهنگ های مارکت را بخوانند

- سبک های سم سیدن، الفونسو، ict، rtm و فانتوم از معروف ها هستند .

- متد جناب وایکوف که پدر این سبک هستند بیشتر استفاده میشود.

انواع شیوه های ترید

سخت ترین شیوه ترید از لحاظ معامله گری و کنترل احساسات اسکلپینگ هست . داشتن استراتژی معاملاتی و مدیریت سرمایه قوی از ملزومات اسکلپ هست . اسکلپر ها عموما بالای چند سال تجربه معامله گری در یک بازار یا یک نماد خاص دارند و این باعث می شود که بتوانند در تایم فریم های خیلی کوچک مثل 30 ثانیه ترید کنند و سود ده باشند .

برای اسکلپ اگر ازwin rate بالای تحلیل هم بگذریم میرسیم به قسمت مهمتری به نام روانشناسی معاملاتی و کنترل احساسات که خیلی سخت است و تجربه زیادی میخواهد که شما چند ساعت در روز در تایم فریم 30 ثانیه ترید کنید و کاملا به احساسات مسلط باشید و هیجانی عمل نکنید.

این دسته از تریدر ها بیشتر به عنوان شغل اول این کار را انجام میدهند و اصلا شبیه اون تصوراتی که بعضی دارند ( ترید در هواپیما، لب ساحل، حین خرید در پاساژ) نیست و اساسی ترین نیاز اونها یک محیط ارام همراه با یک عامل برای سرگرمی بعد از ست کردن حد سود و ضرر مثل موزیک یا گیم هست.

چندین بار معامله در طول روز که در بازار ها و نماد هایی که نوسان و حجم در گردش بالاتری دارند انجام میشود . به دلیل نوسانات کوچک در تایم فریم های پایین استفاده از اهرم برای این ترید ها رایج است ( مخصوصا در فارکس)

تریدر های روزانه معمولا یک تایم فریم بزرگ دارند که روند کلی را بررسی کنند و یک تایم فریم کوچک مثل یک ساعته برای ورود در جهت روند تایم فریم بزرگ .

سبک های تحلیلی در این نوع ترید معمولا پرایس اکشن یا ترکیب پرایس اکشن با یک اندیکاتور مثلRSI برای تایید ورود است.

این افراد مدت زمان بیشتری پای چارت هستند و با توجه به موقعیت های حساسی که دارند نیازمند مدیریت سرمایه و کنترل احساسات قوی تری نسبت به بقیه هستند.

جز ترید های میان مدت هست که عموما چند روز تا چند هفته زمان بر هست.

یکی از محبوب ترین شیوه های ترید هستنش که عموما بر اساس تحلیل تکنیکال و تاییده ای از فاندامنتال هست .

این معامله گر ها عموما از تحلیل روند، الگو های قیمتی استفاده میکنند و مهمترین تاییده معامله اونا نسبت ریسک به ریوارد بر اساس استراتژی شخصی اونها است.

این تریدر ها عموما جز تریدر های روند محور هستن.پس هر چند روز یکبار نماد هارو تحلیل میکنند و منتظر فرصت تا شروع یک روند میمانند و در زمان کاهش قدرت روند خارج می شوند و تریدینگ رنج رو نظاره هستند.

این شیوه شبیه به هولد کردن هست تمرکز اصلی معامله گر روی حرکت و روند بلند مدت قیمت هست از انجایی که این شیوه عموما روی ترند ها هست پس اخبار فاندامنتال و بنیادی پروژه خیلی مهمتر از تکنیکال هست.

برای استراتژی تکنیکال در این شیوه عموما از MA 50,100,200، سزوح حمایت و مقاومت و شکست روند ها استفاده میشود . نگران نوسانات یا اصلاح جزیی قیمت نیستند . نیازی به نشستن پای چارت یا اپدیت روزانه تحلیل ها مثل سایر شیوه های معاملاتی نیستند بلکه گاهی اوقات روی روند اصلی نظارت میکنند.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

بخشی از آموزش های مربوط به تحلیل تکنیکال کلاسیک، مبحث الگوهای نموداری یا الگوهای قیمتی در روند سهام هست. توصیه می شود حتی اگر تمایلی به یادگیری تحلیل گری پیشرفته بازار سرمایه ندارید، اما حداقل به عنوان معامله گر به این الگوها توجه کنید و آن ها را یاد بگیرید به نحوی که بتوانید، در نمودارهای مختلف آن را تشخیص دهید و روند را پیش بینی کنید. چرا که در تعیین و تشخیص سیگنال ها و نقاط مناسب خرید و فروش بسیار کارآمد می باشند.

فراگیری این الگوها راحت است و درصورت یادگیری به راحتی در نمودار سهام قابل تشخیص است، از این رو یکی از مباحث جذاب در تحلیل تکنیکال به شمار می رود.

ویژگی مهم الگوهای قیمتی آن است که اولا از حرکات نامنظم قیمت روی نمودار به دست می آیند و ثانیا تکرار شونده هستند.

در کتاب ها و منابع مختلف، الگوهای متفاوتی معرفی شده است. اما به مرور زمان بعضی از این الگو ها کاربرد بیشتری داشتند و از اعتبار بیشتری برخوردارند.

از الگوهای نموداری شامل الگو های بازگشتی و ادامه دهنده می توان به الگوهای زیر اشاره کرد.

الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و پرچم سه گوش یا آویز، الگوی کف دوگانه و قله دو گانه یا پولبک ها، الگوی مثلث، الگوی کنج یا گوه و الگوی مستطیل

به طورکلی این معرفی الگوهای کلاسیک هفت الگو کاربرد بیشتری برای معامله گران و تحلیل گران سایر بازارهای سرمایه دارند.

نکته مهم آن است که وجود این الگوها پیش بینی قطعی را به دست نمی دهد. بلکه این ها صرفا ابزاری هستند که در تحلیل روند به ما کمک می کنند.

در تصاویر زیر به طور خلاصه شمای کلی هر الگو را مشاهده خواهید کرد.

الگوی سر و شانه

نمودار شامل الگوی سر و شانه

الگوی فنجان و دسته

نمودار الگوی فنجان و دسته

الگوی پرچم

نمودار سبز الگوی پرچم قرمز

الگوی کنج یا گوه

الگوی کنج یا گوه صعودی

الگوی مستطیل

الگوی مثلث

الگوی مثلث

پولبک ها

پولبک

این تصاویر صرفا جهت آشنایی شما عزیزان با شکل کلی این الگوهاست و قطعا در مرحله آموزش نکات زیادی در باره ی این الگوهای هفت گانه وجود دارد که می بایست بررسی شوند.

تحلیلگر تکنیکال: الگوهای کلاسیک (قسمت اول)

الگوهای کلاسیک مختلفی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که برخی از آن ها نشان دهنده ادامه حرکت صعودی و برخی از آنها نشان دهنده اتمام روند قبلی و شروع حرکتی جدید است. در این آموزش قصد داریم دو الگو کلاسیک برگشتی در تحلیل تکنیکال را به شما معرفی کنیم:

الگو سر و شانه (head and shoulders):

الگو کلاسیک سروشانه

بیتکوین

این الگو که گاها در انتهای روندهای قیمتی ایجاد می‌شود و پس از تکمیل، باعث چرخش روند می‌شود، دارای یک قله بلند و دو شانه در طرفین قله می‌باشد. با استفاده از این الگو می‌توانیم یک هدف حداقلی برای نمودار قیمت‌هایی که در آن این الگو تشکیل شده است، پیدا کنیم.

الگوهای کلاسیک سروشانه شامل یک بخش سر و دو بخش گردن است. خط مهمی که آن را خط گردن می‌نامیم، از اتصال بین نقاط جدا کننده سرو گردن‌ها به وجود می‌آید.

الگو کلاسیک سروشانه

خودرو

شکسته شدن خط گردن همراه با حجم زیاد اتفاق می‌افتد و پس از شکسته شدن آن، انتظار میرود حداقل به اندازه ارتفاع سر مطابق شکل زیر حرکت ادامه پیدا کند و بدین ترتیب اولین هدف قیمتی مشخص می‌شود.

توجه داشته باشید در تمامی الگو ها، ابتدا باید شکست خط گردن و تکمیل الگو تایید شود. حجم بالا هنگام شکسته شدن خط گردن، و بستن دو کندل بیرون خط گردن تایید کننده تکمیل الگو می‌باشد.

نکته تحلیلگر: گاهی اوقات به علت وجود حمایت‌ها و یا مقاومت‌های قوی، قیمت نمیتواند خود را به هدف قیمتی خود برساند.

الگو کلاسیک کف دوقلو و کف سه قلو (double or triple bottom)

الگو کف دوقلو

والبر

این الگو نیز مشابه الگو سر و شانه یک الگو بازگشتی است و در انتهای روند های نزولی رخ می‌دهد. پس از تشکیل و تکمیل الگو کف دوقلو یا کف سه قلو، مطابف شکل، انتظار رشد قیمت حداقل به اندازه یکی از دره‌ها را داریم.

نفت خام کف سه قلو وخارزم هفتگی
کف سه قلو

الگو سقف دوقلو و سقف سه قلو (double or triple top)

این الگو مشابه الگو قبلی یک الگو بازگشتی است و در انتهای روندهای صعودی رخ می‌دهد. پس از تشکیل و تکمیل این الگو، مطابف شکل، انتظار ریزش قیمت حداقل به اندازه یکی از قله ها را داریم.

الگو کلاسیک سقف دوقلو

انس

الگوی الماس (Diamond) در تحلیل تکنیکال + ترید با استفاده از این الگو

الگوی الماس

روش‌ها، ابزارها و اندیکاتورهای مختلفی برای استفاده در تحلیل تکنیکال وجود دارند که تحلیلگران و معامله‌گران بر اساس نیاز، هدف و تجربه خود از یک یا تعدادی از آنها استفاده می‌کنند. در این مقاله معرفی الگوهای کلاسیک قصد داریم به معرفی و بررسی الگوی الماس بپردازیم. الگوی الماس (Diamond) یا الگوی لوزی یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که معامله‌گران از آن به عنوان یکی از روش‌های بررسی نمودار استفاده می‌کنند. در ادامه به چگونگی تشخیص این الگو در نمودار و نحوۀ استفاده از آن در تحلیل تکنیکال به منظور ورود یا خروج از یک پوزیشن معاملاتی می‌پردازیم.

از این الگو برای تشخیص بازگشت‌ در روندها استفاده می‌شود. تشخیص بازگشت‌ها یکی از پرسودترین روش‌ها در تحلیل تکنیکال است. این الگو به ندرت دیده می‌شود و می‌توان گفت که این الگو به یک الگوی سر و شانه شبیه است که خط گردن آن شبیه به V است. تشکیل الماس معمولاً در سقف‌های قیمتی اتفاق می‌افتد.

الگوی الماس (Diamond) چیست؟

الماس یکی از الگوهای معتبر در تحلیل تکنیکال است که نشان‌دهندۀ بازگشت روند در بازار است. این الگو در تحلیل تکنیکال شامل دو نوع الگوی الماس صعودی و نزولی است. الماس صعودی، یک الگوی بازگشتی صعودی است و در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود. برخلاف این الگو، الماس نزولی یک الگوی بازگشتی نزولی است و در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود.

بعد از اینکه نمودار قیمت بعد از مدتی که دارای حرکت و روند صعودی بوده است وارد یک محدودۀ استراحتی یا خنثی می‌شود، احتمال تشکیل الگوی لوزی به وجود می‌آید.

تشخیص الگوهای بازگشتی در معرفی الگوهای کلاسیک نمودار قیمت یکی از پرسودترین روش‌ها در تحلیل تکنیکال است. معامله‌گران از این الگوها در کنار دیگر ابزارها و اندیکاتورها استفاده می‌کنند و سود خود را به حداکثر می‌رسانند.

Diamond

چگونگی تشکیل الگوی Diamond

الگوی الماس از 4 خط روند تشکیل شده است. دو خط روند بالایی به عنوان خطوط مقاومت و دو خط روند پایینی به عنوان خطوط حمایت عمل می‌کنند. این خطوط بالاترین و پایین‌ترین نقاط قیمتی اخیر را به هم متصل می‌کنند. در این الگو، ابتدا نوسانات قیمتی بالا است و سپس به تدریج از آن نوسانات کم می‌شود.

هم‌زمان با احتمال تشکیل الگوی لوزی استفاده از اسیلاتورهایی همچون مکدی و شاخص RSI به عنوان تأییدکنندگان این الگو می‌تواند روشی خوب و منطقی باشد. همچنین با استفاده از این اندیکاتورها می‌توان به معتبر بودن شکست خطوط حمایت و مقاومت پی برد.

علی‌رغم اینکه الگوی الماس نزولی به ندرت تشکیل می‌شود، می‌توان از آن به عنوان یک موقعیت معاملاتی مناسب برای ورود به پوزیشن‌های شورت استفاده کرد.

چگونگی ترید با استفاده از الماس صعودی

در الگوی الماس هر رشد سریع قیمتی، یک ریزش سریع نیز به دنبال خواهد داشت. بعد از شکسته شدن خط روند بالایی و خروج نمودار قیمتی از الگو به سمت بالا، سیگنال خرید صادر می‌شود و هدف قیمتی این الگو به اندازۀ فاصله بالاترین و پایین‌ترین نقطۀ داخل الگو خواهد بود. البته که برخی اوقات ممکن است بعد از شکست الگو، قیمت از این مقدار نیز بیشتر رشد داشته باشد.

الگوی لوزی

در الماس صعودی، پایین‌ترین نوسان قیمتی قبل از شکست الگو، به عنوان حد ضرر در نظر گرفته می‌شود.

چگونگی ترید با استفاده از الماس نزولی

بعد از شکسته شدن خط حمایت پایینی در الگوی الماس و خروج نمودار قیمتی از این الگو، سیگنال فروش صادر می‌شود. در چنین موقعیت‌هایی شما می‌توانید پوزیشن شورت باز کنید.

هدف قیمتی بعد از شکسته شدن این الگو از پایین، به اندازه فاصله بالاترین تا پایین‌ترین قیمت در داخل الگو است، اما ممکن است برخی اوقات نمودار قیمت بعد از شکستن الگو، اهداف قیمتی بالاتری نیز ببیند.

الگوی لوزی

در تحلیل معرفی الگوهای کلاسیک تکنیکال در زمان مشاهده الماس نزولی، بالاترین نوسان قیمتی قبل از شکست الگو، به عنوا‌ن حد ضرر در نظر گرفته می‌شود.

سخن پایانی

در این مقاله به معرفی الگوی الماس یا الگوی لوزی پرداختیم. همان‌طور که گفته شد، الماس یک الگوی بازگشتی است که با تشخیص آن در نمودار قیمتی و استفاده به موقع از این الگو، می‌توان کسب سودهای بسیاری داشت. الماس صعودی در انتهای یک روند نزولی و الماس نزولی در انتهای یک روند صعودی دیده می‌شود. این الگو از 4 خط روند محدود تشکیل شده است؛ دو خط روند بالایی به عنوان خطوط مقاومت و دو خط روند پایینی به عنوان خطوط حمایت عمل می‌کنند.

بعد از شکسته شدن الگوی الماس صعودی یا نزولی، نمودار قیمت به اندازه فاصله میان بالاترین و پایین‌ترین نقطه قیمتی در این الگو، حرکت رو به بالا یا رو به پایین خواهد داشت.

پنج مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟

پنج مورد از قوی‌ترین الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال کدامند؟

پنج مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟

نمودارهای شمعی، ابزاری تکنیکال هستند که دیتاهای مختلف بازه‌های زمانی متفاوت را در یک کندل قیمتی (price candlestick) به نمایش می‌گذارند.

این موارد باعث شده است که آن‌ها در برابر میله‌های ساده قیمتی (price bar)، از کاربرد بیشتری برخوردار باشند.

کندل‌ها، الگوهایی می‌سازند که می‌توان با استفاده از آن‌ها، به پیش‌بینی جهت حرکت قیمت پرداخت. استفاده از کدهای رنگی مناسب، به کاربرد این ابزار تکنیکالی می‌افزاید.

ابزاری که سابقهٔ استفاده از آن به قرن 18ام و معامله‌گران برنج ژاپنی، برمی‌گردد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کندل استیک می‌توانید از مطلب آموزشی «کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

استیو نیسون (Steve Nison) با کتاب مشهور خود (Japanese Candlestick Charting Techniques) که در سال 1991 منتشر شد، الگوهای شمعی را به دنیای غرب معرفی کرد. بسیاری از معامله‌گران امروزه از این الگوها استفاده می‌کنند.

الگوهایی که دارای اسامی جالبی مانند الگوی شمعی پوشش ابر سیاه نزولی (bearish dark cloud cover)، ستاره شبانگاهی (evening star) و یا الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows) می‌باشند.

به‌علاوه، الگوهای تک میله‌ای، مانند دوجی‌ها (doji candlestick) و چکش‌ها (hammer candlestick) می‌باشند، در بسیاری از استراتژی‌های معامله‌گری کوتاه‌مدت و یا بلندمدت استفاده می‌شوند.

نکات کلیدی:

  • الگوهای شمعی که ابزارهای معاملاتی تکنیکالی می‌باشند، معرفی الگوهای کلاسیک قرن‌ها برای پیش‌بینی جهت حرکت قیمت استفاده‌شده‌اند.
  • الگوهای شمعی متنوعی وجود دارد که از آن‌ها برای پیش‌بینی جهت حرکت قیمت و شتاب حرکتی قیمت استفاده می‌شوند، از این الگوها می‌توان به الگوی شمعی (three line معرفی الگوهای کلاسیک stirke)، الگوی شمعی (two black gapping)، سه کلاغ سیاه، ستاره شبانگاهی و الگوی شمعی کودک رهاشده اشاره کرد.
  • هرچند، در نظر داشته باشید که سیگنال‌های تولیدشده توسط این الگوهای شمعی، ممکن است از اِتکاپذیری کافی در دنیای الکترونیکی امروز برخوردار نباشند.

اتکاپذیری الگوهای شمعی

تمامی الگوهای شمعی به‌خوبی کار نمی‌کنند. محبوبیت بالای آن‌ها، باعث کاهش اتکاپذیری آن‌ها شده است زیرا ساختار آن‌ها توسط صندوق‌های سرمایه‌گذاری بزرگ (Hedge Funds) و الگوریتم‌های استفاده‌شده توسط آن‌ها، شکسته می‌شود.

بازیگرانی قدرتمند که بر سرعت بالای‌شان برای معامله در مقابل سرمایه‌گذاران خرد و مدیران مالی سنتی (traditional fund managers) استفاده می‌کنند.

به بیان دیگر، مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری بزرگ، از نرم‌افزارها جهت ایجاد یک تَله برای معامله‌گرانی که منتظر نتایج صعودی و یا نزولی هستند، استفاده می‌کنند.

هرچند، الگوهای قابل اتکایی نیز در نمودار شکل می‌گیرند، که فرصت‌های معاملاتی را برای سود کوتاه‌مدت و یا بلندمدت فراهم می‌کنند.

در معرفی الگوهای کلاسیک این مقاله ما به بررسی 5 الگوی شمعی شمعی پرداخته‌ایم که عملکرد بسیار خوبی در بازار از خود نشان داده‌اند.

هر یک از این الگوها به کندل‌های اطراف خود بستگی دارند و در پیش‌بینی حرکات قیمت به‌سطوح بالاتر و یا پایین‌تر کاربرد دارند. این الگوها دارای دو محدودیت اصلی می‌باشند:

  1. آن‌ها تنها در محدودهٔ نموداری که دیده می‌شوند کار می‌کنند، نمودارهایی که می‌توانند میان روزی (intraday)، روزانه، هفتگی و یا ماهانه باشند.
  2. قدرت این الگوها پس از تشکیل کامل و ایجاد 3 تا 5 کندل دیگر،‌ کاهش می‌یابد.

عملکرد کندل استیک

این بررسی بر کتاب توماس بولکوفسکی (Thomas Bulkowski) – که سازندهٔ رده‌بندی الگوهای شمعی در کتاب خود (Encyclopedia of Candlestick Charts) می‌باشد – اتکا دارد. او دو حالت را برای نتایج احتمالی این الگوها پیشنهاد می‌دهد:

  1. بازگشت – الگوهای بازگشتی شمعی می‌توانند تغییر در جهت حرکت قیمتی را پیش‌بینی کنند. – الگوهایی که نشان‌دهندهٔ ادامه حرکت قیمت در جهت روند قالب، می‌باشند.

در مثال‌های زیر، کندل‌های توخالی سفید نشان‌دهندهٔ بالاتر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن می‌باشد، در حالی که کندل‌های سیاه رنگ نشان‌دهندهٔ پایین‌تر قرار گرفتن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن، است.

الگوی شمعی سه خط حمله (three line strike)

پنج مورد از قوی‌ترین الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال کدامند؟

الگوی شمعی صعودی سه خط حمله (bullish three line strike)، یک الگوی شمعی برگشتی به‌حساب می‌آید که در طی یک روند نزولی شکل می‌گیرد.

هر یک از کندل‌های تشکیل‌شده در این الگو، دارای کف پایین‌تر می‌باشند و در محدوده‌ای نزدیک به پایین کندل بسته می‌شوند.

کندل چهارم در محدوده‌ای پایین‌تر از تمامی کندل‌ها باز شده اما حرکت صعودی قدرتمندی داشته و در محدوده‌ای بالاتر از کندل اول بسته می‌شود.

براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگوی شمعی برگشتی در 83 درصد از مواقع، بازگشت قیمتی را به درستی پیش‌بینی می‌کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی می‌توانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه (two black gapping)

پنج مورد از قوی‌ترین الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال کدامند؟

الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه، یک الگوی شمعی ادامه‌دهنده است که پس از ایجاد یک سقف در روند صعودی – که توسط یک شکاف قیمتی دنبال شده و دو کندل سیاه نیز پس از آن تشکیل می‌شوند – شناسایی می‌شود.

این الگو احتمال نزول قیمت به سطوحی پایین‌تر را پیش‌بینی خواهد کرد، که خود می‌تواند نشان‌دهندهٔ احتمال وقوع یک روند نزولی بزرگ‌تر باشد.

براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو کاهش قیمت‌ها را در حدود 68 درصد از مواقع، به‌درستی پیش‌بینی کرده است.

الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows)

پنج مورد از قوی‌ترین الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال کدامند؟

الگوی شمعی نزولی سه کلاغ سیاه یک الگوی شمعی برگشتی است. الگوی شمعیی که در نزدیکی سقف یک روند صعودی شروع‌شده، سپس توسط سه کندل سیاه دنبال می‌شود.

این الگو، نزول قیمت‌ها به سطوح پایین‌تر را پیش‌بینی می‌کند، حرکت نزولی‌ای که خود می‌تواند آغازگر روند نزولی در مقیاسی بزرگ‌تر شود.

نزولی‌ترین نسخه از این الگو در قلهٔ یک روند صعودی شکل می‌گیرد زیرا توانسته است خریدارانی که با استفاده از شتاب قیمتی وارد شده‌اند را به تله بیاندازند.

براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است کاهش قیمت‌ها را با موفقیت 78 درصدی پیش‌بینی کند.

الگوی شمعی ستاره عصرگاهی (evening star)

پنج مورد از قوی‌ترین الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال کدامند؟

الگوی شمعی نزولی ستارهٔ شبانگاهی، یک الگوی شمعی بازگشتی می‌باشد که با یک کندل سفید بلند شروع می‌شود.

کندلی که روند صعودی را به قله‌های جدید می‌رساند. سپس شاهد ایجاد یک شکاف قیمتی در بازار خواهیم بود، شکافی که باعث بالاتر رفتن قیمت‌ها نیز می‌شود.

اما خریداران تازه در بالا نگه داشتن قیمت‌ها شکست می‌خورند که باعث ایجاد یک کندل کوچک می‌شود. در ادامه یک شکاف قیمتی به سمت پایین شکل می‌گیرد، شکافی که در پی آن کندل سوم تشکیل شده و این الگو تکمیل می‌شود.

این الگو، ادامهٔ حرکت نزولی را پیش‌بینی کرده و احتمال وقوع روند نزولی در مقیاس بزرگ‌تر را نیز نشان می‌دهد. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است نزول قیمت‌ها با دقت 72 درصدی پیش‌بینی کند.

الگوی شمعی کودک رها شده (abandoned baby)

پنج مورد از قوی‌ترین الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال کدامند؟


الگوی شمعی بچه رهاشده صعودی (bullish abandoned baby)، یک الگوی شمعی برگشتی می‌باشد که در کف یک روند نزولی، پس از شکل‌گیری یک سری از کندل‌های سیاه، تشکیل می‌شود.

در ابتدای شکل‌گیری این الگو، شاهد یک شکاف قیمتی به سمت پایین هستیم. اما فروشندگان تازه نمی‌توانند قیمت‌ها را پایین نگه دارند، که باعث شکل‌گیری یک کندل دوجی می‌شود.

کندلی که قیمت (open) و (close) در آن، نزدیک به هم می‌باشند. در ادامه شاهد یک شکاف قیمتی صعودی هستیم که کندل صعودی تشکیل شده پس از آن، این الگو را تکمیل می‌کند.

این الگو، ادامهٔ حرکت صعودی قیمت و تشکیل قله‌های بالاتر را پیش‌بینی می‌کند. همچنین احتمال شکل‌گیری یک روند صعودی در مقیاس بزرگ‌تر وجود دارد.

براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است در 49.73 درصد از مواقع، صعودی بودن روند قیمت‌ها را به درستی پیش‌بینی کند.

جمع‌بندی

الگوهای شمعی توجه بسیاری از شرکت‌کنندگان بازار را به خود جلب کرده‌اند، اما بسیاری از الگوهای برگشتی یا ادامه‌دهنده در دنیای مدرن، از اتکاپذیری کافی برخوردار نیستند.

خوشبختانه، آمار ارائه‌شده توسط توماس بولکوفسکی، نشان از اتکاپذیری دستهٔ کوچکی از الگوها را دارد، الگوهایی که می‌توانند سیگنال‌های خرید و یا فروش صادر می‌کنند.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا معرفی الگوهای کلاسیک حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.

مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاس‌های آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاس‌ها متعاقبا از طریق وب‌سایت اعلام خواهد شد.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.