مدیریت مالی وسرمایه گذاری
منتقدان تئوری مالی مدرن اعتقاد دارند که برخی از استثناهای مشاهده شده در بازارهای مالی، احتمالاً نسبت به هر مدلی عقلایی در مورد ریسک و بازده، غیرعادی هستند (باربریز و تالر 2002). در مقابل، برخی طرفداران تئوریمالی مدرن، بر این باورند که در بازار میتواند استثناهایی وجود داشته باشد، اما مشاهده این استثناها، نه شاهدی بر رفتار غیرعقلایی عوامل اقتصادی است و نه نقضی بر کارایی بازار، بلکه بیشتر به دلیل جمعآوری و تحلیل نادرست اطلاعات[1] و یا تعریف نادرست ریسک سیستماتیک است (هان و تانکز2003). از طرف دیگر آنان معتقدند که چنانچه تعداد زیادی آزمون در مورد یک نظام پیچیده انجام گیرد، بدیهی است که یکسری نتایج غیرعادی و خلاف قاعده به دست آید. در حالی که برخی دیگر از طرفداران تئوری مالی مدرن از جمله ایوجین فاما[2] که خود از بنیانگذاران این تئوری بوده است، نسبت به نظریههای ارایه شده در این تئوری ابراز تردید نمودهاند. به هر حال، بررسیهای دقیق علمی توسط اندیشمندان مالی همچنان ادامه دارد و هر روز این ایده فرضیه بازار کارا که قیمتها در بازار بیشتر تحت تأثیر عوامل روانی تعیین میشوند، قوت بیشتری میگیرد و بنابراین مطالعه روانشناسی و هیجانات بازار اهمیت بیشتری پیدا کرده است. یکی از مهمترین این نظریهها، نظریه بازار کارا است که در ادامه به توضیح آن پرداخته می شود.
وجود اطلاعات کافی در بازار و انعکاس سریع آن بر قیمت اوراق بهادار، ارتباط تنگاتنگی با کارایی بازار دارد. در بازار کارا، اطلاعاتی که در بازار پخش میشوند به سرعت بر قیمت تدثیر میگذارند. در چنین بازاری قیمت اوراق بهادار به ارزش ذاتی آن نزدیک است. بازار کارا باید نسبت به اطلاعات جدید، حساس باشد. اگر اطلاعات جدیدی به اطلاع عموم برسد، قیمتها متناسب با اطلاعات جدید تغییر خواهند کرد. کارایی اطلاعاتی خود به سه شکل ضعیف[7]، نیمهقوی[8] و قوی[9] تقسیم میشود.
شکل ضعیف نشانگر گشت تصادفی بوده و هیچکس نمیتواند با استفاده از پیگیری تاریخی قیمتها، بازدهی غیرمعمول بدست آورد و بدین ترتیب تحلیل تکنیکی در بازار سودمند نخواهد بود. در شکل نیمه قوی فرض میشودکه قیمتها در هر لحظه از زمان تمامی اطلاعات منتشره قابل دسترس را در خود منعکس میکنند، از این رو تحلیل بنیادی منجر به کسب سود غیرمعمول نخواهد شد. در شکل قوی گفته میشود قیمت ها در هر زمان، تمامی اطلاعات عمومی و خصوصی را منعکس میکنند و کاربرد آن چنین خواهد بود که مبادله بر اساس اطلاعات نهانی سود غیرمعمول ایجاد نخواهد کرد (تلنگی 1383).
یکی از عمدهترین پیامدهای کارایی بازار این است که از منابع موجود به بهترین حالت و به شکل بهینه و مطلوب بهرهبرداری میشود. یکی از وظایف مهم بازار سرمایه، باید تأمین مالی شرکتها و نهادها باشد. بازارهایی دارای کارایی تخصیصی میباشندکه در آنها پروژههای سرمایهگذاری با بهرهوری نهایی سرمایه، تأمین مالی میشوند. تخصیص هنگامی بهینه است که بیشترین بخش سرمایه متوجه سودآورترین فعالیت شود.
کارایی عملیاتی اشاره به تسهیل و سرعت مبادله در بازار دارد که از طریق آن بازارهای سرمایه امکان ملاقات خریداران و فروشندگان را ممکن میسازند. این نوع کارایی منجر به افزایش سرعت نقدشوندگی داراییها میشود. بازاری از نظر عملایتی کارا محسوب میشود که هزینه انجام مبادلات در آن در حداقل ممکن باشد.
فرض منطقی بودن سرمایه گذاران
شاید هیچ موضوعی در ادبیات مالی بحثبرانگیزترین از این سؤال نباشد که آیا سرمایهگذاران در تعیین قیمت سهام، منطقی عمل میکنند یا خیر؟ یکی از مهمترین مفروضات نظریه بازار کارای سرمایه ومدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، وجود سرمایهگذاران منطقی و عقلایی است.
سرمایهگذار منطقی دو ویژگی مهم دارد: اولاً هنگامی که وی اطلاعات جدیدی دریافت میکند، عقاید خود را بهدرستی و بر اساس قانون بیز[14] به روز میکند. ثانیاً، چنین سرمایهگذاری با توجه به عقایدش دست به انتخابهایی میزند که با مفهوم مطلوبیت مورد انتظار[15] سازگار است، یعنی همواره به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت مورد تصمیمات انتظار خود است (باربریز وتالر 2002).
فرض منطقی بودن سرمایهگذاران مورد انتقاد محققان بسیاری قرار گرفته است. شواهدی از ادبیات روانشناسی شناخت[16]، آشکار میسازد که افراد تصمیمات خود را بر اساس قانون بیز به صورت ضعیف انجام میدهند. به عنوان مثال آنها در محاسبه احتمالات و ترکیب آنها با اطلاعات در دسترس جهت تجدیدنظر در عقاید یا پیشبینیهایشان ناتوان هستند (گریدر 1980). در برخی مدلها نیز، عوامل اعتقادات درستی دارند ولی انتخابهایی انجام میدهند که با بیشینهسازی مطلوبیت مورد انتظار سازگار نیست.
کاهنمن و تیورسکی بیان میکنند که افراد به اطلاعات جاری وزن بیشتری میدهند، بدون اینکه اطلاعات قبلی را مورد بررسی قرار دهند و یا اینکه مبنای تهیه اطلاعات را مورد فرضیه بازار کارا توجه قرار دهند (کاهنمن و تیورسکی 1973). برخی اعتقاد دارند که وضعیت بازارها بسیار پیچیدهتر از تعاریفی است که در نظریههای موجود در بازارهای مالی وجود دارد (نیکولاس 1993). برخی دیگر معتقدند که فرض منطقی بودن سرمایهگذاران، واقعی به نظر نمیرسد، چرا که همه سرمایهگذاران از اطلاعات دریافت شده برداشتع یکسانی ندارند و نسبت به روندها واکنش یکسانی نشان نمیدهند. آنها بیشتر بر اساس اطلاعات گذشته تصمیمگیری میکنند. نظریههای موجود در بازارهای مالی بر مبنای روابط خطی بنا نهاده شدهاند، در حالی که تصمیمات افراد، ماهیتی غیرخطی دارند (پیترز 1991).
الف) منابع فارسی
1- راعی، رضا و فلاح پور، سعید(1383)، "مالیه رفتاری رویکردی متفاوت در حوزه مالی"، تحقیقات مالی، شماره 18
2- عبده تبریزی، حسین و گنابادی، محمود(1375)، "تردید در اعتبار مدلهای مالی"، مجله حسابدار، شماره 115
3- هاگن، رابرت(1385)، ترجمه علی پارسائیان، " تئوری نوین سرمایه گذاری"، جلد دوم، انتشارات ترمه.
4- صادقی، محسن(1386)" بررسی سودمندی استراتژیهای مومنتوم و معکوس در بورس اوراق بهادار تهران "، دانش مدیریت، شماره ١٧9
[1] Barberis, N and Thaler, R.(2002)."Behavioral Finance", Working Paper.
[2] Berges, A. Mcconnell, I, J. and Schlarbaum. (1984). "An Investment of turn-of-the Year Effort, the Small Firm Effect and the tax-Loss-Selling Pressure Hypothesis in Canadian Stock Returns", Journal of Finance, 39, 185-192.
[3] Pompian, M.(2006). "Behavioral Finance and Wealth Management", John Wiley & Sons inc.USA.
[4] Shefrin, H. (2005)."A Behavioral Approach to Asset Pricing", Elsevier Academic Press Publications.
فرضیه بازار کارا چیست؟
بحثي مهم در ميان سرمايه گذاران بازار سهام اين است که آيا بازار کارا است؟ به اين معني که آيا مي توان در هر زماني تمام اطلاعات شکل گرفته ي فعالان بازار را در دسترس داشت؟ نظريه هاي مالي، ذهني بوده و وابسته به طرز فکر نظريه پردازان خود هستند. يعني در امور مالي هيچ قانون اثبات شده اي وجود ندارد و فقط ايده هايي براي توضيح اينکه بازار چگونه کار مي کند، مطرح شده است. در اين مقاله به اين مسئله مي پردازيم که در کجا، نظريه بازار کارا در توضيح رفتار بازار سهام، ناتوان است.
فرضيه بازار کارا (EMH) مدعي است که تمام سهام به بهترين شکل و بر اساس ويژگي هاي سرمايه گذاري ذاتي خود قيمت گذاري شده اند و همه ي فعالان بازار، به يک اندازه از دانش مربوط به اين کار برخوردارند. در نگاه اول شايد به سادگي بتوان ضعف هايي را در نظريه بازار کارا (که در دهه ي ۱۹۷۰ و توسط يوجين فاما (Eugene Fama) مطرح شده) فرضیه بازار کارا مشاهده نمود، ولي در عين حال، کاوش در ارتباط اين نظريه در محيط سرمايه گذاري مدرن نيز اهميت دارد.
اصول فرضيه بازار کارا و مشکلات مربوط به آن
نخست، در فرضيه بازار کارا فرض مي شود که همه ي سرمايه گذاران، تمام اطلاعات موجود را دقيقا به يک صورت درک مي کنند. ولي وجود روش هاي متعدد براي تجزيه و تحليل و ارزش گذاري سهام، اعتبار فرضيه ي بازار کارا را به چالش مي کشد. براي نمونه اگر سرمايه گذاري به دنبال سهامِ کم ارزش گذاري شده باشد، در حالي که سرمايه گذار ديگري، سهام را بر اساس پتانسيل رشد آن ارزيابي کند، اين ۲ سرمايه گذار به ارزيابي متفاوتي از ارزش متعارف بازار سهام رسيده اند. بنابراين، يکي از استدلال هاي موجود عليه فرضيه بازار کارا به اين اشاره دارد که چون سرمايه گذاران، سهام را به شکل هاي متفاوتي ارزش گذاري مي کنند، تعيين اينکه ارزش سهام در بازار کارا چه بايد باشد، غيرممکن است.
دوم اينکه، بر اساس فرضيه بازار کارا هيچ سرمايه گذاري نمي تواند به سودآوري بيشتري نسبت به سرمايه گذار ديگري برسد که مقدار وجوه سرمايه گذاري شده ي يکساني با او دارد؛ وقتي مي گوييم آنها از اطلاعات يکساني برخوردار هستند، يعني آنها فقط مي توانند به بازده يکساني دست يابند. ولي طيف وسيع بازده هاي سرمايه گذاري به دست آمده توسط سرمايه گذاران، صندوق هاي سرمايه گذاري و غيره، خلاف اين را نشان مي دهد. اگر هيچ سرمايه گذاري، مزيتي نسبت به ساير سرمايه گذاران نداشت، آيا اين بازده هاي سالانه در صنعت صندوق سرمايه گذاري متقابل (که طيف وسيعي شامل فرضیه بازار کارا زيان هاي بسيار زياد تا سودآوري هاي ۵۰ درصدي يا حتي بيشتر را تشکيل مي دهد)، امکان پذير بود؟ بر اساس فرضيه بازار کارا، اگر فعاليت يک سرمايه گذار سودآور باشد، به اين معني است که فعاليت تمام سرمايه گذاران ديگر نيز سودآور خواهد بود، در حالي که در واقعيت، هميشه اين طور نيست.
نکته ي سوم (مرتبط با نکته ي دوم) به اين مسئله اشاره دارد که بر اساس فرضيه بازار کارا، هيچ سرمايه گذاري نبايد بر بازار پيروز شود يا از ميانگين بازده سالانه اي که تمام سرمايه گذاران و صندوق ها مي توانند با استفاده از بيشترين تلاش خود به آن دست يابند، فراتر برود. اين مسئله (همان طور که بسياري از کارشناسان بازار، اغلب مدعي هستند) به طور طبيعي مي تواند به اين نکته اشاره داشته باشد که بهترين استراتژي سرمايه گذاري، صرفا قرار دادن تمام وجوه سرمايه گذاري فرد در صندوق سرمايه گذاري مبتني بر شاخص است، که بر اساس سطح کلي سودآوري يا زيان شرکت، افزايش يا کاهش مي يابد. در حالي که نمونه هاي فراواني از سرمايه گذاراني وجود دارد که پيوسته بر بازار پيروز مي شوند؛ فقط کافي است نگاهي به نمونه ي وارن بافت (Warren Buffett) بيندازيد تا فردي را مشاهده کنيد که هر سال توانسته است از ميانگين هاي بازار بالاتر برود.
تعديل فرضيه بازار کارا
يوجين فاما هرگز تصور نمي کرد که بازار کاراي او هميشه ۱۰۰ درصد کارايي داشته باشد. البته اين غيرممکن است که بازار هميشه به کارايي کامل برسد، زيرا مدتي زمان لازم است تا قيمت سهام، نسبت به اطلاعات جديد منتشر شده در جامعه ي سرمايه گذاري، واکنش نشان دهد. ولي فرضيه بازار کارا اين مسئله را دقيقا مشخص نمي کند که چه قدر زمان لازم است تا قيمت ها، به سطحي متعارف و منصفانه بازگردند. به علاوه، در بازار کارا رويدادهاي تصادفي پذيرفته شده اند، ولي هميشه با بازگشت قيمت ها به سطح معمول و مناسب خود، اين رويدادها نيز به شکل موفقيت آميزي برطرف مي شوند.
البته در اينجا اين پرسش مطرح مي شود که آيا فرضيه بازار کارا با پذيرش رويدادهاي تصادفي يا احتمالات زيست محيطي، موجب تضعيف خود مي شود. ترديدي وجود ندارد که چنين احتمالاتي بايد تحت کارايي بازار در نظرگرفته شوند ولي طبق تعريف، کارايي واقعي بلافاصله و مستقيما اين عوامل را جبران مي کند. به بيان ديگر، با انتشار اطلاعات جديدي که مي توان انتظار داشت بر ويژگي هاي سرمايه گذاري بر سهام تأثير بگذارد، قيمت ها بايد تقريبا بلافاصله واکنش نشان دهند. بنابراين اگر فرضيه بازار کارا ناکارآمدي ها را مي پذيرد، بايد اين مسئله را نيز بپذيرد که کارايي مطلق بازار، غيرممکن است.
افزايش کارايي بازار
اگرچه انتقاد از فرضيه بازار کارا، کارِ نسبتا ساده اي است ولي ممکن است که کاربرد آن در حال افزايش باشد. با افزايش سيستم هاي رايانه اي موجود براي تجزيه و تحليل سرمايه گذاري ها در سهام، معاملات و شرکت ها، سرمايه گذاري ها به طور فزاينده اي، بر اساس روش هاي تحليلي بنيادي يا رياضي دقيق، خودکار مي شوند. بعضي از رايانه ها (با فرضِ برخورداري از قدرت و سرعت مناسب) مي توانند بلافاصله تمام اطلاعات موجود را پردازش کنند و حتي اين تحليل ها را به فرضیه بازار کارا يک اقدام تجاري فوري ترجمه کنند.
با وجود افزايش استفاده از رايانه، هنوز هم بسياري از تصميم گيري ها توسط انسان گرفته مي شود و بنابراين، مشمول خطاي انساني خواهد بود. حتي در سطح سازماني نيز، استفاده فرضیه بازار کارا از دستگاه هاي تحليلي، همگاني و فراگير نيست. با وجود اينکه موفقيت سرمايه گذاري در بازار سهام، بيشتر به دليل مهارت افراد يا سازمان هاي سرمايه گذار است، افراد هميشه در جست وجوي روش هايي نتيجه بخش براي دستيابي به بازدهي بالاتري نسبت به ميانگين هاي بازار هستند.
نتيجه گيري
بهتر است بگوييم که بازار، به اين زودي ها به کارايي کامل دست نخواهد يافت. براي دستيابي به کارايي بيشتر، بايد معيارهاي زير رعايت شوند:
فرضیه بازار کارا
کارایی بازار یکی از مهمترین موضوعات بازارهای مالی در دهههای اخیر بوده است. فرضیه بازار کارا بیان میکند که کلیه اطلاعات موجود به طور کامل و فوری در قیمت دارایی منعکس میشود، به طوری که امکان دستیابی به سود سیستماتیک ناشی از پیشبینی قیمتها وجود ندارد. مهمترین هدف این تحقیق، ارزیابی نوع ضعیف کارایی در بورس اوراق بهادار تهران در دو رژیم پرنوسان و کم نوسان بازدهی سهام است. بدین منظور برای آزمون کارایی ضعیف بازار سهام تهران از روش مارکوف سوئیچینگ گارچ در بازه زمانی مهرماه 1376 تا شهریور 1390ش، استفاده شده است. نتایج برآورد مدل مارکوف سوئیچینگ گارچ، نشان میدهد بازار سهام تهران در هر دو رژیم پرنوسان و کمنوسان بازدهی از کارایی ضعیف برخوردار نیست و میتوان در این بازار به سودهای سیستماتیک دستیافت. بنابراین، با توجه به اهمیت بازار سهام در تأمین مالی شرکتها لازم است که سیاستگذاران در راستای کارایی بازار، سیاستهای مناسبی اتخاذ کنند تا امنیت سرمایهگذاری در بازار به خوبی تأمین شود.
Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:
پژوهشنامه اقتصادی
این تحقیق در صدد است ضمن بررسی کارایی بورس اوراق بهادار تهران، عوامل و مؤلفههای مؤثر بر ارتقای کارایی آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در راستای اهداف پژوهش، نخست با استفاده از آزمونهای استقلال (آزمون گردش) به بررسی شکل ضعیف کارایی بورس اوراق بهادار تهران میپردازیم. سپس، بهمنظور استخراج عوامل و مؤلفههای مؤثر بر ارتقای . بیشتر این تحقیق در صدد است ضمن بررسی کارایی بورس اوراق بهادار تهران، عوامل و مؤلفههای مؤثر بر ارتقای کارایی آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در راستای اهداف پژوهش، نخست با استفاده از آزمونهای استقلال (آزمون گردش) به بررسی شکل ضعیف کارایی بورس اوراق بهادار تهران میپردازیم. سپس، بهمنظور استخراج عوامل و مؤلفههای مؤثر بر ارتقای کارایی بورس اوراق بهادار تهران، بهرغم استفاده از آرای خبرگان و کارشناسان صاحبنظر، از تحلیل عاملی نیز استفاده میشود. بدین منظور برای تعیین درجه اهمیت هر یک از عوامل و مؤلفههای تأثیرگذار بر ارتقای کارایی بورس اوراق بهادار تهران، از تکنیک آنتروپی استفاده میشود. یافتههای حاصل از بهکارگیری آزمون گردش، حاکی از عدم تأیید کارایی بورس اوراق بهادار تهران در شکل ضعیف است. همچنین نتایج بهکارگیری روش آنتروپی دلالت بر آن دارد که «سیستم اطلاعاتی بازار» بیشترین تأثیر را بر کارایی بورس اوراق بهادار تهران دارد.
بازار کارا چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
بازارکارا، بازاری است که در آن اطلاعات یک سهم یا یک کالا با سرعت بالا منتشر میشود و با همان سرعت بر قیمت سهام تأثیر میگذارد؛ این اطلاعات سبب میشود که قیمتها خود را تعدیل کنند. در بازار کارا تمامی اطلاعات در قیمتها منعکس میشود و این اطمینان را به سرمایهگذاران میدهد که همه آنها اطلاعات مشابهی در مورد قیمتها در اختیار دارند. در ادامه ویژگیهای بازار کارا بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد.
منظور از بازار کارا چیست؟
بازار کارا، راهنمای سرمایهگذاران و بازتابدهنده آن اطلاعاتی است که در بازار موجود است. میدانیم که برای تعیین ارزش سرمایهگذاری، بهترین شاخص قیمت سهام است. در بازار کارا سرمایهگذار هنگام تصمیمگیری برای خرید و فروش، تمامی اطلاعات لازم را در قیمت سهام میبیند. برخی از اقتصاددانان این بازار را چنین توصیف میکنند: «بازاری که در آن همواره قیمتها همه اطلاعات در دسترس را به طور کامل منعکس میکنند.» اما عدهای دیگر از اقتصاددانان عقیده دارند که قیمت سهام همواره از رفتار سودجویانه سرمایهگذاران تأثیر میگیرد و نه از اطلاعات موجود در بازار. این افراد علیه فرضیه کارا استدلالهای زیادی را مطرح میکنند. یکی از این استدلالها «اثر ژانویه» است. اثر ژانویه میگوید: همیشه در ماه اول هر سال سود بیشتری نصیب سرمایهگذاران میشود. این استدلالها بیانگر این مطلب هستند که در بازار الگوهای قابل پیشبینی برای تعیین قیمت سهام وجود دارد.
در واقع میتوان گفت صرفا اطلاعات بازارهای مالی، عامل تعیینکننده قیمت سهام نیستند، بلکه اطلاع از عوامل سیاسی و اجتماعی و همچنین نوع قضاوت و رفتار سرمایهگذاران نسبت به اطلاعات نیز، در قیمت سهام تأثیرگذار است.
انواع بازارها بر اساس میزان دسترسی به اطلاعات
اگر انواع اطلاعات را مبنای تقسیمبندی بازار بدانیم؛ بازارها به سه دسته تقسیم میشوند:
بازاری با کارایی ضعیف (اطلاعات مربوط به گذشته):
در این نوع بازار همه از روند قیمت سهام در گذشته اطلاع دارند و چون دادههای مشابهی در اختیار همه است؛ نمیتوان از اطلاعات یا روند گذشته قیمت سهام برای انتخاب سهامی با بازدهی بالاتر در آینده استفاده کرد.
بازاری با کارایی نسبتا قوی (اطلاعات در دسترس عموم):
شکل نیمه قوی فرضیه بازار کارا بیان میکند که قیمت سهام شرکتی، تمامی اطلاعات عمومی درباره چشمانداز آینده آن شرکت را منعکس میکند. اطلاعات عمومی شرکت شامل گزارشهای سالانه و دادههای مشاوره سرمایهگذاری است. در این نوع بازار دادههای مربوط به گذشته و نه حتی اطلاعات عمومی قیمت سهم، هیچ مزیت و برتری در انتخاب بازارها نه اطلاعات سرمایهگذاری به حساب نمیآید و تنها به دلیل این که اطلاعات در دسترس بازار، فورا در قیمت جاری سهام منعکس میشود، میتوان شاهد یک کارایی نسبتا قوی بود.
بازاری با کارایی قوی ( تمام اطلاعات خصوصی و عمومی):
بر اساس این فرضیه، اگر قیمتها منعکسکننده تمامی اطلاعات عمومی و خصوصی و محرمانه سهام باشند، بازاری با کارایی قوی داریم. در بازاری با کارایی قوی هیچکس نمیتواند به دلیل داشتن اطلاعات خاص و خرید و فروش بر اساس این اطلاعات، باعث تعدیل قیمت سهم شود زیرا قیمت سهام شرکت به طور کامل تمامی اطلاعات خاص را منعکس میکند.
انواع کارایی در بازارهای مالی چیست؟
میدانیم که هدف اصلی بورس اوراق بهادار جذب و هدایت نقدینگیهای سرگردان در اقتصاد کشور است؛ نقدینگیهایی که به صورت پراکنده و بیهدف سرمایهگذاری میشوند. برای تحقق این هدف باید بازارهای مالی کارا باشند. در ادامه انواع کارایی در فرضیه بازار کارا بازارهای مالی را بررسی میکنیم.
کارایی تخصیصی (تخصیص بهینه سرمایهها):
هرگاه منابع موجود به کارآمدترین و سودآورترین پروژههای سرمایهگذاری اختصاص یابد، شاهد کارایی تخصیصی هستم. در این حالت، منابع و سرمایهها به بهترین حالت و به شکل بهینه و مطلوب بهرهبرداری میشوند.
کارایی عملیاتی (افزایش سرعت نقدشوندگی):
هرگاه سرعت معاملات و مبادلات در بازار بالا باشد با کارایی عملیاتی روبهرو هستیم. در این نوع کارایی انجام معاملات با پایینترین سطح هزینه صورت میگیرد و همین ویژگی منجر به افزایش سرعت نقدشوندگی داراییها میشود. برای آشنا شدن با میزان اهمیت این موضوع، میتوانید مقاله «ریسک نقدشوندگی چیست؟» را مطالعه بفرمایید.
کارایی اطلاعاتی (تعیین عادلانه قیمت اوراق بهادار):
هرگاه اطلاعات کافی در بازار وجود داشته باشد و این اطلاعات به سرعت بر قیمت تأثیر گذارد، در واقع با بازاری کارا از لحاظ اطلاعاتی طرف هستیم و به تعبیری بازار کارایی اطلاعاتی دارد. در چنین حالتی بازار نسبت به اطلاعات جدید حساس است و متناسب با اطلاعات جدیدی که در دسترس مردم قرار میگیرد، قیمتها تغییر میکنند.
نکات مهم درباره بازار کارا و ویژگیهای آن
در مورد ویژگیهای بازار کارا، موارد زیر را در نظر بگیرید:
- حضور تعداد بسیار شرکتکننده در بازار یکی از شرایط اصلی بازار کارا است. بازار کارا، بازاری رقابتی است. مواردی از قبيل تعداد فراوان و کافى عرضهکننده و تقاضاکننده و آزاد بودن ورود و خروج به بازار براى همگان از اصول اولیه بازارهای رقابتی است.
- در بازار کارا، سرعت انتقال اطلاعات حرف اول را میزند؛ اطلاعات بايد به سرعت، فوريت و با حداقل هزينه به اطلاع سرمایهگذاران برسد.
- اطمینان خاطر و احساس امنیت سرمایهگذاران از خریدی که انجام میدهند، در این بازار بسیار مهم است. افرادی که در اين بازار خريد و فروش مىکنند بايد مطمئن باشند که آن چه بابت اوراق بهادار خود دريافت يا پرداخت مىکنند، نزدیک به ارزش ذاتى آن است و قیمت عادلانهاى پرداخت یا دريافت مىکنند.
- معاملات بازار کارا باید با هزینههای کم انجام شود، گران بودن معامله دربازار کاراجزئی از نواقص این بازار به حساب میآید. هزينهها باید بسيار کم و به وضعيت بدون خرج بودن نزديک باشد.
- در این بازار هيچ کدام از سرمایهگذاران نباید آنچنان قدرتی داشته باشند که بتواند بازار را تحت نفوذ و اختیار خود قرار دهند.
- وجود افراد مطلع که با دانش و اطلاعات خود در این بازار فعالیت میکنند، میتواند باعث کارایی بیشتر و نتايج بهتری برای بازار باشد.
- همانطور که گفته شد، در بازار کارا تعديل قيمتها به سرعت انجام میپذیرد. افراد زيادى حضور دارند که اطلاعات را دريافت و ارزيابى میکنند، ارزش آن را سریعا به دست میآورند و با فوريت اقدام به خريد و فروش مىکنند. بازار کارا حافظه ندارد و از قيمتهاى ديروز در مورد قیمت فردا نمىتوان نتیجهای گرفت اما داشتن دانش و تجربه برای معامله در این بازار لازم و ضروری است.
- بازار کارا، بازاری است که در معرض ترافيکى دوطرفه از اطلاعات قرار دارد. به معنی دیگر، این بازار باید در هر مقطعی از زمان هم خریدار و هم فروشنده داشته باشد. مشکلی که در بازار بورس ایران وجود دارد این است که در مقطعى همه برای خرید صف مىبندند و در مقطعی دیگر همه برای فروش در صف هستند. این تصمیمات احساسی و دنبالهرو بودن سبب شده است که کارایی این بازار زیر سوال برود و استقلال رأى و استقلال ارزيابى در آن وجود نداشته باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، مقاله «رفتار قبیله ای و گله ای در بورس چیست؟» را مطالعه بفرمایید.
- بازار کاراى سرمايه، بازارى پيچيده و گسترده است و در آن ابزارهاى پيچيده مالى وجود دارد که هر یک نقش خاصی را ایفا میکنند. به عنوان مثال، اوراق اختيار معامله و نقش خاصی که اين اوراق در بازار به عهده دارند، سبب میشود که بازار کاراتر باشد و تعادل مناسبترى بين عرضه و تقاضا وجود داشته باشد.
- در بازار کارا قیمتها، منعکسکننده و نشان دهنده اطلاعات موجود هستند. در نتیجه صاحبان و مدیران شرکت نباید تصور کنند که زرنگتر از بازار هستند و میتوانند با ارائه نادرست اطلاعات حسابداری، بر بازار اثر بگذارند و باعث انحراف شوند. همچنین برای داشتن بازاری کارا، شرکتها وظیفه دارند تمامی اطلاعات مهم را در دسترس همه سرمایهگذاران قرار دهند.
سخن آخر
نکته آخری که باید به آن توجه کرد این است که سرمایهگذاری در بازار کارا به شما سود غیر عادی نمیدهد. تنها با خرید سهامهایی با ریسک بالا ممکن است بتوانید به سود بالا و ناگهانی دست پیدا کنید اما بر طبق فرضیه بازار کارا، قیمت سهام باید همیشه مساوی با ارزش واقعی آن باشد.
دیدگاه شما