جدیدترینهای «ضریب بتا»:
کارشناس بازار سرمایه گفت: با استفاده از ضریب بتا، میتوانید بازده سهم خود را نسبت به کلیت بازار بسنجید. به گزارش سرویس بورس مشرق، محمد اکبریان عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به این پرسش که ضریب بتا (BETA COEFFICIENT) در بورس چیست؟، بیان کرد: ضریب بتای (β) سهام یکی از مهمترین ضرایب در خرید و فروش سهام است. حتما دیدهاید که بعضی از سهمها، در روزهای مثبت بازار مثبت و در روزهای منفی، منفی هستند.اما سهمهایی هم هستند که عکس این رفتار را نشان میدهند. یعنی در روزهای منفی، مثبت میشوند و در بازار مثبت، قیمتشان افت میکند. او افزود: این که یک سهم نسبت به بازار چه رفتاری داشته باشد، به ضریب بتای آن.
با ضریب بتای سهام آشنا شوید
محمد اکبریان عضو هیئت علمی دانشکده ضریب بتا چه میگوید؟ مدیریت دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با خبرنگار بورس گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، در پاسخ به این پرسش که ضریب بتا (BETA COEFFICIENT) در بورس چیست؟، بیان کرد: ضریب بتای (β) سهام یکی از مهمترین ضرایب در خرید و فروش سهام است. حتما دیدهاید که بعضی از سهمها، در روزهای مثبت بازار مثبت و در روزهای منفی، منفی هستند.اما سهمهایی هم هستند که عکس این رفتار را ضریب بتا چه میگوید؟ نشان میدهند. یعنی در روزهای منفی، مثبت میشوند و در بازار مثبت، قیمتشان افت میکند. او افزود: این که یک سهم نسبت به بازار چه رفتاری داشته باشد، به ضریب بتای آن بستگی دارد. در واقع ضریب بتا شاخصی برای مقایسه عملکرد دو دارایی (یا یک.
ضریب بتا در بورس چیست؟
ضریب بتا معیاری برای ارزیابی عملکرد یک سهم خاص یا گروهی از سهامها در جریان حرکت کلی بازار است. به گزارش سرویس بورس مشرق، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم. بیشتر بخوانید: سود کدام بازار در مردادماه بیشتر بود؟ +عکس برای ارزیابی عملکرد سهام مورد نظرتان در جریان حرکت کلی بازار بورس می توانید ضریب بتای آن سهم را به دست آورید و از این طریق میزان نوسان قیمتی دارایی در مقایسه با بازار.
ضریب بتا چیست؟
به گزارش خبرنگار بورس گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم. برای ارزیابی عملکرد سهام مورد نظرتان در جریان حرکت کلی بازار بورس می توانید ضریب بتای آن سهم را به دست آورید و از این طریق میزان نوسان قیمتی دارایی در مقایسه با بازار کلی را محاسبه کنید. ضریب بتا در بورس چیست؟ ضریب بتا شاخصی از ریسک سیستماتیک یک دارایی مالی یا مجموعهای از داراییها نسبت به ریسک بازار.
منظور از ضریب بتا در بورس چیست؟
به گزارش افکارنیوز، یکی از مهمترین مفاهیم در تصمیم گیری سرمایه گذاری ریسک و بازده ضریب بتا ست و رابطه بین قیمت یک سهم و حرکت کل بازار را نشان میدهد. اخبار اقتصادی- به طور کلی هر سهم یا پرتفوی از سهام در صورتی که در فاصله خاص از زمان خریداری، نگهداری و فروخته شود بازده خاصی نیز نصیب دارنده مینماید. این بازدهی شامل تغییر قیمت و منابع حاصل از مالکیت است. به طور معمول در تصمیمگیریهای مالی وجود معیار اندازهگیری ریسک مفید واقع میشود. تحلیلگران در سالهای دور برای ارزیابی یا تعیین ریسک اوراق بهادار به ترازنامه توجه میکردند، یعنی هر چه قدر میزان وام یا بدهیهای یک شرکت بیشتر باشد ریسک سهام شرکت را بیشتر تخمین میزنند. پس از.
مفهوم ضریب بتا در بورس چیست؟
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از میزان، به طور کلی هر سهم یا پرتفوی از سهام در صورتی که در فاصله خاص از زمان خرید، نگهداری و فروخته شود بازده خاصی نیز نصیب دارنده مینماید. این بازدهی شامل تغییر قیمت و منابع حاصل از مالکیت است. به طور معمول در تصمیمگیریهای مالی وجود معیار اندازهگیری ریسک مفید واقع میشود. تحلیلگران در سالهای دور برای ارزیابی یا تعیین ریسک اوراق بهادار به ترازنامه توجه میکردند، یعنی هر چه قدر میزان وام یا بدهیهای یک شرکت بیشتر باشد ریسک سهام شرکت را بیشتر تخمین میزنند. پس از آن پژوهشگران میزان ریسک را در بورس برحسب حاشیه ایمنی تعریف و محاسبه میکردند. این حاشیه ایمنی بر اساس صورتهای مالی به دست نمیآمد،.
مفهوم ضریب بتا در بورس
خبرگزاری میزان- ضریب بتا یکی از مهمترین مفاهیم در تصمیم گیری سرمایه گذاری ریسک و بازده است. تاریخ انتشار: 20:00 - 10 مرداد 1399 - کد خبر: ۶۴۲۴۴۳ خبرگزاری میزان – یکی از مهمترین مفاهیم در تصمیم گیری سرمایه گذاری ریسک و بازده ضریب بتا ست و رابطه بین قیمت یک سهم و حرکت کل بازار را نشان میدهد. به طور کلی هر سهم یا پرتفوی از سهام در صورتی که در فاصله خاص از زمان خریداری، نگهداری و فروخته شود بازده خاصی نیز نصیب دارنده مینماید. این بازدهی شامل تغییر قیمت و منابع حاصل از مالکیت است. به طور معمول در تصمیمگیریهای مالی وجود معیار اندازهگیری ریسک مفید واقع میشود. تحلیلگران در سالهای دور برای ارزیابی یا.
سرمایهگذاران ضریب بتا را در نظر بگیرند
دبیر انجمن اقتصاددانان ایران گفت: سرمایهگذاران در بازارهای مالی حتماً به ضریب بتا توجه داشته باشند! به گزارش خبرنگار ایمنا، پیمان مولوی با انتشار پیامی در صفحه توئیتر خود اظهار کرد: " سرمایهگذاران در بازارهای مالی حتماً به ضریب بتا توجه داشته باشند! در چیدمان پرتفولیو میتواند بسیار کمک کننده باشد. " کد خبر 434436
بورس؛ کدام سهام از شاخص بازار سبقت گرفت؟
کمی بیش از ۱۰۰ روز از سال ۹۹ میگذرد و در همین مدت نماگر اصلی بورس تهران با رشد ۲۱۵ درصدی همراه شده است. بازده قابل توجهی که در نیم قرن تاریخ فعالیت بازار سهام نظیری برای آن نمیتوان یافت. نکته قابل توجه در نوسان شاخص سهام بهویژه در مسیر صعودی، تفاوت ریسک سرمایهگذاری در صنایع بورس است. این ریسک با بهرهگیری از ضریب همبستگی محاسبه میشود. هر چند این ضریب عموما در بازه زمانی بلندمدت و بهصورت تاریخی مورد بررسی قرار میگیرد، اما در دورههای مختلف با توجه به عوامل بنیادی اثرگذار تغییر میکند. به گزارش دنیای اقتصاد، در این میان «دنیای اقتصاد» با محاسبه ضریب بتای صنایع ۳۸گانه بورس در بازههای زمانی تاریخی، سال ۹۸ و از ابتدای.
محاسبه ریسک صنایع در بورس
برخی کارشناسان معتقدند سهام از ارزش ذاتی خود دور شده است؛ اما بسیاری دیگر معتقدند نمیتوان حکمی کلی برای همه سهام قابل معامله در بورس صادر کرد. زیرا هر چند بعضی از شرکتها از ارزش ذاتی بالاتر از خود در حال معامله هستند، اما احتمالا برخی شرکتها هستند که به ارزش ذاتی خود نرسیدهاند. با محاسبه ضریب بتای صنایع فعال در بورس تلاش کرده است شاخصی را ارائه کند که به سهامداران در شناسایی ریسکها در کوتاهمدت کمک میکند. این محاسبات شدت همسویی تغییرات بازده صنایع با بازدهی شاخص کل را مورد توجه قرار میدهد.
کمی بیش از ۱۰۰ روز از سال ۹۹ میگذرد و در همین مدت نماگر اصلی بورس تهران با رشد ۲۱۵ درصدی همراه شده است. بازده قابل توجهی که در نیم قرن تاریخ فعالیت بازار سهام نظیری برای آن نمیتوان یافت. نکته قابل توجه در نوسان شاخص سهام بهویژه در مسیر صعودی، تفاوت ریسک سرمایهگذاری در صنایع بورس است. این ریسک با بهرهگیری از ضریب همبستگی محاسبه میشود. هر چند این ضریب عموما در بازه زمانی بلندمدت و بهصورت تاریخی مورد بررسی قرار میگیرد، اما در دورههای مختلف با توجه به عوامل بنیادی اثرگذار تغییر میکند. در این میان «دنیای اقتصاد» با محاسبه ضریب بتای صنایع ۳۸گانه بورس در بازههای زمانی تاریخی، سال ۹۸ و از ابتدای سال تا پایان معاملات روز چهارشنبه (۱۱تیر)، نقش عوامل پیشران بورس را بررسی کرد. بررسیهای «دنیای اقتصاد» از ضریب بتای صنایع بورس در سال جاری از افزایش شتاب قیمتها در صنایع بزرگ بازار حکایت دارد. صنایعی که عمدتا در زمره گروههای کالامحور قرار میگیرند و در سال جاری گوی سبقت را از دیگر سهام بازار ربودهاند. شاهد این مدعا رشد ۲۸۷ درصدی شاخص ۳۰ شرکت بزرگ از ابتدای سال ۹۹ تاکنون است (هر چند رشد قیمت سهام سبب شده تا جایگاه بنگاههای بورس به لحاظ ارزش بازار با تغییراتی مواجه شود اما این شاخص همچنان میتواند نماینده بزرگترین شرکتهای بازار باشد).
ضریب بتا چه میگوید؟
شاید پیش از شروع بررسی صنایع بورسی توضیحی مختصر درخصوص ضریب بتا و کاربرد آن در تحلیل خالی از لطف نباشد و به درک بهتر موضوع کمک کند. ضریب بتا یکی از پرکاربردترین و پذیرفتهترین ابزارهای اقتصاددانان مالی و متخصصان بازار، برای سنجش و مدیریت ریسک است. این ضریب عددی برای مقایسه شدت همسویی تغییرات بازده شرکت مورد نظر با بازده شاخص کل است. به این معنا که آیا تغییرات بازار روی سهام زیرمجموعه صنعت مورد نظر تاثیر میگذارد؟ میزان و شدت این تاثیر چگونه است؟ ضریب بتا از تقسیم کوواریانس بین بازده دارایی و بازده بازار بر واریانس بازار به دست میآید و به تنهایی مشخصکننده ارزندگی یا ارزنده نبودن یک سهم نیست بلکه ابزاری آماری است که به ما در انتخاب سهم با افق سرمایهگذاری شخصی و میزان ریسکپذیری و سلیقه فردی کمک میکند. بهطور کلی میزان همسویی بازده یک سهم نسبت به بازار کل (شاخص کل) را با ضریب بتا میسنجند. بتای مثبت نشانه همسویی با بازار، بتای منفی نشانه واگرایی با بازار و بتای صفر نشانه عملکرد خنثای (تاثیرنپذیرفتن) سهم نسبت به بازار (شاخص) است. این ضریب که عموما در مورد سرمایهگذاریهای کوتاهمدت به کار گرفته میشود، میتواند ریسک هر سهم را در ضریب بتا چه میگوید؟ مقایسه با ریسک کل بازار نشان دهد. در ضریب بتا عدد یک را بهعنوان مبنا قرار میدهیم. بتای یک برای سهام یا صنعتی خاص نشاندهنده بازده برابر آن سهم یا صنعت با بازده شاخص کل است. اگر فردی سبد سرمایهگذاری به اندازه کل سهام موجود در بورس را در اختیار داشته باشد، ضریب بتای این سبد (پرتفوی) برابر با یک خواهد شد و سودی برابر با نرخ رشد شاخص ضریب بتا چه میگوید؟ دریافت میکند. حال اگر این فرد، پرتفوی خود را به یک سهم مشخص با ضریب بتای ۲/ ۱ محدود کند، بهصورت تئوریک، ۲۰ درصد بیش از سود کل بازار دریافت میکند. البته باید در نظر داشت که این ریسک در زیان نیز همراه او خواهد بود؛ یعنی اگر بازار سهام مسیر نزولی در پیش گیرد، فرد مزبور، ۲۰ درصد بیشتر از کل بازار در خطر زیان است. از این رو ضریب مزبور در وهله اول نشاندهنده میزان ریسک سهم یا صنعتی خاص نسبت به نوسان شاخص کل بازار سهام است. در این میان، عامل اصلی نوسان شاخص بر دوش گروههایی است که ضریب بتای بالاتر از یک در اختیار دارند.
شتاب بزرگان؛ عقبگرد کوچکترها
«دنیای اقتصاد» با نگاهی به ضریب بتای بلندمدت صنایع بورس از سال ۸۸ (یا تاریخ شروع فعالیت هر یک از گروههای بورسی) تاکنون، ضریب بتا برای صنایع مختلف را در دو دوره متفاوت بررسی کرده است؛ نخست ضریب بتا در سال ۹۸ و دوم متغیر مذکور از ابتدای سال جاری تا پایان معاملات روز چهارشنبه (۱۱ تیر ۹۹) که در همه این محاسبات، شاخص کل بورس بهعنوان معیار سنجش ریسک در نظر گرفته شده است. محاسبه ضریب بتا برای صنایع ۳۸گانه بورس تهران و مقایسه این ضریب در بازه زمانی سال ۹۸ و روزهای سپری شده از سال ۹۹ نشان میدهد سرعت رشد قیمت سهام در صنایع بزرگ بازار نسبت به سال ۹۸ به شکل محسوسی افزایش یافته است و صنایع کوچک با کاهش اقبال از سوی سرمایهگذاران مواجه شدهاند.
نگاهی به اختلاف بازده دو نماگر اصلی بورس تهران از ابتدای سال تاکنون نیز شاهدی بر این مدعاست. بهطوری که در برابر رشد ۲۱۵ درصدی شاخص کل، شاخص هموزن رشدی ۱۶۳ درصدی را تجربه کرده است. براساس نتایج این بررسی میتوان صنایع بورس را در چهار دسته جای داد. افزایش قابل توجه بتا، کاهش نسبی بتا، تغییر نکردن بتا و نبود ارتباط نزدیک صنعت با شاخص کل. دسته نخست، آنهایی هستند که افزایش قابل توجهی در ضریب بتا در دو بازه مورد بررسی را شاهد بودهاند. در کنار برخی گروههای کوچک تکسهم، بزرگان کالامحور بازار نیز شامل این دسته میشوند. بهطوری که دو گروه اطلاعات و ارتباطات و محصولات چرمی که هر دو از یک نماد معاملاتی تشکیل شدهاند، با بیشترین تغییرات ضریب بتا بین سال ۹۸ و سال جاری مواجه شدهاند. چهار گروه کالامحور فلزی، معدنی، پتروشیمی و پالایشیها نیز در بازه زمانی مورد بررسی با افزایش ضریب بتا همراه شدهاند.
گروه دوم، آن دسته از صنایعی هستند که ضریب بتای آنها در سال جاری نسبت به رقم محاسبه شده در سال ۹۸ کاهش یافته است. بررسیها از ضریب بتای صنایع بورس در روزهای سپری شده از سال ۹۹ حکایت از قرار گرفتن گروههای کوچک همچون محصولات کاغذی و محصولات چوبی در این گروه دارد. اما گروه سوم که در میان آنها میتوان به گروه فنی و مهندسی، استخراج نفت و گاز، بانکها و تکسهم گروه خردهفروشی اشاره کرد، تغییرات محسوسی در ضریب بتای محاسبه شده در سال جاری و سال گذشته نداشتند. این گروهها عموما تحت تاثیر سیاستهای روز هستند و در نتیجه میزان ریسک آنها تغییر قابل توجهی نداشته است. در نهایت گروه چهارم مثل محصولات کاغذی، سرمایهگذاریها و منسوجات هستند که ارتباط معناداری با شاخص کل نداشتهاند.
تغییر چهره پیشرانان بورس
سال ۹۸ سالی مثبت برای بورس تهران بود که با جهش ۱۸۷ درصدی شاخص کل همراه شد. به این ترتیب در این سال ضریب بتا بیش از آنکه ریسک یک صنعت را نسبت به نوسان شاخص نشان دهد، نشاندهنده سرعت رشد گروههای سهامی بود. حال بررسی ضریب بتا در این سال حکایت از پیشرانی گروههای کوچک بازار در جهت شاخص کل دارد. در این سال گروههای کامودیتیمحور بورس تهران شامل فرآوردههای نفتی، کانههای فلزی، فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و چندرشتهای صنعتی تقریبا نوسانی برابر با شاخص کل داشتند اما در مقابل کوچکترهای بازار با رشدی چند برابر شاخص کل همراه شدند.
حال نگاهی به ضریب بتای صنایع ۳۸گانه بورس تهران از ابتدای سال ۹۹ تا پایان معاملات روز گذشته روندی متفاوت را نشان میدهد. بهطوری که شتاب رشد صنایع بزرگ کالایی بازار در این بازه زمانی افزایش یافته و در مقابل از شتاب رشد کوچکترها کاسته شده است. از این رو ضریب بتای صنایع کالایی با تغییر محسوس نسبت به سال ۹۸، از عدد یک فاصله گرفته است. بر این اساس ضریب بتای گروه فلزات اساسی از ۰۲/ ۱ واحد در سال ۹۸ به ۲۴/ ۱ واحد از ابتدای سال ۹۹ افزایش یافت. در میان معدنیها نیز شاهد افزایش ضریب بتا از ۹۹/ ۰ واحد به ۲۲/ ۱واحد هستیم. این متغیر در دو گروه پتروشیمی و پالایشی نیز هر چند کمتر اما افزایشی بوده است. ضریب بتای گروه محصولات شیمیایی در سال گذشته ۹۸/ ۰ واحد بوده که به ۱۱/ ۱ واحد در سال جاری افزایش یافته است. این رقم برای پالایشیها نیز از ۰۱/ ۱ واحد به ۰۸/ ۱ واحد رسیده است. در مقابل اما ضریب بتای گروه زغالسنگ از ۰۴/ ۱ واحد به ۸/ ۰ واحد در بازه مورد بررسی کاهش یافته است. این متغیر برای گروه لاستیک و پلاستیک نیز از ۱۴/ ۱ واحد به ۶۷/ ۰ واحد رسیده است. در دیگر صنایع کوچک بازار نیز روندی مشابه دیده میشود که در جدول بهطور کامل آورده شده است. در مجموع اما ضریب بتای کالاییها نشان میدهد همچنان این گروههای بزرگ بورس تهران هستند که مسیر شاخص کل این بازار را تعیین میکنند.
مفاهیم و روش های محاسبه بتا
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 6 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله مفاهیم و روش های محاسبه بتا
چکیده مقاله :
دو روش عمده در تخمین هزینه سهام عادی وجود دارد که عبارتند از مدل سود سهام تقسیمی با فرض رشد ثابت ، که محبوب شرکت هایی است که سود تقسیمی آن ها برای همیشه با نرخ مرکب g افزایش یابد و روش دوم الگوی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای که یکی از مراحل اجرایی آن محاسبه ضریب ده تا به عنوان شاخصی برای ریسک سهام شرکت می باشد و این روش برای تمام شرکت ها قابل کاربرد است. با توجه به اهمیت محاسبه بتا در این روش، در این مقاله به ارائه روش های مختلف محاسبه بتا پرداخت شده و ضریب بتا نیز نشان دهنده این است که اگر ضریب بتای یک سهم یک باشد، کوواریانس بازده آن سهم و باز به پرتفوی بازار با هم برابر هستند و به عبارت دیگر ریسک سیستماتیک آن سهم برابر با ریسک سیستماتیک شاخص بازار است.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا MOCONF03_072 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
فرقانی، حسین،1394،مفاهیم و روش های محاسبه بتا،سومین کنفرانس بین المللی حسابداری و مدیریت،تهران،https://civilica.com/doc/441714
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1394، فرقانی، حسین؛ )
برای بار دوم به بعد: ( 1394، فرقانی؛ )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
- داموداران، آسوات (مترجم شرکت تامین سرمایه امین) 87، ارزشگداری سهام، .
- Harris, R.S, , and F.c. Marston. 1994 "Value Versus Growth .
- Larrabee, T.L, and J.A.Voss.20 13"Valutation Techniques "John Wiley and Sons, .
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
نسبت شارپ چیست و چگونه محاسبه میشود؟
شاید اصطلاح نسبت شارپ را در طول فعالیت و حضور خود در بازارهای مختلف مالی، زیاد شنیده باشید. این یکی از اصطلاحات رایج در بازارهای مالی است. معاملهگران بازار ارز دیجیتال با اصطلاح نرخ بازگشت سرمایه غریبه نیستند. در اصل این نسبت برای ارزیابی عملکرد تعدیل شده ریسک یک رمزارز استفاده میشود. در یک تعریف کلی این نسبت به سرمایهگذار میگوید که با نگهداری یک دارایی پرخطر چه مقدار بازده اضافی دریافت خواهد کرد.
نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد ما از یک سرمایهگذاری به سرمایه اولیه است. دور از انتظار نیست اگر قیمت ارزهای دیجیتال در سقوط و صعود ما را شگفتزده کند، اما نسبت شارپ میتواند به ما نشان میدهد میزان بازدهی سرمایه نسبت به ریسک چقدر است.
اکثر افراد فعال حوزه مالی میدانند که چگونه این شاخص را محاسبه کنند و اطلاعات بهدستآمده از این فرمول چه چیزی را نشان میدهد. اگر شما درباره این نسبت چیزی نمیدانید و درباره استفاده درست ازآن برای کاهش ریسک معاملات خود اطلاعاتی ندارید، وقت آن رسیده تا اطلاعات خود را در این باره کامل کنید. همراه ما در مجله تخصصی والکس بمانید.
نسبت شارپ چیست؟
Sharp Ratio، عددی است که نشان میدهد بازده یک سرمایهگذاری بدون ریسک، چقدر تضمین شده است. در واقع نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
با کمکردن نرخ بدون ریسک از نرخ بازده مورد انتظار پرتفوی و تقسیم نتیجه بر انحراف استاندارد که در غیر این صورت بهعنوان معیار آماری نوسانات دارایی شناخته میشود، محاسبه میشود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند تا ببینید در مقایسه با سرمایهگذاری بدون ریسکی انجام دادهاید، آیا ریسکی که انجام دادهاید شما را به سود و بازدهی رسانده است یا نه؟این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
چگونه نسبت شارپ را تفسیر کنیم؟
ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری وقتی تعریف میشود که انحراف استاندارد آن تعیین شود. پس نسبت شارپ بالاتر نشاندهنده ظرفیت بازدهی بهتر یک رمزارز برای هر واحد ریسک اضافی است. این نسبت میتواند توجیهی برای نوسانات اساسی رمزارز باشد. در واقع، میتوانید از شاخص شارپ ارز دیجیتال برای مقایسه رمز ارزها استفاده کرد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI هم کمک میکند تا اطلاعات بیشتری درباره Sharp Ratio یک رمزارز به دست آورد.
این نسبت را میتوان با درنظرگرفتن نتیجه به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱. نسبت بالاتر از ۱.۰ قابلقبول است.
۲. نسبت بالاتر از ۲.۰ در محاسبات بسیار خوب است.
۳. نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی ارزیابی میشود.
۴. نسبت زیر ۱.۰ به حداقل بازده کافی نمیرسد.
۵. نسبت ضریب بتا چه میگوید؟ منفی به این معنی است که نرخ بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام است یا انتظار میرود بازده سبد سهام منفی باشد.
چرا شاخص شارپ مهم است؟
همانطور که شارپ در دیگر بازارها سرمایهگذاری، مثل بورس کارآمد است، شارپ ارز دیجیتال هم ابزار بسیار مهمی در این بازار محسوب میشود. معنی شارپ در ارز دیجیتال در واقع همان تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازده بالاتر با ابزارهای بدون ریسک است. ازآنجاییکه این نسبت بر اساس انحراف معیار محاسبه میشود که خود یک واحد اندازهگیری ریسک در سرمایهگذاری است، شاخص شارپ میزان بازده حاصل از یک سرمایهگذاری را بعد از درنظرگرفتن تمام ریسکهای ممکن نشان میدهد. در واقع این شاخص، مفیدترین شاخص تعیین عملکرد یک سرمایه در بازار است که شما بهعنوان سرمایهگذار باید از آن مطلع باشید.
تعیین میزان بازده
مکانیسمی برای تعیین عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری در برابر ضریب بتا چه میگوید؟ سطح معینی از ریسک است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، عملکرد آن نسبت به ریسک موجود بهتر خواهد بود. اگر Sharp Ratio منفی به دست آوردید، بهتر است در نحوه سرمایهگذاری خود تجدیدنظر کنید.
مقایسه عملکرد داراییهای مختلف
شاخص شارپ میتواند بهعنوان ابزار مقایسه دو سرمایهگذاری مختلف در یک بازار به کار گرفته شود. برای مثال، شما میتوانید این شاخص را برای مقایسه میزان بازده و ریسک بیت کوین و اتریوم محاسبه کنید. با این کار دو رمزارز مختلف که ریسکهای مشابهی دارند را با میزان بازده احتمالی آنها مقایسه خواهید کرد.
مقایسه عملکرد دارایی در برابر معیار بازدهی
نسبت شارپ میتواند به شما بگوید رمزارزی که انتخاب کردید، آینده بهتری نسبت به ارزهای مشابه در همان دستهبندی دارد یا خیر. در واقع به شما کمک میکند افق دید بازتری پیدا کرده و وضعیت دارایی خود را بهتر بررسی کنید. فرض کنید که شاخص شارپ معیار در بازار رمزارزها، حداقل ۱.۵ است. با محاسبه این شاخص برای دارایی خودتان میتوانید بفهمید این رمزارز نسبت به کل بازار عملکرد خوبی دارد یا خیر.
چطور ریسک سرمایهگذاری را با Sharp Ratio کاهش دهیم؟
شاخص شارپ یکی از قدرتمندترین ابزارهای مورد استفاده برای انتخاب بهترین رمزارز دیجیتال است تا بتوان بازدهی و سوددهی مناسبی از آن رمزارز به دست آورد. Sharp Ratio تا حد زیادی ریسک و بازده یک سرمایهگذاری را نشان میدهد. معنی شارپ در ارز دیجیتال به این صورت است که سرمایهگذار با متنوع کردن سبد داراییهای خود میتواند ریسک کل سرمایه را تا حد قابلقبولی کاهش دهد.
در واقع با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف که نسبتاً از همدیگر مستقل عمل میکنند، میتوانید نسبت سود و ریسک سرمایهگذاریهای خود را در حد تعادل نگه داشته و امنیت ارزش دارایی خود را تضمین کنید.
ازآنجاییکه اعداد و اطلاعاتی که به دست میآید، به واقعیت بسیار نزدیک هستند، میتواند بازخوردی کارآمد و عینی در مورد عملکرد ارزهای دیجیتالی ارائه دهد. با نگاهکردن به شاخص شارپ میتوان میزان ریسکی را که دو رمزارز با بازدهی اضافی نسبت به نرخ بدون ریسک مواجه شدهاند، ارزیابی کنید.
این یک ابزار بسیار قدرتمند، اثرگذار و همچنین استاندارد برای مقایسه وجوهی است که از استراتژیهای مختلفی مانند رشد یا ارزش یا ترکیب استفاده میکنند.در حالت ایدهآل، ممکن است رمز ارزی را که نسبت شارپ بالاتری دارد، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری باشد. بااینحال، اگر رمزارز نوسانات زیادی داشته باشد، این نوع تصور وجود دارد که نمیتوان بهعنوان یک رمزارز مورد اعتماد به آن نگاه کرد. این بدان معناست که قیمت ارزهای دیجیتال و یا به طور خاص، رمزارزی که با نوسانات متوسط به بازدهی ۷ درصدی میرسد، همیشه بهتر از صندوقی است که بازدهی ۸ درصدی با فراز و نشیبهای زیاد دارد. بنابراین، شارپ بالاتر به این معنی است که رابطه بین ریسک و بازده رمزارز ایده آل است و مارک کپ ثابتتری دارد. این دو ویژگی میتواند سرمایهگذار را به آینده پربازده رمزارز خوشبینتر کند.
انواع نسبت شارپ
شاخص شارپ بهطورکلی دو نوع دارد: نسبت ترینور و سورتینو. این نسبتها برای معاملهگران خرد دید بهتری از بازار فراهم میکنند.
۱. نسبت ترینور
در سال ۱۹۶۵، فردی به نام جک ترینور، فرمول ترینور را توسعه داد. در این فرمول بهجای استفاده از انحراف معیار در مخرج، از بتا استفاده میشود. معیار ترینور میزان پولی که یک سبد دارایی کسب خواهد کرد را نسبت به ریسک آن در بازار محاسبه خواهد کرد. بهعبارتدیگر، این معیار فقط از یک ریسک سیستماتیک یا بتا استفاده میکند، درحالیکه نسبت شارپ از ریسک کل استفاده میکند.
ضریب بتای پرتفوی در واقع تغییرات بازده رمزارز یا سهام نسبت به تغییرات بازده کل بازار را بیان میکند. ممکن است یک رمزارز حرکتی مشابه با بازار داشته باشد، در این حالت ضریب بتای آن ۱ است. در حالتی که این ضریب کمتر از یک باشد، رمزارز یا دارایی رفتاری تدافعی دارد و نسبت به تغییرات بازار کمتر واکنش نشان میدهد. بتای ۰ نیز نشان میدهد که رمزارز یا سهام رفتاری مستقل از کل بازار دارد.
بتای بیشتر از یک، رفتار تهاجمی رمزارز را نشان میدهد. یعنی با تغییرات کوچک در بازار، قیمت ارز رفتار شدیدتری نشان میدهد. این نوع از داراییها ریسک سیستماتیک بالاتری دارند. بتای منفی نیز نشان میدهد که رفتار قیمتی رمزارز با بازار معکوس است و با کاهش شاخص کل بازار، قیمت آن افزایش مییابد یا برعکس. دقت کنید بتای منفی و صفر در نسبت ترینور باعث میشود عدد بهدستآمده در بازار معنیدار نباشد.
۲. نسبت سورتینو
در مقابل نسبت ترینور، نسبت سورتینو قرار دارد. سورتینو برای ارزیابی بازده یک سرمایه در برابر ریسک نامطلوب آن استفاده میشود. این نسبت با کمکردن بازده بدون ریسک از بازده مورد انتظار و تقسیم نتیجه آن به انحراف معیار نامطلوب سبد سرمایهگذاری به دست میآید.
نحوه محاسبه نسبت سورتینو:
در واقع نسبت سورتینو محاسبهی نسبت شارپ است، با این تفاوت که در شارپ هر دو ریسک مثبت و منفی در نظر گرفته میشود، اما در نسبت سورتینو فقط ریسک نامطلوب و بخشهای نزولی بازار در نظر گرفته میشود. درست مانند شاخص شارپ هرچه نسبت سورتینو عدد بالاتری باشد، سرمایهگذاری در آن سبد سرمایه مناسبتر خواهد بود.
نسبت سورتینو برای سرمایهگذاران خردی که قصد دارند در بازه زمانی کوتاهمدت سود مشخصی کسب کنند، مفید است.
نسبت شارپ و ریسک به چه صورت است؟
درک رابطه بین این دو اغلب ما را به اندازهگیری انحراف استاندارد میرساند. انحراف استاندارد را میتوان همان ریسک کل دانست. مربع انحراف معیار واریانسی است که به طور گسترده توسط برنده جایزه نوبل، هری مارکوویتز، پیشگام نظریه پورتفولیو مدرن استفاده شد. باتوجهبه این موضوع، اکنون این سؤال پیش میآید که چرا شارپ انحراف استاندارد را برای تنظیم بازده اضافی برای ریسک انتخاب کرد و چرا باید به آن اهمیت دهیم؟
ما میدانیم که مارکویتز تحت واریانس ایستاده معیاری از پراکندگی آماری یا نشانهای برای تعیین مقدار فاصله رمزارز با مقدار مورد انتظار معرفی کرد. در یک نگاه کلی میتوان متوجه شد که این اطلاعات آینده نامطلوبی را برای رمزارز و سرمایهگذار پیشبینی میکند. پس هر چه ریسک بالاتر باشد، نسبت شارپ کمتر و سرمایهگذاری روی رمزارز غیرمنطقیتر است و هر چه واریانس این نسبت بالاتر برود، میتوان به آینده رمزارز و میزان ریسکی که برای خرید و سرمایهگذاری روی آن باید در نظر گرفت امیدوارتر بود.
اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را چطور به دست بیاوریم؟
اگر تا اینجای مطلب همراه ما بوده باشید، مطمئناً حالا به این فکر میکنید که چطور میتوان اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را پیدا کرد و با استفاده از شاخص شارپ، ریسک مالی خرید و هولد کردن رمزارزها را هم کاهش داد؟ دنبالکردن اخبار بازار و جستوجو در اینترنت، بهترین راه برای بهدستآوردن نرخهای بازده و نرخ سود بدون ریسک و انحراف معیار برای هر بازار مالی است. با دنبالکردن اخبار بازار و نمودارهای مالی و زمانی میتوانید اعداد موردنیاز خود را پیدا کرده و فرمول نسبت شارپ را اجرا کنید.
برای مثال، شما ۴۵ میلیون تومان در بیت کوین سرمایهگذاری کردهاید. نرخ بازگشت سود دارایی شما ۱۲% درصد و نوسان آن ۱۰% بوده است. بازدهی مؤثر سبد سرمایهگذاری ۱۷% و با بازده مورد انتظار ۱۲% درصد بوده است، درحالیکه نرخ سود بدون ریسک ۵% محاسبه شده است. همه ارقام فرضی هستند. نسبت شارپ برابر است با:
در این محاسبه، نسبت شارپ کمتر از یک است و نرخ بازدهی سود قابلقبول نیست. حال در نظر بگیریم بازده مورد انتظار سرمایهگذاری ۳۵% درصد باشد، در این صورت محاسبه نسبت شارپ به شکل زیر است:
در این حالت سرمایهگذاری در این رمزارز بسیار پربازده خواهد بود.
محدودیتهای نسبت شارپ
هرچقدر که شاخص شارپ میتواند یک ابزار بسیار موفق و اثرگذار برای سرمایهگذاری با چشم باز در بازار ارزهای دیجیتالی باشد، این ابزار همچنان ممکن است محدودیتها و نقصهایی هم داشته باشد. هنگام استفاده از آن، اقدامات احتیاطی خاصی وجود دارد که باید رعایت کنید.
اول اینکه نتیجهای که به دست میآورید فقط یک عدد است و بهتنهایی نمیتواند تمام اتفاقها، جریانات و تأثیرهایی که ممکن است برای بازدهی و قیمت نهایی یک ارز مشخص کند را پیشبینی کند.
شما باید شاخص شارپ دو رمزارز را مقایسه کنید تا معنای دقیق آن را به دست آورید.
همچنین شارپ ریسک پرتفوی را در نظر نمیگیرد. اعداد بهدستآمده به سرمایهگذار نشان نمیدهد که آیا پرتفوی در یک بخش متمرکز است یا خیر. فرض کنید یک کیف پول یک سرمایهگذاری از چندین رمزارز بزرگ بازار تشکیل شده باشد که در کنار هم عملکرد خوبی خواهند داشت، پس برای این تعداد رمزارز، نسبت بالا خواهد بود. بااینوجود، وقتی همزمان چند رمزارز دیگر را به کیف پول اضافه میکند که ریسک متوسطی دارد، شاخص شارپ نمیتواند عملکرد آینده و کلی پرتفوی را در نظر بگیرد.
برای تصمیمگیری آگاهانه میتوانید از معیارهای کیفی دیگری در کنار این نسبت استفاده کنید. در نهایت همیشه بهتر است که شاخص شارپ را ابزاری برای تمرکز روی افق سرمایهگذاری بلندمدت خود بدانید و در همین راستا از آن استفاده کنید. معمولاً شارپ را میبینید که نشاندهنده عملکرد تعدیلشده ریسک سهساله است. اما اگر افق سرمایهگذاری بلندمدت دارید، چنین نسبتی ممکن است کارساز و موفق نباشد.
در کنار همه این موارد، نسبت شارپ از انحراف معیار سود بهعنوان میانگین ریسک کل در مخرج کسر استفاده میکند. این انحراف معیار معمولاً نشان میدهد که توزیع سود نرمال است. در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی که توزیع سود در آن نهتنها نرمال نیست، بلکه نوسانات شدید بازار را تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی میکنند، کارایی این نسبت کاهش پیدا میکند.
به همین دلیل در بازار کریپتوکارنسی توصیه میشود ضریب بتا چه میگوید؟ که این نسبت را برای مدتزمان محدود محاسبه کرده و برای بازههای طولانی از آن استفاده نکنید. در ضمن در هر بار محاسبه، بازه زمانی مشخص و ثابتی را در نظر بگیرید که کار محاسبات پیچیده و پراکنده نشود.
شاخص شارپ، ابزاری برای روشنکردن مسیر
تمام شاخصهایی که برای محاسبه نرخ سود احتمالی، امکانهای سرمایهگذاری و همچنین محاسبات مربوط به حد سود و ضرر وجود دارند، صرفاً بخشی از کاری است که شما بهعنوان یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهید. نسبت شارپ مانند شاخصهای دیگر همچون نرخ بازگشت سرمایه یا مارک کپ، محدودیتهایی دارد که باید هنگام محاسبه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرید.
یک نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازدهی بالاتر است. این بازدهی را میتوان توسط ابزارهایی مشخص کرد که ریسک یک سرمایهگذاری را تا بیشترین حد ممکن کم میکنند. همچنین نسبت شارپ بر اساس انحراف استاندارد است و به نوبه خود معیاری از کل ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری است.
این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
مدل CAPM یا قیمتگذاری داراییهای سرمایهای چیست؟
مقدمهای بر مدل capm یا قیمتگذاری داراییهای سرمایه
ریسک جزء جداییناپذیر سرمایهگذاری است؛ بازار بورس و اوراق بهادار نیز از این قاعده مستثنی نیست و ممکن است گاهی در این بازار متحمل ریسک بالایی شویم. در حقیقت هرچه میزان بازده مورد انتظار ما بیشتر باشد، مجبور به تحمل ریسک بالاتری خواهیم بود. طبیعتاً هیچ سرمایهگذاری علاقهمند نیست که ریسک بالایی را بپذیرد و متحمل ضرر و زیان شود ضریب بتا چه میگوید؟ به همین دلیل مدلهای متفاوتی برای کشف رابطهی بین ریسک و بازده مورد انتظار ایجاد شده است که یکی از آنها مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایه یا به اختصار CAPM است. در این مقاله قصد داریم به توضیح این مدل بپردازیم و نکات آن را مورد بررسی قرار دهیم.
تعریف مدل capm
مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای که در زبان انگلیسی به آن Capital Asset Pricing Model یا بهاختصار CAPM گفته میشود، رابطهی بین ریسک سیستماتیک (بتا β) و نرخ بازده مورد انتظار دارایی سرمایهای را توصیف میکند. این مدل اغلب برای قیمتگذاری اوراق بهاداری که ریسک بالایی دارند مورداستفاده قرار میگیرد. هدف از فرمول CAPM این است که ارزیابی کند آیا یک سهم زمانی که ریسک و ارزش زمانی پول با بازده مورد انتظار آن مقایسه میشود، منصفانه ارزشگذاری میشود یا خیر. در ادامه به فرمول کلی این ضریب بتا چه میگوید؟ مدل و تعریف اجزای آن میپردازیم.
فرمول مدل CAPM
برای سرمایهگذاری در یک سهام، باید بازدهای را که سهم ایجاد میکند متناسب با ریسک باشد تا سرمایهگذار ترغیب شود سرمایهگذاری کند. مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای capm میگوید بازده مورد انتظار از مجموع نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک ضرب در بتا، به دست میآید. به عبارتی:
تشریح متغیرهای مدل CAPM
متغیرها یا پارامترهایی را که در فرمول capm در بالا آورده شد، در این بخش توضیح دادهایم.
بازده مورد انتظار دارایی سرمایهای:
بازدهی که انتظار داریم از سرمایهگذاری در یک دارایی یا سهم، به دست آوریم.
نرخ بازده بدون ریسک:
نرخ بازده بدون ریسک نشاندهندهی بازدهی بدون تقبل هیچگونه ریسک اضافی است. در حقیقت با گذشت زمان ارزش پول تغییر میکند و با توجه به اینکه ارزش پول در آینده کاهش پیدا خواهد کرد و ذات سرمایهگذاری ریسک را در بردارد، نرخی محاسبه میشود که این موارد را پوشش دهد. این نرخ صرفاً بر اساس ارزش زمانی پول و ریسک ناشی از سرمایهگذاری محاسبه میشود و به دیگر ریسکهای احتمالی توجه نمیشود.
اگر مایل به سرمایهگذاری پرریسک و کسب سودی بالاتر از میانگین بازار هستید، پیشنهاد میکنیم با صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه ، به طور کامل آشنا شوید.
بازده بازار:
نرخ بازده بازاری که در آن سرمایهگذاری میکنیم. در واقع این بازده مقدار قطعی و ثابتی ندارد و با توجه به پیشبینیها تعیین میشود.
صرف ریسک بازار:
صرف ریسک میزان بازده مازاد بر بازده بدون ریسک است. در واقع تفاضل بازده بازار و نرخ بازده بدون ریسک، صرف ریسک بازار نامیده میشود. مثلاً اگر کل شاخص بازار، یک سهم در نظر گرفته شود، این سهم مقداری ریسک دارد که به طور مثال گفته میشود 15 درصد بالای آن به ما بازده داده میشود. در نتیجه ما ۱۵ درصد بالاتر از نرخ بدون ریسک سود خواهیم کرد. به این مقدار صرف ریسک بازار گفته میشود.
بتای سرمایهگذاری:
ضریب بتا نشان میدهد یک سرمایهگذاری در مقایسه با کل بازار چه میزان بیثبات و نوسان پذیراست. به بتا شاخص ریسک سیستماتیک نیز گفته میشود. در واقع بتا معیاری است که نشان میدهد سرمایهگذاری چقدر ریسک به پرتفویی که شبیه بازار است، اضافه میکند. بهعنوانمثال:
به طور مثال اگر بتا برابر ۲ باشد به این معنا است که دوبرابر بازار ریسک کردهایم. اگر از منظر فرمولی به این قضیه نگاه کنیم، اینطور است که بتا ضرب در صرف ریسک بازار میشود تا نسبتی که بتای سهام دارد در صرف ریسک بازار ضرب شود و مقدار صرف ریسک سهام محاسبه میشود. در ادامه با جمعکردن این مقدار با نرخ بازده بدون ریسک، مقدار بازده مورد انتظار دارایی محاسبه میشود.
بتا از منظر فرمولی برابر است با:
مثالی از نحوهی محاسبه در فرمول capm یا مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای:
بازده موردنظر سهام شرکت الف را با استفاده از مقادیر زیر محاسبه کنید.
نمایش تصویری مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای capm
برای نمایش تصویری فرمول مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای CAPM از security market line(sml) استفاده کنیم. خط sml روی نموداری رسم میشود که محور افقی آن بتا و محور عمودی آن بازده مورد انتظار از سهام است. در واقع این رابطه نشان میدهد که بازده سهام موردنظر فقط به یک عامل بستگی دارد که به آن شاخص ریسک سیستماتیک یا بتا میگوییم. در واقع مدل capm بیان میکند که بازده سهام موردنظر به این که نوسانات سهام موردنظر ما چه ارتباطی با نوسانات بازار دارد، مربوط است.
محدودیتهای محاسبهی نرخ بازده بدون ریسک در مدل CAPM
نرخ بازده بدون ریسک در مدل مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای CAPM معمولاً برابر با نرخ اوراققرضهی دولتی است. چرا که سرمایهگذاری در این اوراق کمریسکترین سرمایهگذاری ممکن است. به همین دلیل نرخ این اوراق بهعنوان معیاری برای نرخ بازده بدون ریسک قرار میگیرد. البته محاسبهی این نرخ دارای پیچیدگیهای خاص خودش است که محاسبهی دقیق مقدار این پارامتر را مشکل میکند. اینکه این نرخ را برابر با نرخ اوراققرضهی دولتی قرار دهیم، سادهترین شکل محاسبهی آن است که مقدار دقیقی را نیز به ما نمیدهد و باید یک ضریب خطا برای آن در نظر بگیریم. علاوه بر این موارد دیگری که در محاسبهی نرخ بازده بدون ریسک باید در نظر بگیریم عبارتاند از:
- ریسک نکول نداشته باشد: سرمایهگذاری بدون ریسک سرمایهگذاری است که ریسک نکول نداشته باشد. عدم وجود ریسک نکول به این معنی است که عرضهکننده اوراق بتواند پولی که باید به ما پرداخت کند را در زمان مقرر، تسویه کند. درصورتیکه پرداخت پول حتی یک روز هم به تعویق بیفتد، عرضهکنندهی موردنظر دچار نکول شده است.
- ریسک سرمایهگذاری مجدد نداشته باشد: باتوجهبه افق سرمایهگذاری، اوراق را انتخاب کنیم تا نرخ بازده بدون ریسک آن متناسب با سرمایهگذاری ما باشد. بهعنوانمثال اگر انتخاب ما سرمایهگذاری ۵ ساله است، از نرخ بدون ریسک اوراق ۵ ساله استفاده کنیم. اگر افق دید ما ۵ ساله باشد اما از نرخ بازده بدون ریسک اوراق یکساله استفاده کنیم، ممکن است هرسال نرخ بازده بدون ریسک متفاوتی داشته باشیم و محاسبات ما دچار خطا گردد.
محدودیتهای مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای capm :
مدل capm محدودیتهایی دارد که در ادامه مهمترین موارد آن را بیان میکنیم:
- مفروضات غیرواقعی دارد: مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایه یک سری مفروضاتی دارد که در دنیای واقعی امکانپذیر نیستند. این مدل بر دو فرض استوار است که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
- بازار سرمایه بسیار رقابتی و کارا است، یعنی اطلاعات بهسرعت پخش میشود و قیمت سهم نیز از این اطلاعات تأثیر میپذیرد و تغییر میکند.
- فرضیهی دوم بیان میکند که بازار سرمایه تحت تسلط سرمایهگذاران منطقی و ریسکگریز است که انتظارات یکسانی دارند. این دو فرضیه اگرچه ایدهآل به نظر میرسند اما امکان وقوع آنها در دنیای واقعی دور از انتظار است.
- امکان محاسبهی دقیق پارامترهای مدل وجود ندارد. همانطور که قبلاً به این موضوع اشاره کردیم، امکان محاسبهی دقیق نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک بازار وجود ندارد.
- این مدل عملکرد خوبی برای توصیف دادههای گذشته نداشته است. طبق این مدل باید بازده یک سهم را صرفاً بر اساس بتا بتوانیم توصیف کنیم. در عمل این امر غیرممکن است چرا که رابطه قوی و مستقیمی بین بازده و بتا وجود ندارد. برای این که بتوانیم تغییرات بازده را محاسبه کنیم به پارامترهای دیگری نیز نیاز داریم. مانند نسبتهای p/e ، p/b و اندازه شرکت و موارد دیگر بستگی دارد.
به دلیل محدودیتهایی که مدل capm دارد، بعدها مدلهای دیگری نیز ارائه شد. در این مدلها پارامترهای دیگری نیز به مدل capm افزوده شد تا بتواند تغییرات بازده را بهتر توصیف کند. البته همهی مدلهای جایگزین نیز محدودیتهایی دارند؛ به همین دلیل مدل CAPM به دلیل سهولت استفاده و دید خوبی که از ارزش سهام و اوراق بهادار به سرمایهگذاران میدهد، به طور گستردهای مورداستفاده قرار میگیرد.
ریسک سیستماتیک و ریسک سیستمی در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای
در بخش های ابتدایی این مقاله از ریسک سیستماتیک یاد شد. در ادامه و در راستای افزایش دانش سرمایهگذاری به توضیح ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک پرداختهایم.
ریسک سیستماتیک: این ریسک مربوط به ریسک ذاتی کل بازار است و نمیتوان آن را پیشبینی کرد یا از آن اجتناب کرد. این ریسک همواره در بازار سهام وجود دارد و مربوط به یک صنعت یا شرکت خاص نیست. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، با استفاده از بتا میتوان ریسک یک سرمایهگذاری را نسبت به ریسک کل بازار مقایسه کرد. اگر بتا بالاتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک سهام زیاد است و اگر پایینتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک کمتری را متحمل میشویم. این ریسک اغلب از اخبار کلان کشور یا جهان ناشی میشود. بهعنوانمثال تحریم، جنگ، تورم، نوسانات ارز و عواملی ازاینقبیل، باعث شکلگیری ریسک سیستماتیک شدهاند.
ریسک غیرسیستماتیک (سیستمی): به ریسکی که مختص به یک صنعت یا شرکت ضریب بتا چه میگوید؟ خاص است ریسک سیستمی گفته میشود. این ریسک ناشی از عملکرد و سیاستگذاریهای یک شرکت است؛ به همین دلیل با استفاده از تغییر رویههای مدیریتی و استراتژیهای موجود، قابلکنترل و مدیریت است. یکی از راههای کاهش ریسک سیستمی، ایجاد تنوع در پرتفوی است. به این صورت که اگر یکی از شرکتهایی که سهامش را خریداری کردهایم، متضرر شود، درصد کمی از پرتفوی ما را تشکیل دهد و متحمل ضرر و زیان بالایی نشویم.
جمعبندی
برای اینکه بتوانیم بازده مورد انتظار سهام موردنظر خود را محاسبه کنیم از مدلهایی استفاده میکنیم که یکی از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مدل capm است. در این مدل رابطهی خطی بین بازدهی موردنیاز در یک سرمایهگذاری و ریسک سیستماتیک مربوط به آن را مشاهده میکنیم. مدل capm با وجود محدودیتها و کاستیهایی که دارد، به دلیل سهولت استفاده، همچنان به طور گستردهای مورداستفاده قرار میگیرد.
دیدگاه شما