ارزش ذاتی یک شرکت چیست؟
ارزش ذاتی یا ارزش بنیادی در علوم مالی به ارزش واقعی سهام یک شرکت یا یک دارایی اطلاق میشود که بر پایه بررسی تمامی ابعاد کسبوکار مورد نظر، از جمله صورتهای مالی، پتانسیل رشد شرکت و لحاظ داراییهای مشهود و نامشهود انجام گرفته است. ارزش ذاتی یک فاکتور بسیار مهم برای سرمایه گذاران می باشد زیرا با مقایسه آن با قیمت فعلی شرکت می توانند تصمیم گیری های لازم برای سرمایه گذاری را انجام دهند. طبیعتا اگر از دید سرمایهگذاران، ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از ارزش بازار آن سهم باشد، گزینه مناسبی برای خرید خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتی یک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری به شمار نمیرود.
ارزش ذاتی شرکت چگونه محاسبه می شود؟
- رویکرد ترازنامهای: ارزش داراییهای شرکت، چه موارد مشهود و چه غیر مشهود، محاسبه میشود ارزش ذاتی چیست؟ و صحبتی از سود و زیان شرکت به میان نمیآید و تنها ترازنامه در نظر گرفته میشود.
- رویکرد نسبی: ارزش واقعی هر شرکت با توجه به شرکتهای مشابه تعیین میشود.
- رویکرد تنزیلی: این رویکرد دقیقترین و مهمترین روش ارزشگذاری است که با توجه به جریانهای نقدی تولیدی شرکت محاسبه میشود. در رویکرد تنزیلی، جریانهای نقد آتی شرکت با توجه به یک نرخ مشخص، تنزیل میشوند و به این ترتیب، ارزش فعلی شرکت به دست میآید.
ارزش ذاتی سهم چگونه محاسبه میشود؟
مدل گوردون یکی از روشهای رایج برای محاسبه ارزش ذاتی سهم است. مدلی که ارزش ذاتی سهام را، بر مبنای ارزش فعلی سود تقسیمی پیشبینی شده با نرخ ثابت، محاسبه میکند.
برای استفاده از این مدل، لازم است چند شاخص را در یک فرمول قرار دهید و ارزش واقعی سهام یک شرکت را به دست آورید:
(Intrinsic value of stock = D÷(k-g
در این فرمول D سود تقسیمی مورد انتظار هر سهم، K بازده مورد انتظار سرمایهگذار و g نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام است.
نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهام
ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) یک مفهوم فلسفی است که در آن ارزش یک دارایی بهخودیخود یا به تعبیر عامیانه، مستقل از سایر عوامل مشتق میشود. تحلیلگران مالی تلاش میکنند تا مدلهایی را برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت (خارج از قیمت روز بازار) برآورد کنند.
ارزش ذاتی چیست؟
ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) معیار ارزش دارایی است. این معیار بهجای استفاده از قیمت فعلی بازار با استفاده از یک محاسبه عینی یا مدل مالی به دست میآید.
ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) یک اصطلاح با معانی مفید در زمینههای مختلف است که وظیفه یک تحلیلگر مالی است که سعی میکند ارزش ذاتی دارایی را با استفاده از تجزیهوتحلیل بنیادی و تکنیکال برآورد کند.
در تجزیهوتحلیل مالی این اصطلاح برای شناسایی تقریبی ارزش ذاتی یک شرکت و جریان نقدی آن استفاده میشود. برای مثال در قیمتگذاری اختیار معامله به تفاوت بین قیمت اعتباری اختیار معامله و قیمت فعلی دارایی اصلی اشاره دارد.
باوجودآنکه هیچ استاندارد جهانی برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت وجود ندارد، اما تحلیلگران مالی مدلهای ارزیابی را بر اساس جنبههای یک شرکت که شامل عوامل کیفی، کمی و ادراکی است، ایجاد میکنند.
- عوامل کیفی مانند مدل کسبوکار، حاکمیت و بازارهای هدف از مواردی هستند که مخصوص فعالیتهای معاملاتی است.
- عوامل کمی که در تحلیل بنیادی یافت میشود شامل نسبتهای مالی و تجزیهوتحلیل صورتهای مالی است. این عوامل به معیارهای نحوه عملکرد خوب یک شرکت اشاره دارد.
- عوامل ادراکی به دنبال جذب سرمایهگذاران بهواسطه ارزش نسبی یک دارایی هستند. این عوامل تا حد زیادی با استفاده از تجزیهوتحلیل تکنیکال محاسبه میشوند. تحلیلگر باید از مفروضات گوناگونی استفاده کند.
محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت شامل عوامل مختلفی است که برخی از آنها طبق برآورد و فرض است. یک سرمایهگذار که از تجزیهوتحلیل کیفی استفاده میکند نمیتواند تشخیص دهد که بررسی ارزش سهم چقدر مؤثر خواهد بود. آیا ممکن است در آینده نزدیک ارزش سهام شرکت نزول یابد یا نه!
استفاده از معیارهای کمی برای تعیین ارزش ذاتی ممکن است ریسک بازار مربوط به یک شرکت را کمرنگ کرده یا درآمد یا جریانهای نقدی مورد انتظار را بیش از حد ارزیابی کند.
برخی از تحلیلگران و سرمایهگذاران ممکن است وزن بیشتری به سهامداران عمده یک شرکت بدهند ددرحالیکه برخی دیگر درآمد را بهعنوان استاندارد در نظر میگیرند. به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت سود ثابت داشته باشد، اما مقررات دولتی را نقض کرده است، قیمت سهام به احتمال زیاد کاهش مییابد. با این حال، با انجام تجزیهوتحلیل بنیادی و منابع مالی شرکت، یافتهها ممکن است نشان دهد که ارزش شرکت کم است .
به طور معمول، سرمایهگذاران سعی میکنند از هر دو جنبه کیفی و کمی برای اندازهگیری ارزش ذاتی یک شرکت استفاده کنند، اما سرمایهگذاران باید در نظر داشته باشند که در ارزش ذاتی چیست؟ نهایت نتیجه تنها یک برآورد است.
ریسک بازار و ارزش ذاتی
عنصر ریسک بازار نیز در بسیاری از مدلهای ارزشگذاری برآورد میشود. برای سهام، ریسک با بتا اندازهگیری میشود. بتا برابر یک یعنی ریسک خنثی تلقی میشود بتا بیشتر از یک به این معنی است که سهام دارای نوسانات بالایی است درحالیکه سهام با بتا کمتر از یک ریسک کمتری نسبت به بازار دارند.
برای مثال اگر عرضه محصول جدید برای یک شرکت مطابق برنامه پیش نرود، ریسک آن این است که بدون شک روند آتی سهم طبق برآوردها و تحلیل پیش نخواهد رفت و ارزش ذاتی شرکت را بسیار کمتر از آنچه قبلاً تعیین شده بود، میکند.
بااینحال در نهایت، هرگونه برآورد حداقل تا حدی ذهنی (نه قطعی) است. چرا که در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی محاسبه ارزش دارایی بر اساس یک مدل مالی است. اما محاسبه ارزش ذاتی سهم باتوجه به ریسک بازار سرمایه و شرایطی که بر روند قیمت سهم تأثیرگذار است، نمیتواند برآوردی قطعی باشد و با درصدی خطا همراه است.
تحلیلگر، ارزش محاسبه شده را با قیمت فعلی دارایی در بازار سرمایه مقایسه میکند تا تعیین کند که دارایی نسبت به قیمت قابل معامله دارای ارزش بیش از حد یا ارزش کم است به کمک معیار اختلاف بین قیمت بازار و ارزش ذاتی تخمین زده شده، به دنبال فرصت برای سرمایهگذاری میباشد.
کسانی که چنین مدلهایی را برآورد منطقی از ارزش ذاتی میدانند و بر اساس این برآوردها اقدام به سرمایهگذاری میکنند، بهعنوان سرمایهگذار بنیادی شناخته میشوند.
هر مدل به طور اساسی بر مفروضات متکی است. اگر مفروضات مورد استفاده نادرست یا اشتباه باشند، ارزش برآورد شده ارزش ذاتی چیست؟ توسط مدل از مقدار ذاتی واقعی منحرف میشود. به همین خاطر در این مقاله، ما به انواع ارزشگذاری سهام اهمیت میدهیم و به آن خواهیم پرداخت.
محاسبه ارزش ذاتی سهام
یکی از متداولترین روشهای محاسبه ارزش ذاتی سهام مدل گوردون یا سود باقیمانده است ( GGM یک نوع مدل سود سهام ( DDM ) است). مبنای محاسبه در مدل گوردن، سود تقسیمی پیشبینی با نرخ ثابت میباشد.
طبق مدل گوردن که از رایجترین روشهای محاسبه ارزش ذاتی محسوب میشود، ارزش واقعی سهام شرکت بر اساس قرار دادن چند شاخص در یک فرمول محاسبه میشود. بهاینترتیب که فرض مدل رشد گوردون ( GGM ) این است که شرکت برای همیشه وجود دارد و سود سهامداران به طور مداوم به هنگام ارزشگذاری سهام یک شرکت، رشد میکند.
GGM تعداد نامحدودی از سود سهام هر سهم را میگیرد و با استفاده از نرخ بازده مورد نیاز آنها را به زمان حال تنزیل میدهد.
GGM باتوجهبه فرض رشد سود سهام ثابت، برای شرکتهایی با نرخ رشد ثابت ایدهآل است.
مدل رشد گوردون ( GGM ) روشی برای ارزیابی سهام است. سرمایهگذاران از آن برای تعیین رابطه بین ارزش و بازده استفاده میکنند. این مدل از ارزش فعلی خالص ( NPV ) سود سهام آینده برای محاسبه ارزش ذاتی داراییها استفاده میکند.
= D ÷ (k-g) ارزش ذاتی سهام
=D سود تقسیمی مورد انتظار هر سهم
K = بازده مورد انتظار سرمایهگذار
= g نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام
در این فرمول ارزش ذاتی سهام تابعی از هزینه حقوق صاحبان سهام، سود مورد انتظار در دوره آتی و رشد مورد انتظار در سودهای تقسیمی آتی است که در این فرمول قرار میگیرد.
چگونه ارزش داراییهای مالی را محاسبه کنیم؟
ارزش داراییهای یک شرکت را بهمنظور محاسبه ارزش ذاتی سهام باید حساب کرد. برای محاسبه ارزش داراییها نیز باید از رویکردهای مختلف استفاده نمود.
رویکرد ترازنامهای:
از روشهای رایج محاسبه ارزش داراییهای شرکت محاسبه داراییهای مشهود و نامشهود شرکت، با محاسبه NAV یا ارزش خالص دارایی است. به کمک فاکتور NAV میتوان ارزش داراییهای شرکت را مشخص کرد. در این روش تنها ترازنامه شرکت را باید بررسی نمود و نیازی به بررسی گزارش صورت سود و زیان شرکت نیست. برای محاسبه آن باید سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه، ذخیره کاهش ارزش داراییها، ارزش افزوده پرتفوی بورسی و ارزش افزوده پرتفوی غیر بورسی را با حقوق صاحبان سهام جمع کرد و نتیجه آن را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنید.
رویکرد نسبی
در رویکرد نسبی ارزش واقعی شرکت را در مقایسه با شرکتهای مشابه مشخص میکنیم زیرا تحلیلگران در این روش بر این باورند که داراییهای مشابه دارای ارزشهای یکسانی هستند.
نسبت P/E از نسبتهایی متداولی است که برای مقایسه شرکتهای مشابه استفاده میشود. برای مقایسه شرکتهایی که ریسک، نرخ رشد و. مشابهی دارند، سهمی که P/E کمتری دارد یعنی از ارزش واقعی خود کمتر معامله میشود و قیمت سهم از ارزش ذاتیاش کمتر است، بنابراین احتمال افزایش قیمت آن در آینده وجود دارد.
قابلذکر است؛ گرچه استفاده از نسبت P/E برای مقایسه شرکتها گزینه مناسبی است اما بهتنهایی معیار کافی نمیباشد و برای محاسبه نتیجه دقیقتر باید از شاخصهای مخصوص و ضریبها استفاده کرد.
رویکرد تنزیلی
مهمترین و دقیقترین روش ارزشگذاری سهام، استفاده از رویکرد تنزیلی میباشد. برای محاسبه ارزش فعلی سهام باید جریان نقدی آتی شرکت را با نرخ مشخصی تنزیل کرد و باتوجه به جریان نقدی شرکت، ارزش دارایی با رویکرد تنزیلی محاسبه میشود.
جریان نقدی و ارزش ذاتی
مدل جریان نقدی تنزیل شده ( DCF ) یک روش ارزیابی متداول برای تعیین ارزش ذاتی شرکت است. مدل DCF از جریان نقدی شرکت و میانگین موزون هزینه سرمایه ( ارزش ذاتی چیست؟ WACC ) استفاده میکند. WACC ارزش زمانی پول را محاسبه میکند و سپس تمام جریانهای نقدی آینده را به امروز تنزیل میدهد. مدل میانگین موزون هزینه سرمایه ( WACC ) ، نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران است که بیش از هزینه سرمایه شرکت است.
همچنین مدل DCF جریانهای درآمدی آینده را که ممکن است از یک پروژه یا سرمایهگذاری در یک شرکت دریافت شود را برآورد میکند. در حالت ایدهآل، نرخ بازده و ارزش ذاتی باید بالاتر از هزینه سرمایه شرکت باشد.
به عبارت دیگر، بازده سرمایهگذاری باید بیشتر از نرخ ریسک باشد. در غیر این صورت، پروژه ارزش پیگیری ندارد زیرا ممکن است با ریسک کاهش ارزش همراه باشد.
چرا ارزش ذاتی اهمیت دارد؟
چرا ارزش ذاتی برای سرمایهگذار اهمیت دارد؟ در مدلهای ذکر شده در بالا، تحلیلگران از این روشها برای بررسی اینکه آیا ارزش ذاتی یک اوراق بهادار یا سهام بیشتر یا کم تر از قیمت فعلی بازار است یا نه، استفاده میکنند. به طور معمول، هنگام محاسبه ارزش ذاتی سهام، در صورتی که قیمت بازار کمتر از ارزش ذاتی برآورد شده باشد. سرمایهگذاران میتوانند حاشیه ایمنی مناسبی را برای خود تعیین کنند.
تفاوت بین قیمت و ارزش ذاتی سهم در چیست؟
اگرچه هم ارزش بازار و قیمت و هم ارزشهای ذاتی راهی برای ارزیابی یک شرکت هستند، اما تفاوت معنیداری بین این دو وجود دارد و قیمت بازاری لزوماً همان ارزش ذاتی سهم نیست.
به اختلاف قیمت بین قیمت بازار و ارزش سهم، حباب قیمتی گفته میشود. زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، بهاصطلاح گفته میشود سهم دارای حباب مثبت است و بالعکس زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد، سهم دارای حباب منفی است.
به همین خاطر در بازار سرمایه ارزش ذاتی از فاکتورهای مهم برای تحلیلگران بنیادی است و آنها با مقایسه ارزش ذاتی با قیمت و ارزش بازاری سهم در خصوص خریدوفروش یا نگهداری سهام تصمیم میگیرند.
پارامتر
ارزش ذاتی
قیمت
تعریف
ارزش واقعی شرکت، بستگی به قیمت سهام ندارد
قیمت نشان دهنده قیمت فعلی سهم است
دارایی کمارزش است و فرصت خرید باشد ( undervalue )
دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده است و باید به فروش برسد ( overvalue )
آیا سهام هر یک از شرکتها ارزش ذاتی مشخصی دارند یا ارزش ذاتی وابسته به دید سرمایهگذار است؟
از نظر کارشناسان برای محاسبه ارزش ذاتی و جریانهای نقدینگی مفروضات، روشها و نرخ تنزیلهای متفاوت لحاظ میشود، به همین خاطر ارزش ذاتی سهام از نظر کارشناسان متفاوت میباشد.
تأثیر زمان بر ارزش ذاتی
اگر قیمت سهم باارزش ذاتی آن فاصله داشته باشد، تحلیلگران بر این باورند که در صورت ثبات سایر شرایط در بلندمدت، قیمت سهم به سمت ارزش ذاتی خود میل خواهد کرد.
اگر قیمت سهمی از ارزش ذاتی آن کم تر باشد، یعنی سهم ارزانتر است و سرمایهگذارانی که به ارزش سهم پی نبرده بودند بهمحض تشخیص عوامل بنیادی، اقدام به خرید سهم میکنند و این امر به افزایش قیمت سهم منجر میشود.
بالعکس زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، با گذشت زمان سرمایهگذاران متوجه گران بودن قیمت سهم میشوند و برای فروش آن اقدام میکنند. افزایش عرضه به کاهش قیمت سهم در بازار منجر خواهد شد.
زمان به سرمایهگذار کمک خواهد کرد تا به ارزش ذاتی سهم و ارزان یا گران بودن آن پی ببرد و تقاضای خود را بر اساس ارزش ذاتی سهم ایجاد کند.
جمعبندی
برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند بدون درنظرگرفتن اصول اولیه شرکت، بر اساس قیمت سهام اقدام به معامله کنند. دیگران ممکن است خرید خود را بر اساس قیمت سهام بدون توجه به هیجان ات انجام دهند. بااینحال، در این مقاله، ما به روشهای پیبردن به ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) یک سهام پرداختیم.
ارزش ذاتی سهام (Value Intrinsic) چیست و چگونه محاسبه می شود؟
ارزش ذاتی مفهومی است که برای سرمایه گذاران و معامله گران اهمیت بسیار بالایی دارد، چرا که به کمک تشخیص صحیح آن می توان تصمیمات بسیار مهمی را در مورد سرمایه گذاری روی سهام یک شرکت اتخاذ نمود. در واقع ارزش ذاتی سهام به ما کمک می کند که جایگاه واقعی یک سهم در بازار را تشخیص دهیم و برای خرید و یا فروش آن اقدام کنیم.
ارزش ذاتی سهام (Value Intrinsic) چیست و چگونه محاسبه می شود؟
ارزش ذاتی سهام ( Intrinsic Value )
ارزش مفهومی است که برای سرمایه گذاران اهمیت بسیار بالایی دارد. در واقع می توان گفت که هدف همه سرمایه گذاران این است که ارزش دارایی های خودشان را به حداکثر برسانند. همه مدیران و کارگزاران همیشه به این فکر هستم که سیاست گذاری ها ارزش ذاتی چیست؟ و استراتژی های یک کمپانی را به گونه ای تعیین کنند که سودآوری شرکت را به حداکثر برساند.
البته نباید از این نکته غافل شد که ارزش در واقع دارای مفهومی انتزاعی است و محاسبه آن نیز بسیار سخت است، چرا که ارزش دارای وجوه بصری نیست. البته روش های مختلفی نیز برای محاسبه ارزش در نظر گرفتند و محققان نیز هر روزه در حال بهتر کردن و توسعه دادن روش های جدید هستند.
حال در این مطلب نیز ما قصد داریم تا شما را با مفهوم ارزش ذاتی آشنا می نماییم و روش های محاسبه آن را نیز بررسی بکنیم. پس با ما همراه باشید تا بیشتر با ارزش ذاتی یک سهم آشنا شوید. (1)
ارزش ذاتی سهم چیست؟
برای شروع بهتر است بدانید که ارزش ذاتی سهام یا به قول حرفه ای ارزش بنیادی سهام، یک مفهوم بسیار ویژه در بازار بورس است. متخصصان فعال در زمینه بورس از این مفهوم برای برآورد ارزش سهام یک شرکت استفاده می کنند و در این برآورد تمامی عوامل موثر، فعالیت های تجاری و سرمایه گذاری ها، چشم انداز و هدف های آتی یک شرکت را نیز در نظر می گیرند، چرا که همه این عوامل می توانند موجب شوند تا ارزش سهام یک شرکت در گذر زمان بالاتر از قیمت فعلی اش برود و سرمایه گذاران را با سودهای خوبی مواجه کند .
به طور کلی ارزش ذاتی یک سهم بر اساس دو عامل تعیین می شود:
۱ . قدرت سودآوری
در مورد قدرت سودآوری باید گفت که این فاکتور هست طریق بررسی توانایی های یک شرکت برای افزایش میزان سود در یک بازه زمانی و یا به ثبات رساندن سودآوری - یا همان تکرار سوددهی - قابل اندازه گیری است. این فاکتور برای تحلیل گران بازار بورس، به خصوص تحلیل گران بنیادی بسیار مهم و حیاتی است، چرا که آن ها می توانند با محاسبه این مورد، آینده روشنی را برای سرمایه گذاری خودشان متصور شوند .
در مورد کیفیت سود نیز عوامل بسیار زیادی تاثیر گذار هستند، مهمترین این عوامل عبارتند از:
رعایت حقوق مشتری ها و مشتری مداری، کسب رضایت مشتریان ، رضایتمندی کارکنان، بررسی ریسک نسبی، رقابت طلبی و جاه طلبی و همچنین ثبات پیش بینی های سودآوری.
به طور کلی می توان گفت که ارزش فعلی و میزان تراکنش های مالی، جریانات نقدی و پتانسیل های سرمایه گذاری و پیشرفتی که سهام یک شرکت در آینده خواهد داشت، از عواملی است که در تعیین ارزش ذاتی یک سهم بسیار اساسی است. در این بین نباید از اهمیت کلی صورت های مالی برای تعیین ارزش ذاتی سهام نیز به سادگی عبور کرد .
با توجه به همه این تعاریف می توان به طور ساده گفت که ارزش ذاتی یک سهام نشان دهنده پتانسیل یک سهم برای پیشرفت است و جایگاه واقعی قیمتی یک سهم در بازار را نمایش می دهد. ارزش ذاتی به ما نشان می دهد که یک سهم در آینده ای نزدیک چه جایگاهی را در بازار خواهد داشت و دقیقاً به همین دلیل است که این مفهوم برای تحلیل گران بنیادی بسیار مهم و کاربردی است . (1) و (2)
تفاوت ارزش ذاتی و قیمت سهام
دانستن این نکته بسیار حیاتی است که ارزش ذاتی یک سهم الزاماً با ارزش بازاری و قیمت برابر نیست. در واقع می توان گفت که گذر زمان در بازار موجب می شود که قیمت و ارزش یک سهم به سمت ارزش ذاتی و قیمت آن سهم حرکت کند، چراکه شاید بازار در شرایط فعلی اش و به دلایل مختلف قادر به درک ارزش ذاتی یک سهم نباشد.
شاید ارزش ذاتی چیست؟ هم پس از چند اصلاح در بازار، سرمایه گذاران ارزش واقعی و ذاتی یک سهم درک کنند. اما نکته جالب اینجاست که بسیاری از سرمایه گذاران و تحلیل گران بنیادی با استفاده از تفاوت در بین قیمت ذاتی و قیمت روز بازار اقدام به خرید و فروش سهم می کنند. در واقع می توان گفت که این اختلاف قیمت موجب ایجاد شدن فرصت های تجاری در بازار می شود .
اگر یک سهم قیمتی کمتر از ارزش ذاتی خودش داشته باشد، تحلیلگران آستین ها را بالا زده و برای خرید آن سهم اقدام می نمایند؛ چرا که این سهم با گذر زمان به قیمت ذاتی و ارزش ذاتی خود نزدیک تر خواهد شددر آینده به آنها سود خواهد داد. حرفه ای های بازار بورس و اوراق بهادار به این نوع سهم ها undervalue نیز می گویند، چرا که معتقدند ارزش واقعی این سهم ها بیشتر از میزانی است که بازار فعلی روی آن ها قیمت گذاری کرده ارزش ذاتی چیست؟ است و روند حرکتی بازار موجب بالاتر رفتن قیمت این سهم ها خواهد گشت.
در نقطه ی مقابل نیز اگر یک سهم قیمتی بیشتر از ارزش ذاتی خودش داشته باشد، سرمایه گذاران اقدام به فروش آن سهم خواهند نمود، چرا که با گذر زمان این سهم ارزش خودش را از دست خواهد داد ارزش ذاتی چیست؟ و موجب آن خواهد شد که آنها ضرر و زیان را بابت یک سهم تجربه کنند. متخصصان فعال در حوزه بورس به این گونه سهم ها overvalue نیز می گویند، چرا که معتقدند قیمت این گونه سهم ها بالاتر از ارزش واقعی آن هاست و روند حرکتی بازار موجب پایینتر رفتن قیمت این سهم ها خواهد گشت. (3) و (4)
آیا همه ی سهم ها با گذر زمان به ارزش ذاتی می رسند؟
این یکی از سوالاتی است که ذهن بسیاری از سرمایه گذاران را درگیر خودش می کند، اما پاسخ به آن بسیار ساده است. فقط کافی است که به چند نکته توجه داشته باشید:
1. اصلاحات در ارزش گذاری ها موجب این می شود که بازار روند خاص خودش را پیدا کند .
2. روند بازار موجب می شود تا قیمت سهم ها به سمت ارزش ذاتی شرکت ها حرکت کند.
در مورد اصلاح قیمت و اصلاح در ارزش گذاری ها باید بگویم که عوامل بسیاری هستند که باعث می شوند قیمت فعلی یک سهام، کمتر و یا بیشتر از قیمت واقعی یا همان ارزش ذاتی اش باشد. به طور کلی از این اتفاق می توان این برداشت را کرد که بازار به خوبی ارزش یک سهم را درک نکرده است. اینجاست که ممکن است یک سهم overvalue یا undervalue شود.
اما جای نگرانی نیست چرا که بازار اصلاح خواهد شد و سهم به قیمت واقعی خودش حرکت خواهد کرد. البته این مورد را نیز باید در نظر داشته باشید که بسیاری از کارشناسان و سرمایه گذارانی از روش های بنیادی برای تحلیل قیمت استفاده می کنند overvalue یا undervalue بودن یک ساعت را تشخیص می دهند و اقدام به خرید و یا فروش آن می نمایند، به همین دلیل است که بازار با این حرکت آن ها متوجه ارزش واقعی یک سهم به مرور زمان خواهد شد.
البته باید توجه داشته باشید که زمان و سرعت حرکت قیمت فعلی یک سهم به سمت قیمت ذاتی، به عوامل مختلفی بستگی دارد. برای مثال استراتژی های یک شرکت، چشم انداز و آینده نگری، تزریق سرمایه برای پیشبرد اهداف، میزان پیشرفت نسبت به رقبا و نگرش مدیران یک شرکت نیز روی این مورد تاثیر گذار خواهد بود. (5) و (6)
محدودیت های تعیین ارزش ذاتی سهام
باید به این نکته توجه ویژه ای داشته باشید که تمرکز روی مباحث بنیادی و ارزش ذاتی یک سهم، شما را با محدودیت هایی برای تصمیم گیری خرید یا فروش و پیاده سازی استراتژی حرکت در بازار مواجه می کند. دلیل اصلی این محدودیت ها نیز مسئله زمان است، چرا که تجربه نشان داده است که بازار معمولاً زمانی طولانی را برای شناخت ارزش ذاتی یک سهم نیاز دارد .
به همین دلیل است که اگر شما با استراتژی های بنیادی وارد بازار شوید و ارزش ذاتی سهام یک شرکت را به درستی تشخیص دهید و روی پیاده سازی استراتژی های خودتان در این حوزه تمرکز کنید، فرصت انجام و پیاده سازی استراتژی های تکنیکال و کوتاه مدت را از دست خواهید داد. در واقع وقتی شما با دید بلند مدت وارد بازار بورس می شوید، دیگر نخواهید توانست از نوسان گیری های موجود در در وهله های مختلف زمانی استفاده کنید.
البته شک نداشته باشید که در صورت عملکرد صحیح در تحلیل ها و صبوری شما در بلندمدت، پیروز خواهید بود و مقادیر سود بسیار بیشتر و به مراتب بهتری را به نسبت نوسان گیری کسب خواهید کرد. (5)
انواع روش ها برای ارزش گذاری دارایی های مالی یک شرکت
- رویکرد نسبی
- رویکرد ترازنامه ای
- رویکرد تنزیلی
رویکرد نسبی
در رویکرد نسبی ارزش هر شرکتی با توجه به شرکت های مشابه تعیین می شود. ایده اصلی در این رویکرد این است که شرکت های مشابه دارایی های مشابه نیز خواهند داشت. مهمترین ضریب مورد استفاده در روش های نسبی P/E است.
رویکرد ترازنامه ای
در رویکرد ترازنامه تمرکز اصلی محاسبه کننده روی ارزش دارایی های یک شرکت است. در مدل های پیشرفته، این رویکرد علاوه بر ارزش دارایی های فیزیکی، ارزش دارایی های نامشهود نیست در محاسبه ارزش شرکت منظور می گردد. مدل اصلی این رویکرد عبارتند از روش خالص ارزش دارایی ها و روش ارزش دفتری تعدیل شده .
رویکرد تنزیلی
در ابتدا باید بدانید که از نظر علمی این روش، برترین روش محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت به حساب می آید. به طور کلی می توان گفت که در رویکرد تنزیلی، ارزش ذاتی یک شرکت بر حسب جریان های نقدی تولید شده توسط آن شرکت محاسبه می شود. (3)
نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهام
برای انجام این کار، «مدل گوردون» موجود است. به این مدل، باقی مانده DDM نیز می گویند. در واقع این مدل، ارزش ذاتی یک سهم را برمبنای ارزش فعلی سود تقسیمی پیش بینی شده با نرخ ثابت محاسبه می کند. در واقع می توان گفت که این مدل فرض می کند که یک شرکت همیشه وجود داشته و خواهد داشت و سود تقسیمی مربوط به این شرکت نیز بر اساس یک نرخ معین و به صورت پیوسته افزایش پیدا می کند.
به همین دلیل است که این روش برای برآورد ارزش ذاتی، ارزش یک ثانیه را در غالب تابعی از سودهای تقسیمی مورد انتظار در دوره آتی، حقوق صاحبان سهام و رشد مورد انتظار در سودهای تقسیمی در نظر می گیرد. از آن جایی که حرف از تابع شد، طبیعتاً باید منتظر یک فرمول ریاضی باشیم، فرمولی که بر اساس یک سری بی نهایت خواهد. یک سری که از سودهای تقسیمی مورد انتظار در آینده تشکیل شده است .
اینجاست که یک سوال اساسی پیش می آید: این فرمول (مدل گوردون) چیست و چگونه می توان از آن برای محاسبه ارزش ذاتی سهام استفاده کرد؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم که می توان از طریق فرمول:
Intrinsic value of stock = D÷ (K-G)
ارزش ذاتی سهام را محاسبه کرد. در این فرمول بسیار کاربردی، D به معنی سود تقسیمی مورد انتظار در مورد هر سهم، K به معنی بازده مورد انتظار یک سرمایه گذار و G نیز به معنی نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام است. (3)
نتیجه گیری و جمع بندی
مسلماً با خواندن مطلب متوجه شده اید که ارزش در بازار بورس دارای چه مفهومی است و شناخت آن می تواند تا چه حد حیاتی و مفید باشد. پس می توان به سادگی این نتیجه را دریافت کرد که تشخیص ارزش واقعی یک شرکت شما را در دراز مدت به سودهای کلان خواهد رساند. البته نباید فراموش کنید که هر روزه روش های جدیدی نیز برای تعیین ارزش ساخته می شود، در این میان وظیفه ما این است که فرایند یادگیری خودمان را هیچگاه متوقف نکنیم.
در پایان امیدواریم که از این مطلب رضایت داشته باشید و برایتان روز های بسیار پر سودی را در بازار آرزومندیم .
ارزش ذاتی چیست؟
ارزش ذاتی لزوما مساوی با ارزش بازار نیست ارزش ذاتی چیست؟ و به همین دلیل سرمایهگذاران بنیادی با استفاده از تفاوت در قیمت ذاتی و قیمت بازار اقدام به خرید یا فروش کالا و یا دارایی خود میکنند.
در یک تعریف ساده، ارزش ذاتی یک کالا، بیانگر قیمتی است که سرمایهگذاران برای آن در نظر میگیرند. طبیعتا اگر از دید سرمایهگذاران، ارزش ذاتی بالاتر از ارزش بازار آن باشد، گزینه مناسبی برای خرید خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتی کمتر از ارزش بازار آن باشد، گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری به شمار نمیرود.
ارزش ذاتی یکی از پارامترهای کلیدی در تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی) محسوب میشود و تحلیلگر با محاسبه ارزش ذاتی و مقایسه آن با ارزش بازاری، در مورد خرید، فروش یا نگهداری تصمیمگیری میکند.
ارزش واقعی سکه طلا را چطور اندازه گیری می کنند؟
همانطور که می دانیم وزن سکه بهار آزادی و سکه امامی برابر است با ۸.۱۳۳ گرم. فرمول محاسبه قیمت واقعی سکه عبارت است از:
ضریب وزن خالص سکه( عیار ۹۰۰ ) در قیمت هر گرم طلا به علاوه ۵۰۰۰ تومان کارمزد ضرب سکه(برخی 7000 تومان محاسبه در نظر می گیرند). می توانیم با یک مثال این موضوع را بیشتر روشن کنیم.
فرض کنید قیمت جهانی طلا هم اکنون 1331.05 دلار برای هر انس است و قیمت روز دلار نیز 12970 تومان می باشد(دوم اسفند 1397). به این ترتیب قیمت واقعی سکه برابر 4067736 تومان می شود.
اما در بسیاری اوقات می بینیم که قیمت سکه در بازار بیشتر از این است و قیمت سکه طرح جدید و طرح قدیم با هم تفاوت دارد با اینکه وزن آنها و عیارشان یکی است. این موضوع به چه دلیل است؟
علت عرضه و تقاضا در بازار سکه است. وقتی تقاضای افراد برای خرید سکه افزایش می یابد قیمت سکه رو به بالا حرکت می کند. با اینکه قیمت جهانی طلا تغییری نکرده و قیمت دلار نیز تغییری نداشته است.
مثلا در زمانهایی که به اعیاد نزدیک می شویم و یا در شرایط تورمی بطور گسترده ای تقاضا برای سکه افزایش می یابد و همین امر در شرایطی که عرضه ثابت است منجر به افزایش قیمت سکه می شود.
به اعتقاد برخی از کارشناسان به این تفاوت بین ارزش واقعی سکه و قیمت سکه در بازار حباب سکه گفته می شود. در مثال بالا اگر قیمت سکه در بازار در آن روز(دوم اسفند 97) 4750000 تومان باشد به این ترتیب حباب سکه برابر 507264 تومان می شود.
ارزش اسمی و مقایسه آن با ارزش دفتری، بازار و ذاتی
شما در شروع یادگیری مفاهیم اولیه تحلیل بنیادی و ارزشگذاری شرکت ها احتمالا ارزش اسمی به گوشتان می خورد.
در این مقاله علاوه بر مفهوم ارزش اسمی، قصد داریم تعریف ارزش دفتری، ارزش ذاتی و ارزش بازاری را برای شما بیان کنیم.
تعریف ارزش
افراد اغلب اوقات ارزش را آن چیزی که می ارزد تعریف می کنند و در زمانی که می شنوند ارزش چیزی فراتر از آن است تعجب می کنند. ارزش، به شخصی که ارزیابی آن را انجام می دهد، هدف، زمانی که ارزش برآورد می شود و مجموعه ای از عوامل دیگر بستگی دارد. بنابراین ارزش یک مفهوم ایستا نیست. با این تفاسیر، مفاهیم مختلفی برای ارزش وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم.
ارزش اسمی
ارزش اسمی (قیمت اسمی) یا Par Value قیمتی است که در اساسنامه شرکت درج میشود و پذیره نویسی شرکت براساس این قیمت انجام میشود. باید توجه کرد که این قیمت معیار معامله سهام شرکت نخواهد بود که در ادامه بیشتر به بررسی این موضوع می پردازیم.
مقدار قیمت اسمی معمولا در اغلب شرکت ها 1000 ریال یا معادل 100 تومان است. باید توجه کرد طبق قانون تجارت ایران قیمت اسمی نباید از 10,000 ریال بیشتر باشد.
ارزش دفتری
ارزش دفتری (Book Value) یک شرکت برابر با جمع دارایی های شرکت پس از کسر بدهی های شرکت از آن است. پس در ترازنامه شرکت اگر حقوق صاحبان سهام را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم، ارزش دفتری برای هر سهم (BVPS) مشخص خواهد شد.
باید دقت داشت از آنجاییکه ثبت دارایی ها در ترازنامه به روش بهای تمام شده است. گاها ارزش دارایی ها کمتر از ارزش روز آن است. بنابراین تحلیلگران در صورتیکه ارزش دفتری شرکت از ارزش بازار آن کمتر باشد با بررسی دقیقتر دارایی ها، بررسی استهلاک و جریانات نقدی آتی شرکت میتوانند به ارزان بودن یا گران بودن ارزش یک شرکت برسند.
تعریف و مقایسه ارزش ذاتی و ارزش بازار
احتمالا برای شما پیش آمده است که در هنگام خرید، به قیمت کالایی بر بخورید که با توجه به شناخت شما از بازار در خصوص آن کالا قیمت کالای عرضه شده بالاتر یا پایین تر از ارزش واقعی و مد نظر شما باشد. این مصداق در بازار بورس هم وجود دارد.
برای واضح تر شدن بحث به بررسی دو مفهوم ارزش ذاتی و ارزش بازار می پردازیم.
ارزش بازار
همانطور که میدانید شرکت ها بعد از عرضه شدن در بورس، مطابق میزان عرضه و تقاضا معامله میشوند. قیمت بازار، قیمتی است که یک سهم در بازار بورس در این لحظه معامله می شود. ارزش بازار نتیجه حاصلضرب قیمت بازار یک سهم در تعداد سهام شرکت است. در مقاله “ارزش بازار سهام – پارامتر کلیدی استراتژی سرمایه گذاری موفق” کاربرد این مفهموم در معاملات بررسی شده است.
ارزش ذاتی
ارزش ذاتی (Intrinsic Value) برای یک سهم، درواقع قیمت و ارزشی است که تحلیل گران مالی و بنیادی برای آن سهم قائل هستند. تحلیلگران با بررسی شرایط فعالیت تجاری و بر اساس دو پارامتر قدرت سود آوری و کیفیت کسب آن سود ارزش ذاتی سهام را تخمین میزنند.
بنابراین مانند هر دارایی دیگر ممکن است تحلیلگران به این نتیجه برسند که ارزش بازار یک شرکت از ارزش ذاتی آن شرکت بالاتر است در این حالت اصطلاحا می گویند شرکت Overvalue شده است و تحلیلگران بنیادی اقدام به فروش سهام این شرکت می کنند. در مقابل اگر تحلیلگر بنیادی به این نتیجه برسد که ارزش بازاری یک شرکت پایینتر از ارزش ذاتی آن است و به اصطلاح Undervalue است اقدام به خرید و نگهداری سهام آن شرکت می کند.
ارزش ذاتی، ارزش فعلی جریان عایدات آینده است که بر اساس بازده جاری بازار تنزیل میشود.
دیدگاه شما