طبق این تعریف، زمانیکه حجم معاملات یک نماد به صورت غیرعادی و به یکباره افزایش یابد، اصطلاحا به آن حجم مشکوک میگویند.
بررسی مفهوم حجم معاملات
زمانی که صحبت از معاملات سهام به میان میآید، اصطلاحات مختلفی به گوش میخورد که یکی از آنها، حجم مشکوک در بورس است. به عبارت ساده، تعداد معاملات سهام هر نماد در یک بازه زمانی مشخص (مثلا یک روز) را حجم معاملات آن نماد میگویند و در شرایطی ممکن است کارشناسان این حجم را غیرواقعی تلقی کنند که در اینصورت حجم مشکوک نامیده میشود.
در سایت شركت مديريت فناوری بورس تهران به آدرس tsetmc.com حجم معاملات نمادهای مختلف به صورت روزانه قابل دسترسی است.
برای آشنایی بیشتر با حجم مشکوک، ابتدا به بررسی دقیق مفهوم حجم در معاملات میپردازیم.
مفهوم حجم معاملات
همانطور که میدانید روشهای مختلفی جهت تحلیل بازار بورس به منظور انجام سرمایهگذاری سودده وجود دارد؛ تمامی این روشها از تعدادی پارامتر تشکیل شده اند که در بسیاری اوقات این پارامترها ثابت است و تغییر در روش محاسبه و یا تاکید بر یک پارامتر قویتر میشود.
حجم معاملات نیز یکی از پارامترهایی است که تقریبا در تمامی روشهای تحلیلی مورد استفاده قرار میگیرد. افرادی که از تکنیک تابلوخوانی برای انجام معامله استفاده میکنند، در واقع با تکیه بر حجم معاملات و همچنین میانگین حجم ماه، معاملات خود را مدیریت میکنند.
یکی دیگر از روشهایی که تحلیلگران بازار بورس از آن استفاده میکنند، تحلیل تکنیکال است. در این روش از اندیکاتورهای مختلفی استفاده میشود که گاهی هدف آنها تعیین وضعیت فعلی بازار و گاهی پیشبینی وضعیت آینده آن است؛ در تمامی این روشها سه پارامتر بازه زمانی، قیمت سهم و حجم معاملات سهم، بخش مهمی از فرآیند را تشکیل میدهند و در واقع حجم معاملات پارامتری است که موجب گسترش و توسعه اندیکاتورهای این روش تحلیلی شده است.
همچنین از آنجایی که بسیاری از سیستمهای معاملاتی در دنیا با تکیه بر حجم معاملات گسترش یافتهاند؛ این پارمتر، خود به اشکال مختلفی مورد بررسی قرار میگیرد و یکی از مهمترین آنها «میانگین حجم ماه» است.
میانگین حجم ماه چیست؟
برای انجام تحلیل بازار، پارامترهایی مانند قیمت، حجم و … به صورت میانگین در یک بازه زمانی خاص مورد بررسی قرار میگیرند؛ لذا طبق این تعریف، به میانگین حجمهایی که در طول یک ماه کاری معامله شدهاند، میانگین حجم ماه میگویند.
برای محاسبه میانگین حجم ماه، تمامی حجمهای یک ماه کاری (شامل ۲۱ روز قبل از روز جاری) را با یکدیگر جمع و سپس بر تعداد روز تقسیم میکنند. عدد بهدست آمده کاربردهای گستردهای در تحلیل بازار و برآورد سوددهی یک سهم دارد که از این دست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نقدشوندگی سهم: با استفاده از میانگین حجم ماه، میتوان میزان نقدشوندگی یک سهم را تخمین زد.
خرید سهام با توجه به نقدشوندگی آن به این معناست که به عنوان مثال: شما قصد خرید ۵۰۰ هزار سهم از نماد «الف» را دارید. اگر حجم معاملاتی این نماد در روز ۱۰۰هزار سهم باشد، انجام این معامله عملا امکانپذیر نیست و برای شما نقدشوندگی ندارد؛ اما اگر همین نماد دارای میانگین حجمی ۲۰ملیون سهم در ماه باشد، امکان معامله فراهم شده و این سهام قابلیت نقدشوندگی بالایی دارد.
توجه داشته باشید که نقدشوندگی هر سهم معیار بسیار مهمی در تصمیمگیری سرمایهگذاران برای خرید به حساب میآید.
ورود سرمایه به یک سهم: بالا رفتن حجم معاملات در سهام هر نماد به معنای ورود پول و سرمایه به آن است. این موضوع یکی از مواردی است که سرمایهگذاران به آن توجه میکنند. تزریق پول به هر سهام علاوه بر تاثیری که در میزان نقدشوندگی آن دارد، میتواند به معنای رخ دادن تغییرات مثبت در شرکت نیز باشد.
البته درنظر گرفتن این موضوع جهت انجام سرمایهگذاری، به تنهایی توصیه نمیشود؛ ولی در بحث میانگین حجم ماه، عدد بهدست آمده میتواند نشاندهنده رشد نماد و تزریق پول به آن باشد.
مفهوم حجم مشکوک
حجم معاملات هر نماد با توجه به رخدادهای مختلف، ممکن است مشمول تغییرات مثبت یا منفی شود؛ ولی معمولا سهام شرکتها روند مشخصی را در بازار طی میکند.
طبق این تعریف، زمانیکه حجم معاملات یک نماد به صورت بررسی مفهوم حجم معاملات غیرعادی و به یکباره افزایش یابد، اصطلاحا به آن حجم مشکوک میگویند.
به عنوان مثال، برای یک نماد به صورت معمول شاهد معامله ۱۰۰هزار سهم در روز بودیم و به یکباره این حجم به یک میلیون در روز افزایش یافته است؛ بدیهی است که این افزایش در یک روز طبیعی نبوده و این نماد با حجم مشکوک معامله روبرو شده است.
حجم مشکوک در بورس غالبا به معنای افزایش حجم معاملات یک نماد است؛ اما کاهش آن نیز به صورت افت قیمت سهم مشاهده شده است. نکته مهم، تحلیل این افت و خیز و بررسی میزان واقعی بودن آن است.
به عبارتی بالا رفتن حجم معاملات یک نماد، به معنای ورود سرمایهای قابل توجه به بررسی مفهوم حجم معاملات آن است، این ورود سرمایه در حالت نرمال، از تغییر در روند کار شرکت مذکور در جهتی مثبت نشات میگیرد. اما اگر چنین تغییری اتفاق نیفتاده باشد؛ افزایش قیمت، کاذب تلقی میشود. تشخیص این موضوع باعث انجام یک معامله سودده و یا زیانده خواهد شد.
کاربرد حجم در تحلیل نماد
یکی از فاکتورهای مهم که در تحلیلها و الگوهای نموداری از آن استفاده میشود، حجم معاملات هر نماد است. در نمودارهای تحلیلی به صورت نرمال زمانی که قیمت سهام شرکتی روند صعودی طی میکند، همزمان با آن حجم معاملات روند افزایشی دارد.
اما شناسایی سهم خوب در این نمودار چگونه اتفاق میافتد؟
فرض کنید در نمودار یک بازه زمانی خاص، نماد «الف» دارای افزایش قیمت ۵ درصدی و افزایش حجم معاملات ۴ درصدی است و نماد «ب» نیز افزایش قیمت ۵ درصد ولی افزایش حجم معاملات ۲ درصد را نشان میدهد؛ در این شرایط شرکت «الف» گزینه بهتری برای سرمایهگذاری تلقی میشود.
مثال بالا در رابطه با روند منفی هم به همین شکل کاربرد دارد، یعنی کاهش قیمت در یک نماد با کاهش حجم معاملات آن به صورت همزمان اتفاق میافتد و اگر تعادلی بین این دو برقرار نباشد، با حجم مشکوک در آن معامله روبرو هستیم.
حجم مشکوک چگونه ایجاد میشود؟
حجم مشکوک در نمادها، معمولا به صورت دستی و توسط اشخاص خاصی در بازار ایجاد میشود. به عبارتی اتفاقات یک نماد به مرور در روند معاملات آن تاثیر میگذارد و تغییر قابل توجه در یک یا چند روز خاص، از روال طبیعی حرکت بازار خارج است و احتمالا ارتباطی به تغییرات مثبت یا منفی آن شرکت ندارد.
ایجاد حجم مشکوک در ابعاد کوچک توسط افراد و در ابعاد بزرگتر توسط شرکتها انجام میشود. در این روند، ابتدا صفهای طولانی بابت خرید یک سهم، آن هم با قیمت بالاتر از ارزش واقعی خود، ایجاد میشود؛ با جمع شدن صدها سفارش عرضه در طول یک یا چند روز، توهمی مبنی بر سودده بودن آن بهوجود میآید و در نهایت افراد زیادی به سمت انجام آن معامله سوق پیدا میکنند و حجم خرید افزایش مییابد.
در این شرایط کارشناسان با بررسی سوابق نماد، نمودار تحلیلی، اتفاقات مثبت و منفی شرکت و … مشکوک و یا واقعی بودن حجم معاملات آن را تشخیص میدهند.
سخن آخر
طبق توضیحات ارائه شده در این مقاله، میتوان نتیجه گرفت که تغییرات در حجم معاملات، در صورتیکه به مرور اتفاق بیفتد و تناقضی با میانگین حجم معاملات ماهانه همان نماد نداشته باشد، نقطه قوت برای آن شرکت و احتمالا گزینه خوبی برای سرمایهگذاری است؛ اما رخ دادن تغییر بهصورت ناگهانی باعث ایجاد شک در واقعی بودن معاملات میشود.
اگرچه مبنا قرار دادن یک عامل برای تصمیمگیری در سرمایهگذاری، هرگز پیشنهاد نمیشود؛ اما حجم معاملات از مواردی است که خود به تنهایی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بنابراین تشخیص حجم مشکوک در بورس نیز از نکات مهم این بازار است.
استراتژی تعیین حجم معامله
تعیین حجم معامله در فارکس به چه مفهوم است؟ همانطور که گفتیم یک ترید خوب بایستی نقشه راه داشته باشد و این نقشه شامل استراتژی تعیین حجم معامله در فارکس و تکنیک های مدیریت سرمایه است. اگر می خواهید در بازار فارکس با علم و دانش فعالیت کنید باید هر دو عامل را در کنار هم داشته باشید و تکیه بر یک عامل تضمین کننده موفقیت شما در انجام معامله در فارکس نمی باشد. علاوه بر تحلیل های( تکنیکال – فاندامنتال و سنتیمنتال)، حتما مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک را نیز در کنارش لازم دارید تا بتوانید ریسک معامله ها را مدیریت کنید و بدانیم که تعیین حجم در بازار فارکس را چگونه انجام می دهیم.
نحوه محاسبه حجم معاملات در فارکس
نوع استراتژی تعیین حجم معامله ها در معامله گران مختلف بر مبنای استراتژی آنها متفاوت می باشد و راهها و روشهای مختلفی استفاده می کنند که در این بخش آنها را بررسی می کنیم.
1.حجم ثابت : این استراتژی جهت تعیین حجم دارای محبوبیت بالایی است. در این نوع استراتژی تعیین حجم معامله چنانچه از نام آن برمی آید یک عدد تعیین شده و ثابت وجود دارد که تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد.
2.درصد ثابت برای تعیین حجم : نوع دیگری از استراتژی تعیین حجم معامله، که برای محاسبه حجم در فارکس مورد استفاده قرار می گیرد. این روش به صورت درصدی از تمام موجودی حساب در نظر گرفته می شود. اما این میزان ریسک به صورت درصدی در حساب معاملاتی بطور ثابت باقی می ماند. چنانچه میزان سرمایه کم شود می توان تعداد حجم را کم کرد و بالعکس اگر رو به رشد باشد می توان تعداد آن را زیاد کرد. از جمله مزیت های این شیوه این است که با بزرگ شدن حساب، سایز معامله نیز به نسبت بزرگی حساب رشد تصاعدی خواهد کرد. و اگر به ضرر بخورد بصورت خودکار حجم معامله کاهش می یابد.
3.نسبت ثابت برای تعیین حجم : یکی دیگر از انواع استراتژی تعیین حجم معامله است. این شیوه رابطه بین رشد و ریسک است. تریدر ابزار دقیقی در اختیار خواهد داشت که به او کمک خواهد کرد که بداند چه زمانی باید حجم معامله را کم و زیاد کند. این شیوه بسیار مناسب برای حسابهای کوچک می باشد. اگر تعداد معاملات موفق داشته باشد، با افزایش میزان ریسک می تواند حجم را افزایش دهد ودرحالت عکس این موضوع می تواند حجم را کاهش دهد. نکته قابل توجه در این روش این است که افت حساب نباید بیش از مقداری شود که از قبل تعیین شده است.
4.تعیین حجم با ریسک تعیین شده ثابت : نوعی استراتژی جهت مشخص کردن حجم معامله که بر اساس ریسک موجود در معامله مشخص می شود . عوامل تعیین کننده ای از جمله نوسانات موجود در بازار می باشد که در صورت افزایش یافتن آن میزان حجم کاهش می یابد و بالعکس. در واقع در این روش نوع شرایطی که بر بازار حاکم است حجم معامله را کاهش یا افزایش می دهد.
چرا حجم معاملات در بازار فارکس اهمیت دارد؟
میزان حجم معاملات فارکس در روز در سطح بالاتری نسبت به سایر بازارهای مالی قرار دارد. اما این دلیل نمی شود که در تعیین حجم بی احتیاط بود و بدون برنامه حجم بالا را انتخاب کرد!
انتخاب استراتژی تعیین حجم معامله در فارکس بسیار اهمیت دارد و نباید بدون فکر و بر اساس احساسات اقدام به تعیین حجم در بازار فارکس کرد چرا که اگر در بازار گاها دچار استاپ اوت شدیم، سود معاملات قبلی از بین نرود. نباید صرفا تریدر تنها بر اساس این که احساس می کند یک معامله می تواند سود بالایی به او بدهد حجم بالایی هم انتخاب کند این امر یک اشتباه بزرگ است و معامله و سرمایه او را در خطر بزرگ قرار می دهد.
اصول تعیین حجم معاملات
قبلا گفته شد که برای انجام معامله باید استراتژی ترید داشت و باید بر طبق اصولی حجم معاملات را تعیین کرد و این نقشه و پلان شامل فاکتورهایی است از جمله استراتژی تعیین حجم معامله و تکنیک های مدیریت سرمایه تلفیق این دو با یکدیگر اصول تعیین حجم معاملات را تشکیل می دهند. حجم معامله باید سیستماتیک و علمی انتخاب شود.
حجم مناسب برای معاملات روزانه چیست؟
حتما می دانید که حجم معاملات دو طرفه در بازار فارکس در روز بیش از 6 تریلیون دلار است و همین امر آن را تبدیل به بزرگترین بازار مالی دنیا کرده است. همواره به یاد داشته باشید که اصل سرمایه باید حفظ شود. اصلا مهم نیست که با چه استراتژی وارد می شوید. پرایس اکشن ، مووینگ اوریج (moving average)و… هر استراتژی که استفاده می کنید، باید به ما پارامترهایی را بدهد از جمله: نقطه ورود – حد ضرر و حد سود.
بر اساس آن استراتژی معاملاتی حجم معاملاتی را مشخص می کنیم. بنابراین آموزش تعیین حجم معامله در فارکس امر مهم و ضروری در تضمین موفقیت در استراتژی تعیین حجم معامله و همینطور موفقیت در انجام معاملات می باشد.
حجم بیشتر باعث سود بیشتر می شود؟
لزوما حجم بیشتر باعث سود بیشتر نمی شود این حرف روی دیگری هم دارد که در ضرر، معاملات بزرگتر باعث ضرر بزرگتر نیز می شوند مگر آنکه تعیین حجم منطقی باشد و حد ضرر در آن مشخص شده باشد. چنانچه استراتژی تعیین حجم معامله به درستی انجام گیرد و در نتیجه انتخاب لاتیج (حجم معامله) به صورت منطقی صورت گیرد، حتی در صورت استاپ اوت شدن هم دل نگرانی و استرس نخواهیم داشت چرا که حد ضرر مشخص کرده ایم و همه سرمایه از دست نخواهد رفت.
سخن پایانی
استراتژی تعیین حجم معامله عامل مهمی در تعیین بجا و درست حجم در معاملات فارکس است.
برای آنکه بتوانیم به درستی استراتژی تعیین حجم معامله را پیدا کنیم، آموزش تعیین حجم معامله در فارکس بسیار دارای اهمیت می باشد. چرا که اگر بدون تجربه و تنها بر اساس احساسات اقدام به انتخاب حجم در معاملات نمایید قطعا در محاسبه آن دچار اشتباه می شوید. از انجام معاملات شانسی دوری کنید. در غیر اینصورت اگر زمانی دچار استاپ اوت شوید، امکان از دست رفتن سرمایه تان وجود دارد.
مشاوران مجرب بروکر نیکس بصورت رایگان آماده مشاوره و اطلاع رسانی هستند تا بتوانند بر مبنای شناخت استراتژی ترید شما فرمول تعیین حجم درست و منطقی را اعلام کنند تا بتوانید به بیشترین بازدهی و معاملات خود برسید.
در مقاله استراتژی تعیین حجم معامله سعی بر آن بوده که شما را با مفاهیم مرتبط در زمینه تعیین حجم آشنا کنیم. امید است مطالب عنوان شده مورد پسند شما خواننده گرامی قرار گرفته باشد و موثر بوده باشد. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال کنید
تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است.
تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد.
شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله #شاخصهای مهم اقتصادی محسوب میشود.
هنر تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژهی هنر) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست. تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را انتخاذ کند.
واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات مورد استفاده قرار میگیرد، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد.
استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار، به این معناست که به جای توجه به خود کالا و خدماتی که در آن بازار معامله میشود، فقط به رفتارهای بازار توجه کنیم.
تحلیل تکنیکال، دانش ثبت تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.
لیکوییدیتی یا نقدشوندگی چیست؟ بررسی مفهوم لیکوئیدیتی در صنعت ارز دیجیتال
لیکوییدیتی (لیکوئیدیتی – Liquidity) معیار سنجش آسودگی تبدیل یک دارایی به پول نقد یا دارایی دیگر است. نقدشوندگی جزو مفاهیم مهم ارز دیجیتال است.
لیکوئیدیتی اصطلاحی است که احتمالا تا امروز، در دنیای کریپتوکارنسی، به آن برخورد کردهاید. با رشد حوزه دیفای، کاربران روز به روز بیشتر این اصطلاح را میشنوند. اما منظور از نقدشوندگی چیست؟
لیکوییدیتی را میتوان فاکتوری به منظور ارزیابی سهولت در تبدیل یک دارایی به دارایی دیگر، مخصوصا تبدیل به پول نقد، دانست. ممکن است در کوله پشتی خود، یکی از قدیمیترین، نادرترین و ارزشمندترین کتابهای تاریخی را حمل کنید، اما اگر ساکن یک جزیره دور افتاده باشید، به سختی قادر به یافتن خریدار برای آن خواهید بود.
از طرفی دیگر، در صورت تمایل به تبدیل صد USDT به BTC در صرافی بایننس، در طول یک چشم بهم زدن، این کار را انجام خواهید داد. به همین دلیل نقدشوندگی اهمیتی ویژه درباره داراییهای مالی دارد.
کدام روش برای سنجش سلامت یک بازار بهتر است؟ میتوانید به این منظور، به حجم معاملات، میزان نوسانات و دیگر شاخصهای فنی توجه کنید. با این حال، نباید ارزیابی یک فاکتور بسیار مهم یعنی لیکوییدیتی را فراموش کنید. وقتی یک بازار ایلیکوئید و غیر قابل تبدیل به پول است، انجام معاملات بدون تأثیر قابل توجه بر قیمت، بسیار دشوار خواهد بود. در ادامه مطلب و با بررسی بیشتر، بهتر به دلیل این موضوع پی خواهید برد.
لیکوییدیتی چیست؟
منظور از نقدشوندگی معیاری به منظور ارزیابی سهولت تبدیل یک دارایی به دارایی دیگر بدون تاثیر بر قیمت آن است. به عبارت دیگر، لیکوئیدیتی نشان میدهد یک دارایی را چقدر سریع و راحت میتوانید خرید و فروش کنید.
اگر یک دارایی نظیر یک رمز ارز Liquidity خوبی داشته باشد، بدون دردسر و با سرعتی بالا قابل خریداری بوده یا به فروش خواهد رسید، بدون این که معامله، تاثیر قابل توجهی روی قیمت آن داشته باشد. نقدشوندگی ضعیف، پایین یا بد، نشان میدهد امکان خرید و فروش سریع دارایی میسر نیست. حتی اگر این اتفاق رخ بدهد، معامله، تاثیر منفی روی قیمت خواهد داشت.
وجه نقد یا معادلش را میتوان لیکوئیدترین دارایی قلمداد کرد، چرا که خیلی سریع به هر چیز دیگر تبدیل میشود؛ ممکن است خودروساز، به ازای دریافت بیت کوین حاضر به فروش خودرو به شما نباشد، اما هرگز دست رد به سینه پول نقد نمیزند، چرا که کسب آن، دلیل اصلی فعالیتش است! یک دارایی مشابه در دنیای رمز ارز، استیبل کوین است. برخلاف رمز ارزهای عادی نظیر بیت کوین، اتریوم، ترون و دیگر موارد، استیبل کوینها مثل تتر قیمت ثابتی داشته و از نوسانات قیمت در امان هستند. به همین دلیل حتی افرادی که علاقهای به ورود و سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها ندارند، از آنها استفاده میکنند.
ارزهای دیجیتال شامل استیبل کوینها هنوز بخشی از استاندارد پرداختهای روزمره نیستند، چرا که هنوز به طور گسترده پذیرفته نشدهاند. از آن جایی که بیشتر حجم بازار کریپتوکارنسی هماکنون در استیبل کوینها صورت میپذیرد، میتوان لیکوییدیتی آنها را بالا دانست.
از طرفی دیگر، املاک و مستغلات، اتومبیلهای کلاسیک و خاص و همچنین اشیای نادر و کمیاب، از نظر فاکتور نقدشوندگی ضعیف تلقی میشوند، چرا که خرید و فروششان کار راحتی نیست. ممکن است یک شی بسیار باارزش و نادر داشته باشید، اما تا زمانی که خریداری برای آن، به قیمتی منصفانه از نظر خود، پیدا نکنید، قادر به خرید دیگر انواع دارایی به واسطه این دارایی ارزشمند نخواهید بود.
یکی از نکات مهم درباره Liquidity که به آن اشاره کردیم، تبدیل شدن به پول نقد بدون از دست رفتن قابل توجه ارزش است. ممکن است ارزش واقعی یک شیء 10 هزار دلار تعیین شود، اما به خاطر ایلیکوئید بودنش، مجبور به فروش به ازای قیمتی پایینتر باشید.
تصور کنید هدف شما، خرید یک خودرو به ازای فروش شیء باارزش است. یافتن یک فروشنده خودروی مورد علاقه شما و مایل به معاوضه با دارایی باارزش در اختیارتان، تقریبا عملی غیر ممکن است. در اینجا به پول نقد نیاز دارید. به عبارتی از آن جایی که یافتن جفت مبادله «شیء باارزش / خودروی مورد علاقه» بسیار دشوار و اغلب نشدنی بوده و نمیتوانید فردی مایل به معاوضه پیدا کنید، بهتر است ابتدا داراییتان را به پول نقد تبدیل کنید. سپس با پول نقد قادر به خرید هر چیزی خواهید بود. همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، پول نقد دارای بیشترین میزان لیکوییدیتی است و خیلی سریع میتوان آن را به هر چیزی تبدیل کرد.
پول نقد لیکوئیدترین دارایی دنیا است!
تصورر کنید فردی در پی خرید یک یخچال هزار دلاری است. پول نقد بهترین دارایی به منظور کسب محصول مورد نظر به واسطه آن، محسوب میشود. به عبارتی، به خاطر لیکوییدیتی بالای پول نقد، خیلی سریع قادر به تبدیل آن به هر چیز دیگر، از جمله یک یخچال، خواهید بود. ممکن است فرد خریدار، با وجود نداشتن پول نقد، یک شی کمیاب (که بالای هزار دلار ارزشگذاری شده است) در کلکسیونش نگهداری کرده و حاضر به تعویضش با یخچال باشد، اما به سختی میتوان فردی متمایل به دریافت آن شی به ازای ارائه یخچال مورد نظر وی، پیدا کرد. در بیشتر مواقع بررسی مفهوم حجم معاملات این کار غیر ممکن است.
به همین دلیل او باید قبل از اقدام برای خرید محصول، ابتدا دارایی با لیکوئیدیتی پایین خود (شیء کمیاب) را به یک دارایی با نقدشوندگی بالا تبدیل و سپس از آن برای خرید استفاده کند. البته بازار جنس نادر اولیه لیکوئید نیست، به همین دلیل شاید فروش آن به چند ماه یا شاید سال زمان نیاز داشته باشد، مگر این که فروشنده تخفیفی ویژه در نظر بگیرد. اختلاف قیمت خرید و فروش در یک بازار با نقدشوندگی پایین، زیاد است، در نتیجه احتمال اجبار فروشنده برای ارائه محصول به ازای قیمتی پایینتر از عدد مورد نظر، افزایش پیدا میکند. در قسمتهای بعد درباره «اختلاف قیمت خرید و فروش» یا «اسپرد بید – اسک» صحبت میکنیم.
لیکوئیدیتی دارایی دیجیتال در برابر فیزیکی
در حال حاضر، داراییهای ملموس (جسمی فیزیکی) در مقایسه با داراییهای دیجیتالی، لیکوئیدیتی پایینتری دارند. خرید و فروش آنها شامل یک سری هزینههای اضافی بوده و انجام مبادله، به زمان قابل توجهی نیاز دارد. علت، فیزیکی بودن جسم مورد معامله است. اما در زمینه مبادله دیجیتال و کریپتوکارنسی، خرید و فروش به معنی جابهجا شدن تعدادی صفر و یک در سیستمهای کامپیوتری است. به همین دلیل از نظر نقدشوندگی در وضعیت بهتری قرار دارند؛ ترید ارزهای دیجیتال خیلی ساده و سریع صورت گرفته و نیازی به جابهجایی و رفتن به مکانی دیگر نیست. کافی است خرید و فروش بیت کوین از صرافی بایننس را با زمان تمایل برای خرید یا فروش یک خودرو مقایسه کنید.
البته، این ارزیابی با در نظر گرفتن مقبولیت بالای تعدادی از ارزهای دیجیتال نظیر بیت کوین و اتریوم صورت گرفت. از طرفی دیگر، دارایی دیجیتال محدود به رمز ارزها نیست و حتی یک فایل متنی، تصویر یا ویدیوی باارزش را نیز میتوان این چنین قلمداد کرد. اگر دارایی دیجیتال را یک کریپتوکارنسی ناشناخته، در انتهای فهرست وب سایت coinmarketcap، در نظر بگیریم، فروش آن در مقایسه با فروش یک خودرو به مراتب سختتر بوده و زمان زیادی طلب میکند!
بهتر است به نقدشوندگی را یک طیف در نظر بگیریم. در یک سر طیف، پول نقد و استیبل کوینها قرار دارند. در سوی دیگر داراییهای با میزان لیکوییدیتی بسیار پایین نظیر اشیای کمیاب واقع شدهاند. بقیه انواع دارایی بین آنها قرار میگیرند.
انواع لیکوئیدیتی از یک دیدگاه
از دیدگاه سنتی، دو دسته لیکوییدیتی داریم:
- لیکوئیدیتی حسابداری
- لیکوئیدیتی بازار
لیکوییدیتی حسابداری
نقدشوندگی حسابداری اصطلاحی است که بیشتر در مبحث ترازنامههای کسب و کارها مورد استفاده قرار میگیرد. این اصطلاح اشاره به سهولت یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه مدت و بدهیهای جاری خود به وسیله داراییهای جاری و جریان نقدی دارد. لیکوئیدیتی حسابداری به طور مستقیم با سلامت مالی شرکت در ارتباط است.
افراد به منظور پی بردن به میزان Liquidity خود کافی است بدهیها را با میزان وجه نقد موجود در بانک یا اوراق بهادار قابل فروش در حسابهای سرمایهگذاری، مقایسه کنند. وضعیت برای شرکتها به منظور مشخص کردن این فاکتور کمی پیچیدهتر میشود، چرا که باید داراییهای جاری را در مقابل بدهیهای جاری قرار داد.
لیکوئیدیتی بازار
نقدشوندگی بازار نشان میدهد خرید و فروش داراییها در یک بازار به ازای قیمتهایی منصفانه، چقدر امکانپذیر است. این قیمتها، نزدیکترین به ارزش ذاتی دارایی تلقی میشوند. منظور از ارزش ذاتی، نزدیک بودن پایینترین قیمت مورد نظر فروشنده به بالاترین قیمت مد نظر خریدار است. اختلاف بین این دو مقدار، اسپرد بید / اسک نام دارد. به طور ساده آن را «اختلاف قیمت خرید و فروش» خطاب میکنیم. بخش بعدی، مربوط به بررسی همین موضوع است.
نقدشوندگی بازار به لیکوئیدیتی یک دارایی و سرعت تبدیل کردن آن به پول نقد اشاره دارد. در حقیقت، دارایی مورد نظر به قیمتی ثابت و شفاف چقدر قابل فروش است؟
وقتی لیکوییدیتی یک بازار بالا است، عرضه و تقاضای زیادی وجود داشته و همیشه خریداران و فروشندگان متعددی برای ارائه یا به دست آوردن یک نوع خاص از دارایی، حضور دارند. وقتی خریداری برای محصول شما پیدا نمیشود، یعنی از نظر نقدشوندگی، وضعیت خوبی ندارد.
لیکوییدیتی را هرگز نباید با سودآوری یکسان تلقی کرد. به عنوان مثال سهام یک شرکت تجاری عمومی لیکوئید است، چرا که خیلی سریع، حتی در صورت کاهش ارزش، در بورسها به فروش خواهد رسید. همیشه فردی علاقهمند به خرید آن وجود دارد. ممکن است سهام شرکتی دیگر سود بیشتری برای خریدار داشته باشد، اما به دلایل مختلف نظیر ریسک زیاد بازار حوزه فعالیت و احتمال ریزش ناگهانی قیمتها، کمتر سرمایهگذاری مایل به خریدش باشد. در زمان سرمایهگذاری، حتما باید این فاکتور بسیار مهم را مد نظر قرار بدهید.
اختلاف قیمت خرید و فروش
اسپرد بید – اسک، تفاوت بین کمترین درخواست و بالاترین پیشنهاد است. همانطور که احتمالا حدس زدهاید، اختلاف قیمت خرید و فروش پایین، دلخواه بازارهای لیکویید است؛ ناسازگاری قیمت به طور مداوم توسط معاملهگران به تعادل میرسد و بازار نقدشوندگی خوبی دارد. وقتی شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش افزایش پیدا میکند، بازار ایلیکوئید خواهد شد. در اینجا قیمت مورد نظر خریداران و فروشندگان درباره یک دارایی خاص، فاصله زیادی با یکدیگر داشته و به همین دلیل میزان خرید و فروش کاهش پیدا میکند. در نتیجه دیگر تبادل به سرعت صورت نگرفته و لیکوییدیتی کاهش پیدا میکند.
اسپرد بید – اسک برای تریدرهای آربیتراژ مفید است، چرا که دوست دارند به دفعات، از اختلاف کم قیمت خرید و فروش به نفع خود بهره ببرند. با این کار تریدرهای آربیتراژ به سود خوبی دست پیدا کرده و بازار نیز به نوبه خود منفعت خواهد برد؛ این دسته تریدرها شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش را پایین میآورند، در نتیجه معاملات بیشتری به خاطر توافق خریداران و فروشندگان صورت خواهد گرفت. به عبارتی لیکوییدیتی بازار افزایش پیدا میکند.
یکی دیگر از فعالیتهای تریدرهای آربیتراژ، اطمینان از نبود تفاوت قیمت زیاد بیت جفت بازارهای مشابه در صرافیها مختلف است. آیا تاکنون به قیمت تقریبا مشابه بیت کوین در بزرگترین و لیکوئیدترین صرافیهای دنیای پی بردهاید؟ بخش قابل توجهی از این دستاورد، مدیون تریدرهای آربیتراژ است، افرادی که اختلافهای کم بین قیمتها را در صرافیهای مختلف پیدا کرده و به وسیله خرید و فروش بین آنها، سود کسب میکنند.
چرا لیکوییدیتی اهمیت زیادی دارد؟
رمز ارزها، در زمره داراییهای دیجیتالی قرار میگیرند. از طرفی در بالا، داراییهای دیجیتال را در مقایسه با اشیای ملموس، از نظر لیکوئیدیتی بهتر خطاب کردیم. پس میتوان بازار آنها را لیکوئید دانست؟ متاسفانه در عمل، وضعیت به گونه دیگری است.
نمیتوان نسخهای کلی برای همه رمز ارزها پیچید. به عنوان نمونه، استیبل کوینها مخصوصا تتر، امروز از نظر لیکوییدیتی تقریبا هم سطح با وجه نقد به شمار میروند. بیت کوین و اتریوم نیز با وجود نوسان قیمت، در سراسر دنیا به سرعت خرید و فروش میشوند. تعدادی ارز دیجیتال دیگر نیز از بازاری لیکوئید بهره برده و خرید و فروش آنها بدون دردسر و سریع صورت میگیرد. برخی کریپتوکارنسیها، در مقایسه با بقیه نقدشوندگی بسیار بهتری دارند. هر چه حجم معاملات و بهرهوری بازار برای تریدرها، بیشتر باشد، به طور طبیعی از نظر لیکوئیدیتی نیز در وضعیت مناسبتری قرار دارد.
در بازار برخی ارزها، در هر روز کمتر از چند هزار دلار معامله انجام میشود. در تعدادی دیگر، حجم معاملات روزانه چند میلیارد دلار است. برای کوینهایی همانند بیت کوین و اتریوم لیکوییدیتی هیچ مشکل خاصی نیست، اما تعداد زیادی از کریپتوکارنسیها با مشکل جدی نقدشوندگی دست و پنجه نرم میکنند. حتی بیت کوین و اتریوم نیز با وجود افزایش میزان مقبولیت آنها در مقایسه با چند سال قبل، وجود دستگاههای ATM کریپتویی در نقاط مختلف دنیا، پشتیبانی سرویسهایی نظیر پیپال از آنها و افزایش تعداد پایانههای پذیرنده دو رمز ارز نام برده، هنوز توسط عده زیادی در سراسر دنیا یک نوع دارایی تلقی نمیشوند.
اهمیت لیکوییدیتی را در زمان ترید آلت کوینها متوجه خواهید شد؛ اگر داراییتان متشکل از چند ارز دیجیتال ایلیکوئید باشد، ممکن است قادر به خروج از بازار آن به ازای قیمت مورد نظر نباشید. در این شرایط، اختلاف قیمت خرید و فروش که پیشتر دربارهاش صحبت کردیم، افزایش پیدا میکند. به همین دلیل همیشه بهتر است سراغ رمز ارزهای عجیب و ناشناخته نرفته و برای کاهش ریسک، به خرید و فروش داراییهایی با لیکوییدیتی بالاتر بپردازید.
اگر در یک بازار ایلیکوئید یا دارای میزان نقدشوندگی پایین، سفارشی بزرگ قرار بدهید، چه اتفاق رخ خواهد داد؟ در این شرایط، به خاطر تفاوت بین قیمت مورد نظر شما با قیمتی که در نهایت معامله انجام خواهد شد، ضرر میکنید. اگر محدودیت قیمت در نظر بگیرید، زمان انجام معامله افزایش پیدا کرده یا هرگز معاملهای انجام نخواهد شد.
تحت شرایط مختلف بازار، لیکوییدیتی تغییر پیدا میکند. به عنوان نمونه در زمان بحران مالی، اغلب تلاش میکنند برای جبران تعهدات مالی یا بدهکاریهای کوتاه مدت خود، از بازارهایی که پیشتر درونشان سرمایهگذاری کرده بودند، خارج شوند.
یکی دیگر از دلایل اهمیت نقدشوندگی، مشخص کردن میزان انعطافپذیری یک شرکت به منظور تامین تعهدات مالی و هزینههای غیر منتظره است. این موضوع حتی درباره افراد نیز صدق میکند. هر چه داراییهای تحت اختیار یک نفر از نظر لیکوییدیتی وضعیت بهتری داشته باشند، در صورت بروز مشکلات مالی راحتتر قادر به خروج از آنها خواهند بود.
نتیجهگیری
ممکن است بسته به زمینهای که در حال صحبت پیرامونش هستیم، لیکوییدیتی معنی متفاوتی پیدا کند، اما این اصطلاح همیشه مرتبط با پول نقد یا پول آماده است.
لیکوئیدیتی به مقدار پولی اشاره دارد که بلافاصله برای پرداخت بدهیها یا استفاده برای سرمایهگذاری در دسترس است. به عبارتی بر اساس آن، به میزان پول نقد موجود پی خواهیم برد، چیزی که با استفاده از آن، میتوان هر محصولی خریداری یا هر سرویسی دریافت کرد! Liquidity مشخص میکند چقدر سریع یک دارایی مالی یا اوراق بهادار را میتوان بدون از دست رفتن ارزش، به پول نقد تبدیل کرد. به عبارت دیگر، فروش چه مدت طول میکشد؟
ارزش و حجم بازار ( Volume and value of market)
برآورد ارزش بازار از ارزیابی تعداد مشتریان بالقوه سختتر است. اولین قدم برای برآورد این رقم، استفاده از آمارهای دولتی است. از این روش حداقل تعدادی اعداد و ارقام را بدست میآورید. اگر به این روش تمایلی ندارید میتوانید تحلیلگر بازار استخدام کنید و یا سعی کنید خودتان این برآورد را محاسبه نمایید.
تعداد مشتریان بالقوه و ارزش بازار دو معیاری هستند که در حین ارزیابی اندازهی بازار به آنها نیاز میشود. مهم است که مقادیر مربوط به این دو معیار جدا از هم در نظر گرفته شوند. در ادامه مثالی برای درک بهتر این موضوع آورده شده است:
تصور کنید که فرصت افتتاح یک فروشگاه هم در شهر A و هم در شهر B در اختیار شما قرار گرفته است.
به نظر میرسد شهر B محیط رقابتی تر و فرصت رشد کمتر دارد ولی با وجود 1000 مشتری بالقوه، محیط آماده تری نسبت به شهر A برای کسب و کار مفروض خواهد داشت.
مشتری بالقوه چیست؟
تعریف مشتری بالقوه به نوع کسبوکار بستگی دارد. برای مثال اگر شما یک فروشگاه کوچک فروش مبلمان اداری داشته باشید، در این صورت تمامی شرکتها و ادارات حوالی فروشگاه شما، بازار کسبوکار و مشتریان بالقوهی شما را تشکیل میدهند. همانطور که در مثال میبینید ممکن است فقط یک نفر به نمایندگی از تعدادی از شرکتها مسئول خرید مبلمان اداری باشد از این رو نمیتوانید اندازهی یک کسبوکار را از روی تعداد مشتریان بالقوه آن ارزیابی کنید. باید ارزش بازار نیز برای این اندازهگیری مدنظر باشد.
ارزش بازار
برآورد ارزش بازار از ارزیابی تعداد مشتریان بالقوه سختتر است. اولین قدم برای برآورد این رقم، استفاده از آمارهای دولتی است. از این روش حداقل تعدادی اعداد و ارقام را بدست میآورید. اگر به این روش تمایلی ندارید میتوانید تحلیلگر بازار استخدام کنید و یا سعی کنید خودتان این برآورد را محاسبه نمایید.
روشهایی برای برآورد ارزش بازار:
2 روش برای محاسبهی برآورد وجود دارد:
-رویکرد پایین به بالا
-رویکرد بالا به پایین
رویکرد پایین به بالا عبارت است از ساخت یک رقم سراسری از طریق ارزشهای واحد است. برای مثال یاد شده یعنی:
تعداد مشتریان بالقوه * میانگین حجم معاملات= ارزش بازار
بیایید با همان مثال فروشگاه کوچک مبلمان اداری ارزش یک بخش خاص در بازار مفروض را تخمین بزنیم.(برای مثال ارزش فروش میزها) برای این کار میبایستی در ابتدا تعداد سفارشات ارسال شده را استخراج کنیم و بعد از آن نرخ تجدید را براساس تعداد سفارشات آتی بعد از سپری شدن عمر مفید یک میز را تخمین بزنیم. در این صورت میتوانیم حجم معاملات سالیانه را بدست آوریم. در نهایت نیز یک قیمت میانگین برای حجم معاملات سالیانه بدست خواهیم آورد و از طریق آن ارزش بازار را برآورد میکنیم.
خلاصه ای از آنچه در این مثال گفته شد:
1-تعداد میز= تعداد شرکت های اطراف فروشگاه(مشتریان بالقوه) * تعداد کارمندان نیازمند میز
2-نرخ تجدید= 1/ عمر مفید هر میز
3-حجم معاملات= تعداد میز * نرخ تجدید
4-ارزش هر معامله= میانگین قیمت هر میز
5-ارزش بازار= حجم بازار * ارزش هر معامله
تعداد شرکتهای اطراف فروشگاهتان را میتوانید از طریق آمارهای ملی و دولتی به دست بیاورید. با استفاده از نمونههای مشابه میتوانید طول عمر مفید هر میز را پیدا کرده و میانگین قیمت هر میز را با توجه به قیمت دیگر فروشگاههای اطراف منطقهی مورد نظرتان، محاسبه کنید. همیشه بهترین راه جمع آوری اطلاعات در مورد یک ایده پرسوجو از رقیبان است. فقط توجه داشته باشید که آنها متوجه نشوند که به زودی شما جزو رقبای آنها خواهید بود .
رویکرد بالا به پایین از یک رقم سراسری آغاز میشود و بر اساس موارد مختلف خورد شده و کاهش پیدا میکند. در مورد مثال ما، با ارزش فروش مبلمان اداری در بازار بریتانیا شروع میکنیم که مرکز تحقیقات AMA آن را نزدیک به 650 میلیون پوند تخمین زده است. به همان نسبت میتوانیم ارزش بازار خود را در محدودهی فرشگاه محلی بدست آوریم.
تعداد شرکت های اطراف فروشگاه*تعداد کارمندان/ تعداد کل کارمندان بریتانیا =x
x / ارزش فروش مبلمان اداری در بازار بریتانیا =ارزش بازار فروشگاه محلی مورد نظر
بهترین روش برآورد از طریق هر دو رویکرد و مقایسهی نتایج حاصله است. اگر اختلاف بین ارقام حاصل از دو رویکرد زیاد بود بدانید که قطعا چیزی در محاسبات جا افتاده است و یا جایی اشتباه کرده اید. زمانی که ارزش بازار را تخمین زدید، باید مشخص کنید که کدام بخش از بازار را به عنوان بازار هدف در نظر گرفته اید.
ترجمه شده در گروه تولید محتوی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.
دیدگاه شما