الگوهای معکوس صعودی


شکل شماره‌ی 7- نقطه‌ی شکست (breakout) و بازگشت موقت (reset)

الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

روزانه معامله‌گران زیادی به دنبال بررسی داده‌ها و جمع آوری اطلاعات در مورد خرید یا فروش سهام هستند. بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه، برای بررسی سهام و تصمیم گیری برای انجام معامله موفق و منطقی، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند تا با استفاده از ابزارهای آن و امکاناتی که برای آنها فراهم می‌آورد، بتوانند شناخت بهتری از روند سهام مورد نظر خود داشته باشند. الگوهای بازگشتی یکی از مؤثرترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در تشخیص روند می‌باشد که همیشه مورد توجه تحلیلگران بازار است. این الگوها، اصول و ساختاری دارند که کسب آگاهی و شناخت از آنها برای هر معامله‌گری که می‌خواهد در بازار بورس فعالیت کند، لازم و ضروری به شمار می‌رود.

در این مقاله سعی بر آن داریم تا به بررسی الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال بپردازیم و مطالبی که در ادامه شرح می‌دهیم:

الگو بازگشتی چیست؟

انواع الگوهای بازگشتی:

۱ - الگوی سر و شانه کف/ سقف

۲ - الگوی سقف و کف دوقلو

۳ - الگوی سقف و کف سه‌قلو

4-الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

5-الگوی کنج بالارونده (Rising Wedge)

الگو بازگشتی (reversal patterns) چیست؟

در این الگوها، نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی می‌شود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت. در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی بازگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود. به‌واقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود می‌آید که روند بعدی را تحت تأثیر خود می‌گذارد.

انواع الگوهای بازگشتی

درحالی‌که تصور می‌شود الگوهای بازگشتی همگی مشابه هم هستند اما باید گفت این‌گونه نیست و این الگوها دارای انواع بخصوص و مجزایی می‌باشند که در تحلیل تکنیکال به کار می‌روند. در این قسمت به مهم‌ترین الگوهای موجود در مورد الگوهای بازگشتی، می‌پردازیم. این الگوها هرکدام جزو الگوهای قدرتمند هستند که با استفاده از آنها، به درک بهتری از نمودار قیمتی سهام و دارایی‌های مختلف می‌رسیم. این الگوهای بازگشتی، داده‌ها و اطلاعات دقیق و مفیدی به معامله‌گران می‌دهد تا قبل از معامله خود تمامی جوانب نمودار سهام را بسنجند و نسبت به آن تصمیم‌گیری کنند. در مجموع دانستن و آگاهی از این الگوها به شناخت موقعیت سهام و پیداکردن نقاط مهم نمودار برای خرید و یا فروش کمک بسیار زیادی می‌کند. در ادامه به بررسی پنج الگوی مهم از دسته الگوهای بازگشتی می‌پردازیم.

الگوی سر و شانه کف و سقف

قبل از تشکیل یک الگوی بازگشتی، باید یک روند در مسیر قبلی وجود داشته باشد که بتوان برای بازگشت، الگویی متصور شد. الگوی سر و شانه یکی از معروف‌ترین الگوهای کلاسیک بازگشتی محسوب می‌شود. این الگو در انتهای روند رخ می‌دهد و روند صعودی را به نزولی و برعکس، روند نزولی را به صعودی تبدیل می‌کند. این الگو زمانی تشکیل می‌شود که بعد از روند، الگویی بر مبنای چند سقف قیمتی و یا چند کف قیمتی شکل بگیرد.

این الگو زمانی تشکیل می‌شود که بعد از روند، الگویی بر مبنای چند سقف قیمتی و یا چند کف قیمتی شکل بگیرد.

الگوی سر و شانه سقف

در الگوی سر و شانه سقف، همان طور که در شکل زیر ملاحظه می‌شود، بعد از یک روند صعودی تشکیل می‌شود و با پایان الگو، روند صعودی به اتمام می‌رسد. در این الگو، سه سقف تشکیل می‌شود که سقف میانی از دو سقف دیگر بلندتر است. به‌خاطر شکل ظاهری آن، سقف وسط را سر و دو سقف کناری را شانه می‌نامند. پس از تکمیل الگو، مشاهده می‌شود که روند صعودی پایان میابد و به روند نزولی تبدیل می‌شود. این در زمانی اتفاق می‌افتد که خط گردن با حجم بالا و پرقدرت شکسته شود تا بعد از آن، روند نزولی شکل بگیرد. در این موقع، خط حمایتی قبلی، تبدیل به خط مقاومتی برای روند بعدی می‌شود. اگر این الگو تأیید شود، معمولاً یک روند نزول برای سهام متصور می‌شویم.

3-abazgashti.jpg

الگوی سر و شانه کف

در الگوی سر و شانه کف، درست برعکس بحث بالا اتفاق می‌افتد. در این الگو بعد از یک روند نزولی، چند کف قیمتی به وجود می‌آید که کف وسط، نقش سر و دو کف کناری، نقش شانه را بازی می‌کنند. پس از تشکیل این الگو و اتمام آن، روند نزولی تبدیل به روند صعودی می‌شود. اگر این الگو تأیید شود، معمولاً یک روند صعود برای سهام متصور می‌شویم و می‌تواند فرصت الگوهای معکوس صعودی مناسبی برای خرید در این نقاط باشد.

3-bbazgashti.jpg

الگوی سقف و کف دوقلو

این الگو به‌واقع یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به شمار می‌رود و باید در استفاده از آن دقت لازم را داشت. کندل‌های بازگشتی در این الگو از اهمیت بالایی برخوردار است.

در الگوی سقف دوقلو، به طور معمول، یک الگوی نزولی بازگشتی تشکیل می‌شود. در این الگو کندل‌های قیمتی، دو قله و یک دره را پدید می‌آورند که در شکل زیر به‌وضوح قابل رویت است. اولین سقف، بالاترین میزان قیمت را ثبت می‌کند و در حکم یک ناحیه مقاومتی عمل می‌نماید. بعد از آن افت قیمت اتفاق می‌افتد تا یک کف جدید ساخته شود و بعد از آن نمودار قیمتی تا سقف قبلی حرکت می‌کند. زمانی که الگوی دوقلو ساخته شد، حال می‌توان در انتظار یک روند نزولی در این الگوی بازگشتی باشیم. همان طور که مشخص است، در طی این روند حمایت به مقاومت تبدیل می‌شود. بهترین استراتژی معامله در این مواقع این است که در زمان افت قیمتی اول خریدار باشیم و در سقف دوم فروشنده باشیم تا در ادامه روند به سمت روند نزولی، متضرر نشویم.

4-abazgashti.png

الگوی کف دوقلو، برعکس الگوی سقف عمل می‌کند. مطابق این الگو، بعد از یک روند نزولی، نمودار قیمتی، دو کف و یک قله می‌سازد. برای تشکیل این الگو، حتماً باید یک روند نزولی از قبل وجود داشته باشد در غیر این صورت تشخیص آن چندان اعتباری ندارد. به هر حال اولین کف در نمودار، می‌تواند نشان‌دهنده این موضوع باشد که احتمال زیاد کف دوم هم در همین حوالی شکل خواهد گرفت. بین کف اول و کف دوم، یک افزایش قیمتی خواهیم داشت که قله می‌نامیم. پس از تکمیل الگوی کف دوقلو، طبیعتاً شاهد یک روند صعودی در روند سهام خواهیم بود.

بهترین استراتژی معاملاتی در این الگو، به این صورت می‌باشد که وقتی، کندل بازگشتی از کف دوم به سمت بالا در حرکت باشد، فرصت مناسب برای خرید خواهد بود چراکه یک روند صعودی قدرتمند در آن نقطه به وجود می‌آید.

4-bbazgasht.jpg

الگوی سقف و کف سه‌قلو

این الگو شباهت بسیار زیادی به مبحث بالا در مورد الگوی دوقلو دارد اما با یک تفاوت در تعیین سقف و کف جدید. زمانی که الگوی سقف و کف دوقلو در شکستن سطوح حمایتی و مقاومتی خود ناکام باشند، فعل‌وانفعالات بازار و کشمکش میان خریداران و فروشندگان سهم باعث می‌شود تا یک کف و یک سقف دیگر به الگو اضافه شود و به عبارتی یک نوسان دیگر در نقطه حمایت و نقطه مقاومت، اتفاق می‌افتد و در این حالت ما با یک الگوی سقف و کف سه‌قلو و در واقع با سه سقف قیمتی مواجه خواهیم شد که در شکل زیر قابل‌مشاهده می‌باشد.

4-cbazgashti.jpg

در الگوی سقف سه‌قلو، هرگاه نمودار سهام سقف جدید سوم را لمس کرد، به‌احتمال بسیار زیاد در یک الگوی برگشتی، وارد روند نزولی خواهد شد.

به همین ترتیب در الگوی کف سه‌قلو، زمانی که نمودار قیمتی، کف جدید سوم را لمس کرد، به‌احتمال بسیار زیاد در یک الگوی برگشتی، وارد روند صعودی خواهد شود.

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

الگوی کنج به طور معمول، خبر از یک توقف در روند و بعد در ادامه، تبدیل‌شدن به یک روند بازگشتی، می‌دهد. در الگوی کنج نزولی پایین رونده، یک الگوی مخروطی شکل به سمت پایین شکل می‌گیرد اما برخلاف ظاهر آن، این روند اصلاً نزولی نیست و پس از اتمام الگو و خروج کندل بازگشتی از کنج، یک روند صعودی در این حالت اتفاق می‌افتد.

5-abazgashti.jpg

در این الگو نیز لازم است قبل از تشکیل کامل الگو، یک روند قبلی در نمودار داشته باشیم. بعد از تغییر روند به سمت الگوی کنج نزولی، معاملات سهام در نوسانات قیمتی و شکل مخروطی قرار می‌گیرد تا زمانی که بتواند از کنج این مخروط خارج شود. در این هنگام، ما شاهد یک روند صعودی در کندل‌های قیمتی خواهیم بود که تحلیلگران با پیداکردن این نقطه فرصت مناسبی را برای خرید به دست می‌آورند چراکه هر لحظه نمودار سهام وارد روند صعودی خود خواهد شد.

به همان نحوی که در تحلیل تکنیکال اغلب به دنبال شکست مقاومت هستیم، در الگوی کنج نزولی نیز باید سطح مقاومتی در کنج، شکسته شود تا بتوان برای آن سیگنال خرید و یا روند صعودی متصور شد.

الگوی کنج بالارونده (Rising Wedge)

طبیعتاً خلاف جهت الگوی کنج پایین رونده، الگوی کنج بالارونده تشکیل می‌شود. در این الگو، نمودار کندلی سهام بعد از یک روندی که از قبل وجود داشته است، وارد نوسانات قیمتی و عرضه و تقاضایی می‌شود که تشکیل یک‌شکل مخروطی به سمت بالا می‌دهد. این مخروط به صورتی است که در طی معاملات روزانه، کف‌ها و سقف‌های جدید به سمت بالا می‌سازد. این نوسانات تا جایی ادامه پیدا می‌کند که چندین بار سقف و کف جدید ساخته باشد. طبق الگوی کنج بالارونده، هرگاه سطوح مقاومتی در مخروط، شکسته شود، هر لحظه امکان دارد، الگو تکمیل شود و شاهد روند نزولی در حرکت بعدی سهام باشیم.

5-bbazgasht.jpg

به همان ترتیبی که شکسته شدن حمایت در تحلیل تکنیکال، یک هشدار به معامله‌گر تلقی می‌شود، در الگوی کنج بالارونده نیز با شکست حمایت در کنج مخروط به پایین، هر لحظه این احتمال وجود خواهد داشت تا روند نمودار به سمت روند نزولی حرکت کند و این می‌تواند نمودار قیمتی سهم را تا مدت‌ها وارد فاز افت قیمتی نماید.

بنابراین می‌توان گفت در هر دو الگوی کنج نزولی و کنج بالارونده، کندل قیمتی نمودار، مانند فنری در کنج فشرده می‌شود تا زمانی که با شکست مقاومت و یا شکست حمایت، نمودار سهام با قدرت وارد روند بعدی خود شود. این روند در الگوی کنج نزولی قطعاً صعودی و در الگوی کنج بالارونده، نزولی خواهد بود.

جمع‌بندی

الگوهای بازگشتی از مباحث مهم در تحلیل تکنیکال می‌باشد و در کنار سایر ابزارهای تحلیلی، از قدرت بالایی برخوردار می‌باشند. این الگوها برای تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه حائز اهمیت هستند به طوری که بسیاری از معامله‌گران بازار برای تعیین نقاط خرید و فروش خود از الگوهای بازگشتی استفاده می‌کنند تا درک بهتری از روند آتی سهام خود داشته باشند. الگوهای بازگشتی به پنج دسته مهم تقسیم می‌شوند که هرکدام تشکیل الگویی با اشکال مختلف می‌دهند و بسته به نوع آن، تفسیرهای متفاوتی ارائه می‌شود. در این مقاله سعی بر این داشتیم تا به بررسی انواع الگوهای بازگشتی بپردازیم و طراحی استراتژی خرید یا فروش بر اساس آنها را شرح دهیم.

آن چیزی که مسلم است این نکته خواهد بود که تشخیص الگوهای بازگشتی نیاز به کسب مهارت و تجربه‌های بالا دارد تا به‌راحتی بتوان با آنها کار کرد. از همین رو کارگزاری اقتصاد بیدار با همکاری مشاورین و متخصصین خود خدمات تحلیلی و آموزشی خود را به علاقه‌مندان بازار سرمایه ارائه می‌دهد که کافی است با دفاتر آن در تماس باشید.

الگوی سر و شانه‌ی معکوس در تحلیل تکنیکال

تشخیص و تفسیر صحیح الگوها یکی از جنبه‌های رایج در تحلیل تکنیکال است که برای پیش‌بینی قیمت دارایی‌ها و اوراق بهادار در بازار سهام استفاده می‌شود. الگوهای نمودار در تحلیل تکنیکال، اشکال گرافیکی از روان‌شناسی جمعی بازار در یک زمان معین هستند. اغلب از مشاهده‌ی نمودا‌رهای قیمت در بازه‌های نسبتاً بزرگ، می‌توان نوعی الگوی قابل تشخیص را دریافت که به طور مکرر ظاهر می‌شود و می‌توان از مشاهده‌ی آن‌ها، حرکت‌های مشابه را در روند آتی قیمت‌ها پیش‌بینی نمود، زیرا الگوها محصول رفتار شرکت‌کنندگان در بازارند و رفتار انسان‌ها در بسیاری از موارد مشابه، تکرارشونده و تابع تقلید از یکدیگر است.
در مقاله‌ی مربوط به الگوی سر و شانه، درباره‌ی تعریف انواع الگوهای برگشتی یا معکوس (reversal patterns) خواندیم. این الگوها دارای سقف و کف‌های تکرار شونده‌ای هستند که پس از شکل‌گیری الگو، قیمت‌ها تمایل به جهت معکوسِ روند سابق را نشان می‌دهد؛ یعنی اگر روند قیمت‌ها پیش از شروع الگو صعودی بوده، در پایان الگو روندِ نزولی به خود خواهد گرفت و اگر ابتدای الگو با روندی نزولی آغاز شده باشد، پس از فراز و فرودها و تشکیل قله‌ها و کف‌های تکرارشونده و تکمیل شکل الگو، روندی صعودی در پیش خواهد گرفت.

تعریف الگوی سر و شانه‌ی معکوس (Inverse Head and Shoulder Pattern) در تحلیل تکنیکال

الگوی سر و شانه‌ای معکوس، شکل وارونه‌ی الگوی سر و شانه است که به‌عنوان یک الگوی برگشتی از یک روند نزولیِ اولیه شکل گرفته، در پایان الگو به یک روند صعودی منجر می‌گردد. این الگو از سه V یعنی شانه‌ی چپ، سر و شانه‌ی راست تشکیل شده است که بخش سر دارای دره‌ای عمیق‌تر از شانه‌ی چپ و راست است؛ خط گردن نیز خطی است که دو قله‌ی قیمت را به هم متصل می‌کند. این الگو زمانی در مطلوب‌ترین حالت است که خط گردن افقی باشد یعنی قیمت‌ها، دو قله‌ی مشابه را تجربه نمایند. قله‌های مشابه اعتبار بیشتری برای تخمین قیمت‌های آتی دارند و سیگنالی قوی برای نقطه‌ی پایان الگو خواهد بود. در ادامه بیشتر با قسمت‌های الگوی سر و شانه‌ی معکوس و تفسیر آن آشنا می‌شویم.

الگوی سر و شانه‌ای معکوس

سه قسمت الگوی سر و شانه‌ای معکوس به شرح زیر است:

شانه‌ی چپ (left shoulder) در الگوی سر و شانه‌ی معکوس

این شانه از یک روند نزولی شدید و سپس یک روند صعودی شدید (رالی‌وار) تشکیل می‌شود، با شیب نزولی تندتر از روند نزولی قبل از آغاز الگو و با حجم زیاد معاملات (فروش‌های سنگین). سپس رالی به همان سطح قیمتی که از آنجا شروع شده بود (neckline) بازمی‌گردد (اما با حجم معاملات کمتر)، در نتیجه یک الگوی V شکل را تشکیل می‌دهد.

سر (head) در الگوی سر و شانه‌ی معکوس

در این قسمت، سر شبیه شانه‌ی چپ اما یک پله پایین‌تر از آن شکل می‌گیرد. این کاهش، قیمت سهم یا دارایی را با تفاوت قابل‌توجهی که به‌وضوح در نمودار قیمت مشهود است، به پایین‌تر از کف‌های روند قبلی می‌رساند (lower low). در نهایت این روند نزولی دوم نیز معکوس شده و با افزایش قیمت، تقریباً به همان سطحی خواهد رسید که شانه چپ از آنجا شروع شده و به پایان رسیده بود (neckline)؛ البته این بار با این تفاوت که در این روند صعودی، حجم معاملات نسبت به روند قبلی کمتر خواهد بود. این سطح قیمت، یعنی محدوده‌ی خط گردن، همچنین بالاتر از خط روند نزولی خواهد بود که با اتصال سقف‌های تجربه شده در روند نزولی قبل ایجاد شده است. این الگو اولین سیگنالی است که نشان می‌دهد احتمالاً روند کاهش قیمت‌ها رو به پایان باشد و ممکن است یک بازگشت از روند نزولی نزدیک باشد.

شانه‌ی راست (right shoulder) در الگوی سر و شانه‌ی معکوس

شانه‌ی راست تقریباً تصویر آینه‌ای از شانه‌ی چپ است، اما با حجم معاملات فروش الگوهای معکوس صعودی کمتر که به معنای تمایل کمتر فعالان بازار برای فروش و اشتیاق آن‌ها به نگهداری است. در روند نزولی این شانه، قیمت تقریباً تا همان سطح کف شانه‌ی اول کاهش می‌یابد، اما رالی با کف‌های بالاتری (higher lows) نسبت به رالی قبلی که سر الگو را تشکیل داده بود، شروع به بازگشت می‌کند.
همان گونه که مشاهده کردید در تفسیر الگوی سر و شانه‌ی معکوس، علاوه بر مشاهده‌ی نمودارهای صعودی و نزولی قیمت، توجه به حجم معاملات نیز می‌تواند تفسیر شفاف‌تری از روند در حال جریان، جهت گرایش تدریجی فعالان به سمت خرید، فروش یا توقف در سهم موردنظر و پیش‌بینی روند پیش‌رو ارائه نماید. حال لازم است بدانیم چگونه با این الگو کار کنیم.

تفسیر الگوی سر و شانه‌ای معکوس

الگوی سر و شانه‌ای معکوس اغلب در کف قیمت بازار (bearish market) ظاهر می‌شود و خبر از پایان روند نزولی قیمت‌ها خواهد داشت؛ بنابراین تشخیص الگوی سر و شانه‌ی معکوس، موجب خوشحالی دارندگان سرمایه است زیرا حاوی سیگنالی از یک حرکت صعودی قوی (bullish) است. در الگوی سر و شانه‌ای معکوس، خط گردن از سقف‌های تکرارشونده تشکیل می‌گردد؛ هرچه تعداد دفعات برخورد یا نزدیک شدن نقاط داده به خط گردن بیشتر باشد، خط مقاومت معتبرتری خواهد ساخت که نشان می‌دهد به‌زودی این خط شکسته شده، قیمت‌ها روند صعودی پرقدرت‌تری را در پیش خواهند گرفت.

نقاط مهم در تفسیر الگوی سر و شانه‌ی معکوس

سیگنال خرید در الگوی سر و شانه‌ای معکوس

در این الگو سیگنال خرید زمانی فعال می‌شود که در انتهای شانه‌ی راست، خط روندِ صعودی خط گردن را به سمت بالا شکسته، قیمت سقفی بالاتر از سقف‌های تجربه‌شده روی خط گردن را لمس نماید. همچنین در تشخیص الگوهای سر و شانه‌ای معکوس، مشاهده‌ی نقطه‌ی شکست (breakout point) و تبدیل خط مقاومت به خط حمایت، نکاتی که باید موردتوجه قرار گیرند تعداد برخورد داده‌های قیمت به خطوط مقاومت و حمایت، مدت‌زمان ماندن قیمت در محدوده‌ی حمایت و مقاومت و پرقدرت بودن شکست خط مقاومت هستند که به ما در معاملات به‌موقع و پیش‌بینی‌های دقیق‌تر کمک خواهند نمود.
به طور خلاصه می‌توان گفت هرچه روند نزولی در ابتدای الگو شدیدتر باشد، صعود قیمت‌ها در پایان الگو قطعی‌تر است. در این راستا می‌توان به نشانه‌های زیر به‌عنوان ویژگی‌هایی که اثربخشی الگوی سر و شانه‌ی معکوس را افزایش می‌دهد اشاره نمود:

  • در این الگو وجود شیب‌های تند نزولی و صعودی (کاهش و افزایش ناگهانی قیمت) قطعیت بیشتری به الگوی سر و شانه‌ای معکوس می‌دهد؛ یعنی هر چه روند نزولی قیمت پیش از شروع الگو شدیدتر بوده باشد، روند صعودی بعد از آن نیز قوی‌تر خواهد بود.
  • دقت این الگو زمانی افزایش می‌یابد که شانه‌ی راست از شانه‌ی چپ پایین‌تر باشد؛ [این یعنی قیمت‌ها کف پایین‌تری را نسبت به ابتدای الگو تجربه می‌کنند].
  • هرچه سقف‌های تجربه‌شده مشابه‌تر باشند و خط گردنِ افقی‌تری را شکل دهند، خط مقاومت، اعتبار بیشتری برای تبدیل‌شدن به خط حمایت خواهد داشت و می‌توان از آن برای پیش‌بینی کف قیمت برای روندهای آتی در نظر گرفت که دیگر قیمت پایین‌تر از آن نخواهد آمد.

برای کسب بیشترین سود از این الگو لازم است به این مراحل دقت کنید:

  • وقتی الگو تکمیل شد درست پس از مشاهده‌ی کندلی که موجب شکسته شدن خط گردن شده، محل مناسبی برای ورود است.
  • حد ضرر خود را در محدوده‌ی کف شانه‌ی راست قرار دهید.
  • بر اساس فرمول محاسبه‌ی قیمت هدف، در موقعیت خرید باقی بمانید تا به سود موردنظر برسید.

تعیین نقطه‌ی ورود، تعیین حد ضرر و حد سود در الگوی سر و شانه‌ی معکوس

اشکال متنوع الگوی سر و شانه‌ای معکوس

در واقع الگوی سر و شانه‌ی معکوس همیشه با یک خط گردن کاملاً افقی (به معنی قیمت‌های سقف دقیقاً مشابه) ظاهر نمی‌شود. بر اساس شیب خط گردن ناشی از عدم تشابه سقف‌های تجربه‌شده، غیر از فرم استاندارد الگو، دو نوع الگوی سر و شانه‌ای معکوس دیگر نیز وجود دارد: سر و شانه‌ای معکوس با خط گردن رو به بالا (upward neckline) یا با خط گردن رو به پایین (downward neckline). در تصاویر زیر این دو نوع الگوی سر و شانه‌ای معکوس را واضح‌تر مشاهده می‌نمایید.

الگوی سر و شانه‌ای معکوس با خط گردن رو به بالا (upward neckline)

الگوی سر و شانه‌ای معکوس با خط گردن رو به پایین

تعیین قیمت هدف (الگوهای معکوس صعودی Target Price) با الگوی سر و شانه‌ای معکوس در تحلیل تکنیکال

محاسبه‌ی قیمت هدف برای الگوهای سر و شانه‌ای معکوس مشابه فرایند الگوهای سر و شانه است، اما در این مورد، از آنجا که این الگو پایان روند نزولی را پیش‌بینی می‌نماید، تحلیل‌گر بالاترین قیمتی که سهم ممکن است در آینده تجربه کند، محاسبه خواهد کرد (higher high). انتظار می‌رود به‌محض شکسته شدن خط گردن (breakout) قیمت افزایش یابد تا به قیمت هدف نزدیک شود، یا پس از یک بازگشت کوتاه به سطح خط گردن، روند صعودی قویی در پیش گرفته، تا رسیدن به قیمت هدف پیش رود.
در الگوی سر و شانه‌ی معکوس نیز فرمول محاسبه قیمت هدف (که در اینجا تخمین بالاترین قیمت ممکن است)، مشابه الگوی سر و شانه است: قیمت هدف = قیمت خط گردن + (قیمت خط گردن – قیمت سر).

به‌عنوان‌مثال، در شکل 3 می‌بینیم که پایین‌ترین قیمت تجربه‌شده در پایین‌ترین نقطه‌ی سر (lower low) تقریباً 7197 دلار و بالاترین قیمت تجربه‌شده روی خط گردن (higher high) تقریباً 9050 دلار است؛ بنابراین قیمت هدف را می‌توان با محاسبه‌ی تفاضل این دو کف و سقف به دست آورد: 9050 دلار + (9050 – 7197 دلار) = 10903 دلار. در این مثال ممکن است تحلیل‌گر تکنیکال در تابستان 2003 در یک موقعیت خرید بلندمدت (long position) باقی‌مانده، به این امید که در نهایت از این موقعیت با قیمت حدود 10903 دلار برای کسب سود خارج شود؛ البته توصیه می‌شود در چنین موقعیتی برای این که دچار صف فروش نشوید بهتر است اندکی قبل از رسیدن به قیمت هدف (higher high) دست به فروش بزنید و برای بالاترین قیمت ممکن طمع نکنید.

محاسبه‌ی قیمت هدف در الگوی سر و شانه‌ی معکوس

جمع‌بندی آکادمی دانایان

معمولاً الگوی سر و شانه‌ای معکوس پس از افت شدید قیمت‌ها و رسیدن آن به پایین‌ترین کف ممکن رخ خواهد داد. در چنین شرایطی اگر قیمت از محدوده‌ی خط گردن خارج شود و بالاتر رود، همین سیگنال هشداری برای سرمایه‌گذاران است که بازار به روند صعودی باز خواهد گشت. همان‌طور که گفتیم هرچه باشد احتمالاً وقوع شکست در آن نقطه قوی‌تر و تبدیل خط مقاومت به خط حمایت، معتبرتر است؛ این بدان معنی است که احتمال بازگشت مجدد قیمت به زیر خط حمایت ضعیف خواهد بود که این خود پشتوانه‌ی مناسبی برای شروع خرید و ماندگاری در موقعیت خرید تا رسیدن به قیمت هدف است.

در نقطه‌ی شکست (breakout) توجه به قیمت گشایش و بسته‌شدن کندل تأیید شکست نیز بسیار مهم است. در برخی موارد، قیمت ممکن است طی یک نزول کوتاه (reset)، دوباره خط گردن را لمس نموده، سپس دوباره پرقدرت به روند صعودی ادامه دهد؛ علاوه بر نقطه‌ی شکست، این محدوده نیز نقطه‌ی ورود بسیار مناسبی است که البته همیشه اتفاق نمی‌افتد پس نمی‌توان نقطه‌ی شکست را به امید این بازگشت احتمالی از دست داد، اما اگر نقطه‌ی شکست را برای ورود به هر دلیل از دست دادیم، این یک شانس دوباره است.
به طور خلاصه با کمک این الگو زمانی که قیمت بالاتر از خط گردن الگوهای معکوس صعودی رفت با ثبت یک موقعیت طولانی خرید وارد معامله می‌شویم؛ همچنین با قراردادن دستور حد ضرر (فروش و خروج از معامله) در محدوده‌ی کف شانه‌ی سمت راست از ضرر احتمالی جلوگیری می‌کنیم و منتظر می‌مانیم تا قیمت به محدوده‌ی قیمت هدف نزدیک شود تا سود موردنظر را به دست آوریم.

با مراجعه به بخش تحلیل تکنیکال ، می‌توانید از آخرین تحلیل‌های آکادمی دانایان بهره‌مند شوید.

شکل شماره‌ی 7- نقطه‌ی شکست (breakout) و بازگشت موقت (reset)

شکل شماره‌ی 7- نقطه‌ی شکست (breakout) و بازگشت موقت (reset)

الگوی چکش ✓ مرد دار آویز ✓ چکش معکوس و ستاره دنباله دار

کندل چکش

در این مقاله، کندل یا همان الگوی چکش را به همراه چندین الگوی تک کندلی دیگر آموزش خواهیم داد. این درس، در حقیقت بخشی از آموزش فارکس بوده که می‌توانید مطالعه کنید. حال که با الگوهای کندل استیک پایه مانند فرفره (Spinning tops)، مارابوزو و دوجی آشنا شدید، بیایید ببینیم چگونه می‌توان الگوهای شمعی ژاپنی تک کندلی را تشخیص داد. ظاهر شدن این کندل‌ها برروی نمودار، می‌تواند حاکی از برگشت احتمالی بازار باشد. در اینجا، چهار الگوی شمعی ژاپنی پایه را معرفی کرده و آموزش می‌دهیم.

الگوی چکش و کندل مرد آویزان

کندل چکش و کندل مرد آویزان دقیقا شبیه به هم بوده، اما بسته به عملکرد حرکات قیمتی در گذشته، معانی کاملاً متفاوتی دارند. هر دو دارای اندام قلمی و زیبا (سیاه یا سفید)، سایه‌های بلند در پایین و سایه‌های کوتاه در بالا هستند و گاهی حتی اصلا سایه ندارند.

الگوی شمعی چکش و مرد دارآویخته

نمونه کندل مرد آویزان

کندل مرد آویزان

کندل چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در طول روند نزولی شکل می‌گیرد. وجه تسمیه آن بدلیل آن است که بازار در حال چکش کاری کف است. هنگامیکه قیمت در حال کاهش است، شکل گیری چکش‌ها نشان می‌دهند که قیمت نزدیک کف بوده و قیمت دوباره شروع به افزایش می‌کند. سایه بلند در پایین حاکی از آنست که فروشندگان، قیمت‌ها را پایین می‌کشند، اما خریداران توانسته‌اند بر این فشار فروش غلبه کرده و کلوز قیمت (قیمت بسته شدن) در نزدیکی قیمت باز شدن خورده است.

فقط به این دلیل که در روند نزولی شکل الگوی چکش را مشاهده کردید به این معنا نیست که باید درجا سفارش خرید وارد کنید! پیش از ارسال سفارش و فرمان حمله، برای اطمینان از روند صعودی نیاز به تایید بیشتری است. یک نمونه رایج از تأیید این است که باید صبر کرد تا یک کندل سفید در بالای قیمت باز شدن کندل چکش بسته شود.

چگونه کندل چکش را تشخیص دهیم؟

  • سایه بلند تقریباً باید دو یا سه برابر بدنه باشد.
  • سایه بالایی کم یا عدم وجود سایه
  • بدنه کندل در انتهای بالایی کندل باشد.
  • رنگ بدنه مهم نیست.

کندل مرد آویزان

مرد آویزان یا مرد دار آویز یا مرد به دار آویخته یک الگوی نزولی برگشتی است که می‌تواند نشان دهنده سطح مقاومت قوی یا سقف باشد. هنگامیکه قیمت در حال افزایش است، شکل گیری یک کندل مرد آویزان نشان می‌دهد که تعداد فروشندگان در حال پیشی گرفتن از خریداران است. سایه بلند در پایین نشان می‌دهد که فروشندگان در طول سشن معاملاتی، قیمت‌ها را پایین کشیده اند. خریداران توانستند قیمت را تا حدودی بالا آورند، اما فقط تا نزدیکی قیمت آغازین. چنین چیزی باید به مثابه زنگ خطر باشد، چراکه به ما می‌گوید دیگر خریداری برای تامین قدرت حرکت لازم برای افزایش قیمت وجود ندارد.

نحوه تشخیص الگوی مرد آویزان

معیارهای تشخیص الگوی مرد آویزان:

  • سایه بلند در پایین که تقریبا دو یا سه برابر بدنه است.
  • سایه کوتاه در بالا یا عدم وجود سایه.
  • بدنه در انتهای بالایی کندل قرار دارد.
  • رنگ بدنه مهم نبوده، گرچه بدنه سیاه بیش از بدنه سفید اشاره به روند نزولی دارد.

کندل چکش معکوس و شوتینگ استار

شکل چکش معکوس و شوتینگ استار (ستاره دنباله دار) نیز همانند هم هستند. تنها تفاوت بین آنها این است که آیا شما در یک روند نزولی هستید یا یک روند صعودی. چکش معکوس یک کندل برگشتی صعودی است. شوتینگ استار یک کندل برگشتی نزولی است. هر دو کندل ریز اندام (پر یا توخالی)، دارای سایه‌های بلند در بالا و سایه‌های کوچک در پایین یا بدون سایه هستند.

الگوی چکش معکوس و شوتینگ استار

نمونه کندل چکش معکوس و شوتینگ استار

الگوی چکش معکوس در روند نزولی و ستاره دنباله دار در روند صعودی ظاهر می شود

کندل چکش معکوس در زمانی که قیمت کاهش یافته باشد، اشاره به احتمال تغییر جهت روند دارد. سایه‌بلند در بالای آن نشان می‌دهد که خریداران سعی کرده‌اند قیمت را بالاتر ببرند. با این حال، فروشندگان که ناظر و شاهد عملیات خریداران بوده‌اند، گفته‌اند: “بیخود!” و سعی در پایین آوردن قیمت کرده‌اند. خوشبختانه، خریداران صبحانه بمیزان کافی خورده بوده‌اند و موفق به بستن سشن معاملاتی در نزدیکی محل باز شده می‌شوند. از آنجا که فروشندگان قادر نبودند قیمت را پایین‌تر ببندند، این نشان می‌دهد که هرکسی که می‌خواست بفروشد، تا حالا فروخته است. و اگر دیگر فروشنده‌ای نیست، پس چه کسی هست؟ خریداران.

شوتینگ استار یک الگوی برگشتی نزولی است که همانند چکش معکوس بوده، اما وقتی رخ می‌دهد که قیمت در حال افزایش است. شکل آن نشان می‌دهد که قیمت در پایین ترین حد خود در این کندل باز شده، یک رالی قیمتی رفته اما مجدد به پایین کشیده شده است. این بدان معناست که خریداران سعی در بالا انداختن قیمت داشتند، اما فروشندگان وارد بازار شدند و قدرت نمایی کرده‌اند. این صراحتا یک نشانه نزولی است چراکه نشان می‌دهد دیگر خریداری باقی نمانده و سر همگی را بریده‌اند.

جمع بندی الگوی چکش

اینها 4 الگوی بسیار پر تکرار در بازار هستند. شناخت دقیق آنها می تواند در تحلیل ها به شما کمک زیادی کند. اینکه اسم این الگوها چکش است یا مرد دار آویز اهمیتی ندارد. مهم این است که بدانید اینها الگوهای بازگشتی هستند و زنگ هشدار را برای یک روند بازگشتی احتمالی به صدا در می آورند. شما می توانید این 4 الگو را در چکش و چکش معکوس خلاصه کنید. این نکته را قبلا گفتیم و دوباره تکرار می‌کنیم: وقوع این الگوها در بازار تضمینی برای بازگشت نیست. حتما قبل از ورود به معامله تاییدیه‌های بیشتری دست و پا کنید. برای یادگیری الگوهای کندل استیک می‌توانید این مقاله را مطالعه کنید.

تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته

هر دو الگو، دارای سایه‌های بلند در قسمت پایینی هستند و سایه‌ی بالای آن‌ها بسیار کوتاه بوده و یا حتی ندارند. تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته در روند قبل از شکل‌گیری این تک کندل است. اگر در قیمت در روند نزولی باشد، کندل چکش ایجاد شده و اگر بازار در روند صعودی باشد، الگوی مرد به دار آویخته (یا مرد آویزان) ایجاد شده است.

الگوی سر و شانه معکوس چیست؟ معرفی کامل الگوی IHS در معاملات رمز ارزها

سر و شانه معکوس

تریدرهای حوزه رمزارز و سهام، الگوی الگوی سر و شانه معکوس یا همان IHS را به عنوان سیگنال پیش از شروع تغییر روند و آغاز بازار گاوی (روند صعودی بازار) به حساب می‌آورند. الگوی سر و شانه یا H&S یک الگوی معکوس‌کننده روند در تحلیل تکنیکال است؛ بدین معنی که اگر در یک روند صعودی دیده شد، روند نزولی خواهد شد و الگوی سر و شانه معکوس یا IHS نیز در پایان یک روند نزولی ساخته می‌شود و پایان این روند را نشان می‌دهد. در این مقاله، به معرفی الگوی Inverse Head and Shoulders، تشخیص روند صعودی، نحوه محاسبه اهداف قیمتی با استفاده از این الگو و محدودیت‌های آن می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

الگوی سر و شانه معکوس چیست؟

الگوی سر و شانه معکوس چیست؟

زمانی که قیمت‌ها در حال ریزش هستند، احساسات بازار به سمت منفی سوق پیدا می‌کند و ترس افراد در بالاترین حد خود قرار دارد. جالب است بدانید که درست در همین مواقع الگوی معکوس هد اند شولدرز (IHS) خود را نشان می‌دهد. الگوی IHS از نظر ساختار شبیه به الگوی معمول H&S است، اما شکلی کاملا برعکس دارد. این الگو پس از شکل‌گیری کامل، نشان‌دهنده پایان روند نزولی بوده و آغاز بازار صعودی را نوید می‌دهد.

الگوی هد اند شولدرز معکوس به نوعی یک فرم وارونه است که پس از پایان یافتن روند نزولی شکل می‌گیرد. این الگو دارای یک بخش Head (سر)، یک Shoulder (شانه) سمت چپ و یک شانه راست است و همگی این بخش‌ها به صورت وارونه تشکیل می‌شوند و زیر خط گردن (Neckline) به وجود می‌آیند. وقوع شکست در بخش بالایی خط گردن موجب تکمیل و تثبیت الگو شده و نشان‌دهنده بازگشتن روند نزولی به روند صعودی است.

الگوی سر و شانه معکوس چیست؟

همانطور که در شکل بالا نیز نمایش داده شده است، ارزش دارایی مورد نظر ما در یک روند نزولی قرار دارد؛ اما پس از کاهش قیمتی قابل توجه، به نظر می‌رسد که خریداران این دارایی بر این باور هستند که قیمت به سطح جالب توجهی رسیده و خرید در کف قیمت را آغاز می‌کنند. هنگامی که میزان تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، دارایی مورد بحث ما وارد زمینه شکل‌دهی به اولین بخش شولدر چپ شده و قیمت وارد روند افزایشی خود می‌شود.

تریدرها در طول روند نزولی به صورت گروهی دارایی‌های خود را به فروش می‌رسانند. خرس‌ها (تریدرهایی بر روی روند نزولی بازار سرمایه‌گذاری می‌کنند یا اصطلاحا شورت می‌کنند) نیز پس از بازگشتن بازار از روند نزولی خود به شدت فروش خود را به انجام می‌رسانند و این امر موجب سقوط قیمت به میزانی پایین‌تر از اولین کف قیمتی شده و کف قیمتی جدیدی شکل می‌گیرد. گاو‌ها (افرادی بر روی صعودی بودن روند بازار سرمایه‌گذاری می‌کنند) از طرف دیگر در این کف قیمتی خرید کرده و بخش سر الگو را شکل می‌دهند. هنگامی که قیمت به قله قبلی خود یعنی در نقطه الگوهای معکوس صعودی توقف پیشین قیمت می‌رسد، دوباره خرس‌ها وارد عمل می‌شوند.

این امر موجب سقوط دوباره قیمت‌ها شده و بخش سوم الگو شروع به شکل‌گیری می‌کند و در اولین کف قیمتی جدید دوباره شاهد ورود خریداران و خرید تهاجمی آنها هستیم. این ماجرا در حقیقت شانه راست را تشکیل می‌دهد. سپس قیمت دوباره رو به افزایش پیش می‌رود و این گاوها هستند که مسئولیت هدایت کردن آن به بالای خط گردن و تکمیل الگو را به عهده دارند.

از اینجا به بعد، خط گردن در نقش کف جدید قیمتی عمل خواهد کرد؛ زیرا این در حقیقت خط مقاومتی است که تریدر‌ها در آن نقطه خرید کرده و چنین مقاومتی را حمایت می‌کنند. این در حقیقت سیگنالی برای شروع روند صعودی جدید خواهد بود.

شناسایی روند صعودی جدید با استفاده از الگوی IHS

شناسایی روند صعودی با الگوی IHS

در تصویر بالا می‌بینیم که بیت کوین از زمان تشکیل سقف قیمتی بومی ۱۳۹۷۰ دلار در ۲۶ ژوئن سال ۲۰۱۹ (۵ تیر ماه سال ۱۳۹۸) در روند نزولی بود. در این هنگام خریداران وارد عرصه شده و از نزول قیمت در سطح حمایتی ۷۰۰۰ دلار تا ۶۵۰۰ دلار جلوگیری کرده و شانه سمت چپ الگوی سر و شانه معکوس را تشکیل دادند. این موضوع موجب آغاز شدن فرایند بهبود بازار و رسیدن قیمت به ۱۰۴۵۰ دلار شد. در این سطح، گاوهایی که در کوتاه مدت ترید می‌کنند سود خود را کسب کرده و خرس‌ها نیز فرایند پوزیشن گرفتن شورت (استفاده از قراردادهای آتی و بستن قرارداد خود بر روی ریزش قیمت ارز مورد نظر) خود را با هدف برگشتن به روند نزولی آغاز کردند.

در نهایت، فروش شدید این دارایی توسط افراد موجب شکسته شدن خط حمایتی شده و جفت ارز بیت کوین/تتر (BTC/USDT) در ۱۳ مارس سال ۲۰۲۰ (۲۳ اسفند ماه سال ۱۳۹۸) به قیمت ۳۷۸۲ دلار رسید. گاوها از طرف دیگر این رویداد را غنیمت شمرده و آن را به عنوان فرصت خرید به حساب آوردند و همین امر موجب بازگشتن بازار و بهبود قدرتمندانه و رسیدن قیمت بیت کوین به ۱۰۴۵۰ شد. این بخش موجب شکل گرفتن بخش سر در الگوی مورد بحث ما شد.

اما شانه سمت راست بسیار کم‌عمق بود و دلیل این امر کاهش فشار فروش و عدم صبر کردن گاوها برای خرید دوباره در اصلاحات عمیق‌تر بود. در نهایت، گاوها موفق شدند تا در ۲۷ جولای سال ۲۰۲۰ (۶ مرداد ماه سال ۱۳۹۹) قیمت را به سطحی بالاتر از خط گردن هدایت کرده و الگوی سر و شانه را کامل کنند. زمانی این الگو تکمیل می‌شود که شکست (Breakout) در منطقه خط گردن اتفاق بیافتد؛ پس از این شکست، معمولا قیمت دوباره به محدوده Neckline باز می‌گردد و آن را تست می‌کند (که به آن پولبک (Pullback) می‌گویند) تا یک سطح حمایتی برای خود بسازد و پس از آن، روند صعودی را ادامه می‌دهد.

خرس‌ها بسیار تلاش کردند تا گاوها را در تله انداخته و قیمت را تا خط گردن کاهش دادند. با وجود اینکه قیمت حتی پایین‌تر از این نیز رفت اما تریدرها اجازه ریزش جفت ارز BTC/USDT به سطح کمتر از ۱۰٫۰۰۰ دلار را ندادند. این در حقیقت بیانگر وقوع تغییراتی در احساسات افراد و روانشناسی بازار است. خریداران نیز با افزایش فشار و بالا بردن قیمت و رد شدن آن از ۱۲٫۵۰۰ دلار موجب افزایش حرکت صعودی بازار شدند.

محاسبه اهداف قیمتی الگوی هد اند شولدرز معکوس

محاسبه اهداف قیمتی الگوی هد اند شولدرز معکوس

برای محاسبه هدف کف قیمتی الگوی سر و شانه معکوس، عمق را از خط گردن تا پایین‌ترین نقطه محاسبه کنید، تا سر تشکیل می‌شود. در مثال بالا، خط گردن در حدود ۱۰۴۵۰ دلار قرار دارد و با کم کردن کف قیمتی ۳۷۸۲.۱۳ دلار از آن، به عمق ۶۶۶۷.۸۷ دلاری دست پیدا می‌کنیم.

سپس با افزودن این مقدار به سطح شکست در مثال بالا به حدود عددی ۱۰۵۵۰ دلار می‌رسیم. در حقیقت این هدف را در سطح ۱۷۲۱۷.۸۷ دلار تعیین می‌کند. هنگامی که روند از نزولی به صعودی تغییر پیدا می‌کند، ممکن است ریزش قیمتی کمی را تجربه کنیم و یا حتی به سطحی بالاتر از هدف مورد نظر دست بیابیم. بنابراین، تریدرها باید هدف محاسبه شده را تنها به عنوان یک راهنما در نظر داشته باشند و پوزیشن خود را با رسیدن به هدف مورد نظر به خطر نیاندازند و دارایی خود را با عجله به فروش نرسانند.

روش دیگری برای محاسبه اهداف قیمتی IHS، این است که در قسمت‌هایی از دو شانه چپ و راست که قیمت معکوس شده، یک خط روند رسم کنید تا خط گردن شما به دست بیاید. سپس با استفاده از ابزار Cursor Cross در تریدینگ ویو، میزان پیپ سر تا نک‌لاین را اندازه بگیرید. نصف این میزان به عنوان هدف H/2 و کل این مقدار با عنوان هدف H در نظر گرفته می‌شود. به عبارتی دیگر، هدف سر و شانه معکوس ، به اندازه سر تا گردن است؛ اما برخی اوقات این مقدار رشد نمی‌کند؛ بنابراین بسیاری از تریدرها اندازه H/2 را به عنوان تارگت خود قرار می‌دهند.

محاسبه اهداف قیمتی الگوی هد اند شولدرز معکوس

احتمال شکست در الگوی سر و شانه معکوس

هیچ یک از الگوها در شکست روندهای مختلف به موفقیت کامل دست پیدا نمی‌کنند و لازم است تا تریدرها تا پایان شکل‌گیری الگو و تکمیل آن برای آغاز معاملات خود صبر کنند. برخی اوقات، ساختار الگو شکل می‌گیرد، اما شکست روند اتفاق نمی‌افتد. درست در همین هنگام است که تریدرهایی که معاملات خود را پیش از تکمیل روند آغاز می‌کنند به دام می‌افتند.

احتمال شکست در الگوی سر و شانه معکوس

به عنوان مثال می‌توان به روند قیمت LINK اشاره کرد که در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۹ (۸ تیر ماه سال ۱۳۹۸) با قیمت ۴.۵۸ دلار وارد روند نزولی شد و اصلاح خود را آغاز کرد. خریداران نیز تلاش کردند تا کاهش قیمت را در ناحیه ۲.۲۰ دلار تا ۲.۰۰ دلار متوقف کنند. این امر موجب تشکیل یک الگوی هد اند شولدرز معکوس شد که در تصویر بالا می‌توانید مشاهده کنید.

با وجود اینکه حد قیمتی در ۱۹ آگوست ۲۰۱۹ (۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۹۸) به محدوده خط گردن رسید، اما خریداران نتوانستند آن را به بالاتر از این حد برسانند. به همین دلیل الگوی تشکیل شده تکمیل نشد.

جفت ارز LINK/USDT در این نقطه از حد قیمتی نک‌لاین برگشت و به سطحی پایین‌تر از سر و در نقطه ۱.۹۶ دلار قرار گرفت و الگو را نامعتبر کرد؛ این ماجرا موجب به دام افتادن تریدرهایی شد که احتمالا در انتظار معکوس شدن روند نزولی، خرید خود را به ثبت رسانده بودند.

نکات کلیدی در الگوی سر و شانه معکوس

الگوی سر و شانه می‌تواند ابزار مفیدی برای تریدرهایی باشد که به دنبال همراه شدن با روند صعودی در حال آغاز هستند. لازم به ذکر است که در این رابطه نکات مهمی وجود دارند که به یاد داشتن آنها خالی از لطف نیست.

  • در ابتدا باید تا تکمیل الگو صبر کنید و پس از شکسته شدن خط گردن و بسته شدن کندل استیک در بالای آن اقدام به خرید کنید. حجم معاملات زیاد در زمان شکسته شدن نک‌لاین، روند صعودی را بیشتر از زمانی که حجم معاملات کمتر است، تحکیم می‌کند.
  • هنگامی که یک روند معکوس می‌شود، به صورت کلی برای مدت زمان نسبتا زیادی به پیشروی خود ادامه خواهد داد. بنابراین، تریدرها نباید برای خالی کردن پوزیشن‌های خود پس از رسیدن قیمت به حد پیش‌بینی شده عجله داشته باشند. در سایر مواقع نیز ممکن است الگوی هد اند شولدرز تشکیل شود؛ اما به سرعت مسیر خود را تغییر داده و با سقوط قیمتی مواجه می‌شویم. تریدرها باید پیش از هر اقدامی با دقت بالایی سایر اندیکاتورها و عملکردهای قیمتی را نیز مورد بررسی قرار دهند.
  • شما می‌توانید سفارش خرید خود را به صورت Buy Stop‌ قرار دهید، تا به محض شکسته شدن خط گردن، پوزیشن شما باز شود. این باعث می‌شود که شما بتوانید از مومنتوم قوی قیمت بهره ببرید. اما یکی از معایب این روش این است که ممکن است شما با شکست فیک یا Fakeout مواجه شوید؛ یعنی پس از شکست خط روند و باز شدن پوزیشن خرید شما، قیمت در جهت معکوس حرکت کند.

معایب الگوی سر و شانه معکوس

سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوهای ترید در بازار رمز ارزهاست. اما درست مانند تمامی الگوهای تحلیل تکنیکال، معایبی نیز دارد:

  • شما باید یک الگوی IHS را پیدا کنید و آن را تا زمان تکمیل شدن، تماشا کنید. شما نباید قبل از تکمیل این الگو اقدام به باز کردن پوزیشن کنید؛ زیرا ممکن است یک الگوی دیگر با نتایج دیگر باشد و یا یک سر و شانه معکوس شکست خورده باشد. بنابراین، احتمالا باید زمان زیادی را تا تکمیل این الگو منتظر باشید.
  • هد اند شولدرز معکوس همیشه درست کار نمی‌کند و ممکن است به محض شکست خط گردن یا حتی بالاتر از آن، قیمت مجددا برگردد و روند نزولی را ادامه دهد. برای همین، حتما باید از حد ضرر (Stop Loss) استفاده کنید.
  • حد سود یا اهداف قیمتی مد نظر شما، همیشه قابل دستیابی نیستند. بنابراین همیشه باید متغیرهای بازار را در نظر بگیرید و اگر احساس خطر کردید، از پوزیشن خارج شوید.
  • این الگو همیشه قابل معامله نیست؛ برای مثال، اگر در طی یک اتفاق ناگهانی، قیمت ریزش کند و شانه سمت راست پایین‌تر از سر ایجاد شود، این الگو دیگر سر و شانه معکوس نیست. به همین دلیل، شما نباید قبل از تکمیل شدن IHS اقدام به ترید کنید.
  • اگر یک تریدر تازه‌وارد باشید، تشخیص این الگو برای شما مقداری دشوار خواهد بود.
  • نسبت ریسک به ریوارد در الگوی سر و شانه معکوس همیشه باب میل نیست و ممکن است میزان ریسکی که متحمل می‌شوید، بیشتر از میزان ریوارد شما باشد.

جمع بندی

الگوی سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوها در تحلیل تکنیکال است. این الگو معکوس شدن قیمت، از روند نزولی به صعودی را نشان می‌دهد. ترید با الگوی IHS نیاز به مقداری تجربه دارد و تشخیص آن برای افراد تازه‌وارد چندان راحت نیست. برای باز کردن پوزیشن با استفاده از هد اند شولدرز معکوس، شما باید منتظر بمانید تا الگو تکمیل شود و خط گردن شکسته شود. در این مقاله، به به معرفی الگوی Inverse Head and Shoulders، نحوه تشخیص روند صعودی، محاسبه اهداف قیمتی و محدودیت‌های آن پرداختیم.

کندل چکش و چکش معکوس چیست؟ انواع کندل چکش

کندل چکش و چکش معکوس

معامله‌گران در بازار بورس، همواره تلاش می‌کنند با استفاده از ابزارهای متفاوت، جهت روند سهم‌های بورسی را در روزهای آتی، تشخیص دهند. برای این فرایند ابزارهای متنوعی وجود دارد. یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در تحلیل سهم‌های بورسی، تکنیک « کندل شناسی » است که در مقاله‌ های قبلی به صورت کامل به این موضوع پرداختیم. در این مقاله قصد داریم به معرفی «کندل چکش» و «چکش معکوس» بپردازیم. برای آشنایی بیشتر با این تکنیک کاربردی، با ما همراه باشید.

این ویدئو را حتما ببینید!

کندل چکش چیست؟

کندل چکش یکی از الگوهای کندلی پرکاربرد در فرایند تحلیل سهم‌های بورسی است. این الگو معمولا به صورت تک کندلی است و همیشه در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود. این کندل نشان‌دهنده ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است. به عبارت دیگر، تشکیل کندل چکش در حالت نزولی سهم، نشانه‌ای از بازگشت روند سهم خواهد بود. نام این کندل از شکل ظاهری آن برگرفته شده است. کندل چکش دارای یک بدنه کوچک در قسمت بالا و یک سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی حداقل باید دو برابر بدنه چکش ارتفاع داشته باشد. یکی از نکات مهم در بررسی کندل چکش، تشخیص الگوهای معکوس صعودی اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

کندل چکش چیست؟

محل قرارگیری کندل چکش در نمودار سهام

سایه کندل چکش در نمودار سهام به صورت کلی نشان دهنده تقابل میان خریداران و فروشندگان سهم است، هر چه قدر ارتفاع سایه تشکیل شده بلندتر باشد، به معنی حجم زیاد معاملات در آن سهام است. به این نکته توجه داشته باشید که اگر ارتفاع سایه تشکیل شده در زیر بدنه بیشتر باشد، یعنی فروشندگان در تلاش هستند تا قیمت سهم را کاهش دهند و در طرف مقابل خریداران با خرید سهام، قیمت آن را افزایش می‌دهند تا تلاش فروشندگان را در بازار خنثی کنند. کندل چکش به زبان ساده، نشان دهنده اتمام روند نزولی در سهام مورد نظر است.

نکته: کندل چکش به تنهایی سیگنال خرید و فروش محسوب نمی‌شود و باید این کندل در موقعیت خود ارزیابی کرد. معامله‌گر با مشاهده کندل چکش در نمودار یک سهم، باید بررسی کند که آیا در این روند نزولی احتمال حمایت وجود دارد یا خیر؟ همچنین برای کسب نتیجه بهتر از مشاهده کندل چکش، می‌توانید از سایر ابزارهای تایید کننده برای اعتبار تشخیص خود استفاده کنید. برای مثال به چند کندل موجود در نمودار زیر توجه کنید:

محل قرارگیری کندل چکش در نمودار سهام

انواع کندل چکش

کندل چکش بر اساس رنگ بدنه یا به عبارت دیگر، بر اساس صعودی یا نزولی بودن، به دو نوع مختلف تقسیم‌بندی می‌شود.

  • کندل چکش نزولی: این کندل نشان‌دهنده آن است که با وجود ضعف الگوهای معکوس صعودی در عملکرد فروشندگان، آن‌ها موفق شده‌اند که قیمت پایانی سهم را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
  • کندل چکش صعودی: در این کندل، خریداران قدرت بیشتری نسبت به فروشندگان در روند نزولی سهم دارند. سایه بلندی که در این حالت در زیر بدنه تشکیل می‌شود به این معنی است که خریداران توانسته‌اند قدرت فروش را به راحتی خنثی کنند. علاوه بر این، آن‌ها توانسته‌اند قیمت بسته شدن کندل را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.

نکته: زمانی که در روند نزولی سهم کندل چکش سایه بلندتری داشته باشد، به معنای شروع ضعف فروشندگان در روند پایین آوردن قیمت خواهد بود. معامله‌گران در این وضعیت با بررسی بیشتر نسبت به وجود نشانه‌هایی از حمایت در سهم، می‌توانند وارد سهم شوند و سود خوبی را به دست بیاورند.

تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها

همان‌طور که در بخش‌های قبلی اشاره کردیم، کندل چکش به تنهایی نشان‌دهنده سیگنال خرید و فروش در بازار نیست. برای کسب اطمینان بیشتر، می‌توانید از سایر ابزارهای تحلیلی مثل اسیلاتورها استفاده کنید. الگوی چکش یکی از الگوهای معتبر و پرکاربرد است که معامله‌گران زیادی از آن بهره‌مند می‌شوند. تحلیل‌گران معمولا در کنار استراتژی معاملاتی خود، همیشه به این الگو در روند معاملات سهم، دقت می‌کنند. مطابق با تصویر زیر، ترکیب دو عامل کندل چکش و اسیلاتور، تایید خوبی برای ورود به سهم مورد نظر است.

تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها

ویژگی‌های الگوی کندل چکش

  • شناخت دقیق الگوی چکش در روند نمودار سهم، کمک زیادی به معامله‌گران برای شناسایی سطوح حمایتی خواهد داشت.
  • الگوی کندل چکش اغلب در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و به معنای تغییر جهت سهم و برگشت به روال صعودی است.
  • الگوی کندل چکش از نوع الگوهای بازگشتی بوده و در میان تحلیل‌گران از اعتبار بالایی برخوردار است.
  • در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایین‌تر از انتهای دسته چکش تعریف می‌شود.

الگوی چکش معکوس چیست؟

کندل چکش معکوس، الگویی مشابه با کندل چکش است. تفاوت بین آن‌ها، محل تشکیل سایه است. در الگوی چکش معکوس، سایه تشکیل شده در قسمت بالای بدنه بوده که دارای ارتفاع بیشتری است. این الگو در انتهای روند نزولی سهم تشکیل می‌شود. چکش معکوس همانند الگوی چکش از خانواده الگوهای بازگشتی است و تشکل آن در سهم به معنی تغییر جهت روند سهم خواهد بود.

نکته: کندل چکش معکوس حتما باید سایه بالایی بلندی داشته باشد. در این کندل سایه پایینی وجود ندارد و در صورت مشاهده، باید طول بسیار کوتاهی داشته باشد. مطابق با تصویر زیر، مشاهده می‌کنید که کندل چکش معکوس در انتهای روند نزولی تشکیل شده و ارتفاع سایه در قسمت بالایی بدنه، بیشتر است.

الگوی چکش معکوس چیست؟

کندل‌هایی که چکش معکوس نیستند!

در این بخش به بعضی از نمونه‌هایی که ممکن است با الگوی چکش معکوس، به اشتباه تشخیص داده شوند اشاره می‌کنیم. در بعضی از موارد طول سایه تشکیل شده در الگو، کوتاه‌تر از بدنه آن است که نشان می‌دهد الگوی مشاهده شده از نوع چکش معکوس نیست.

کندل‌هایی که چکش معکوس نیستند!

نکته: الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش، به تنهایی نشان‌دهنده سیگنال خرید و فروش نیست. معامله‌گران باید از ابزاهای دیگری برای تایید اعتبار تشخیص خود در روند تحلیل نمودار سهام استفاده کنند.

ویژگی‌های الگوی کندل چکش معکوس

  • در کندل چکش برعکس، نوع رنگ کندل اهمیت زیادی ندارد اما اگر رنگ آن سبز (صعودی) یعنی کندل چکش معکوس سبز باشد، بهتر است.
  • برای کسب اطمینان بیشتر از اعتبار کندل چکش معکوس، در کنار این کندل از الگوهای هارمونیک، الیوت و خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
  • کندل چکش معموس در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و مشاهده آن به معنی تغییر روند جهت سهم خواهد بود.
  • کندل چکش معکوس از نوع الگوهای بازگشتی است که اعتبار زیادی در بین تحلیل‌گران دارد.

تفاوت کندل چکش با شوتینگ استار

الگوی شوتینگ استار یک الگوی نزولی است. این الگو سایه بالایی بلندی دارد. قیمت در الگوی شوتینگ استار در پایین‌ترین قیمت روز باز شده و با نزدیکی به قیمت گشایش، بسته می‌شود. لازم به ذکر است که این الگو معمولا سایه پایینی ندارد و در صورت مشاهده، اندازه آن بسیار کوتاه و ناچیز خواهد بود. الگوی شوتینگ استار در کندل چکش معکوس در روند صعودی تشکیل می‌شود و معمولا در طی معاملات روز، به مقاومت سختی برخورد می‌کند. دقت داشته باشید که این الگو تا حدودی نشان‌دهنده بالاترین قیمت و برگشت روند سهم در بازار است. الگوی چکش با الگوی شوتینگ استار به نظر یکسان می‌رسند. هر دو آن‌ها دارای بدنه کوچک و سایه بالایی بسیار بلندی هستند و معمولا سایه پایینی در این الگوها تشکیل نمی‌شود. تفاوت این دو الگو در این است که یک شوتینگ استار بعد از افزایش قیمت تشکیل می‌شود و تغییر روند بعد از آن نزولی خواهد بود اما چکش معکوس پس از کاهش قیمت رخ می‌دهد و بعد از آن، تغییر روند صعودی را شاهد خواهیم بود.

سخن آخر

معامله‌گران در بازار بورس سعی دارند تا با استفاده از ابزارهای مختلف، جهت روند سهم را در آینده تشخیص دهند. برای این فرایند ابزارهای متنوعی وجود دارد که تحلیل‌گران با توجه به اهداف و استراتژی معاملاتی خود، از این ابزارها استفاده می‌کنند. «کندل چکش» و «کندل چکش معکوس» از تکنیک‌های پرکاربرد و معروف در روند ارزیابی نمودار سهم‌های بورسی هستند. معامله‌گران با مشاهده این الگو‌ها، موقعیت‌های مناسبی را برای کسب سود بیشتر دربازار بورس، پیدا می‌کنند. در این مقاله به صورت کامل به جزئیات و مشخصات این دو الگوی پرکاربرد اشاره کردیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.