فصل ۶ : خطوط پیوت نحوه محاسبه و کارایی آن ها
خطوط پیوت خطوط حمایت و مقامتی هستند که بر اساس محاسبه مشخصات یک دوره زمانی مشخص بدست می آیند. مانند پیوت های روزانه که بر اساس بالاترین قیمت ، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن روز قبل به دست می آیند و کارایی آنها در دوره زمانی مثلا روز بعد از محاسبات است.
محاسبه خطوط پیوت روزانه
پیوت های روزانه نقاطی از قیمت هستند که بر اساس رفتار گذشته قیمت در روز قبل به دست می آیند:
Pivot = (Yesterday High + Yesterday Low + Yesterday Close)/3
نقطه پیوت نقطه ای است که نشان دهنده احتمال رفتار قیمت در روز بعد می باشد. اکثر بروکرها صرفا بر اساس پیوت روزانه تحلیل خود را برای کاربران ارسال می کنند. بعضی از تحلیل گران حضور قیمت در بالای پیوت روزانه را نشانه روند صعودی و نفوذ قیمت به زیر پیوت را نشان دهنده افت قیمت میدانند. خطوط حمایت و مقاومت بر اساس این پیوت های روزانه نیز دارای اهمیت هستند و از فرمول های زیر بدست می آیند:
بازار آرام و رنج
Range = (Yesterday High - Yesterday Low)
یعنی قیمت بین High و Low قیمت دیروز در نوسان است و بازار رنج و آرامی است.
خط مقاومت اول
R1 = 2x Pivot - Yesterday Low
خط مقاومت دوم
R2 = Pivot + Range
خط مقاومت سوم
R3 = Pivot + 2x Range
خط حمایت اول
S1 = 2x Pivot - Yesterday High
خط حمایت دوم
S2 = Pivot - Range
خط حمایت سوم
S3 = Pivot - 2x Range
اندیکاتورهایی مثل Pivot per day پیوتهای روزانه را بهصورت اتوماتیک محاسبه میکنند و نیازی به محاسبه بهصورت دستی نیست.
از تایم ۵ دقیقه و ۴۲ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان پیوتهای روزانه را بهوسیله اندیکاتور Pivot per day بر روی چارت توضیح میدهند.
پیشنهاد اکثر بانکها و بروکرها برای انجام معاملات روزانه این است که بالای پیوت های روزانه قیمت احتمالاً یا ترجیحا بالا میرود و ترجیح ما بر این اساس است که پوزیشن های Buy یا پوزیشن های Long بگیریم و بازار فرازی یا بالارونده را بیشتر در نظر داشته باشیم و زیر پیوت های روزانه قیمت پایین میآید و ترجیحا پوزیشن های Sell یا پوزیشن های Short میگیریم.
بعضی وقتها بهجای Sell Position میگویند Short Position و بهجای Buy Position میگویند Long Position و نباید این موارد را اشتباه بگیریم و همچنین بازارهای Bullish یا بازارهای گاوی به بازارهایی گفته میشود که قیمت در آن جهت صعودی گرفته و در حال افزایش است و در بازارهای مالی اشاره به این حرکت دارد که Bull یا گاو سرش را از زمین به سمت بالا بلند کرده و هدف خودش را به بالا پرتاب میکند و بازارهای Bearish یا بازارهای خرسی بازارهایی هستند که در حال ریزش و افت قیمت هستند و بهنوعی اشاره دارد به زمانی که خرس روی دو پای خود ایستاده و برای آمدن روی چهار دستوپا، دودست خود را پایین میآورد.
چرا خطوط پیوت روزانه مهم هستند؟
پیوت های روزانه از این نظر مهم هستند چون بانکهای بزرگ بر اساس خطوط پیوت های روزانه ترید میکنند. اگر تریدهای روزانه انجام میدهیم پیوت های روزانه خیلی مهم هستند اما در تحلیلهای بلندمدت پیوت روزانه اهمیت خاصی ندارند و پیوت های هفتگی و ماهانه اهمیت پیدا میکنند.
اگر قیمت از مقاومت R1 رد شد تا R2 خواهد رفت. شکست حمایت و مقاومت به معنای تشکیل یه کندل کامل در سمت جدید است. کندل بعد از شکست حمایت و مقاومت حتما باید مطابق الگوی کندل شناسی تائید کننده این شکست باشد. قیمت قبل از رسیدن به محدوده حمایت و مقاومت قوی و چندین پیپ مانده به آنها واکنش نشان میدهد پس نیاز نیست دقت خاصی در قیمت دقیق حمایت و مقاومت در نظر گرفت.
برای معاملات درون روزانه ترکیب مطالب گذشته و مبحث پیوت ها و همپوشانی آنها تائیدیه بیشتری به ما میدهد.
فرمول محاسبه نقاط پیوت
Forex
پیوت( Pivot ) چیست؟
پیوت به نقاط مهم قیمتی دریک نمودار گفته می شود که به معامله گران این امکان را می دهد، با تشخیص این خطوط الگوهای تحلیلی خود را رسم کنند. در واقع پیوت یک شاخص یا اندیکاتور تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه های زمانی مختلف استفاده می شود. با توجه به مقدار پیوت در یک روز ، روند قیمتی روز بعد ارزیابی می شود و این باعث می شود چنانچه معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرد صعود و اگر پایین تر از آن باشد نزول اتفاق بیافتد.
پیوت یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت در تحلیل تکنیکال است. به بیان ساده نقاط چرخش قیمت درنمودار پیوت نامیده میشود.
نحوه محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال:
در پیوت نقاط محوری وجود دارد که روشهای محاسبه متعددی دارد، این شاخص فنی در بازه های زمانی مختلف می تواند روند کلی بازار را مشخص کند. که به معامله گران بر اساس قیمت های بالا،پایین و بسته شدن قبلی برای پیش بینی سطوح مقاومت و حمایت کمک می کند و معامله گر با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت برای تعیین نقاط ورود و خروج و نقاط توقف ضرر/استاپ لاس/ stop loss و کسب سود/ take profit اقدام می کند.
برای اینکه خط پیوت را محاسبه کنیم به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی قبلی) نیازداریم. این چهار پارامتر عبارتند از: بیشترین قیمت، کمترین قیمت، نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته.
- پس از اینکه بازاربسته شد و یا قبل از شروع روز بعد، high و low آن روز و همچنین بسته شدن آخرین معاملات قبلی را باید پیدا کنید.
- مقدار high ، low و close را با هم جمع کنید و سپس بر سه تقسیم کنید.
- قیمت بدست آمده را روی نمودار به صورت P علامت گذاری کنید.
- پس از اینکه عدد P را بدست آوردید، P ، S1 ، S2 ، R1 و R2 را محاسبه کنید. high و low این محاسبات نیزمربوط به روز معاملات قبلی است.
فرمول به شکل زیر محاسبه می گردد:
در فرمول بالا:
- بالا ( High ) بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
- پایین ( Low ) پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
- بسته شدن ( Close ) قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.
- منظور از S1 همان حمایت اول و R1 مقاومت اول است.
سطوح حمایت فرمول محاسبه نقاط پیوت و مقاومت:
همانطور که در بالا ذکر شد، نقاط محوری برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت در نمودار استفاده می شود. پس از محاسبه، آنها روی نمودار مشخص میشوند بازار کجا میتواند متوقف شود یا سرعت آن را افزایش دهد.
بنابراین، پیوت ها ابزارهای فنی عملی هستند که می توانند به ما در علامت گذاری سطوح مقاومت و حمایت کمک کنند. به زبان ساده، سطوح مقاومت نشان می دهد که کجا فروشندگان مازاد وجود خواهد داشت و بالعکس.
هنگامی که حرکات قیمت به این سطوح رسید، ما انتظار نوع خاصی از واکنش را داریم. به همین دلیل، ما از پیوت برای شناسایی سطوحی که ممکن است قیمت را جذب کنند، استفاده می کنیم.
نحوه معامله در فارکس با استفاده از پیوت:
در فارکس به طور کلی دو نوع معاملهگر وجود دارد: معامله گرانی که به دنبال شکستهای تجاری هستند و آنهایی که شکستهای تجاری را ترجیح میدهند. هر دو گروه می توانند معاملات خود را بر اساس پیوت انجام دهند. این تطبیق پذیری و استفاده آسان دقیقاً همان چیزی است که پیوت را محبوب می کند.
در مثال زیر نمودار EUR/USD را می بینیم. بر اساس فرمول نقاط پیوت را بر اساس دادههای یک نمودار هفتگی محاسبه کردیم. در سبک معاملاتی محدوده ای که بیشتر توسط معامله گران به صورت روزانه استفاده می شود، ما به سادگی هنگامی که جفت ارز به R1 نزدیک شد آن را می فروشیم و برعکس، زمانی که قیمت به S1 رسید، باید به دنبال خرید این جفت ارز باشیم.
اگر در حال فروش هستیم، SL باید بالاتر از R1 و در صورت خرید پایین تر از S1 قرار گیرد.
بنابراین از معاملات پرخطر جلوگیری خواهید کرد. معتقدان به این معاملات در این محدوده به فروش و خرید ادامه می دهند تا زمانی که محیط بازار از محدوده به معامله تبدیل شود.
رویکرد مخالف مبتنی بر شکست است. در حالی که از همین مثال استفاده می کنیم، می بینیم که EUR/USD در محدوده بین S1 و R1 از R1 عبور می کند. معامله گران شکست، توصیه می کنند که یک شکست بالاتر از R1 و زیر S1 خریداری کنند. به این ترتیب، شما عملا تصمیم به اتخاذ استراتژی «سوار بر روند» گرفته اید.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال:
در بازار سرمایه وقتی عرضه یا تقاضا بر همدیگر غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها اهمیت دارند.پیوت ها توانایی تبدیل شدن به نقاط حمایت و مقاومت را دارند. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و فرمول محاسبه نقاط پیوت بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد اما قبل از آن باید بگوییم که پیوت ها مطابق شکل زیر از پنج کندل تشکیل شده اند واگر با دقت ببینید هیچ کندلی به کندل مشکی نمی رسد چرا که در آن برگشت قیمت داریم..
در ادامه در مورد انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال توضیح خواهیم داد:
این پیوت باعث تغییر روند قیمت می شود زیرا مفهوم اصلی از این پیوت نقاط برگشت قیمت می باشد.چنانچه بازار به یک میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛یک پیوت در نمودار تشکیل می شود . تریدر هایی که به سبک پرایس اکشن کار میکنند اینگونه تحلیل می کنند که اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل کندل بازگشتی دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند،پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینانی تشکیل می شود.
این نوع پیوت بر اساس داده های قیمتی( OHLC ) و فرمولهای ریاضی می باشد.جزئیات تحرک قیمتی بازار در آن دخیل نخواهد بود و خروجی این نوع پیوت به صورت چند عدد می باشد که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار می رود.
این نوع پیوت ها برای مدت زمان مشخص معتبر هستند و زمانی که کندلهای جدید تشکیل شود،سطوح آن به روز رسانی خواهد شد.پس بسته به اینکه معامله گر چه زمانی را مد نظر دارد،بازه متفاوتی را در فرمول خود اعمال می کند.
پیوت محاسباتی شامل انواع مختلفی می باشد که مهمترین آنها پیوت پوینت Pivot Point ) ) و خط کاماریلا ( Camarilla Lines ) می باشند که به اختصار در ادامه شرح خواهیم داد:
- پیوت پوینتPivot Point) )
همانطور که در بخش محاسبه نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال شرح دادیم،پیوت پوینت سطوح مشخصی هستند که تحلیل گران از آن برای تعیین حرکت جهت دار و یا سطوح حمایت و مقاومت بالقوه از آن استفاده می کنندو به صورت زیر نیز محاسبه می گردد: - Pivot Point (PP) = High+Low+Close / 3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
چنانچه قیمت بالاتر از نقطه « PP » قرار داشته باشد؛ به این معنی است که روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش قیمت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیتی برای خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP )، باید اقدام به فروش نماییم. توجه داشته باشید، که نقاط « R » مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط « S » مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
خط Camarilla یک نشانگر پیشرو مبتنی بر ریاضی است که سطوح دقیق و خودکار حمایت و مقاومت را ارائه می دهد. در واقع نقطه اصلاح شده پیوت پوینت کلاسیک است.
نقاط کاماریلا دارای یک نقطه محوری مرکزی به همراه 4 سطح حمایت و 4 سطح مقاومت هستند.
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی مثل « PP » نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. و به صورت زیر محاسبه می شود:
- H4 = ((High - Low )*( 1.1/2 ))+ Close
- H3 = ((High - Low )*( 1.1/4 ))+ Close
- H2 = ((High - Low )*( 1.1/6 ))+ Close
- H1 = ((High - Low )*( 1.1/12 ))+ Close
- L1 = Close-((High - Low )*( 1.1/12
- L2 = Close-((High - Low )*( 1.1/6
- L3 = Close -(( High - Low )*( 1.1/4
- L4 = Close-((High - Low )*( 1.1/2
در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S ) برسد؛ درابتدای امر نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
در پیوت های مینور ما شاهد برگشت قیمتی در حد محدود هستیم که معمولا از نظر تحلیل گران اعتبار خاصی ندارند، در حقیقت در این پیوت ها اصلاح های کوچکی اتفاق می افتد که از نظر تحلیل گران این نقاط مرجع نمی باشند و مراقب هستند در تله ی این نوسانات نیفتند اما معامله گران می توانند با تمرکز بر روی پیوت مینور، روندهای کوچک را نوسان گیری کنند.
پیوت های ماژوردر حقیقت برگشت های بزرگی هستد که در این برگشتها جهت روند عوض می شود به این صورت که اگر روندها صعودی باشند، نزولی می شوند و بالعکس اگر نزولی باشند،صعودی می شوند.پس از شناسایی این نقاط توسط تحلیلگران،خط روندها و الگوها یا کانال ها رسم می شوند.
کسانی که هدف آنها ترید کردن هست باید روی این نقاط دقت بیشتری داشته باشند تا بتوانند این نقاط مهم را شناسایی کنند.
حال به این موضوع می پردازیم که چگونه این نقاط را شناسایی کنیم:
پیوت های ماژور دارای دو ویژگی می باشند:
روند جدید نسبت به روند قبلی 38 % اصلاح شده باشد، که مسلما برای تشخیص این اصلاح شما می توانید از ابزار فیبوناچی کمک بگیرید. در شکل زیر شما می توانید این اصلاح را مشاهده نمایید:
همانطور که در نمودار بالا پیداست، محل های مشخص شده با فلش آبی در تصویر شماره یک نشان می دهد روند قبلی به اندازه 38% اصلاح نشده است بنابراین این یک پیوت مینور می باشد، اما در تصویر شماره دو این روند اندکی بیش از 38 % اصلاح شده بنابراین می توان این نقطه را ماژور در نظر گرفت.
دومین ویژگی پیوت ماژور تغییر فاز اندیکاتور مکندی( MACD ) می باشد.این اندیکاتور برای تشخیص پیوت ماژور فرمول محاسبه نقاط پیوت از سوی تحلیلگران مورد استفاده قرار می گیرد که معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و پس از آن بالاترین ویا پایین ترین قیمت در آن قسمت به عنوان پیوت ماژور شناخته می شود .
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید فاز مثبت بالاترین قیمت و فاز منفی پایین ترین قیمت را به عنوان پیوت های ماژور در نظر می گیریم.
این نکته را در نظر داشته باشید که پیوت ماژور باید هر دو شرطی را که در بالا شرح دادیم ، داشته باشد.شما می توانید به همین سادگی نقاط پیوت مینور و ماژور را تشخیص دهید.
استراتژی استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت:
در بازار مالی فارکس، فاکتورهای زیادی هستند که بازار را تحت تاثیر قرار میدهند،جهت آشنایی بیشتر و آموزش لازم جهت آشنایی با استراتژی های فرمول محاسبه نقاط پیوت استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت شما می توانید پکیج آموزشی استادعبداللهی را تهیه کنید. در ادامه نحوه استفاده از این استراتژی در معاملات را شرح خواهیم داد:
همانطور که در بالا شرح دادیم پیوت پوینتها مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل می کنند بنابراین این امکان را به معامله گر می دهند که در چه حدودی دستور خرید یا فروش خود را قرار دهند، چنانچه قیمت در حال نزدیک شدن به خط مقاومت باشد می تواند دارایی خود را بفروشد و چنانچه در حال نزدیک شدن به خط حمایت باشد می تواند اقدام به خرید کند.
همانطور که در پایین مشاهده می کنید شما می توانید از سطوح پیوت همانند سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید :
در چارت بالا شما مشاهده می کنید که قیمت در حال امتحان کردن سطح حمایت S1 می باشد،بنابراین شما می توانید دستور خرید خود را بگذارید و سپس یک دستور فروش احتیاطی نیز در سطح حمایت آن بگذارید.اگر شما یک تریدر محتاط هستید می توانید زیر S1 دستور Stop Loss
گذاشته و چنانچه مایل باشید ریسک بیشتری کنید، یک دستور توقف ضرر را زیر S2 قرار دهید.
برای اینکه در این بازار سود کنید نیز می توانید دستور Take Profit را در معامله خود در حدود P یا R1 قرار دهید.
چنانچه شما عملیات توضیح داده شده را اعمال کنید سود خوبی به دست خواهید آورد ، در ادامه طبق تصویر به شما نشان می دهیم:
همانطور که مشاهده می کنید S1 نقش حمایتی خود را خوب انجام داده و اگر شما هدف خودتان را سطح پیوت پوینت میانی گذاشته بودید سود خوبی نصیبتان میشد. حالا اگر شما به دنبال آموختن عوامل تاثیرگذار در بازارهای مالی, آموزش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، یادگیری انواع اندیکاتور ،و … به صورت حرفه ایی می باشید می توانید با تهیه پکیج آموزشی استاد عبداللهی به سطح مطلوبی از اطلاعات در بازارهای مالی برسید.
نکات مهم در معامله با پیوت پوینت:
- برای بررسی پیوت پوینت فقط به روز جاری اکتفا نکنید.
- سعی کنید سهام های کم نوسان را معامله نکنید.
- از طمع پرهیز کنید و در سطح پیوت پوینت از معامله خارج شوید.
- چنانچه قیمت از سطح R4 عبور کرد، به هیچ عنوان وارد موقعیت خرید نشوید.
- سعی کنید حد زیان خود را دقیقا بر روی سطوح حمایت قرار ندهید و کمی پایین تر از آن قرار دهید.
- محدوده بین S2 و R2 رابه عنوان نقاط اشباع فروش و اشباع خرید در نظر بگیرید.
- می توانید خطوط R1 و S1 هفتگی را به عنوان حد سود در نظر بگیرید.
- نباید فقط به نقاط پیوت اکتفا کنید.
مزایا و معایب نقاط پیوت:
- مزایا:
- همانطور که در بالا نیز شرح دادیم این روش پتانسیل درآمدزایی بالایی دارد.
- پیوت پوینت به خوبی با دیگر ابزارها مانند فیبوناچی، شاخص های کانال معاملاتی و الگوهای معکوس ترکیب می شود.
- پیوت پوینت برای استراتژی هایی که از دستورات معلق استفاده می کنند مناسب است و به محاسبه سطوح مرجع کمک میکند، تا قیمت زمانی که به آن می رسد یا شکسته شود و یا یک معکوس را دنبال کند.
- این نقاط به طور خودکار، مهم ترین سطوحی را که در آنها احتمال برگشت قیمت وجود دارد، به روشهای مختلف محاسبه می کند.
- معایب:
- چنانچه شما معامله گر عجولی باشید و برای رسیدن به نتیجه مثبت اقدامات سریعی را انجام دهید، به سرعت به نتیجه منفی تبدیل می شود، چرا که تمامی سبک های تجاری جوانب مثبت ومنفی دارند واگر متناسب با سبک ذهن شما نباشد می تواند نتیجه عکس به همراه داشته باشد.
- پیوت پوینت دارای شش روش برای محاسبه سطوح و چندین بازه زمانی می باشد و امکان دارد پارامترهای مربوط به وضعیت الان، در آینده کار نکنند.
- تجزیه و تحلیل پیوت پوینت دشوار است چرا که قیمت می تواند در طول روز بارها ازسطح پیوت عبور کند که قطعا این امر باعث گیج شدن سرمایه گذاران مبتدی شود و این امر باعث پیچیده شدن تجزیه و تحلیل روزانه می شود.
- زمانی که قیمت به سطح پیوت پوینت برسد، هیچ ضمانتی مبنی بر اینکه حتما قیمت برگردد و آن سطوح حمایتی یا مقاومتی را بشکند وجود ندارد، قیمت می تواند تا مدتی بین دو سطح پیوت باقی بماند، رنج بزند و هیچ حرکت خاصی نزند.
پیوت ها از بهترین ابزارهای تحلیل و معامله گری در بازارهای مالی می باشند. مهمترین کاربرد پیوت ( Pivot ) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد، اما این نکته را در نظر داشته باشید با توجه به اینکه در این بازارها با نوسانات شدید قیمتی روبرو هستیم، لذا دارای خطاهایی نیز می باشد،بنابراین لازم است که شما در این زمینه دانش کافی داشته باشید.
پکیج آموزشی استاد عبداللهی یک پکیج کامل می باشد که این امکان را به شما می دهد تا از صفر تا صد بازارهای مالی را فراگیرید.جهت اطلاعات بیشتر و تهیه پکیج اینجا کلیک نمایید.
اندازهگیری قدرت حرکت بازار با سیستم معاملاتی ACD!
بیشتر معاملهگران و سرمایهگذاران بازارهای مالی با ضربالمثل معروف «روند دوست شماست» آشنا هستند.
اما نظر دادن در مورد اینکه چه حرکتی روند محسوب میشود اغلب چالش برانگیز است زیرا تصمیمگیری در این رابطه به تایم فریم ترجیحی معاملهگر در چارت قیمت بستگی دارد. علاوه بر این، معاملهگر پس از شناسایی روند حالا باید قدرت آن را بسنجد.
مارک فیشر در کتاب خود به نام «معاملهگر منطقی» چند تکنیک کاربردی را معرفی میکند که خواننده به کمک آنها میتواند شکستهای (بریک آوتها) روند را تشخیص دهد و قدرت آنها را بسنجد.
سیستم معاملاتی ACD فیشر از دادههای روزانه برای شناسایی رنج باز شدن روزانه قیمت به منظور یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکند.
البته ممکن است این تکنیک روزانه برای معاملهگران یا سرمایهگذاران بلندمدت جذاب نباشد؛ در ادامه نحوه استفاده از این تکنیک در تایم فریمهای بزرگتر را بررسی خواهیم کرد.
نکات کلیدی
- در این مقاله، «سیستم معاملاتی ACD» مارک فیشر و نحوه عملکرد آن از دیدگاه تحلیل تکنیکال را بررسی میکنیم.
- اساساً، این سیستم نقاط A و C را برای ورود به معامله و نقاط B و D را به عنوان نقاط خروج ارائه میدهد – از این رو این نام برای آن انتخاب شده است.
- سیستم معاملاتی ACD یک استراتژی شکست است که در بازارهای پر نوسان یا روند دار با گروه خاصی از سهام و کالاها مانند نفت خام بهترین کارایی را دارد.
رنج باز شدن (OR) در سیستم معاملاتی ACD
- ابتدا به نحوه وارد شدن به معاملات کوتاهمدت در نمودار پنج دقیقهای نگاه میکنیم.
- سپس با استفاده از پنج تا 30 دقیقه اول روز، بسته به سهام یا کالا، بالاترین و پایینترین نقاط رنج باز شدن (OR) را تعیین میکنیم.
- سپس «A ups» و «A downs» بر اساس تعداد مشخصی از نقاط در بالا یا پایین OR روزانه محاسبه میشوند.
در شکل 1 زیر، سهام Broadcom را بررسی میکنیم. اگر قیمت سهام 0.27 دلار بالاتر از (یا پایینتر) OR حرکت کند، یک A up (A down) (خطوط سبز) در چارت قیمت ایجاد میشود.
رنج باز شدن قیمت (OR) در یک نمودار قیمتی
رنج باز شدن ماهانه و شش ماهه
رنج باز شدن را میتوان برای دورههای طولانیتری نیز اعمال کرد.
همانطور که OR روزانه نسبت به تایم فریمهای دیگر در طول روز شانس بیشتری برای تبدیل شدن به بالاترین یا پایینترین نقطه دارد، OR ماهانه نیز شانس بیشتری نسبت به یک روز دیگر در ماه دارد که در طول 20 (یا بیشتر) روز معاملاتی آینده، بالاترین یا پایینترین نقطه باشد.
معاملهگر با دانستن این واقعیت میتواند از آن برای افزایش شانس کسب درآمد استفاده کند.
این موضوع در مورد دو هفته اول (10 روز معاملاتی) هر دوره شش ماهه نیز صدق میکند. مجموعه بالاترین و پایینترین نقاط در دو هفته اول ژانویه و ژوئن اغلب مناطق حمایت یا مقاومت مهمی را برای پنج ماه و نیم آینده ارائه میدهد.
خوشبختانه محاسبه ORهای ماهانه و شش ماهه بسیار آسان است. برای این کار کافی است بالاترین و پایینترین نقطه اولین روز معاملاتی ماه را برای محاسبه OR ماهانه پیدا کنید؛ یا برای محاسبه OR شش ماهه، بالاترین و پایینترین نقاط 10 روز معاملاتی اول ژانویه یا ژوئن را شناسایی کرده و دو خط افقی در نمودار قیمت بکشید.
اگر قیمت به بالای خط عبور کند، میتوان دیدگاه صعودی داشت. اگر قیمت به زیر خط بشکند، دیدگاه تحلیلی نزولی خواهد بود.
رنج باز شدن ماهانه در شکل 1 (خطوط نارنجی) رسم شده است. همانطور فرمول محاسبه نقاط پیوت که میبینید پس از شکست قیمت به زیر OR ماهانه، قیمت سهام به ریزش خود ادامه میدهد و جو نزولی بازار در میانمدت را تأیید میکند. شکلگیری واگرایی نزولی در اندیکاتور RSI در پنجره بالای نمودار در شکل 1 پیشاپیش هشدار ریزش قیمت را داده است.
پیوت و پیوت رنج در سیستم معاملاتی ACD
اکثر معاملهگران با تجربه با مبحث پیوتها آشنا هستند.
به بیان ساده، پیوت پوینت نقطهای است که در آن قیمت دارایی تغییر جهت میدهد و این یک نقطه عطف در چارت قیمت محسوب میشود.
کندلهای قبل و بعد از شکلگیری پیوت Low (پایین) بدنههای بزرگی دارند، به طوری که پیوت Low الگویی شبیه به «V» یا «U» تشکیل میدهد. پیوت High (بالا) درست مانند شکل پیوت Low است اما به صورت وارونه.
شکلگیری پیوتها به معنای پایان حرکت کوتاهمدت و بازگشت جزئی قیمت یا پایان روند اصلی و تغییر جهت مهم قیمت است.
معاملهگران از پیوت پوینتها برای محاسبه سطوح حمایت و مقاومت فیبوناچی، نقاط ورود و خروج معاملات سوینگ (swing trade)، و در بسیاری از تکنیکهای معاملاتی دیگر استفاده میکنند.
پیوت رنج نیز بر اساس بالاترین و پایینترین و قیمت بسته شدن است، اما تا حدودی متفاوت از پیوت پوینت محاسبه میشود. همانطور که از نام آن پیداست، پیوت رنجها دارای حد بالا و پایین هستند.
در زیر محاسبات مربوط به پیوت را که از کتاب «معاملهگر منطقی» برگرفته شده است مشاهده میکنید. از همین فرمول میتوان برای محاسبه پیوت رنجهای روزانه، ماهانه و شش ماهه استفاده کرد، اما توجه داشته باشید که برای محاسبات ماهانه باید از بالاترین، پایینترین و قیمت بسته شدن روز اول ماه استفاده کنید.
همچنین، برای پیوت رنجهای شش ماهه، باید از بالاترین، پایینترین و قیمت بسته شدن 10 روز معاملاتی اول ژانویه و جولای استفاده کنید:
- قیمت پیوت (با فرمول پیوت پوینت هم یکی است) = (بالاترین + پایینترین + قیمت بسته شدن) / 3
- عدد دوم = (بالاترین + پایینترین قیمت) / 2
- دیفرانسیل پیوت = قیمت پیوت روزانه – عدد دوم
- بالاترین قیمت پیوت رنج = قیمت پیوت روزانه + دیفرانسیل پیوت
- پایینترین قیمت پیوت رنج = قیمت پیوت روزانه – دیفرانسیل پیوت
در زیر، پیوت رنجهای ماهانه (خطوط آبی) و شش ماهه (خطوط نارنجی) برای سهام Broadcom رسم شده است. در هر دو مورد، پیوت رنجها یا به عنوان مقاومت (زمانی که در روند نزولی هستند) یا حمایت (در روند صعودی) عمل کردند.
پیوتهای ماهانه و شش ماهه در نقش حمایت و مقاومت
از رنج باز شدن در پیوتها میتوان برای اجرای معاملات استفاده کرد. مشابه سیستم معاملاتی ACD، در اینجا نیز از A ups و A downs و همچنین C ups و C downs استفاده میشود، اما از آنجایی که معاملهگر از تایم فریمهای بلندتر استفاده میکند، مقادیر بزرگتری نسبت به زمانی که مقادیر روزانه محاسبه میشوند به کار میروند (در شکل بالا نشان داده نشده است).
هنگام معامله کردن سهام Broadcom، به جای استفاده از A up معادل 0.27 دلار برای معامله کوتاهمدت با استفاده از OR روزانه، معاملهگر بلندمدت بسته به نوسانات و قیمت سهام در آن لحظه، از A up شش ماهه 2.50 تا 3 دلاری بالاتر از پیوت رنج شش ماهه استفاده میکند.
در این حالت اگرچه تایم فریم متفاوت است اما روش استفاده از مفهوم یکسان است. هدف ما در این روش شناسایی شکستها، ارزیابی پتانسیل آنها و سپس معامله کردن بر اساس آن است.
رولینگ پیوت سه روزه
یکی دیگر از تکنیکهای مفید برای شناسایی شکستها، رولینگ پیوت سه روزه (three-day rolling pivot) است.
زمانی که پیوت رنج سه روزه زیر قیمت است، معاملات لانگ و وقتی قیمت در بالای پیوت باشد، معاملات شورت اولویت بیشتری برای معاملهگران دارند.
رولینگ پیوت سه روزه
در تصویر بالا، یک سیگنال خرید در یکم مارس (شماره 1)، زمانی که قیمت به بالای A up عبور میکند، تولید میشود. عملکرد رولینگ پیوت سه روزه به عنوان حمایت یک تأیید دیگر برای ورود به معامله لانگ است.
سپس قیمت سهام شروع به نوسان در رنجی میکند که در آن تا پنجم مارس رولینگ پیوت سه روزه از حمایت به مقاومت تبدیل میشود. هنگامی که قیمت سهام در ششم مارس و در نقطه 2 از A down به پایین سقوط میکند، سیگنال فروش ایجاد میشود.
نحوه محاسبه رولینگ پیوت سه روزه به شرح زیر است:
- قیمت رولینگ پیوت سه روزه = (بالاترین قیمت سه روزه + پایینترین قیمت سه روزه + قیمت بسته شدن) / 3
- عدد دوم = (بالاترین قیمت سه روز + پایینترین قیمت سه روز) / 2
- دیفرانسیل پیوت = قیمت پیوت روزانه – عدد دوم
- بالاترین قیمت رنج رولینگ پیوت سه روزه = قیمت پیوت روزانه + دیفرانسیل پیوت
- پایینترین قیمت رنج رولینگ پیوت سه روزه = قیمت محوری روزانه – دیفرانسیل محوری
جمعبندی محاسبات سیستم معاملاتی ACD
هدف فیشر در کتاب «معاملهگر منطقی» منتقل کردن این مفهوم است که معاملهگران حرفهای تحت آموزش او از رنجهای پیوت و OR برای ارزیابی دیدگاه غالب بر بازار استفاده میکنند و استفاده از این روشها در مقایسه با اتکای مطلق بر نواحی حمایت و مقاومت بسیار قابل اعتمادتر است.
اما از رنجهای باز شدن پیوت چگونه با هم استفاده میشود؟
به عنوان مثال، اگر OR کمتر از پیوت رنج باشد و با فرض وجود فاصله بین A up و پیوت رنج، هنوز هم میتوان وارد معاملات لانگ شد؛ اما در این شرایط معاملهگر باید حجم کمتری را خریداری کند چرا که میداند که احتمال توقف یا تغییر جهت قیمت با رسیدن به پیوت پوینت وجود دارد.
اما زمانی که قیمت به بالای OR و پیوت رنج برود، معاملهگر بیشتر مطمئن میشود که قیمت جا برای حرکت دارد، از این رو حجم بیشتری خریداری میکند. در واقع، حالا روز معاملاتی صعودی محسوب میشود.
سخن پایانی
رنج باز شدن ناحیه وسیعتری را با این احتمال که به بالاترین یا پایین بودن قیمت دوره مورد بررسی تبدیل خواهد شد، فراهم میکند.
پیوت رنج، چه روزانه و چه شش ماهه، یک سطح حمایت یا مقاومت دیگر به دست میدهد. معاملهگر با ترسیم این مقادیر در نمودار میتواند بلافاصله ببیند که قیمت سهام یا بازار چه زمانی قدرت و شتاب به دست میآورد یا از دست میدهد.
معاملهگر با تعیین محل OR و پیوت رنج نسبت به یکدیگر و نسبت به قیمت فعلی میتواند با اطمینان بیشتری در مورد ورود به معاملات تصمیم بگیرد. این اطلاعات در تصمیمگیریهای معاملاتی بسیار مفید است.
سیستم معاملاتی ACD مانند تکنیکهای معاملاتی مطمئن دیگر، در تمام تایم فریمها به خوبی کار میکند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
خطوط کاماریلا
در ابتدا ببینیم که خطوط کاماریلا در فارکس چیست؟ خطوط کاماریلا در فارکس از دسته خطوط محاسباتی است که قادر به ایجاد حمایت و مقاومت می باشند، که در طول روز می توانیم از آنها استفاده کنیم. نقاط محوری Camarilla، ابتدا در سال 1989 به وسیله شخصی به نام نیک اسکات، که یک معامله گر موفق اوراق قرضه بود کشف شد.
اندیکاتور خطوط کاماریلا( Camarilla) را می توان یک شاخص همه کاره دانست که به تریدرها این اجازه را می دهد تا سطوح کلیدی قیمت، نقاط ورود و خروج و مدیریت ریسک مناسب و بجا را پیدا کنند. لذا آشنایی با اندیکاتور خطوط کاماریلا و همینطور آموزش خطوط کاماریلا برای تریدرها، در دنیای معامله گری می تواند کارایی زیادی داشته باشد.
در خصوص خطوط پیوت و کاماریلا، Pivot از روش High و Low پیوت محاسبه می گردد، مقاومتها (R1-R2-R3) که تعداد آنها کمتر از کاماریلا است و از نظر جایگاه قرارگیری در بالای خط پیوت قرار می گیرند و همینطور دو ح مایت که پایین خطوط پیوت قرار می گیرند. در تفاوت خطوط پیوت و کاماریلا اینگونه بگوییم که در روش کاماریلا ما دارای 4 خط مقاومت و 4 خط حمایت هستیم. در بین مقاومتها و حمایتهایی که در کاماریلا به دست می آید H3 ,H4 و همینطور L3 , L4 دارای اهمیت بالایی می باشند. بر مبنای این خطوط، تکنیکی وجود دارد که ما در طول روز می توانیم از آن استفاده کرده و بسته به اینکه قیمت حال حاضر ما نسبت به خطوط کجا قرار دارد اقدام به خرید یا فروش نماییم.
سطوح کاماریلا چگونه محاسبه می شود؟
ببینیم که محاسبه خطوط کاماریلا به چه صورتی انجام می شود؟ برای محاسبه خطوط کاماریلا به نقاطی نیاز داریم که برای روز قبل می باشد. این نقاط عبارتند از:
کمترین بازه زمانی که باید به آن نگاه کنیم و اطلاعاتمان را از آنجا استخراج نماییم، کندلهای روزانه می باشد. با استفاده از اطلاعاتی که کندلهای روزانه بعلاوه فرمولهای ریاضی، در نهایت 8 خط محاسباتی ایجاد می گردد.
از این 8 خط 4 خط مقاومت می باشد و چهارتای دیگرحمایت (Support) می باشند. خطوط مقاومت به ترتیب H3،H2،H1 وH4 نمایش داده می شوند و فرمول محاسباتی(طبق نمونه، البته مقادیر متفاوت خواهد بود) ، مقادیر آنها به دست می آید.
H1= (H-L) X1.1/12+ Close
حمایتها نیز بر اساس فرمول محاسباتی( طبق نمونه، البته مقادیر متفاوت خواهد بود) با L4، L3،L2،L1 به نمایش درمی آیند.
L1= Close- (H-L) X 1.1 / 12
لازم به ذکر است که این فرمولها، تنها فرمول محاسبه کاماریلا نیست، بالطبع چون فرمولها متفاوت می باشند در نتیجه نقاطی هم که به دست می آید متفاوت خواهند بود.
نکته ای که لازم است در خصوص دانلود خطوط کاماریلا ذکر شود این است که نرم افزارهایی که توسط کارگزاریها ارائه می گردد دارای قابلیت نصب این خطوط برای تریدر را دارند. اگر هم این قابلیت را نداشتند با یک سرچ ساده می توانید دانلود خطوط کاماریلا را انجام دهید.
برد در معادله کاماریلا چیست؟
تریدرهای حرفهای همواره در جستجوی سطوح کلیدی هستند که به وسیله آنها، یا قیمت را دفع کنند یا بعد از ترید از آن طریق، اقدام قیمت(price action) را در سمت و سوی پیش بینی تسریع نمایند. استراتژی معاملاتی کاماریلا در واقع تکنیکی می باشد که هر دوی این
جنبه ها را پوشش داده و دارای دقت بالا و عملکردی قابل اطمینان، به ویژه برای تریدرهای روزانه می باشد.
بهترین استراتژی Camarilla کاملا به شرایط بازار در یک بازه زمانی مشخص بستگی دارد. در حقیقت، این شرایط حاکم بر بازار است که مناسب ترین استراتژی Camarilla را به جهت استفاده دیکته می نماید. نقطه محوری Camarilla، استراتژی های گوناگونی را برای تجارت در هر بازار مالی ارائه می نماید.
این استراتژی بسیار مناسب برای معامله گران محدوده(Range traders) می باشد، چرا که این اندیکاتور هر روزه، محدوده جدیدی را برای اینگونه معامله گران ارائه می دهد. آنچه که دارای اهمیت است در خصوص این خطوط، در روزهایی رند می باشد وبازار تمایلی برای تشکیل روند ندارد فواصل بین L3 وL4(بیشترین حمایت) و همچنین H3 وH4(بیشترین مقاومت) را از خود نشان می دهند، که می توان بر اساس آنها سیگنال خرید یا فروش ایجاد نمود.
تفاوت فیبوناچی کلاسیک و کاماریلا چیست؟
اصلاح فیبوناچی و یا به عبارتی اکستنشن ها به محدوده ای که بین بالا و پایین در یک بازه است اطلاق می گردد در صورتی که کاماریلا بر مبنای نقاط بالا (high)، پایین (low) و بسته شدن (close) شمع بسته شدن روز قبل می باشد.
تفاوت اساسی سیستم نقطه محوری Camarilla این می باشد که تکنیک های آن بر اساس سیستمی بنا شده که سر جمع از 9 سطح قیمت استفاده می کند.
اما تکنیکهای استراتژی نقاط محوری فیبوناچی در واقع شامل استفاده از مطالعات فیبوناچی (پیشبینی، توسعه و اصلاحات) جهت تعیین کردن جهت روند و همچنین گرفتن موضع مناسب، جهت انجام معاملات می باشد.
در نرم افزارهای معاملاتی، تریدرها به راحتی قادر خواهند بود ابزارهایی را بیابند که اجازه دسترسی به پلتفرمهای معاملاتی محبوبی چون فیبوناچی متاتریدر5 را میدهند.
با استفاده از این برنامه ها، دستیابی به مطالعات شاخص اقتصادی که در ارتباط با اصلاحات فیبوناچی می باشد، پیشبینیها را برای سرمایهگذاران سهل تر می نماید.
آیا معامله گران حرفه ای از نقاط محوری استفاده می کنند؟
نقاط محوری عموما توسط معامله گران در مبادلات سهام و همینطور کالا مورد استفاده قرار می گیرد.
آنها معمولا بر اساس قیمت های بالا (high)، پایین (low) و پایانی (close) جلسات معاملاتی گذشته محاسبه می گردند و همچنین جهت پیش بینی سطوح حمایت و مقاومت در جلسه فعلی یا همینطور آتی مورد استفاده قرار می گیرند.
این سطوح می تواند توسط تریدرها جهت مشخص نمودن نقاط ورود و خروج و هم برای توقف ضرر و یا گرفتن سود استفاده شود.
نقاط محوری را می توان یک شاخص تحلیل تکنیکال دانست که جهت مشخص نمودن روند کلی بازار در تایم فریمهای متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد. لذا نقاط محوری مورد نیاز تمامی معامله گران می باشد. واقعیتی که وجود دارد این است که اندیکاتورها و سایر ابزارها لازمه کار معامله گری است و تریدرها فارغ از آنکه حرفه ای باشند یا تازه کار به این ابزار نیاز دارند.
سخن پایانی
خطوط کاماریلا را با هم در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار دادیم. خطوط کاماریلا و پیوت روشهای محاسباتی می باشند که دارای چندین فرمول و راههای متفاوت جهت محاسبه می باشند، به دلیل آنکه بین آنها جامعیت واحدی بین آنها وجود ندارد، نقاط به دست آمده هم متفاوت خواهند بود. نکته دیگر آنکه به دلیل پیوستگی در بازار فارکس، بعضی نقاط شروع و خاتمه روز را 00:00 GMT(ساعت 12 نیمه شب)، برخی آن را 5 بعدازظهر نیویورک تا 5 بعد از ظهر روز بعد، می تواند شروع و پایان یک روز کاری در بازار فارکس باشد. به دلیل این تناقضات، اهمیت این تکنیک، پیدا کردن مینیمم ها، رسم ترند لاین، از اهمیت پایین تری برخوردار می باشد. اگر بازار ترند هم داشته باشد حساسیت بازار به این خطوط کمتر هم می شود. به همین دلیل پیشنهاد ما این است که آموزش خطوط کاماریلا به خوبی یاد بگیرید و آن را بارها و بارها آن را تمرین کنید.
با امید به آنکه مقاله ای که تقدیم حضورتون گردید مورد توجه شما قرار گرفته باشد. بروکر نیکس، جهت ارائه مشاوره رایگان در خصوص بازار فارکس و ارز دیجیتال آماده ارائه مشاوره رایگان به شما عزیزان می باشد.
اندیکاتور نمایش پیوت پوینت Pivot Point متاتریدر
پس از خواندن این مطالب در مورد اینکه پیوت پوینت فرمول محاسبه نقاط پیوت چیست و چگونه می توان آن را محاسبه کرد میتوانید این اندیکاتور پیوت پوینت Pivot Point را برای متاتریدر 4 و 5 دانلود و نصب کنید. برای دانلود اندیکاتور های رایگان متاتریدر میتوانید به بخش اندیکاتورهای رایگان فراترید مراجعه کنید.
اندیکاتور Pivot Point براساس یک الگوریتم ویژه ریاضی است که می تواند برگشت های آینده هر بازاری را با احتمال زیاد پیش بینی کند.در واقع ، “چرخش” به معنای رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت و سپس معکوس کردن است. اندیکاتور Pivot Point برای استفاده در معاملات بسیار آسان بوده و میتوانید به راحتی از آن استفاده کنید. این اندیکاتور برای محاسبه از قالب و تایم فریم زمانی D1 یعنی یک روزه استفاده می کند.
چگونه از اندیکاتور پیوت پوینت استفاده کنیم؟
آسان ترین روش برای استفاده از سطح pivot point در معاملات خود استفاده از آنها مانند سطح حمایت و مقاومت است. هرچه یک سهام یا جفت ارز یک سطح پیوت پیونت را لمس کند و سپس برگردد ، آن سطح قوی تر خواهد بود.
اگر قیمت به سطح مقاومت بالایی نزدیک شود، می توانید به فکر فروش بوده و حد ضرر خود را در بالای این مقاوت قرار دهید.
اگر قیمت نزدیک به سطح حمایت شد میتوانید به فکر خرید باشید و فرمول محاسبه نقاط پیوت حد ضرر خود را در پایین این منطقه حمایت قرار دهید.
مشاهده کردید که مانند حمایت و مقاومت های عادی در مناطق حمایت و مقاومت پیوت پوینت نیز باید به این شیوه عمل کنید.
اندیکاتور پیوت پوینت چیست ؟
Pivot Point چیست؟
پیوت پوینت یک اندیکاتور برای استفاده در تحلیل های تکنیکال می باشد که برای تعیین روند کلی بازار در بازه های زمانی مختلف استفاده می شود. پیوت پوینت به طور متوسط میانگین قیمت های پایین ، پایین و بسته شدن کندل روز معاملات قبلی است. با این شرایط در روز بعد ، تصور می شود که معاملات در بالای سطوح پیوت پوینت نشان دهنده قدرت گرفتن روند صعودی خواهد بود ، در حالی که در معاملات در زیر نقطه پیوت پوینت نشان دهنده تمایل به روند نزولی وجود دارد.
نحوه محاسبه نقاط و سطوح پیوت پیونت
سطح مقاومت 3 (R3)= بالاترین مقدار روز قبل + 2 (پیوت – پایین ترین روز قبل)- سطح مقاومت 2 (R2)= پیوت + (سطح مقاومت 1 – سطح حمایت 1)
- سطح مقاومت 1(R1) = (پیوت * 2) – کمترین میزان روز قبل
- پیوت = روز گذشته (بیشترین + کمترین + بسته شده) / 3
- سطح حمایت 1 (S1)= (پیوت * 2 ) – بالاترین سطح روز گذشته
- سطح حمایت 2(S2) = پیوت – (سطح مقاومت 1 – سطح حمایت 1)
- سطح حمایت 3(S3) = کمترین روز گذشته – 2 (بالاترین سطح روز گذشته – پیوت )
اندیکاتور همیشه نقطه اصلی محور (خط بنفش) را نشان می دهد. این اندیکاتور همچنین 3 سطح مقاومت مهم (خطوط قرمز) و 3 سطح حمایت مهم (خطوط آبی) را نشان می دهد. فرقی نمی کند که کدام بازه زمانی را انتخاب کنید – اندیکاتور همیشه بر اساس چهارچوب زمانی روزانه محاسبه می شود.
پارامترهای ورودی اندیکاتور پیوت پوینت
LocalTimeZone (پیش فرض = 0) – منطقه زمانی سرور MT4 یا MT5 شما. به عنوان مثال ، اگر سرور شما در نیویورک است باید این پارامتر را روی -5 تنظیم کنید.
DestTimeZone (پیش فرض = 0) – منطقه زمانی جلسه معاملاتی که برای معامله در آن استفاده می کنید. به عنوان مثال اگر در لندن تجارت می کنید این پارامتر را روی 0 تنظیم کنید.
پارامترهای دیگر – نمایش بصری خطوط را اصلاح کنید. آنها را تغییر ندهید.
نحوه نصب و استفاده از اندیکاتور پیونت پوینت Pivot Point
نحوه نصب اندیکاتور پیونت پوینت در متاتریدر همانند دیگر اندیکاتور ها بوده و به راحتی میتوانید پس از دانلود اندیکاتور پیونت پوینت در پایین این صفحه ، از منو File در نرم افزار متاتریدر گزینه Open Data Folder کلیک کرده و با باز شدن پوشه این نرم افزار به پوشه MQL4 یا MQL5 رفته و در پوشه indicators فایل اندیکاتور خود را قرار دهید. پس از این مرحله از منو Insert و زیر منو Indicators در بخش اندیکاتورهای سفارشی، اندیکاتور پیوت پوینت را انتخاب کنید.
اگر به اندیکاتور بولینگر باند نیز نیاز دارید به این صفحه مراجعه کنید.
دیدگاه شما