بررسی عوامل تاثیر گذار بر جریان سرمایه صندوق های سرمایه گذاری مشترک در ایران
جریان سرمایه صندوق های سرمایه گذاری به میزان صدور و ابطال واحدهای سرمایه گذاری توسط کل صندوق های سرمایه گذاری اشاره دارد وخالص جریان سرمایه، تفاوت میان این دوجریان ورودی (صدور) و خروجی(ابطال) است.رشد سرمایه صندوق های سرمایه گذاری به منزله ی توسعه ی این نهادهای مالی در بازار سرمایه وترویج فرهنگ سرمایه گذاریغیرمستقیم و مولد و بهره گیری از مدیریت حرفه ای این واسطه های مالی توسط جامعه می باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان و نحوه تاثیرگذاری عواملی است که می توانند موجب افزایش یا کاهش خالص جریان سرمایه صندوق های سرمایه گذاری در ایران شوند.بدین منظور داده های هفتگی و ماهانه مربوط به جریان های سرمایه صندوق های سرمایه گذاری ،شاخص کل بورس،نرخ دلار وسکه در بازارآزاد ،نرخ سود سپرده بانکی کوتاه مدت و نرخ تورم از ابتدای سال 1388 تا پایان شهریورماه سال 1391 جمع آوری شده وپس ازانجام محاسبات اولیه جهت استخراج سری های زمانی مربوط به میزان رشد و بازده های هفتگی و ماهانه وآزمون های ریشه واحد و همخطی در رابطه با متغیرهای پژوهش ، مدل نهایی تحقیق به روش الگوی پویای خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی( ardl) برآورد گردید.نتایج پژوهش نشان داد که برمبنای داده های هفتگی، بازده بازار سهام با یک وقفه و خالص جریان سرمایه باوقفه های اول ودوم تاثیر مثبتی بر خالص جریان سرمایه دارند و بازده بازار سکه ونرخ تورم تاثیر منفی بر خالص جریان سرمایه دارند.برمبنای داده های ماهانه وقفه اول خالص جریان سرمایه تاثیر مثبت ووقفه دوم خالص جریان سرمایه،بازده سکه ونرخ تورم تاثیر منفی بر خالص جریان سرمایه صندوق های سرمایه گذاری دارند.در هر دو مدل هفتگی وماهانه جریانهای سرمایه شواهدی مربوط به تاثیرگذاری نرخ سود بانکی و بازده بازار دلار بر خالص جریان سرمایه یافت نشد.
برای دانلود 15 صفحه اول ابتدا ثبت نام کنید
اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید
منابع مشابه
بررسی تأثیر برخی عوامل مدیریتی و محیطی بر بازده صندوق های سرمایه گذاری مشترک در ایران
بازار سرمایه به عنوان آینه تمام نمای اقتصادی یک جامعه کارکردهای مختلفی را بر عهده دارد. یکی از این کارکر دهای اساسی ایجادسازوکارهایی است که به افزایش نقدشوندگی ابزارهای تامین مالی و نهایتاً افزایش امنیت سرمایه گذاری منجر می گردد . امروزه دربسیاری از بازارهای جریانهای سرمایه مالی پیشرفته، مدیریت ریسک و بکارگیری ابزارهایی برای کاهش نوسانات قیمت اوراق بهادار به منظورکمینه نمودن احتمال بازده منفی دارایی ها بسیار مت.
ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک در ایران
در این پژوهش عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری ایران بر اساس معیارهای مبتنی بر تئوری مدرن پرتفوی شامل شاخص شارپ، مدیلیانی، انحراف معیار، بتای سنتی، ترینر و جنسن و تئوری فرا مدرن پرتفوی شامل شاخص سورتینو، پتانسیل مطلوب، ریسک نامطلوب و بتاهای نامطلوب بررسی شد. ارتباط میان رتبهبندی صندوقها بر مبنای معیارهای مختلف مقایسه گردید. دوره بررسی از سال 1387 (آغاز فعالیت صندوقها در ایران) تا پایان سه ماه.
طراحی صندوق سرمایه گذاری مشترک اسلامی در بازار سرمایه
بررسی ارتباط جریان های نقدی صندوق های سرمایه گذاری مشترک و شاخص بورس اوراق بهادار تهران
هدف این پژوهش، بررسی رابطة جریانهای نقدی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و شاخص بورس اوراق بهادار تهران در بازة زمانی 1387 تا بهمن1391 با استفاده از اطلاعات 65 صندوق سرمایهگذاری مشترک تأسیسشده و فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی این دوره است. در این پژوهش از تغییرات روزانۀ مجموع واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و همچنین تغییرات روزانۀ ارزش مجموع واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، بهمنز.
آنچه در مورد صندوق های مشترک سرمایه گذاری باید بدانیم
بازارهای مالی در دهه های اخیر باتحولات چشمگیری مواجه شده اند. باپیدایش واسطه های مالی جدید و ابزارهای مالی جدید رفته رفته از نقش انحصاری واسطه های مالی خاص و به ویژه بانکها تاحدودی کاسته شده است و جایگاه خاصی برای واسطه هایی چون صندوق های سرمایه گذاری مشترک1 و شرکت های سرمایه گذاری با سرمایه باز، ایجاد شده است. به عبارتی بسیاری از مشتریان بانکی با پذیرش ریسک بیشتر بجای آن که صرفا سپر.
بررسی تأثیر برخی عوامل مدیریتی و محیطی بر بازده صندوق های سرمایه گذاری مشترک در ایران
بازار سرمایه به عنوان آینه تمام نمای اقتصادی یک جامعه کارکردهای مختلفی را بر عهده دارد. یکی از این کارکر دهای اساسی ایجادسازوکارهایی است که به افزایش نقدشوندگی ابزارهای تامین مالی و نهایتاً افزایش امنیت سرمایه گذاری منجر می گردد . امروزه دربسیاری از بازارهای مالی پیشرفته، مدیریت ریسک و بکارگیری ابزارهایی برای کاهش نوسانات قیمت اوراق بهادار به منظورکمینه نمودن احتمال بازده منفی دارایی ها بسیار مت.
جریانهای سرمایه
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
2 دانشجوی دکتری گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
چکیده
مقاله حاضر به بررسی عوامل تعیینکننده جریانهای بینالمللی سرمایه با تأکید بر جهانی شدن مالی در کشورهای نوظهور طی سالهای 2013-1985 پرداخته است. علاوهبراین با وارد کردن متغیر تعاملی کیفیت نهادها با جهانی شدن مالی، اثر همزمان کیفیت نهادها و جهانی شدن مالی بر جریانهای بینالمللی سرمایه ارزیابی شده است. برای این منظور از برآوردگر گشتاوری تعمیمیافته دومرحلهای استفاده شده است. نتایج نشان میدهد جهانی شدن مالی در کشورهایی که از نهادهای باکیفیت و ثبات سیاسی برخوردارند، موجب افزایش جریانهای سرمایه میشود. اما در کشورهایی که از نهادهای بیکیفیت و عدم ثبات سیاسی برخوردارند، موجب افزایش جریانهای سرمایه نمیشود و یا حتی موجب کاهش آن میشود. همچنین بر اساس نتایج، یک سطح آستانه برای کیفیت نهادها وجود دارد که تا قبل از دستیابی به جریانهای سرمایه آن، جهانی شدن مالی موجب کاهش جریانهای سرمایه میشود و با رسیدن کیفیت نهادها به این سطح آستانهای، جهانی شدن مالی موجب افزایش جریانهای سرمایه میشود. علاوهبراین از میان کشورهای نوظهور مورد مطالعه، تنها کشورهای مجارستان، جمهوری چک، اسلواکی، شیلی، مالزی، لهستان، بلغارستان، لیتوانی، مکزیک، عمان، استونی و لتونی توانستهاند به این سطح آستانه دست یابند. با توجه به این که کیفیت نهادها در بیشتر کشورهای نوظهور کمتر از حد آستانه است، این کشورها قبل از جهانی شدن مالی باید اقدام به بهبود کیفیت نهادها و ایجاد ثبات سیاسی در کشور خود نمایند.
واژگان کلیدی: جریانهای سرمایه، جهانی شدن مالی، بازارهای نوظهور، کیفیت نهادها، ریسک سیاسی.
طبقهبندی JEL: C23، F32، F60.
واژگان کلیدی: جریانهای سرمایه، جهانی شدن مالی، بازارهای نوظهور، کیفیت نهادها، ریسک سیاسی.
جریانهای سرمایه
Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:
پراش رابرت، حسینی سید شمس الدین. ارزیابی مجدد نظریه مزیت نسبی: تأثیر جریانهای سرمایه بر استدلال دفاع از اقتصاد آزاد. فصلنامه برنامه ریزی و بودجه. 1376; 2 (3) :118-111
نظریه مزیت نسبی، از قدیمی ترین، و با توجه به پذیرش گسترده اش، از موفق ترین نظریه ها در تاریخ علم اقتصاد است. ویژگیهای اصلی نظریه مزیت نسبی، ساده است و برداشتهایی که می توان از مدل به دست آورد، در حد گسترده ای کاربرد دارد. نظریه مزیت نسبی، به طور مشخص، این اندیشه را مطرح می سازد که باید تجارت آزاد براساس بالاترین سود کشورهای درگیر تجارت شکل گیرد، تا تخصص گرایی برای استقرار تولید گسترده تر، کارآمد باشد. به گفته یک اقتصاددان برجسته نئوکلاسیک: یک فرض اساسی وجود دارد مبنی بر اینکه مبادله آزاد و اختیاری، رفاه را در داخل مرزهای ملی و همچنین در فراسوی آن، افزایش می دهد (آلیبر، 1994).
متأسفانه این فرض اساسی پروفسور آلیبر به لحاظ فکری جای تردید دارد. اگر چه نکته ممکن است بدیهی به نظر رسد، اما با این حال مهم است که به یاد داشته باشیم که تحت نظام تجارت آزاد، یک کشور صرفاً درگیر مبادله کالا نیست. اشخاص و بنگاهها در یک کشور، در روابط مبادله با اشخاص و بنگاههای سایر کشورها شرکت می کنند (کالبرتسن، 1985، ص. 8-9) همین واقعیت ساده، به طور مستقیم، امکان بروز "نقص در هماهنگی، در بازار بزرگتر بین المللی را فراهم می آورد. اگر به جای دو کشور، گروهی از افراد با هم به تجارت بپردازدند، منطقی است که پرسشهای زیر مطرح گردد:
اثر تجارت بر سطح اشتغال چیست؟ تجارت بر توزیع درآمد چه اثری دارد؟ آیا نظام در معرض کمبود تقاضای موثر است؟ نظریه مزیت نسبی به این مسائل پاسخ نمی دهد. متأسفانه، پاسخ ندادن به این پرسشها، دلیلی بر آن نمی شود که طرح چنین پرسشهایی ناموجه باشد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |
پایگاه های مرتبط
- موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیرت و برنامه ریزی
کلمات کلیدی
اقتصاد, برنامه, برنامه ریزی, تحولات اقتصادی, توسعه اقتصادی, سیاست ها و راهبردهای اقتصادی, مسائل اقتصادی ایران و جهان
- کاربران حاضر در وبگاه: 0 کاربر;
- میهمانان در حال بازدید: 50 کاربر;
- تمام بازدیدها: 14424375 بازدید;
- بازدید 24 ساعت قبل: 2962 بازدید
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.
اصطکاک مالی و نوسانات بازار کار، سرمایه گذاری و جریان سرمایه در مدل استاندارد نئوکلاسیک
مدل استاندارد نئوکلاسیک پیش بینی می کند که کشورهایی که نرخ رشد بهره وری بالاتری دارند، افزایش سریع در سرمایه گذاری را تجربه می کنند سپس به دنبال این افزایش، کاهش سریع سرمایه گذاری را تجربه می کنند. این پاسخ سرمایه گذاری منحصر به فرد با شواهد تجربی متضاد است که نشان می دهد این نوع رفتار با اصول سرمایه گذاری مغایرت دارد. در این مقاله، من یک مدل تعادل عمومی مرتبط با دو کشور را ارائه میکنم که یک پاسخ سرمایه گذاری مطابق با اصول سرمایه گذاری را از حساسیت بازار کار ارائه می کند. در این مدل، من سرمایه گذاری را به بخش های تجاری و غیرتجاری تقسیم می کنم و نشان می جریانهای سرمایه دهم که افزایش در نرخ رشد اقتصادی یک کشور، موجب ضعف در بخش های غیر تجاری می شود که منجر به افزایش نسبی قیمت کالاهای سرمایه گذاری می شود. این ضعف و کمبود به دلیل اینکه نیروی کار نمی تواند به سرعت بین بخش های مختلف اقتصادی، به صورت مناسب تخصیص پیدا کند، ایجاد می شود. این مکانیزم دارای دو پیامد اصلی می باشد. اول، جنبش های ناشی از قیمت های نسبی منجر به متعادل شدن جریانهای سرمایه بازگشت سرمایه در کشور های مختلف شده بنابراین تا حد زیادی موجب کاهش سرمایه گذاری اولیه می شود. دوم این که، در حال حاضر صرفه جویی های داخلی نقش مهمی در سرمایه گذاری های مالی ایفا می کنند، و موجب ایجاد یک جنبش هماهنگ بین این متغیر ها می شود.
جریانهای سرمایه
جهانیسازی، پیشرفتهای فناوری و اینترنت همگی در تسهیل سرمایهگذاری پولتان به صورت مجازی در هر جای دنیا بدون در نظر گرفتن اینکه کجا را جریانهای سرمایه خانه خود میدانید، دخیل هستند. شما تنها به اندازه چند کلیک ماوس (یا یک تماس تلفنی برای کسانی که در دوران ژوراسیک زندگی میکنند!) تا سرمایهگذاری در بورس سهام نیویورک یا لندن، معامله شاخص Nikkei یا Hang Seng یا باز کردن یک حساب معاملاتی فارکس برای معامله دلار آمریکا، یورو، ین و حتی ارزهای بیگانه فاصله دارید.
جریانهای سرمایه، میزان پولی را که به درون یا بیرون از یک کشور یا یک اقتصاد بواسطه خرید و فروش سرمایهگذاری جریان دارد، اندازهگیری میکنند. موضوع مهمی که لازم است همیشه آنرا دنبال کنید، تراز جریان سرمایه است که میتواند مثبت یا منفی باشد.
هنگامی که کشوری دارای تراز جریان سرمایه مثبت است، سرمایهگذاریهای خارجیای که وارد آن کشور میشوند بیشتر از سرمایهگذاریهایی است که از آن کشور خارج میشوند. تراز جریان سرمایه منفی عکس این حالت است یعنی سرمایهگذاریهایی که کشور را به سوی مقصدی خارجی ترک میکنند بزرگتر از سرمایهگذاریهای وارد شده هستند.
با افزایش سرمایهگذاری وارد شده به یک کشور، تقاضا برای ارز آن کشور افزایش مییابد زیرا سرمایهگذاران خارجی باید ارز خود را بفروشند تا بتوانند ارز محلی را خریداری نمایند. این تقاضا باعث افزایش ارزش این ارز میگردد.
دیدگاه شما