نحوه تشخیص درست درصد تصحیح یا برگشت روند را در مقاله کوتاه زیر مطالعه کنید: —-> درصد تصحیح یا برگشت روند
انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه
معامله گران از چارت های مختلفی برای مطالعه الگوهای گوناگون در بازار فارکس استفاده می کنند که یکی از این الگوها الگوی سر و شانه نام دارد. این الگو با 3 مشخصه بارز (سری به سمت بالا و شانههای به عنوان قلهها ) شناخته شده است که فرورفتگی قسمت وسط آن به عنوان پایین ترین ناحیه نمودار در نظر گرفته می شود. این الگو در تمام بازارها و بازه های زمانی اتفاق می افتد که با معکوس شدن روند نزولی همراه خواهد بود.
شناسایی الگوی سر و شانه
از این الگو به عنوان یک اندیکاتور در بازار فارکس استفاده می شود که همراه با معکوس شدن روند نزولی در قیمت ها خواهد بود و در نوع خود به عنوان رایج ترین اندیکاتورهای معکوس به حساب می آید. زمانی که قیمت حرکتی نزولی داشته باشد، به فرورفتگی نمودار برخورد می کند و سپس شروع به حرکتی معکوس و صعودی می کند اما در ادامه مقاومت بازار، آن را به سمت نزول و برخورد با یک فرورفتگی دیگر سوق می دهد.
قیمت به نقطه ای نزول می کند که بازار نمی تواند پایین تر از آن را حمایت کند، در این شرایط، صعودی دیگر در قیمت بوجود می آید. دوباره، مقاومت بازار، قیمت را پایین میکشد و برای بار آخر نزول می کند. اگر بازار نتواند قیمتی پایین تر را حمایت کند، به نقطه نزول قبل باز نمی گردد، این مسئله باعث می شود که قیمت قبل از خیزشی دوباره، نزول بیشتری را تجربه کند. این روند، می تواند 3 فرود الگوی نزولی سر و شانه یا نقطه نزول را در نمودار ایجاد کند که باعث بوجود آمدن شانه چپ، سر و شانه راست در نمودار می شود.
نمودارها دارای 2 سوی بازگشتی هستند که یکی از آنها بعد از عبور از شانه چپ و دیگری بعد از سر اتفاق می افتد. نقاط بالای این پروسه های برگشتی به وسیله خط روندی که تا سمت راست گسترش پیدا می کند، به هم متصل می شوند. نام این خط روند ، خط مقاومت یا خط گردن است.
نحوه انجام معاملات با الگوی سر و شانه
از آنجا که الگوی سر و شانه، جزو الگوهایی هستند که روند نزولی در نمودارها را نشان می دهند، بنابراین بهتر است برای خرید یا انجام معاملات طولانی مدت، روی تکمیل شدن این الگو تمرکز کنید. باید گفت، کامل شدن این الگو جایی است که میزان قیمت و ارزش دارایی شما به جایی بالاتر از خط گردن برسد .
همچنین در برخی شرایط، این تکمیل شدن در جایگاهی اتفاق می افتد که در خط مقاومت دچار شکست شود. در نمودار بالا، قیمت در ناحیه بالایی خط گردن و در امتداد شانه راست قرار گرفته است، معامله گران به این وضعیت برک اوت می گویند که نشان دهنده کامل شدن الگوی سر و شانه است.
به صورت سنتی، زمانی که قیمت در بالای خط گردن حرکت کند، معامله گران به قصد انجام معاملاتی طولانی مدت وارد جریان مبادلات می شوند و همچنین استاپ لاس خود را درست در زیر نزولی ترین نقطه شانه راست تعیین می کنند. زمانی که دو عقب نشینی (فواصل کوتاه در روند ، یا فرورفتگی کوچکتر) در الگو، با هم همسطح شوند یا نزول دوم با اختلاف کمی در زیر نزول اول قرار بگیرد، خط گردن می تواند ناحیه مناسبی برای ورود به معاملات باشد.
اگر شانه راست از شانه دیگر، بلندتر باشد، خط روند به صورت زاویه دار به سمت بالا حرکت می کند و به همین دلیل نمی تواند نقطه مناسبی برای ورود باشد. در این صورت، بهتر است خرید خود را زمانی انجام دهید که قیمت به ناحیه ای بالاتر از بازگشت دوم ( بین سر و شانه راست) رسیده باشد.
همچنین، در صورتیکه بازگشت یا عقب نشینی دوم نسبت به نوع اول آن، پایین تر باشد، می توانید از آن به عنوان موقعیتی برای ورود به معاملات استفاده کنید. به عبارتی دیگر، اگر خط گردن روندی نزولی را طی کند، از آن به عنوان نقطه ای برای ورود استفاده کنید. اگر خط گردن زاویه ای شیب دار، به سمت بالا یا پایین را نشان دهد، از نقطه بازگشتی دوم به عنوان نقطه ورود استفاده کنید.
ارتفاع الگو سر و شانه و قیمت هدف گذاری شده
الگوهای نموداری، هدف مشخصی از قیمت یا ناحیه ای تقریبی را که قیمت بر اساس اندازه الگو را پوشش میدهند، مشخص می کنند. می توانید پایین ترین قیمت ناحیه سر در نمودار را از بالاترین قیمتی که در نمودار، روندی معکوس داشته است، کم کنید. این کار ارتفاع الگوی نمودار را برای شما مشخص می کند.
برای مثال، اگر پایین ترین قیمت در ناحیه سر برابر با 2059.5 دلار باشد، و بالاترین میزان قیمت معکوس برابر با 2063.5 دلار باشد، ارتفاع الگو برابر با (4=2059.5-2063.5) خواهد شد. این میزان را به قیمت بریک اوت اضافه کنید تا بتوانید میزان سود هدف گذاری شده خود را بدست آورید. اگر قیمت بریک اوت برابر با 2063.25 دلار باشد، هدف، بدست آوردن 2067.25 دلار سود خواهد شد. معمولاً، رسیدن به مقادیری که به عنوان سود هدف گذاری می شوند، تضمین شده نیستند، گاهی اوقات ممکن است این سود تا نزدیکی قیمتی که رسیدن به آن به عنوان هدف مشخص شده است، متوقف شود.
روی الگوهای معاملاتی که می توانید معاملات خود را براساس استاپ لاس و تارگت مورد نظر و با نسبت زیان /سود برابر با 2:1 انجام دهید، تمرکز کنید. در این شرایط، تارگت شما باید 4 پله، بالاتر از قیمت ورودیتان در نظر گرفته شود، این در حالی است که در این شرایط باید استاپ لاس شما، 3.25 از نقطه ورودی فاصله داشته باشد. ( در مثال بالا، این میزان برابر با 2063 دلار، در زیر شانه راست می باشد).
درست است که در این شرایط میزان سود به زیان نسبت خوبی را نخواهد داشت اما الگو همچنان نشان دهنده گذر شما از یک روند نزولی کوتاه مدت به یک روند صعودی کوتاه خواهد بود. در الگوهایی که شانه سمت راست به بالای سر می الگوی نزولی سر و شانه رسد، میزان زیان/ سود افزایش پیدا می کند.
بررسی مختصر استراتژی سر و شانه
الگوی سر و شانه در شرایط نزولی بازار اتفاق می افتد. 3 ناحیه مهم همراه با دو حرکت معکوس در این الگو وجود دارد؛ زمانی که قیمت به ناحیه ای بالاتر از خط گردن یا حرکت معکوس دوم صعود کند، الگو کامل می شود و پتانسیل خرید را فراهم می کند.
به طور معمول، معامله گر از استاپ لاسی در زیر ناحیه شانه راست استفاده می کند و تارگتی براساس اندازه ارتفاع نمودار به اضافه قیمت برک اوت، انتخاب می کند. به طور نرمال، انجام یک معامله ، باید نسبت زیان/ سود بیشتر از 2:1 برای معامله گر فراهم آورد، اگر این اتفاق نیفتد، الگو همچنان می تواند اطلاعات مفیدی درباره نزول و صعود بازار در اختیار معامله گر قرار دهد.
نحوه تشخیص الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه بهترین، مهمترین و مورد اعتمادترین الگوی برگشتی از نظر جان مورفی و سایر صاحب نظران است. الگوهای برگشتی الگوهایی هستند که روند قیمت در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه الگویی است متشکل از ۳ قله، که دو قله کناری (شانههای چپ و راست) ارتفاعی تقریبا برابر با هم دارند و قله وسطی (سر) از هر دوی آنها بلندتر است.
الگوی سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک روند صعودی اتفاق میافتد و نشان دهنده تغییر جهت آن به سمت روند نزولی است.
وقتی چنین الگویی در رفتار سهم مشاهده کردید، باید منتظر شکست خط گردن بمانید. خط گردن خطی است که نقاط پایینی شانهها را به هم وصل میکند و غالبا شیب ملایم مثبتی دارد. اما ممکن است به صورت خط صاف افقی و یا حتی در مواردی با اندک شیب نزولی هم رسم شود.
حواستون به حجم معامله باشه…!
قله اول (شانه چپ) با حجم معاملات بسیار سنگینی همراه است که در قله میانی از آن کاسته میشود و نشانه کوچکی برای تحلیلگران است.
در قله سوم (شانه راست) حجم معاملات به طور چشمگیری کمتر از دو قله قبلی است و اخطاری جدی به تحلیلگران میدهد.
الگوی سر و شانه با شکستن خط گردن کامل میشود. به این معنی که قیمت مثلا تا دو روز کاری زیر خط گردن بسته شود و یا با درجه نفوذ ۱ تا ۳٪ زیر خط گردن قرار گیرد تا شکسته شدن آن قطعی باشد. توجه داشته باشید که هنگام شکست خط گردن حجم معاملات نیز دوباره افزایش مییابد.
خب حالا که فهمیدم الگو اتفاق افتاده، باید چیکار کنم؟
تحلیلگران در این قسمت با تعیین اهداف قیمتی محدوده ورود و خروج از سهم را تعیین میکنند. توجه کنید که قیمتها در پایین خط گردن دقیقا همان فاصلهای را طی میکنند که در بالای خط گردن طی کردند. یعنی الگوی نزولی سر و شانه با اندازهگیری فاصله قله وسط (سر) تا خط گردن، متوجه میشوید که پس از شکسته شدن خط گردن قیمت حدودا تا کجا کاهش پیدا میکند و آن محدوده را برای ورود به بازار انتخاب کنید.
الگوی سر و شانههای کف یا معکوس
الگوی سر و شانههای کف یا معکوس، الگویی است متشکل از ۳ موج نزولی که دو حفره کناری آن (شانههای چپ و راست) عمقی تقریبا برابر با هم دارند و حفره وسط (سر) از هر دوی آنها عمیقتر است. این الگو در پایان یک روند نزولی اتفاق میافتد و نشان دهنده تغییر جهت آن به سمت روند صعودی است.
وقتی چنین الگویی در رفتار سهم مشاهده کردید، باید منتظر شکست خط گردن بمانید. خط گردن ممکن است به صورت خط صاف افقی و یا با اندک شیب نزولی هم رسم شود که نشانه ضعیف بودن بازار و شانه سمت راست است.
حجم معامله، یک سیگنال قوی…!
جان مورفی معتقد است که “بازار تمایل دارد در جهت وزن خودش بیفتد”. به همین خاطر بازار برای آغاز روند افزایشی جدید در کفها، نیازمند افزایش قابل توجه تقاضا است که در حجم معاملات منعکس میشود. پس حواستون به حجم معاملات سنگین در کفها باشه که خیلی مهمه…
به این ترتیب در الگوی سر و شانههای معکوس، شانه چپ با حجم معاملات بالا همراه است که در قسمت سر از آن کاسته میشود و نشانه کوچکی برای تحلیلگران است. اما موج نزولی که از کف دوم (سر) شروع میشود و تا خط گردن ادامه پیدا میکند باید نشاندهنده افزایش فعالیت خریداران و حجم معاملاتی سنگینتر از شانه چپ باشد. هم چنین موج نزولی که از خط گردن به سمت شانه راست در حرکت است، حجم معاملات پایینتری نسبت به سر دارد.
و در نهایت در صورت شکسته شدن قطعی خط گردن، شاهد افزایش انفجاری در حجم معاملات خواهیم بود که سیگنال قوی برای تحلیلگران جهت تکمیل شدن الگو است. به این معنی که قیمت مثلا تا دو روز کاری بالای خط گردن بسته شود و یا با درجه نفوذ ۱ تا ۳٪ بالای خط الگوی نزولی سر و شانه گردن قرار گیرد تا شکسته شدن آن قطعی باشد. البته معمولا پولبکهایی به سمت خط گردن پس از شکست آن اتفاق میافتد که کوتاهمدت و موقتی است ولی برای کسانی که از روند جا ماندهاند فرصت مناسبی جهت ورود به بازار است.
توجه کنید که قیمتها در بالای خط گردن دقیقا همان فاصلهای را طی میکنند که در پایین خط گردن طی کردند. یعنی با اندازهگیری فاصله حفره وسط (سر) تا خط گردن، متوجه میشوید که پس از شکسته شدن خط گردن قیمت حدودا تا کجا افزایش پیدا میکند و آن محدوده را برای خروج از بازار انتخاب کنید.
نحوه تشخیص درست درصد تصحیح یا برگشت روند را در مقاله کوتاه زیر مطالعه کنید:
—-> درصد تصحیح یا برگشت روند
تشخیص زمان مناسب ورود به سهم در الگوی سر و شانه معکوس
هر یک از تحلیلگران تکنیکال، جهت تشخیص نقاط ورود به بازار از روشهای مختلفی استفاده میکنند و لزوما تا شکسته شدن خطوط روند صبر نمیکنند. فرض کنید شما به عنوان یک تحلیلگر، وقوع الگوی الگوی نزولی سر و شانه سر و شانه معکوس را تشخیص دادهاید و هنگام شکلگیری شانه راست بررسی دقیق را شروع کردید. حالا به چند روش میتوانید نقاط ورود را تعیین کنید:
۱. زمانی که شانه راست تازه در حال شکلگیری است در نقطه E
۲. فاصله انتهای سر تا خط گردن را اندازه بگیرید(نقطه c تا خط تیره) و در سطوح ۵۰٪ یا ۶۶٪ برگشت اقدام به خرید کنید. (خط چین کوچک)
۳. خط روند کاهشی از راس شانه راست رسم کنید(خط ۱) و پس از شکسته شدن آن اقدام به خرید سهم کنید.
۴. صبر کنید زمانی که شانه راست به اندازه شانه چپ پایین آمد در کف اقدام به خرید کنید(الگوی نزولی سر و شانه خطچین رسم شده از A).
توجه داشته باشید که اگر بررسیهای دقیق اولیه نشان دهنده فرصتهای پرسودی در روند بود، میتوانید هنگام نفوذ به خط گردن و یا پولبکهایی که به سمت آن میشود خریدهای بیشتری انجام دهید.
الگوی سر و شانه مرکب
حالتهای مختلفی از الگوی سر و شانه ممکن است رخ دهد که به الگوهای سر و شانه مرکب معروف هستند. در این الگوها ممکن است ۲سر یا ۲شانه چپ و راست داشته باشیم.
اما نکتهای که در این الگوها وجود دارد تمایل شدید آنها به رعایت تناسب است. یعنی اگر ۲شانه چپ وجود داشته باشد، ۲شانه راست نیز شکل میگیرد. این الگوها با اینکه چندان رایج نیستند اما باز هم ابزاری مفید محسوب میشوند و همان اطلاعات را جهت پیشبینی بازار به تحلیلگران میدهد.
آشنایی با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
این الگو از یک قله (شانه) و سپس یک قلهی بالاتر (سر) و سپس دوباره یک قلهی پایین (شانه) تشکیل شده است.
«خط گردن» با متصل کردن پایینترین نقاط دو فرورفتگی ایجاد میشود.
شیب این خط ممکن است رو به بالا یا پایین باشد.
معمولاً وقتی شیب پایین است نشانهٔ قابل اطمینان تری ارائه میدهد.
در این مثال به راحتی میتوانیم الگوی سر و شانهها را ببینیم.
سر دومین قله و بالاترین نقطه در الگو است. دو شانه نیز قله هستند اما به ارتفاع سر نمیرسند.
بدین شکل ترتیب ورود را زیر خط گردن قرار میدهیم.
همچنین میتوانیم هدف را با اندازهگیری نقطهٔ بالای سر در خط گردن محاسبه کنیم.
این فاصله تقریباً برابر با میزان تغییر قیمت پس از شکستن خط گردن است.
میتوانید ببینید که وقتی قیمت از خط گردن را بشکند حداقل به اندازهی فاصلهٔ بین سر و خط گردن ادامه خواهد داشت.
می دانیم که با خودتان می گویید «قیمت حتی از آن هم بیشتر حرکت کرده است».
ولی ما به شما میگوییم: «حریص نشوید!»
الگوی سر و شانههای معکوس
از نامش معلوم است. همان سر و شانهها اما در جهت معکوس.
یک دره شکل میگیرد (شانه) و سپس یک دره پایینتر (سر) الگوی نزولی سر و شانه و بعد یک دره بالاتر (شانه). اینها بعد از حرکتهای ممتد نزولی رخ میدهند.
در اینجا میتوانید ببینید که مانند الگوی سر و شانهها اما معکوس آن است.
در این حالت ترتیب ورود طولانی را بالای خط گردن قرار میدهیم.
هدف ما مانند الگوی سر و گردن محاسبه میشود.
فاصلهٔ بین سر و خط گردن را اندازه گیری کنید.
این تقریباً مقداری است که قیمت بعد از شکستن خط گردن تغییر میکند.
میتوانید ببینید که قیمت بعد از شکستن خط گردن افزایش خوبی داشت.
محاسبه میزان سود در الگوی سر و شانهها
اگر به هدفتان برسید یعنی قیمت به میزان فاصلهی بین سر تا گردن حرکت کند باید از سودتان راضی باشید. این میزان حرکت میتواند کافی باشد.
اما در برخی از تکنیکهای مدیریت سرمایه ممکن است مقداری از سودتان را ببندید و باز هم معاملاتتان را باز بگذارید تا شاید قیمت در جهت مطلوب شما حرکت کند.
اگر به ادامهی روند امید دارید و احتمال معقولی با نشانههای مناسبی میدهید که قیمت بیش از این هم حرکت خواهد کرد میتوانید نیمی از سود خود را سیو کنید و نیمی از معامله را باز بگذارید. اصطلاحا به سودتان اجازهی رشد بدهید.
الگوی سر و شانه معکوس در کف
الگوی سر و شانه معکوس در کف
تریدرهای حوزه رمزارز و سهام، الگوی الگوی سر و شانه معکوس یا همان IHS را به عنوان سیگنال پیش از شروع تغییر روند و آغاز بازار گاوی (روند صعودی بازار) به حساب میآورند. الگوی سر و شانه یا H&S یک الگوی معکوسکننده روند در تحلیل تکنیکال است؛ بدین معنی که اگر در یک روند صعودی دیده شد، روند نزولی خواهد شد و الگوی سر و شانه معکوس یا IHS نیز در پایان یک روند نزولی ساخته میشود و پایان این روند را نشان میدهد. در این مقاله، به معرفی الگوی Inverse Head and Shoulders، تشخیص روند صعودی، نحوه محاسبه اهداف قیمتی با استفاده از این الگو و محدودیتهای آن میپردازیم. با ما همراه باشید.
زمانی که قیمتها در حال ریزش هستند، احساسات بازار به سمت منفی سوق پیدا میکند و ترس افراد در بالاترین حد خود قرار دارد. جالب است بدانید که درست در همین مواقع الگوی معکوس هد اند شولدرز (IHS) خود را نشان میدهد. الگوی IHS از نظر ساختار شبیه به الگوی معمول H&S است، اما شکلی کاملا برعکس دارد. این الگو پس از شکلگیری کامل، نشاندهنده پایان روند نزولی بوده و آغاز بازار صعودی را نوید میدهد.
الگوی هد اند شولدرز معکوس به نوعی یک فرم وارونه است که پس از پایان یافتن روند نزولی شکل میگیرد. این الگو دارای یک بخش Head (سر)، یک Shoulder (شانه) سمت چپ و یک شانه راست است و همگی این بخشها به صورت وارونه تشکیل میشوند و زیر خط گردن (Neckline) به وجود میآیند. وقوع شکست در بخش بالایی خط گردن موجب تکمیل و تثبیت الگو شده و نشاندهنده بازگشتن روند نزولی به روند صعودی است.
همانطور که در شکل بالا نیز نمایش داده شده است، ارزش دارایی مورد نظر ما در یک روند نزولی قرار دارد؛ اما پس از کاهش قیمتی قابل توجه، به نظر میرسد که خریداران این دارایی بر این باور هستند که قیمت به سطح جالب توجهی رسیده و خرید در کف قیمت را آغاز میکنند. هنگامی که میزان تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، دارایی مورد بحث ما وارد زمینه شکلدهی به اولین بخش شولدر چپ شده و قیمت وارد روند افزایشی خود میشود.
تریدرها در طول روند نزولی به صورت گروهی داراییهای خود را به فروش میرسانند. خرسها (تریدرهایی بر روی روند نزولی بازار سرمایهگذاری میکنند یا اصطلاحا شورت میکنند) نیز پس از بازگشتن بازار از روند نزولی خود به شدت فروش خود را به انجام میرسانند و این امر موجب سقوط قیمت به میزانی پایینتر از اولین کف قیمتی شده و کف قیمتی جدیدی شکل میگیرد. گاوها (افرادی بر روی صعودی بودن روند بازار سرمایهگذاری میکنند) از طرف دیگر در این کف قیمتی خرید کرده و بخش سر الگو را شکل میدهند. هنگامی که قیمت به قله قبلی خود یعنی در نقطه توقف پیشین قیمت میرسد، دوباره خرسها وارد عمل میشوند.
الگوی سر و شانه معکوس در کف
این امر موجب سقوط دوباره قیمتها شده و بخش سوم الگو شروع به شکلگیری میکند و در اولین کف قیمتی جدید دوباره شاهد ورود خریداران و خرید تهاجمی آنها هستیم. این ماجرا در حقیقت شانه راست را تشکیل میدهد. سپس قیمت دوباره رو به افزایش پیش میرود و این گاوها هستند که مسئولیت هدایت کردن آن به بالای خط گردن و تکمیل الگو را به عهده دارند.
از اینجا به بعد، خط گردن در نقش کف جدید قیمتی عمل خواهد کرد؛ زیرا این در حقیقت خط مقاومتی است که تریدرها در آن نقطه خرید کرده و چنین مقاومتی را حمایت میکنند. این در حقیقت سیگنالی برای شروع روند صعودی جدید خواهد بود.
در تصویر بالا میبینیم که بیت کوین از زمان تشکیل سقف قیمتی بومی ۱۳۹۷۰ دلار در ۲۶ ژوئن سال ۲۰۱۹ (۵ تیر ماه سال ۱۳۹۸) در روند نزولی بود. در این هنگام خریداران وارد عرصه شده و از نزول قیمت در سطح حمایتی ۷۰۰۰ دلار تا ۶۵۰۰ دلار جلوگیری الگوی نزولی سر و شانه کرده و شانه سمت چپ الگوی سر و شانه معکوس را تشکیل دادند. این موضوع موجب آغاز شدن فرایند بهبود بازار و رسیدن قیمت به ۱۰۴۵۰ دلار شد. در این سطح، گاوهایی که در کوتاه مدت ترید میکنند سود خود را کسب کرده و خرسها نیز فرایند پوزیشن گرفتن شورت (استفاده از قراردادهای آتی و بستن قرارداد خود بر روی ریزش قیمت ارز مورد نظر) خود را با هدف برگشتن به روند نزولی آغاز کردند.
در نهایت، فروش شدید این دارایی توسط افراد موجب شکسته شدن خط حمایتی شده و جفت ارز بیت کوین/تتر (BTC/USDT) در ۱۳ مارس سال ۲۰۲۰ (۲۳ اسفند ماه سال ۱۳۹۸) به قیمت ۳۷۸۲ دلار رسید. گاوها از طرف دیگر این رویداد را غنیمت شمرده و آن را به عنوان فرصت خرید به حساب آوردند و همین امر موجب بازگشتن بازار و بهبود قدرتمندانه و رسیدن قیمت بیت کوین به ۱۰۴۵۰ شد. این بخش موجب شکل گرفتن بخش سر در الگوی مورد بحث ما شد.
اما شانه سمت راست بسیار کمعمق بود و دلیل این امر کاهش فشار فروش و عدم صبر کردن گاوها برای خرید دوباره در اصلاحات عمیقتر بود. در نهایت، گاوها موفق شدند تا در ۲۷ جولای سال ۲۰۲۰ (۶ مرداد ماه سال ۱۳۹۹) قیمت را به سطحی بالاتر از خط گردن هدایت کرده و الگوی سر و شانه را کامل کنند. زمانی این الگو تکمیل میشود که شکست (Breakout) در منطقه خط گردن اتفاق بیافتد؛ پس از این شکست، معمولا قیمت دوباره به محدوده Neckline باز میگردد و آن را تست میکند (که به آن پولبک (Pullback) میگویند) تا یک سطح حمایتی برای خود بسازد و پس از آن، روند صعودی را ادامه میدهد.
خرسها بسیار تلاش کردند تا گاوها را در تله انداخته و قیمت را تا خط گردن کاهش دادند. با وجود اینکه قیمت حتی پایینتر از این نیز رفت اما تریدرها اجازه ریزش جفت ارز BTC/USDT به سطح کمتر از ۱۰٫۰۰۰ دلار را ندادند. این در حقیقت بیانگر وقوع تغییراتی در احساسات افراد و روانشناسی بازار است. خریداران نیز با افزایش فشار و بالا بردن قیمت و رد شدن آن از ۱۲٫۵۰۰ دلار موجب افزایش حرکت صعودی بازار شدند.
برای محاسبه هدف کف قیمتی الگوی سر و شانه معکوس، عمق را از خط گردن تا پایینترین نقطه محاسبه کنید، تا سر تشکیل میشود. در مثال بالا، خط گردن در حدود ۱۰۴۵۰ دلار قرار دارد و با کم کردن کف قیمتی ۳۷۸۲.۱۳ دلار از آن، به عمق ۶۶۶۷.۸۷ دلاری دست پیدا میکنیم.
سپس با افزودن این مقدار به سطح شکست در مثال بالا به حدود عددی ۱۰۵۵۰ دلار میرسیم. در حقیقت این هدف را در سطح ۱۷۲۱۷.۸۷ دلار تعیین میکند. هنگامی که روند از نزولی به صعودی تغییر پیدا میکند، ممکن است ریزش قیمتی کمی را تجربه کنیم و یا حتی به سطحی بالاتر از هدف مورد نظر دست بیابیم. بنابراین، تریدرها باید هدف محاسبه شده را تنها به عنوان یک راهنما در نظر داشته باشند و پوزیشن خود را با رسیدن به هدف مورد نظر به خطر نیاندازند و دارایی خود را با عجله به فروش نرسانند.
روش دیگری برای محاسبه اهداف قیمتی IHS، این است که در قسمتهایی از دو شانه چپ و راست که قیمت معکوس شده، یک خط روند رسم کنید تا خط گردن شما به دست بیاید. سپس با استفاده از ابزار Cursor Cross در تریدینگ ویو، میزان پیپ سر تا نکلاین را اندازه بگیرید. نصف این میزان به عنوان هدف H/2 و کل این مقدار با عنوان هدف H در نظر گرفته میشود. به عبارتی دیگر، هدف سر و شانه معکوس ، به اندازه سر تا گردن است؛ اما برخی اوقات این مقدار رشد نمیکند؛ بنابراین بسیاری از تریدرها اندازه H/2 را به عنوان تارگت خود قرار میدهند.
هیچ یک از الگوها در شکست روندهای مختلف به موفقیت کامل دست پیدا نمیکنند و لازم است تا تریدرها تا پایان شکلگیری الگو و تکمیل آن برای آغاز معاملات خود صبر کنند. برخی اوقات، ساختار الگو شکل میگیرد، اما شکست روند اتفاق نمیافتد. درست در همین هنگام است که تریدرهایی که معاملات خود را پیش از تکمیل روند آغاز میکنند به دام میافتند.
به عنوان مثال میتوان به روند قیمت LINK اشاره کرد که در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۹ (۸ تیر ماه سال ۱۳۹۸) با قیمت ۴.۵۸ دلار وارد روند نزولی شد و اصلاح خود را آغاز کرد. خریداران نیز تلاش کردند تا کاهش قیمت را در ناحیه ۲.۲۰ دلار تا ۲.۰۰ دلار متوقف کنند. این امر موجب تشکیل یک الگوی هد اند شولدرز معکوس شد که در تصویر بالا میتوانید مشاهده کنید.
با وجود اینکه حد قیمتی در ۱۹ آگوست ۲۰۱۹ (۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۹۸) به محدوده خط گردن رسید، اما خریداران نتوانستند آن را به بالاتر از این حد برسانند. به همین دلیل الگوی تشکیل شده تکمیل نشد.
جفت ارز LINK/USDT در این نقطه از حد قیمتی نکلاین برگشت و به سطحی پایینتر از سر و در نقطه ۱.۹۶ دلار قرار گرفت و الگو را نامعتبر کرد؛ این ماجرا موجب به دام افتادن تریدرهایی شد که احتمالا در انتظار معکوس شدن روند نزولی، خرید خود را به ثبت رسانده بودند.
الگوی سر و شانه میتواند ابزار مفیدی برای تریدرهایی باشد که به دنبال همراه شدن با روند صعودی در حال آغاز هستند. لازم به ذکر است که در این رابطه نکات مهمی وجود دارند که به یاد داشتن آنها خالی از لطف نیست.
سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوهای ترید در بازار رمز ارزهاست. اما درست مانند تمامی الگوهای تحلیل تکنیکال، معایبی نیز دارد:
الگوی سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوها در تحلیل تکنیکال است. این الگو معکوس شدن قیمت، از روند نزولی به صعودی را نشان میدهد. ترید با الگوی IHS نیاز به مقداری تجربه دارد و تشخیص آن برای افراد تازهوارد چندان راحت نیست. برای باز کردن پوزیشن با استفاده از هد اند شولدرز معکوس، شما باید منتظر بمانید تا الگو تکمیل شود و خط گردن شکسته شود. در این مقاله، به به معرفی الگوی Inverse Head and Shoulders، نحوه تشخیص روند صعودی، محاسبه اهداف قیمتی و محدودیتهای آن پرداختیم.
برای تحلیل سهام در بازار سرمایه، ابزارهای متفاوتی وجود
دارد که هرکدام کارایی خاص خود را در تعیین موقعیت سهام و انتقال دادههای مؤثر به
تحلیلگران دارد. به طور معمول در تحلیل تکنیکال باید از ابزارهای تکنیکالی و الگوهای مهم بهره برد تا با بررسی و ارزیابی نمودار سهم، بتوان تحلیل دقیق و مناسبی
نسبت به وضعیت انواع سهام داشت. در بین الگوهای تحلیل تکنیکال، الگوی سر و
شانه بسیار مورد توجه تحلیلگران بازار قرار میگیرد. مشاهده این الگو در نمودار، از
جهات مختلفی حائز اهمیت میباشد. الگوی سر و شانه دارای ویژگیهای خاصی است که در
این مقاله قصد داریم تا به بررسی آن بپردازیم و مطالبی که در ادامه شرح خواهیم
داد:
استفاده از الگوی سروشانه برای ورود و خروج به موقعیتها
در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران و معاملهگران شکل گیری الگوی سروشانه را نشانهای قوی از معکوس شدن روند تفسیر میکنند.
معاملهگران تمایل به تمرکز زیاد بر روی زمان مناسب برای ورود به موقعیت دارند، اما تعداد کمی از آنها روی ایجاد یک استراتژی برای خروج از موقعیتها تمرکز میکنند. اگر یک معاملهگر خیلی زود اقدام به فروش کند، سودهای احتمالی آینده را از دست خواهد داد و اگر یک موقعیت برای طولانی مدت حفظ شود، بازار سودهای آن را پس خواهد گرفت. بنابراین، تشخیص معکوس شدن روند و خروج از موقعیت معاملاتی امری ضروری است.
یکی از الگوهای کلاسیک و قابل اعتماد در تشخیص معکوس شدن روند، الگوی سروشانه (H&S) است. اغلب اوقات این الگو در بازههای زمانی طولانیتر تشکیل نمیشود. اما در صورت شکل گیری، معاملهگران باید به آن توجه داشته باشند و مطابق آن اقدام کنند.
در این مطلب چند روش را برای شناسایی الگوی سروشانه و زمان واکنش به آن را توضیح خواهیم داد.
اصول الگوی سروشانه
الگوی سروشانه بعد از یک بازار صعودی شکل میگیرد و نشان میدهد که ممکن است روند قیمت به زودی معکوس شود. همانطور که از نامش مشخص است، این الگو از یک سر، یک شانه چپ، یک شانه راست و یک خط گردن تشکیل شده است. وقتی که این الگو کامل میشود، جهت روند معمولا معکوس میشود.
الگوی سروشانه
نمودار بالا ساختار یک الگوی سروشانه را نشان میدهد. قبل از تشکیل این الگو، دارایی در یک روند صعودی قرار دارد. در اوج قیمت، شانه چپ شکل میگیرد و معاملهگران برای جمع کردن سودهای خود اقدام به فروش میکنند که این منجر به کاهش قیمت میشود. این اولین دره را تشکیل میدهد، اما هنوز به اندازه کافی سیگنال قوی برای آغاز تغییر روند نیست.
سطحهای پایینتر دوباره برای خرید جلب توجه میکنند، چون روند همچنان صعودی است و خریداران موفق میشوند قیمت را به بالای شانه چپ برساند. اما آنها قادر به ادامه روند صعودی نیستند.
فروش توسط خریداران برای حفظ سودهای بدست آمده و خروج معاملهگران مخالف روند از موقعیتهای شورت منجر به کاهش قیمت میشوند. وصل شدن این دو دره، خط گردن الگو را تشکیل میدهد. با برگشت قیمت از خط گردن، روندهای صعودی بار دیگر برای ادامه حرکت خود تلاش میکنند. اما با رسیدن قیمت به سقف نزدیک به شانه چپ، فروش برای حفظ سودهای بدست آمده شروع میشود و روند صعودی از بین میرود.
این قله پایینتر از سر، شانه راست را تشکیل میدهد و معمولا به موازات شانه چپ است. سپس، روند صعودی معکوس شده و فشار فروش تشدید میشود. سرانجام، روندهای نزولی موفق به رساندن قیمت به زیر خط گردن میشوند. این اتفاق، این الگوی نزولی را کامل میکند و روند از صعودی به نزولی تغییر میکند.
شناسایی معکوس شدن روند با استفاده از الگوی سر و شانه
الگوی سروشانه در نمودار روزانه بیت کوین
بیت کوین پس از شکست به بالای سطح 20000 دلار در دسامبر سال 2020، یک روند صعودی قوی را آغاز کرد. قیمت این ارز در 13 مارس 2021 به اوج 61844 دلار رسید و سپس اصلاح شد و یک دره در 25 مارس شکل گرفت. این سقف شانه چپ بود.
از نظر خریداران، این کاهش فرصتی را برای خرید فراهم کرد. چون روند همچنان صعودی بود. سپس، فشار خرید قیمت را به بالای سطح 61844 دلار رساند و بیت کوین در 14 آوریل به بالاترین سطح خود در 64854 دلار رسید. در الگوی نزولی سر و شانه این سطح فشار فروش افزایش یافت و باعث کاهش قیمت و شکل گیری دره دوم در 25 آوریل شد. قله وسط که بالاتر از دیگر سقفهای قیمت بود، سر را تشکیل داد.
در 19 مه، روندهای صعودی برای ادامه حرکت تلاش کردند، اما موفق نشدند. این باعث شد تا شانه راست تشکیل شود و در نتیجه قیمت به زیر خط گردن این الگو شکست. شکست و بسته شدن شمع در زیر خط گردن در 15 مه، این الگوی نزولی را تکمیل کرد.
گاهی اوقات، پس از شکست به زیر خط گردن، قیمت مجدد سطح شکسته شده را تست میکند. اما هنگامی که حرکت قوی است، این تست مجدد ممکن است رخ ندهد. نمودار بالا این اتفاق را به خوبی نشان میدهد.
نمودار روزانه بیت کوین
محاسبه هدف این الگوی نزولی
برای محاسبه هدف این الگو، فاصله از خط گردن تا بالای سر را تعیین کنید. در این مثال، فاصله 15150 دلار است. سپس، این فاصله باید از نقطه شکست به زیر خط گردن کم شود تا الگوی نزولی سر و شانه هدف این الگوی نزولی بدست آید.
در نمودار بالا، شکست به زیر خط گردن در نزدیک سطح 48000 دلار رخ داد. با کم کردن 15150 دلار از 48000 دلار، هدف 32850 دلار بدست میآید. این عدد باید به عنوان یک راهنما استفاده شود، چون گاهی اوقات قیمت از این هدف عبور میکند و به روند نزولی خود ادامه میدهد. در برخی مواقع، حرکت نزولی بدون رسیدن به این هدف پایان مییابد و قیمت به سطحهای بالاتر افزایش مییابد.
الگوی سروشانه گاهی اوقات کامل نمیشود
گاهی اوقات، معاملهگران قبل از شکست قیمت به زیر خط گردن الگوی سروشانه، با عجله وارد موقعیتهای مخالف روند میشوند. برخی مواقع، پس از شکست به زیر خط گردن فشار فروشی وجود ندارد و قیمت به بالای این خط بر میگردد. این موارد ممکن است منجر به شکل گیری الگوی ناقص شوند. در نتیجه بسیاری از فروشندگان استقراضی در دام میافتند و شورت اسکوئیز رخ میدهد.
نکته: شورت اسکوئیز زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی بر خلاف انتظار فروشندگان استقراضی، به الگوی نزولی سر و شانه طور قابل توجهی افزایش مییابد و در نتیجه آنها مجبور میشوند از موقعیتهای شورت خود خارج شوند.
کاردانو در 20 نوامبر سال 2020، روند صعودی خود را از سطح 0.10 دلار آغاز کرد. این روند صعودی در ژانویه سال 2021 به منطقه مقاومت 0.35 تا 0.40 دلار رسید و الگوی سروشانه در حال شکل گیری بود. قیمت در 27 ژانویه به خط گردن کاهش یافت، اما روندهای نزولی نتوانستند این سطح حمایت را بشکنند و قیمت را به زیر آن برسانند.
برگشت قیمت از خط گردن در 28 ژانویه نشان داد که احساسات همچنان صعودی هستند. در 30 و 31 ژانویه هنگامی که روندهای نزولی سعی کردند حرکت روبه بالای شانه راست را متوقف کنند، یک وقفه جزئی رخ داد. اما خرید مداوم توسط خریداران در 1 فوریه قیمت را به بالای سر رساند. شکست به بالای سر ، الگوی سروشانه را بی اعتبار کرد.
الگوی سروشانه ناموفق در نمودار روزانه کاردانو
وقتی که یک الگوی نزولی کامل نمیشود، چندین فروشنده استقراضی به الگوی نزولی سر و شانه دام میافتند. این منجر به شورت اسکوئیز میشود و قیمت افزایش مییابد. همین اتفاق برای کاردانو رخ داد و قیمت آن در فوریه افزایش یافت.
نکته مهم
الگوی سروشانه یک الگوی معکوس قابل اعتماد است، اما نکات مهمی وجود دارند که باید آنها را به خاطر بسپارید.
خط گردن مسطح یا متمایل به سمت پایین الگوی قابل اطمینانتری نسبت به خط گردن متمایل به سمت بالا است. معاملهگران قبل از شروع معاملات باید منتظر بمانند تا قیمت به زیر خط گردن بشکند و شمع در زیر آن بسته شود. ورود به موقعیت قبل از کامل شدن الگو میتواند ضرر و زیان زیادی به همراه داشته باشد، چون یک الگوی نزولی ناموفق منجر به یک روند صعودی قوی میشود.
اهداف این الگو باید به عنوان راهنما مورد استفاده قرار بگیرند، چون گاهی اوقات ممکن است قیمت از هدف تعیین شده عبور کند و به روند نزولی خود ادامه دهد و در برخی مواقع ممکن است قبل از رسیدن به هدف مورد نظر، به سمت بالا تغییر جهت دهد.
دیدگاه شما