آموزش انواع واگرایی در اندیکاتور RSI از مقدماتی تا پیشرفته 💖
در قسمت اول مقاله درمورد اندیکاتور RSI ، نواحی اشباع خرید و فروش و خطوط روند در اندیکاتور RSI برای ترید در بازار ارزهای دیجیتال صحبت کردیم.
همینطور گفتیم که اندیکاتور RSI برای پیدا کردن سیگنالهای مختلف ارزهای دیجیتال از فرمولها و روابط پیچیده ریاضی (که مسلما هیچکدام از شما به آن علاقه ندارید) استفاده میکند و توسط شخصی به نام ولز ویلدر طراحی شده است. RSI از کنار هم قرار گرفتن حروف اول عبارت Relative Strength Index تشکیل شده است.
اکنون در قسمت دوم این مقاله به مباحث دیگری از اندیکاتور RSI میپردازیم. ابتدا میخواهیم به طور کامل مفهوم واگرایی را توضیح دهیم. سپس بعد از آن، واگرایی در اندیکاتور RSI را برای شما عزیزان شرح دهیم.
مفهوم واگرایی و انواع آن در اندیکاتور RSI
واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد. نتیجه این امر اکثرا این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت حرکت خود را ادامه نمیدهد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در تحلیل تکنیکال شناخته شده میباشد.
واگرایی میتواند بیانگر بازگشت سهم از روند یا ادامه اصلاح روند قبلی باشد. واگرایی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ خواهد داد که قیمت سهم مورد نظر در نمودار قیمتی برخلاف اندیکاتور عمل کند. واگراییها میتوانند مثل الگوهای بازگشتی عمل کنند یا به عنوان الگوی ادامهدهنده حضور داشته باشند. از واگراییها میتوان برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت پرقدرت نیز استفاده کرد.
اهمیت واگرایی در RSI
در اندیکاتور RSI، واگراییها نقش کلیدی را بازی میکنند. در واقع نقش آنها این است که بازگشت نمودار قیمت را نمایش بدهند.زمانی که اعدادی خارج از اعداد بین 30 تا 70 مشاهده شود، نشانه اخطار جدی است و باید به دقت آن را بررسشی کرد.
زمانی که روند صعودی باشد، باید بین نموندار قیمتی و واگرایی اندیکاتور، تراز 70 و یا بالاتر را مشاهده کنیم؛ و در زمانی که روند نزولی است، باید تراز 30 یا کمتر را مشاهده کنیم.
البته این واگراییها ممکن است در ترازهایی کمتر از 70 و بیشتر از 30 نیز رخ بدهد؛ اما اعتبار این واگراییها، کمتر از موارد گفته شده در بالا است و نیاز نیست آنها را چندان جدی بگیرید. مگر در مواردی خاص!
واگراییها به تریدرها کمک میکنند که قدرت تقریبی قیمت فعلی دارایی را در مقایسه با قیمت هنگام بسته شدن معاملات روز قبل به دست بیاورند. همچنین واگرایی RSI میتواند در تایید نقاط ورود و خروج کمک شایانی به ما بکنند و مانند سایر اندیکاتورها، بازگشت احتمالی روند قیمت را نشان دهند.
در واقع معامله گران حرفهای برای اینکه بتوانند حرکات اساسی و مهم در نمودار قیمت یک دارایی را مورد ارزیابی قرار داده و احتمال بازگشت قیمت به روند قبلی را ارزیابی کنند، از واگراییها استفاده میکنند.
کاربرد انواع واگرایی
با استفاده از واگراییها در تحلیلهای تکنیکال،میتوانید احتمال بازگشت روندها را تشخیص دهید. اگر بتوانید به اندازه کافی بر روی انواع واگراییها مسلط شوید و نقاط مختلف واگراییهای مختلف را به خوبی تشخیص دهید، میتوانید به راحتی تغییر روند حرکتی قیمتها را تشخیص و پیدا کنید.
اگر این نقاط را به درستی تشخیص دهید، میتوانید فرصتهای معاملاتی خوبی را پیدا کنید که سود هنگفتی برای شما به همراه داشته باشد.
البته بهتر است این نکته را مدنظر داشته باشید که واگرایی، تنها نشانهای برای تغییر روندها است و علت آن نیست! شما نباید با مشاهده نقاط واگرایی، اقدام به خرید و یا فروش داراییهایتان کنید؛ بلکه باید بررسیهایتان را گسترش دهید و منتظر فرصتها باشید.
انواع واگرایی
واگراییها را میتوانیم یک سیگنال احتمالی برای بازگشت روند (چه مثبت چه منفی) بدانیم. در واقع واگرایی در اندیکاتور RSI سعی میکند این موضوع را به ما بگوید که اندیکاتور ما در جهت قیمت ارز حرکت نمیکند. این یعنی نمودار قیمت و اندیکاتور نمیتوانند یکدیگر را تایید کنند.
واگراییها با توجه به نحوه شکلگیری و پیشبینی که از ادامه روند قیمت میکنند، به سه دسته تقسیم میشوند: واگرایی معمولی یا Regular Divergence (RD)، واگرایی مخفی یا Hidden Divergence (HD) و همچنین واگرایی زمانی یا Time Divergence (TD).
واگراییهای معمولی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم میشوند. در حالت عادی قیمت یک کف پایینتر از کف قبلی یا قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی میسازند. پس در این راستا اندیکاتور هم باید به پیروی از آن همین رفتار را داشته باشد.
واگرایی معمولی (Regular Divergence)چیست؟
واگرایی های معمولی به معنای کند شدن و ضعیف شدن روند و هشدار بازگشت است و در نوع سیگنال های بازگشتی دستهبندی میشوند.
این واگرایی حاصل از رفتار مخالف نمودار قیمتی و اندیکاتور است و در انتهای روند مشاهده میشود.
واگرایی معمولی در بازار ارزهای دیجیتال زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند. این نوع واگرایی در بازار نشان از از بازگشت قیمت ارز دیجیتال دارد.
زمانی که این واگرایی را مشاهده کنیم، باید انتظار روندی مانند الگوی بازگشتی را داشته باشیم.
بعد از مشاهده واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال قیمت سهم متوقف میشود و در جهت مخالف حرکت میکند.
واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال با علامت (RD) نمایش داده میشود.
واگرایی معمولی مثبت (RD+)
این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود میآید. به این صورت که قیمت موفق به تشکیل کف جدید، پایین تر از کف قبلی خود میشود اما اندیکاتور نمیتواند کف تشکیل دهد.
واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال در میان دو کف قیمتی تشکیل میشود. در واگرايى معمولى مثبت روند نزولى قيمت کند و ضعیف شده اما به اين معنى نيست كه دقيقا از همان نقطه بازخواهد گشت و وارد كانال جديدى میشود.
باید توجه داشت واگرایی معمولی مثبت در بازار ارزهای دیجیتال در انتهای یک روند نزولی به وجود میآید.
به عبارت دیگر واگرایی معمولی مثبت در بازار ارزهای دیجیتال نشاندهنده نزدیک شدن قیمت به خط حمایت است.
واگرایی معمولی مثبت نشانگر قدرت زیاد خریداران و ضعف قدرت فروشندگان میباشد.
به صورت خلاصه، اگر واگرایی معمولی مثبت در نمودار قیمتی و اندیکاتور ظاهر شود، باید آن را به عنوان یک نشانه برای پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی بدانید. البته برای رسیدن به قطعیت، باید از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنید.
نکته مهم: اگر واگرایی معمولی مثبت در ناحیه اشباع فروش اتفاق بیافتد، اعتبار زیادی خواهد داشت و میتوانید حساب ویژهای بر روی آن باز کنید!
واگرایی معمولی منفی (RD-)
این نوع از واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی و یا یک سقف همتراز با سقف قبلی زده است. اما اندیکاتور سقفی پایینتر از سقف قبلی زده است که نشاندهنده ضعیف شدن روند صعودی است. اما بازهم نمیتوان گفت که ریزش دقیقاً از همین نقطه شروع میشود. واگرایی معمولی منفی در تحلیل تکنیکال در میان دو سقف قیمتی تشکیل میشود. باید توجه داشت واگرایی معمولی منفی در بازار ارزهای دیجیتال در انتهای یک روند صعودی به وجود میآید.
به عبارت دیگر واگرایی معمولی منفی در بازار ارزهای دیجیتال نشان دهنده نزدیک شدن قیمت به خط مقاومت میباشد.
واگرایی معمولی منفی بیانگر قدرت فروشندگان و ضعیف شدن قدرت خریداران می باشد.
به این صورت، تحلیلگران آینده خوبی را برای آن سرمایه پیشبینی نمیکنند و ریسک سرمایه گذاری بر روی آن بسیار زیاد خواهد بود.
در این واگرایی در نمودار قیمت و در اندیکاتور در هر کدام دو سقف قیمت تشکیل میشود.
در نمودار قیمت سقف اول پایین تر از سقف دوم تشکیل خواهد شد.
در اندیکاتور سقف اول بالاتر از سقف دوم به وجود خواهد آمد. (اندیکاتور توانایی تشکیل سقف جدید را ندارد)
در واقع میتوان این طور گفت که واگرایی معمولی منفی، 180 درجه برعکس واگرایی معمولی مثبت است و در یک روند صعودی ایجاد میشود. در اکثر مواقع این واگرایی در هنگام تشکیل دو سقف قیمتی صعودی کنار یکدیگر آشکار میشود.
واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)
این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل میشود که قیمت در حال اصلاح خودش میباشد و نشانه این است که این اصلاح، ادامه دار خواهد بود.
واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند.
به عبارت دیگر در واگرایی مخفی اندیکاتور توانسته است کف و یا سقف جدیدی تشکیل دهد. اما قیمت توانایی تشکیل کف یا سقف جدید را نداشته است. در این حالت میگوییم واگرایی مخفی به وجود آمده است.
برخلاف واگرایی معمولی، واگرایی مخفی در روند نزولی با قلهها و در روند صعودی با درهها قابل شناسایی شدن است. باید دقت شود که واگرایی معمولی در انتهای یک روند نزولی یا صعودی اتفاق میافتد و بازگشت روند را نوید میدهد. همچنین پیشبینی و محل تشکیل متفاوتی نسبت به واگرایی مخفی دارد.
واگرایی مخفی مثبت (HD+)
واگرایی مخفی مثبت در انتهای یک روند صعودی، زمانی به وجود میآید که قیمت موفق میشود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد. در حقیقت اندیکاتور نمیتواند قیمت را تایید کند. اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل میدهد. این بیانگر ایجاد واگرایی مخفی مثبت است. در صورت مشاهده، پیشبینی میشود که قیمت به روند صعودی ادامه دهد. همچنین انتظار میرود که این نوع از واگرایی در ابتدای یک کانال صعودی نیز رخ دهد.
واگرایی مخفی منفی (HD-)
این نوع از واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت سقفی پایینتر از سقف قبلی بزند. اما اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی زده باشد که نشاندهنده ادامهدار شدن روند نزولی قیمت است. واگرایی مخفی منفی در تحلیل تکنیکال در بین دو سقف قیمتی ایجاد میشود. واگرایی مخفی منفی در بازار ارزهای دیجیتال زمانی به وجود می آید که در واگرایی و همگرایی چیست؟ واگرایی و همگرایی چیست؟ اندیکاتور سقف اول پایین تر از از سقف دوم قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت سقف اول بالاتر از سقف دوم تشکیل شود.
این وضعیت نشان دهنده افزایش قدرت فروشندگان و کاهش قدرت خریداران و همچنین کاهش قیمت سهم می باشد. این حالت طی یک روند نزولی به وجود میآید. قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق میشود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. این موضوع خودش میتواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.
واگرایی زمانی (TD)
واگرایی زمانی، به اخلاف در میان زمان و قیمت گفته میشود. در واگرایی زمانی، رفتار اندیکاتور زیاد مورد نظر نیست؛ زیرا مدت زمانی که اصلاح شدن روند (مثلا تعداد شمعها) مهم است. در این واگرایی از برای شناسایی از دنبالههای فیبوناچی زمانی استفاده میشود.
واگرایی زمانی دارای دو دسته است؛ واگرایی زمانی هوشمند یا Smart Time Divergence (STD) و واگرایی زمانی معمولی یا Regular Time Divergence (RTD).
زمانی معمولی (RTD)
واگرایی زمانی معمولی، اکثرا در روند اصلاحی بازار اتفاق میافتد. زمانی که تعداد شمعهای اصلاح از تعداد شمعهای قبلی بیشتر شود، این واگرایی رخ میدهد.
در این صورت، تحلیلگران پیشبینی میکنند که حرکت قبلی سهم ادامه دار باشد و تمایلی برای چرخش روند در بازار وجود نداشته باشد.
زمانی هوشمند (STD)
در این واگرایی، تعداد شمعهای قبلی از شمعهای اصلاحی بیشتر است. به این ترتیب، در روند اصلاحی قدرت بازار کمتر از قدرت معامله گران خواهد بود.
در این حالت، انتظار داریم که روند قبلی به عنوان یک روند ادامه دهنده عمل کند و پیش برود. البته این نکته را فراموش نکنید که برای مشاهده واگرایی زمانی هوشمند، باید فیبوناچی بازگشت زمانی را رسم کنید!
همه چیز درباره ی واگرایی در اندیکاتور RSI
واگرایی بین اندیکاتور rsi و خطوط قیمت در زمانی که اعداد بالاتر از ۷۰ و یا پایین تر از ۳۰ را نشان میدهد اخطار بسیار جدی ای تلقی می شود. این واگرایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و نشان از برگشت نمودار قیمت میدهد.
در شرایطی که در انتهای یک روند نزولی واگرایی بین قیمت و اندیکاتور rsi در تراز های ۳۰ و کمتر از آن را مشاهده کردیم احتمال عوض شدن روند و افزایش قیمت سهم بسیار بالا خواهد بود.
زمانی که در روندی صعودی شاهد واگرایی بین اندیکاتور و نمودار قیمت در بازار ارزهای دیجیتال در تراز ۷۰ و بالاتر باشیم به احتمال زیاد برگشت روند و نزول قیمت را خواهیم داشت.
ممکن است در تراز های کمتر از ۷۰ و بالاتر از ۳۰ نیز واگرایی بین قیمت و اندیکاتور مشاهده شود ولی این واگرایی نسبت به دیگر شرایط از اعتبار و اهمیت کمتری برخوردار خواهد بود.
نتیجه گیری
استفاده از اندیکاتورها و استراتژیهای مختلف نیازمند صرف زمان زیادی برای یادگیری و دقت بیشتری در عملکرد و مدیریت بازار است.
واگراییها را علاوه بر اندیکاتور RSI، میتوانید در سایر اندیکاتورها مثل MFI، MACD و CCI و دیگر اندیکاتورهای معتبر مشاهده کنید. واگراییها، یکی از مهمترین نکاتی هستند که بسیاری از دورههای آموزش تحلیل تکنیکال، آن را آموزش نمیدهند.
شاید خواندن بسیاری از مبانی تحلیل تکنیکال پیچیده نباشد، اما شما زمانی میتوانید خودتان را یک تحلیلگر تکنیکال معرفی کنید که بتوانید زمان واگرایی و همگرایی چیست؟ واگرایی و همگرایی چیست؟ مناسب برای استفاده از ابزار مناسب را به درستی تشخیص دهید.
یادگیری کامل تحلیل تکنیکال و تبدیل شدن به یک تحلیلگر برجسته و با تجربه، شما باید هزینه زیادی را صرف خرید دورهها و همچنین تمرین دانستههای خود کنید و ساعات زیادی در هفته را به آموزش دیدن اختصاص دهید.
تیم کریپتو اکسیر این مسیر را برای شما هموار کرده است. شما میتوانید با عضویت در کانال سیگنال دهی ارز دیجیتال تیم کریپتو اکسیر، از سیگنال هایی که در اختیار شما قرار داده شده نهایت استفاده را ببرید. همچنین میتوانید بدون صرف وقت برای یادگیری دقیق اندیکاتورها و استراتژیهای مختلف از بازار ارزهای دیجیتال سود کسب کنید. با کمک تیم کریپتو اکسیر و عضویت در کانال سیگنال دهی، ما این نوید را به شما عزیزان خواهیم داد. که در هر شرایطی میتوان از بازار ارزهای دیجیتال کسب سود کرد.
اگر سوال و یا نظری در رابطه با این واگرایی و همگرایی چیست؟ مقاله دارید حتما در بخش نظرات برای ما بنویسید.
معامله با واگرایی در فارکس
اگرچه اندیکاتورها دارای تاخیر هستند، در مورد واگرایی، این ویژگی عقب ماندگی در واقع به ما کمک میکند تا نقاط ورود بهتر و قابل اطمینانتری را پیدا کنیم. واگرایی نه تنها توسط معاملهگران خلاف روند قابل استفاده هستند بلکه معاملهگران پیرو روند نیز میتوانند از واگرایی برای تعیین زمان خروج خود استفاده کنند. در صورت ترکیب واگرایی و همگرایی با سایر استراتژیهای معاملاتی میتوان نتایج خوبی را در معاملات بدست آورد.
واگرایی چیست؟
بیایید با واضح ترین سوال شروع کنیم و بررسی کنیم که واگرایی در واقع چیست و در مورد قیمت به شما چه میگوید.
هنگامی که قیمت یک higher high جدید ایجاد میکند، اندیکاتور در همان لحظه یک lower low نشان میدهد، زمانی که چارت قیمتی و اندیکاتور یا اسیلاتور مورد استفاده ما هماهنگ نباشند و با یکدیگر اختلاف داشته باشند یک واگرایی رخ میدهد.واگرایی و همگرایی چیست؟
به عبارت دیگر هرگاه اسیلاتور حرکت قیمت را تایید نکند میتوان گفت یک واگرایی شکل میگیرد.
به عنوان مثال در یک روند صعودی قیمت یک قله جدید ایجاد میکند، اما اسیلاتور ما در همان لحظه قله جدیدی ایجاد نکرده است. به این اختلاف واگرایی گفته میشود. یا در یک روند نزولی چارت قیمتی یک کف یا دره جدید ایجاد کرده، اما اسیلاتور ما آن را تایید نمیکند که در اینجا گفته میشود یک واگرایی مثبت داریم.
توجه داشته باشید واگرایی در یک روند صعودی باعث کاهش احتمالی قیمت میشود. همچنین همگرایی در یک روند نزولی باعث افزایش احتمالی قیمت میشود.
واگرایی RSI
شاخص قدرت نسبي (RSI) اسیلاتوری است که توسط جی ویلز وایلدر معرفی شد. RSI با کنترل تغییراتی که در قیمت بسته شدن پدید میآید به اندازهگیری قدرت در هر یک از اقلام معاملاتی میپردازد. RSI یک اندیکاتور پیشرو یا دست کم همزمان است و هرگز یک اندیکاتور تأخیری محسوب نمیشود.
واگرایی را میتوان با اندیکاتورهای مختلفی مثل MACD ،CCI بررسی کرد. اما طبق تجربه بهترین آن RSI یا شاخص قدرت نسبی میباشد. RSI میانگین سود و ضرر را در یک دوره معین بررسی میکند. به عنوان مثال اگر RSI شما روی ۱۴ تنظیم شده باشد، کندلهای صعودی و نزولی را در ۱۴ کندل آخر بررسی میکند.
هنگامی که سطح RSI پایین باشد به این معنی است که کندل های نزولی در ۱۴ کندل گدشته بیشتر و قوی تر از کندل های صعودی بوده است.هرگاه سطح RSI بالا باشد بدین معنی است که کندل های صعودی بیشتر و قوی تر بوده اند.
آموزش واگرایی RSI
در طول روندها میتوانید از RSI برای مقایسه امواج روند استفاده کنید و قدرت یک روند را بررسی کنید. در اینجا سه سناریو وجود دارد و تصویر زیر تک تک آنها را نشان میدهد:
در حالت شماره ۱ به این نکته توجه داشته باشید، وقتی که RSI به بالاترین سطح خود میرسد به این معنی نیست که روند ضعیف شده است و احتمال ریزش وجود دارد بلکه در این حالت قیمت همچنان مومنتوم خود را حفط میکند (این اشتباه را اکثر تریدرها انحام میدهند). این فقط بدان معنی است که روند بدون تغییر پیش میرود.
همانطور که در تصویر زیر در حالت شماره(۲) میبینید، RSI در طول روند صعودی سالم و قوی به بالاترین سطح خود می رسد(بالای سطح ۷۰). این بدان معناست که تعداد شمعهای صعودی بیشتر و بزرگتر در موج روند اخیر نسبت به موج قبلی وجود داشته است.
در حالت (۳) میبینید که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود میرسد، اما RSI شما به پایینترین سطح خود میرسد (به پایینتر از سطح ۷۰). به این معنی است که آخرین شمعهای صعودی به اندازه عملکرد قبلی قیمت قوی نبوده و روند رو به کاهش است. این همان چیزی است که ما آن را واگرایی مینامیم و در تصویر زیر، واگرایی نشان دهنده پایان روند صعودی است و روند نزولی را ممکن میسازد.
مشاهده یک واگرایی به شما میگوید که پویایی روند در حال تغییر است و اگرچه هنوز هم میتواند یک روند واقعی به نظر برسد، اما پایان احتمالی این روند نزدیک است.
الگوی چالهها و قلهها در RSI با تغییر دوره زمانی آن دستخوش تغییر نمیشود بلکه در دورههای زمانی کوتاه مدتتر مثل ۷ یا ۹ روزه سیگنالهای صادر شده توسط RSI آشکارتر و واضحتر میگردند.
RSI بین ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. وقتی RSI به یک قله میرسد و به سمت پایین تغییر جهت میدهد نشان دهنده وجود یک قله در نمودار قیمت در همان منطقه است. وقتی RSI با کاهش خود یک کف تشکیل میدهد و از آن نقطه با سمت بالا تغییر جهت میدهد به معنای تشکیل واگرایی و همگرایی چیست؟ واگرایی و همگرایی چیست؟ یک کف در نمودار قیمت در همان منطقه است.
این تغییر جهتها در بازارهای مختلف و حتی در یک بازار، بسته به این که در دوران نزولی خود به سر ببرد و یا در دوران صعودی در سطوح مختلفی انجام میشوند.
محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش برای هر بازار و برای هر سال متفاوت هستند. هیچ سطح طلائی وجود ندارد که تمام سقفها و کفها را در بر گیرد. سیگنالهای اشباع خرید و اشباع فروش مانند این است که با خواندن عدد دماسنج بگوئیم امروز یک روز سرد است یا یک روز گرم. یک دمای خاص که در زمستان به معنی یک روز گرم است ممکن است در تابستان یک روز خنک محسوب شود.
خطوط مرجع افقی در RSI باید طوری تنظیم شوند که با بالاترین قلهها و پایینترین چالههای RSI دارای تقاطع باشند. این خطوط معمولا در اعداد ۳۰ و ۷۰ رسم میشوند.
بعضی از معاملهگران از سطوح ۶۰ و ۸۰ در بازارهای صعودی و از سطوح ۲۰ و ۹۰ در بازارهای نزولی استفاده میکنند. برای رسم این سطوح میتوانید از قاعده ۵ درصد نیز استفاده كنید. بدین ترتیب که سطوح مرجع RSI را طوری رسم کنید که RSI کمتر از ۵% زمان خود در ۴ تا ۶ ماه گذشته را فراتر از این خطوط گذرانده باشد و سپس هر ۳ ماه یکبار این سطوح را مورد بازبینی و تنظیم مجدد قرار دهید.
معنی Divergence چیست؟
Divergence یک ابزار بسیار قدرتمند برای ترید کردن است. معاملهگری که بداند چگونه در شرایط مناسب بازار با سیگنالهای صحیح معامله کند، میتواند روش قوی و موثری برای گرفتن سود از بازار را ایجاد کند.
چگونه با divergence ترید کنیم
واگرایی همیشه منجر به برگشت کامل روند نمیشود و اغلب قیمت فقط پس از واگرایی وارد یک موج اصلاحی میشود. به خاطر داشته باشید که واگرایی فقط نشانه از دست دادن واگرایی و همگرایی چیست؟ شتاب و مومنتوم است، اما لزوماً نشان دهنده تغییر کامل روند نیست.
برای جلوگیری از ورودهای اشتباه به شدت توصیه میکنیم که معیار و ابزارهای تاثیر گذار دیگری را به استراتژی خود اضافه کنید. divergence به تنهایی آنقدر قوی نیست که برای گرفتن پوزیشن فقط به آن متکی باشید.
در زیر میبینیم که چگونه قیمت ۲ واگرایی ایجاد کرده اما قیمت هرگز ریزش نداشته است. بنابراین، divergence بسیاری از مواقع فقط اصلاحات را نشان واگرایی و همگرایی چیست؟ واگرایی و همگرایی چیست؟ میدهد.
اینکه در چه مکانی بدنبال واگراییها هستید بسیار مهم است. بهتر است که منتظر رسیدن قیمت به یک ناحیه حمایتی و مقاومتی مهم باشید و سپس بعد از شکست خط روند وارد معامله شوید.
تصویر زیر یک مثال عالی است: در سمت چپ، روند صعودی را مشاهده میکنید که دارای دو واگرایی است. با این حال، اولین مورد به طور کامل شکست خورد و دومی به یک سود بزرگ منجر شد. چه فرقی داشت؟ وقتی نگاهی به چارچوب زمانی بالاتر در سمت راست میاندازیم، میبینیم که اولین واگراییها در وسط هیچ کجا اتفاق افتاده و واگرایی دوم در یک سطح مقاومت بسیار مهم (خط زرد و پیکان زرد) شکل میگیرد. به عنوان یک معاملهگر، ابتدا مناطق حمایت/مقاومت خود را مشخص کرده و سپس اجازه میدهید قیمت به آنجا برسد. چنین رویکردی عملکرد شما را تا حد زیادی بهبود خواهد بخشید.
واگرایی و همگرایی چیست؟
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه میبد
2 دانشیار، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
طی چندین دهه گذشته فقط تعداد محدودی کشورها (کمتر از 10 درصد اقتصادهای جهان) توانستند از سطح پایین یا متوسط درآمد به درآمد بالا پیشرفت نمایند اما علیرغم افزایش وزن کشورهای درآمد متوسط در رشد جهانی، تعداد زیادی از این کشورها با درآمد متوسط، در دام درآمد متوسط گیر افتاده اند. راهبرد پیشرو-پیرو که مبتنی بر الگوبردای از کشورهای پیشرو می باشد، به تبیین این همگرایی و واکاوی عوامل تعیین کننده پرداخته تا با الگوبرداری از نسل ها و موج های توسعه یافتگی، فرصت دنباله روی را برای دیگر کشورهای در حال توسعه ارائه نماید. این راهبرد در قالب سه فرآیند درون کشوری شامل دنباله روی از کشورهای توسعه یافته از طریق صنعتی شدن و بهینه سازی صنایع طبق سیکل درون صنعتی و بین صنعتی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی تجارت محور و تخصص گرایی توافق شده، می باشد. فرایندهای درون منطقه ای این مدل نیز شامل فرآیندهای پله ای و زنجیره ای، تجارت و بازار بین منطقه ای و سرمایه گذاری بین منطقه ای می باشد. نتیجه مهم اینکه این فرآیندها در بستر سیاست هایی همچون تغییرات ساختاری، انتخاب صحیح کشور پیشرو، توسعه صادرات محور و توجه به مزیت های نسبی صورت گرفته است. نتیجه هشدار دهنده نیز در این مسیر وجود رویکردهای اشتباه است؛ بطوریکه در برخی موارد کشور اصلا در جهت تغییرات ساختاری حرکت نکرده اما در برخی موارد کشور در جهت تغییرات ساختاری حرکت نموده اما این تغییرات با مزیت های نسبی کشور و ساختار عوامل تولیدش، همسو نبوده است.
کلیدواژهها
- توسعه اقتصادی
- همگرایی و واگرایی
- راهبرد پیشرو- پیرو
- تغییرات ساختاری
- رشد اقتصادی
عنوان مقاله [English]
Convergence and Divergence Between Developing and Developed States
نویسندگان [English]
- Saeed Dehghan Khavari 1
- Seyd Hossein Mirjalili 2
1 Assistant Professor of Economics, Department of Economics, Meybod University
2 Associate Professor of Economics, Department of Economics, Institute for Humanities and Cultural Studies
چکیده [English]
The last decades only a limited number (less than 10 percent of the economies in the world) managing to progress out of lower or middle income status to high-income status but despite the rising weight of middle-income countries in supporting global growth, many of them have been stuck in the middle-income trap. Leader-follower strategy is based on imitation and emulation the leading countries have paid to explain this convergence and catching up process and analyze its nature and determinants so that provide opportunities for other developing countries to following from generations and waves of development. Leading-follower strategy can be explained in three models within the country includes the catching-up process through diversification and rationalization of industries, pro-trade-oriented (PROT) foreign direct investment (FDI) and agreed specialization. Intra-regional dynamics contains regional industrialization waves and intra-regional trade and investment. We concluded the most important principles of the strategy are structural transformation; correct selecting of leader countries and imitation of followers from leaders Countries; The comparative advantage and export promotion policies according to it. Also it should be avoided from economics of unrealistic ambitions and comparative-advantage-defying strategies in these processes. So in some cases, countries do not move in the direction of structural changes but in some cases, countries move in the direction of structural changes but these changes is not consistent with the comparative advantages of the country and the structure of production factors
کلیدواژهها [English]
- Convergence and divergence
- Leader-Follower Strategy
- Structural Transformation
- Economic Growth
پوراحمدی میبدی حسین (1389). همگرایی و واگرایی در روابط اتحادیه اروپا-امریکا: موضوعات و زمینه ها. مجله روابط خارجی، بهار 1389، دوره 2، شماره 5 صفحات 81-41.
خلیلی عراقی، سید منصور، مسعودی، ناهید. (1385). تئوری همگرایی و جایگاه ایران. جستارهای اقتصادی، دوره 3، شماره 6، پاییز و زمستان 1385، صفحه 83-112
سعادت، رحمان و مسعودی، ناهید (1393). بررسی همگرایی اقتصادی میان ایران و کشورهای حوزه دریای خزر (کاربرد مدل جاذبه). پژوهشنامه بازرگانی، دوره 19، شماره 73، زمستان 1393، صفحه 29-54.
صادقی، سید کمال، پور عبدالهیان، محسن، محمدزاده، پرویز. کریمی، زهرا و علی مرادی، پروین. (1396). بررسی همگرایی دموکراسی در کشورهای در حال توسعه با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی فضایی. مدلسازی اقتصادی، دوره 11، شماره 40، زمستان 1396، صفحه 95-114.
Amoako, K. Y. 2011. ―The Africa Transformation Report,‖ Powerpoint presented at the African Center for Economic Transformation Workshop on Growth and Transformation in Africa, Bellagio, Italy, April, 2011.
Chandra Vandana, Justin Yifu Lin, Yan Wang, 2012. Leading Dragons Phenomenon New Opportunities for Catch-Up in Low-Income Countries. The World Bank, Development Economics Vice Presidency, Policy Research Working Paper.
Growth Commission. 2008. The Growth Report: Strategies for Sustained Growth and Inclusive Development. Washington, D.C.
Hausmann, R., D. Rodrik, and A. Velasco. 2005. “Growth Diagnostics.” In J. Stiglitz and N. Serra (eds.), The Washington Consensus Reconsidered: Towards New Global Governance. Oxford: Oxford University Press.
Harrison, A., and A. Rodríguez-Clare. 2010. “Trade, Foreign Investment, and Industrial Policy for Developing Countries.” In D. Rodrik (ed.), Handbook of Economic Growth, Vol. 5. Amsterdam, The Netherlands: North-Holland, p. 4039–213.
Hausmann, R. and Klinger, B. (2006) Structural Transformation and Patterns of Comparative Advantage in the Product Space. Working Paper No. 128. Cambridge, MA: Harvard University Center for International Development.
Hausmann, R., and D. Rodrik. 2003. “Economic Development as Self-Discovery.” Journal of Development Economics 72(2): 603–33.
Hidalgo, C.; Klinger, A. B.; Barabasi, A.-L. and Hausmann, R. (2007) ‘The Product Space Conditions the Development of Nations’, Science 317: 482–7.
Kojima, Kiyoshi. 2000. "The Flying Geese Model of Asian Economic Development: Origin, Theoretical Extensions, and Regional Policy Implications." Journal of Asian Economics 11: 375-401
Lin, Justin Yifu. 2011. “From Flying Geese to Leading Dragons: New Opportunities and Strategies for Structural Transformation in Developing Countries”, WIDER annual lecture 15.
Lin, J.Y., and H. Chang. 2009. “DPR Debate: Should Industrial Policy in Developing Countries Conform to Comparative Advantage or Defy It?” Development Policy Review 27(5): 483–502. (Reprinted as the debate in chapter II of this volume.)
Lin, J.Y., and C. Monga. 2010. “The Growth Report and New Structural Economics. Policy Research Working Papers Series 5336, World Bank, Washington, D.C.
Lin, J.Y., and C. Monga. 2011. “DPR Debate: Growth Identification and Facilitation: The Role of the State in the Dynamics of Structural Change.” Development Policy Review 29(3): 259–310.
Lin, J.Y., and Volker Treichel, 2012. "Applying the Growth Identifi cation and Facilitation Framework: The Case of Nigeria", World Bank, Washington, D.C.
Lin, J.Y. 2009. Economic Development and Transition: Thought, Strategy, and Viability. Cambridge: Cambridge University Press.
Lin, Justin. 2015. New Structural Economics A Framework for Rethinking Development and Policy. The World Bank. Retrieved March 7,.
Lin, Justin Yifu and Yan Wang, 2008. ――China‘s Integration with the World: Development as a process of Learning and Industrial Upgrading‖, World Bank Policy Working paper 4799. December 2008.
Maddison, A. 2010. “Historical Statistics of the World Economy: 1–2008 AD” (www.ggdc.net/ maddison/ Historical_Statistics/ vertical-fi le_02-2010.xls).
Monga, C., 2011. ―Shifting Gears: Igniting Structural Transformation in Africa,‖ Journal of African Economies, forthcoming.
Rodrik, Dani. 2010. “Globalization, Structural Change and Productivity Growth.” Working Paper 17143. National Bureau of Economic Research, Cambridge, MA.
Rodrik, D. (2009) ‘Industrial Policy: Don’t Ask Why, Ask How’, Middle East Development Journal 1 (1): 1–29.
Shimposha, Toyo Keizai. 2000. Chapter 5 in ―Globalization of Developing Countries: Is Autonomous Development Possible?‖ (Tojokoku no Globalization: Jiritsutechi Hatten wa Kanoka).
Stiglitz Joseph, Justin Yifu Lin, 2013. "The Rejuvenation of Industrial Policy", Policy Research Working Paper, Office of the Chief Economist.
UNCTAD (2011). Economic Development in Africa – Fostering Industrial Development in Africa in the New Global Environment, Special Report, UNCTAD/UNIDO. New York and Geneva.
Wang, Y. 2009 ―Development Partnerships for Growth and Poverty Reduction: A Synthesis of the First Event Organized by the China-DAC Study Group.‖ Beijing: International Poverty Reduction Center in China, October 28–29, 2009.
World Bank. Forthcoming. “Light Manufacturing-Focused Policies to Enhance Private Investment and Create Productive Jobs.” Washington, DC: World Bank.
World Bank/DFID. 2008. “Nigeria Valua Chain Analysis: Sector Choice and Market Analysis Report.” EME consultants, London.
World Bank, 2011, Global Development Horizons 2011—Multipolarity: The New Global Economy, World Bank: Washington D.C.
معامله با واگرایی در فارکس
اگرچه اندیکاتورها دارای تاخیر هستند، در مورد واگرایی، این ویژگی عقب ماندگی در واقع به ما کمک میکند تا نقاط ورود بهتر و قابل اطمینانتری را پیدا کنیم. واگرایی نه تنها توسط معاملهگران خلاف روند قابل استفاده هستند بلکه معاملهگران پیرو روند نیز میتوانند از واگرایی برای تعیین زمان خروج خود استفاده کنند. در صورت ترکیب واگرایی و همگرایی با سایر استراتژیهای معاملاتی میتوان نتایج خوبی را در معاملات بدست آورد.
واگرایی چیست؟
بیایید با واضح ترین سوال شروع کنیم و بررسی کنیم که واگرایی در واقع چیست و در مورد قیمت به شما چه میگوید.
هنگامی که قیمت یک higher high جدید ایجاد میکند، اندیکاتور در همان لحظه یک lower low نشان میدهد، زمانی که چارت قیمتی و اندیکاتور یا اسیلاتور مورد استفاده ما هماهنگ نباشند و با یکدیگر اختلاف داشته باشند یک واگرایی رخ میدهد.
به عبارت دیگر هرگاه اسیلاتور حرکت قیمت را تایید نکند میتوان گفت یک واگرایی شکل میگیرد.
به عنوان مثال در یک روند صعودی قیمت یک قله جدید ایجاد میکند، اما اسیلاتور ما در همان لحظه قله جدیدی ایجاد نکرده است. به این اختلاف واگرایی گفته میشود. یا در یک روند نزولی چارت قیمتی یک کف یا دره جدید ایجاد کرده، اما اسیلاتور ما آن را تایید نمیکند که در اینجا گفته میشود یک واگرایی مثبت داریم.
توجه داشته باشید واگرایی در یک روند صعودی باعث کاهش احتمالی قیمت میشود. همچنین همگرایی در یک روند نزولی باعث افزایش احتمالی قیمت میشود.
واگرایی RSI
شاخص قدرت نسبي (RSI) اسیلاتوری است که توسط جی ویلز وایلدر معرفی شد. RSI با کنترل تغییراتی که در قیمت بسته شدن پدید میآید به اندازهگیری قدرت در هر یک از اقلام معاملاتی میپردازد. RSI یک اندیکاتور پیشرو یا دست کم همزمان است و هرگز یک اندیکاتور تأخیری محسوب نمیشود.
واگرایی را میتوان با اندیکاتورهای مختلفی مثل MACD ،CCI بررسی کرد. اما طبق تجربه بهترین آن RSI یا شاخص قدرت نسبی میباشد. RSI میانگین سود و ضرر را در یک دوره معین بررسی میکند. به عنوان مثال اگر RSI شما روی ۱۴ تنظیم شده باشد، کندلهای صعودی و نزولی را در ۱۴ کندل آخر بررسی میکند.
هنگامی که سطح RSI پایین باشد به این معنی است که کندل های نزولی در ۱۴ کندل گدشته بیشتر و قوی تر از کندل های صعودی بوده است.هرگاه سطح RSI بالا باشد بدین معنی است که کندل های صعودی بیشتر و قوی تر بوده اند.
آموزش واگرایی RSI
در طول روندها میتوانید از RSI برای مقایسه امواج روند استفاده کنید و قدرت یک روند را بررسی کنید. در اینجا سه سناریو وجود دارد و تصویر زیر تک تک آنها را نشان میدهد:
در حالت شماره ۱ به این نکته توجه داشته باشید، وقتی که RSI به بالاترین سطح خود میرسد به این معنی نیست که روند ضعیف شده است و احتمال ریزش واگرایی و همگرایی چیست؟ وجود دارد بلکه در این حالت قیمت همچنان مومنتوم خود را حفط میکند (این اشتباه را اکثر تریدرها انحام میدهند). این فقط بدان معنی است که روند بدون تغییر پیش میرود.
همانطور که در تصویر زیر در حالت شماره(۲) میبینید، RSI در طول روند صعودی سالم و قوی به بالاترین سطح خود می رسد(بالای سطح ۷۰). این بدان معناست که تعداد شمعهای صعودی بیشتر و بزرگتر در موج روند اخیر نسبت به موج قبلی وجود داشته است.
در حالت (۳) میبینید که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود میرسد، اما RSI شما به پایینترین سطح خود میرسد (به پایینتر از سطح ۷۰). به این معنی است که آخرین شمعهای صعودی به اندازه عملکرد قبلی قیمت قوی نبوده و روند رو به کاهش است. این همان چیزی است که ما آن را واگرایی مینامیم و در تصویر زیر، واگرایی نشان دهنده پایان روند صعودی است و روند نزولی را ممکن میسازد.
مشاهده یک واگرایی به شما میگوید که پویایی روند در حال تغییر است و اگرچه هنوز هم میتواند یک روند واقعی به نظر برسد، اما پایان احتمالی این روند نزدیک است.
الگوی چالهها و قلهها در RSI با تغییر دوره زمانی آن دستخوش تغییر نمیشود بلکه در دورههای زمانی کوتاه مدتتر مثل ۷ یا ۹ روزه سیگنالهای صادر شده توسط RSI آشکارتر و واضحتر میگردند.
RSI بین ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. وقتی RSI به یک قله میرسد و به سمت پایین تغییر جهت میدهد نشان دهنده وجود یک قله در نمودار قیمت در همان منطقه است. وقتی RSI با کاهش خود یک کف تشکیل میدهد و از آن نقطه با سمت بالا تغییر جهت میدهد به معنای تشکیل یک کف در نمودار قیمت در همان منطقه است.
این تغییر جهتها در بازارهای مختلف و حتی در یک بازار، بسته به این که در دوران نزولی خود به سر ببرد و یا در دوران صعودی در سطوح مختلفی انجام میشوند.
محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش برای هر بازار و برای هر سال متفاوت هستند. هیچ سطح طلائی وجود ندارد که تمام سقفها و کفها را در بر گیرد. سیگنالهای اشباع خرید و اشباع فروش مانند این است که با خواندن عدد دماسنج بگوئیم امروز یک روز سرد است یا یک روز گرم. یک دمای خاص که در زمستان به معنی یک روز گرم است ممکن است در تابستان یک روز خنک محسوب شود.
خطوط مرجع افقی در RSI باید طوری تنظیم شوند که با بالاترین قلهها و پایینترین چالههای RSI دارای تقاطع باشند. این خطوط معمولا در اعداد ۳۰ و ۷۰ رسم میشوند.
بعضی از معاملهگران از سطوح ۶۰ و ۸۰ در بازارهای صعودی و از سطوح ۲۰ و ۹۰ در بازارهای نزولی استفاده میکنند. برای رسم این سطوح میتوانید از قاعده ۵ درصد نیز استفاده كنید. بدین ترتیب که سطوح مرجع RSI را طوری رسم کنید که RSI کمتر از ۵% زمان خود در ۴ تا ۶ ماه گذشته را فراتر از این خطوط گذرانده باشد و سپس هر ۳ ماه یکبار این سطوح را مورد بازبینی و تنظیم مجدد قرار دهید.
معنی Divergence چیست؟
Divergence یک ابزار بسیار قدرتمند برای ترید کردن است. معاملهگری که بداند چگونه در شرایط مناسب بازار با سیگنالهای صحیح معامله کند، میتواند روش قوی و موثری برای گرفتن سود از بازار را ایجاد کند.
چگونه با divergence ترید کنیم
واگرایی همیشه منجر به برگشت کامل روند نمیشود و اغلب قیمت فقط پس از واگرایی وارد یک موج اصلاحی میشود. به خاطر داشته باشید که واگرایی فقط نشانه از دست دادن شتاب و مومنتوم است، اما لزوماً نشان دهنده تغییر کامل روند نیست.
برای جلوگیری از ورودهای اشتباه به شدت توصیه میکنیم که معیار و ابزارهای تاثیر گذار دیگری را به استراتژی خود اضافه کنید. divergence به تنهایی آنقدر قوی نیست که برای گرفتن پوزیشن فقط به آن متکی باشید.
در زیر میبینیم که چگونه قیمت ۲ واگرایی ایجاد کرده اما قیمت هرگز ریزش نداشته است. بنابراین، divergence بسیاری از مواقع فقط اصلاحات را نشان میدهد.
اینکه در چه مکانی بدنبال واگراییها هستید بسیار مهم است. بهتر است که منتظر رسیدن قیمت به یک ناحیه حمایتی و مقاومتی مهم باشید و سپس بعد از شکست خط روند وارد معامله شوید.
تصویر زیر یک مثال عالی است: در سمت چپ، روند صعودی را مشاهده میکنید که دارای دو واگرایی است. با این حال، اولین مورد به طور کامل شکست خورد و دومی به یک سود بزرگ منجر شد. چه فرقی داشت؟ وقتی نگاهی به چارچوب زمانی بالاتر در سمت راست میاندازیم، میبینیم که اولین واگراییها در وسط هیچ کجا اتفاق افتاده و واگرایی دوم در یک سطح مقاومت بسیار مهم (خط زرد و پیکان زرد) شکل میگیرد. به عنوان یک معاملهگر، ابتدا مناطق حمایت/مقاومت خود را مشخص کرده و سپس اجازه میدهید قیمت به آنجا برسد. چنین رویکردی عملکرد شما را تا حد زیادی بهبود خواهد بخشید.
شاخص مکدی (MACD) چیست؟ همه چیز درباره میانگین متحرک همگرایی و واگرایی
در این مقاله، به بررسی شاخص مکدی (MACD) می پردازیم که یکی از بخشهای مهم دنیای تحلیل تکنیکال است. البته لازم است ابتدا به تعریف واژه مومنتوم (Momentum) بپردازیم. معنای دیگر Momentum، تکانه است. برای روشنتر شدن بحث فرض کنید که برفی به شکل بهمن از کوه پایین میآید، هر چه که بهمن پایینتر بیاید، سرعت آن بیشتر و متوقف کردن آن سختتر میشود. به عبارتی، مومنتوم آن بیشتر شده است.
پس اگر بگویند قیمت ارز دیجیتالی در حال افزایش است و مومنتوم زیادی هم دارد، یعنی اینکه نه تنها رشد زیاد است، بلکه به نظر میرسد که با شدت و استحکام بیشتری هم رشد میکند و به این سادگی متوقف نخواهد شد. همین مسئله راجع به سقوط قیمت ارز دیجیتال هم وجود دارد. شاخص مکدی یا Moving Average Convergence Divergence یا میانگین متحرک همگرایی و واگرایی، بر همین اساس تعریف میشود. در ادامه با ما در بلاگ والکس همراه باشید تا همه چیز را درخصوص این شاخص بررسی کنیم.
بررسی کامل شاخص مکدی (MACD) با ذکر مثال
شاخص MACD یک شاخص نوسانی است که به طور گسترده توسط تحلیلگران تکنیکال استفاده میشود. این شاخص از نوع نمایان کننده روندها (Trend-Following) است که با بکار بردن شاخص میانگین متحرک، مومنتوم یک سهام، ارز دیجیتال و یا هر دارایی قابل معامله دیگر را مشخص میکند.
حال فرض کنید که در مورد قیمت یک ارز دیجیتال یا در مورد قیمت طلا یا قیمت در هر بازار رقابتی دیگر، میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه را حساب کرده باشیم و همینطور میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه را هم حساب کرده باشیم. اکنون مشاهده کنیم که میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه از میانگین متحرک نمایی ۲۶ کمتر است. چه نتیجهای میگیریم؟
ساده است؛ سطح عمومی قیمت در دوازده روز اخیر نسبت به بیست و شش روز اخیر پایینتر بوده است. حتی اگر مشخصاً در دو یا سه روز اخیر، روند آن افزایشی بوده باشد و در ظاهر به ما این حس را بدهد که اوضاع خیلی هم بد نیست.
تعریف زیر یکی از رایجترین شکلهای تعریف مکدی است.
MACD = EMA۱۲ – EMA۲۶
اگر MACD مثبت باشد، یعنی اینکه در کوتاه مدت (دوازده روز اخیر) به نسبت میان مدت (بیست و شش روز اخیر) اوضاع بهتر بوده و قیمت این ارز رو به رشد بوده است.
اکنون اگر خود مکدی علاوه بر مثبت بودن، روند افزایشی هم داشته باشد، یعنی اینکه مومنتوم هم به وجود آمده و نه تنها اوضاع مثبت است، بلکه این روند مثبت رو به شتاب گرفتن هم است.
برای دقیق شدن مکدی وقتی MACD را حساب میکنند، میانگین متحرک نمایی خود MACD را هم در یک بازه زمانی کوتاهتر حساب میکنند (بازه زمانی ۹ دوره ای)، به این کار محاسبه خط سیگنال میگویند:
MACD۱۲,۲۶ = EMA۱۲ – EMA۲۶
در این ویدیو زمان مناسب برای استفاده از شاخص MACD بررسی شده است:
درک شاخص مکدی (MACD) یا میانگین متحرک همگرایی و واگرایی
براساس آنچه که در تصویر بالا میبینید: اگر MACD مثبت باشد، یعنی اینکه در کوتاه مدت (دوازده روز اخیر) به نسبت میان مدت (بیست و شش روز اخیر) اوضاع بهتر بوده و قیمت این ارز رو به رشد بوده است.
اکنون اگر خود مکدی علاوه بر مثبت بودن، روند افزایشی هم داشته باشد، یعنی اینکه مومنتوم هم به وجود آمده و نه تنها اوضاع مثبت است، بلکه این روند مثبت رو به شتاب گرفتن هم است. در ادامه جزئیات بیشتری را بررسی میکنیم:
- خط مکدی که از تفاضل میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه با میانگین متحرک ۲۶ روزه بدست میآید. این خط نشان دهنده مومنتومی است که در بالا ذکر کردیم.
- خط Signal که در بالا ذکر شده است، از میانگین متحرک غالبا ۹ دوره ای (روزه) بر روی MACD ایجاد میشود. آنالیزهای وابسته ی این خط با خط مکدی میتواند نشان دهنده ی پتانسیل بازگشت باشد و یا نقاط خروج و ورود را مشخص کند که در ادامه با هم بررسی میکنیم.
- هیستوگرام که از طریق تفاضل بین خط MACD و Signal به دست میآید.
همانطور که در بالا ذکر شد، تنظیمات پیشفرض در این خط عبارت اند از: (MACD(۱۲,۲۶,۹. با این وجود بسیاری از تحلیلگران دورهها را تغییر میدهند تا به شاخص حساستری دست یابند. برای مثال (MACD(۵,۳۵,۵ یکی از این شاخصها است که برای بازارهای سنتی مالی استفاده میشود و دارایی بازه زمانی گستردهتری مانند هفته و ماه هستند.
این نکته را توجه کنید که در بازارهایی مثل کریپتوکارنسی که نوسانات بسیار زیاد است، افزایش حساسیت شاخص مکدی ریسکی است و باعث میشود تا سیگنالهای غلط به ما بدهند و با اطلاعات اشتباه ما را گمراه کند.
برای آشنایی بیشتر با ابزارهای تحلیل میتوانید مقاله کار با تریدینگ ویو را مطالعه کنید.
آشنایی با مفاهیم واگرایی و همگرایی در تحلیل تکنیکال
همانطور که از اسم شاخص مشخص است، این شاخص ارتباط بین دو خط را نشان میدهد که در بالا به آن اشاره شده است. وقتی که این دو خط از یکدیگر فاصله میگیرند به آن واگرایی یا Divergent و در صورتی که به یکدیگر نزدیک شوند، به آن همگرایی یا Convergent میگویند.
سیگنال مرتبطی که این خط به ما میدهد، زمانی رخ میدهد که این خط از خط اصلی (خط صفر) بالاتر باشد و یا پایینتر و یا به شکلی دیگر میتوان گفت که مثبت یا منفی باشد.
همچنین تقاطع خط مکدی با خط Signal نیز نشان دهنده حالت بازگشت بازار یا نقاط ورود و خروج است که در ادامه هر یک از آن ها را توضیح میدهیم.
این نکته را توجه داشته باشید که برخورد خط مکدی با خط صفر یا خط Signal همیشه سیگنال های درستی را به ما نمیدهند، مخصوصاً در بازارهایی مانند کریپتوکارنسی که دارای نوسانات بسیار زیادی است. بنابراین، برای تحلیلهای خود به طور خاص به این شاخص اتکا نکنید.
برخورد خط MACD با سایر خط اصلی ممکن است از حرکت منفی به مثبت این خط یا از حرکت مثبت به منفی اتفاق بیفتد. اگر مکدی در ناحیه مثبت باشد، نشان دهنده ی یک مومنتوم قوی برای رشد است و اگر در قسمت منفی باشد، نشاندهنده یک مومنتوم قوی برای کاهش قیمت است.
شاخص مکدی (MACD) به ما چه میگوید؟
وقتی که خط شاخص مکدی (MACD) از بالای خط سیگنال عبور میکند، معاملهگران این عبور را به معنی فرصتی برای خرید ارز دیجیتال میدادند و در طرفی دیگر، در صورت عبور از پایین آن، نشان دهنده فرصتی برای خروج و یا فروش ارز دیجیتال است.
در حالی که برخورد با خط سیگنال میتواند بسیار کمک کننده باشد، ولی گاهی اوقات نمیتوان به آن اتکا کرد. برای مثال توجه کنید که اگر خط MACD بالای خط سیگنال باشد ولی هنوز در زیر خط اصلی (منفی) قرار داشته باشد، نشان دهنده این است که هنوز بازار خرسی است و بهتر است هنوز به بازار ورود نکنید. برعکس آن نیز صادق است، یعنی اینکه خط مکدی پایین خط سیگنال است ولی همچنان در ناحیه مثبت قرار دارد و بهتر است که برای فروش ارز دیجیتال دست نگه داریم.
گاهی اوقات ممکن است نمودار قیمتی با نمودار MACD به ما سیگنال های ارزشمندی را بدهند.
برای مثال، اگر نمودار قیمتی بیشترین قیمت دورهی خود را بزند ولی نمودار مکدی از بیشترین مقدار آن دوره، سقف کمتری را بزند (در نگاه کلی نزولی باشد) یا به اصطلاح آن Lower High را بزند، نشان از این است که باوجود رشد قیمتی نمیتوان انتظار بازار رو به رشد را داشت، چرا که فشار خرید مانند قبل نیست و در حال کاهش است. واگرایی مطرح شده غالباً به معنی فرصت فروش شناخته شده و سیگنال فروش میدهد.
در کنار تمام این موارد تحلیل فاندامنتال نیز راهنمای ما در معاملهگری است.
برعکس تمام تحلیلهای بالا برای نیز صادق است، یعنی زمانی که قیمت در حال کاهش است ولی MACD در حال زدن بیشترین مقدار خود در دوره ی مورد بررسی است؛ این نشان دهنده موقعیت ورود به بازار و ترید است.
شما تصمیمگیرنده نهایی هستید
وقتی که در فضای تحلیل تکنیکال صحبت میکنیم، شاخص مکدی یکی از مورد استفاده ترین ابزارهای موجود است و نه فقط برای اینکه استفاده از آن بسیار راحت است، بلکه برای تشخیص تمایلات بازار و مومنتوم بسیار مفید و کارا عمل میکند. همانطور که ذکر شد، بهتر است این شاخص را به همراه شاخص های دیگری مانند RSI و غیره استفاده کنید. در نهایت این شما هستید که باتوجهبه دادههای بازار، باید برای سبد سرمایهگذاری خود تصمیم بگیرید.
دیدگاه شما