معرفی الگوهای ادامه دهنده
وقتی یک معامله گر به نمودار قیمت سهام نگاه می کند، تحرکات ممکن است تصادفی به نظر برسد. اغلب همین طور است اما در دل این تحرکات، الگوهایی وجود دارد. الگوهای نمودار، اشکالی هندسی هستند که در داده های قیمتی دیده می شوند و در مورد عملکرد قیمت به معامله گر مشاوره می دهند. معامله گران با استفاده از این الگوها می توانند پیشبینی کنند که قیمت می خواهد به کجا برود. وقتی الگوهای ادامه دهنده رخ می دهند، می خواهند بگویند که روند قیمت ادامه پیدا می کند. در این درس به معرفی این الگوها می پردازیم و نحوه ی بررسی آن ها را به شما یاد می دهیم.
انواع الگوهای ادامه دهنده
این الگوها در اواسط روند اتفاق می افتند و مکثی در عملکرد قیمت Price Action مدت های مختلف هستند. هنگام بروز این الگوها، می توانیم بگوییم که روند بعد از اینکه کامل می شود، دوباره از سرگرفته می شود. یک الگو وقتی کامل در نظر گرفته می شود که شکل گرفته باشد (بشود آن را ترسیم کرد) و «برک اوت ها»ی آن الگو، به صورت بالقوه با روند قبلی ادامه بدهند. الگوهای ادامه دهنده در همه ی بازه های زمانی دیده می شوند. متعارف ترین الگوهای ادامه دهنده شامل مثلث Triangles، پرچم Flags، قلاب Pennants و مستطیل Rectangles هستند.
الگوی ادامه دهنده مثلث Tringles
الگوی مثلث یک الگوی رایج است که با پایین های بالاتر و بالاهای پایین تر، می توان آن را به سادگی همگرای دامنه ی قیمت تعریف کرد. پرایس اکشن (عملکرد قیمت) همگرا شده یک مثلث ایجاد می کند. مثلث ها سه نوع اصلی دارند. متقارن Symmetrical، صعودی Ascending، نزولی.Descending در معامله گری هر سه نوع این مثلث به صورت مشابهی به کار می آیند. مثلث ها در مدت زمان با هم تفاوت دارند اما دست کم دو نوسان بالا و دو نوسان پایین در قیمت دارند. اگر قیمت به همگرا شدن ادامه دهد، در نهایت به رأس زاویه می رسد؛ هرچه قیمت به رأس زاویه نزدیکتر شود، عملکرد قیمت محکم تر و محکم تر می شود و احتمال برک اوت را بالاتر می برد.
مثلث متقارن Symmetrical
یک مثلث متقارن، یک دامنه ی شیب دار به سمت بالا و یک دامنه ی شیب دار به سمت پایین دارد.
مثلث صعودی Ascending
مثلث صعودی یک سرحد افقی بالایی و یک سرحد افقی پایینی دارد.
مثلث نزولی Descending
مثلث نزولی یک سرحد بالایی شیب دار رو به بالا و یک سرحد افقی پایینی دارد.
پرچم Flag
پرچم ها در جایی که قیمت در یک رنج قیمت کوچک در میان خطوط موازی محدود می شود، در روند وقفه ایجاد می کنند. این وقفه در میانه ی روند، به الگو یک ظاهر پرچم مانند می دهد. پرچم ها از لحاظ مدت زمان کوتاه هستند و تا چند میله دوام می آورند و به عنوان یک محدوده یا کانال روند، حاوی نوسان قیمت نیستند. پرچم می تواند موازی یا شیب دار رو به بالا یا پایین باشد.
قلاب Pennants
قلاب ها شبیه مثلث ها هستند اما کوچک تر؛ قلاب ها معمولاً تنها توسط چند ایجاد می شوند. این یک قانون سفت و سخت نیست اما اگر یک قلاب شامل بیش از بیست میله ی قیمت باشد، می توان آن را مثلث در نظر گرفت. این الگو وقتی شکل می گیرد که قیمت همگرا شود و محدوده ی قیمت نسبتاً کمی را در اواسط روند پوشش می دهد. همین موضوع به الگو ظاهری شبیه به قلاب می دهد.
مستطیل Rectangles
غالباً وقفه هایی در روند ایجاد می شود که در آن ها، عرضه و تقاضا تا درصد بالایی یکسان است؛ پس عملکرد قیمت یک خط افقی را تشکیل می دهد که بین دو سطوح پشتیبانی و مقاومت محدود شده است. به مستطیل ها، محدوده ی معاملاتی Trading Range نیز می گویند و می توانند برای مدتی کوتاه یا تا چندین سال ادامه پیدا کنند. این الگو بسیار معمول است و در اغلب روزها و در بازه های زمانی طولانی تر دیده می شود.
نحوه کار با الگوهای ادامه دهنده
این الگوها، برای عملکرد قیمت یک منطق ارائه می دهند. وقتی الگوها را بلد باشید، می توانید برای استفاده از مزایای الگوهای معمول، یک برنامه ی معاملاتی ایجاد کنید. الگوها، فرصت های معاملاتی ای در اختیارتان قرار می دهند که ممکن است با استفاده از روش های دیگر، نتوانیم چنین فرصت هایی پیدا کنید. البته، صرف اینکه اسم این الگوها ادامه دهنده است، به این معنا نیست که همیشه قابل اعتمادند. یک الگو ممکن است در طول روند ایجاد شود اما معکوس شدن روند هم همچنان ممکن است اتفاق بیفتد. همچنین، ممکن است به محض اینکه روی نمودارهایمان الگوها را رسم کردیم، ممکن است مرزها تغییرات اندکی را تجربه کنند اما یکBreak Out کامل اتفاق نمی افتد. به این حالت برک اوت جعلی یا غلط گفته می شود و می تواند تا چندین بار قبل از شکسته شدن الگو اتفاق بیفتد و ادامه یا معکوس شدن رخ دهد. از آن جایی که مستطیل محبوبیت دارد و به سادگی قابل تشخیص است، در معرض شکست ها یا برک اوت های جعلی قرار دارد. الگوها همچنین می توانند ذهنی باشند؛ آن چه که یک معامله گر می بیند، چیزی نیست که یک معامله گر دیگر می بیند و هر معامله گری با روش خودش این الگوها را روی نموداری که استفاده می کند رسم می کند. این لزوماً چیز بدی نیست زیرا به هر معامله گری پرسپکتیو و چشم انداز خاص خودش را نسبت به بازار می دهد. پیدا کردن الگوها، ترسیم آن ها و فرموله کردن برنامه ای برای استفاده از آن ها، نیازمند وقت گذاشتن و تمرین زیاد است.
حرف آخر
الگوهای ادامه دهنده که شامل مثلث، پرچم، قلاب و مستطیل می شود، برای پیشبینی بالقوه ی روندی که بازار پیش می گیرد، منطق فراهم می کند. این الگوها غالباً در میانه ی روند اتفاق می افتند نشانگر ادامه ی روند هستند. برای ادامه ی روند، الگو باید در مسیر صحیح شکسته شود. با اینکه الگوها در گرفتن تصمیمات معاملاتی به معامله گر کمک می کنند، همیشه قابل اعتماد نیستند. مشکلات بالقوه ای که ممکن است اتفاق بیفتد شامل معکوس شدن روند به جای ادامه پیدا کردن و پس از شروع شکل گیری الگو، برک اوت های جعلی متعدد است.
کانال های روند و نحوه ترسیم صحیح آنها
اگر می خواهید با کانال روند آشنا شوید این مقاله از مقالات آموزش فارکس به شما آموزش می دهد. اگر تئوری خط روند را یک گام جلوتر ببریم و یک خط موازی با همان زاویه ی روند صعودی یا نزولی ترسیم کنیم، یک کانال ایجاد خواهد شد.
نه ، منظور ما کانال ورزش و کانال نشنال جیوگرافی یا کانال استانی نیستند.
این کانال ها کانال های تلویزیونی نیستند ، آنها کانالهای روند هستند که گاهی از آنها با نام کانال های قیمتی نیز یاد می شود.
استفاده از کانال ها را در تحلیل تحلیل گران حرفه ای بسیار خواهید دید. کانال ها می توانند به اندازه تماشای بازی تیم ملی یا لیورپول و بارسا جالب و هیجان انگیز باشند!
کانالهای روند یک ابزار دیگر در تحلیل تکنیکال هستند که می توان از آنها برای تعیین جاهای خوب خرید یا فروش استفاده کرد.
خط روند بالایی مقاومت و خط روند پایین حمایت را نشان می دهد. بنابراین هر دوی سقف و کف کانال ها بالقوه مناطق حمایت یا مقاومت را نشان می دهند.
کانالهای روند با شیب منفی (کاهشی) نزولی و کانالهای روند با شیب مثبت (افزایشی) صعودی در نظر گرفته می شوند.
نحوه رسم کانال های روند
برای ایجاد یک کانال صعودی (افزایشی) ، کافیست یک خط موازی با همان زاویه خط روند صعودی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی منتقل کنید که به اخرین قله تشکیل شده برسد. این کار باید همزمان با کشیدن خط روند انجام شود.
برای ایجاد یک کانال نزولی ، کافیست یک خط موازی با همان زاویه خط روند نزولی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی منتقل کنید که آخرین دره تشکیل شده را لمس کند. این کار باید همزمان با کشیدن خط روند انجام شود.
وقتی قیمت ها به خط روند پایینی برسند ، می توان از آن بعنوان ناحیه خرید استفاده کرد.
وقتی قیمت ها به خط روند بالایی برسند ، می توان از آن بعنوان ناحیه فروش استفاده کرد.
دقت داشته باشید این فقط نشان دهنده یک پتانسیل برای خرید و فروش است. سیگنال نهایی را باید از استراتژی معاملاتی خود بگیرید.
انواع کانالهای روند
سه نوع کانال وجود دارد:
- کانال صعودی (سقف بالاتر و کف بالاتر)
- کانال نزولی (سقف پایین تر و کف پایین تر)
- کانال افقی (رنج)
برخی از معامله گران ترجیح می دهند از اصطلاحات “کانال افزایشی” بجای یک کانال صعودی و “کانال کاهشی” به جای کانال نزولی استفاده کنند. احتمالا قرن بیست و یکمی هستند.
نکات مهم زیر را در مورد ترسیم کانالهای روند به خاطر بسپارید:
هنگام ترسیم یک کانال روند ، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر باشند.
به طور کلی ، کف کانال روند “منطقه خرید” و سقف کانال روند “منطقه فروش” در نظر گرفته می شود.
همچون ترسیم خطوط روند ، هرگز قیمت را به کانال هایی که ترسیم می کنید، نخورانید!
اگر دو خط کانال با هم زاویه داشته باشند این یک کانال ایده آل نیست و می تواند منجر به معاملات بد شود.
وقتی چنین اتفاقی می افتد ، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست بلکه یک مثلث است (که بعداً آن را آموزش خواهیم داد.)
با وجود این ، لازم نیست کانال های روند کاملاً موازی باشند. همانطور که 100٪ حرکات قیمتی نباید در داخل کانال باشد.
یک اشتباه رایج که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمتی دقیقآ مشابه تعاریف کتابی می گردند!
آنها اطلاعات مهمی که حرکات قیمتی در خود دارد را از دست می دهند و چشم خود را بر روی سایر نشانه های مهم می بندند.
به ترسیم کانال ها در تصویر زیر توجه کنید:
آیا آنها کامل به نظر می رسند؟
صبر کردن برای اینکه بتوان نمونه های دقیق داخل کتاب های درسی یپدا کرد در دنیای واقعی جواب نمی دهد زیرا بسیار نادر خواهد بود که بتوان حرکات قیمتی پیدا کرد که کاملاً منطبق بر داخل دو خط روند کاملاً موازی قرار گیرند.
آموزش الگوهای طلایی سودآور در تریدینگ پاکت آپشن ? Golden Trading Pattern in Pocketoption
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
برخی از افراد در شروع ترید کردن نمیدانند چطور موقعیت مناسب برای ترید را پیدا کنند. در این مطلب روش سادهسازی فرآیند ترید و یافتن موقعیت معاملاتی شرح داده شده است.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی الگوی صعودی زاویه دار دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در الگوی صعودی زاویه دار واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، انتقال بین روندهای صعودی و نزولی اغلب با الگوی قیمت مشخص می شود . طبق تعریف ، الگوی قیمت پیکربندی قابل تشخیص حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خط روند و یا منحنی مشخص می شود .
هنگامی که یک الگوی قیمت تغییر در روند را نشان می دهد ، به عنوان یک الگوی معکوس شناخته می شود . یک الگوی ادامهدار زمانی اتفاق می افتد که روند پس از یک مکث کوتاه در مسیر موجود خود ادامه یابد .
مدت هاست که تحلیل گران تکنیکال از الگوی قیمت برای بررسی حرکت های فعلی و پیش بینی حرکت های آینده بازار استفاده می کنند .
روشهای کلیدی
الگوها شکل های متمایزی هستند که در اثر حرکت قیمت های امنیتی روی نمودار ایجاد می شوند و پایه و اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال هستند .
یک الگو با خطی مشخص می شود که نقاط متداول قیمت ، مانند بسته شدن قیمت ها یا پایین بودن قیمت ها را در یک بازه زمانی خاص به هم متصل می کند .
تحلیلگران تکنیکال و نمودارشناسان به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی مسیر آینده قیمت سهام هستند .
این الگوها می توانند به سادگی خطوط روند و به پیچیدگی تشکیلات دو سر و شانه باشند .
خط روند در تجزیه و تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنی ها مشخص می شوند ، درک خط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است . خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می کند تا مناطق پشتیبانی و مقاومت را در نمودار قیمت دریابند . خط روند خطوط مستقیمی است که با اتصال یک سری قله های نزولی (اوج ها) یا فرورفتگی های صعودی (پایین ترها) روی نمودار ترسیم می شوند .
یک خط روند رو به زاویه ، یا یک خط روند صعودی ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها با افزایش یا پایین تر شدن روبرو هستند . خط روند روبه بالا با اتصال پایین های صعودی ترسیم می شود و برعکس ، یک خط روند رو به پایین ، که خط روند نزولی خوانده می شود ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها با بالاترین سطح و پایین ترین سطح مواجه هستند .
خطوط روند بسته به اینکه از کدام قسمت از نوار قیمت برای “اتصال نقاط” استفاده می شود ، از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود . در حالی که تفکرات مختلفی در مورد اینکه کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود وجود دارد ، بدنه میله کندل – و نه خط های نازک بالا و زیر بدنه کندل ، اغلب نشان دهنده جایی است که اکثر اقدامات قیمت رخ داده است و بنابراین ممکن است یک نقطه دقیق تر را برای ترسیم خط روند فراهم کند ، به ویژه در نمودارهای داخل روز که ممکن است “بیرون خط” (نقاط داده ای که بسیار خارج از محدوده “نرمال” هستند) وجود داشته باشد .
در نمودارهای روزانه ، نمودارشناسان اغلب برای ترسیم خط روند از قیمت های پایانی استفاده می کنند ، نه بالا و پایین ، زیرا قیمت های بسته نشان دهندهی تریدرها و سرمایه گذارانی است که مایلند در یک شب یا آخر هفته یا تعطیلات بازار موقعیت خود را حفظ کنند .
روندهای صعودی در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها بیشتر و بیشتر می شوند . روندهای رو به رشد حداقل دو مورد از پایین ترین سطح را بهم متصل می کنند و سطح پشتیبانی را زیر قیمت نشان می دهند .
روند نزولی در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها به بالاترین میزان و پایین ترین میزان خود می رسند . خط روند نزولی حداقل دو مورد از بالاترین سطح را بهم متصل می کند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهد .
ادغام یا یک بازار وری ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت بین یک محدوده بالا و پایین ، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در حال نوسان است .
الگوهای ادامه
الگوی قیمتی که بیانگر قطع موقت روند موجود باشد ، به عنوان الگوی ادامه شناخته می شود .
الگوی ادامه را می توان به عنوان مکث در طول روند غالب در نظر گرفت . زمانی که گاوها در طی روند صعودی نفسگیری می کنند یا خرس ها برای لحظه ای در روند نزولی آرام می گیرند . در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است ، راهی برای تشخیص روند ادامه دار یا معکوس وجود ندارد . به همین ترتیب ، باید به روندهای مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت و اینکه آیا قیمت در بالا یا پایین منطقه ادامه می یابد ، توجه دقیق شود .
به طور کلی ، هرچه مدت زمان توسعه الگوی قیمت بیشتر باشد و هرچه حرکت قیمت در این الگو بیشتر باشد ، با شکسته شدن قیمت در بالاتر یا پایین تر از سطح ادامه ، حرکت با اهمیت تر خواهد شد .
اگر قیمت به روند خود ادامه دهد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه شناخته می شود . الگوهای معمول ادامه شامل :
- Pennants ، با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شده است .
- پرچم هایی که با دو خط روند موازی ترسیم شده اند .
- ودجز ها (Wedges) ، با دو خط روند همگرا ساخته شده اند ، جایی که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند .
Pennants
نشان ها با دو خط روند ترسیم می شوند که در نهایت به هم می رسند . یکی از ویژگی های اصلی آن ، این است که خط روند به دو جهت حرکت می کنند ، یعنی یک خط روند نزولی و دیگری خط روند رو به بالا خواهد بود . شکل زیر نمونه ای از یک Pennants را نشان می دهد . غالباً ، در هنگام شکل گیری ، حجم کاهش می یابد و در نهایت قیمت به دنبال آن افزایش می یابد .
پرچم ها
پرچم ها با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند که می توانند به سمت بالا ، پایین یا پهلو (افقی) شیب داشته باشند . به طور کلی ، پرچمی که دارای شیب رو به بالا باشد به عنوان مکث در بازار با روند نزولی ظاهر می شود . یک پرچم با تعصب رو به پایین ، شکسته شدن در طی یک روند صعودی را نشان می دهد . به طور معمول ، شکل گیری پرچم با یک دوره کاهش حجم همراه است که با شکست قیمت از شکل گیری پرچم ، بهبود می یابد .
Wedges
Wedges از این جهت که با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم می شوند ، شبیه پینه هستند . با این حال ، یک Wedge با این واقعیت مشخص میشود که هر دو خط روند در یک جهت ، بالا یا پایین حرکت می کنند . Wedge که به سمت پایین قرار دارد نشان دهنده یک مکث در طول روند صعودی است و Wedge که به سمت بالا قرار دارد ، وقفه موقتی را در هنگام سقوط بازار نشان می دهد . مانند پرچم ها . حجم پرچمها در طول شکل گیری الگو به طور معمول کاهش می یابد ، فقط در صورت شکسته شدن قیمت از بالا یا پایین الگوی Wedge ، افزایش می یابد .
مثلثها
مثلث ها از محبوب ترین الگوهای نمودار هستند که در تحلیل تکنیکی مورد استفاده قرار می گیرند زیرا در مقایسه با الگوهای دیگر به طور مکرر اتفاق می افتند . سه نوع متداول مثلث یعنی مثلث متقارن ، مثلث صعودی و مثلث نزولی است . این الگوهای نمودار می تواند از چند هفته تا چند ماه ادامه داشته باشد .
مثلث های متقارن وقتی اتفاق می افتند که دو خط روند به سمت یکدیگر جمع شوند و فقط نشان دهندهی احتمال وقوع شکست باشند ، نه جهت . مثلث های صعودی با یک خط روند بالایی صاف و یک خط روند پایین تر مشخص می شوند و نشان می دهد که شکست بالاتر احتمال دارد ، درحالی که مثلث های نزولی دارای یک خط روند پایین مسطح و یک خط روند بالایی نزولی هستند که نشان می دهد احتمال شکستگی وجود دارد . بزرگی شکستگی ها یا خرابی ها به طور معمول با ارتفاع ضلع عمودی چپ مثلث برابر است ، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است .
فنجان و دسته (Cup and Candles)
فنجان و دستگیره یک الگوی ادامه سرسخت است که در آن روند صعودی متوقف شده است ، اما با تأیید الگو ادامه خواهد یافت . قسمت“فنجان” الگو باید به شکل “U” باشد که شبیه گردی کاسه است تا شکل “V” با ارتفاع های برابر در هر دو طرف جام .
“دسته” در سمت راست جام به شکل یک عقب کش کوتاه ساخته می شود که شبیه یک پرچم یا الگوی نمودار پرچم است . با تکمیل رسیدگی ، سهام ممکن است به بالاترین سطح شکسته شود و روند خود را با بالاتر از سر بگیرد . یک فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شده است .
الگوهای معکوس
الگوی قیمتی که تغییر در روند غالب را نشان می دهد به عنوان الگوی معکوس شناخته می شود . این الگوها بیانگر دوره هایی است که تسلط گاوها یا خرس ها تمام شده است . با ایجاد انرژی جدید از طرف دیگر (گاو یا خرس) روند برقرار شده متوقف شده و سپس به جهتی جدید می رود .
به عنوان مثال ، یک روند صعودی که توسط اشتیاق گاوها پشتیبانی می شود ، می تواند مکث کند ، که نشان دهنده فشار حتی از طرف گاوها و خرس ها است ، و در نهایت جای خود را به خرس ها می دهد . این منجر به تغییر روند رو به نزولی می شود .
معکوس هایی که در اوج بازار اتفاق می افتد به عنوان الگوهای توزیع شناخته می شوند ، جایی که ابزار ترید با شور و شوق بیشتری خرید می شود . برعکس ، معکوس هایی که در پایین بازار اتفاق می افتد به عنوان الگوهای انباشت شناخته می شوند ، جایی که ابزار ترید برای فروش فعالتر می شود . همانند الگوهای ادامه ، هرچه مدت زمان توسعه الگو و حرکت قیمت در این الگو بیشتر باشد ، حرکت پیش بینی شده پس از شکست قیمت نیز بزرگتر خواهد بود .
وقتی قیمت پس از مکث معکوس می شود ، الگوی قیمت به عنوان الگوی معکوس شناخته می شود . نمونه الگوی صعودی زاویه دار هایی از الگوی معکوس کردن معمول عبارتند از :
Head and Shoulders ، نشانگر دو حرکت قیمتی کوچکتر است که حول یک حرکت بزرگتر است .
Double Tops ، نشان دهنده یک نوسان کوتاه مدت ، و به دنبال آن یک تلاش ناموفق بعدی برای شکستن بالاتر از همان سطح مقاومت است .
Double Bottoms ، که نوسان کوتاه مدت را نشان می دهد ، و به دنبال آن تلاش ناموفق دیگری برای شکستن زیر همان سطح پشتیبانی انجام می شود .
سر و شانه
الگوهای سر و شانه ها می توانند در انتهای بازار یا به صورت مجموعه ای از سه فشار ظاهر شوند : قله اولیه یا فرورفتگی ، به دنبال یک فشار دوم و بزرگتر و سپس فشار سوم که اولی را دنبال می کند .
روند صعودی که با الگوی بالای سر و شانه ها قطع می شود ، ممکن است یک روند معکوس را تجربه کند و در نتیجه روند نزولی داشته باشد . برعکس ، روند نزولی که منجر به پایین سر و شانه ها (یا سر و شانه های معکوس) شود ، احتمالاً یک روند معکوس با روند صعودی را تجربه خواهد کرد .
همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است ، خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان به قله ها و فرورفتگی هایی را که بین سر و شانه ها ظاهر می شوند متصل کرد . با شکسته شدن الگو و برگشت به سمت پایین ، قیمت ممکن است کاهش یابد ، در حالی که قیمت در پایین تر (در مورد پایین سر و شانه ها) یا پایین تر (در بالای سر و شانه ها) خط روند است .
دو تاپ
بالا و پایین نشان دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح حمایت یا مقاومت انجام داده است . در مورد بالای دوتایی ، که اغلب مانند حرف M به نظر می رسد ، فشار اولیه تا سطح مقاومت با تلاش دوم شکست خورده همراه است ، و در نتیجه یک روند معکوس ایجاد می شود .
از طرف دیگر ، ته دوتایی شبیه حرف W است و زمانی اتفاق می افتد که قیمت بخواهد سطح حمایتی را پشت سر بگذارد ، رد شود و دومین تلاش ناموفق را برای شکست سطح حمایت انجام دهد . همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است ، این اغلب منجر به تغییر روند می شود .
بالا و پایین سه گانه الگوهای معکوس هستند که به اندازه سر و شانه ها یا دو تاپ یا دو پایین نیستند . اما ، آنها به روشی مشابه عمل میکنند و می توانند یک سیگنال تجاری قدرتمند برای تغییر روند باشند . الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت سه برابر سطح حمایت یا مقاومت را تست کند و قادر به شکستن نباشد .
شکاف
فاصله ، زمانی رخ می دهد که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت باشد . به عنوان مثال ، ممکن است سهام پس از درآمد مثبت یا اخبار دیگر با قیمت 5.00 دلار بسته شود و با قیمت 7.00 دلار باز شود .
الگوهای قیمت اغلب هنگامی پیدا می شوند که قیمت “کمی متوقف شود” ، که نشان دهنده مناطق ادغامی است که می تواند منجر به ادامه یا تغییر روند غالب شود . خط روند در شناسایی این الگوهای قیمت مهم است که می تواند در سازندهایی مانند پرچم ها و دو تاپ ظاهر شود .
حجم در این الگوها نقش دارد ، که اغلب در طول شکل گیری الگو کاهش می یابد و با جدا شدن قیمت از الگو افزایش می یابد . تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوهای قیمت برای پیش بینی رفتار آینده قیمت ها ، از جمله ادامه روند و برگشت آن هستند .
انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چطور به کار میروند؟
اگر میخواهید یک تحلیلگر حرفهای بازارهای مالی باشید باید بتوانید الگوهای قیمتی (Price Patterns) را بشناسید. این الگوها در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکنند نقاط ادامه روند یا برگشت را دقیقتر شناسایی کنید. به طور کلی الگوهای قیمتی به ۴ دسته از جمله الگوهای کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی تقسیم میشوند. در این مقاله هر کدام را به اختصار توضیح خواهیم داد. با مدرسه تحلیل همراه باشید.
مقدمهای بر الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
- در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
- طبق تعریف، یک الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنیها شناسایی میشود.
- هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی مبنی بر تغییر جهت روند بدهد، به عنوان الگوی برگشتی محسوب میشود.
- از طرفی پس از یک الگوی ادامهدهنده روند در جهت قبلی خود ادامه پیدا میکند.
- برخی از الگوهای ادامه دهنده به عنوان یک مکث کوتاه در میان روندها محسوب میشوند.
- تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای قیمت به بررسی حرکات فعلی و پیشبینی حرکات آتی بازار میپردازند.
الگوهای کلاسیک تکنیکال
یکی از روشهای پایه در تحلیل تکنیکال استفاده از روش تحلیل کلاسیک است.
خطوط روند در تحلیل تکنیکال
- از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنیها شناسایی میشوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است.
- خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند.
- اینها خطوط مستقیمی هستند که با اتصال پیوتهای کف در روند صعودی (خط روند صعودی) و یا پیوتهای سقف در روند نزولی (خط روند نزولی) روی نمودار ترسیم می شوند.
- نحوه ترسیم خطوط روند میتواند متفاوت باشد، برخی از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم مینمایند و برخی از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
- در نمودارهای روزانه، تحلیلگران اغلب از قیمت های بسته شدن استفاده می کنند، نه از اوج یا پایین، برای ترسیم خطوط روند، زیرا قیمت های بسته شدن نشان دهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به حفظ موقعیت در یک شب یا در تعطیلات آخر هفته یا بازار هستند.
انواع الگوهای قیمتی
به طور کلی الگوهای قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم میشوند.
1- الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای ادامهدهنده یک اصلاح الگوی صعودی زاویه دار الگوی صعودی زاویه دار یا مکث قیمت است که در میانه روندها شکل میگیرد و پس از آن روند به حرکت قبل خود ادامه میدهد.
2- الگوهای برگشتی:
الگوهای برگشتی مشابه الگوهای ادامه دهنده اصلاح یا مکث قیمتی در میان روندها هستند. با شکل گیری این الگوها، قیمت در جهت خلاف روند قبل حرکت میکند.
الگوهای ادامه دهنده
- یک الگوی ادامه دهنده را میتوان به عنوان یک مکث کوتاه در طول یک روند غالب در نظر گرفت، اصطلاحآٓ زمانی که گاوها در طول یک روند صعودی نفس خود را میگیرند، یا زمانی که خرسها در طول یک روند نزولی برای لحظهای استراحت میکنند.
- در زمان تشکیل الگوهای قیمتی هیچ راهی برای تشخیص الگوی ادامهدهنده با الگوی برگشتی از قبل وجود ندارد.
- به این ترتیب، باید توجه دقیقی به خطوط روند مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت داشت.
- پس باید دقت کنید که آیا نمودار قیمت قادر است از خط مقاومتی و یا حمایتی عبور کند.
- تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه میکنند که فرض کنیم روند جاری تا زمان تغییر روند ادامه خواهد داشت.
- به طور کلی، هرچه زمان تشکیل الگو بیشتر باشد، و حرکت قیمت در داخل الگو بزرگتر باشد، پس از خروج قیمت از الگو حرکت پر شتابتر خواهد بود.
متداولترین الگوهای ادامه دهنده
رایجترین الگوهای ادامهدهنده اینها هستند:
- مثلث: مثلث با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شدهاند.
- پرچم: پرچمها با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شدهاند.
- کنج: کنجهایی که با دو خط روند همگرا ساخته شدهاند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.
- مستطیل: در حقیقت کانال افقی است که نشان دهنده یک بازار خنثی است.
الگوهای قیمتی برگشتی
- در این الگوها، نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی میشود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت.
- در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی برگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود.
- به واقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود میآید که روند بعدی را تحت تأثیر خود میگذارد.
متداولترین الگوهای برگشتی
در اینجا میخواهیم درباره رایجترین الگوهای برگشتی توضیح دهیم.
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders)
شکل زیر الگوی برگشتی سر و شانه در سهام شرکت ملی صنایع مس ایران با نماد فملی است. شاهد افزایش حجم معاملات در زمان شکست خط گردن هستیم.
دو قله (Double Tops & Bottoms)
سه قله (Triple Tops & Bottoms)
تئوری امواج الیوت و الگوهای قیمتی
- در تحلیل تکنیکال یک نظریه به نام تئوری امواج الیوت وجود دارد که برای توصیف حرکت قیمت در بازارهای مالی استفاده میشود.
- این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده شناسایی شده است.
- امواج را میتوان در تمام حرکات قیمت سهام شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش میکنند از روند بازار سود ببرند را میتوان سوار بر موج توصیف کرد.
آشنایی با تئوری امواج الیوت
- این نظریه توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 ارائه شد.
- پس از اینکه الیوت به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را مشغول کند و شروع به مطالعه 75 سال نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و خودساخته ساعتی و 30 دقیقهای در شاخصهای مختلف کرد.
- این نظریه در سال 1935 زمانی که الیوت پیشبینی عجیبی از پایین بودن بازار سهام انجام داد، شهرت یافت.
- از آن زمان تاکنون به یک عنصر اصلی برای هزاران مدیر پورتفولیو ، معاملهگران و سرمایهگذاران خصوصی تبدیل شده است.
- او دقت کرد که در نظر داشته باشد که این الگوها هیچ نوع اطمینانی در مورد الگوی صعودی زاویه دار حرکت قیمت در آینده ارائه نمیکنند، بلکه در به نظم بخشیدن به احتمالات برای اقدامات آتی بازار هستند.
- امواج الیوت را میتوان همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخصهای تکنیکال، برای شناسایی فرصتهای خاص مورد استفاده قرار داد.
- معاملهگران ممکن است در یک زمان معین تفسیرهای متفاوتی از ساختار موج الیوت بازار داشته باشند.
امواج الیوت چگونه کار میکنند
بعضی از تحلیلگران تکنیکال با استفاده از تئوری امواج الیوت سعی میکنند از الگوهای موجی در بازار سهام سود ببرند. این فرضیه میگوید که حرکت قیمت سهام را میتوان پیشبینی کرد زیرا آنها در تکرار الگوها ایجاد میشود. این تئوری دو نوع مختلف از امواج را شناسایی میکند:
امواج حرکتی
امواج اصلاحی
با توجه به تئوری امواج الیوت هر سیکل حرکتی شامل ۸ موج است. موج حرکتی شامل ۵ موج و موج اصلاحی هم الگوی صعودی زاویه دار شامل ۳ موج است.
الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی
- الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمت با فرم هندسی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین نقاط چرخش دقیق قیمت در نمودارها مشخص میشود.
- برخلاف سایر روشهای رایج معاملاتی، معاملات هارمونیک تلاش میکند تا حرکات آتی را پیشبینی کند.
- از الگوهای معروف یا متداول این سبک، میتوان به گارتلی(Gartly)، پروانه (butterfly)، کوسه (shark)، خفاش (Bat) و خرچنگ (Crab) اشاره کرد.
هندسه و اعداد فیبوناچی
- الگوهای هارمونیک بر اساس این فرض است که رفتار قیمت بصورت یک فرم هندسی در قالب الگو و نسبتهای فیبوناچی تکرار میشوند.
- ریشه روششناسی نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن (0.618 یا 1.618) است.
- ن سبتهای مکمل عبارتند از: 0.382، 0.50، 1.272، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
- ن سبت اولیه تقریباً در تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت میشود.
- از آنجایی که این الگو در سراسر طبیعت و در جامعه تکرار میشود، این نسبت در بازارهای مالی نیز دیده میشود که تحت تأثیر محیطها و جوامعی هستند که در آن معامله میکنند.
- با مشاهده الگوهای هارمونیک با ابعاد و شکل های مختلف در نمودار قیمت، معاملهگران میتوانند نسبتهای فیبوناچی را روی الگوها اعمال کنند. در مرحله بعدی آنها به دنبال این هستند که بتوانند حرکات آتی را پیشبینی کنند.
مسائل مربوط به هارمونیک
- ممکن است یک معاملهگر غالباً الگویی را ببیند که شبیه یک الگوی هارمونیک است، اما سطوح فیبوناچی الگو را تایید نکند، بنابراین الگو را از نظر رویکرد هارمونیک، غیرقابل اعتماد میکند.
- این میتواند یک مزیت باشد، زیرا مستلزم آن است که معاملهگر صبور و منتظر تنظیمات ایدهآل باشد.
- الگوهای هارمونیک میتوانند مدت زمان حرکت قیمت را بسنجند. اما میتوان از آنها برای جداسازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد.
- این خط زمانی رخ می دهد که یک معاملهگر در منطقه معکوس وارد و در ادامه الگوی نقض شود.
- وقتی این اتفاق میافتد، معاملهگر میتواند در معاملهای گرفتار شود که روند به سرعت در جهت خلاف معامله او حرکت کند.
- بنابراین، مانند همه استراتژی های معاملاتی، مدیریت ریسک باید لحاظ شود.
- دقت کنید که این الگوها ممکن است در الگوهای دیگر هم وجود داشته باشند.
- همچنین ممکن است که الگوهای غیرهارمونیک هم در بافت الگوهای هارمونیک وجود داشته باشند.
- اینها میتوانند برای کمک به اثربخشی الگوی هارمونیک و افزایش عملکرد ورود و خروج استفاده شوند.
- چندین موج قیمت نیز ممکن است در یک موج هارمونیک وجود داشته باشد (به عنوان مثال، یک موج CD یا موج AB). قیمت ها دائما در حال چرخش هستند.
- بنابراین، بررسی نمودار قیمت در تایم فریم بالاتر مهم است.
- ماهیت فراکتال بازارها اجازه میدهد که این نظریه در تایم فریمهای متفاوت اعمال شود.
الگوهای کندلی یا شمعی ژاپنی
نمودارهای کندل استیک ابزاری تکنیکالی هستند که با توجه به ۴ قیمت اصلی، دادهها را در بازههای زمانی متعدد نمایش میدهند. قدمت نمودارهای شمعی ژاپنی به تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم برمیگردد. نمودارهای شمعی ژاپنی نسبت به نمودارهای میلهای و خطی سادهتر و مفیدتر هستند. کندلها الگوهایی میسازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیشبینی میکنند.
استیونیسون در کتاب محبوب خود در سال 1991، «تکنیکهای نمودار شمعی ژاپنی»، الگوهای شمعدانی را به دنیای غرب آورد. بسیاری از تاجران حالا میتوانند دهها مورد از این الگوها را شناسایی کنند که نامهای مختلفی به صورت زیر دارند:
الگو پوشش ابر سیاه
ستاره صبحگاهی
ستاره شامگاهی
الگوی پوشا
الگوی نافذ
علاوه بر این، الگوهای تک میله به صورت زیر در دهها استراتژی معاملاتی بلندمدت و کوتاه گنجانده شدهاند.
مرد به دار آویخته
الگوهای پرایس اکشن
در سبک تحلیلی پرایس اکشن، الگوهای مورد استفاده برای شناسایی نواحی برگشت قیمت، همان الگوهای شمعی ژاپنی در نواحی حمایت و مقاومت هستند.
اگرچه ذات اصلی پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال یکسان است، ولی در گذر زمان تعدادی از افراد تحلیلگر و معاملهگر موفق پرایس اکشنی شروع به آموزش استراتژی شخصی خود در زمینه این سبک تحلیلی کردند. امروزه هرکدام از این سبکها به نام این افراد شناخته میشوند. از اصلیترین استراتژیهای شناختهشده در زمینه تحلیل و معامله پرایس اکشن، متعلق به این ۴ نفر است:
- لنس بگز (Lance Beggs):نام استراتژی پرایس اکشن لنس با نام YTC یا مربی معاملهگری شما (Your Trading Coach) است.
- گالن وودز (Galen Woods):استراتژی وودز TSR یا بررسی ستاپهای معاملاتی (Trading Setups Review) نام دارد.
- ال بروکز (Al Brooks) : ال بروکز استراتژی خود را در ۴ کتاب با نامهای معامله با پرایس اکشن (Trading Price Action) ارائه کرد.الگوی صعودی زاویه دار
- یک سیستم شرکتی به نام RTM یا Read The Market:استراتژی RTM نیز به همین نام RTM شناخته میشود.
کلام آخر
یکی از روشهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بررسی الگوهای قیمتی است. به طور کلی الگوهای قیمتی شامل الگوهای کلاسیک (الگوهای قیمتی)، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی، الگوی پرایس اکشن هستند. آیا شما هم تجربه کار با این الگوهای قیمتی را داشتهاید؟ به نظر شما کدام یک از الگوهای قیمتی بهتر از بقیه است؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
سوالات متداول
الگوهای قیمتی به طور روندهای بازارهای مالی هستند که به صورت نمودارهای مختلف نمایش داده میشوند.در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
به طور کلی الگوهای قیمتی به ۴ دسته از جمله الگوهای کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی تقسیم میشوند.
منابع
“Introduction to Technical Analysis Price Patterns”, Investopedia, 2022.
“What Is the Elliott Wave Theory?”, Investopedia, 2022.
“Harmonic Patterns in the Currency Markets”, Investopedia, 2022.
“The 5 Most Powerful Candlestick Patterns”, Investopedia, 2022.
سرمایهگذاران رمزارزها بخوانند /بیتکوین چه زمانی صعودی میشود؟
ایسنا به نقل از کوین نوشت: نتیجه حمایت از الگوی پرچم ارزش بیتکوین، نشاندهنده اصلاح بیشتر در قیمت است و آزمایش مجدد موفقیتآمیز این شکست را تایید میکند و به دنبال آن کاهش ۴ درصدی در قیمت رخ میدهد. در پاسخ به افت الگو، قیمت رمزارز میتواند به ۳۶ هزار و ۶۵۰ دلار و با فروش پایدار به مرز ۳۰ هزار دلار برسد.
قیمت بیتکوین در عرض دو هفته شاهد کاهش ۹ درصدی بود، شکست صعودی از مقاومت ۴۰ هزار دلاری، نظریه نزولی را باطل کرده و حجم معاملات روزانه در بیتکوین ۲۷.۳ میلیارد دلار است که افزایش ۳.۲ درصدی را بیان میکند.
در ۲۲ آوریل، قیمت بیتکوین (BTC) از الگوی پرچم چهار ماهه نزولی شد. در میان افت الگو، دارندگان سکه حمایت روانشناختی ۴۰ هزار دلاری را از دست دادند و اصلاحات مداوم تشدید شد.
پس از گذراندن یک هفته آزمایش مجدد سطوح پشتیبانی نقضشده، قیمت بیتکوین همچنان به کاهش خود ادامه میدهد و به ارزش ۳۸ هزار و ۶۷۲.۸۰ دلار رسیده است.
فروش پایدار به حمایت نزدیک به ۳۶ هزار و ۳۶۰ دلار خواهد رسید و شکست ارزش بیتکوین را تا سطح حمایت ژانویه ۳۰ هزار دلار کاهش میدهد.
هر عقبنشینی غیرمنتظرهای باید بر خط روند نزولی غلبه کند و ۴۰ هزار دلار، نشانه بازیابی است.
نسبت ارزش شبکه به تراکنشها (NVT) که توسط ویلی وو، یکی از برجستهترین تحلیلگران بیتکوین ارائه شده است، نشاندهنده رابطه بین ارزش بازار و حجم انتقال است که با تقسیم ارزش بازار (USD) بر حجم انتقال روزانه (USD) محاسبه میشود.
ارزش NVT بالا نشان میدهد که رشد بازار از حجم معاملات فراتر رفته و بیانگر این است که بیتکوین با قیمت بالاتر و بیشتر از ارزش آن معامله میشود. برعکس، زمانی که ارزش NVT پایین در نظر گرفته میشود قیمت بیتکوین با تخفیف یا کمتر از ارزش معامله میشود. مقدار فعلی نسبت NVT نزدیک به ۲۶ است (کم ارزشگذاری شده)، سطحی که آخرین بار در اوایل سال ۲۰۱۶ و اواخر سال ۲۰۱۷ مشاهده شد و باعث حرکت صعودی قابل توجهی شد.
علیرغم کاهش قیمت، شیب RSI با تشکیل یک حد پایینتر نشاندهنده از دست دادن حرکت نزولی است. این واگرایی صعودی باعث میشود که قیمت در آینده نزدیک افزایش یابد.
یک منحنی نزولی اندک در EMA های مهم (۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) نشان میدهد که خرسها در رالی دست بالا را درنظر گرفتند. علاوه بر این، متحرک نمایی ۲۰ روزه مقاومت ثابتی در برابر قیمت بیتکوین ارائه میدهد.
مجموع ارزش بازار الگوی صعودی زاویه دار جهانی ارزهای دیجیتالی در حال حاضر ۱.۷۴ تریلیون دلار برآورد میشود که این رقم نسبت به روز قبل ۲.۰۳ درصد بیشتر شده است.
در حال حاضر ۴۲.۲۳ درصد کل بازار ارزهای دیجیتالی در اختیار بیتکوین بوده که در یک روز ۰.۰۹ درصد کاهش داشته است.
حجم کل بازار ارزهای دیجیتال در ۲۴ ساعت گذشته ۸۰.۰۳ میلیارد دلار است که ۷.۱۶ درصد کاهش داشته است. حجم کل در امور مالی غیر متمرکز در حال حاضر ۸.۹۴ میلیارد دلار است که ۱۱.۱۷ درصد از کل حجم ۲۴ ساعته بازار ارزهای دیجیتال است. حجم تمام سکههای پایدار اکنون ۶۷.۶۹ میلیارد دلار است که ۸۴.۵۸ درصد از کل حجم ۲۴ ساعته بازار ارزهای دیجیتال است.
به روز رسانی قیمت ارزهای دیجیتالی (تا ساعت ۸:۲۰ صبح به وقت شرقی)
دیدگاه شما