سرمایه‌گذاری فرمولی چیست؟


سرمایه‌گذاری رشد

ارزش خالص دارایی (NAV) چیست؟

تمام افرادی که قصد ورود به بازار سرمایه را دارند با هدف اصلی افزایش دارایی خود در این راستا گام برمی‌دارند. در این فرآیند گزینه ارزش ناخالص دارایی برای تمام سرمایه‌گذاران از عوامل خیلی مهم به شمار می‌آید. همان‌طور که می‌دانید به منظور تحقق یک سرمایه‌گذاری موفق در بازار سرمایه شما باید از ابزارهایی نظیر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده کنید تا نسبت به نقطه مناسب برای خریدوفروش سهم و با استفاده از ارزش خالص دارایی اقدام کنید.

برای آشنایی با دو رکن اساسی در بازار سرمایه می‌توان به صندوق‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های سرمایه‌گذاری اشاره کرد که در ایران به بهترین شکل خدمات مالی و مدیریت آن را ارائه می‌دهند. دارایی این صندوق‌ها بیشتر اوراق بهادار و دارایی‌های مالی است. در این مقاله بیشتر قصد داریم به مفهوم ارزش خالص دارایی (NAV) در صندوق‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های سرمایه‌گذاری بپردازیم. به منظور آشنایی بیشتر با ما همراه باشید.

ارزش خالص دارایی یا NAV چیست؟

NAV که در فارسی به آن ناو سهم هم میگویند در اصل مخفف کلمه Net Asset Value است که به معنای ارزش خالص دارایی است. در واقع از این معیار به منظور نمایش تمامی ارزش خالص دارایی‌های یک شرکت یا صندوق سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. از NAV می‌توان به عنوان ابزاری برای مقایسه عملکرد سرمایه‌گذاری فرمولی چیست؟ شرکت‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری استفاده کرد. به زبان ساده NAV به عنوان یک شاخص در بازار سرمایه است که با استفاده از می‌توان برای ارزشیابی و محاسبه ارزش ذاتی سهم اقدام کرد این فرآیند برای صندوق‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری هم صادق است.

نحوه محاسبه ارزش خالص دارایی ها یا نحوه مساحبه NAV؟

همان‌طور که بیان شده، NAV نمایش دهنده ارزش خالص صندوق های سرمایه گذاری یا ارزش خالص شرکت های سرمایه‌گذاری است و این عامل با در نظر گرفتن کل دارایی‌ها و بدهی‌های مجموعه مورد محاسبه قرار می‌گیرد. به منظور درک بهتر به فرمول نحوه محاسبه ارزش خالص داریی دقت نمایید:

NAV= بدهی‌ها ارزش کل دارایی‌ها

در ادامه لازم به ذکر است که به این نکته اشاره کنیم برای به دست آوردن ارزش خالص دارایی هر سهم (NAVPS) می‌توان از فرمول زیر استفاده کرد:

ارزش خالص دارایی (NAV) چیست؟

صندوق‌های سرمایه‌گذاری و بررسی NAV آن‌ها

صندوق سرمایه گذاری چیست؟ صندوق‌های سرمایه‌گذاری یکی از بهترین موقعیت‌های سرمایه‌گذاری برای تمامی افراد در بازار سرمایه محسوب می‌شوند. این امکان بیشتر برای افرادی که اطلاعات و علم کافی نسبت به معاملات و بازار بورس ندارند یا وقت کافی برای خریدوفروش سهام ندارند، بهتر و مناسب‌تر است.

به منظور سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری آشنایی با ارزش خالص دارایی (NAV) بسیار مهم است شما با استفاده از آن می‌توانید عملکرد صندوق موردنظر را بررسی و ارزیابی نمایید. سرمایه‌گذاران به منظور سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها از طریق خرید واحد‌های صندوق اقدام می‌کنند و با این کار در دارایی صندوق نیز سهیم خواهند شد پس این امر که هر سرمایه‌گذار ارزش خالص دارایی صندوق را بداند، یکی از مهم‌ترین بخش‌های سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. قسمتی از دارایی‌های صندوق‌های سرمایه‌گذاری از سهام شرکت‌های بورسی تشکیل شده است که بنا به طبیعت بازار بورس، ارزش این سهم‌ها در روزهای مختلف ممکن است تغییر کند و دچار نوسانات مختلف شود افزون بر این مورد، سود سهام تقسیم‌ شده توسط شرکت‌ها نیز به دارایی صندوق اضافه شده و ارزش دارایی‌های آن و به دنبال آن، ارزش واحدهای خریداری‌شده را افزایش می‌دهد. این نکته شایان ذکر است که ارزش خالص هر واحد صندوق در انتهای هر روز معاملاتی مورد محاسبه و ارزیابی قرار گرفته و در سایت مربوط به صندوق اطلاع‌رسانی می‌شود.

در بخش‌های قبلی به بدهی‌های صندوق‌ها هم اشاره کردیم حال اگر در این بخش بخواهیم بدهی‌های صندوق‌ را از دارایی‌های خود صندوق کسر کنیم، ارزش خالص کل دارایی صندوق مدنظر به دست می‌آید. در گام بعدی اگر عدد به دست آمده را بر تمام واحدهای صندوق تقسیم کنیم، ارزش خالص هر واحد صندوق به دست خواهد آمد. با این اوصاف ارزش سهام هر واحد صندوق به عنوان یک معیار برای بررسی و تصمیم‌گیری در حوزه سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری به شمار می‌آید.

منظور از NAV صدور چیست؟

منظور از NAV صدور همان مبلغی است که هر سرمایه‌گذار برای خرید هر واحد جدید صندوق پرداخت می‌کند. این رقم معمولاً کمی بیشتر از ارزش خالص هر واحد خواهد بود. این اختلاف به این دلیل است که مدیر صندوق به منظور خرید اوراق بهادار جدید الزاماً باید یک هزینه‌ای را به منظور کارمزد پرداخت کند و برای این که این کارمزد یا هزینه به سرمایه گذران قبلی موکول نشود، از سرمایه‌گذاران جدیدی که به صندوق وارد می‌شوند دریافت می‌شود.

منظور از NAV ابطال چیست؟

در فرآیند سرمایه‌گذاری در صندوق ممکن است که سرمایه‌گذار بنا به هر دلیلی نیاز به سرمایه خود داشته باشد و به همین منظور قصد فروش واحدهای خود را داشته باشد که در این پروسه قیمت واحدها به صورت NAV ابطال مورد محاسبه قرار می‌گیرد. قیمت هر واحد در زمان ابطال با فرض کسر هزینه‌های مربوط به معاملات از بهای فروش دارایی‌های سبد، تعیین می‌شود و مبنای خالص پرداخت به شخص قرار می‌گیرد، یعنی هزینه کارمزد معاملات فروش، در نظر گرفته می‌شود و از ارزش خالص هر واحد کسر می‌گردد. بدین ترتیب NAV ابطال معمولاً کمتر یا مساوی NAV هر واحد است.

بررسی نکاتی در خصوص NAV هر سهم

تا این بخش از مقاله به ارزش خالص دارایی صندوق و شرکت‌های سرمایه‌گذاری آشنا شدیم، در ادامه به برخی نکات پیرامون NAV شرکت‌های سرمایه گذاری در ایران خواهیم پرداخت:

  • شرکت‌های سرمایه گذاری بورسی در ایران بیشتر از نوع سرمایه ثابت بوده و طبق چهارچوب‌ها و قوانین وضع شده در کشور این شرکت‌ها ملزم به محاسبه NAV نیستند.
  • معمولاً برخی از شرکت‌های سرمایه گذاری در ایران علاوه بر خدمات مدیریت دارایی و امور سرمایه گذاری به مدیریت سایر شرکت‌ها تحت عنوان هلدینگ مشغول هستند. همین عامل باعث بروز پیچیدگی و ابهام در محاسبه NAV هر سهم خواهد شد.
  • در غالب شرکت‌های سرمایه گذاری بورسی چند مورد مشاهده شده است که دارای سبد سهام غیر بورسی هستند. دارایی‌های غیر بورسی بخش اعظمی از شرکت‌های سرمایه گذاری بورسی را تشکیل می‌دهند و همین امر منجر می‌شود که محاسبه NAV آن، دچار پیچیدگی‌های شدید شود.
  • برخی از شرکت‌های سرمایه گذاری علاوه بر فعالیت‌های مرتبط در فرآیند سرمایه گذاری مشغول به امور خدماتی و تولیدی هستند. در همین راستا محاسبه NAV هر سهم در این شرکت‌ها دشوار خواهد شد.
  • زمانی که گزارش پرتفوی سرمایه گذاری بعضی از شرکت‌های سرمایه گذاری بورسی منتشر می‌شود دارای اعداد و ارقام بسیار بیشتری نسبت به سایر شرکت‌های پذیرفته‌ شده در بورس و خارج از بورس هستند. همین امر منجر می‌شود که محاسبه NAV چنین شرکت‌هایی دارای شفافیت کافی نباشد.

با توجه به مطالب بالا می‌توان گفت در فرآیند محاسبه NAV هر سهم در بازار سرمایه، برخی مشکلات و نارسایی‌ها وجود دارد.

کلام آخر

همانطور که در این مقاله اشاره شد ارزش خالص دارایی یا همان NAV نشان دهنده کل خالص ارزش دارایی‌های یک شرکت یا صندوق سرمایه گذاری است. شایان ذکر است که بررسی و ارزیابی NAV در صندوق‌ها و شرکت‌های سرمایه گذاری به صورت جداگانه و راهکارهای متفاوت، انجام می‌شود؛ بنابراین NAV در صندوق‌های سرمایه گذاری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و از آن به عنوان یک معیار به منظور مقایسه صندوق‌های سرمایه گذاری جهت انتخاب صندوق بهتر استفاده می‌شود. محاسبه NAV برای صندوق‌های سرمایه گذاری به صورت روزانه انجام می‌شود و در انتهای هر روز در سایت مربوط به صندوق منتشر می‌شود. در شرکت‌های سرمایه گذاری فرآیند به این شکل نیست بنا به نکاتی که در بخش قبلی اشاره شد، محاسبه NAV این شرکت‌ها بعضاً با برخی مشکلات و مسائل روبرو شده و شفافیت کافی در آن وجود ندارد.

ارزش خالص دارایی برابر با مجموع کل دارایی‌های شرکت منهای کل بدهی‌های آن است. NAV یا خالص ارزش دارایی‌ها را با این فرمول محاسبه می‌کنند:

مارکت کپ چیست؛ چطور با استفاده از مارکت کپ سرمایه‌گذاری مناسبی داشته باشیم؟

مارکت کپ چیست

مارکت کپ چیست؟ ارزش بازار یا مارکت کپ (Market Cap) می‌تواند عامل مهمی برای سرمایه‌گذاران بازار سهام باشد. اما برای سرمایه‌گذاران ارزهای دیجیتال، این معیار متفاوت است.

مارکت کپ ارزهای دیجیتال یک روش ساده برای تعیین میزان بزرگ بودن یک ارز دیجیتال است و می‌تواند به شما در تصمیم‌گیری دقیق در زمینه سرمایه‌گذاری کمک کند. تعیین ارزش بازار کریپتوکارنسی آسان است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که قیمت کنونی یک سکه را در تعداد کل سکه در گردش ضرب کنید.

آکادمی کیوسک آنچه را که سرمایه‌گذاران ارزهای دیجیتال در مورد ارزش بازار و تاثیر آن را در استراتژی معاملاتی خود باید بدانند، در این مقاله بررسی خواهد کرد.

مارکت کپ چیست؟

مارکت کپ ارزهای دیجیتال، ارزش کل یک ارز رمزنگاری‌شده است. ارزش بازار با ضرب قیمت ارز رمزنگاری‌شده در تعداد سکه‌های موجود در گردش محاسبه می‌شود.

به عنوان مثال، ارزش بازار بیت کوین با ضرب تعداد سکه‌های موجود در قیمت بیت کوین در یک زمان معین بدست می‌آید. همانطور که قیمت بیت کوین در حال نوسان است، ارزش بازار آن نیز تغییر می‌کند.

بیایید تصور کنیم که یک آلت کوین در حال حاضر 100 دلار ارزش دارد و تعداد سکه در گردش آن، 25 میلیون است. ضرب این دو به ما می‌گوید که مارکت کپ آن 2.5 میلیارد دلار خواهد بود.

مارکت کپ چطور محاسبه می‌شود؟

متوجه شدیم که مفهوم مارکت کپ چیست، حالا بیاید فرمول محاسبه آن را بررسی کنیم.

مارکت کپ یک ارز رمزنگاری‌شده با ضرب قیمت فعلی در تعداد سکه در گردش تعیین می‌شود:

مارکت کپ = قیمت رمز ارز x تعداد سکه‌های در گردش

Market Cap = Price x Circulating Supply

به عنوان مثال اگر قیمت ارز دیجیتال A، 45 دلار و 60 میلیون سکه در گردش داشته باشد، مارکت کپ آن به صورت زیر خواهد بود.

$ Market Cap A = 45$ x 60,000,000 = 2,700,000,000

یعنی ارزش بازار این رمز ارز 2 میلیارد و 700 میلیون دلار است.

این معیار را می‌توانید در سایت‌های متفاوتی پیدا کنید، مانند سایت کوین مارکت کپ. این سایت در حال حاضر محبوب‌ترین وب‌سایت است تا میزان ارزش بازار ارزهای رمزنگاری‌شده را ردیابی کرده و مروری بر قیمت هر رمز ارز داشته باشد.

مارکت کپ چیست

برای سرمایه‌گذاران، مفهوم مارکت کپ چیست؟

در بازار سهام، دانستن ارزش بازار یک شرکت، آن را در یک دسته سرمایه‌گذاری طبقه‌بندی می‌کند: کوچک، متوسط ​​یا بزرگ. ممکن است یک سرمایه‌گذار به دلایل مختلف سرمایه‌گذاری خود را در این گروه‌ها تقسیم کند، بنابراین آگاهی از ارزش بازار مهم است.

مارکت کپ اغلب برای اشاره به ارزش یک شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد و این ارزش می‌تواند در میزان ریسک سرمایه‌گذاری در شرکت منعکس شود. سهام با سرمايه بزرگ اغلب ريسك كمتري دارند، اما در مقايسه با سهام با سرمايه متوسط ​​يا كوچك رشد كمتري را تجربه می‌کنند.

با این حال، ارزهای رمزنگاری‌شده جدید هستند. در واقع آنقدر جدید که این نوع دسته‌بندی‌ها هنوز برای آنها شکل نگرفته است. از آنجا که کارشناسان می‌گویند شما باید به بیت کوین و اتریوم پایبند باشید و اجازه ندهید رمز ارزها بیش از 5 درصد از کل سبد سهام شما را دربر بگیرد، اما در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری نیازی به استفاده از مارکت کپ محدود نیست.

اگر می‌خواهید محدوده یا پتانسیل یک توکن خاص را بدانید، دانستن محدودیت ارزش بازار ارزهای رمزنگاری‌شده ممکن است جالب باشد، اما نباید در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری شما به اندازه بازار سهام مهم باشد. به این نکته باید توجه کنید که بازار سهام با بازار کرپیتوکارنسی بسیار متفاوت است.

اهمیت مارکت کپ در بازار ارزهای دیجیتال

قیمت تنها یک راه برای اندازه‌گیری ارزش یک ارز دیجیتال است. سرمایه‌گذاران از ارزش بازار برای بیان بهتر و مقایسه ارزش بین ارزهای دیجیتال استفاده می‌کنند. مارکت کپ به عنوان یک آمار کلیدی، می‌تواند پتانسیل رشد یک ارز رمزنگاری‌شده را نشان دهد و اینکه آیا خرید آن در مقایسه با دیگر رمز ارزها امن است یا خیر.

برای اثبات این اهمیت، بیایید ارزش بازار دو ارز دیجیتال را مقایسه کنیم.

اگر ارز دیجیتال A، 400،000 سکه در گردش و هر سکه 1 دلار ارزش داشته باشد، طبق فرمول گفته شده در ابتدای مقاله، ارزش بازار آن 400،000 دلار است.

اگر ارز دیجیتال B، 100،000 سکه در گردش و هر سکه 2 دلار ارزش داشته باشد، ارزش بازار آن 200،000 دلار است.

حتی اگر قیمت یک سکه B بالاتر از A باشد، اما ارزش کلی رمز ارز A، دو برابر B خواهد بود.

با این وجود، توجه به این نکته نیز ضروری است که ارزش بازار بسیاری از ارزهای رمزنگاری‌شده به دلیل نوسانات آنها می‌تواند به طرز چشمگیری تغییر کند. به این شکل می‌توان متوجه شد که اهمیت مارکت کپ چیست.

مارکت کپ چیست

آیا مارکت کپ بهترین راه برای سنجش میزان محبوبیت یک ارز دیجیتال است؟

دانستن اینکه مارکت کپ چیست، می‌تواند مهمترین شاخص در بازار تلقی ‌شود، اما مفهوم پشت این عبارت اغلب مورد انتقاد قرار می‌گیرد. دلیل آن این است که ارزش بازار یک ارز رمزنگاری‌شده، محبوبیت یک سکه را در دراز مدت بیشتر نشان می‌دهد.

به طور کلی ارزهای دیجیتال با مارکت کپ بالا، سرمایه‌گذاری‌های امن محسوب می‌شوند. در واقع شرکت‌هایی هستند که ارزش بازار آنها بیش از 10 میلیارد دلار است. سرمایه‌گذاری روی سکه با مارکت کپ بالا، معمولا یک استراتژی محافظه کارانه است. این رمز ارزها اغلب، کمتر از سایر ارزهای رمزنگاری‌شده نوسان کمتری دارند، اما نسبت به دارایی‌های سنتی مانند سهام ناپایدارتر هستند.

ارزهای دیجیتال با مارکت سرمایه‌گذاری فرمولی چیست؟ کپ متوسط، ​​فرار هستند، اما از رشد بسیار بالاتری نسبت به رمز ارزها با مارکت کپ بالا برخوردارند. ارزهای با مارکت کپ پایین، اغلب بی‌ثبات هستند و سرمایه‌گذاری بسیار پر ریسکی محسوب می‌شوند، البته گاهی اوقات با رشد بالقوه زیادی (کوتاه‌مدت) نیز روبه‌رو می‌شوند. با این حال، توجه داشته باشید که این نوع رمز ارزها ممکن است سقوط کنند، به معنای واقعی کلمه از یک دقیقه به دقیقه دیگر شرایط متفاوتی را تجربه خواهند کرد.

مانند همیشه در مورد ارزهای رمزنگاری‌شده، توصیه می‌کنیم قبل از سرمایه‌گذاری تحقیقات کاملی انجام دهید و همه شرایط را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، ارزش بازار به‌عنوان معیار برای حجم معاملات واقعی در چند ساعت گذشته، اطلاعاتی به شما نمی‌دهد. بنابراین منطقی است که حجم معاملات 24 ساعته یک رمز ارز در صرافی‌های مختلف در یک بازه زمانی و سایر معیارهای اساسی را قبل از سرمایه‌گذاری، بررسی کنید.

چطور از اطلاعات مارکت کپ استفاده کنیم؟

استراتژی تعیین میزان ارزش بازار به این معناست که شما سرمایه‌گذاری متناسبی را برای هر دارایی بر اساس ارزش بازار آن انجام دهید. بنابراین اگر کل ارزش بازار بیت کوین و اتریوم را در نظر بگیرید، مارکت کپ این دو در مقایسه با یکدیگر، در حدود 71 درصد بیت کوین و 29 درصد اتریوم خواهد بود.

به عنوان مثال این رویکرد می‌تواند به شما در تعیین نحوه سرمایه‌گذاری 100 دلار در دو ارز رمزنگاری‌شده کمک می‌کند: حدود 71 دلار بر روی بیت کوین و 29 دلار بر روی اتریوم سرمایه‌گذاری کنید.

در حالی که کارشناسان می‌گویند شما نباید با آلت کوین‌های دیگر (هر رمز ارزی به جز بیت کوین) خود را اذیت کنید، اما از نظر تئوری می‌توان از هر فلسفه‌ای استفاده و سبد سرمایه‌گذاری خود را تنظیم کرد. فقط میزان سرمایه کل را که می‌خواهید در هر سکه بگذارید، بر اساس ارزش بازار متناسب با آن اختصاص دهید. این موضوع به شما اطمینان می‌دهد که سرمایه بسیار کمتری را در سایر رمز ارزها و سرمایه بیشتری را در بیت کوین و اتریوم که ایمن‌تر هستند، قرار دهید.

همچنین مهم است که به خاطر داشته باشید که از آنجا که قیمت ارزهای دیجیتال بسیار نوسان می‌کند، ارزش بازار به طور مداوم در حال تغییر است. همین دلیل کارشناسان توصیه می‌کنند هرگونه سرمایه‌گذاری را بسیار محدود نگه دارید و فقط سرمایه‌ای را وارد بازار کنید که تحمل از دست دادن آن را داشته باشید.

مارکت کپ چیست

سخن آخر

با مقاله مارکت کپ چیست، با ما همراه بودید. در این مقاله شما با اصول سرمایه‌گذاری در بازار آشنا شدید. همچنین مفهوم ارزش بازار یک سهم یا یک ارز دیجیتال را درک کردید. ارزش بازار به شما در انتخابی درست و کم ریسک به شما کمک خواهد کرد.

مارکت کپ یک شاخص است که ارزش بازار یک ارز دیجیتال را اندازه‌گیری و پیگیری می‌کند. همچنین به ‌عنوان شاخصی برای تسلط و محبوبیت ارزهای رمزنگاری‌شده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اگرچه این معیار به طور گسترده استفاده می‌شود، اما توصیه می‌کنیم قبل از تصمیم‌گیری در مورد معاملات، اطلاعات بیشتری را کسب کنید.

من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب می‌نویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.

سرمایه‌گذاری رشد (Growth Investing) چیست؟

سرمایه‌گذاری رشد (Growth Investing) چیست؟

سرمایه‌گذاری رشد یک سَبک و راهبرد برای سرمایه‌گذاری است که در آن، بر افزایش سرمایه‌ی یک سرمایه‌گذار تمرکز می‌شود. سرمایه‌گذاران رشد به طور معمول در بازارهایی که احتمال رشد بالایی دارند سرمایه‌گذاری می‌کنند، این بازارها عمدتاً ارزش بازار پایینی دارند و یا سهم‌هایی هستند که انتظار می‌رود نسبت به سهم‌های هم‌تراز خود یا نسبت به کل بازار، درآمد بسیار بیشتر از میانگین داشته باشند. در این مطلب به زبان ساده با سرمایه‌گذاری رشد و نحوه انجام آن آشنا می‌شوید.

در دنیای اقتصاد، «سرمایه‌گذاری» به خرید یک دارایی یا هر چیز ارزشمند غیرمصرفی، به امید افزایش قیمت یا کسب درآمد از آن دارایی اطلاق می‌شود. سرمایه‌گذاری، خرید کالایی است که در حال حاضر سرمایه‌گذار نیازی به آن ندارد، اما این کالا در آینده برای او سود یا درآمد به همراه خواهد داشت. سرمایه‌گذاری الزاماً معادل با «سفته‌بازی یا دلالی» نیست، چراکه نتیجه‌ی سرمایه‌گذاری، تولید ثروت است، اما هدف از سفته‌بازی صرفاً کسب سود است و ممکن است این سود منجر به تولید ثروت نشود.

با توجه به اینکه سرمایه‌گذار چه نوع دارایی برای خرید انتخاب می‌کند و دیدِ او نسبت به آینده آن دارایی چیست، سرمایه‌گذاری به دو نوع سرمایه‌گذاری رشد و سرمایه‌گذاری ارزش تقسیم می‌شود.

سرمایه‌گذاری رشد چیست؟

«سرمایه‌گذاری رشد» (growth investing) به نوعی از سرمایه‌گذاری گفته می‌شود که در آن سرمایه‌گذار یک دارایی، سهام یا کالا را خریداری کرده و به امید افزایش قیمت در بلندمدت، مالکیت خود بر دارایی را تا مدت نسبتاً زیادی حفظ می‌کند. این نوع سرمایه‌گذاری معمولاً باعث رشد یک کسب و کار نوپا می‌شود و متقابلاً با رشد آن کسب و کار، ارزش سهام نیز افزایش یافته و سرمایه‌گذار به سود می‌رسد. در سرمایه‌گذاری رشد، کسب درآمد در بازه‌های زمانی ماهانه یا سالانه مطرح نیست و هدف تنها افزایش قیمت هر واحد سهم یا دارایی در بلندمدت، و سودآوری حاصل از فروش سهم یا دارایی است.

سرمایه‌گذاری رشد

سرمایه‌گذاری رشد

سرمایه‌گذاران رشد عمدتاً به دنبال سرمایه‌گذاری در صنایعی هستند که سرعت رشد بسیار بالایی دارند و در آن‌ها از تکنولوژی‌های جدید استفاده می‌شود. در این روش، سرمایه‌گذار به دنبال کسب سود از افزایش قیمت سهم در زمان فروش است، نه دریافت درآمد از طریق مالکیت یک دارایی یا سهام‌داری در یک شرکت. در حقیقت بسیاری از شرکت‌هایی که سهام آن‌ها مستعد رشد است، به جای اینکه از درآمدهای خود به سهام‌داران سود بدهند، از این درآمدها برای توسعه کسب‌وکار خود استفاده می‌کنند.

سرمایه‌گذاری رشد برای بسیاری از سرمایه‌گذاران جذاب است، چرا که خرید سهامِ شرکت‌های نوظهور در صورت موفقیت این شرکت‌ها می‌تواند بازده چشمگیری داشته باشد. با این وجود، این شرکت‌ها عمدتاً امتحان خود را در بازار پس نداده‌اند و ریسک نسبتاً بالایی دارند.

سرمایه‌گذاران رشد به شرکت‌های کوچک و جوان با پتانسیل بالا علاقه‌مند هستند. ایده آن‌ها این است که این شرکت‌ها به رونق رسیده و گسترش خواهند یافت و این منجر به رشد درآمدهای شرکت می‌شود و در نهایت قیمت سهام شرکت در آینده افزایش می‌یابد.

انواع روش‌های سرمایه‌گذاری رشد

تعدادی از دارایی‌های خاص در طول تاریخ بیشترین پتانسیل را برای رشد نشان داده‌اند. همه آن‌ها ویژگی‌های مشترک و ریسک‌های بالایی دارند. در ادامه به مرور چند مورد از بهترین روش‌های سرمایه‌گذاری رشد می‌پردازیم:

سهام‌ها یا دارایی‌هایی با ارزش بازار پایین

بزرگی یک شرکت یا دارایی با ارزش بازار آن تعیین می‌شود. هیچ معیار جهانی و دقیقی برای تفکیک بین شرکت‌هایی با ارزش بسیار پایین، پایین، متوسط و بزرگ وجود ندارد و در هر بازار یک دارایی یا یک سهام نسبت به کل بازار اندازه‌گیری می‌شود. به عنوان مثال در بازار بورس نیویورک، شرکت‌هایی با ارزش بین ۳۰۰ میلیون تا ۲ میلیارد دلار، کوچک محسوب می‌شوند. به عنوان یک نمونه دیگر، در وضعیت فعالی بازار ارزهای دیجیتال، ارزهایی با ارزش بازار کمتر از ۱۰ میلیون دلار کوچک محسوب می‌شوند. در بازار بورس ایران هم سهام‌هایی با ارزش بازار کمتر از ۱۰ میلیارد تومان کوچک محسوب می‌شوند.

شرکت‌هایی که در این محدوده هستند، معمولاً در ابتدای روند روبه‌رشد خود قرار دارند و سهام آن‌ها، پتانسیل رشد قیمتی بالایی دارد. این شرکت‌ها از طرفی سوددهی خوب، و از طرف دیگر ریسک بالایی دارند. معمولاً در دوران بهبود بعد از رکود اقتصادی، این شرکت‌ها بازده بسیاری بهتری نسبت به شرکت‌های بزرگ‌تر دارند.

سهام‌های مرتبط با تکنولوژی و بهداشت

شرکت‌هایی که فناوری‌های جدیدی را توسعه می‌دهند یا نوآوری‌هایی را در زمینه مراقبت‌های بهداشتی ارائه می‌دهند، می‌توانند گزینه مناسبی برای سرمایه‌گذاران رشد باشند. سهام شرکت‌هایی که محصولات محبوب یا انقلابی تولید می‌کنند در یک دوره نسبتاً کوتاه می‌تواند به صورت نمایی افزایش یابد.

برای مثال، سهام شرکت فایزر (Pfizer)، که بزرگ‌ترین شرکت داروسازی دنیاست، در سال ۱۹۹۴ زیر ۵ دلار بود. اما بعد از تولید داروی ویاگرا، و با به رسمیت شناخته شدن این دارو توسط سازمان غذا و داروی آمریکا در سال ۱۹۹۸، قیمت هر سهم فایزر به بیش از ۳۰ دلار رسید.

از مهم‌ترین کسب‌وکارهای مرتبط با حوزه فناوری که در سال‌های اخیر رشد بسیار چشمگیری را تجربه کرده است، فعالیت‌های مربوط به فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال است. پروژه‌های بسیار جذابی که در بخش‌های مختلف مرتبط با تکنولوژی‌های نوین فعال هستند، از فناوری بلاک چین برای پیشبرد پروژه خود استفاده می‌کنند.

پروژه‌هایی نظیر آیوتا (IOTA) در حوزه اینترنت اشیا، بلاک استک (Block Stack) در حوزه مرورگرهای اینترنتی، پات کوین (PotCoin) در حوزه سلامت، نیومریر (Numeraire) در حوزه هوش مصنوعی و پاورلجر (PowerLedger) در حوزه انرژی، نمونه‌های از پروژه‌های بلاک چینی هستند که می‌توان سرمایه‌گذاری در آن‌ها را در قالب سرمایه‌گذاری رشد مرتبط با فناوری دسته‌بندی کرد.

سهام‌ها یا دارایی‌های مرتبط با سفته‌بازی

سفته‌بازان و سرمایه‌گذارانی که به دنبال هیجان هستند، معمولاً به معاملات پرریسکی مانند قراردادهای آتی، قراردادهای اختیار، جفت‌ارزها و املاکی مانند زمین‌های دست‌نخورده علاقه‌مندند. همچنین شرکت‌های خصوصی فعال در حوزه حفاری و استخراج نفت و گاز وجود دارند که نظر این سرمایه‌گذاران را به خود جلب می‌کنند.

سرمایه‌گذارانی که انتخاب‌های صحیحی در این عرصه انجام می‌دهند، می‌توانند چندین برابر سرمایه اولیه خود، سود بدست بیاوردند. اما ممکن است برخی از این سرمایه‌گذاری‌ها، باعث از دست رفتن بخشی از سرمایه شود.

ارزیابی پتانسیل یک شرکت یا دارایی برای رشد

سرمایه‌گذاران باید قبل از خرید یک سهم، پتانسیل رشد آن شرکت یا دارایی را به خوبی ارزیابی کنند. هیچ فرمول مطلقی برای این ارزیابی وجود ندارد. هر سرمایه‌گذار به یک تفسیر فردی از عوامل عینی و ذهنی مربوط به سهم نیاز دارد و باید بتواند این شرایط پیچیده را قضاوت کنند. برخی از سرمایه‌گذاران رشد از روش‌ها یا معیارهای خاصی به عنوان چارچوب تحلیل خود استفاده می‌کند. اما در کنار این چارچوب، باید شرایط فعلی شرکت و تحلیل فاندامنتال سهم نیز در نظر گرفته شود. از مهم‌ترین عواملی که باید بررسی شود، مقایسه وضعیت فعلی شرکت با تاریخچه عملکرد مالی شرکت و همچنین عملکرد صنعت مربوطه در گذشته است.

در کل، سرمایه‌گذاران رشد در انتخاب سهامی که مستعد رشد است، به پنج عامل اساسی توجه می‌کنند.

رشد چشمگیر در تاریخچه قیمتی

شرکتی که برای سرمایه‌گذاری رشد مناسب است، باید تاریخچه خوبی از رشد درآمدها در ۵ الی ۱۰ سال اخیر داشته باشد. کم‌ترین میزان سود نقدی شرکت به ازای هر سهم به بزرگی یا کوچکی شرکت بستگی دارد. برای مثال می‌توان گفت حداقل سود ۵ درصد برای شرکت‌‎هایی با ارزش بیش از ۴ میلیارد دلار، ۷ درصد برای شرکت‌هایی با ارزش ۴۰۰ میلیون تا ۴ میلیارد دلار و ۱۲ درصد برای شرکت‌هایی که ارزش آن‌ها کمتر از ۴۰۰ میلیون دلار است، مناسب است. ایده اصلی این است که شرکتی که در گذشته رشد خوبی داشته، در آینده نیز به این رشد ادامه خواهد داد.

امید به رشد قابل توجه قیمت در آینده

اطلاعیه سود عبارت است از یک بیانیه رسمی که شرکت هر سه ماه یک بار منتشر می‌کند و در آن سودآوری شرکت را در یک بازه زمانی خاص، به اطلاع عموم می‌رساند. این بیانیه‌ها در تاریخ‌های مشخصی در طول هر فصل مالی منتشر می‌شوند و در آن برآورد شرکت از میزان درآمدها در سه ماهه آتی ارائه می‌شود. این برآوردها نظر سرمایه‌گذاران رشد را به خود جلب می‌کند و آن‌ها را مجاب به بررسی سودآوری این شرکت‌ها می‌کند.

حاشیه سود بسیار زیاد

حاشیه سود با تقسیم سود حاصل از فروش کالا یا خدمات بعد از کسر تمام هزینه‌ها (به جز مالیات)، بر میزان فروش شرکت به دست می‌آید. این یک عامل بسیار مهم برای ارزیابی سوددهی یک شرکت است. چرا که یک شرکت می‌تواند فروش فوق‌العاده‌ای داشته باشد اما درآمد حاصل از این فروش ناچیز باشد. این موضوع می‌تواند نشان‌دهنده مدیریت ضعیف هزینه‌ها در برابر درآمدها باشد. به طور کلی اگر حاشیه سود یک شرکت از میانگین حاشیه سودش در ۵ سال اخیر و همچنین از حاشیه سود سایر شرکت‌های هم‌رده بیشتر باشد، گزینه مناسبی برای سرمایه‌گذاری رشد است.

بازده بالای سهام یا دارایی

بازده سهام شرکت (ROE)، سودآوری شرکت را با مشخص کردن سودی که شرکت از سرمایه‌‌ی سپرده شده توسط سهام‌داران به دست آورده است، محاسبه می‌کند. این پارامتر از تقسیم درآمد خالص، بر سهم هر یک از سهام‌داران به دست می‌آید. مقایسه بازده سهام فعلی شرکت با میانگین آن در پنج سال اخیر و همچنین مقایسه این عامل با سایر شرکت‌ها می‌تواند معیار خوبی برای تشخیص شرکت‌هایی باشد که برای سرمایه‌گذاری رشد مناسب هستند. بازده سهام پایدار یا رو به رشد نشان می‌دهد مدیریت شرکت مسیر درستی انتخاب کرده است و کسب و کار را به درستی هدایت می‌کند.

کارایی سهام یا دارایی

به طور کلی، اگر ارزش یک سهام در پنج سال دو برابر نشود، احتمالاً گزینه مناسبی برای رشد سرمایه نیست. در نظر داشته باشید که تنها با رشد ۱۰ درصد در یک سال، ارزش شرکت در ۷ سال دو برابر می‌شود. برای دو برابر شدن ارزش شرکت در پنج سال، رشد سالانه ۱۵ درصدی کافی است، مطمئناً این عدد برای شرکت‌های جوان که در صنایع در حال توسعه فعالیت می‌کنند، به آسانی قابل دستیابی است.

سرمایه‌گذاری ارزش یا سرمایه‌گذاری رشد؟

در مقابلِ سرمایه‌گذاری رشد، که در آن سرمایه‌گذاری فرمولی چیست؟ سهام‌داران به افزایش ارزش سهم خود در آینده امیدوارند، «سرمایه‌گذاری ارزش» (Value Investing) قرار دارد. در این سبک، سرمایه‌گذاران به صورت ماهانه یا سالانه، بخشی از درآمد شرکت را دریافت می‌کنند.

سرمایه‌گذاری ارزش

سرمایه‌گذاری ارزش

برخی از تحلیل‌گران، سرمایه‌گذاری رشد و ارزش را دقیقاً مخالف همدیگر می‌دانند. سرمایه‌گذاران ارزش معمولاً به دنبال سهم‌هایی هستند که زیر قیمت ذاتی خود معامله می‌شوند. در حالی که سرمایه‌گذاران رشد به تحلیل بنیادی سهم توجه می‌کنند و اندیکاتورهایی را که نشان می‌دهند سهم در بالاتر از قیمت خود معامله می‌شود، نادیده می‌گیرند.

سرمایه‌‎گذاران ارزش به دنبال پیدا کردن سهم‌هایی هستند که ارزش ذاتی آن‌ها، بالاتر از قیمت معاملاتی است، به این کار اصطلاحاً «شکار معامله» گفته می‌شود. اما سرمایه‌گذاران رشد روی پتانسیل‌های یک شرکت در چشم‌انداز پیش‌رو تمرکز می‌کنند و اهمیت چندانی به قیمت فعلی نمی‌دهند. برخلاف سرمایه‌گذاران ارزش، سرمایه‌گذاران رشد ممکن است سهم‌هایی را که قیمت آن‌ها بالاتر از ارزش ذاتی است خریداری کنند، با این توجیه که ارزش ذاتی سهم در آینده رشد کرده و از ارزیابی‌های فعلی فراتر خواهد رفت.

بزرگان عرصه سرمایه‌گذاری رشد

سرمایه‌گذاری رشد مفهومی است که سابقه زیادی در بازارهای سرمایه دارد. افراد و موسسات زیادی در طول چندین دهه اخیر در این عرصه فعال بوده و به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌اند. در ادامه به معرفی سه تن از مطرح‌ترین سرمایه‌گذاران در این عرصه می‌پردازیم:

توماس پرایس

توماس پرایس

یکی از نام‌های بزرگ در بین سرمایه‌گذاران رشد، «توماس رو پرایس جونیور» (Thomas Rowe Price, Jr) است، از او به عنوان پدر سرمایه‌گذاری رشد یاد می‌شود. او در سال ۱۹۵۰ صندوق رشد «T. Rowe Price» را تاسیس کرد. این صندوق به مدت ۲۲ سال به صورت میانگین ۱۵ درصد سودآوری داشت. امروزه گروه T. Rowe Price یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های خدمات مالی در سرتاسر جهان است.

فیلیپ فیشر

فیلیپ فیشر

«فیلیپ فیشر» (Philip Fisher) نیز از بزرگان این عرصه است. او تجربیات خود در زمینه سرمایه‌گذاری رشد، در کتابی به نام «سهم‌های متعارف، سودهای غیرمتعارف» منتشر کرد. او تاکید بر اهمیت پژوهش، به ویژه از طریق شبکه‌سازی داشت و امروزه به عنوان یکی از محبوب‌ترین پیشروان سرمایه‌گذاری رشد شناخته می‌شود.

پیتر لینچ

پیتر لینچ

«پیتر لینچ» (Peter Lynch)، که مدیریت صندوق «Fidelity Investments’ legendary Magellan» را بر عهده دارد، پیشگام یک الگوی ترکیبی از سرمایه‌گذاری رشد و سرمایه‌گذاری ارزش است. در حال حاضر از این روش با عنوان استراتژی «رشد در یک قیمت معقول» یا به اختصار «GARP» یاد می‌شود.

جمع‌بندی

سرمایه‌گذاری رشد یکی از مفاهیم پیچیده بازار سرمایه است. در این نوع از سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاران به دنبال کسب درآمد ماهانه یا دوره‌‌ای نیستند و تمرکز آن‌ها بر بلندمدت است و سهم یا دارایی را با امید افزایش ارزش ذاتی خریداری کرده و مدتی بعد با سودهایی که معمولاً بسیار بزرگ و چشمگیر است، می‌فروشند. این مفهوم غالباً با موضوعات مهم دیگری مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال، ارزیابی وضعیت بازار و بررسی شرایط دارایی‌ها گره خورده است. برای سرمایه‌گذاری رشد روش‌ها و سبک‌های مختلفی وجود دارد که انتخاب از بین این سبک‌ها کاملاً به شخص یا نهادِ سرمایه‌گذار بستگی دارد.

ROI چیست، چه کاربردی دارد و چطور محاسبه می شود؟

roi چیست، تعریف ROI بازده سرمایه گذاری است. ROI مخفف چیست، مخفف عبارت انگلیسی (Return On Investment) یک معیار عملکردی است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه گذاری یا مقایسه کارایی تعدادی از سرمایه گذاری‌های مختلف استفاده می شود. ROI در دیتاسنترها هم کاربرد زیادی دارد. در واقع تلاش می‌کند تا میزان مستقیم بازده یک سرمایه گذاری خاص را با توجه به هزینه سرمایه گذاری به طور مستقیم اندازه گیری کند.

ROI ، Roi چیست ، ROI مخفف چیست ، فرمول roi چیست ، ROI در دیتاسنترها ، تعریف ROI

roi چیست؟

در پاسخ به سوال roi چیست، همانطور که اشاره شد، تعریف ROI بازده سرمایه گذاری است. تجارت مانند همه صنایع، شرایط خاص خود را دارد. از آنجا که یادگیری و درک نحوه کار مشاغل برای موفقیت بسیار مهم است، حتی به عنوان یک تجارت کوچک یک نفره، دانستن این شرایط مهم است. یکی از این اصطلاح‌ها عبارت است از بازگشت سرمایه گذاری. بازده سرمایه گذاری نشان دهنده سود مالی دریافت شده از یک سرمایه گذاری است. در واقع، این یک اندازه گیری از آنچه شما در مقایسه با آنچه قرار می‌دهید، به دست می آورید. این در بسیاری از زمینه‌های مالی و همچنین در تجارت استفاده می‌شود. در تجارت، بیشتر برای تعیین اثربخشی برند استفاده می‌شود، اگرچه این تنها منطقه‌ای نیست که می توانید آن را اندازه بگیرید. سایر سرمایه گذاری‌های تجاری، مانند تجهیزات و خدمات باید دارای ROI مطلوب باشند. وقتی صحبت از آن می‌شود، هدف شما این است که حداکثر سود را برای حداقل سرمایه گذاری داشته باشید.

ROI ، Roi چیست ، ROI مخفف چیست ، فرمول roi چیست ، ROI در دیتاسنترها ، تعریف ROI

فرمول roi چیست؟

در پاسخ به سوال: فرمول roi چیست؟ باید گفت که فرمول محاسبه آن عبارت است از: تفریق هزینه سرمایه گذاری از سود حاصل از سرمایه گذاری تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری. کسب و کارها با انجام این فرمول نرخ بازگشت سرمایه گذاری و سود خود را محاسبه می‌کنند. “ارزش فعلی سرمایه گذاری” به عواید سرمایه‌گذاری فرمولی چیست؟ حاصل از فروش سرمایه گذاری بهره اشاره دارد. از آنجا که به عنوان درصدی اندازه گیری می‌شود، می توان آن را به راحتی با بازده سایر سرمایه گذاری‌ها مقایسه کرد و به فرد اجازه می‌دهد انواع مختلفی از سرمایه گذاری‌ها را در برابر یکی دیگر اندازه گیری کند.

هدف این است که یک نرخ ROI بالایی داشته باشید. این معمولا به عنوان یک نسبت نشان داده می‌شود و با تقسیم سود حاصل از سرمایه گذاری بر مبلغ سرمایه گذاری بدست می‌آید. به عنوان مثال، اگر برای تبلیغات Pay Per Click (PPC) ماهیانه 1000 دلار خرج می‌کنید و مستقیما از فعالیت‌های PPC خود 2000 دلار درآمد کسب می‌کنید، برای بدست آوردن 2 دلار ، 2،000 دلار را به 1000 دلار تقسیم می‌کنید. بنابراین 2 به 1 دلار خواهد بود. به عبارت دیگر، برای هر 1 دلار که برای تبلیغات PPC هزینه می کنید، 2 دلار درآمد کسب می‌کنید.

شما باید آن را بر روی تمام تلاش‌های بازاریابی خود بسنجید، بنابراین مطمئن باشید وقت و هزینه خود را صرف فعالیت‌هایی می‌کنید که بهترین نتیجه را کسب می‌کنند. با این حال، شما باید ROI یا مزایای هر هزینه‌ای را که دارید در نظر بگیرید. کامپیوتر جدید تر و سریعتر چقدر به تجارت شما کمک خواهد کرد؟ آیا پولی که برای یک دستیار مجازی خرج می‌کنید منجر به توانایی شما در کسب درآمد بیشتر از او می‌شود؟

علاوه بر این، در حالی که به طور کلی به سرمایه گذاری مالی متصل است، در نظر گرفتن زمان به عنوان یک واحد سرمایه گذاری ضرری ندارد. اگر ماهانه 3000 دلار درآمد کسب می‌کنی ، اما در هفته 60 ساعت از زمان خود را کار می‌کنید (ماهانه 240 ساعت)، ROI شما 12.50 دلار است. به ازای هر ساعت کار کردن، فقط 12.50 دلار درآمد دارید (12.50 دلار در ساعت)

چرا roi مهم است؟

پس از پاسخ به سوال roi چیست، این سوال مطرح می‌شود که اصلا چرا مهم است. می‌تواند به شما در درک آنچه کار می‌کند و کار نمی‌کند در تجارت خود کمک کند تا بتوانید تغییراتی ایجاد کنید. اگر آگهی PPC شما سود ایجاد نمی‌کند، در نتیجه درآمد از دست می‌دهید. دانستن این امر باعث می‌شود که شما آگهی را تغییر دهید تا ROI را بهبود ببخشید یا همه را با هم کنار بگذارید.

در محاسبه آن زمان را هم در نظر بگیرید. با استفاده از مثال بالا، مسئله این است که شما نمی‌خواهید 60 ساعت در هفته کار کنید و مطمئنا درآمد در هر ساعت 12.50 دلار به دست می‌آورید. دانستن اینکه چقدر زمان شما به درآمد تبدیل شده است می‌‍تواند اطلاعات لازم را برای ایجاد تغییر در اختیار شما قرار دهد، بنابراین می‌توانید هفته‌ای 30 ساعت کار کنید و بدون از دست دادن درآمد 25 دلار در ساعت کار کنید. البته، با شروع، احتمالا زمان زیادی را برای نتیجه کم می‌گذارید، اما نتیجه شما تغییر آن است. بنابراین می‌توانید کمتر کار کنید و درآمد بیشتری کسب کنید.

ROI به دلیل همه کاره بودن و ساده بودن، یک معیار محبوب است. در اصل، می‌تواند به عنوان یک معیار اندازه گیری اساسی از سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده شود. کاربرد ROI در دیتاسنترها، در سرمایه گذاری سهام و … می‌تواند باشد. محاسبه آن به خودی خود بسیار پیچیده نیست و تفسیر آن برای طیف گسترده‌ای از کاربردهای آن بسیار ساده است. اگر ROI در سرمایه گذاری خالص و مثبت باشد، احتمالا ارزشمند است. اما اگر فرصت‌های دیگری با نرخ بالا وجود داشته باشد، این سیگنال‌ها می‌توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا بهترین گزینه‌ها را حذف یا انتخاب کنند. به همین ترتیب، سرمایه گذاران باید از ایجاد نرخ ROI منفی جلوگیری کنند که دلالت بر ضرر خالص دارد.

نحوه استفاده از ROI در کسب و کارها

هر وقت پول (یا زمان) را در مشاغل خود سرمایه گذاری می‌کنید، باید اطمینان داشته باشید که یک نتیجه را در ذهن داشته باشید و راه اندازه گیری آن را برای اطمینان از سودآوری خود داشته باشید. از خود بپرسید ، “با سرمایه گذاری این زمان و پول در مشاغل من چه سود کسب می کنم؟”

ROI استاتیک نیست. بسیاری از متغیرها می‌توانند آن را تغییر دهند. به عنوان مثال حتی اگر چیزی در مورد تبلیغات PPC تغییر ندهید، ممکن است که اینها در آن کاهش پیدا کنند (عملکرد خوبی نداشته باشند) یا بهبود پیدا کنند (نتایج بهتری کسب کنند). بنابراین می‌خواهید آن را به طور مرتب محاسبه کرده و در صورت لزوم در سرمایه گذاری خود تغییراتی ایجاد کنید.

اگر در یک ماه 5000 دلار درآمد دارید و هزینه‌های کسب و کارتان 3000 دلار است، سود شما 2000 دلار (5000 دلار – 3،000 دلار) است. ROI با این تفاوت که در آن اندازه گیری می‌کند که سرمایه گذاری شما در کسب و کار شما در ایجاد درآمد چگونه موثر است. با استفاده از مثال PPC بالا، می‌آموزید که برای هر 1 دلار هزینه شده، 2 دلار درآمد کسب می‌کنید.

ROI ، Roi چیست ، ROI مخفف چیست ، فرمول roi چیست ، ROI در دیتاسنترها ، تعریف ROI

سوالات متداول

roi چیست؟

معنی و تعریف ROI بازده سرمایه گذاری است.

ROI مخفف چیست؟

ROI مخفف چیست، مخفف عبارت انگلیسی (Return On Investment) یک معیار عملکردی است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه گذاری یا مقایسه کارایی تعدادی از سرمایه گذاری‌های مختلف استفاده می شود.

ROI چه کاربردی دارد؟

ROI در دیتاسنترها و بسیاری از مشاغل و کسب و کارهای دیگر برای تخمین نرخ سود و بازگشت سرمایه گذاری کاربرد دارد و محاسبه آن لازم است. برای محاسبه آن باید از فرمول مشخص شده استفاده کرد.

فرمول roi چیست؟

فرمول محاسبه آن عبارت است از: تفریق هزینه سرمایه گذاری از سود حاصل از سرمایه گذاری تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری. با کمک این فرمول می‌توان به راحتی آن را محاسبه کرد و به فهمیدن سود در یک بازه زمانی کمک می‌کند.

شاخص کل بورس چیست و چرا بازدهی افراد با شاخص تفاوت دارد؟

شاخص کل بورس

شاخص کل بورس عددی است که میانگین قیمت سهام شرکت‌های ثبت شده در بورس و میزان رشد یا کاهش قیمت آن‌ها را محاسبه می‌کند. این شاخص از ابتدای سال 1400 تاکنون حدود 2 درصد افت داشته است؛ اما برخی سهامداران در همین مدت زیان‌هایی به مراتب بیشتر از شاخص کل را تجربه کرده‌اند. سوالی که برای بسیاری از فعالان بازار مطرح است، این است که چرا نمی‌توانند سرمایه‌گذاری فرمولی چیست؟ بازدهی مشابه شاخص کسب کنند. در این مقاله به بررسی این موضوع و مشکلات شاخص کل پرداخته شده است.

تفاوت میان شاخص کل و بازدهی سهامداران

عموما میان شاخص کل بورس و بازدهی که افراد در بورس دارند اختلاف وجود دارد. گاهی افراد دلیل این تفاوت را مشکل در محاسبات شاخص کل می‌دانند. برخی نیز به مشکلات فنی در این محاسبات معتقدند. در جواب برخی نظرات باید گفت که فرمول شاخص کل بورس همواره به درستی محاسبه می‌شود. اما این فرمول دارای مشکلاتی است که موجب می‌شود بازدهی شخصی افراد با شاخص کل متفاوت باشد که در ادامه به برخی از این مشکلات اشاره شده است.

در نظر نگرفتن فرابورس و بازار پایه در شاخص کل

یکی از ایرادات شاخص کل این است که این شاخص تنها مربوط به سهام بورسی می‌باشد. اما سهامداران در فرابورس و بازار پایه نیز فعال هستند. شاخص انیگما، شاخصی است که در آن بورس، فرابورس و بازار پایه هم‌زمان مدنظر قرار گرفته می‌شوند. این شاخص در 10 سال اخیر حدود 75 برابر شده است. این در حالی است که شاخص کل بورس در این 10 سال حدود 60 برابر شده است. این اعداد نشان می‌دهد که شاخص بورس رقم صحیحی است، ولی در 10 سال اخیر سهم‌های فرابورس و بازار پایه نیز نسبت به بورس رشد بیشتری داشته‌اند که در شاخص کل در نظر گرفته نمی‌شوند.

تفاوت زمانی پرداخت سود نقدی و اعمال شدن آن در شاخص کل

ایراد جدی دیگری که در محاسبات شاخص کل وجود دارد و مهم‌ترین اختلاف را بر روی بازدهی‌ها ایجاد می‌کند، فرضی است که در خصوص سودهای نقدی وجود دارد. در این فرض سود نقدی هر سهم بلافاصله پس از تشکیل مجمع، روی همان سهم سرمایه‌گذاری مجدد می‌شود. ولی همان‌طور که می‌دانیم سود نقدی سهام پس از گذشت چندین ماه به سهامداران پرداخت می‌شود.

این موضوع به 2 روش میان شاخص کل و بازدهی افراد اختلاف به‌وجود می‌آورد. اول اینکه نرخ تنزیل بسیار بالا است و سود نقدی که پس از 6 الی 7 ماه پرداخت می‌شود بخشی از ارزش خود را از دست داده است. دوم اینکه ممکن است بازار از زمانی که به مجمع می‌رود تا زمانی که سود نقدی میان سهامداران توزیع شود، رشد زیادی داشته باشد. در این شرایط با وجود اینکه هنوز سهامداران سود نقدی خود را دریافت نکرده‌اند، شاخص کل فرض می‌کند که آن سود نقدی نیز معادل رشد سهام در بورس، رشد کرده است.

به عنوان مثال برای سادگی فرض کنید که تنها یک سهم در بازار وجود دارد و قیمت آن 100 تومان است و شاخص کل نیز 1000 واحد است. اگر قیمت این سهم 80 تومان شود، شاخص کل نیز 800 واحد و اگر 120 تومان شود، شاخص کل نیز 1200 واحد می‌شود که نشان دهنده درست بودن محاسبات شاخص است.

اما فرض کنید سهم در قیمت 100 تومان به مجمع برود و 10 تومان سود نقدی تقسیم کند و با قیمت 90 تومان بازگشایی شود. در این حالت سهامداران همچنان 100 تومان دارایی دارند و شاخص کل نیز 1000 واحد می‌ماند که درست است. حال فرض کنید قبل از این که سود نقدی 10 تومانی را از شرکت دریافت کنید، قیمت سهام از 90 تومان به 108 تومان (معادل 20 درصد) افزایش پیدا کند. در این حالت تنها نماد بورس 20 درصد رشد کرده است و شاخص نیز از 1000 واحد تا 1200 واحد رشد می‌کند. اما هم‌اکنون شما یک سهم 108 تومانی و یک سود نقدی 10 تومانی دارید. در نتیجه شما 118 تومان دارایی دارید که نشان دهنده رشد 18 درصدی در دارایی شما و 20 درصدی در شاخص کل است.

درنظر نگرفتن هزینه معاملاتی

به هزینه‌هایی مانند هزینه کارگزاری، ارکان و مالیات که برای معاملات اشخاص وجود دارد، هزینه معاملاتی گفته می‌شود. هزینه معاملاتی افراد یکی از عواملی است که باعث می شود اشخاص بازدهی کمتر از شاخص کسب کنند. در سال 99 حدود 30 هزار میلیارد تومان کارمزد معاملاتی پرداخت شده است. در حالی که 81 درصد از دارایی‌های بازار سرمایه در اختیار افراد حقوقی‌ و تنها 19 درصد از این دارایی‌های در اختیار اشخاص حقیقی قرار دارد. با این حال حدود 70 درصد از این 30 هزار میلیارد تومان هزینه معاملاتی را افراد حقیقی پرداخت کرده‌اند. یعنی حدود 20 هزار میلیارد تومان از دارایی سهامداران حقیقی صرف پرداخت کارمزد معاملاتی شده است.

این موضوع عموما برای افرادی که گردش بالایی دارند از اهمیت زیادی برخودار است. به سرمایه‌گذاری فرمولی چیست؟ طور مثال اگر شخصی در سال 99 پرتفوی خود را 10 بار خرید و فروش کرده باشد، 13 درصد دارایی خود را صرف پرداخت هزینه معاملاتی کرده است. در نتیجه فرد باید از خرید و فروش‌های خود 13 درصد سود کسب کرده باشد تا صرفا هزینه معاملاتی را پرداخت کند و بتواند دارایی خود را ثابت نگه دارد.

تفاوت پرتفوی اشخاص حقیقی با کلیت بازار

همانطور که گفته شد 81 درصد شاخص کل بورس مربوط به اشخاص حقوقی بازار است که نوع معاملات و رفتار معاملاتی آن‌ها با اشخاص حقیقی در بازار متفاوت است. عموما پرتفوی اشخاص حقیقی با کلیت بازار تفاوت زیادی دارد. اشخاص حقیقی به سهم‌هایی با نوسانات بالاتر گرایش دارند. این موضوع باعث می‌شود اشخاص حقیقی با سرمایه‌گذاری روی سهم‌هایی پرنوسان‌تر، در بازارهای نزولی ریزش‌های بیشتری را تجربه کنند. به طور مثال در ریزش 0.5 درصدی شاخص کل، گاها پرتفوی افراد حقیقی تا 5 درصد نیز ریزش داشته است. بنابراین شاخص کل طبق فرمولی که دارد، درست محاسبه می‌شود ولی معیار دقیقی برای ارزیابی پرتفوی اشخاص حقیقی نمی‌باشد. برای حل این مشکل سازمان می‌تواند شاخص اشخاص حقیقی با شاخص سهامداران خرد را منتشر کند.

چندبار شماری برخی سهم‌ها

در شاخص کل رشد یا ریزش برخی نمادها چندین مرتبه محاسبه می‌شود. گاهی یک سهم تا 5 بار نیز در شاخص شمارش می‌شود. برای مثال نماد دکپسول متعلق به دفارا، دفارا متعلق به دپارس و این نماد در اختیار تیپیکو و در نهایت نماد تیپیکو زیرمجموعه شستا است. بنابراین باتوجه به بورسی بودن این نمادها، گاهی یک نماد تا 5 بار در شاخص کل درنظر گرفته می‌شود. برای برطرف شدن این مشکل می‌توان شاخص بدون چندبار شماری را برای شاخص کل محاسبه کرد. این شاخص می‌تواند برای درستی سنجش بازار سرمایه و بررسی کلان بازار نیز مفیدتر باشد.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت محاسبات شاخص کل همواره صحیح می‌باشد و به دلایل محاسبه نشدن معاملات فرابورس و بازار پایه و هزینه‌های معاملاتی در شاخص کل، چندبار شماری برخی سهام و همچنین تفاوت زمانی پرداخت سود نقدی و اعمال شدن آن در شاخص کل میان بازدهی افراد و شاخص کل تفاوت وجود دارد. باید توجه کرد که رفتار افراد حقیقی با کلیت بازار نیز متفاوت است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.