نسبتهای نقدشوندگی در تحلیل بنیادی سهام
معمولا قبل از خرید یک سهم به چه مواردی توجه میکنید؟ آیا به تابلوی معاملاتی سهم توجه میکنید؟ به میزان سهام شناور آن سهم و میانگین حجم معاملات آن چطور؟ آیا به نمودار سهم و آنچه که اندیکاتورها میگویند، دقت میکنید؟ اگر نحوه محاسبه ریسک نقدینگی این کارها را انجام میدهید تا قسمتی از راه را درست رفتهاید. اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت یا میانمدت دارید، برای کسب اطمینان از انتخاب خود چه میکنید؟ بررسی صورتهای مالی شرکتها یکی از روشهایی برای کسب اطمینان از یک سرمایهگذاری کمریسک است. با بررسی نسبتهای نقدشوندگی یک شرکت و میزان نقدینگی آن، میتوانید توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهیهایش بررسی کنید و از میزان ریسک نقدشوندگی آن شرکت باخبر شوید. حتی با مقایسه این نسبتها میتوانید از بین شرکتهای موجود در یک صنعت، شرکت مناسبتر را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید یا اینکه عملکرد مالی یک شرکت را نسبت به سال پیش آن بررسی کنید.
نقدشوندگی چیست؟
اگر بخواهیم نقدشوندگی (Liquidity) را به زبان ساده تعریف کنیم، میتوان گفت به مدت زمانی که طول میکشد تا یک دارایی به وجه نقد تبدیل شود را نقدشوندگی میگویند. برای مثال، اوراق بهاداری مانند سهام یک شرکت که در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده است، به راحتی و با کمترین زمان ممکن میتواند به وجه نقد تبدیل شود، بنابراین میتوان گفت که سهام از نقدشوندگی بالایی برخوردار است. اما دارایی مانند زمین و ملک را نمیشود بهسرعت فروخت و به وجه نقد تبدیل کرد. برای همین گفته میشود که نقدشوندگی ملک و زمین پایین است. بهطور کلی نقدشوندگی به ما میگوید که میزان سهولت تبدیل یک دارایی به وجهنقد چقدر است.
نسبتهای نقدشوندگی
با بررسی صورتهای مالی شرکتها، میتوان نسبتهایی را محاسبه کرد که با استفاده از آنها از وضعیت مالی شرکت تا حدی مطلع شد و میزان ریسک نقدینگی آن را ارزیابی کرد. میتوان برداشتهای متفاوتی از این نسبتها داشت. برای مثال ممکن است بالا بودن این نسبتها برای اعتباردهندگان خوشایند باشد اما برای سرمایهگذاران این طور نباشد.
نسبتهای نقدشوندگی چه کاربردی دارند؟
این نسبتها علاوه بر این که ما را از ریسک نقدینگی شرکت باخبر میکنند به ما کمک میکنند تا از نقاط ضعف و قوت شرکتها باخبر شویم و با آگاهی کامل تصمیم بگیریم. این که شرکت در شرایط بحرانی چگونه عمل میکند، فعالیت آن تا چه زمانی ادامه خواهد داشت، آیا از پس هزینههای خود برمیآید و یا ممکن است ورشکسته شود، همه و همه سوالهایی هستند که میتوانند به ما در انتخاب شرکت مناسب جهت سرمایهگذاری کمک کنند.
مقایسه نسبتهای نقدشوندگی یک شرکت با نسبتهای سال قبل و بررسی میزان تغییرات این نسبتها میتواند در بررسی عملکرد شرکت طی سال مالی جدید به ما کمک کند. میتوان فهمید که شرکت در چه زمینههایی بهتر عملکرده و در چه زمینههایی افت داشته است.
استفاده از نسبتهای نقدینگی در محاسبه توان مالی شرکت ها
بهطور کلی با استفاده از نسبتهای نقدینگی میتوان توان مالی کوتاهمدت شرکتها را بررسی کرد. با استفاده از این نسبتها میتوانیم بفهمیم که آیا شرکت توانایی این را دارد که در کوتاهمدت بدهیهای خود را پرداخت کند یا نه. حتی با استفاده از این نسبتها میتوان وضعیت دو شرکت فعال در یک صنعت را با هم مقایسه کرد. نکتهای که باید هنگام بررسی صورتهای مالی دو یا چند شرکت به آن توجه کرد، این است که صورتهای مالی با استفاده از چه روشی تهیه شدهاند. اگر روشهای تهیه صورتهای مالی یکسان باشد، میتوان به اطلاعات مقایسهای حاصل از آنها اتکای بیشتری کرد.
بررسی نسبتهای نقدینگی میتواند برای استفادهکنندگان برونسازمانی مثل، سهامداران شرکت و موسساتی که به شرکتها وام کوتاهمدت میدهند بسیار مهم باشد. علاوهبر این به استفادهکنندگان درونسازمانی مثل مدیران مالی نیز کمک میکند تا استراتژیهای خود را بسنجند و بفهمند که در کجاها ضعف و یا قوت دارند.
نحوه محاسبه نسبتهای نقدشوندگی
برای محاسبه نسبتهای نقدشوندگی باید به داراییها و بدهیهای جاری شرکت توجه کرد. همانطور که در مقاله آشنایی با ترازنامه و اجزای آن در رابطه با داراییها و بدهیهای جاری صحبت کردیم. گفتیم که داراییهای جاری، داراییهایی هستند که انتظار میرود طی یک دوره یک ساله یا یک چرخه عملیات به وجه نقد تبدیل شوند و یا در دوره عملیات از آنها استفاده نحوه محاسبه ریسک نقدینگی شود. بهطور کلی داراییهای جاری اطلاعاتی را در مورد فعالیتهای عملیاتی شرکت نشان میدهند. بدهیهای جاری، بدهیهایی هستند که انتظار میرود طی یک چرخه عملیات و یا یک سال از تاریخ ترازنامه تسویه شوند. همچنین مدیریت شرکت قصد داشته باشد که این بدهیها را از محل داراییهای جاری (وجوه نقد) و یا از طریق ایجاد بدهیهای جاری جدید تسویه کند.
از آنجایی که داراییها و بدهیهای جاری در کوتاهمدت بررسی میشوند بنابراین ارزش بازار این اقلام با ارزش دفتری آنها غالبا یکسان است و در کل میتوان به آنها اتکا کرد. در شکل زیر ترازنامه (صورت وضعیت مالی) یک شرکت خدماتی فعال در بورس را مشاهده میکنید. در ادامه قصد داریم برخی از نسبتهای نقدشوندگی را برای این شرکت باهم بررسی کنیم.
نسبت جاری (Current ratio)
با تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری، میتوان توان شرکت در ایجاد نقدینگی کوتاهمدت را (منظور از کوتاهمدت یک دوره یک ساله و یا یک چرخه عملیات است) اندازهگیری کرد. یعنی آیا شرکت بهاندازه کافی دارایی نقدشونده در اختیار خود دارد تا از محل آن بدهیهای کوتاهمدتش را پرداخت کند یا نه.
بیایید نسبت جاری را برای شرکت بالا محاسبه کنیم. همانطور که گفتیم با تقسیم داراییهای جاری شرکت بر بدهیهای جاری آن، نسبت جاری بهدست میآید. نسبت جاری شرکتی که ترازنامه آن در بالا آورده شده است، برابر با 1.23 است. یعنی این شرکت میتواند تا 1.23 بار بدهیهای خود را از محل داراییهای جاریاش پوشش دهد.
این نسبت باید بالا باشد یا پایین؟
نمیتوان گفت که بالا بودن این نسبت خوب است یا بد. خوب یا بد بودن این مقدار بستگی به این دارد که چه کسی از آنها استفاده میکند. از نظر یک نهاد اعتباردهنده یا بانکی که قصد وام دادن به شرکت را دارد، بالاتر بودن این نسبت بهتر است. چون میفهمد که شرکت داراییهای نقدشونده و نقدینگی زیادی دارد و بهراحتی میتواند از پس بدهیهای خود برآید.
اما از نظر یک سرمایهگذار، بالا بودن این نسبت چندان خوب نیست. بالا بودن این نسبت یعنی این که مدیریت از وجوه نقد خود بهدرستی استفاده نمیکند و پولی را که میتوان در پروژههای مختلف سرمایهگذاری کرد، بهطور وجه نقد یا موجودی کالا در حسابها یا انبار نگهداشته است.
برای بستانکاران شرکت، کمبود نقدینگی به معنی امکان بروز تاخیر در بازپرداخت بدهیهایشان است. برای مشتریان شرکت نیز عدم وجود نقدینگی یا پایین بودن نسبت جاری میتواند به معنای ناتوانی شرکت در عمل به تعهدات و وظایف خود باشد.
نکته با اهمیت نسبت جاری
بهطور کلی میتوان گفت که اگر داراییهای نقدشونده و نقدینگی شرکت کافی نباشد، نمیتواند به درستی از فرصتهای سودآوری خود استفاده کند و حتی ممکن است در بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود هم ناتوان شود. به دنبال ناتوانی در بازپرداخت بدهیها، شرکت ممکن است مجبور به فروش داراییهای شرکت شود و در نهایت نیز ورشکستگی را باخود به همراه بیاورد.
عدم وجود ثبات اقتصادی، عدم اطمینان از شرایط، وقوع زیانهای غیرمترقبه، اعتصاب کارکنان و. میتواند به جریانهای نقدی آسیب بزند. بنابراین شرکتها باید همواره مقداری وجه نقد و یا دارایی نقدشونده داشته باشند که در شرایط بحرانی از آنها استفاده نحوه محاسبه ریسک نقدینگی کنند.
در انتهای این مبحث نیز میتوان گفت که اگر نسبت جاری برابر یا بیشتر از 2 باشد، یعنی شرکت از نظر مالی مستحکم است. اما اگر کمتر از 2 باشد یعنی ریسک نقدینگی آن بالا است.
نسبت آنی (Quick Ratio)
نسبت آنی که به آن نسبت سریع هم گفته میشود، شاخصی برای اندازهگیری توانایی شرکت برای پرداخت هرچه سریعتر بدهیها و عمل به تعهداتش است. در این شاخص از داراییهایی که بیشترین نقدشوندگی را دارند، در فرمول استفاده میشود. از آنجایی که آزمایشهایی که برای سنجش اسیدی یا بازی بودن یک محیط انجام میشوند بسیار سریع هستند اصطلاحا به این نسبت، فرمول آزمایش اسید نیز گفته میشود.
داراییهایی مانند موجودی کالا که ممکن است با سرعت فروش نروند و بهسرعت به وجه نقد تبدیل نشوند را در این شاخص وارد نمیکنیم.
در واقع این نسبت توانایی شرکت در بازپرداخت تعهدات و بدهیهای جاری خود را بدون این که مجبور به فروش موجودی کالا و یا اخذ وام و. شوند، نشان میدهد. بررسی نسبت آنی برای افراد محافظهکار بهتر است. هر چه این نسبت بیشتر باشد یعنی شرکت سریعتر میتواند بدهیهای خود را پوشش دهد و از نظر نقدینگی هیچ مشکلی ندارد. اگر این نسبت برابر با یک باشد، یعنی شرکت میتواند در زمان کوتاهی، بدون فروش داراییهای خود، تمامی بدهیهایش را تسویه کند.
با کسر موجودی کالا از داراییهای جاری شرکت، نسبت آنی شرکت خدماتی را محاسبه میکنیم. برای شرکت مورد بررسی ما نسبت آنی برابر با 1.21 درصد است. از آنجایی که این شرکت، یک شرکت خدماتی است و موجودی کالای آن بسیار اندک است، نسبت آنی آن با نسبت جاری فرق چندانی ندارد و شرکت میتواند هر چه سریعتر تمامی بدهیهایش را بپردازد.
با بررسی نسبت جاری و آنی شرکت به این نتیجه میرسیم داراییهای شرکت در صورت عدم وقوع اتفاقات غیرمترقبه برای پوشش بدهیهای شرکت کافی است. اما اگر اتفاق غیرمترقبهای در شرکت رخ دهد شاید بتواند در کار طبیعی شرکت اخلال ایجاد کند.
نسبت وجه نقد
نسبت وجه نقد برای تامیینکنندگان سرمایه و کسانی که به شرکت وام بسیار کوتاهمدت میدهند، میتواند مفید واقع شود. این نسبت معیاری برای سنجش توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهیهای بسیار کوتاهمدت است. یعنی اگر شرکت مجبور شود فوری همه بدهیهای کوتاهمدت خود را پرداخت کند، آیا میتواند این کار را تنها با پول نقد و داراییهای شبهنقد خودانجام دهد یا نیاز به فروش داراییهای دیگر دارد.
شرکتهای بسیاری بودهاند که باوجود داراییهای غیرنقدی فراوانی که داشتهاند، اما به دلیل نقدشوندگی پایین این داراییها، نتوانسته آنها را به سرعت به وجه نقد تبدیل کنند. سرانجام هم بهدلیل عدم توانایی در بازپرداخت بدهیهایشان دچار مشکل شدهاند و یا حتی به ورشکستگی رسیدهاند.
دوره استقامت
از دیگر نسبتهای نقدینگی، دوره استقامت را میتوان نام برد. منظور از دوره استقامت این است که اگر جریانات نقدی شرکت کم شوند، شرکت تا چه مدت (چند روز) میتواند از پس هزینههای خود بربیاید و به فعالیتش ادامه بدهد.
برای محاسبه این نسبت میتوان داراییهای جاری شرکت را تقسیم بر میانگین هزینههای عملیاتی روزانه شرکت کرد.
هزینههای عملیاتی را میتوان از صورتحساب سود و زیان شرکت مشاهده کنید نحوه محاسبه ریسک نقدینگی و با تقسیم مقدار هزینههای عملیاتی بر تعداد روزهای سال (365)، متوسط هزینههای عملیاتی روزانه را محاسبه کنید. برای مشاهده صورتهای مالی شرکتهای فعال در بورس و فرابورس میتوانید به سایت کدال مراجعه کرده و با جستجوی نام یا نماد شرکتها، آنها را پیدا کنید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده بفرمایید.
روش های اندازه گیری ریسک
برای فردی که قصد سرمایهگذاری در هر نوع سرمایهگذاری و در هر نوع بازاری دارد اولین قدم مطمئن میتواند آشنایی با ریسک باشد. وقتی ریسک را بشناسید راحتتر و با استرس هرچه کمتر میتوانید به مدیریت و سودگیری سرمایه خود مشغول شوید اما در صورتی که کورکورانه و بدون آگاهی وارد این مسیر شوید متاسفانه باید بگویم احتمال اینکه مشمول زیان شوید کم نیست. این مقاله را برای آگاهی دادن به شما درباره اندازه گیری ریسک تهیه کردهایم، امیدواریم از آن نهایت بهره را ببرید.
فهرست عناوین مقاله:
ریسک چیست؟
ریسک تعاریف ساده تا پیچیده زیادی دارد، به طور خلاصه به احتمال اینکه چقدر نتیجه یک عمل میتواند زیانبار باشد ریسک گفته میشود. از سلامتی گرفته تا معاملات مالی کسر نسبت نتایج زیانبار به کل نتایج ریسک نامیده میشود، البته ریسک در تعریفی دیگر میتواند به دست آمدن سود کمتر از آن سودی باشد که انتظارش را داشتید. از دیدگاهی تخصصیتر ریسک انحراف معیار نرخ بازدهی است. اگر به خصوص درباره عوامل ریسک سرمایهگذاری صحبت کنیم میتوان به نوسانات اقتصادی اشاره کرد که باعث تغییر در قیمت سهامها، ارزش محصولات، نرخ ارز و نرخ بهره و غیره میشود. در ادامه با انواع روش اندازه گیری کردن ریسک آشنا خواهید شد.
انواع اندازه گیری ریسک
ریسک سیستمی و غیرسیستمی
در یک دستهبندی کلی و ابتدایی باید تعیین کنیم ریسک جز ریسک سیستمی یا ریسک غیر سیستمی است. ریسک سیستمی قابل دستکاری نیست اما ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد. ریسک سیستمی ناشی از تحولات گسترده بازار و اقتصاد کشور است و هر چقدر یک کشور از نظر اوضاع سیاسی متغییرتر باشد بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد و ریسک افراد آن جامعه برای سرمایهگذاری بیشتر است. ریسک غیرسیستمی زیرمجموعه سازمانهای خاص است و قابلیت تغییر بیشتری دارد. نظریهای با عنوان پرتفولیو وجود دارد که به وسیله آن ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد.
ریسک بازار
وقتی به طور غیرمنتظره قیمت محصولات یا نرخها تغییر میکنند این ریسک به طور مطلق (سنجیده با پول) یا به طور نسبی به شاخص معین ایجاد میشود. در اندازه گیری ریسک نسبی بر اساس انحراف از شاخص اعمال صورت میگیرد. این ریسک دارای زیرمجموعههای کوچکتری هم میشود مثل:
ریسک کالا: ریسک سرمایهگذاری درباره محصولاتی مثل محصول کشاورزی یا فلزات ساختمانی و… .
ریسک ارزی: مربوط به مسائل خارجی موثر روی آن.
ریسک اوراق بهاداری که دارای درآمد ثابت هستند. مانند ابزار حساس به نرخ بهره.
ریسک سهام: به بازار سهام ربط دارد.
ریسک اعتباری
این ریسک در صورتی است که شرایط یکی از طرفین قرارداد جوری دستخوش تغییرات میشود که نمیتواند به تعهدات ذکر شده در مفاد قرارداد عمل کند. معمولا در قراردادهایی مثل وام، اوراق مشتقه که عرضهکننده نتواند مبلغ را به سهامدار بازگرداند و اوراق قرضه بیشتر شاهد این ریسک هستیم.
ریسک نقدینگی
در بعضی از انواع سرمایهگذاری مثل اوراق مشتقه توان نقدینگی بالا یک مزیت محسوب میشود اما همیشه ممکن است بنا بر عرضه و تقاضا و حتی به دلیل وجود همین اوراق مشتقه اوضاع بازار به طور ناگهانی تغییر کند و محل سرمایهگذاری قادر نباشد مبلغ را به سهامدار تحویل دهد پس مجبور میشود برای نقدینگی خود محصولاتش را پایینتر از قیمت اصلی به بازار بفروشد.
ریسک عملیاتی
همان طور که از اسم متوجه شدید این ریسک شامل خطایی است که افراد یا سیستمهای ناسالم یا یک سری عملکردهای داخل سازمانی اشتباه ناشی میشود. برای اندازه گیری ریسک باید سازمانها و قیمتگذاری ها، پرداخت مبالغ و تسویه نحوه محاسبه ریسک نقدینگی حسابها همگی به دقت بررسی شوند. باید دید که این شرکتهای سرمایهگذاری از چه سیستمی استفاده میکنند و اعتبار آن و تمامی فاکتورهای عملکردی دیگر برای اندازه گیری کردن ریسک بازنگری شوند.
ریسک نرخ بهره
خیلی رویداد رایجی است و هنگام تغییرات خیلی شدید نرخ بهره ایجاد میشود. این ریسک بر جنبههای مختلف بازار تاثیر میگذارد.
ریسک تورم در اندازه گیری ریسک
علت این ریسک نوسانات قیمت است. فرض کنید شما سهمی خریداری کردهاید که انتظار دارید ۳۰ درصد به شما سود برساند و نرخ تورم ۸ درصد است، اگر این نرخ به ۲۰ درصد افزایش پیدا کند ممکن است سود مدنظر شما دیگر ارزشی برای ادامه سرمایهگذاری نداشته باشد.
ریسک مالی
مربوط به میزان بدهی شرکتهای عرضهکننده است، وقتی شرکتی بدهی بالایی داشته باشد ریسک آن بیشتر و احتمال ورشکستگی آن بیشتر است. پس قبل از سرمایهگذاری در هر شرکتی به طور کامل درباره آن تحقیق کنید.
روشهای اندازه گیری ریسک
برای اندازه گیری کردن ریسک از شاخص و فرمولهای خاص استفاده میشود. برخی از انواع شاخص عبارتند از: شاخص بتا، نیم انحراف معیار، انحراف معیار، نیم واریانس، واریانس، متوسط قدرمطلق انحرافات و ارزش در معرض خطر. دو روش اندازه گیری داریم که یکی قدیمی و دیگری جدیدتر است. انحراف معیار: اندازه گیری کردن ریسک کل یک دارایی با یک پرتفوی یا سبد سهام است و طبق این فرمول محاسبه میشود:
برای حساب کردن انحراف معیار به منظور اندازه گیری ریسک از بازدهها استفاده میشود.
شاخص بتا: روش اندازهگیری ریسک سیستمی در اوراق بهادار است. این ریسک را مثل سایر ریسکهای سیستمی با متنوعسازی میتوان اندکی کاهش داد. معمولا شاخص بتا غیرسیستمی/ بازار مساوی یک است و مقادیر بالاتر از ۱ نشاندهنده ریسک بسیار بالا و در صورت موفقیت سود بالا است. متقابلا شاخص بتا کمتر از ۱ ریسک کمتری دارند و متعاقبا در صورت موفقیت و ضرر نکردن سود کمتری دارند.
روش قدیمی اندازه گیری ریسک
شامل معیارهای آنالیز گپ، تحلیل سناریو، نحوه محاسبه ریسک نقدینگی اندازه گیری ریسک مشتقه و آنالیز دیرش است.
- آنالیز گپ: این روش ساده است اما تنها روی تغییرات نرخ تمرکز دارد و مناسب نوسانات بازار مدرن نیست. در این روش در یک بازه زمانی مشخص میزان نرخ درآمد به نرخ بهره پیشبینی میشود، همین دارا بودن افق زمانی یک عامل محدود کننده است و به قیمت واقعی دارایی و بدهی توجه نمیشود.
- تحلیل سناریو: همان طور که از اسم پیداست در این روش انواع سناریو فرض شده و بر طبق هر یک ریسک محاسبه میگردد. متاسفانه صحت این پیشبینیها تایید شده نیست و محاسبات به نسبت زمانی که این روش کاربرد داشته است به شدت پیچیدهتر شدهاند.
- ریسک اوراق مشتقه:
کاربرد اوراق مشتقه و همچنین دلیل بهوجود آمدن آنها کاهش ریسک سرمایهگذاری در شرکتهایی با ریسک بالای سهام است اما همچنان برای تغییرات کوچک مناسب هستند و تغییرات بزرگ را نمیتوانند پوشش دهند. شاخصهای اندازه گیری کردن ریسک این اوراق شامل:
- پارامتر دلتا: تغییراتی که به ازای تغییر در اوراق اصلی نسبت به قیمت اوراق مشتقه بهوجود بیاید.
- پارامتر گاما: تغییر در پارامتر دلتا به ازای تغییری که در اوراق اصلی بهوجود بیاید.
- پارامتر رو: تغییراتی که به ازای تغییر در نرخ بهره در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر وگا: تغییراتی که به ازای تغییر در حجم در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر تتا: شاخص اندازه گیری ریسک که به ازای تغییر به ازای زمان در قیمت مشتقه ایجاد شود.
۴. آنالیز دیرش
شاخصی بسیار بهتر از نحوه محاسبه ریسک نقدینگی آنالیز گپ است. بنا بر میانگین مقدار نقدینگی حساب میشود و به ارزش خالص دارایی تمرکز دارد. همچنان این روش هم امروزه نمیتواند کاربردی داشته باشد زیرا محاسبات پیچیدهتر شدهاند.
روشهای جدید اندازه گیری ریسک:
- تئوری پورتفولیو (نظریه سبد سهام مدرن): نوع سرمایهگذاری به اسم تخصیص دارایی تاکتیکی در این تئوری استفاده میشود و با آن در سهام، اوراق بدهی و پول نقد سرمایهگذاری میکنند تا ریسک کاهش پیدا کرده و به تعادل بیشتری برسد واژهی پرتفوری به معنی سبد سرمایهگذاری است و گزینههای پیش پای خریدار میگذارد که هم بتواند سود خود را دریافت کند و هم ریسک کمتری برایش به ارمغان بیاورد.
در اصل مجموعهای از گزینهها به نحو خاص پیش روی خریدار قرار میگیرد و بیشتر تمایل و علاقه آنها نیز برای انتخاب تا حدی مشخص است این گونه اندازه گیری کردن ریسک صورت میگیرد و بازار تجزیه و تحلیل میشود. البته این روش پیچیدهتر از توضیحات فوق است. طبق آخرین تحقیقات نشان میدهد اگر تنوع سبد خرید بالاتر از ۱۶ باشد و انواع اوراق بهادار در آن موجود باشد ریسک غیرسیستمی به حد ریسک سیستمی میرسد.
- ارزش در معرض ریسک (سرمایه در معرض خطر): کاربرد آن در اندازه گیری ریسک داراییهای مالی است مثل سهام و کالا و… . برای توزیع نرخ بازدهی از آن استفاده میشود و به کل برای اندازه گیری امروزه کاربرد گستردهای دارد. ۲ روش محاسبه دارد: روش پارامتری و غیرپارامتری.
A. روش پارامتری برای اندازه گیری فرضیاتی دارد مثل توزیع نرمال داشتن بازده دارایی و خطی بودن رابطه بین ریسک بازار و ارزش دارایی. و با این فرمول قابل اندازه گیری است: Var=M.ZaQT80.5
VAR= ارزش در معرض ریسک، M= ارزش بازار دارایی، a = سطح اطمینان، Q = انحراف معیار، T= طول دوره زمانی محاسبه بازده
این شاخص بسیار مناسبی برای پیشبینی سرمایهگذار است چون حتی در صورت ضرر، از پیش آماده جبران خسارتها و عمل به تعهدات خود در نحوه محاسبه ریسک نقدینگی قراداد خواهد بود این معیاری الزامی برای استفاده در بانکها برای تعیین کفایت سرمایه است.
B. روش غیرپارامتری: سادهترین روش غیرپارامتری روش تاریخی است. این روش فرض میکند رفتار بازدهی و سود مالی همانند رفتار گذشته آنها است و دقیقا احتمال بازده جدید تابع پارامترهای پیشین است پس از تئوری پرتفوی اقدام به محاسبه میکند و ریسک را اندازه میگیرد.
فرمول روش پارامتری در این روش هم استفاده میشود با این تفاوت که انحراف معیارش با روش تاریخی حساب خواهد شد. به ترتیب محاسبه دارای این مراحل است: مشخص کردن دارایی مالی پایه، عواملی که بر دارایی مالی اثر دارند همانند نرخ بهره و نرخ ارز، سپس در صورتی که تنها یک دارایی در میان باشد سهام مورد نظر بر پایه دادههای تاریخی باید حساب شوند و دوره محاسبه بازده به طور دقیق تعیین میگردد.
حال اگر تنها یک دارایی در میان نباشد و جمعی از داراییها باشند باید تاریخچه تاریخی که مورد استفاده پرتفوی است به روزرسانی شود. مشکل این روش داشتن فرض یکسان به گذشته و آینده است که خیلی نمیتوان روی آن حساب کرد. یکی دیگر از روشهای غیرپارامتریک اندازه گیری کردن ریسک روش نحوه محاسبه ریسک نقدینگی مونت کارلو است، در این روش نیازی به فرض کردن اینکه توزیع بازده نرمال است نداریم و برای ابزارهایی با تابع غیر خطی کاربرد دارد. مونت کارلو به جای بهرهگیری از تاریخ از نمونههای تصادفی و شبیهسازی شده بسیاری که از توسط رایانه ساخته شدهاند، استفاده میکند.
مراحل این روش به این ترتیب هستند: تعیین کردن تمام فرآیندهای احتمالی و پارامترهای موثر در متغییرهای مالی، شبیهسازی کردن قیمت برای تمامی متغییرها، تکرار مراحل قبلی به اندازهای که شبکه توزیع پرتفوری ساخته شود، محاسبه ارزش در معرض ریسک با فرمول خاص.
شاخصها و پارامترهایی که اشاره کردیم چه مواردی هستند؟برای اندازه گیری ریسک بنا بر استفاده رایج در سازمانها برای استفاده غیرمالی معمولا یکی از این موارد هستند:
EaR (مالیات در معرض ریسک است): حداکثر کاهش مالیاتی که در مقایسه با هدف از پیش تعیین شده با واسطه تاثیر اندازه گیری کردن ریسک بازار در یک بازه مشخص و سطح اطمینان خاص اندازه گیری میشود.
EPSAR (سود هر سهم در معرض ریسک است): در صورتی که مبنای مورد استفاده مبنی بر سود و سهم باشد سود هر سهم از روش محاسبه با بیشترین مقدار کاهش EPS نسبت به EPS هدف و تاثیر ریسک بازار به جریان مالیات اندازه گیری میشود.
CFAR (به جریان نقد در معرض ریسک گفته میشود): بیشترین مقدار کاهش جریانهای نقدی خاص نسبت به هدف از پیش تعیین شده با واسطه ریسک بازار است که در دوره مشخص با سطح اطمینان خاص برای اندازه گیری کردن ریسک استفاده میشود.
سخن پایانی
شاید در ابتدا مطالب فوق پیچیده به نظر برسند و واقعا هم همین طور است اما نیازی نیست به تمامی مسائل ریاضی آن مسلط شوید، اگر هرکدام از مفاهیم را جداگانه مطالعه کنید و درباره آنها اطلاعات به دست بیاورید به شما دیدگاهی خواهد داد که روی تصمیمگیری شما تاثیر مثبت میگذارد و کمتر در معرض ریسک و ضرر قرار خوهید گرفت. قبل از سرمایهگذاری درباره عرضه کننده تحقیق کنید و در صورتی که دارای بدهی زیادی است یا در بازاری فعالیت میکند که تورم شدید سرمایه شما را تهدید میکند بهتر است درباره آن تجدید نظر کنید و یا با خرید اوراق مشتقه از ریسک سرمایهگذاری خود بکاهید.
سوالات متداول اندازه گیری ریسک
مراحل مدیریت ریسک چیست؟
اولین مرحله از مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال، مشخص کردن نحوه محاسبه ریسک نقدینگی هدف است. در مرحله بعد باید ریسک و خطر شناسایی شود. سپس با ارزیابی ریسک باید مشخص شود که معامله گر قصد دارد به ریسک چه واکنشی نشان دهد. در آخر نیز باید بر تمامی مراحل قبلی نظارت شود.
مزیت استفاده از مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک باعث میشود که معامله گر در هنگام نوسانات شدید یا اتفاقات و حوادث بازار مالی واکنش هیجانی نداشته باشد و تصمیمگیریهای درستی داشته باشد. گاهی اوقات در زمان بروز خطرات یا اشتباه بودن پیش بینی، ممکن است معاملهگر نتواند از استراتژی درست کمک بگیرد. برای حل این مشکل میتوان از مدیریت ریسک استفاده کرد.
ریسک بازاری چیست؟
با کمک ریسک بازاری معامله گر قادر است به گونهای برنامهریزی کند که در تمامی معاملات خود در بازار ارزهای دیجیتال یک حد ضرر مشخص کند. بنابراین نه تنها با انجام معاملات جایگاه قبلی خود را از دست نخواهد داد، بلکه به جایگاه بالاتری جابجا میشود.
مهم ترین اقدام برای بررسی میزان ریسک چیست؟
برای بررسی میزان ریسک و خطا تمامی اخبار و اطلاعات روز مربوط به ارزهای دیجیتال را مورد بررسی قرار دهید. همین طور مشخص کردن سقف و کف قیمتی نیز به معاملهگران کمک میکند که میزان ریسک را بهتر بررسی کنند.
پایاننامه
اندازه گیری ریسک نقدینگی در موسسات مالی ایران با استفاده از معیار نقدینگی در معرض خطر (مقایسه عملکرد مدل های خانواده گارچ)
چکیده:
بعد از بحرانهای مالی که در سال 2007 به علت کمبود نقدینگی اتفاق افتاد و به طبع آن قانون های الزام آوری که کمیتهی بازل وضع نمود، موسسات مالی در سراسر دنیا بر آن شدند که اهمیت بیشتری به انواع ریسک ها و کمیسازی آن برای کنترل هر چه بهتر بدهند. یکی از مهم-ترین ریسک هایی که هر موسسه مالی با آن روبهرو است، ریسک نقدینگی میباشد. در این پژوهش هدف ما کمی سازی ریسک نقدینگی به وسیلهی مفهوم ارزش در معرض خطر (در مورد نقدینگی، نقدینگی در معرض خطر) میباشد. بدین منظور شکاف نقدینگی که تفاوت مانده سپرده ها به عنوان معیاری برای سنجش نقدینگی در معرض خطر میباشد در نظر گرفته شده است. سپس با توجه به مانا بودن سریزمانی دادههای مالی به ساخت معادله میانگین ARMA با استفاده از رهیافت باکس و جنکینز میپردازیم. سپس با استفاده از معادله میانگین شرطی، معادلات واریانس شرطی را براورد میکنیم. و نقدینگی در معرض خطر را با چهار مدلGARCH, EGARCH, TGARCH, CGARCH (خانواده گارچ )و با سه توزیع نرمال، تی-استیودنت و خطای تعمیمیافته در دو سطح اطمینان 95 و 99 درصد محاسبه نموده و با تست کوپیک و کریستوفرسن به ارزیابی این 24 مدل نقدینگی در معرض خطر میپردازیم، که از بین آنها شش مدل GARCH با توزیع نرمال در دو سطح اطمینان 95 و 99 درصد، GARCH با توزیع خطای تعمیم یافته در سطح اطمینان 95 درصد، EGARCH با توزیع تی-استیودنت و سطح اطمینان 95 و همچنین CGARCH با توزیع نرمال در هر دوسطح اطمینان پذیرفته گردید.
اندازه گیری ریسک نقدینگی در موسسات مالی ایران با استفاده از معیار نقدینگی در معرض خطر (مقایسه عملکرد مدل های خانواده گارچ) 3/20/2016 12:00:00 AM
نحوه محاسبه ریسک نقدینگی
مدیریت ریسک و توانگری مالی
خلاصهای از نحوه مدیریت ریسک در موسسه بیمه مشتمل بر ساختار سازمانی واحد مدیریت ریسک و گزارش وضعیت ریسکهای موسسه بیمه از قبیل ریسکهای بیمهگری، اعتبار و نقدینگی و نحوه مدیریت هر یک از ریسکهای مذکور:
طبق ماده ۹ آیین نامه شماره ۹۳ مصوب شورای عالی بیمه ( آیین نامه حاکمیت شرکتی در موسسات بیمه )، شرکت های بیمه موظف به ایجاد واحد مدیریت ریسک در ساختار سازمانی خود زیر نظر مدیرعامل می باشند. شرکت بیمه پاسارگاد نیز اصلاح ساختار سازمانی به منظور ایجاد واحد مذکور را در اجرای آیین نامه فوق در دستورکار خود قرار داده است . براساس ماده ۱ آیین نامه شماره ۶۹ مصوب شورای عالی بیمه “آیین نامه نحوه محاسبه و نظارت بر توانگری مالی موسسات بیمه”، ریسک های مترتب بر عملکرد شرکت های بیمه عبارتند از:
ریسک هایی که موسسه بیمه به دلیل صدور بیمه نامه و قبولی اتکائی با آن مواجه است.که عوامل مهم و تأثیرگذار در محاسبه این ریسک عبارتند از: حق بیمه سهم نگهداری، ذخایر حق بیمه سهم نگهداری، خسارت پرداختی سهم نگهداری و ذخایر خسارت معوق سهم نگهداری.
شرکت بیمه پاسارگاد برای کاهش این ریسک همواره اقدامات و کنترل های زیر را انجام می دهد:
۱- فعالیت و حضور موثر در بخش بیمه های زندگی و غیر زندگی، با اتکاء به توان فنی شرکت و رعایت اصول بیمه گری در انتخاب ریسک؛
۲- انتقال بخشی از ریسک بیمه نامه های صادره از طریق واگذاری به بیمه گران اتکائی؛
۳- اجرای مبانی تعیین نرخ حق بیمه با رعایت اصول مدیریت ریسک؛
۴- نظارت مستمر در فرآیند برآورد و پرداخت خسارت و احتساب ذخیره خسارت معوق؛
۵- انجام محاسبات مربوط به ذخایر فنی با رعایت آیین نامه های مصوب بیمه مرکزی ج.ا.ا.
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی (risk liquidity) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
در ابتدا لازم است بدانید که نقدیندگی یا نقدشوندگی یعنی قابلیت تبدیل شدن به پول نقد در کمترین زمان. متعاقباً ریسک نقدشوندگی نیز ریسکی است در مورد فروش و نقد کردن یک سهم وجود دارد. هر چه این ریسک برای یک سهام کمتر باشد ما می توانیم آن سهام را راحت تر به پول نقد «مطابق با قیمت دلخواهمان» تبدیل کنیم.
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی (risk liquidity) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی ( risk liquidity )
دنیای بورس هر روز در حال بزرگتر شدن است، طبیعتاً این بزرگ شدن موجب رونق بازار و استقبال بیشتر از آن می شود. طبیعیست که در این بازار بزرگ موفقیت توسط افرادی کسب می شود که آشنایی بیشتری با جزئیات این بازار دارند. در این مطلب قصد داریم تا شما را با ریسک نقدینگی آشنا کنیم که یکی از مفاهیم کاربردی در بورس است و بسیاری از فعالان و معامله گران توجهی به آن نمی کنند، اما دانستن آن کمک زیادی به موفقیت شما در بورس می کند. پس با ما باشید تا در ادامه ی این مطلب شما را بیشتر با ریسک نقدینگی آشنا کنیم .
ریسک نقدشوندگی در چه مواقعی ظاهر می شود؟
برای شروع لازم است بدانید که نقدینگی اصطلاحی است که برای اشاره به چگونگی خرید یا فروش دارایی ها یا اوراق بهادار در بازار استفاده می شود. فاکتور نقدینگی یک دارایی اساساً توضیح می دهد که چقدر سریع می توان آن را به پول نقد تبدیل کرد. به طور کلی دو نوع نقدینگی در بازار وجود دارد که اولین مورد نقدینگی مربوط به بودجه و دومین مورد نقدینگی مربوط به بازار است .
نوسان نقدی در اثر فاکتور های مختلف موجب ایجاد مفهومی به نام ریسک نقدینگی می گردد. در واقع اگر شرایطی پیش بیاید که شما در آن نتوانید سهام خودتان را به ارزش واقعی خودش و در زمانی کوتاه بفروشید، ریسکی به نام ریسک نقدشوندگی را به جان خریده اید. این ریسک اشاره به این دارد که شما برای فروش سهم خودتان به قیمت واقعی اش چقدر زمان لازم دارید. اگر دارایی یا سهام شما برای فروش با قیمت مورد نظرتان به زمان بسیار زیادی احتیاج دارد، ریسک نقدشوندگی یا نقدینگی دارایی شما بالاست.
در طرف مقابل هم اگر شما بتوانید راحت و سریع سهام یا دارایی خودتان را به قیمت واقعی اش بفروشید، ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی سهام شما بسیار پایین خواهد بود .
افزایش این ریسک سهام را تحت تاثیر قرار می دهد چرا که سرمایه گذاران تلاش خواهند کرد تا هر چه سریعتر سهام خودشان را بفروشند. به همین میزان عرضه به شدت بالا می رود که این اتفاق موجب می شود تا شکاف قیمت خرید فروش به وجود بیاید. در این شرایط هر کسی قصد دارد تا به هر قیمتی که شده سهامش رو بفروشد، به همین دلیل قیمت سهام به شدت کاهش می یابد .
پس می توان اینگونه گفت که افزایش ریسک نقدشوندگی، افزایش عرضه و کاهش شدید قیمت ها را به دنبال دارد؛ در سمت مقابل کاهش ریسک نقدشوندگی موجب بالا رفتن تقاضا و متعاقباً بالا رفتن قیمت ها می شود .
توجه داشته باشید که شکاف قیمت خرید و فروش و زمان لازم برای فروش، فاکتورهای اساسی در میزان ریسک نقدشوندگی به حساب می آیند. (1)
انواع مختلف ریسک نقدشوندگی
ریسک نقدینگی در بودجه
این ریسک به عوامل مختلفی از جمله اندازه شرکت بستگی دارد، چرا که هرچقدر اندازه شرکت بزرگتر باشد، توان جبران بدهی ها نیز بیشتر خواهد شد و در نتیجه ریسک نقدینگی پایین خواهد آمد . (2)
ریسک نقدینگی در بازار
مسلماً در این شرایط آتش به مالتان خواهید زد! شما در این شرایط ملک خودتان را زیر ۱۰ هزار دلار خواهید فروخت، در شرایطی که ارزش واقعی آن ۱۰ هزار دلار است اما به سبب عجله شما برای فروش و کاهش تقاضا برای خرید، ریسک نقد شوندگی به وجود می آید و شما قادر نخواهید بود ملکتان را به قیمت واقعی خودش بفروشید. در نتیجه ی این اتفاقات شما برای فروش و نقد کردن دارایی خودتان دچار ضرر و زیان خواهید شد . (2)
دلایل و عوامل موثر بر ریسک نقدینگی
برای شروع لازم است بدانید که شکاف قیمت خرید و فروش وقتی اتفاق می افتد که یک سهام قیمتی درخواستی پایین تر و یا بالاتری نسبت به قیمت پیشنهادی فروشنده دارد. شکاف قیمت خرید و فروش در واقع اختلاف بین «بالاترین قیمت پیشنهادی یک خریدار برای پرداخت بابت یک سهم» و «پایین ترین قیمت پیشنهادی یک فروشنده برای یک سهم» است.
در این بین بدیهی است که خریدار به دنبال پرداخت قیمت پیشنهادی و خودش و فروشنده نیز به دنبال دریافت قیمت پیشنهادی خودش باشد. حال اگر شکاف قیمت خرید و فروش کم باشد و فاصله ی بین دو مولفه تعیین کننده میزان شکاف نزدیک باشد«یعنی قیمت پیشنهادی خریدار بالاتر از فروشنده باشد»، این برداشت برای فروشنده به وجود می آید که سهام در آینده ای نزدیک دچار افزایش قیمت خواهد شد و او برای سهم خودش مبلغ بالاتری را درخواست خواهد کرد که این موضوع نشانگر کاهش ریسک نقدینگی آن سهم است؛ یا به طور ساده می توان گفت که آن سهم توانایی بالایی برای تبدیل به پول نقد دارد . (3)
علاوه بر شکاف قیمت خرید و فروش، عمق بازار نیز یکی از فاکتورهای موثر بر ریسک نقدینگی است. در واقع عمق بازار به توانایی بازار برای جذب میزان غیر منتظره ای از فروش یا خروج یک سرمایه گذار از بازار سهامداری اشاره می کند. برای مثال وقتی یک سهامدار کوچک کمپانی اپل اقدام به فروش سهام می کند اتفاق خاصی برای قیمت آن سهم نمی افتد، اما در طرف مقابل وقتی که یک سرمایه دار بزرگ اقدام به فروش تمامی های خودش می کند روند عرضه و تقاضا را به هم می زند، طبیعتاً با این کار او میزان عرضه بالا می رود و این اتفاق موجب افزایش ریسک نقدینگی می گردد .
اندازه یک شرکت مهم در میزان ریسک نقدینگی تأثیرگذار است، چرا که شرکت های بسیار بزرگ در اثر فروش بخشی از سهام شان کمتر تحت تاثیر قرار می گیرند.
البته باید این موضوع را در نظر داشته باشید که این قیمت ها موقتی خواهند بود و پس از مدتی به حالت عادی باز می گردند. در این بین باید آگاه باشید که به توانایی بازار در بازگشت از قیمت های موقت نادرست انعطاف پذیری می گویند. انعطاف پذیری نیز ارتباط تنگاتنگی با اندازه شرکت دارد.
افق زمانی فروشنده هم تاثیر بسیار زیادی روی جابجایی ریسک نقدینگی دارد، چرا که اگر فروشنده ای برای فروش سهام خودش از نظر زمانی عجله داشته باشد به طرز فزاینده ای خطر کاهش نقدینگی را افزایش می دهد، در حالی که اگر فروشنده یا فروشندگان یک سهم زمانی صبور باشند خطر کاهش نقدینگی آن ها را تهدید نمی کند . (4)
در کنار تمام معیارهایی که بیان کردیم، حجم معاملات نیز یکی از معیارهای پرکاربرد برای محاسبه ریسک نقدینگی است اما در حال حاضر این فاکتور یک شخص ناقص به حساب می آید به طور کلی می توان گفت که حجم بالای خرید یا فروش در یک تجارت لزوماً به معنی بالا یا پایین رفتن ریسک نقدینگی نیست .
نحوه محاسبه ریسک نقدینگی
در این مورد می توان به جرات گفت که محاسبه خطر نقدینگی یک هنر است. پس از محاسبه ی فاکتر VaR ، باید آن را در محاسبات و پیش بینی های خودمان قرار دهیم. برای این کار معمولاً از یک روش افزودنی VaR استفاده می شود. این فرآیندها Var یا داده های در خطر را بعد از در نظر گرفتن عوامل نقدینگی تنظیم می کنند . در اثر این فرآیند، پارامترهای مختلف ما اصلاح می شوند.
باید بدانید که گاهی اوقات این فرآیند، اصلاح پارامترهای مدل VaR مانند سطح اطمینان، میزان دوره والبته حساسیت ورودی ها را شامل می شود. از طرفی محققان نیز تمایل دارند تا رویکردهای مختلفی را در یک مدل اقتصادی امتحان کنند تا برایشان اطمینان حاصل شود که میزان ریسک نقدینگی با دقت اندازه گیری می شود . اما در این بین همه ی کارشناسان معتقدند که ریسک نقدینگی بیش از هر چیزی به شکاف قیمت بستگی دارد. (5)
تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام
جالب است بدانید که قبل از بحران مالی جهانی خطر نقدینگی از طرف بسیاری از سهامداران و معامله گران، فاکتوری با اهمیت به شمار نمی رفت. اما پس از بحران بزرگ مالی در جهان همه متوجه تاثیر فاکتور نقد شوندگی روی پروژه های مالی کوتاه مدت و سیستم های بانکی و سهام شدند و همین موضوع باعث شد تا بسیاری از اقتصاددان ها دست به اصلاح مدل های مالی بزنند؛ چرا که آن ها بعد از بحران بزرگ مالی جهان دریافتند که همه موسسات کوچک و بزرگ مالی و حتی دولت ها به طور جدی می توانند تحت تاثیر ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی قرار بگیرند .
از نظر علمی، فقدان نقد شوندگی برای سهام، ریسک نقدشوندگی را بالا می برد؛ چرا که دارندگان یک سهم خاص با فهمیدن این موضوع که ممکن است در صورت تاخیر در فروش درگیر زیان های بزرگ شوند، سریعاً اقدام به فروش سهام می کنند. همین موضوع میزان عرضه برای یک سهام به شدت بالا برده و میزان تقاضا را نزدیک به صفر می کند، این موضوع منجر به افت شدید قیمت سهام می شود.
نباید فراموش کرد که این اتفاقات در کشورهایی که در حال توسعه هستند باشدت بیشتری رخ می دهد، چراکه معامله کنندگان در این کشورها پتانسیل تصمیمات احساسی بسیار بالایی دارند و ممکن است با ایجاد صف فروش در یک سهم موجب شکسته شدن قیمت آن بشوند . (6)
نتیجه گیری و جمع بندی
آگاهی نسبت به نکات ریز و تاثیرگذار می تواند سرنوشت ما در بازار بورس را تغییر دهد. اهمیت ریسک های مختلف در بازار بورس معمولاً دست کم گرفته می شود و ذهن سرمایه گذاران و علاقه مندان در بازار بورس صرفاً روی مفهوم ریسک معمولی متمرکز می شود. این در حالی است که مفاهیمی مانند ریسک نقدینگی و ریسک قانونی نیز دارای اهمیت بالایی هستند.
همانطور که در این مطلب اشاره کردیم، ریسک نقدینگی را می توان به دو بخش ریسک نقدینگی بودجه و ریسک نقدینگی بازار تفکیک نمود. مطمئناً با دانستن مفهوم ریسک نقدینگی و تأثیر آن روی جریان بازار سهام، درک بهتری از روند بازار خواهیم داشت و این درک صحیح موجب تصمیم گیری های خوب می گردد.
نتیجه این فرایند نیز سود کردن در بازار بورس است که این روزها همه به دنبال آن هستیم. در انتها امیدواریم که از این مطلب اطلاعات مفیدی را دریافت کرده باشید تا با آگاهی بیشتر، قدم های مهمی را برای رسیدن به موفقیت بردارید.
دیدگاه شما