و اگر MARR > IRR باشد، پروژه اقتصادی نیست.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
بازده حقوق صاحبان سهام، ( Return on equity ) یا ROE معیاری برای اندازهگیری عملکرد مالی است که از تقسیم درآمد خالص بر حقوق صاحبان سهم به دست میآید و میزان کارایی یک شرکت، در خلق سود خالص برای سهامداران را مورد بررسی قرار می دهد.
بازده حقوق به عنوان معیاری برای توانایی استفادۀ مدیریت از دارایی های سازمان برای سوددهی در نظر گرفته می شود. این معیار با درصد سنجیده می شود و زمانی قابل محاسبه است که درآمد خالص و ارزش سهام اعداد مثبتی باشند، درآمد خالص قبل از پرداخت سود به سهامداران اصلی و بعد از پرداخت سود به سهامداران منتخب و بهره به وام دهندگان محاسبه می گردد .
بازده حقوق صاحبان سهام به شکل درصدی بیان شده و میتواند برای هر شرکت محاسبه شود، البته ناگفته نماند در صورتی که خالص درآمد و حقوق سهامدار اعداد مثبتی باشد به شکلی که درآمد خالص شرکت تقسیم بر مجموع حقوق صاحبان سهام می شود .
بالا یا پایین بودن نسبت ROE میتواند در صنعتها و بخشهای مختلف متفاوت باشد. زمانی که دو شرکت مشابه توسط این نسبت مقایسه میشوند، مقادیر معنادارتر خواهند بود. حتی در یک گروه و صنعت یکسان مقایسه نسبت ROE بین دو شرکت که یکی سود تقسیمی بیشتری دارد میتواند گمراهکننده باشد .
تفسیر نسبت های بدست آمده از ROE
در بسیاری از موارد هر چه نسبت ROE بالاتر باشد، این موضوع بیانگر آن است که مدیریت شرکت مورد نظر راندمان قابل قبولی دارد و سوددهی خوبی را به سهامدار های خود می رساند.
ROE علاوه بر معیار سوددهی، معیار بازدهی هم هست :
نسبت ROE بالا نشان دهنده ی آن است که شرکت با سرمایه ی بسیار کمتری در مقایسه با درآمد خود، سوددهی دارد؛ یعنی قدرت سود سازی شرکت نسبت به سرمایه مورد نیاز او، به طور قابل توجهی بیشتر است و مدیریت شرکت آنقدر در کار خود خبره نحوه محاسبه بازده است که می تواند به بهترین نحو از سرمایه سهام داران خود بهره برداری نماید.
مواردی که هنگام محاسبه بازدهی حقوق صاحبان سهام نباید فراموش کرد:
1- اگر طی دوره، سهام جدید منتشر و عرضه شود، از میانگین موزون تعداد سهام در طول سال استفاده شود .
2- برای شرکت های با رشد بالا، باید انتظار بازده حقوق صاحبان سهام بالاتری را داشت .
3- میانگین بازده حقوق صاحبان سهام در طول ۵ تا ۱۰ سال میتواند بینش بهتری از تاریخچه ی رشد شرکت، در اختیارمان قرار دهد .
محدودیت های استفاده از بازدهی حقوق سهامداران
بازدهی حقوق بالا همیشه نشانه ی خوب بودن آن نیست. بازدهی بالا می تواند نشانگر مشکلاتی نظیر: سوددهی های ناپایدار یا بدهی مازاد و بازدهی منفی، به دلیل زیاندهی یک شرکت یا حقوق منفی سهامداران، نمی تواند برای تحلیل سازمان یا مقایسه با سازمان هایی با بازدهی مثبت استفاده شود .
نحوه محاسبه کارمزد
کارمزد سبدگردانی براساس مقررات و مصوبات سازمان بورس و اوراق بهادار و قرارداد منعقد شده با مشتریان محاسبه میشود.
فرمول پیشنهادی کارمزد توافقی است و معمولا از دو بخش کارمزد مدیریت و عملکرد تشکیل میشود که کارمزد مدیریت مبتنی بر اخذ کارمزد ثابت مختصر و براساس دارایی تحت مدیریت تعیین میشود؛ اما کارمزد عملکرد کاملا متغیر بوده و متناسب با افزایش بازده سبد سهام مدیریت شده و با توافق طرفین قرارداد تعیین میشود.
کارمزد ثابت مدیریت + کارمزد عملکرد= کارمزد سبدگردانی
بهعنوانمثال برخی سبدگردانها جهت پوشش هزینههای جاری سبد یک درصد دارایی تحت مدیریت را بهعنوان کارمزد ثابت مدیریت سبد اخذ میکنند.نحوه محاسبه بازده
کارمزد سبدگردانی کاملا متغیر بوده و متناسب با افزایش منافع مشتری و با توافق طرفین قرارداد تعیین میشود
کارمزد عملکرد اخذ شده فرمولهای مختلفی دارد؛ ولی در تمامی این فرمولها هدف این است که منافع سبدگردان و سرمایهگذار در یک راستا قرار گیرد.
بهعنوانمثال سبدگردان و سرمایهگذار با هم توافق میکنند که تا بازده ۲۰ درصد، سبدگردان فقط کارمزد مدیریت دریافت کند و هر چه بازده کسب شده از نرخ ۲۰ درصد بیشتر باشد، از مازاد سود کسبشده درصدی نیز به سبدگردان اختصاص یابد. مثلاً سرمایهگذاری که یک میلیارد تومان سرمایهگذاری کرده است، در مرحله اول با سبدگردان توافق میکند که تا سود سالانه ۲۰ درصد فقط کارمزد مدیریت پرداخت کند و اگر احیاناً سود مذکور به ۳۰ درصد رسید، یکپنجم از سود مازاد کسبشده هم به سبدگردان اختصاص یابد؛ بنابراین درصورتیکه بازده سرمایهگذار ۳۰ درصد باشد، دو درصد از این بازده بابت کارمزد عملکرد به سبدگردان اختصاص مییابد و نهایتاً بازده سرمایهگذار به ۲۸ درصد میرسد.
روش فوق باعث میشود تا منافع سبدگردان در جهت افزایش بازده بیشتر برای سرمایهگذار بوده و یک بازی برد برد شکل گیرد. بهاینترتیب هر چه سبدگردان عملکرد بهتری در مدیریت دارایی داشته باشد، سرمایهگذار منافع بیشتری کسب کرده و سبدگردان نیز از محل افزایش بازده سود بیشتری بدست خواهد آورد.
محاسبه نرخ بازده داخلی تعدیل شده در اکسل
نرخ بازده داخلی تعدیل شده به معنی Modified Internal Rate of Return که به اختصار با MIRR نمایش می دهند. MIRR به معنی نرخ بازده داخلی اصلاح شده با احتساب نرخ سرمایه گذاری مجدد است. در این مقاله می خوانیم:
- تعریف نرخ بازده داخلی و کاربرد آن
- دلیل اصلاح نرخ بازده داخلی
- نحوه محاسبه نرخ بازده داخلی تعدیل شده (MIRR)
- حل مثال و محاسبه IRR به دو صورت دستی و با نرم افزار اکسل
- حل مثال و محاسبه MIRR به دو صورت دستی و با نرم افزار اکسل
تعریف نرخ بازده داخلی:
نرخ بازده داخلی (Internal Rate of Return) را به اختصار با IRR نمایش می دهند. نرخ بازده داخلی در واقع نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی پرداخت ها و ارزش فعلی دریافت های فرآیند مالی پروژه را با هم برابر می کند و به ازای آن خالص ارزش فعلی صفر می شود، یعنی:
NPV=0
اگر معادله NPV=0 را به ازای نرخ مجهول i حل کنیم مقدار i که همان IRR است به دست می آید. این نرخ نقطه سر به سر بودن درآمد ها و هزینه ها را نشان می دهد. برای بررسی اقتصادی بودن پروژه ها می توان نرخ بازده داخلی را با حداقل نرخ مورد قبول سرمایه گذار (Minimum Attractive Rate of Return) که به اختصار با MARR نمایش می دهند مقایسه کرد. به صورت کلی:
و اگر MARR > IRR باشد، پروژه اقتصادی نیست.
دلیل اصلاح نرخ بازده داخلی:
نرخ بازده داخلی ریشه یا ریشه های معادله NPV = 0 است. در پروژه های متعارف، یعنی پروژه هایی که سرمایه گذاری تنها در سال های اول فرآیند مالی انجام شده و سپس پروژه وارد مرحله درآمدزایی می شود، معادله NPV=0 فقط یک ریشه دارد که همان نرخ بازده داخلی IRR است که می توان آن را به راحتی با MIRR مقایسه کرد.
اما در پروژه های نامتعارف که سرمایه گذاری چند بار در طی فرآیند مالی انجام می شود، به ازای NPV = 0 چندین ریشه وجود دارد. این ریشه ها نرخ های بازده داخلی پروژه هستند که جهت تجزیه و تحلیل اقتصادی پروژه نمی توان به هیچ کدام اعتماد کرد.
علاوه بر این در پروژه هایی که سرمایه گذاری مجدد انجام می شود، فرض می کنند که درآمد حاصل از سرمایه گذاری مجدد همان نرخ بازده داخلی قبلی است، در صورتی که این فرض همیشه صحیح نیست. در طرح هایی که نرخ سرمایه گذاری مجدد در آنها کمتر از نرخ بازده داخلی است IRR بیشتر از حد واقعی محاسبه می گردد و از این رو اصلاح IRR بسیار با اهمیت است.
اگر چه در محاسبه نرخ بازده داخلی اصلاح شده باید نرخ سرمایه گذاری مجدد و نرخ تامین اعتبار را تخمین بزنیم در عوض نرخ بازده داخلی اصلاح شده نرخی واقعی و بدون ابهام است. این نرخ ها را معمولا با توجه به شرایط بازار تخمین می زنند.
نرخ تامین اعتبار در واقع هزینه تامین سرمایه پروژه است مثلا اگر شخصی سرمایه مورد نیاز پروژه را از محل استقراض از بانک دریافت کند، باید بهره ای را به ازای آن به بانک بپردازد. این نرخ بهره همان نرخ تامین اعتبار پروژه است و اگر شخص در آمد حاصل از سرمایه گذاری در پروژه را مجددا در بانک و یا هر جای دیگری سرمایه گذاری کند، درصدی سود دریافت خواهد کرد.
نرخ سود دریافت شده را به عنوان نرخ سرمایه گذاری مجدد در پروژه جهت محاسبه نرخ بازده داخلی اصلاح شده در نظر می گیرند. مثلا ممکن است شخصی وامی را با نرخ %8 از بانک دریافت کرده و در پروژه ای سرمایه گذاری کند، سپس درآمد حاصل از سرمایه گذاری را در بانک بگذارد و معادل %12 سود دریافت کند.
نحوه محاسبه نرخ بازده داخلی تعدیل شده:
- جدول گردش نقدی پروژه را رسم و خالص درآمد را محاسبه کنید.
- خالص درآمد های مثبت را به ازای نرخ سرمایه گذاری مجدد به ارزش زمان آینده تبدیل کنید (FV)
- خالص درآمد های منفی را به ازای نرخ تامین اعتبار به ارزش زمان فعلی تبدیل کنید (PV)
- با استفاده از فرمول زیر نرخ بازده داخلی تعدیل شده را محاسبه کنید.
برای درک بهتر محاسبه این نرخ با حل یک مثال همراه ما باشید. فرض کنید خالص درآمد های یک پروژه به شکل زیر باشد، IRR و MARR را محاسبه نحوه محاسبه بازده کرده و شرط اقتصادی بودن پروژه را بررسی کنید. (نرخ تامین سرمایه %8 و نرخ سرمایه گذاری مجدد %12 می باشد.)
برای محاسبه IRR باید تمام فرآیند مالی را به ارزش زمان فعلی تبدیل کرده و خالص ارزش فعلی را برابر صفر قرار دهیم. می توانیم این کار را با استفاده از فاکتور های استاندارد اقتصاد مهندسی انجام دهیم. مقدار این فاکتور ها به صورت آماده وجود دارد و شما با توجه به سال و نرخ بهره به راحتی می توانید مقدار مورد نظر خود را پیدا کنید.
مثلا برای تبدیل کردن 4500 به ارزش فعلی از فاکتور (P/F , %i , n) استفاده می کنیم، در نحوه محاسبه بازده این فاکتور P ارزش فعلی، F ارزش آتی، i نرخ بهره که دراین سوال نرخ بازده داخلی است و مجهول است و n سال مورد نظر و یا فاصله تا سال مبدا می باشد.
نرخ i را با آزمون و خطا و با استفاده از درون یابی خطی می توان محاسبه کرد. مقدار IRR= %19.32 است.
محاسبه MIRR:
برای تبدیل به ارزش آتی از فاکتور F/P و برای تبدیل به ارزش فعلی از فاکتور P/F استفاده می کنیم.
1- تبدیل خالص درآمد های مثبت به ارزش آتی با استفاده از نرخ سرمایه گذاری 12%:
توجه کنید چون که 2000 سه سال تا پایان فرآیند مالی فاصله دارد، به جای n باید عدد 3 بنویسیم و برای سایر درآمدها هم این فاصله را به ترتیب 2 سال، 1 سال، و در نهایت 10,000 که در سال آخر است و نیازی به تبدیل ندارد.
2- تبدیل خالص درآمدهای منفی به ارزش فعلی با استفاده از نرخ تامین سرمایه %8:
توجه کنید که 6,000 در سال مبدا است و نیازی به تبدیل ندارد. 4,500 نحوه محاسبه بازده نیز یک سال با مبدا فاصله دارد بنابراین به جای n باید عدد 1 را بنویسیم .
3-محاسبه MIRR با استفاده از فرمول:
اکنون FV و PV را در فرمول بگذارید.
مشاهده کردید که مقدار نرخ بازده داخلی معادل %19.32 و نرخ اصلاح شده آن معادل %16.88 است. در تجزیه و تحلیل، نرخ اصلاح شده معیار دقیق تری است اما یکی از مشکلات محاسبه این نرخ این است که شما باید نرخ تامین سرمایه و نرخ سرمایه گذاری مجدد را تخمین بزنید.
محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) با نرم افزار اکسل:
فرآیند مالی را به ترتیب در یک ستون بنویسید. پرداخت ها را با علامت منفی و دریافت ها را با علامت مثبت درج کنید. در جای دلخواه خود روی یک سلول خالی کلیک کرده سپس بر روی fx کلیک کنید تا لیست فرمول ها باز شود و فرمول IRR را انتخاب کنید.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله ایستایی در سری زمانی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
سپس برروی OK کلیک کنید تا کادر بعدی به شکل زیر باز شود.
Values و Guess در این کادر خالی هستند. برای مقدار دهی به values داده هارا با دراگ کردن انتخاب کنید. با انجام این کار داده ها به صورت خودکار در values قرار می گیرند. اگر به صفحه اکسل دقت کنید داده ها در ستون B و در سطر دوم تا هفتم قرار دارند و شما می توانید به جای دراگ کردن، آدرس B2:B7 را درقسمت values وارد کنید.
قسمت دوم یعنی Guess به معنی حدس زدن است و تکمیل آن ضرورتی ندارد. اکنون روی ok کلیک کرده تا نرم افزار نرخ بازده داخلی را به شکل زیر محاسبه کند.
محاسبه MIRR با اکسل:
به همان ترتیب که برای IRR گفته شده مراحل را طی کنید. سپس از قسمت fx گزینه MIRR را انتخاب کنید تایک کادر به صورت زیر باز شود:
در قسمت values آدرس داده ها، در قسمت Finance-rate نرخ تامین سرمایه و در قسمت Reinvest-rate، نرخ سرمایه گذاری مجدد را وارد کنید و ok را بزنید تا نرم افزار مقدار MIRR را در سلول انتخاب شده به صورت زیر درج کند.
اکنون که نرخ بازده داخلی اصلاح شده محاسبه شد می توانیم با مقایسه آن با حداقل نرخ مورد قبول سرمایه گذار اقتصادی بودن طرح را بررسی کنیم.
مثلا اگر MARR = %18 باشد، طبق IRR طرح اقتصادی است نحوه محاسبه بازده زیرا IRR > MIRR است. اما طبق MIRR طرح اقتصادی نیست زیرا IRR < MARR است. در این موقع ما به نرخ MIRR اتکا می کنیم و نتیجه می گیریم که طرح غیر اقتصادی است.
نگارش زینب نقی زاده
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله مالیات سبز در اقتصاد سبز را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
نحوه محاسبه بازده
یکی از فنون تعیین ارزشمندی سهام و تصمیم گیری در مورد خرید و فروش سهام از دیدگاه بنیادی، محاسبه ارزش ذاتی سهام از طریق تنزیل جریانات نقدی آتی و مقایسه آن با قیمت نحوه محاسبه بازده جاری سهام است. محاسبه ارزش ذاتی سهام از این طریق شامل دو مرحله اصلی است: اول تعیین جریانات نقدی آتی هر شرکت و دوم تعیین نرخ بازده مورد انتظار یا به عبارت دیگر نرخ تنزیل نحوه محاسبه بازده جریان نقدی برای محاسبه ارزش فعلی جریانات نقدی آتی. برای محاسبه نرخ بازده مورد انتظار مناسب برای هر شرکت نیز به یک الگوی قیمت گذاری نیاز داریم که با توجه به عامل یا عوامل تعیین کننده ریسک هر شرکت، نرخ بازده مورد انتظار برای آن شرکت را تعیین کند.
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
بازده سرمایهگذاری را چگونه محاسبه کنیم؟
در دنیای سرمایهگذاری همه به دنبال سود هستند. پس میتوان سود یا بازده را مهمترین بخشهر سرمایهگذاری دانست. درآمدی که افراد از طریق سرمایهگذاری در مدت زمانی مشخص کسب میکنند، بازده سرمایه گذاری نامیده میشود. میزان بازده میتواند بیشتر یا کمتر از انتظارات سرمایهگذار باشد. پس ابتدا باید با مفهوم بازده آشنا شویم، سپس انواع آن و همچنین روشهای محاسبه هر یک را یاد بگیریم.
تعریف بازده سرمایهگذاری
بازده سرمایهگذاری همان سود یا زیانی است که از طریق سرمایهگذاری حاصل میشود. افراد برای کسب سود سرمایهگذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی میشوند. آنها با خرید داراییهای متنوع اقدام به سرمایهگذاری میکنند. اما برخی از شیوههای سرمایهگذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایهگذاریها وجود دارد. این در حالی است که در گزینههای دیگر سرمایهگذاری، هیچ سودی تضمین نمیشود. افراد مختلف با توجه به انتظارات و اهداف متفاوت خود اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
اما در مقابل بازده سرمایهگذاری، مفهومی به نام ریسک نیز وجود دارد. میتوان چنین گفت که ریسک و بازده دو عنصر همیشگی و جداییناپذیر در بازارهای مالی نحوه محاسبه بازده هستند. هر چه میزان بازدهی که از دارایی انتظار داریم بیشتر باشد، سرمایهگذاری در آن نیز ریسک بیشتری خواهد داشت. اما همیشه اینطور نیست و موارد استثنا نیز وجود دارد.
بیشتر بخوانید
انواع بازده سرمایهگذاری
بازده سرمایه گذاری در گرو عوامل متعددی است. در میان این عوامل میتوان به نسبتهای مختلف اشاره کرد. منظور مواردی مانند نسبتهای نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت و همچنین انواع ریسک و نوسانهای قیمتی است. در مجموع دو نوع بازده در بازارهای مالی وجود دارد که ماهیت متفاوتی با یکدیگر دارند. این دو بازده عبارتاند از:
- بازده تحقق یافته
- بازده مورد انتظار
بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار
بازده تحققیافته که از آن با نام Realized Return یاد میشود، به بازدهی گفته میشود که به دست آمده است. یعنی همان سود سرمایهگذاری که به واقعیت پیوسته است.
اما بازده مورد انتظار یا Expected Return بازدهی است که افراد سرمایهگذار انتظار دارند که آن را به دست آورند و هنوز محقق نشده است. سرمایهگذاران با توجه به چنین بازدهی روی یک دارایی سرمایهگذاری میکنند. اما هیچ اطمینان و تضمینی پشت این بازده وجود ندارد. چرا که ممکن است هیچگاه تحقق پیدا نکند.
البته بازه زمانی سرمایهگذاری نیز در تحقق بازده مورد انتظار موثر است. یعنی اگر بازه سرمایهگذاری بلندمدت باشد، احتمال تحقق بازده مورد انتظار بیشتر خواهد شد. مثلا شاید بازده سرمایهگذاری در یک دارایی خاص در یک ماه برابر یک درصد و در یک سال برابر ۳۵ درصد باشد.
اجزای بازده سرمایهگذاری
بازده را میتوان به دو بخش سود دریافتی و سود (زیان) سرمایه تقسیم کرد.
سود دریافتی
سودی که از محل جریانهای نقدی دورهای سرمایهگذاری به دست میآید را میتوان مهمترین بخش بازده سرمایهگذاری قلمداد کرد. این سود به شکل بهره یا سود تقسیمی در اختیار سرمایهگذاران نحوه محاسبه بازده قرار میگیرد. باید این امر را در نظر گرفت که میان جریانهای نقدی و قیمت اوراق بهادار ارتباطی وجود دارد. همچنین میزان این سود نیز منفی نخواهد شد.
لازم به ذکر است که میزان سود دریافتی در مجمع عمومی عادی و توسط هیات مدیره تعیین میشود و سهامداران نیز باید آن را تایید کنند. این بازده سرمایهگذاری به سود نقدی سهام یا Dividend Yield معروف است. میزان سود پرداختی هر شرکت به ازای هر سهم، توسط این بازده مشخص میشود.
سود یا زیان سرمایه
اما دومین بخش بازده سرمایهگذاری سود یا زیان سرمایه است که با سهام عادی، اوراق مشارکت و یا سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت هم مرتبط است. این بخش از بازده در پی افزایش یا کاهش قیمت دارایی و اختلاف میان قیمت خرید و قیمت فعلی پدید میآید.
با توجه به اینکه قیمت فعلی دارایی چقدر است، اختلاف حاصل میتواند مثبت یا منفی باشد. اختلاف مثبت، به سود سرمایهگذاری و اختلاف منفی به زیان منجر خواهد شد. بازده سرمایهگذاری در اوراق بهادار از مجموع این دو بخش حاصل میشود
فرمول بازده کل
بازده کل اوراق بهادار = سود دریافتی + سود یا زیان سرمایه
بازده کل
همانطور که در بخش قبلی گفتیم، بازده کل یا همان Total Return متشکل از سود دریافتی و تغییرات قیمتی است. یعنی برای محاسبه بازده کل در یک دوره زمانی باید مجموع هر گونه وجوه نقدی دریافتی و تغییرات قیمت دارایی در طول دوره مذکور را به دست بیاوریم. سپس عدد حاصل را بر قیمت دارایی در زمان خرید تقسیم کنیم.
اما فرمول اصلی بازده کل به این شکل است:
متغیرهای این معادله عبارتاند از:
CFt:جریانهای نقدی در طی دوره t
PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
PC: تغییر قیمت در طول دور که از طریق تفاضل PE و PB حاصل میشود.
جریانهای نقدی در اوراق مشارکت و همچنین اوراق بدهی از طریق پرداخت بهره حاصل میشوند. این جریانها در سهام عادی به کمک سود تقسیمی نقدی یا سهام جایزه، حق تقدم ناشی از افزایش سرمایه و یا تجزیه سهام ایجاد میشوند. مفهوم بازده سرمایهگذاری کل معیاری برای محاسبه سود سرمایهگذاری است و از این رو حائز اهمیت است.
به عنوان مثال اینطور در نظر بگیرید که سهامداری ۱۰۰۰ برگه سهم یک شرکت را با قیمت ۵۰۰۰ ریال خریداری میکند. فرض کنید سال آینده کل سهام را به قیمت ۱۰ هزار ریال بفروشد. سود تقسیمی سهم مذکور در این بازه یکساله برابر با ۵۰ ریال است. طبق فرمول بالا کل بازده سهام برابر با ۱۰۱ درصد خواهد بود.
بازده نسبی
برخی از مواقع پیش میآید که نیاز به بازده مثبت داریم؛ به همین دلیل از بازده نسبی استفاده میکنیم. این بازده همیشه عددی بزرگتر از یک را نشان میدهد و از اعداد منفی در معادله چشمپوشی میکند. در فرمول این بازده، مجموع جریانهای نقدی و قیمت فروش بر قیمت خرید تقسیم میشوند.
PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
CFt:جریانهای نقدی در طی دوره t
اگر بخواهیم بازده نسبی مثال قبل را به کمک این فرمول محاسبه کنیم، حاصل برابر با ۲۰۱ درصد خواهد بود.
جمعبندی
تمام افراد با هدف کسب سود در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکنند. بهرهای که نحوه محاسبه بازده از این عمل حاصل میشود، بازده سرمایهگذاری نام دارد. بازده معمولا دو بخش دارد. بخش اول آن، شامل وجه نقدی است. این وجه درآمد مستقیم حاصل از سرمایه گذاری است. بخش دوم مربوط به سود یا زیانی است که سرمایهگذار در پی تغییر قیمت فروش یا خرید، آن را کسب میکند.
در مورد سهام، سود سرمایهگذاری به قیمت روزانه دارایی بستگی دارد. هرچه بازده یک سهم بیشتر باشد، سرمایه گذاری با ریسک بالاتری همراه خواهد بود. به همین دلیل است که پیش از ورود به هر سهمی به منظور سرمایهگذاری، ابتدا لازم است که میزان پذیرش ریسک و انتظار خود از سرمایهگذاری را مشخص کنیم.
دیدگاه شما