آنالیز نمودار کندل استیک


انواع نمودار نمایش قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟

این سیستم از چهار قسمت قیمت آغازین (Open)، بیشترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن سهم صورت می‌گیرد (High)، کمترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن سهم صورت می‌گیرد (Low)، قیمت بسته شدن یا پایانی (Close) تشکیل شده است. در این نوع نمایش اطلاعات معاملات (اعم از روزانه – هفتگی – ماهانه -سالانه) بصورت یک میله نمایش داده می‌شود. هر میله نمایانگر معاملات آن روز، هفته یا ماه سهام است که به در ادامه به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد. هر میله نشان دهنده اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی است بدینگونه که خط راست میله بیانگر قیمت باز شدن (open) و خط سمت چپ بیانگر (close) می‌باشد. بیشترین قیمت معامله شده در بالای میله و کمترین آن در پایین میله قرار می‌گیرد. بطورکلی هرگاه قیمت آغازین از قیمت پایانی (بسته شدن) پایین‌تر باشد معاملات آن روز مثبت (صعودی) و هرگاه قیمت آغازین از قیمت پایانی بالاتر باشد معاملات آن روز منفی (نزولی) خواهد بود. شکل زیر نشان دهنده مشخصات یک میله است.

کندل استیک

در شکل بعدی میله نزولی و صعودی به تصویر کشیده شده است.

نمونه یک سیستم میله‌ای:

یکی از معایب سیستم‌های میله‌ای عدم توانایی در نشان دادن الگوهای قیمتی است.

۲- نمایش خطی

در این سیستم تنها قیمت‌های بسته شدن (پایانی) در هر بازه معاملاتی استفاده می‌شود بطوری که سایر اطلاعات آن بازده معاملاتی بی اهمیت بوده و کاربردی در این سیستم ندارد. نمونه یک سیستم خطی به شرح زیر است:

کندل استیک

همانگونه که اشاره شد این سیستم نمای خوبی از اطلاعات بازه معاملاتی در اختیار تحلیل گران قرار نمی‌دهد. اما کاربرد مهم این سیستم، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی است.

۳- سیستم نمایش شمعی (آنالیز نمودار کندل استیک کندل استیک)

این سیستم نمایش اولین بار توسط ژاپنی‌ها مورد استفاده قرار گرفت و چون شکل استفاده شده شبیه شمع (candle) بود

کندل استیک

به آن کندل استیک نیز گفته می‌شود. این روش دقیقا از همان اطلاعات سیستم میله‌ای بهره می-برد. در نمایش میله‌ای نیز همه میله‌ها با هم برابر نیستند. در سیستم کندلی (شمعی) برخلاف سیستم میله‌ای ک مشخصه دیگری اضافه شده که به آن بدنه (body) می‌گویند. body به فاصله میان قیمت آغازین و قیمت پایانی گفته می‌شود که به صورت یک مستطیل در این بازه است. در صورتی که قیمت باز شدن از قیمت بسته شدن بزرگتر باشد به آن کندل صعودی (مثبت)، در صورتی که قیمت پایانی از قیمت آغازین کمتر باشد به آن کندل نزولی یا منفی می‌گویند. ضعف نمودار خطی در نمایش نقاط ورود و خروج و عدم توانایی نمودار میله‌ای در نشان دادن وضعیت واقعی بازار منجر شد تا ماهیت بصری این دسته از نمودارها بسیار مورد توجه قرار بگیرد. هر یک از شمع‌ها نام خاصی دارند که شناخته شده‌ترین آن‌ها بصورت زیر است:

انواع آرایش شمع‌ها منجر شده تا در گروهبندی‌های مختلفی قرار بگیرند. الگوهای بولیش صعودی و الگوهای بیریش نزولی از یک، دو یا سه شمع در انتهای روند صعودی یا نزولی تشکیل شده‌اند که منجر به چرخش مسیر سهم در خلاف جهت موجود می‌شوند.

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

اگر جزو سرمایه گذاران ارز های دیجیتال هستید مسلما با انواع تحلیل آشنایی دارید اما اگر جزوه تازه واردان به این عرصه اید لازم است بدانید که تحلیل ارز های دیجیتال برای تصمیم گیری در رابطه با سرمایه گذاری های به دو روش صورت میگیرد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال تلاش می کند با جستجوی الگوها و ترندهایی برای تعیین حرکات آینده قیمت ها، تمایل بازار در پشت روند قیمت را درک کند. دیگری تجزیه و تحلیل فاندامنتال که شامل آنالیز نمودار کندل استیک تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه معاملات است. در ادامه به بررسی ماهیت تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال و هر آنچه باید درباره آن بدانید خواهیم پرداخت.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تجزیه و تحلیل تکنیکال، یک رشته معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری به دست آمده از فعالیت های تجاری، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده می شود.

این نوع تحلیل، مطالعه روند آماری است که از جمع آوری داده های تاریخی قیمت و حجم به دست آمده است تا فرصت های معاملاتی را شناسایی کند. تحلیلگران تکنیکال الگوهای حرکت قیمت، سیگنال معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی را برای ارزیابی نقاط قدرت و ضعف یک دارایی مشاهده می کنند.

بر خلاف تجزیه و تحلیل فاندامنتال که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج معاملاتی مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم متمرکز است.

در نظریه داوجونز تحلیل تکنیکال بر اساس سه اصل است:

  • این قیمت است که همه چیز را در بازار نشان می‌دهد.
  • روندهای مشخصی در بازار وجود دارند.
  • تاریخ به تکرار خودش علاقه خاصی دارد.

قیمت همه چیز را در بازار نشان می‌دهد

از آنجایی که تحلیلگران تکنیکال تنها حرکات قیمتی را در نظر میگیرند و فاکتورهای فاندامنتال را نادیده می گیرند، مورد انتقاد بسیاری از متخصصین بازار قرار گرفته اند.

روندهای مشخصی در بازار وجود دارند

تحلیل‌ گران تکنیکال معتقدند که قیمت در روند های کوتاه‌ مدت، میان‌ مدت و بلند‌ مدت در حال حرکت است. به معنای دیگر، قیمت بیشتر تمایل دارد در روند قبلی خود حرکت کند تا اینکه روند را دستخوش تغییر قرار دهد. شمار زیادی از استراتژی‌ های تکنیکال بر این فرض استوار هستند.

تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد

تحلیلگران معتقدند که تاریخ به تکرار شدن علاقه مند است. مشاهده حرکات قیمتی تکراری در بازار به روانشناسی بازار که طبق ترس و هیجان شکل میگیرد، مرتبط است. در نتیجه، آن ها بر اساس الگوهای شکل گرفته بر روی نمودار ها، این تحرکات و احساسات را تجزیه و تحلیل میکند تا حرکات بعدی بازار را پیش بینی کنند.

تحلیل‌گران تکنیکال با استفاده از الگوهای شکل گرفته بر روی نمودارها این احساسات را تجزیه‌ و تحلیل می‌کنند تا حرکات بعدی بازار را پیش‌بینی کنند. در واقع تحلیلگران طبق الگوهای تکراری قبلی، درباره حرکات قیمتی در آینده نظر می‌دهند.

دنبال کردن تحلیل تکنیکال

چرا تحلیل تکنیکال کاربردی است ؟

نمودار قیمت و حجم، تمام تصمیمات گذشته شرکت کنندگان در بازار (خرید و فروش) را نشان می دهد. این اطلاعات به نوبه خود از دو طریق بر تصمیمات سرمایه گذاران در آینده تاثیر می گذارد:

روانشناختی : آنچه در گذشته انجام داده اید بر نحوه رفتار شما با شرایط آینده تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، بسیاری از معامله گران تمرکز خود را بر روی قیمتی که یک دارایی را خریداری کرده اند، متمرکز می کنند و در صورت کاهش، آنها می خواهند هر زمان که به قیمت بی سود و زیان و به اصلاح سر به سر رسید آن را بفروشند.

واکنشی : برخی از معامله گران روندها و الگوهای نمودار را که معمول است شناسایی می کنند و مطابق آن (خرید یا فروش) عمل می کنند. اگر تعداد کافی از شركت كنندگان از همان استراتژی پیروی كنند، پیش بینی می شود که این الگوهای نمودار از نتایج مورد انتظار پیروی کنند و احتمالاً روند ادامه فعالیت شرکت کنندگان بیشتری که به این روند ملحق می شوند پایدار بماند.

ابزارهای ابتدایی تحلیل تکنیکال

ابتدایی ترین ابزار هایی که هر تحلیلگر یا معامله گر برای تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارد عبارتند از:

ترند یا روند

این خط برای شناسایی روند است و سه نوع ترند ( روند ) وجود دارد:

روند صعودی : در یک روند صعودی، دارایی در حال افزایش است، اوج های بالاتر و پایین تر.

روند نزولی : در روند نزولی، دارایی در حال نزول است، دارای اوج های پایین تر و پایین ترین سطح.

روند یک سو : در این روند دارایی ها در یک کانال افقی معامله می شوند.

بعضی اوقات معامله گران از اصطلاحات “خرسی” و “گاوی” برای اشاره به روند استفاده می کنند.گاوی یا صعودی به این منظور است که گاو با شاخ های خود به سمت بالا ضربه می زند ، بنابراین قیمت ها را بالاتر می برد و خرسی یا نزول این معنا را میرساند که خرس با پنجه های خود به سمت پایین برخورد می کند، بنابراین قیمت ها را پایین می آورد.

مقاومت و حمایت

به این معنی که حرکات قیمت خطی نیستند، قیمت هر چه بالا می رود با مقاومت روبرو می شود یا همانطور که پایین می آید حمایت می کند.

مقاومت : سطحی است که می توان روند صعودی را متوقف یا برگشت داد که نشان دهنده تمرکز فروشندگان است.

حمایت : سطحی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز خریداران متوقف شود یا مجدداً بازگردد. وقتی سطح مقاومت شکسته شود، معمولاً به سطح پشتیبانی تبدیل می شود و بالعکس.

در تجزیه و تحلیل تکنیکال، پشتیبانی اغلب به عنوان یک نقطه ورود و مقاومت به عنوان یک نقطه خروج استفاده می شود. در صورت روندهای قوی، قیمت می تواند از طریق حمایت / مقاومت بدون توقف پیش رود.

اخبار ارزهای دیجیتال

یکی از موثرترین ابزارهای تاثیرگذاری بر مردم، رسانه است. اخبار ممکن است وحشت و ترس و همچنین شوق را به صورت دسته جمعی ایجاد کند. تاثیر اخبار در بازار ارزهای دیجیتال با وقایع برجسته در جهان کاملاً نشان داده می شود. در سپتامبر 2017 ، مقامات چینی ICO یا عرضه اولیه را ممنوع کردند که منجر به سقوط قیمت بیت کوین از 5000 دلار به 3000 دلار شد. یا وقتی eBay و Dell گفتند که بیت کوین را قبول میکنند، قیمت بیت کوین افزایش یافت.

ابزار پیشرفته تحلیل تکنیکال

برای تحلیل تکنیکال علاوه بر ابزار های پایه اشاره شده در بخش بعد می توان از ابزار های پیشرفته تری نیز استفاده کرد:

نمودارها

نمودار ها انواع بسیاری دارند که ما در این قسمت مهمترین آن ها را ذکر کرده ایم:

نمودار OHLC

نمودارهای OHLC

این نمودارها میله هایی را نشان می دهند که به “شمع” معروف هستند. شکل شمع بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن روز متفاوت است.

شمع صعودی (می تواند سبز یا سفید باشد): قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت بازشدن است.

شمع نزولی (می تواند قرمز یا سیاه باشد): قیمت باز شدن کمتر از قیمت بسته شدن است.

قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معامله‌گر می‌گذارند این است که نوسان قیمت در یک دوره خاص را در قالب یک میله و یا شمع به ما نشان می‌دهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست می‌آید: Open یا قیمت آغازین و باز شدن High بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایین‌ترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن. موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میله‌ای بررسی خواهیم کرد.

نمودار کندل استیک (شمعی)

گرچه نمودارهای مختلفی مانند نمودارهای خطی و نمودارهای میله ای وجود دارد اما نمودارهای شمعی یکی از موثرترین نمودارها است.

نمودارهای شمعی که از یک قرن پیش در ژاپن شکل گرفتند، حجم حرکت قیمت را در رنگ های مختلف بصورت تصویری نشان می دهند، اغلب برای شمع مثبت سبز و شمع منفی قرمز است.

هر شمع چهار جز حیاتی را برای بازه زمانی مورد نظر نشان می دهد:

  • قیمت باز شدن
  • قیمت بالا
  • قیمت پایین
  • قیمت بسته شدن

این مولفه ها نه تنها انبوهی از اطلاعات مفید را در قالب آسان و مختصری برای خواندن فراهم می کنند، بلکه امکان شناسایی الگوهای مختلف شمعی را نیز فراهم می کنند. در حالی که انواع الگوهای شمعی زیادی وجود دارد.

نمودار خطی

نمودار خطی

یکی از ساده ترین انواع نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودارهای خطی هستند و ثبت قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایم‌ فریم نشان میدهند. در نمودار های خطی تایم فریم یک روزه، فقط یک نقطه در هر روز بر روی نمودار نمایش میدهند که این نقطه آخریت قیمت معامله شده در آن روز میباشد.

نمودار خطی از تایم فریم یک روزه حاصل میشوند و نقاط به دست آمده در هر روز به یکدیگر متصل میشوند.

تنها مشکل و نقطه ضعف این نوع نمودار ثبت قیمت نهایی است. به این معنی که برای معاملات انجام شده در روز ارزشی قائل نمی شود و تنها قیمت نهایی روز دارای ارزش است.

البته که بسیاری از معامله گران برای تایید شکست‌های حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده می‌کنند، بدین جهت قیمت نهایی از اهمیت بیشتری برخوردار است.

اندیکاتور یا شاخص ها

شاخص های معاملاتی رمزارزها صرفاً تجزیه و تحلیل فنی منظم در زمینه ارزهای دیجیتال هستند:

میانگین متحرک

میانگین قیمت بسته شدن سهام در مدت زمان مشخص است. این ابزار یک شاخص محبوب و آسان است که نوسان قیمت را هموارتر می کند و تصویری واضح تری از قیمت متوسط دارایی دیجیتال را در مدت زمان مشخص ارائه می دهد.

میانگین متحرک دو نوع اصلی دارد:

  • میانگین های متحرک ساده
  • میانگین متحرک نمایی

میانگین های متحرک ساده از میانگین حساب مجموعه ای از قیمت ها استفاده می کنند، در حالی که میانگین های متحرک نمایی وزن بیشتری به اقدام قیمت های اخیر می دهند.

باند های بولینگر

باندهای بولینگر یک شاخص فنی است که به واسطه بازرگان برجسته جان بولینگر ایجاد شد.

نوسانات به نرخی گفته می شود که قیمت یک دارایی می تواند افزایش یا کاهش یابد. نوسانات بالاتر به این معنی است که دارایی می تواند به طور بالقوه در محدوده ارزش بیشتری به سرعت در حال نوسان باشد.

این شاخص برای اندازه گیری نوسانات بازار و در موارد دیگر برای معاملات معکوس روند استفاده می شود. به طور خلاصه، گروههای بولینگر به شما می گویند که بازار در چه شرایطی به سر میبرد.

میانگین واگرایی همگرایی متحرک (MACD)

واگرایی همگرایی متحرک (یا MACD) یک نوع اندیکاتور است که ترکیبی از دو میانگین متحرک را بررسی می کند:

  • میانگین متحرک کوتاه مدت
  • میانگین متحرک بلند مدت

این دو میانگین متحرک برای شناسایی روند فعلی و اگر تغییری در حرکت ایجاد آنالیز نمودار کندل استیک شود، با هم ترکیب می شوند.

توضیح و تفسیر خطوط MACD می تواند به شرح زیر توضیح داده شود:

اگر خط آبی (خط MACD) بالاتر از خط نارنجی باشد (خط سیگنال)، حرکت صعودی است.

برعکس، اگر خط آبی زیر خط نارنجی باشد، حرکت نزولی است.

هنگامی که خطوط واگرا می شوند، این نشان دهنده تقویت روند فعلی است در حالی که همگرایی روند معکوس را نشان می دهد. هنگام عبور خطوط، احتمال تأیید تغییر حرکت وجود دارد.

شاخص مقاومت نسبی

آخرین ابزاری که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، شاخص مقاومت نسبی است. مقاومت نسبی یک شاخص حرکت است که در درجه اول برای شناسایی خرید یا فروش بیش از حد رمزارز استفاده می شود. به طور مرسوم، مقادیر RSI وقتی عدد بیش از 70 را نشان می دهد که دارایی دیجیتال بیش از حد خریداری شده است و مقادیر ک متر از 30 نشان دهنده فروش بیش از حد است.

با این حال، وقتی صحبت از بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال می شود، RSI نمی تواند مطمئن ترین شاخص باشد. بیت کوین ثابت کرده است که مستعد روند صعودی طولانی است که قیمت آن را مکرراً می بیند و اغلب اوقات بیش از حد خریداری می شود.

محدودیت های تحلیل تکنیکال

استدلالی که برای منتقدان می‌ توان به کار برد این است که بر اساس فرضیه بازار کارا، قیمت یک سهام یا ارز دیجیتال در بازار مالی بازتاب تمام پارامترهایی است که بر روی آن تاثیرگذار است (یا می‌تواند تاثیرگذار باشد). این مورد شامل فاکتورهای فاندامنتال نیز می‌شود که ما را از دخالت دادن پارامترهای دیگری جز قیمت و حجم در تصمیم‌ گیری‌های مالی معاف می‌کند. تنها چیزی که برای تحلیل‌گران تکنیکال معنی دارد، آنالیز حرکات قیمتی است که به نظر ‌آن‌ ها محصول «عرضه و تقاضا» برای یک دارایی خاص در بازار مالی است.

با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، ممکن است دلیل یکی از محدودیت های آن نیز باشد. همه اطلاعات گذشته و حال بر اساس فرضیه قیمت‌های بازار، منعکس میشود. در نتیجه هیچ راهی برای به دست آوردن سود از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارآمدی لازم را نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار می‌تواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمت‌ها به صورت تصادفی حرکت می‌کنند.

دومین انتقادی که بر تحلیل تکنیکال وارد میشود این است که این روش در برخی اوقات کاربرد دارد. به عنوان مثال اگر معامله‌ گران حدود ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، وقتی سهم به قیمت نزدیک حد ضرر برسد بسیاری از سهامداران اقدام به فروش می‌کنند و این موضوع باعث میشود که قیمت سهم پایین بیاید و پیش‌بینی‌ها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیش‌بینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.

الگوی کندلی پوششی (Engulfing) در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آن

الگوی کندلی پوششی (Engulfing) در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آن

در تحلیل تکنیکال علاوه بر تحلیل نمودار و استفاده از ابزارهای مختلف، استفاده و بررسی کندل‌ها و الگوهایی که تشکیل می‌دهند، می‌توانند به معامله گران در بررسی و پیش بینی آینده قیمت کمک ‌کند و می‌توان از آن‌ها به عنوان یک سیگنال در جهت خرید یا فروش استفاده کرد.

پس در نتیجه اهمیت یادگیری الگوهای کندلی و درک آن‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است و معامله گران باید بتوانند از انواع کندل‌هایی که در بازار ایجاد می‌شوند، جهت تحلیل درست و انتخاب نقطه مناسب ورود یا خروج از معامله استفاده کنند.

در این مقاله به بررسی یک نوع الگوی دیگر از انواع الگوهای معروف کندل استیک یعنی کندل پوششی ( Engulfing ) اشاره خواهیم کرد. این الگو در تحلیل تکنیکال، توسط معامله گران استفاده زیادی دارد و جزو الگوهای برگشتی می‌باشد، در ادامه به مشخصات و نکاتی که در مورد این الگو وجود دارد خواهیم پرداخت.

پیشنهاد مطالعه : فارکس

الگوی کندلی پوششی (Engulfing) چیست؟

الگوی کندلی پوششی (Engulfing) چیست؟

الگوی کندلی پوششی ( Engulfing ) از دو کندل قیمتی در نمودار تشکیل می‌شود که خلاف جهت هم دیگر هستند و می‌توان از آن به عنوان یک الگوی بازگشتی نام برد. این نوع الگوی کندلی می‌تواند در هر دو روند صعودی و نزولی تشکیل شود.

همان طور که از نام این الگو می‌توان متوجه شد، کندل دوم باید کل کندل قبلی خود را پوشش دهد، همچنین این پوشش ممکن است تا چند کندل قبلی هم ادامه داشته باشه ولی به طور معمول باید حداقل کندل قبل خود را پوشش داده باشد.

به صورت کلی هر چه تعداد کندل‌های پوشش داده شده بیشتر باشد، اعتبار و قدرت الگو بیشتر می‌باشد و نشان از این دارد که معامله‌گران آمادگی و قدرت لازم را برای برگشت روند بازار دارند.

پیشنهاد مطالعه : کانال قیمتی یا Price Channel

مشخصات الگوی کندلی پوششی (Engulfing)

مشخصات الگوی کندلی پوششی (Engulfing)

به دلیل این که افراد تعاریف مختلفی از این الگو دارند، گاهی اوقات ممکن است که تشخیص آن مشکل باشد.

اما به صورت کلی میتوان گفت که الگوی پوششی باید کل کندل قبل خود را پوشش دهد و در این صورت است که می توان سیگنال قوی تری از این الگو دریافت کرد، اما به طور کل مشخصات این الگو به این صورت است که:

  • کندل پوششی دوم باید کل کندل قبلی خود را پوشش دهد.
  • هر چه کندل پوششی دوم بزگ تر باشد و تعداد کندل بیشتری را پوشش دهد، اعتبار آن بیشتر می شود.
  • اگر بین دو کندل گپ داشته باشد، نشان از کلاسیک بودن این الگو دارد و اعتبار آن افزایش می‌یابد.
  • این الگو زمانی دارای اهمیت است که در نواحی حمایتی و مقاومتی تشکیل شود.
  • از آن جا که کندل پوششی یک الگوی بازگشتی است و در هر دو روند صعودی وزولی ممکن است که به وجود بیاید، پس نیاز است که قبل الگو روند صعودی یا نزولی داشته باشیم.
  • رنگ بدنه دو کندل با یکدیگر باید تفاوت داشته باشند، به این صورت که رنگ بدنه کندل اول باید همانند رنگ بدنه کندل‌های قبلی خود باشد.

پیشنهاد مطالعه : بازار روند دار

مفهوم کندل پوششی (Engulfing)

مفهوم کندل پوششی (Engulfing)

الگوی پوششی نشان از بازگشت روند دارد و اگر در نواحی مهم حمایتی و مقاومتی تشکیل شود، سیگنال خوبی مبنی بر تغییر روند می‌باشد.

به طور ساده این طور می‌توان بیان کرد که اگر کندل پوششی صعودی در پایین یک روند نزولی تشکیل شود، نشان از افزایش خرید دارد و می‌تواند هشداری مبنی بر برگشت قیمت را داشته باشد و برعکس این موضوع یعنی اگر کندل پوششی نزولی در بالای یک روند صعودی شکل بگیرد، نشان از فشار فروشندگان دارد می‌تواند هشداری از بازگشت قیمت و تغییر آن به نزولی باشد.

همچنین دراین الگو بین دو کندل گپ وجود دارد که این گپ برای مثال در الگوی پوششی صعودی به این معنی می‌باشد که خریداران قیمت سفارشات و اردرهای خود را پایین‌تر از قیمت بسته شدن آنالیز نمودار کندل استیک کندل قبلی قرار داده‌اند و با ایجاد قدرت از طرف خریداران قیمت بالا می‌رود و این قدرت به اندازه‌ای زیاد است که در یک کندل قیمت تا بالاتر از قیمت باز شدن کندل قبلی نیز پیش می‌رود و آن کندل را پوشش می‌ده د و همین عملکرد در الگوی پوششی نزولی توسط فروشندگان نیز به وجود می‌آید.

پیشنهاد مطالعه: روانشناسی بازارهای مالی

جمع بندی نهایی

در این مقاله سعی شد به بررسی کامل الگوی پوششی ( Engulfing ) پرداخته شود و همانطور که پیش‌تر توضیح داده شد این الگو یک الگو بازگشتی می‌باشد که توسط دو کندل و در هر دو روند نزولی و صعودی تشکیل می‌شود و شکل گیری هر یک از این الگوها به معنای اتمام روند است.

همچنین هر اندازه که بدنه کندل دوم بتواند تعداد کندل‌های بیشتری از کندل‌های روند قبلی را پوشش دهد، اعتبار این الگو بیشتر می‌شود.

کلام آخر این که معامله گران باید همیشه این نکته را در نظر بگیرند که دانستن این الگوها به تنهایی کافی نیست، بلکه شناسایی و نحوه استفاده از آن‌ها از مهم‌ترین نکات معامله‌گری در بازار می‌باشد و همچنین بهتر است این الگو را همانند سایر ابزارها و الگوها، با دیگر سیگنال‌ها ترکیب کرد تا نتیجه دلخواه را بگیریم.

سوالات متداول

الگوی کندلی پوششی (Engulfing) چیست؟

الگوی کندلی پوششی ( Engulfing ) یک نوع الگوی بازگشتی است که در هر دو روند صعودی و نزولی می‌تواند تشکیل شود و از دو کندل که خلاف جهت هم دیگر هستند به وجود می‌آید.

شکل کلی الگوی کندلی پوششی (Engulfing) به چه صورت است؟

در این نوع الگو دو کندل وجود دارد که خلاف جهت یک دیگر می‌باشند که کندل دوم آن باید کل کندل اول را پوشش دهد و هر چه بدنه این کندل بتواند تعداد الگوی بیشتری پوشش دهد از اعتبار بالاتری برخوردار است.

همچنین یک شکاف قیمتی ( gap ) ب ین این دو کندل وجود دارد، که نشان از این دارد که معامله گران سفارشات خود را از قبل بر روی نمودار تنظیم کرده‌اند.

معرفی و شناخت کندل و انواع آن

معرفی کندل

افرادی که در بورس معامله می کنند یا به نوعی می توان گفت تریدرها، برای انجام دادن معادلات روزانه‌ای که انجام می دهند نیاز به استفاده از سه نمودار میله‌ای، نمودار خطی و کندل استیک دارند. به نوعی این سه نمودار اساس کار آنها محسوب می شود. با توجه به کاربرد و قابلیت هایی که این سه نمودار دارند، می توان گفت که کندل استیک به دو دلیل مهم کاربردی تر هستند و بیشتر استفاده می شوند.
۱- استفاده راحت تر.
۲- پوشش بهتر نوسانات قیمت.
با ما همراه باشید تا با کندل و انواع آن به صورت کامل آشنا شویم.

تعریف کندل

کلمه کندل به معنای شمع و کندل استیک به معنای شمعدان است. یکی از نکات جالب در مورد این نمودار اولین اشخاصی هستند که از آن برای شناسایی قیمت بازار و تشخیص شتاب هزینه ها و قیمت ها در بازارهای مالی استفاده می کردند. این افراد فروشندگان برنج در ژاپن معرفی شده اند. با توجه به این نکته می توان کندل را به این شکل تعریف کرد: کندل نوعی نمودار قیمتی است که قیمت های پایین، بالا، بسته شدن و باز شدن انواع اوراق بهادار را در یک دوره زمانی خاص و مشخص نشان می دهد.

کندل استیک

هنگامی که تغییرات قیمت سهم، یک روند مشخصی داشته باشد از کندل استیک ها استفاده می شود. معمولا در نقاطی که حمایت و مقاومت سهم مورد نظر مورد توجه قرار بگیرد (البته اگر الگوی مشخصی تشکیل شده باشد)، الگوی کندل استیک مورد توجه قرار می گیرد و در همین مواقع استفاده می شود. از جمله نقاط قوت الگوهای کندل استیک می توان به انتخاب یک هزینه و قیمت مناسب برای خرید سهام جزئی اشاره کرد.
دقت کنید که این نوع الگو در تمام زمینه ها کاربرد نداشته مثلا برای قیمت های خروج از سهم به طور معمول عملکرد مناسبی نخواهند داشت. شما می توانید در نمودار شمعی یا کندل، هیجانات و احساسات سرمایه گذاران در بازار را به صورت تصویری مشاهده کنید. بدین صورت تحلیلگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند می توانند مناسبترین زمانی را که برای خرید و فروش وجود دارد بوسیله تحلیل این نوع نمودارها تشخیص دهند.
به همین خاطر معمولا گفته می شود که کندل ها یا نمودار های شمعی یک تکنیک بسیار عالی و کاربردی جهت ارزیابی برخی از دارایی ها مانند معاملات فارکس، آتی و سهام در نظر گرفته می شوند.

شناخت اجزای نمودار شمعی

به صورت کلی می توان اجزای نمودار شمعی را به دو قسمت بدنه اصلی و سایه دسته بندی کرد. شما می توانید با استفاده از بدنه اصلی قیمت آغاز و پایان معامله را مشاهده کنید. قیمت دیگری که وجود دارد حاوی دو خط است که با عنوان سایه شناخته می شود. خطی که در قسمت بالایی قرار دارد به عنوان سایه بالایی و خط دیگر که در قسمت پایینی قرار دارد به عنوان سایه پایینی معرفی می شوند.
سایه ها می توانند در طول دوره زمانی که داد و ستد انجام می شود دامنه نوسان سهم را نمایش دهند. اگر قیمتی که کندل در آن باز می شود از قیمتی که کندل در آن بسته می شود، پایین تر باشد، می توانید مشاهده کنید که کندل به رنگ سفید، سبز رنگ آنالیز نمودار کندل استیک یا توخالی نمایش داده می شود. اگر این اتفاق برعکس افتاده باشد یعنی قیمتی که کندل در آن باز می شود از قیمت بسته شدن کندل بالاتر باشد، کندل به صورت قرمز رنگ، مشکی رنگ یا توپر مشاهده می شود و سهم مورد نظر با کاهش قیمت رو به رو خواهد شد.
دقت کنید قسمتی از کندل وجود دارد که از محدوده های قیمت باز شده و بسته شده خارج است، که به عنوان سایه شناخته می شود. تا اینجا در مورد اجزاء نمودار شمعی یا کندل به صورت کلی صحبت کردیم در ادامه قصد داریم جزئیات بیشتری را در این زمینه در اختیار شما قرار دهیم.

مطالب مرتبط: آشنایی با کندل استیک

مبانی و اصول پایه نمودارهای شمعی

آشنایی با الگوهای کندل استیک در انواع مختلف

۱. الگوی ماروبزو (Marubzu) : این الگو به دو دسته مشکی و سفید دسته بندی می شود. هنگامی که کندل روند نزولی داشته باشد و سایه بالا و پایینی در آن دیده نشود می توان گفت الگو ماروبزو مشکلی است. بیشتر فروشندگان اکثر فشار خود را از جمله نتایج مربوط به این نوع کندل استنباط می کنند. در عین حال زمانی که کندل روند صعودی داشته باشد و سایه بالایی و پایینی قابل مشاهده نباشد ماروبزو نوع سفید قابل مشاهده است. از این نوع کندل در اکثر اوقات نتایجی برای فشار بیشتر خریداران استنباط می شود. در این صورت گفته می شود که قیمت باز شدن برابر با قیمت کف و برعکس قیمت بسته شدن برابر با قیمت سقف است.
۲. الگوی دوجی (doji): زمانی که قیمت شروع و پایان در یک نمودار شمعی یکسان باشد، به عنوان نمودار دوجی شناخته می شود. از ویژگی های الگوی دوجی می توان به بدنه نازک آنها اشاره کرد. از نتایج مهم این الگو تردید بین خریداران و فروشندگان سهم است. گاهی اوقات می توان دوجی هارو بعد از ماروبزو های سفید مشاهده کرد. با مشاهده این حالت می توان نتیجه گرفت که قوت خریداران از دست رفته است و جهت ادامه روند صعودی سهم به خریداران جدید نیاز داریم. این امکان وجود دارد که دوجی بعد از ماروبزو مشکی دیده شود که نشان دهنده فروشندگان سهم کم بوده و برای ادامه نیاز به فروشندگان بیشتر خواهد بود.

نمودار کندل

۳. الگوی چکش (hammer): این الگو معمولا در انتهای یک روند نزولی مشاهده می شود. سه ویژگی اصلی این الگو به صورت زیر برآورد می شود:
• بدنه کندل در این الگو در قسمت بالایی قرار دارد
• سایه پایینی در این الگو بلند است به صورتی که می توان گفت دو تا سه برابر اندازه بدنه را شامل می شود
• سایه بالایی وجود ندارد یا در صورت وجود خیلی کوتاه است.
در صورتی که در این الگو رنگ بدنه سفید رنگ باشد، قدرت بالای الگو برای بازگشت را به شما نشان می دهد.
۴. الگوی مرد دارآویز یا مرد آویزان (Hanging man): برعکس الگوی قبل، الگوی مرد دارآویز را می توان در انتهای روند روند صعودی مشاهده کرد که تغییر الگو به سمت و سوی روند نزولی را مشخص می کند. از مهمترین ویژگی های این الگو می توان به وجود بدنه کندل در قسمت بالایی آن اشاره کرد. همچنین سایه پایینی این الگو حداقل دو برابر بدنه کندل مشخص می شود. سایه بالایی در این کندل وجود نداشته یا خیلی کوتاه مشاهده می شود. قدرت بالای این الگو برای برگشت را می توان با رنگ بدنه مشکی متوجه شد.
۵. الگوی چکش معکوس (Inverted hammer): با توجه به نام آن می توان متوجه شد که این الگو مشابه الگوی چکش معمولی است. مانند نوع معمولی می توان این الگو را در انتهای روند نزولی مشاهده کرد. قیمت بدنه در الگوی چکش معکوس در قسمت انتهایی قرار دارد و اندازه آن نصف سایه بالایی آنالیز نمودار کندل استیک مشاهده می شود. زمانی که رنگ بدنه سفید باشد می توان قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند در نظر گرفت.
۶. الگوی هارامی (Harami): باردار بودن در زبان ژاپنی با کلمه هارامی شناخته می شود. در این الگو دو کندل وجود دارد که اولی با عنوان والد یا مادر شناخته شده و دومی رول فرزند را بازی می کند. پس از مشاهده و بررسی این کندل مهمترین نتیجه را می توان در کند شدن یا متوقف شدن روند خلاصه کرد. رنگ کندل ها در این الگو مخالف است یعنی اگر مادر مشکی باشد فرزند سفید است و بالعکس.

آموزش تحلیل تکنیکال به ساده ترین روش ممکن

آموزش تحلیل تکنیکال به ساده ترین روش ممکن

بدون شک امروزه بازار سرمایه یکی از سودآورترین و امن‌ترین فضاها برای سرمایه‌گذاری است. تعداد زیادی از سهام‌داران و تریدرها در این محیط فعالیت دارند و هر یک از این افراد نیز ممکن است بر اساس تجربه و سلیقه خود، سبک معاملاتی متفاوتی داشته باشند. یادگیری تحلیل تکنیکال از اساسی‌ترین مواردی است که هر معامله‌گری باید با آن آشنایی داشته باشد. ابزارهای انجام تحلیل تکنیکال به راحتی در اختیار همه‌ی افراد قرار دارد و هر فردی می‌تواند از این روش سودآور بهره ببرد. به همین جهت در این مطلب قصد داریم آموزش تحلیل تکنیکال را به ساده‌ترین روش ممکن به شما عزیزان ارائه دهیم.

آموزش تحلیل تکنیکال؛ تحلیل تکنیکال چیست؟

در صورتی که با بازار سرمایه آشنایی داشته باشید، بدون شک نام تحلیل تکنیکال به گوش‌تان خورده است. تحلیل تکنیکال یک آنالیز بر پایه نمودار است. انجام این تحلیل یک روش خاص و از پیش تعیین شده ندارد و روش‌های بیشماری برای انجام آن موجود است که برخی از آن‌ها مشهورتر هستند. امروزه بیشتر معاملات در بستر فضای مجازی و به صورت آنلاین انجام می‌گیرند و به همین منظور، صرافی‌های ارز دیجیتال، بروکرهای فارکس و حتی کارگزاری‌های بورس ابزارهای لازم برای انجام تحلیل تکنیکال را در اختیار مشتریان خود قرار داده‌اند.

آموزش تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن

آموزش تحلیل تکنیکال بدون آشنایی با ابزارهای آن ممکن نیست. ابزارهای تحلیل تکنیکال می‌توانند شامل یک خط ترید ساده و یا یک اندیکاتور چندوجهی پیچیده باشند. به طور کلی این ابزارها را می‌توان به 6 دسته کلی زیر تقسیم کرد که در ادامه راجع به هر یک توضیح خواهیم داد.

  1. روندهای قیمتی
  2. نمودارهای قیمت
  3. اندیکاتورها
  4. الگوهای کلاسیک و هارمونیک
  5. ابزار پرایس اکشن
  6. سطوح فیبوناچی

به منظور آشنایی بیشتر شما با موارد فوق، در ادامه به صورت مختصر هر یک را معرفی خواهیم کرد.

روندهای قیمتی

قبل از انجام هر عملی در تحلیل تکنیکال لازم است که روند بازار را در ابتدا تعیین کنیم. اگرچه ممکن است که گاهی بتوان به صورت چشمی نیز روند را تعیین کرد، اما در اغلب موارد برای جلوگیری از سردرگمی، تحلیل‌گران خطوط معاملاتی یا ترید لاین‌ها را رسم می‌کنند. این خطوط پاره‌خط‌هایی هستند که به سادگی در محیط بازار قابل ترسیم‌اند.

به منظور تعیین روند قیمت نیاز است که ابتدا سطوح مقاومت و حمایت را به دست آوریم. به همین منظور دو استراتژِی زیر را اجرا خواهیم کرد:

  • تعیین حمایت قیمت: برای به دست آوردن این سطح می‌توان یک ترید لاین را در پایین‌ترین قسمت کندل‌ها رسم کرد، به گونه‌ای که بیشترین تعداد سایه ممکن را در امتداد خود قطع کند. خطی که به دست خواهد آمد در واقع سطح حمایت قیمت بوده و در صورت شکسته شدن آن، قیمت ریزش خواهد کرد.
  • تعیین مقاومت قیمت: تعیین مقاومت‌ها در آموزش تحلیل تکنیکال اهمیت ویژه‌ای دارد. برای ترسیم خط مقاومت نیاز است که ترید لاینی را در سقف نمودار رسم کنیم که بیشترین تقاطع را با کندل‌ها و سایه‌هایشان داشته باشد. در صورت عبور قیمت از این سطح و شکسته شدن آن، با رشد صعودی قیمت مواجه خواهیم شد.

مقاومت و حمایت در واقع سقف و کف یک کانال قیمتی را به وجود می‌آورند. با استفاده از این کانال می‌توان روند قیمتی را به سادگی مشاهده کرده و صعودی یا نزولی بودن آن را تعیین نمود.

آموزش تحلیل تکنیکال به ساده ترین روش ممکن

نمودارهای قیمت

معامله‌گران بیشتر از نمودارهای خطی و کندل استیک برای انجام معاملات استفاده می‌کنند. نمودارکندل استیک یا شمعی، نسبت به نمودار خطی اطلاعات بیشتری را در اختیار ما قرار می‌دهد. در واقع نمودار خطی قیمت فقط قیمت لحظه‌ای را نشان می‌دهد، اما با استفاده از نمودار شمعی می‌توانیم حداقل و حداکثر قیمت را در بازه‌های مختلف زمانی ببینیم.

نمودارهای کندل استیک برای اولین بار در ژاپن به وجود آمدند و در آموزش تحلیل تکنیکال نشان‌دهنده احساسات معامله‌گران در بازار هستند. این نمودار از دو قسمت بدنه و سایه تشکیل شده است، اندازه بدنه شمع اهمیت زیادی دارد. هنگامی که رنگ بدنه سبز باشد یعنی خریداران بازار را در دست دارند و وقتی که این نمودار قرمز رنگ باشد، به معنی قدرت گرفتن فروشندگان بازار است. ارتفاع بدنه شمع نیز نشان‌دهنده قدرت بازار در خرید یا فروش است.

اندیکاتورها

لغت «اندیکاتور»، به معنی «نشانگر» است. اندیکاتورها با اعمال یک‌سری فرمول‌های ریاضی از پیش تعیین شده، روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو رسم می‌شوند. از اندیکاتورها برای پیش بینی روند قیمت یا تایید تحلیل انجام شده استفاده می‌شود. آشنایی با اندیکاتورها سرعت تحلیل معامله‌گران را افزایش داده و ریسک معاملات را کم می‌کند.

اندیکاتورها توسط نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال و به صورت آنلاین ترسیم می‌شوند و اغلب این نرم‌افزارها توسط سایت‌های بورسی ارائه می‌شوند. از جمله اندیکاتورهای پرطرفدار می‌توان به MACD، RSI، خطوط بولینگر و میانگین متحرک اشاره کرد.

اندیکاتورهای بسیار متنوعی در بازار وجود دارند که بسیاری از آن‌ها به صورت رایگان عرضه می‌شوند. ضمنا می‌توان به سادگی تنظیمات اندیکاتور مورد نظر را تغییر داد، به عنوان مثال بازه زمانی آن‌ را کم یا زیادتر کرد.

سطوح فیبوناچی

آموزش تحلیل تکنیکال بدون سطوح فیبوناچی ناقص خواهد ماند. نسبت‌های فیبوناچی در واقع اعدادی هستند که توسط یک ریاضیدان ایتالیایی کشف شد. اعداد و نسبت‌های فیبوناچی بر تمامی روابط و سطوح طبیعت حاکمند و به همین علت می‌توان در تحلیل تکنیکال نیز از آن‌ها بهره برد. نسبت‌های پرکاربرد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال برابر با اعداد روبه روست: ۰٫۷۶۳ ، ۰٫۶۱۸ ، ۰٫۵ ، ۰٫۳۸۲، ۰٫۲۳۶

میان این اعداد قوانین زیر حاکم است و می‌توان آن‌ها را تا بی‌نهایت ادامه داد.

  • هر عدد فیبوناچی تقریبا ۱٫۶۱۸ برابر عدد قبلی خود است.
  • هر عدد فیبوناچی تقریبا ۰٫۶۱۸ برابر عدد بعدی خود است.

از ابزار فیبوناچی می‌توان در تحلیل تکنیکال برای شناسایی بازگشت نمودار و یا ادامه روند قیمتی استفاده نمود.

آموزش تحلیل تکنیکال به ساده ترین روش ممکن

ابزار پرایس اکشن

پرایس اکشن، یک تکنیک معاملاتی بر مبنای الگوهای قیمتی سهام یا ارز است. اندیکاتورها اغلب از قیمت عقب‌تر هستند؛ به همین دلیل معامله‌گران حرفه‌ای برای کاهش ریسک معامله پیش از استفاده از اندیکاتورها، معمولا برای شناسایی روند قیمت سهم مورد نظر، از پرایس اکشن استفاده می‌کنند. آموزش تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن نیز از همین جهت حائز اهمیت است.

این روش، یکی از تکنیک‌های محبوب آنالیز نمودار کندل استیک تریدرهای کوتاه‌مدت و میان‌مدت است. این افراد با استفاده از پرایس اکشن، قیمت‌های گذشته بازار را بررسی کرده و بر اساس آن حرکات بعدی بازار را به طور تقریبی شناسایی می‌کنند.

الگوهای کلاسیک و هارمونیک

یادگیری الگوهای کلاسیک بخش مهمی از آموزش تحلیل تکنیکال هستند. این الگوها در هر نموداری دیده می‌شوند. از این الگوها برای پیش‌بینی روند بازار و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله استفاده می‌شود. الگوهای کلاسیک را به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسيم مي‌کنند. الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو از الگوهای بازگشتی بوده که نشان‌دهنده تغییر روند بازار هستند. الگو پرچم، مثلث و کنج در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار مي‌گيرند و نشان‌دهنده ادامه یافتن روند پیشین هستند.

در الگوهای هارمونیک با ساختارهای هندسی مواجهیم که از قواعد فیبوناچی استفاده می‌کنند. با استفاده این الگوها روند‌های قیمتی و نقاط بازگشتی قابل پیش‌بینی خواهند بود. الگوهای هارمونیک برخلاف الگوهای کلاسیک زیاد نیستند و الگوی گارتلی، خفاش و کوسه از معروف‌ترین این الگوها هستند.

جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت آموزش‌های رایگان در حوزه بورس و فارکس به کانال تلگرام و پیج اینستاگرام لیدوفارکس مراجعه کنید: LidomaForex@



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.