ارزیابی سیستم کپی معاملات


سفر رئیسی به نیویورک و «استندآپ کمدی» برجام

این روزها بازار سوال‌های بی‌جواب درباره برجام مانند نرخ دلار در بازار تهران داغ و پرنوسان است. معلوم نیست مذاکرات برجام مختل شده، با بن‌بست روبرو شده و یا به قول وزیر دفاع اسرائیل در «بخش اورژانس» بستری است؟ هر یک از بازیگران نمایشنامه برجام در حضور دیگران و جامعه بین‌المللی به نحوی عمل می‌کنند که گویی در یک «استندآپ کمدی» حضور دارند و هدفشان تاثیرگذاری بر حاضران یک تئاتر است. هیچ‌یک قصدی برای خاتمه‌دادن به این نمایش مسخره بین‌المللی ندارند و اصلا از روی سناریوی خاصی هم بازی نمی‌کنند.

به عقیده جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، مذاکرات برای بازگرداندن ایران و آمریکا به توافق برسر برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران با بن‌بست روبه‌رو شده و طرح اتحادیه اروپا دست‌کم تا به امروز توفیقی نداشته است. با اینکه اتحادیه اروپا از آغاز چندمنظوره عمل کرد و به‌طور همزمان اهداف متعددی را پی گرفت، اما جایگاه اتحادیه در این توافق به نحوی نیست که بتواند در این معمای پرپیچ‌وخم تمامی گره‌ها را یک‌جا و با یک اقدام بگشاید.

به علت تعداد زیاد بازیگران و منافعی که گاهی متعارض و گاهی همسو می‌شود، اتحادیه اروپا نمی‌تواند شیوه معمول گره‌گشایی گام‌به‌گام را با موفقیت به‌کار گیرد و به‌‌تدریج مشکلات را برطرف کند. علت این قضیه به ماهیت اختلاف و طبیعت بازیگران فعال در این معادله چندمجهولی بازمی‌گردد. هریک از بازیگران منافع ویژه خود را دنبال می‌کنند که در بیشتر موارد با منافع دیگران جمع نمی‌شود. اوضاع‌واحوال بین‌المللی هم به این نبود تطابق و تعارض دامن می‌زند.

شاید نزدیک‌ترین واحد درمجموع کشورهای عضو توافق اتمی ۱+۵، سه کشور آلمان، بریتانیا و فرانسه باشند که به‌ویژه از آغاز تهاجم نظامی روسیه به اوکراین روز‌به‌روز بیشتر به هم نزدیک شده‌اند. تداوم جنگ در اوکراینکشورهای اروپایی و به‌ویژه سه قدرت یادشده را از ابعاد گوناگون به هم نزدیک و منافعشان را همسو کرده است؛ امنیت انرژی، مهار تورم، اوضاع اجتماعی و بازی قدرت سیاسی در اروپا، با سرنوشت این جنگ که تاکنون قریب هفت ماه از آن می‌گذرد، گره خورده است. طرف مقابل این تعارض، روسیه است که ازطرفی عامل ناامنی قاره اروپا است و از طرف دیگر در نقش یکی از اعضای ۱+۵ اهرم فشاری را در اختیار دارد که با توجه به بازی مسکو- تهران می‌تواند هم بالقوه و هم بالفعل -هرچند محدود- از آن استفاده کند.

مهم‌ترین اهرم فشار مسکو کنترل صادرات گاز به اروپا است که به‌ویژه با پایان فصل تابستان و نزدیکی زمستانی که قطعا سرد خواهد بود، موجب هراس و نگرانی کشورهای این قاره شده است. تداوم جنگ در اوکراین و تلقین خطر اتمی‌شدن آن، اهرم فشار بالقوه مسکو است، در مقابل، حمایت‌های وسیع اروپا موجب شده که اوکراین توان تهاجمی عقب‌راندن نیروهای مهاجم روسی را پیدا کند. مسکو تا به امروز نشان داده است که با تغییر نقشه تهاجم‌های نظامی، خسارت‌های مهم و موقتی وارد می‌کند، ولی ضد‌حمله‌های اخیر اوکراین محدودیت این اهرم را به‌خوبی اثبات کرده است. اهرم بالقوه دیگر مسکو فریب تهران در نقش یک شریک است و تهران دوست دارد یک‌جانبه اسم آن را «شراکت استراتژیک» بگذارد.

مسکو با شیوه‌های مختلف مانند حمایت از عضویت ایران در پیمان شانگهای یا موضع‌گیری‌های کلی و پرابهام در عرصه بین‌المللی و مذاکرات برجام، و همچنین وعده‌های توسعه صنعتی و همکاری‌های اقتصادی-نظامی درازمدت، از ضعف تصمیم‌گیری تهران استفاده می‌کند. این شیوه عمل، سیستم فاسد جمهوری اسلامی را تشنه نگاه داشته است. تصور ایران است که با حمایت مسکو و پکن دیگر نیازی به امضای توافق ندارد و می‌تواند امتیازهای بیشتری بگیرد و با حمایت مسکو تحریم‌ها را بی‌اثر کند!

این‌که ایران می‌تواند نفتش را با تخفیف به چین بفروشد و حتی در تخفیف‌دادن از روسیه هم جلو بزند، وصله موقتی است که به قیمت هدردادن منافع ملی بر زخم موجود زده می‌شود و به بقای موقت جمهوری اسلامی کمک می‌کند. مجموعه این روابط و رویای تشکیل یک مثلت نظامی-اقتصادی قدرت با چین و روسیه، همراه با تمایل ذاتی تهران برای اتمی‌شدن، موجب می‌شود که رغبت و علاقه‌مندی برای حل مسئله برجام وجود نداشته باشد. درنتیجه سهم تهران در این «استندآپ کمدی» کلمات و عبارت‌هایی است که در لحظه به ذهن سخنگویان بسیار آن از وزارت امور خارجه گرفته تا مشاوران گروه مذاکره می‌رسد و بر زبانشان جاری می‌شود.

وقتی طرف‌های اروپایی، مثلا جوزپ بورل این حرف‌ها و استدلال‌ها را مشاهده می‌کنند، به این نتیجه می‌رسند که اروپا «دیگر نمی‌تواند چیزی تازه برای رفع بن‌بست ارائه کند و هیچ‌ موردی برای پیشنهاد‌ دادن ندارد». زمانی که این تحلیل‌ها و نگرانی‌ها به شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که متشکل از نمایندگان ۳۵ کشور است منتقل می‌شود، با توجه به این‌که به‌هرحال نمایندگان ایران، روسیه و چین هم در این شورا حضور دارند، به‌رغم وجود یک اکثریت، نهایتا به تکرار آنچه قبلا گفته‌اند بسنده می‌کنند و از ایران می‌خواهند در مورد آثار اورانیوم کشف‌شده در سه مکان اعلام‌نشده به آژانس توضیح دهد.

هفته گذشته طرف‌های اروپایی توافق هسته‌ای یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان حتی تا حد ابراز «تردید جدی» در تمایل جمهوری اسلامی به بازگشت به توافق پیش رفتند. ولی نهایتا راهی برای ادامه دیالوگ باز گذاشتند! شاید ایران بازگردد و شاید نفت ایران به‌جای رفتن به چین با ۳۰ درصد تخفیف، به قیمت واقعی بازار به اروپا بیاید و بخشی از اروپا را گرم کند! - البته اگر در ایران هم کسی چنین محاسباتی را انجام بدهد!

اسرائیل هم بازیگر دیگر این «استندآپ کمدی» ارزیابی سیستم کپی معاملات است. گاهی به نظر می‌رسد جت‌های اسرائیلی فقط منتظر چراغ سبز آمریکا‌ مانده‌اند تا تمامی تاسیسات اتمی ایران را منهدم کنند. ناگهان به یادشان می‌آید که بدون سوخت‌گیری در وسط راه نمی‌توانند این ماموریت را انجام دهند و سپس سرداران سپاه ترجیع‌بند انهدام اسرائیل را با پهپاد‌های انتحاری می‌خوانند. درنهایت، اسرائیل خواهان توافق درازمدت‌تر با ایران می‌شود. شاید وجود یک دشمن درازمدت‌تر برای اهداف درازمدت‌تر موثرتر است.

به‌این‌ترتیب است که زمان می‌گذرد، بدون این‌که مسئله حل شود. گذشت زمان قطعا به نفع آمریکا نیست، چرا که انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در ماه نوامبر درپیش است و انجام هرگونه معامله با ایران قبل از انتخابات، نتایج سیاسی ‌پیش‌بینی‌نشدنی برای دموکرات‌ها و شخص جو بایدن خواهد داشت. با گذشت زمان از خروج اختیاری دونالد ترامپ، رئیس‌ جمهوری پیشین آمریکا، از برجام، به‌قدرت رسیدن دموکرات‌ها و ناتوانی ایران در رسیدن به توافق در ۲۰ ماه اول ریاست جمهوری جو بایدن، اولویت‌ها در فضای سیاسی آمریکا با سایر کشورهای عضو برجام متغیر و بعضا متعارض شده است. البته در خود ایران نیز جابه‌جایی قدرت از حسن روحانی به ابراهیم رئیسی صورت گرفته، ولی تفاوت قضیه در این است که در آمریکا احزاب نگران ازدست دادن رای و حمایت مردم‌اند، درحالی‌که در جمهوری اسلامی مردم نقشی ندارند و همه ساعت‌ها با کوک رهبری کار می‌کند یا از کار می‌افتد.

قرار است صحنه آخر این «استندآپ کمدی» روز ۲۱ ماه سپتامبر (چهارشنبه ۳۰ شهریور) در نیویورک به روی صحنه برود؛ یعنی روزی که ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری منتخب رهبری قرار است در صحن عمومی سازمان ملل متحد در برابر نمایندگان جامعه جهانی بایستد و از روی کاغذ، سناریوی از قبل نوشته‌ای را روخوانی کند. از نشانه‌ها پیداست که جو بایدن، رئیس‌ جمهوری آمریکا نیز قرار است همان روز سخنرانی داشته باشد.

آیا ابراهیم رئیسی سعی خواهد کرد برای سوال‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که بخشی از تشکیلات جهانی ملت‌ها است پاسخی ارائه کند؟ – نه، چیزی بیش از این‌که دبیرکل آژانس «سیاسی‌کاری» می‌کند، نخواهد گفت.

آیا ابراهیم رئیسی خواهد گفت حاضر است پیشنهاد اروپا را برای احیای برجام بپذیرد تا بار سنگین تحریم‌ها از دوش ملت ایران برداشته شود؟ – نه، او ترجیع‌بند تکراری «تضمین انتفاع ایران از برجام» و اینکه جمهوری اسلامی «به‌هیچ‌وجه در برابر قلدری آمریکا کوتاه نخواهد آمد» را تکرار خواهد کرد.

علاوه بر آن، آقای رئیسی ادعا خواهد کرد که جمهوری اسلامی برخلاف همه فشارها به «مسیر توسعه و پیشرفت خود» ادامه می‌دهد و البته او نخواهد گفت این چگونه توسعه‌ای است که عواید آن برای پر کردن جیب آقازاده‌های مورد اعتماد و مقیم کانادا و آمریکا مصرف می‌شود و نه در راه برطرف‌کردن نیازهای مردم که از آب آشامیدنی تا داروهای موردنیاز روزمره –که اتفاقا مشمول تحریم‌ها هم نیستند– در فشار قرار دارند و اصلا در بازار سیاه زندگی می‌کنند تا وابستگان به حاکمیت بتوانند به‌راحتی از رانت حکومتی استفاده کنند و برج بسازند.

البته ابراهیم رئیسی در نیویورک به قتل شبه‌عمد مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۲ ساله‌ای که در بازداشت گشت ارشاد درگذشت، یا به احکام غیرعادلانه اعدام فعالان جنسیتی، هنرمندان، مخالفان زندانی و در حصر خانگی، کاملا بی‌اعتنا خواهد بود. این موارد در مقابل اتهام بزرگ‌تری که رئیسی در پرونده خود دارد، اهمیتی ندارد. او توانسته است از پرونده قتل‌های سال ۱۳۶۷ دفاع هم بکند، حالا چه نیازی دارد وارد مقوله مهسا امینی شود، به‌ویژه که این‌بار انگشت اتهام به‌سمت فرمان رهبری و حکم آتش به اختیار او نشانه رفته است.

اما روز ۲۱ شهریور این صحنه «استندآپ کمدی» کمی متفاوت خواهد بود و شاید به جدی‌ترین پرده آن تبدیل شود. اپوزیسیون تکه‌تکه ایران در خارج از کشور برای بزرگ‌ترین گر‌د‌همایی‌اش مقابل سازمان ملل در نیویورک و چندین شهر بزرگ اروپایی (در کشورهای فرانسه، هلند، آلمان، سوئد و. ) و کانادا برنامه‌ریزی کرده است. این اپوزیسیون دارای نقاط ضعف بی‌شماری است که موجب تجزیه و محدودیت همبستگی آنان شده است. از طرفداران حکومت پادشاهی تا چپ افراطی، میانه و راست، جمهوری‌خواه سکولار و خلاصه همه نوع ترکیب سیاسی در اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور وجود دارد که البته بعضا سازمان‌یافته‌تر‌ند، اما اگر در کشورهای مختلفی که زندگی می‌کنند وابسته به احزاب و جریان‌های حزبی آن کشور باشند، این وابستگی الزاما موجب اتحاد عملی در مورد مسائل ایران نمی‌شود و درنتیجه، در عین کثرت، متفرق‌اند و توانایی برای یافتن نقاط اشتراکی که بتواند بین آن‌ها اتحاد و قدرتمندی ایجاد کند را ندارند. این اپوزیسیون بر سر اتمی‌شدن جمهوری اسلامی یا احیای برجام نیز عقاید متضادی دارند.

گرچه اپوزیسیون ایرانی توان تاثیرگذاری بر حرکت داخلی را ندارد، ولی همین‌قدر که توانسته یک احساس و درد مشترک در میان صدها گروه، دسته، محفل و جریان مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور پیدا کند و آن‌ها را دعوت به این نمایش قدرت کند، خود یک تحول عمده است، هرچند باید منتظر روز ۲۱ شهریور بود و بعد به ارزیابی عملکرد آنان پرداخت.

طرح بایدن برای اندازه گیری هزینه های تخریب محیط زیست

هر تجارت معقولی دارای ترازنامه ای است که تمام دارایی ها و بدهی های آن را ردیابی می کند. اما دولت‌ها این چنین نیستند. تعداد فزاینده‌ای از اقتصاددانان استدلال می کنند که تولید ناخالص داخلی – یک عدد واحد که مجموعه ای از سیاست ها را هدایت می کند اما فقط جریان های درآمدی را در نظر می گیرد – بسیار محدود است، به ویژه وقتی صحبت از محیط زیست می شود. هیچ معیار ملی برای محاسبه تمام هزینه های اقتصادی خالی شدن دارایی های طبیعی آمریکا وجود ندارد.

طرح بایدن برای اندازه گیری هزینه های تخریب محیط زیست

اقتصادآنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش اکونومیست، دولت بایدن می‌خواهد این روند را تغییر دهد. ماه گذشته، کاخ سفید از یک طرح ۱۵ ساله برای یک ابتکار زیست محیطی بلندپروازانه – هر چند غیرمنتظره – رونمایی کرد. هدف دفتر سیاست علم و فناوری بایدن و ده‌ها سازمان دولتی دیگر ایجاد حساب‌های سرمایه طبیعی است که تغییرات موجود در منابع طبیعی آمریکا را ثبت و میزان تلفات را تعیین می‌کند. با استفاده از داده‌های جدید، آنها قصد دارند یک آمار واحد در کنار تولید ناخالص داخلی ایجاد کنند که وضعیت منابع کشور را ارزیابی کند.

پیش‌بینی می‌شود اولین اعداد در اوایل سال آینده منتشر و تا سال ۲۰۳۶ به آمار اصلی تبدیل شوند. امید این است که برچسب‌های قیمتی به خوبی تعریف شده، بده بستان‌های بین رشد و پایداری را روشن و به هدایت سیاست‌گذاران و سرمایه‌گذاران از تصمیم‌های آسیب زا کمک کنند.

دنبال کردن تغییرات ثروت دارایی طبیعی، همانطور که شاخص جدید نشان می‌دهد، کار کوچکی نیست. دانشمندان ابتدا باید تغییرات اکولوژیکی مانند آلودگی آب (معمولا برای یک آلاینده خاص بر حسب بخش در میلیون محاسبه می‌شود)، فرسایش خاک (مثلا محاسبه میزان خاک از دست رفته) و تخریب تالاب‌ها (مساحت کاهش یافته) را اندازه‌گیری کنند. سپس اقتصاددانان باید تلاش کنند تا قیمت‌ها را تعیین کنند.

داده‌های گسسته‌ای که وجود دارد نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر منابع طبیعی آمریکا با شکست روبرو شده است. بر اساس گزارش بانک جهانی که تغییرات سطح بالا در ارزش برخی دارایی‌ها را با اندازه‌گیری قیمت‌های بازار و در دسترس بودن (و همچنین هزینه‌های استخراج) دنبال کرده است، بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ ارزش جنگل‌ها و حرا در آمریکا ارزیابی سیستم کپی معاملات ۱۰ درصد کاهش یافته است. ارزش ده ماده معدنی – از جمله مس و آهن – نیز ۵۱ درصد کاهش داشته است. به گفته یک گروه غیرانتفاعی زنبورداری، زنبورداران از سال ۲۰۰۶ سالانه یک سوم کلونی‌های خود را از دست داده‌اند و نرخ تجدید نمی‌تواند جمعیت زنبورها را ثابت نگه دارد.

این دارایی‌ها برای اقتصاد دارای اهمیت هستند. حرا در برابر طوفان‌ها محافظت می‌کند و گرده افشان‌ها برای رشد یک لقمه از هر سه لقمه غذایی که مردم می‌خورند مورد نیاز است. ساخت وسایل نقلیه الکتریکی و توربین‌های بادی بدون مس با استفاده از فناوری‌های امروزی غیرممکن خواهد بود.

اما پیشرفت را هم نباید نادیده گرفت. نیکلاس مولر اقتصاددان دریافت که با نادیده گرفتن بهبود کیفیت هوا که توسط قانون هوای پاک ایجاد شده، آمارها رشد درآمد را تا ۳ درصد در سال دست کم می‌گیرند. هوای قابل تنفس بیشتر به این معنی بود که کارگران با مشکلات بهداشتی کمتری مواجه می‌شدند و می‌توانستند بهره‌وری بیشتری داشته باشند. اندازه‌گیری‌های بهتر در مورد چگونگی کمک طبیعت به ثروت کشور باید زمینه اقتصادی برای حفظ آن را تقویت کند.

از دهه ۱۹۷۰، اقتصاددانان محیط زیست، فرمول‌های فانتزی را برای محاسبه ارزش کالاهای طبیعی و «خدمات اکوسیستمی»، مزایایی که طبیعت به ارمغان می‌آورد، تغییر داده‌اند. برخی از چوب‌ها مانند الوار، در بازارهای نقدی معامله می‌شوند که این امکان را برای محققان فراهم می‌کند تا ارزش آنها را به صورت دلاری که مردم برای آنها می‌پردازند، تعیین کنند. برای موارد پیچیده‌تر، مانند رودخانه‌ها یا رشته کوه‌ها، اقتصاددانان از مردم نظرسنجی می‌کنند تا ببیند چه اندازه حاضرند برای حفظ آنها هزینه کنند یا برای دسترسی به آنها چقدر سفر خواهند کرد. اقتصاددانان زیست محیطی به این حوزه فشار می‌آورند تا مجموعه گسترده‌تری از پیوندهای طبیعی را در نظر بگیرند. برای مثال، توجه به این واقعیت که تالاب‌ها از زیستگاه‌ها محافظت و اقلیم‌های محلی را به هم وصل می‌کنند، می‌تواند شاخص کامل‌تری ارائه دهد.

اگر طرح آقای بایدن آنطور که انتظار داشت اجرا شود، کشورهای دیگر نیز از آن پیروی خواهند کرد. پوشپام کومار اقتصاددان در برنامه محیط زیست سازمان ملل می‌گوید: در همه جای دنیا مردم تماشا می‌کنند. آژانس او اکنون اندازه‌گیری گسترده‌ای از سرمایه طبیعی را در ۱۶۳ کشور دنبال می‌کند. در سال ۲۰۲۱، خزانه‌داری بریتانیا مروری بر اقتصاد تنوع زیستی منتشر کرد. استرالیا دارای حساب‌های سرمایه طبیعی آزمایشگاهی است و کانادا سرشماری محیط زیست را به صورت آزمایشی انجام داده است. اما هیچ کشوری به اندازه‌ای که دولت بایدن پیشنهاد می‌کند، سیستم ملی جامعی ندارد. اقتصاددانان آمریکایی از فرصت عملی کردن تئوری‌ها دچار سرگیجه شده‌اند. جان اریکسون از دانشگاه ورمونت می‌گوید: یک دموکراسی مبتنی بر علم باید اینگونه عمل کند.

آیا این بار تفاوتی وجود دارد؟

این تلاش کاملا جدید نیست. دفتر تحلیل اقتصادی، آژانسی که وظیفه تخمین تولید ناخالص داخلی را بر عهده دارد، در سال ۱۹۹۲ - قبل از اینکه ۳سال بعد کاهش بودجه، جمع‌آوری داده‌ها را متوقف کند، شانس خود را درباره حساب‌های سرمایه طبیعی آزمود. بیل کلینتون برای گنجاندن طبیعت در تعریف کشور از ثروت تلاش کرد، اما با روی کار آمدن جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۱، بحث‌ها به حاشیه رفت.

دو دهه بعد، با شدت گرفتن حوادث آب و هوایی، پنجره سیاستی دوباره باز شد. ماهواره‌ها و قدرت محاسباتی بهتر، جمع‌آوری و پردازش داده‌ها را در حال حاضر بسیار ‌آسان‌تر می‌کند، اما ابتکار عمل همچنان متزلزل است. در حالی که اکثریت دموکرات در کنگره ضعیف‌تر از آن بود که بتواند پروژه‌ای را شروع کند، آقای بایدن به یک فرمان اجرایی متوسل شد. اگر جریان‌های سیاسی تغییر کند، این تلاش ممکن است بار دیگر از بین برود.

این باعث تاسف خواهد بود. الی فنیچل دستیار مدیر دفتر سیاست علم و فناوری که به سازماندهی این ابتکار کمک می‌کند، معتقد است که اگر آثار خارجی کربن در حساب‌های رسمی زیست محیطی – اقتصادی ملی ردیابی می‌شد، تغییرات آب و هوایی به سطح بحران فعلی نمی‌رسید. او می‌گوید: این فقط یک حکمرانی خوب است.

کام بورسی ها تلخ شد / در بورس تهران چه خبر است؟

کام بورسی ها تلخ شد / در بورس تهران چه خبر است؟

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، ناکامی بازار سرمایه همچنان ادامه دارد. روز گذشته باز‌هم بورس تهران شاهد اصرار سهامداران بر عرضه‌های سنگین بود و نتوانست رنگ سبز را به رخ فعالان بورسی بکشد. روند منفی که شاخص‌های بورسی در پیش گرفته‌اند با کاهش ارزش معاملات در این بازار چشم‌اندازی مبهم از آینده دادوستدهای تالارشیشه‌ای ترسیم می‌کند. وضعیت مذکور که به ناپایداری در اعتماد سرمایه‌گذاران بیش از قبل دامن زده، از مسیری نامشخص پیش‌روی بازار حکایت می‌کند. ارزش معاملات خرد در ۱۶ روز گذشته به زیر دو‌هزار‌میلیارد تومان سقوط کرده به‌طوری که در ۶۰‌روز معاملاتی فصل تابستان، بازار شاهد ورود پول حقیقی تنها در ۶‌روز معاملاتی بوده است. بررسی جریان معاملاتی بازارسهام در هفته‌های گذشته به‌وضوح نشان می‌دهد بازار یادشده تا چه میزان تشنه پول است. شاخص‌کل بورس اوراق‌بهادار تهران در ۱۹شهریور سطح مقاومت ۴/ ۱‌میلیون واحدی را از دست داد، به‌‌‌‌‌‌ این ترتیب سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران پس از ازدست‌رفتن ابرکانال مذکور به ترتیب شاهد افت‌های پیاپی نماگر اصلی بودند. روز گذشته نیز در حالی تمام شاخص‌های سهام قرمز‌‌‌‌‌‌پوش شدند که عرضه‌‌‌‌‌‌کنندگان سهام از متقاضیان پیشی‌گرفتند تا یک‌بار دیگر شکل‌‌‌‌‌‌گیری صفوف فروش در نمادهای شاخص‌‌‌‌‌‌ساز و کوچک، بازار را به دردسر بیندازد. برخی تحلیلگران سیر حرکتی قیمت دلار در به‌وجود آمدن روند کنونی بازار سهام را نکته‌ای کلیدی ارزیابی می‌کنند. در روز یکشنبه ۱۳شهریور ماه جهش قیمت دلار سرعت گرفت و این اسکناس در بازار آزاد تهران ارزیابی سیستم کپی معاملات وارد ابر کانال ۳۰‌هزار‌تومان شد. بعد از شکست اولین مقاومت پیش‌رو در هفته‌های بعد دلار به‌راحتی در مرز کانال ۳۲‌هزارتومان آرام گرفت. شکست مقاومتی پی‌درپی در بازار ارز اثرات چشمگیری بر کاهش تقاضای موثر سهامی برجای گذاشته است. برآوردها از روند ورود پول به بازار ارز حاکی از آن است که بخشی از پول واردشده به این کانون، سرمایه‌های خارج‌شده از بورس به امید حفظ حداقلی ارزش ریال در برابر تورم بوده است. در هفته‌جاری نیز با وجود اینکه شاخص‌کل بعد از استراحت روز شنبه‌کار خود را با یک روز تاخیر آغاز کرد اما تحت‌تاثیر متغیرهای اثرگذار داخلی و خارجی در نهایت نتوانست عایدی چندانی برای فعالان بورسی به‌همراه داشته باشد، به‌طوری‌که بازدهی شاخص در مقایسه با ابتدای سال۱۴۰۱ منفی شد و رقم ۰۱/ ۰درصد را ثبت کرد. بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند ثبات ارزیابی سیستم کپی معاملات ارزیابی سیستم کپی معاملات قیمت دلار بالای مرز ۳۰‌هزارتومان، افزایش نااطمینانی‌ها به کنترل نرخ تورم، از تب و تاب افتادن برجام، رکود جهانی در بازار کامودیتی‌ها و پافشاری سیاستگذار بر اجرای دستورالعمل‌های مبهم و دردسرساز، شجاعت بیشتری برای ترک از بورس تهران به بازیگران این بازار خواهد بخشید بورس خالی از محرک این وضعیت تا چه زمانی می‌تواند ادامه داشته باشد؟متداول‌ترین پرسش این‌روزهای بازار سهام که بر کلافگی اهالی آن افزوده است. تحلیلگران بورسی پاسخ‌های متفاوتی به این ابهام بزرگ می‌دهند اما همه کارشناسان در مورد یک مساله مهم اتفاق‌نظر دارند. استراتژی احتیاطی سرمایه‌گذاران که از اواسط اردیبهشت‌ماه در دستور کار اغلب گروه‌ها قرار گرفته با قدرت هرچه تمام در روزها و هفته‌های آینده نیز باقی خواهد ماند. قرار گرفتن در سراشیبی سقوط و اصلاح بورس که نتیجه‌ای جز کاسته‌شدن از ارتفاع شاخص‌‌‌‌‌‌کل دربر نداشته به دلیل ثبات نسبی حاکم بر وضعیت متغیرهای کلان اثرگذار، اصلاح قیمت را به‌دنبال داشته است. این وضعیت ناخوشایند با توجه به اینکه می‌تواند سودآوری شرکت‌ها را تحت‌تاثیر منفی قرار دهد، موجب‌‌‌‌‌‌شده تا خریداران جذب بازارهایی با حداقل ریسک‌‌‌‌‌‌ شوند. در این میان بازار سهام نیز که در دو سال‌گذشته به‌عنوان یکی از پر‌حاشیه‌ترین بازارهای دارایی عملکرد متفاوت‌تری نسبت به بازارهای رقیب داشته، طی این مدت سهامداران را به لاک‌دفاعی فرو برده است. علی ایمانی کارشناس بازارسرمایه ضمن بیان این مطلب اظهار کرد: نبود محرک‌های رشد قیمتی در بازار داخلی و خارجی، بورس را وارد مرحله تازه‌‌‌‌‌‌ای از سقوط قیمت‌ کرده و این در حالی است که گمانه‌زنی‌ها از نرخ رشد پایه پولی در سال‌جاری از محدوده ۳۰‌درصد خبر می‌دهد. این مهم در کنار مسائل مرتبط با رکود جهانی و تداوم اجرای سیاست‌های انقباضی فدرال‌‌‌‌‌‌رزرو نقشه‌راه بورس تهران را با مخاطرات جدی همراه می‌سازد. با توجه به اینکه همه راه‌ها برای صعود قیمت‌ها در بازارهای کالایی بین‌‌‌‌‌‌المللی بسته شده به‌نظر می‌رسد این عامل تالار شیشه‌ای را هدف قرار دهد. به گفته ایمانی، یکی از متغیرهای اثرگذار بر رشد قیمت سهام در بازار سرمایه ایران ورود پول سرگردان به این بازار است؛ با این اوصاف کاهش حجم دادوستدهای روزانه و عدم‌ورود پول به جریان معاملاتی مانع از شکل‌گیری تقاضای موثر شده است. او با اشاره به نقش عوامل اثرگذار بر عملکرد سهام توضیح داد: معامله‌گران سهام همواره نیم‌‌‌‌‌‌نگاهی به تحولات بین‌المللی و اثرات آن بر تحرکات خیابان فردوسی دارند؛ جایی‌که دلار هم‌اکنون به نوسان در محدوده ۳۱ تا ۳۲‌هزار‌تومانی ادامه می‌دهد. دلار به‌عنوان یکی از بازوهای اصلی رشد نماگرهای بورسی و قیمت سهام کالامحور وضعیت بازار سهام را وارد فاز جدیدی از تغییرات کرده است. در حال‌حاضر صنایع کامودیتی‌‌‌‌‌‌محور بورس (شامل گروه فلزات اساسی، محصولات شیمیایی، فرآورده‌های نفتی، کانه‌‌‌‌‌‌های فلزی و چندرشته‌‌‌‌‌‌ای صنعتی)، حدود دو‌سوم از ارزش کل بورس تهران را در اختیار دارند، بر همین اساس می‌توان به‌درستی بر این نکته تاکید کرد که چرا بازار سهام تا این میزان متاثر از عوامل اثرگذار بیرونی است. پیشروی رکود جهانی با اثربخشی بر این بخش مانع از انتفاع صنایع مذکور نسبت به رشد قیمت دلار می‌شود. حواشی مباحث غیر‌اقتصادی درجازدن‌های پی‌درپی شاخص‌کل به یک عامل مهم دیگر نیز بستگی دارد. همان‌طور که بارها مشاهده شده بورس تهران در حوزه غیراقتصادی به‌شدت متاثر از فضای سیاسی است، در واقع انتظارات ایجاد شده از روند قیمتی سهام تحت‌تاثیر این عامل تعیین‌کننده به‌وجود آمده؛ از این‌رو انتظارات از سبزپوشی و افزایش ارتفاع شاخص در کنار عملکرد سایر بازارهای مالی بر اساس متغیر یادشده شکل می‌گیرند. این موضوع می‌تواند نقش عوامل اثرگذار مثبت را خنثی و ناکارآمد جلوه دهد. با توجه به اینکه سیگنال مثبتی از فضای سیاسی کشور مخابره نمی‌شود، بازار سهام جذابیت خود را درمیان سرمایه‌گذاران از دست داده‌است. روز گذشته بورس تهران در ادامه روند رو به افولی که در پیش گرفته بود، مجددا کام سهامداران را تلخ کرد. افت بیش از ۶‌هزار واحدی شاخص‌کل در حالی رقم خورد که سهامداران با قدرت هرچه بیشتر در مسیر خروج قرارگرفتند. به‌نظر می‌رسد روند نوسانی بازار با توجه به زمان انتخابات کنگره آمریکا همچنان پرنوسان دنبال شود. اغلب کارشناسان بازار سرمایه‌ بر این مهم تاکید می‌کنند و معتقدند درحالی‌که بازارسهام با تداوم خروج پول دست به‌گریبان است، مخابره سیگنال مثب از این فضا تا حدودی از جو رخوت‌انگیز معاملات می‌کاهد. احسان رضاپور، کارشناس بازار سرمایه نیز ضمن تایید این اظهارات تاکید کرد: در روزهای گذشته همسو با شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کل، شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کل هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن نیز روند منفی به خود گرفته به‌طوری‌که معامله‌گران شاهد موج ریزشی اغلب شرکت‌ها و عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی شاخص‌های سهام هستند. در این میان به‌نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران بر اساس استراتژی اخیر خود اقبال بیشتری به سمت سهام کوچک و متوسط نشان دهند. نگاهی به موارد مطرح‌‌‌‌‌‌شده نشان می‌دهد با انتشار عملکرد شرکت‌ها به مرور بازار سهام بتواند جایگاه بهتری نسبت به ‌ماه‌های گذشته در بین سرمایه‌گذاران کسب کند. برخی دیگر از تحلیلگران بورسی بر این باورند که بازار سهام سرانجام خود را با وضعیت تورمی کشور وفق خواهد داد؛ گرچه به‌نظر می‌رسد این موضوع در بلندمدت محقق شود. ایجاد موج‌های مقطعی از سوی صنایع مختلف نیز می‌تواند منجر به تغییر و جابه‌جایی سودآوری نمادهای مختلف شود. همچنین بخوانید دلار سقوط کرد! هراس بورسی از خوش‌بینی برجامی چالش‌ها و استراتژی‌های سودآوری در بازار بورس قیمت دلار بالا برود؛ آینده بورس چه خواهد شد؟

فرهنگ‌سازی؛ خوان اول هوشمندسازی

دنیای‌اقتصاد : امروز رمز ورود فناوری به معادن ایران، نه ورود تکنولوژی‌های پیشرفته و خودکار، نه نیروی انسانی ماهر و نه تامین انرژی موردنیاز است؛ بلکه رمز ورود «فرهنگ‌سازی» است. بی‌شک تا زمانی‌که مدیران ارشد معادن بزرگ، متوسط و کوچک کشور تمایلی به هوشمندسازی معادن نداشته باشند، هیچ اتفاقی در این حوزه رخ نمی‌دهدوکماکان شاهد کاهش بهره‌وری و افزایش هزینه‌های تولید مواد معدنی هستیم. گذشته از اینکه تخریب محیط‌زیست و افزایش آلودگی‌های محیط‌زیستی ادامه‌دار خواهد بود، در این شرایط نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که نیروی انسانی ماهر و متخصص به‌سوی معادن گسیل شوند یا خطرات جانی نیروهای انسانی غیرمتخصص کاهش یابد.

فرهنگ‌سازی؛ خوان اول هوشمندسازی

در نگاهی کلان‌تر نمی‌توان انتظار پشت‌سر گذاشتن رقبا را در سر پروراند. براین اساس، کارشناسان این حوزه فرهنگ‌سازی را کلید ورود به هوشمندسازی می‌خوانند. البته فرهنگ‌سازی باید از بالا به پایین و به‌صورت سیستماتیک حاکم باشد تا بتواند از نگاه تحلیلگران معدنی موثر باشد. با نگاه سیستمی به هوشمند‌سازی و عملیاتی‌کردن آن می‌توان جایگاه ایران را در جرگه بزرگ‌ترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان مواد معدنی دنیا پابرجا دانست. در این مسیر اما چالش‌های زیادی از جمله نبود نقشه‌راه دقیق، زیرساخت‌های اینترنتی ایمن تا نیروی انسانی متخصصی که توانایی کار با تجهیزات پیشرفته را داشته باشد؛ وجود دارد. موضوع ورود تکنولوژی و همچنین تامین انرژی پایدار و قابل‌اطمینان نیز چالش‌های دیگری است که می‌توان در قالب الزامات هوشمند‌سازی به آن توجه ویژه کرد. موضوعاتی که در دومین میزگرد همایش «معدن‌کاری دیجیتال» «دنیای‌اقتصاد» به آن پرداخته شد.

فرهنگ‌سازی نیاز هوشمندسازی

در این نشست سیدهادی حسینی مدیر آزمایشگاه ماشین‌آلات معدنی دانشگاه صنعتی اصفهان و مشاور امور تحقیق و توسعه مجتمع مس سرچشمه درخصوص مشکلات صنعت هوشمندسازی گفت: روی‌آوردن به فناوری در معدن‌کاری مزایای بسیاری دارد البته باید این امر از سوی مدیران و دانشگاهیان پذیرفته شود، اما درخصوص آن مقاومت‌های بسیاری وجود دارد. حسینی معتقد است؛ نگاه متفاوت به مقوله دیجیتالی‌شدن عمده مشکل در ورود به هوشمندسازی است و باید برای رفع این مشکل چاره‌ای اندیشید. مدیر آزمایشگاه ماشین‌آلات معدنی دانشگاه صنعتی اصفهان و مشاور امور تحقیق مس سرچشمه در ادامه با اشاره به اینکه اتوماسیون تنها یک ابزار نیست، افزود: اتوماسیون یک فرهنگ است و باید استفاده از آن درمیان بخش‌های مختلف صنعتی و معدنی پذیرفته شود.

حسینی ادامه داد: مدیران نسبت به تغییرات ابزار و تجهیزات، مقاومتی از خود نشان نمی‌دهند، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اما در ورود تکنولوژی مقاومت نشان می‌دهند. این درحالی است ‌که همه می‌دانیم تا دو سال‌آینده باید در مقابل هوشمندسازی کوتاه آمد، به همین دلیل ناچاریم که دیدمان را از ابزاری‌بودن به هوشمند‌سازی عوض کنیم و هوشمندسازی چه بخواهیم چه نخواهیم وارد بخش صنعت و معدن خواهد شد. او در بخش دیگر از سخنانش یکی از شرایط ورود به هوشمندسازی را تشکیل کنسرسیوم اعلام کرد و گفت: اگر هر شرکت دانش‌بنیانی مدعی شود به تنهایی می‌تواند هوشمندسازی در معادن را عملیاتی کند، سخنی به‌گزاف گفته است، زیرا هوشمندسازی امری چندوجهی است و نیاز به تشکیل کنسرسیوم دارد و هر گروهی می‌تواند یک بخش از آن را اجرا و عملیاتی کند.

نیاز به تغییر رفتار داریم و نه تقلید

علیرضا قره‌گوزلو، تحلیلگر ارشد تحولات دیجیتال کانادا نیز در این میزگرد به چالش‌های هوشمندسازی در ایران اشاره کرد و گفت: مشکل اصلی در روند هوشمندسازی در کشور این است که بسیاری از عوامل در ایران یا موجود نیست یا اینکه اهمیت داده نمی‌شود. قره‌گوزلو تاکید کرد: برای پی بردن به اینکه بدانیم چرا مدیران شرکت‌ها در مقابل هوشمندسازی مقاومت می‌کنند، باید خود را جای آنها بگذاریم. امروز در ایران برخلاف سایر کشورهای فعال در حوزه معدن، مدیران شرکت‌ها با بنزین گران‌قیمت یا کارگر ۶‌هزار دلاری مواجه نیستند، درنتیجه نیازی به هوشمندسازی و کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری نمی‌بینند. او در بخش دیگر سخنانش به اهمیت بومی‌سازی تکنولوژی برخلاف روند حاکم بر آن سخن گفت و تاکید کرد: ما امروز درگیر واژه‌هایی مثل ارتباط صنعت و دانشگاه، بومی‌سازی و غیره هستیم؛ واژه‌هایی که از سطح عدول نکرده‌اند؛ واژه‌های که اگر کاربردی می‌شدند می‌توانستند تحولات زیادی را در بخش‌های مختلف کشور ایجاد کنند، بنابراین باید ابتدا بومی‌سازی را باور کنیم و سپس به آن ورود کنیم. قره‌گوزلو ادامه داد: ما نیاز به تغییر رفتار داریم، ما نیازی به تقلید رفتار نداریم؛ ما نیازی به تقلید تکنولوژی نداریم. باید به ضرورت بهره‌گیری از هوشمند‌سازی و دیجیتالی‌کردن معادن برسیم و سپس آن را بومی‌سازی کنیم. او در بخش دیگری از سخنانش بر این موضوع تاکید کرد که بهتر است، ما برای نوشتن استراتژی‌های خود از متخصصان خارجی استفاده کنیم و گفت: در اینجا افرادی را می‌بینیم که برای جلوگیری از آسیب یک بند ‌استراتژی کلان معدنی به اشتغال یک بخش با کل استراتژی مخالفت می‌کنند، درحالی‌که اگر یک گروه بی‌طرف این استراتژی‌ها را طراحی کند و البته نه تمام آن را، ما را از چالش‌های این‌چنینی دور می‌کند.

نبود اینترنت ایمن؛ چالش ساختاری

ابراهیم صبوری مدیرعامل شرکت همراه‌هوشمند فردا نیز با اشاره به اینکه ما از هوشمندسازی استقبال می‌کنیم گفت: این نکته را باید در نظر گرفت که تفکیک ارتباطی باید از کجا صورت گیرد، یکی دیگر از مشکلات کشور موازی‌کاری است، در کشور به شکل‌های مختلف ما شاهد موازی‌کاری هستیم، درحالی‌که ما می‌توانیم از تجربیات یکدیگر استفاده کنیم.

به گفته صبوری، در کنار تمام مواردی که در این مسیر وجود دارد باید یک گلایه را نیز مطرح کرد و آن به نبود اینترنت در بسیاری از معادن کشور بازمی‌گردد. پیگیری‌های ما هم در این‌خصوص به نتیجه نرسیده است و با این شرایط می‌توان گفت در زیرساخت‌ها بسیار جای بحث داریم.

او در بخش دیگر سخنانش به ماهیت هوشمندسازی که شفاف‌سازی است، اشاره کرد و افزود: برای اجرای هوشمندسازی در هر مجموعه‌ای از لایه‌های پایین وارد شویم؛ شکست خواهیم خورد. بر این اساس یکی از الزامات هوشمندسازی، ورود از سطوح بالای شرکت‌هاست. وقتی مباحث را از پایین مطرح می‌کنیم، نیروها به دلیل اینکه بیش از پیش و به‌آسانی و دقت بیشتر کارشان مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت، مقاومت بیشتری نسبت به هوشمندسازی نشان می‌دهند. صبوری تاکید کرد: شرکت‌هایی که تفکر سیستمی بر آنها حاکم است موفق‌تر هستند، در واقع ما وقتی با رویکرد فرآیندی مواجه می‌شویم با خروجی‌های بهتری نیز روبه‌رو خواهیم شد. صبوری چالش بعدی را نبود زیرساخت اینترنتی مناسب ارزیابی سیستم کپی معاملات در ایران دانست و گفت: متاسفانه ما در زمان اجرای کار اغلب با نبود زیرساخت‌های مناسب اینترنتی مواجه هستیم که این موضوع باعث‌شده در مسیر هوشمندسازی در برخی مناطق با مشکل مواجه شویم. او در بخش دیگر خطاب به ‌کارفرماهای بزرگ معدنی پیشنهاد کرد که در راستای هوشمندسازی معادن یک معدن را به‌عنوان پایلوت در اختیار تمام گروه‌هایی که مدعی هستند در حوزه هوشمندسازی می‌توانند فعالیت کنند، قرار دهند تا مشخص شود کدام سیستم‌ها قادر به افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها و ریسک‌پذیری در معادن هستند.

هوشمندسازی نیازمند ارائه واقعی است

کیهان گوهرین عضو هیات‌مدیره خانه معدن ایران نیز با اشاره به اینکه ایران یکی از ۱۰‌کشور اول بخش معدن محسوب می‌شود گفت: با وجود رتبه قابل‌توجهی که بخش معدن در دنیا دارد، گام مهمی در روند هوشمندسازی در کشور برداشته نشده است، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌این درحالی است ‌که هوشمندسازی یکی از اتفاقات خوب است که باعث افزایش بهره‌وری و درآمد می‌شود. او افزود: یکی از مشکلات موجود این است که در کشور به‌جای اینکه به‌دنبال افزایش بهره‌وری باشیم صرفا به‌دنبال اجرای کار هستیم و فقط می‌خواهیم کاری انجام‌شده باشد؛ درحالی‌که اگر به بهره‌وری بیندیشیم به سمت هوشمندسازی می‌رویم و اگر همت و اراده کافی در کشور وجود داشته باشد در چند سال‌آینده می‌توانیم به ارزیابی سیستم کپی معاملات معادن بزرگ دنیا برسیم. او درخصوص چالش اینترنت نیز گفت: ما برای فراهم‌کردن زیرساخت اینترنت نباید منتظر بمانیم تا اپراتورها ورود کنند، بلکه خود باید به‌دنبال فراهم‌کردن آن باشیم. گوهرین همچنین در تایید سخنان صبوری درخصوص موازی‌کاری در کشور اظهار کرد: در ایران متاسفانه هر مجموعه‌ای خود به‌دنبال ساخت چرخ است. این درحالی است که چرخ را پیشتر یک گروهی ساخته‌اند، پس ما باید بهترین شرکت‌های دانش‌بنیان را برگزینیم تا بتوانیم به درستی در معادن هوشمندسازی را اجرایی کنیم، چون اگر ما بخواهیم یکسری امور را از ابتدا خود تجربه کنیم، گذشته از صرف هزینه شاید به‌خوبی شرکت‌های معتبر نتوانیم عمل کنیم.

قابل اطمینان‌بودن تجهیزات چالشی پنهان

محسن یحیایی عضو هیات‌علمی دانشگاه کوئینزلند استرالیا یکی دیگر از سخنرانان پنل بود. او به مزایای بهره‌گیری از فناوری‌های نو پرداخت. یحیایی یکی از مزایای بهره‌گیری از فناوری‌های نو در معادن را خروج نیروی انسانی از فعالیت‌های پرخطر مطرح کرد و افزود: با ورود تکنولوژی ما نیازی به ورود نیروی انسانی به معادن زیرزمینی نداریم؛ به‌جز در موارد خاصی همچون تعمیر و نگهداری. با هوشمندسازی، با کاهش هزینه‌های اسکان و حمل‌ونقل نیروهای انسانی متخصص مواجه خواهیم شد. عضو هیات‌علمی دانشگاه کوئینزلند استرالیا با اشاره به اینکه نیروی انسانی متخصص تمایلی به حضور فیزیکی در معادن ندارد، گفت: با هوشمندسازی معادن ما می‌توانیم از نیروهای متخصصی که تجربه‌ کار با تجهیزات مدرن هوشمند را دارند، بهره‌مند شویم.

او ادامه داد: امروز در دنیا نیروی متخصصی که کار و مدیریت تجهیزات مدرن را تجربه کرده کم داریم به‌ویژه در حوزه صنعتی. براین اساس در شرایط حاضر کمبود نیروی انسانی متخصص نیز یکی دیگر از چالش‌های پیش‌روی هوشمندسازی معادن در کشور است.

عضو هیات‌علمی دانشگاه کوئینزلند استرالیا افزود: موضوع دیگر رعایت درست مسائل زیست‌محیطی، بهینه‌بودن عملیات و کاهش اتلاف منابع است. وجود فرآیندهای پیشرفته و تجهیزات خودکار این امکان را به ما می‌دهد که به‌صورت لحظه‌ای درمعادن بهینه‌سازی انجام دهیم و شرایط محیطی و عملیاتی بهتری را تجربه کنیم. این فرآیند امکان ایجاد راه‌‌حل‌های عملیاتی جدیدی را می‌دهد که ما می‌توانیم با آنها مانع اتلاف منابع شویم.

به باور او حرکت به ارزیابی سیستم کپی معاملات سمت هوشمندسازی قطعا بدون چالش نیست، زیرا در بزرگ‌ترین مناطق که به‌صورت کاملا هوشمند فعالیت می‌کنند هنوز نگرانی از قابل‌اطمینان‌بودن فناوری مطرح است، بنابراین حسگرهایی که تجهیزات به آنها وابسته هستند لازم است قابل اطمینان باشند. ما باید مطمئن باشیم که تجهیزات به درستی کار می‌کنند و اطلاعاتی که از محیط اطراف به ما می‌دهند قابل‌اطمینان است، زیرا حجم زیادی از تصمیم‌گیری‌ها براساس داده‌های استخراج شده گرفته می‌شود. چالش دیگری که یحیایی در این نشست به آن اشاره کرد، منابعی است که برای توسعه این فناوری‌ها باید از آنها استفاده کرد. او تاکید کرد: بسیاری از این فناوری‌های نو بر مبنای الکتریسته حرکت می‌کنند. تامین این الکتریسته از منابع پاک یکی از چالش‌های اساسی است. این درحالی است که این منابع پاک شدت انرژی بالایی ندارند و درضمن تداوم ندارند. یحیایی افزود: در جریان تولید انرژی باید بدون استفاده از تجهیزاتی مثل باتری‌ها حرکت کنیم، چون توسعه باتری‌ها خود چالشی برای محیط‌زیست خواهد بود که باید از آن دوری کرد. براین اساس توجه به روش‌های جدیدی برای ذخیره انرژی الکتریکی در بلندمدت یکی از الزاماتی است که باید مورد‌توجه قرار گیرد.

ترس‌های معدن‌کاران

در این نشست محمدرضا خالصی عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران به‌عنوان مدیر پنل با اشاره به اینکه متاسفانه امروز کسانی ساعت‌ها در مورد دیجیتالی‌کردن سخن می‌گویند که حتی یک یکبار هم از کارخانه‌ها دیدن نکرده‌اند، گفت: در کشور ما کسانی که کار اجرایی را تجربه کردند عمدتا کمتر سخن می‌گویند و درمقابل کسانی که کاری را درست انجام نمی‌دهند، بیشتر حرف می‌زنند. او در بخش بعدی سخنانش نبود زیرساخت‌های اینترنتی مناسب را سدی بر سر راه هوشمندسازی دانست و گفت: وقتی ما هربار که به بانک می‌رویم می‌شنویم سیستم قطع است. طبیعی است وقتی از هوشمندسازی حرف می‌زنیم، یک کارخانه‌دار یا معدن‌دار با این تصور که با قطعی سیستم اینترنت چه بلایی بر سر جریان کار در معدن و کارخانه خواهد آمد از ورود به مسیر هوشمندسازی انصراف می‌دهد. وقتی ما یک سیستم اتوماسیون بگذاریم که از هر سه شیفت یک شیفت قطع شود، چطور می‌توانیم کار کنیم؟ اینها همه ترس‌هایی است که کارخانه‌داران دارند. البته شاید از اینترنت لوکال بتوان این امور را پیگیری کرد؛ اما یک کارخانه‌دار چطور به تامین‌کننده اینترنت اطمینان کند آن‌هم تامین‌کننده‌ای که برای کشور نمی‌تواند یک سیستم دقیق و ایمن را فراهم کند.

سخن پایانی

می‌توان مقاومت در برابر عبور از سنت و هوشمندسازی را یکی از چالش‌های اصلی اعلام کرد. مقاومت در برابر هوشمندسازی در حالی به شکل بارزی دیده می‌شود که فعالان این بخش بر این نکته تاکید دارند که برای حضور در فضای رقابتی در بخش معدن هیچ‌راهی جز هوشمندسازی و دیجیتالی‌کردن معادن وجود ندارد و رقابت در حال‌حاضر به ورود به دنیای‌نوین گره خورده است.

مدل هوشمندسازی معادن

در همایش معدن‌کاری دیجیتال غلامرضا ملاطاهری معاون آموزش و پژوهش و فناوری سازمان ایمیدرو با محوریت نیازهای فناورانه معدن و صنایع معدنی در هوشمندسازی درخصوص عملکرد ایمیدرو برمبنای شعار سال ‌سخن گفت. او توضیح داد: ایمیدرو در این مدت 5 راهبرد و 23 اقدام عملیاتی را برای توسعه اقتصاد دانش‌بنیان در دستور کار قرار داد. یکی از این فعالیت‌ها توسعه صنایع پایین‌دستی معادن و صنایع معدنی با هدف توسعه اشتغال مولد و تکمیل زنجیره ارزش مبتنی بر نوآوری و فناوری است. طاهری ادامه داد: مورد بعدی توسعه کاربردهای فناوری‌های برافکن در صنعت فولاد است که با تمرکز بر سه فناوری هوش‌مصنوعی، اینترنت اشیا و چاپ سه‌بعدی رخ داده است. ما این پروژه را با دانشگاه شریف آغاز کردیم و در اختیار تمام شرکت‌های فولادی قرار دادیم. پروژه دیگری که عملیاتی شد و با دانشگاه تهران بود؛ درخصوص دستیابی به مدلی برای هوشمند‌سازی معادن و صنایع معدنی است. این پروژه از سال‌99 شروع شد و در 1400 به عقد قرارداد رسید. با توجه به اینکه ما همیشه دچار افراط و تفریط می‌شویم در این پروژه خیلی تاکید داشتیم که فازهای مطالعاتی و تحقیقاتی هوشمندسازی معادن و صنایع معدنی به درستی انجام شود تا متوجه شویم چه زیرساخت‌ها و امکانات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری لازم داریم تا به هوشمندسازی بخش معادن و صنایع معدنی برسیم. بحث بعدی هوشمندسازی و انقلاب صنعتی نسل چهار و مفادی است که برمبنای نیاز برنامه توسعه هفتم باید پیگیری شود.

او با اشاره به مصادیق هوشمندسازی گفت: در حال‌حاضر بیشترین موارد به اتوماسیون و بیگ‌دیتا و اینترنت اشیا و روباتیک و اینترنت سه‌بعدی و هوش‌مصنوعی برمی‌گردد. در این بین از سال‌2‌هزار به بعد هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و ماشین‌های هوشمند رشد فزاینده‌ای داشته‌اند، بنابراین ما باید بر روی این مباحث بیش از پیش متمرکز شویم.

طاهری افزود: ما اکنون در هوشمندسازی معادن ایران که مطالعات موردی‌اش در ایمیدرو در حال انجام است، کلیه زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری را برآورد می‌کنیم و براساس آن مدل‌سازی را انجام می‌دهیم که این مدل‌سازی منطبق با معادنی است که به لحاظ سایز و نوع شبیه معادن ایران است. دامنه این پروژه از اکتشاف شروع می‌شود تا کارخانه فرآوری ادامه دارد. در این مسیر 10 معدن از زیرزمینی تا رو زمینی کاندیدا می‌شوند تا در مورد آنها مطالعه معدنی انجام شود.

او ادامه داد: طراحی هوشمندسازی حداقل برای 5معدن در کشور انجام می‌شود. بعد از طراحی ما به یک مدل هوشمندسازی معادن خواهیم رسید‌ که این مدل را می‌توانیم به‌عنوان یک نقشه‌راه توسعه دهیم. در نهایت اگر قرار است نقشه‌راهی تدوین شود باید برمبنای این مدل ترسیم و توسعه پیدا کند. طاهری گفت: تاکنون این مدل 30‌درصد پیش‌رفته است و پیش‌بینی می‌کنیم تا پایان سال ‌به نقطه مطلوبی برسد. اقدام بعدی امضای تفاهم‌نامه‌ای با وزارت صمت، سازمان توسعه نوسازی و ستاد فناوری اقتصادی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات درخصوص هوشمندسازی است. براساس این تفاهم‌نامه مقرر شد هر‌کدام از ذی‌نفعان که آورده‌ای برای هوشمند‌سازی دارند در اختیار ایمیدرو قرار دهند تا ما از همه ظرفیت‌ها استفاده کنیم. او در ادامه توضیح داد: به‌دنبال این تفاهم‌نامه کارگروه فنی تشکیل شده که در چهار حوزه فعال است. اولین حوزه، ایجاد سامانه جامع پایش و مدیریت هوشمند آلاینده‌های محیط‌زیست در سنگان است. دومین حوزه، مدیریت هوشمند احجام استخراجی و دپوهای مصرفی از طریق پهپاد است. سومین حوزه، ایجاد اتوماسیون و هوشمندسازی واحدهای فرآوری است و چهارمین حوزه، سامانه هوشمند تطبیق نقاط حساس حفاری با استفاده از کلیه لایه‌های اکتشافی برای مواد معدنی منتخب شامل آهن، مس و طلاست. با این وجود ما امروز نیازمند تشکیل سامانه‌ای هستیم که کلیه اطلاعات و لایه‌های اکتشافی در آن براساس ماده‌معدنی و نوع معدن متفاوت بارگذاری شود.

پیش‌بینی هفتگی بورس / امیدی به پاییز بورس است؟

پیش‌بینی هفتگی بورس / امیدی به پاییز بورس است؟

به گزارش تجارت‌نیوز، بازدهی شاخص کل بورس در هفته آخر شهریور منفی ۲.۴۵ درصد بود. بازدهی ماهیانه شاخص در شهریور ماه نیز معادل منفی ۴.۸۷ درصد به ثبت رسید که نشانگر بالاترین ریزش ماهیانه شاخص از ابتدای سال تاکنون است. بازدهی ماهیانه شاخص هم وزن نیز معادل منفی ۰.۳۲ درصد به ثبت رسید.ارزش معاملات خرد سهام نیز همچنان روندی کاهشی را طی می‌کند. در آخرین روز کاری شهریورماه، میزان دادوستد سهام تنها دو هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان و میانگین روزانه این متغیر نیز در شهریورماه دو هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان بود.اغلب کارشناسان عقیده دارند که تحریم‌ها و عدم قطعیت در مذاکرات هسته‌ای برجام مشکل اصلی اقتصاد کشور و بورس است. تحلیلگران بازار سرمایه می‌گویند که افزایش ریسک سرمایه‌گذاری که طی سال‌های اخیر به سبب تحریم به اقتصاد ایران تحمیل شد، انتظار سهامداران برای کسب سود را افزایش داد که حاصلی جز کاهش نسبت قیمت به درآمد بازار سهام نداشت. احیای برجام اما در وهله اول با کاهش ریسک‌های سرمایه‌گذاری، جذابیت بورس را به رخ سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی کشیده و می‌تواند رونق واقعی را برای این بازار به ارمغان بیاورد.پیش‌بینی بورس شنبهبا وضعیت پیش آمده و تعطیلات پیش روی بازار انتظار می‌رود که بازدهی سه روز معاملاتی هفته منفی باشد. البته این منفی همانند هفته اخیر قوی نیست ممکن است از نیم تا دو درصد منفی باشد که نسبت به هفته‌های اخیر کمتر است.البته ارزش و حجم معاملات نیز احتمالا روند کاهشی به خود بگیرد و از سطح فعلی کمی کمتر شود. از سوی بررسی آمار دو فصل اخیر بورس نشان می‌دهد که بازار در نیمه دوم سال شرایط چندان خوبی نخواهد داشت و اگر گشایی نیز در برجام رخ دهد آن زمان می‌توان گفت که فصل سرمای بورس کمی گرم می‌شود. اما به طور کلی بورس در یخبندان به سر می‌برد. مطالعه بیشتر: پیش‌بینی بورس شنبه / سرخ‌پوشی بازار ادامه‌ دارد؟



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.